آیا باید تصمیم به ازدواج بگیرم؟

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا باید تصمیم به ازدواج بگیرم؟

با سلام

دانشجوی 22 ساله حقوق هستم که در حال حاضر برای فارغ التحصیل شدن 2سال و 1سالو2ماه سربازی رفتنم زمان میبره

در حال حاضر شغل ندارم و سربازی نرفتم

بنظرم به سن ازدواج رسیدم و میل به ازدواج کردن دارم و فشاری که از روی این مساله دارم روی افت تحصیلی من تاثیر گذاشته

از خودم خانه ندارم و با پدرومادرم تنها زندگی میکنم (دو خواهرم در سن 17 و 14 ازدواج کردن و دامادهای ما هردو شغل دارن)

از طرفی خانواده من برای من حسابی باز کردن که 2سال دیگه برای شروع زندگیم 40میلیون پول سرمایه دارم

خانواده من ضمن اینکه میگن به من برای ازدواج حق میدن وجدا از این سرمایه تا حد توانشون به من برای رفع مشکل مسکن کمک میکنن اما دوست دارند من تا بعداز سربازی صبر کنم و با داشتن شغل به خواستگاری برم

خانواده من مخالف ازدواج من نیستن حتی همین الان اما میگن شرایط این دوره زمونه طوری شده که نمیشه دختر خوبی پیدا کرد که بامن ازدواج کنه و 3سال تا تشکیل یک زندگی صبرکنه و اگه الان ازدواج کنم توقعات و خواسته ها یک ازدواج نوپا مشکلات بزرگی توی زندگی من ایجاد میکنه

میتونم توی این 2 سال سر کار موقت هم برم اما با حقوق 300 یا همین حدود...از طرفی فک میکنم با ازدواج برای درس خواندن به آزامش میرسم

من نه فقط برای افت تحصیلی که برای حفظ ایمانم تصمیم به ازدواج دارم اما باتوجه به حرف های خانواده آیا باید صبر کنم؟؟

کارشناس محترم در زمینه ازدواج لطفا راهنمایی کنید (پاسخ شمارو به خانواده خودم هم نشان میدم)

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد راهنما

با عرض سلامت خدمت شما برادر گرامی
ازدواج بزرگترين و مهم ترين اتفاق در زندگى هر انسان است. موفقيت يا شكست در آن، در سرنوشت هر يك از زن و مرد اثرى ژرف و تعيين كننده بر جاى مى نهد و چه بسا اصلى‏ترين و برجسته‏ ترين خطوط سير زندگى ايشان را رقم مى زند. پيوند ازدواج ميثاقى ابدى است كه دامنه آن مى تواند تا جهان آخرت گسترده باشد، به شرطى كه بر اساس دستور خدا و همراه با تفكر و دورانديشى باشد و هر يك از زوجين در انجام وظايف خود كوتاهى نكنند.
در ازدواج علاوه بر بلوغ جسمانى، روانى و اجتماعى، تمكن و قدرت اقتصادى نيز لازم است. يعنى مردى كه مى خواهد ازدواج كند، بايد داراى حداقل امكانات مالى و نيز شغل و درآمدى براى تشكيل خانواده باشد در غير اين صورت نبايد اقدام به ازدواج كند. اما اگر توان كار كردن و امكان يافتن شغل مناسبى را دارد و مى تواند حداقل امكانات زندگى را، (ولو اينكه مجبور شود بعضى از مخارج غير ضرورى را ناديده بگيرد) فراهم كند، بايد بر خدا توكل كند و اقدام به ازدواج كند كه خداوند وعده يارى و كمك به او داده است.(1)
در باره لزوم ازدواج بايد بگوييم، ازدواج يك سنت اسلام است كه رسول خدا (ص) فرموده است: كسى كه از سنت ازدواج روى گردان باشد از (امت) من نيست. همچنين در روايتى آمده است كه اگر كسى حداقل امكانات ازدواج را دارد ولى به خاطر ترس از اينكه شايد نتواند بار اقتصادى زندگى را بر دوش كشد، ازدواج نكند، بر خدا بدگمان شده و قدرت خدا را دست كم گرفته است. علاوه بر اينكه هر جوان پاك و مؤمنى چون شما اگر بخواهد در اين اوضاع و احوال جامعه كه بى بندوبارى و تهاجم فرهنگى دشمن از هر سو جوانان پاك ما را هدف گرفته، سالم زندگى كند و آلوده به گناه نشود، هر چه زودتر بايد ازدواج كند و خود را در سنگر آن قرار دهد كه در روايات زيادى آمده است: هر گاه جوانى ازدواج كند نيمى از ايمانش را حفظ كرده است.
برادر گرامى اگر تشخيص داده ايد كه ازدواج براى شما ضرورت دارد يعنى در صورت ازدواج نكردن به حرام مى افتيد در صورت امكان بايد ازدواج نماييد و در اين مورد رضايت پدر و مادر و خانواده در اين مورد شرط نيست و مسأله تحصيل، خدمت نظام وظيفه و شغل نبايد مانع اين كار باشد زيرا خداوند خودش در قرآن سوره نور آيه 32 فرموده در صورتى كه ازدواج نماييد خداوند شما را از فضل و كرمش بى نياز مى كند و اين چيزى است كه به تجربه ثابت شده كه بسيارى از افراد بعد از ازدواج هم شغل پيدا كرده اند و هم خداوند مخارج آنها را تأمين كرده است. البته سعى كنيد ايمان و خلوص خود را تقويت كنيد و تا آنجا كه ممكن است اگرچه با كمك افراد ديگر رضايت پدر و مادر را هم جلب نماييد.
هرچند قبلا نيز تلاش كرده ايد و در صدد جلب رضايت آنها بوده ايد ولى باز هم با احترام كامل و تواضع و فروتنى و بيان منطقى و ذكر دلايل خود براى آنها، در جهت جلب رضايت شان تلاش كنيد و خسته نشويد.

به نظر ما بهترين گزينه در شرايط فعلى اقدام به خواستگارى و فراهم نمودن مقدمات ازدواج است. راهكار اين است كه فرد مناسب را پيدا كنيد، و پس از انجام خواستگارى، با توافق دو خانواده مدت زمان عقد را طولانى نماييد.
از اين طريق مى توانيد هم به نيازهاى عاطفى خود پاسخ مناسب بدهيد، و هم بار اقتصادى خانواده روى دوش شما نيست و مى توانيد با آرامش تا زمان فراهم شدن شرايط و يافتن شغل مناسب و پايان تحصيلات، صبر كنيد و عروسى را به تاخير بياندازيد. اين مشكل را خانواده دختر هم دارد و آنها هم مايل نيستند، دختران شان در خانه بماند و براى يافتن همسر مناسب در انتظارى سخت بسر ببرد و چشم به راه خواستگارى باشد كه به او آرامش و عشق هديه دهد.
اين امر باعث مى شود كه شما انگيزه بيشترى براى دستيابى به شغل مناسب پيدا كنيد زيرا باعقد بستن احساس مسؤوليت شما چند برابر مى شود و همين باعث مى شود كه با جديت بيشترى دنبال كسب و كار برويد. البته اين را هم بگوييم كه اول بايد يك خانواده منصف و فهميده و مومن پيدا كنيد كه منطقى باشند و درد جوان ها رو بفهمند كه تعداد اين نوع خانواده ها كم هم نيستند و اگر سعى كنيد حتما موفق مى شويد.
دوست عزيز آنچه اهميت دارد شناسايى فرد مناسب و اعمال تدابير صحيح براى برخوردارى از حسن سلوك با همسر و خانواده تان مى باشد لذا توصيه مى شود جهت اطلاعات بيشتر و دقيق تر و تصميم گيرى واقع بينانه تر براى مهمترين تصميم دوران زندگى از تدابير زير غفلت ننماييد.
1- تفكر بيشترى داشته باشيد.
2- با خانواده محترمتان به گفتگو و مشورت بپردازيد.
3- از نظرات مشورتى افراد با تجربه استفاده نمايند.
4- كتاب هاى معرفى شده را نيز مطالعه فرماييد.
4- 1- جوانان و انتخاب همسر، على اكبر مظاهرى، انتشارات پارسايان
4- 2- انتخاب همسر، آيت الله ابراهيم امينى، سازمان تبليغات اسلامى
4- 3- تشكيل خانواده از سرى آموزشهای خانواده، جمعى از مؤلفان، انجمن اولياء مربيان

در پناه قران وعترت موفق باشید
یا علی

دوستان سلام

این نکته را به یاد داشته باشید که کسی که با شرایط فعلی شما قبول کند همسر شما شود، یعنی شما را با این شرایط سخت مادی قبول کند، حداقل نشان دهنده 2 نکته خواهد بود:
1- مادیات چندان برای وی مهم نیست
2- ابتدا به ساکن شخصیت شما را پذیرفته است

یکی از دوستان فارغ التحصیل کارشناسی بنده، مدتی بعد از عید نوروز عقد کردند و الان در خدمت سربازی هستند.
نه آن موقع و نه حالا نیز از پشتوانه مالی برخوردار نبودند.

علی علی

[=arial]سلام علیکم
صبحکم الله الخیر
بزرگوار بنده به عنوان یک طلبه و سرباز خاصه حضرت صاحب(علیه السلام) به شما میگم که شرایط مالی اصلا ملاک خوبی برای ازدواج نیست!
نمیگم اصلا اهمیت ندن (چون بالاخره باید معاششون از یکجا بگذره...) ولی من و شمایی که اهل علم هستیم نباید خیلی دغدغه معاش رو داشته باشیم چون در روایات و احادیث مختلف آمده که :
خوده حضرت حق تعالی روزی اهل علم رو تضمین کرده و نمیذاره سر گشنه بروی زمین بگذارند..(مضمون حدیث رو عارض شدم) فلذا شما دوست گرامی با اطمینان کامل و توکل بر خدا
خواستگاری برو ؛ چه اشکالی داره شما تحصیل میکنی با دختر خانم هم عقد کنی تا یه شغل مناسب گیرت بیاد و برید سر خونه زندگیتون..

ان شاءالله ذوات مقدسه آل الله(علیه آلاف تحیت و ثناء و علیک منکم) به مدد حضرت حق تعالی شما را در امر مقدس و مهم ازدواج یاری کنند و جفت خودتون رو هرچه زودتر پیدا کنید ..
و من الله توفیق استعانت فی سبیل الله
یا بی بی رقیه

سلام.
به نظر من هم با خانواده تون دنبال ازدواج باشید...
شاید خدا قسمت تون کرد و پیدا شد کسی که بتونه شرایط فعلی شما رو بپذیره و همسرتون بشه...

سلام . فکر نمیکنین خودتون توقعات تون بالاس؟؟ من و همسرمم دانشجو بودیم و ازدواج کردیم. با همون حدود 300 تومن زندگی مونو شروع کردیم و خونه دانشجویی گرفتیم.الانم خدا رو شکر درس شون تموم شده و سر و سامون گرفتیم.اگه هر دوتاتون پایه باشین مسائل مادی یه ذره هم روتون فشار نمیاره اینو تجربه کردم ک میگم. تازه این دوران چون شما وقت آزاد تری دارین بهترین دوران ازدواج تونم میشه چون باهم میتونین خوش بگذرونین ... بهتره ازش استفاده کنین تا بخواین همش دو دو تا چار تا بکنین ... موفق باشین ...

سلام

راهنما;578312 نوشت:
بهترين گزينه در شرايط فعلى اقدام به خواستگارى و فراهم نمودن مقدمات ازدواج است. راهكار اين است كه فرد مناسب را پيدا كنيد، و پس از انجام خواستگارى، با توافق دو خانواده مدت زمان عقد را طولانى نماييد.
از اين طريق مى توانيد هم به نيازهاى عاطفى خود پاسخ مناسب بدهيد، و هم بار اقتصادى خانواده روى دوش شما نيست و مى توانيد با آرامش تا زمان فراهم شدن شرايط و يافتن شغل مناسب و پايان تحصيلات، صبر كنيد و عروسى را به تاخير بياندازيد. اين مشكل را خانواده دختر هم دارد و آنها هم مايل نيستند، دختران شان در خانه بماند و براى يافتن همسر مناسب در انتظارى سخت بسر ببرد و چشم به راه خواستگارى باشد كه به او آرامش و عشق هديه دهد.
اين امر باعث مى شود كه شما انگيزه بيشترى براى دستيابى به شغل مناسب پيدا كنيد زيرا باعقد بستن احساس مسؤوليت شما چند برابر مى شود و همين باعث مى شود كه با جديت بيشترى دنبال كسب و كار برويد. البته اين را هم بگوييم كه اول بايد يك خانواده منصف و فهميده و مومن پيدا كنيد كه منطقى باشند و درد جوان ها رو بفهمند كه تعداد اين نوع خانواده ها كم هم نيستند و اگر سعى كنيد حتما موفق مى شويد.

پاسخ استاد راهنما انقدر کامل بود که هیچ نظر دیگه ای نشد بدم جز نقل ِ قول این قسمت از صحبتشون!:Nishkhand:

ان شاء الله بهترین ها نصیبتون بشه :Gol:

سلام

2 سال پیش که 21 ساله بودم ، تصمیم به ازدواج گرفتم ...

چشم تون روز بد نبینه ...

مخالفت ... چون برادر بزرگ ات هنوز ازدواج نکرد

مخالفت ... هنوز تا سی خیلی جا داری

مخالفت ... توقع دختر ها زیاد شده

مخالفت ...

انواع مخالفت ها و حتی بهانه ها

یعنی تو خانواده یه نفر نبود از ما حمایت کنه ...

آنقدر باهام مخالفت کردن که نگو ، ما هم برای اینکه کدورت و بی احترامی پیش نیاد بعد از 6 ماه مقاومت بی امان ، کاملا از خیرش گذشتیم ...

گرچه الان به این نتیجه رسیدم که اگه خواستم دوباره این موضوع رو مطرح کنم باید با یه برنامه 6 ماه رو ذهن خوانواده ام کار کنم

و بعدش کودتا و براندازی حکومت ذهنی غالب بر خانواده ... :khandeh!:

گرچه شدیدا تو فکرش هستم دوباره بحث ازدواج رو مطرح کنم

آیا کسی نیست برای ما دعا کنه ... :Nishkhand:

دوستان سلام

۞ ͜ ۞;580427 نوشت:
مخالفت ... توقع دختر ها زیاد شده

مهمترین دلیل مخالفت خانواده همین بوده است. آنها فکر می کنند که دختر خوب پیدا نمی شود.
در صورتی که به همان نسبت که شما خوب و مومن هستید، بانوان خوب و مونه نیز وجود دارند که باید آنها را پیدا کنید.
البته حتی الامکان از طریق خانواده باید اقدام کنید.

علی علی

سلام

مکلف;580438 نوشت:
آنها فکر می کنند که دختر خوب پیدا نمی شود.

بله حق با شماست ، یکی مخالفت های اصلی مادرم این مورد بود

گرچه برادرم میگفت ، باور کن حتی تو زود تر از من ازدواج کنی اصلا ناراحت نمیشم علاوه بر این خیلی خوشحال هم میشم

ولی باز میگفت ممکنه تو از پس در خواست های دختر خانم ها نتونی بر بیای

ولی خُب ما هر چی میگفتیم دختر های خوب هم هستند ، نتیجه نداد

(این وسط ها کلی صحبت میشد که در نهایت خانواده نپذیرفتند)

خدا من رو عاقبت به خیر کنه (ان شاء الله)

۞ ͜ ۞;580427 نوشت:
آنقدر باهام مخالفت کردن که نگو ، ما هم برای اینکه کدورت و بی احترامی پیش نیاد بعد از 6 ماه مقاومت بی امان ، کاملا از خیرش گذشتیم ...

گرچه الان به این نتیجه رسیدم که اگه خواستم دوباره این موضوع رو مطرح کنم باید با یه برنامه 6 ماه رو ذهن خوانواده ام کار کنم

و بعدش کودتا و براندازی حکومت ذهنی غالب بر خانواده ...

گرچه شدیدا تو فکرش هستم دوباره بحث ازدواج رو مطرح کنم

با عرض سلام خدمت دوست عزيزم
اميدوارم که با تواضع و فروتني از سويي و تدبير و برنامه ريزي و زکاوت از سوي ديگر موفق به راضي کردن خانواده ات بشي
در اين مسير از راهکارهاي تاثير گذاري بر ديگران استفاده کن که عبارتند از:
مهارتهای اثرگذاری بر دیگران
1 - محبت و صمصمیت
2 - برخورد با نشاط
3 - آغاز مثبت
4 - شنونده خوب بودن
5 - ارج گذاری
6 - رفتار مطلوب
7- هدیه دادن
8 - گفتار زیبا
9- تبلیغ عملی

همچنين ميتوني از کساني که نزد خانواده ات نفوذ دارند به عنوان واسطه براي رضايت استفاده نمايي
از دا و توسل به اهل بت هرگز غافلنشو انشاءالله ماهم براي شما دعا مي کنيم
درپناه قرآن و عترت موفق باشيد
يا علي

دوستان سلام

۞ ͜ ۞;580442 نوشت:
ولی باز میگفت ممکنه تو از پس در خواست های دختر خانم ها نتونی بر بیای

این نکته ای است که همه خانواده ها در نظر می گیرند.
هم خانواده پسر و هم خانواده دختر.

صرفا خواستن بدون فعالیت و تحرک، جدیت شما را در امر ازدواج نشان نمی دهد.

اگر تا به حال هیچ گونه فعالیت اقتصادی نداشته اید یا قعالیتی نداشته اید که نشان دهد پختگی و توانایی اداره زندگی را دارید، وقت آن است که به نحوی این را نشان دهید.
به طو مثال اگر دانشجو هستید در کنار درس خواندن، کار نیمه وقت و فعالیت تشکیلاتی مناسب نشانگر خیلی چیزها می تواند باشد.
باید قدرت مدیریت اقتصادی خود را نشان دهید.
پس انداز کردن را ولو به مقدار کم جدی بگیرید و برای خود تعریفی از نیازهای ضروری و کاذب داشته باشید و به شدت از خرج کردن در نیازهای کاذب پرهیز کنید.
مثلا شاید بتوانید رفت و امد خود را ارزانتر کنید

ساده نباشید و خانواده را از پس انداز خود مطلع نکنید تا از شما توقع خرج کردن آن را نداشته باشند

علی علی

سلام جناب استاد ، ممنون از لطف تون

انشاء الله خدا به عظمت خودش و به حق اهل بیت (علیه السلام) ، هرچی خیر و صلاح هست رو برای همه جوون ها رقم بزنه ...

حدودا یکی ، دو ماه هست که دوباره تصمیم گرفتم موضوع ازدواج رو تو خانواده به جریان بندازم

برای همین یه سری برنامه برای خودم نوشتم به دیوار اتاق ام نصب کردم (در تمام زمینه ها : عبادی ، مطالعاتی ، مهارت کلامی و زندگی ، مدریت مالی و ...)

به امید خدا بعد از یه سال دیگه که ارشدم تموم میشه ، به نظرم بتونم مثل یه مرد واقعی یه خانواده رو مدیریت کنم (به لطف خدا)

تا اون زمان ، همون طور که فرمودید سعی می کنم با انجام مواردی که در زیر بیان کردید دل خانواده رو با خودم همسو کنم

راهنما;580475 نوشت:
مهارتهای اثرگذاری بر دیگران
1 - محبت و صمصمیت
2 - برخورد با نشاط
3 - آغاز مثبت
4 - شنونده خوب بودن
5 - ارج گذاری
6 - رفتار مطلوب
7- هدیه دادن
8 - گفتار زیبا
9- تبلیغ عملی

بعلاوه هر چند وقت ، چند وقت سعی می کنم در مورد ازدواج یه صحبت هایی بکنم ، که به امید خدا تا یک سال دیگه که می خوام دوباره به صورت جدی این موضوع رو پیگیری کنم ، زیاد اون جو مقاومت در برابر خواسته ام شکل نگیره

(چون با شناختی که از خانواده ام دارم اگه موضوع ازدواج رو توسط افراد دیگه پیگیری کنم موجب ناراحتی شون میشه و به نظرم ممکن هست وضعیت از دست همه خارج بشه ، برای همین تصمیم ام بر این هست که خودم با گفتمان مشکل رو هموار کنم تا به خوبی و خوشی و در نهایت با کم ترین اصطحکاک وضعیت ختم به خیر بشه)

اول و آخر ، لطف خدا و دعا اهل بیت بزرگوار (علیه اسلام)

ما رو هم از دعا هاتون فرماموش نکنید (ممنون)

سلام ،

با تشکر از مواردی که مطرح کردید

مکلف;580486 نوشت:
این نکته ای است که همه خانواده ها در نظر می گیرند.
هم خانواده پسر و هم خانواده دختر.

صرفا خواستن بدون فعالیت و تحرک، جدیت شما را در امر ازدواج نشان نمی دهد.

اگر تا به حال هیچ گونه فعالیت اقتصادی نداشته اید یا قعالیتی نداشته اید که نشان دهد پختگی و توانایی اداره زندگی را دارید، وقت آن است که به نحوی این را نشان دهید.
به طو مثال اگر دانشجو هستید در کنار درس خواندن، کار نیمه وقت و فعالیت تشکیلاتی مناسب نشانگر خیلی چیزها می تواند باشد.
باید قدرت مدیریت اقتصادی خود را نشان دهید.
پس انداز کردن را ولو به مقدار کم جدی بگیرید و برای خود تعریفی از نیازهای ضروری و کاذب داشته باشید و به شدت از خرج کردن در نیازهای کاذب پرهیز کنید.
مثلا شاید بتوانید رفت و امد خود را ارزانتر کنید

ساده نباشید و خانواده را از پس انداز خود مطلع نکنید تا از شما توقع خرج کردن آن را نداشته باشند

بله دقیقا همینطوره ...

لزوما این بند آخر هم خیلی مهمه ...

موضوع قفل شده است