ایرانیان از دیدگاه قرآن و احادیث معصومین علیهم السلام

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ایرانیان از دیدگاه قرآن و احادیث معصومین علیهم السلام


با سلام و عرض ادب

با توجه به اینکه سایتهای اسلام ستیز تلاش دارند تا دین اسلام را دینی مختص اعراب نشان دهند و اعراب را از دید قرآن و بزرگان دین ، برتر از دیگر اقوام معرفی کنند ؛ لطفا آیات و احادیثی در رد این مطلب ذکر فرمائید.

در ارتباط با این موضوع:

سورة الشعراء/ الآية 198 و 199.

وَ لَوْ نَزَّلْناهُ عَلى‏ بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ* فَقَرَأَهُ عَلَيْهِمْ ما كانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ (سوره شعرا آیه 198 و 199)

و اگر قرآن را بر برخى از غير عرب‏ زبانان (عجمان) نازل میكرديم،و (پيامبر) آن را بر عرب ها میخواند، آنها به قرآن ايمان نمیآوردند.


امام صادق عليه السّلام فرمود: اگر قرآن بر عجم نازل شده بود عرب به آن ايمان نمی آورد، ولى بر عرب نازل شد و عجم به آن ايمان آورد و اين خود براى عجم فضيلتى نسبت به عرب بشمار می‏رود.

تفسیر القمی ج2 ص124

مائده، 54"یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ".
"وَ قَالَ الطَّبْرِسِیُّ رَحِمَهُ اللَّهُ وَ رَوَى أَبُو هُرَیْرَةَ أَنَّ نَاساً مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ ذَکَرَ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ وَ کَانَ سَلْمَانُ إِلَى جَنْبِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَضَرَبَ یَدَهُ عَلَى فَخِذِ سَلْمَانَ فَقَالَ هَذَا وَ قَوْمُهُ وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَوْ کَانَ الْإِیمَانُ مَنُوطاً بِالثُّرَیَّا لَتَنَاوَلَهُ رِجَالٌ مِنْ فَارِسَ".
اصحاب از پیامبر اکرم(ص) پرسیدند: این گروهى که خداوند در این آیات به آنها اشاره کرده کیانند؟! در این هنگام که سلمان در کنار پیامبر(ص) بود، پیامبر(ص) دست بر پاى - و طبق روایتى بر شانه سلمان زد و فرمود: «منظور این مرد و قوم اوست، سوگند به آن کس که جانم به دست اوست، اگر ایمان در ثریا باشد گروهى از مردان فارس آن را به دست مى‏آورند»



سورة الأنعام : 89

فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ .

پس اگر اين قوم (اعراب) به این مقام كافر شوند، ما قومى را كه هرگز بدان كافر نشوند بر گماريم

علامه مجلسى رحمة الله عليه ميگويد منظور از قوم در این آيه شيعیان هستند يا فرزندان عجم (بحار الانوار ج24 ص309)

و منظور از مقام ، همان مقام ولایت است. (تفسیر القمی ج1 ص209)


(فَإِنْ‏ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ يعني أصحابه و قريش و من أنكروا بيعة أمير المؤمنين ع‏)[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic][=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]

در المستدرک الصحیحین آمده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

لو کان الإیمان معلقا بالثریا لناله رجال من العجم و أسعدهم به الناس.

اگر ایمان در زمین نباشد و از ستاره ثریا آویزان باشد، مردانی از ایران به آن دسترسی پیدا می‌کنند و مردم را با آن ایمان به سعادت می‌رسانند.

المستدرک الصحیحین للحاکم النیشابوری، ج4، ص395 ـ مجمع الزوائد للهیثمی، ج10، ص64 ـ مسند أبی یعلى، ج3، ص23 ـ صحیح ابن حبان، ج16، ص298 ـ المعجم الکبیر للطبرانی، ج18، ص353 ـ تخریج الأحادیث و الآثار للزیلعی، ج1، ص411 ـ کنز العمال للمتقی الهندی، ج12، ص91 ـ تفسیر السمرقندی، ج3، ص292 ـ تفسیر الثعلبی، ج9، ص39 ـ تفسیر النسفی، ج1، ص288 ـ تفسیر أبی السعود، ج3، ص51 ـ إمتاع الأسماع للمقریزی، ج8، ص127)

حاکم نیشابوری هم می‌گوید:هذا حدیث صحیح على شرط البخاری.

للَّهِ مِنْ عِبادِهِ خِيَرَتانِ، فَخِيَرَتُهُ مِنَ الْعَرَبِ قُرَيْشٌ وَمِنَ الْعَجَمِ فارْسٌ.
از بندگان خدا دو گروه برگزيده و نيكو هستند. بندگان نيكو و برگزيده عرب، قريش مى‏باشد و بندگان نيكو و برگزيده عجم فارس‏ها هستند.
المناقب، ابن شهر آشوب: 4/ 167؛ بحار الأنوار: 46/ 4؛ ربيع الابرار: 1/ 402402

المائدة: 54

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ يُجاهِدُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليم‏
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، هر كس از شما از دين خود برگردد، به زودى خدا گروهى [ديگر] را مى‏آورد كه آنان را دوست مى‏دارد و آنان [نيز] او را دوست دارند. [اينان‏] با مؤمنان، فروتن، [و] بر كافران سرفرازند. در راه خدا جهاد مى‏كنند و از سرزنش هيچ ملامتگرى نمى‏ترسند. اين فضل خداست. آن را به هر كه بخواهد مى‏دهد، و خدا گشايشگر داناست.

رسول خدا ص فرمود مراد از فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ قومی است که علی علیه السلام آنها را دوست دارد و آنها نیز علی علیه السلام را دوست دارند.
عمدة العيون ص 289 / اقبال الاعمال ج1 ص525

چند تن از اصحاب رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله گفتند: يا رسول اللَّه كيانند آنان كه خدا در قرآنش ياد كرده و سلمان در پهلوى رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله بود و آن حضرت دست بر شانه او زد و فرمود: اين و هم نژاد او، به آنکه جانم بدست او است، اگر ايمان آويزان به ستاره ثريا باشد مردانى از فارس بدان دست يابند.
بحار الانوار ج64 ص168

شخصى از حضرت صادق عليه السّلام معنى آيه شريفه‏ «فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ» را سؤال كرد امام عليه السّلام فرمود: مقصود از آنها ایرانیان هستند.
بحار الانوار ج64 ص180

امیرمومنان علی علیه السلام فرمودند:


شما با اهل فارس در مورد تنزیل قرآن جنگ كرديد، اما بدانید که دنیا به پایان نمیرسد تا اینکه ایرانیان برای تاويل آن با شما خواهند جنگید.


قرب الاسناد ص442

امام صادق علیه السلام فرمودند:

كداميك از آن دو گرامى‏تر هستند، كسى كه از نفس رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله مى‏باشد و يا از نفس يك عرب جاهل و بی‏عقلى كه جلو پايش ادرار مى‏كند؟! بعد از آن فرمود: آنها كه از روى ميل و رغبت مسلمان شدند (ایرانیان) بهترند از كسانى كه از روى ترس مسلمان شدند منافقان از ترس اسلام اختيار كردند ولى ایرانیان با ميل وارد اسلام شدند.


بحار الانوار ج64 ص168

*** برخی از اعراب سبک سر ایستاده بر پاشنه های خود بول میکردند و آن را نمیشستند ، از این روی پیامبر (ص) به آنان می فرمود پیش از نماز پاهای خود را بشوئید و فرمود وای بر پاشنه ها از دوزخ و آنان پنداشتند که شستن پا در وضو است!!!

دفاع امیرمومنان علی علیه السلام از اسیران ایرانی:

هنگامى كه اسيران فارس در مدينه وارد شدند عمر تصمیم گرفت زنان اسير را بفروشد و مردان اسير را غلام ملت عرب قرار دهد. نيز عمر تصميم گرفت: مردان اسير فارس افراد عليل و ضعيف و پير عرب را در موقع طواف بدوش بگيرند و طواف دهند. حضرت على بن ابى طالب عليه السلام به این حکم اعتراض کرد و به او فرمود: پيامبر اعظم اسلام فرموده است: افراد شريف هر گروهى را گرامى بداريد. و لو اينكه با شما مخالفت نمايند. اين افراد فارس مردمانى حكيم و گرامى هستند. زيرا بما سلام كردند و بدين مقدس اسلام رغبت پيدا نمودند. من آن سهمى را كه خودم و بنى هاشم از اين اسيران داريم در راه خدا آزاد كردم. مهاجران و انصار گفتند: اى برادر رسول خدا! ما نيز سهم خود را بتو بخشيديم: حضرت امير فرمود: پروردگارا! اينان سهم خود را بخشيدند و منهم قبول كردم و اسيران را آزاد نمودم. عمر گفت: على بن ابى طالب در اين عمل (مخالفت با من) سبقت گرفت و تصميمى را كه من در باره مردم عجم داشتم در هم شكست.

سفينة البحار ج 1 ص164



عباد بن عبد اللّه اسدى گويد: روز آدينه ‏اى (در زمان خلافت امیرمومنان علی علیه السلام) در مسجد نشسته بودم و على (ع) بر منبرى ساخته از آجر سخن مى‏راند .اشعث به مسجد آمد و پيش مى‏رفت. پس گفت: يا امير المؤمنين اين موالى سرخ روى (کنایه از ایرانیان) به خاطر تو بر ما غلبه يافته‏اند و تو خود مى‏بينى.
على (ع) از اين سخن خشمگين شد .
ابن صوحان گفت: امروز معلوم خواهد شد كه عرب را چه پايه و منزلت است!
على (ع) فرمود: چه كسى مرا از كيفر دادن به اين مردم ستبراندام كه تا نيمروز بر بستر خود مى‏غلتند (اعراب) معذور مى‏دارد در حالى كه قومى‏ براى شب ‏زنده‏ دارى از بستر خود پهلو تهى مى‏كنند (منظور از ایرانیان) ؟
مرا مى‏گويى كه آنان را طرد كنم و از ستمكاران گردم. سوگند به كسى كه دانه را رويانيد و جانداران را بيافريد كه از محمد (ص) شنيدم كه مى‏گفت: به خدا قسم آنان با شما [عربها] خواهند جنگید تا به دين بازگرديد همچنان كه شما در آغاز ‏با آنان جنگیدید تا به دين درآيند.

مغيره ضبّى گويد: على (ع) به ایرانیان علاقه مى‏ورزيد و به آنان مهربان بود ولى عمر از آنان بيزار بود و دورى مى‏كرد.
الغارات ج2 ص498

و این سخن امیرمومنان علی علیه السلام در قرآن نیز آمده است

وَإِن تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُمْ (محمد/38)

فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ (الأنعام/89)

و اگر روى برتابيد [خدا] جاى شما را به قومی غير از شما خواهد داد كه مانند شما نخواهند بود.

و اگر اينان بدان كفر ورزند، بى‏گمان، قومی ديگر را بر آن گماريم كه بدان كافر نباشند.

امام باقر عليه السّلام كه فرمود:

ياران قائم سيصد و سيزده مرد از فرزندان عجم خواهند بود

كه بعضى از آنان بروز در ميان ابر حمل مى‏شوند و بنام خود و بنام پدرش و نسبش و خصوصياتش معروف است و بعضى از آنان در بسترش‏ بخواب باشد كه بمكّه‏ دیده میشود بدون قرار و وقت قبلى‏

الغیبة ص315

در نزد رسول الله از اعاجم سخن گفتم ؛ فرمودند: من به آنها يا بعضي از آنها بيشتر از شما يابعضي از شما اطمينان دارم!


سنن الترمذی

در روايت دیگر مي خوانيم: عمر، در حالي كه جلو درب خانه خود با گروهي ايستاده بود، از سلمان خواست، اگر حاجتي دارد براي او برآورده سازد. سلمان، از اين موقعيت استفاده نمود و گفت: اي ابوحفص! من مايلم با دختر تو، خواهر «حفصه »يعني، خواهر همسر رسول خدا (ص) ازدواج كنم، اما عمر كه از اين خواستگاري سخت ناراحت شده بود، به اطرافيان خود خطاب كرد و گفت: مي بينيد اين عجمي كه درست نمي تواند سخن بگويد، چه ادعايي دارد؟راستي، چگونه محمد (ص) اين مرد را اين قدر ميدان داده و عظمت بخشيده، كه وي از حد خود تجاوز مي كند، و خود را در حدي قرار مي دهد، كه مي خواهد باافراد بلند نسب هم طراز گردد؟
آن گاه، عمر حركت كرد، و در حالي كه خشمناك بود، به حضور رسول خدا (ص) رسيد و به عرض رسانيد: اي رسول خدا (ص) ! موقعيت افراد بي ارزش را، اين قدربالا نبر، كه بتوانند با اشراف اصحاب تو، همسنگ شوند و افتخار و منزلت بدست آورند!
رسول خدا (ص) فرمود: چه مشكلي براي تو پيش آمده؟
عمر، داستان خواستگاري سلمان را بيان كرد، اما رسول خدا (ص) فرمود: واي به حال تو! اگر سلمان به اين ازدواج مايل بود، تو چرا به وصلت با او را رضايت ندادي، تا بدين وسيله به او نزديك شوي؟ در حالي كه بهشت مشتاق ملاقات سلمان است.
آن گاه رسول خدا (ص) آيات قرآني را كه در مورد فضيلت سلمان و ياران وي وارد شده بود (سوره انعام، آيه 89(بيان فرمود، و عمر در برابر آن حضرت ساكت ماند، اما «حذيفة بن يمان » منظور آيه قرآن و رسول خدا (ص) را سؤال كرد، آن حضرت فرمود: منظور آيه: و ان تتولوا يستبدل قوما غيركم. . (سوره محمد (ص) ، آيه 38) سلمان و قوم او هستند. بعد رسول خدا (ص) ادامه داد:

اي جماعت قريش! شما بر عجم به خاطر اسلام آوردن امروز شمشير مي زنيد، اما به خدا سوگند در آينده آنها براي اسلام آوردن، به شما شمشير فرود مي آورند!

گويا پس از توضيحهاي رسول خدا (ص) درباره سلمان بود، كه «عمر» به هنگام خواستگاري بار دوم، از برخورد قبلي خود پشيمان شد و جواب مساعد داد، اماسلمان زير بار اين ازدواج نرفت و گفت: مي خواستم بدين وسيله بدانم، آيا روحيه نژادپرستي قبل از اسلام، از قلب تو ريشه كن شده؟ يا هم چنان باقي است. آن گاه سلمان از اين ازدواج صرف نظر كرد


(نفس الرحمن، ص 199 و 562؛ مجمع البيان، ج 9، ص 108 -الدرجات الرفيعة، ص 215؛ بحارالانوار، ج 22، ص 350 - تذكرة الفقهاء، ج 2، ص 597.)

دفاع امیرمومنان علی علیه السلام از خون به ناحق ریخته شده ی هرمزان ایرانی (دوست ابولولو قاتل عمر بن خطاب)

بلاذری در الانساب آورده است که:
عثمان بر فراز منبر رفت و گفت: هان ای مردم عبید الله بن عمر (پسر عمر بن خطاب) خون هرمزان را ریخته و هرمزان نیز از مسلمانان بوده و هیچ بازمانده ای به جز توده مسلمانان ندارد و من پیشوای شمایم و از وی گذشتم آیا شما هم می گذرید؟ گفتند: آری
پس مولا علی علیه السلام گفت: این تبهکار را بکش که کاری سهمناک به جای آورده و مسلمانی را بی گناه کشته است !
حضرت امیرالمومنین علیه السلام همواره بعد از آن واقعه خواهان خون به ناحق ریخته شهید هرمزان رحمة الله علیه بود. ولی عثمان بعد از عمر هرگز این حکم را اجرا نکرد.
و زمانی که امیرالمومنین علیه السلام به خلافت ظاهری رسید عبیدالله بن عمر از ترس جان خود به شام گریخت و به معاویه پناهنده شد و نهایتا در جنگ صفین به دست آن حضرت به هلاکت رسید.
واوج تعصب عربی ومخالفت با عجم وبی عدالتی را در سخن پسر عمر ببینید که در جنگ صفین به امام علی (ع) چه گفت : سپاس خداى را كه ما را در وضعى قرار داد كه تو خون هرمزان را از من مى‌خواهى و من خون اميرالمؤمنين عثمان را از تو !!!!

شنیدم که علی علیه السلام فرمود گوئی میبینم که ایرانیان خیمه هایشان در مسجد کوفه استو قرآن را همان گونه که نازل شده به مردم می آموزند..

غیبت نعمانی ص318

معلّى بن خنیس مى گوید:


امام صادق(ع) به من فرمود: آیا با نوروز آشنایى دارى؟ عرض کردم: فدایت گردم این روز روزى است که عجم آن را بزرگ مى شمارد و در این روز به یکدیگر هدیه مى دهند. در پایان روایت بالا امام صادق(ع) مى فرماید: "ما من یوم فیروز الا ونحن نتوقّع فیه الفرج لأنّه من ایّامنا وایّام شیعتنا حفظته العجم وضیّعتموه انتم" یعنی هیچ نوروزى فرانمى رسد مگر این که در انتظار فرج هستیم؛ زیرا این روز از روزهاى ما و شیعیان ماست که عجم آن را حفظ کرده ولى شما آن را از بین بردید.

("بحارالانوار"، ج14، ص150)

حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ أَخِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ الْحَلَبِيِّ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُوسَى عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ يَحْيَى بْنِ سَامٍ‏ عَنْ أَبِي خَالِدٍ الْكَابُلِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لَاسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ.

الغيبة للنعمانی ص273

ابى جعفر (امام باقر) عليه السّلام فرمود: گوئى قومى را مى‏بينم كه از مشرق خروج كرده ‏اند و خواستار حقّند ولى بآنان داده نميشود سپس باز خواستار حقّشان شوند و بآنان ندهند چون چنين بينند شمشيرها برهنه كنند و بر گردنها گذارند اين وقت حقّ آنان را به آنان بدهند ولى آنان نپذيرند تا آنكه قيام كنند و آن باز ندهند مگر بصاحب شما كشته‏ گانشان شهيدند، هان كه اگر من آن روز را درك ميكردم جان خود را براى يارى صاحب اين امر نگاه ميداشتم.

علی مع الحق;662083 نوشت:
و بر گردنها گذارند اين وقت حقّ آنان را به آنان بدهند ولى آنان نپذيرند تا آنكه قيام كنند و آن باز ندهند مگر بصاحب شما كشته‏ گانشان شهيدند

اینو من متوجه نشدم!؟
کلا یه ترجمه روون میذاشتی خیلی بهتر بود
خیلی سنگینه

ماهانی;662127 نوشت:
اینو من متوجه نشدم!؟
کلا یه ترجمه روون میذاشتی خیلی بهتر بود
خیلی سنگینه

سلام
این حدیث به مراحل قیام ایرانیان قبل از ظهور اشاره داره، علامه کورانی مصاحبه ای در این مورد انجام دادند و نظر خودشان را در مورد تفسیر حدیث ارائه دادند که در نت سرچ کنید پیدا می کنید

موضوع قفل شده است