داستان حضرت یونس واقعیت یا خرافه؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
داستان حضرت یونس واقعیت یا خرافه؟

داستان یونس ، آن گونه که در روایات اسلامی گفته شده، او سالیان زیادی را در میان قوم خویش به تبلیغ الله و ترغیب آنان به بندگی کردن گذرانید و تنها دو یا سه نفر بیشتر به او ایمان نیاوردند؛ وی از دست آنان ناراحت گردید و الله هم به او اطلاع داد که قرار است قومش را دچار عذاب گرداند، وی ایشان را ترک نمود و به سراغ کشتی که پر از مسافر بود رفت.
در این داستان گفته نشده که یونس قصد رفتن به کجا را داشت؛ او از آنان خواهش نمود که وی را همراه خود ببرند، هنگامی که کشتی به میان دریا رسید، ماهی بزرگی در حالی که گرسنه و دهنش باز بود جلوشان پدیدار گردید؛ مسافران قرعه‌کشی کردند و قرعه به نام یونس می‌افتد تا به دریا انداخته و خوراک ماهی شود؛ در این داستان علاوه بر اینکه گفته شده یونس مدتی را در شکم ماهی گذرانید و در آنجا به عبادت الله مشغول بود، بیان شده پس از این که الله او را از تسبیح کنندگان خویش یافت، وی را در بیابانی کاملا خشک رها نمود، شدت این خشکی تا بدانجا بود که الله مجبور شد بالای سر یونس کدوئی برویاند، شرح داستان به نقل از قرآن:
وَإِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ(صافات/139) و یقینا یونس از فرستادگان (پیامبران) بود.
إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ (صافات/140) هنگامی که او به کشتی پر (از مسافر) فرار کرد.
فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنْ الْمُدْحَضِينَ (صافات/141) پس قرعه کشی کردند و او از بدشانسان بود.
فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ (صافات/142) پس ماهی او را لقمه کرد و او سرزنش گر (خویش) بود.
فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنْ الْمُسَبِّحِينَ (صافات/143) اگر از تسبیح کنندگان نبود.
لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ(صافات/144) تا روزی که برانگیخته می‌شوند (قیامت) در شکمش می‌ماند.
فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاء وَهُوَ سَقِيمٌ (صافات/145) در حالی که بیمار بود در بیابان خشک افنکدیم.
وَأَنبَتْنَا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِّن يَقْطِينٍ (صافات/146) و بالای سرش کدوئی رویانیدیم. (1)
این کدو همان نعمت پروردگار بود؛ زیرا شدت حشکی در آن بیابان تا بدانجا بود که امکان روئیده شدن کدو هیچ جا نبود جر بالای سر یونس:
لَوْلَا أَن تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاء وَهُوَ مَذْمُومٌ (قلم/ 49) و اگر نعمت پروردگارش به او نمی‌رسید در بیابان خشک نکوهش شده می‌افتاد.
الله در اینجا یادش رفته که از چگونگی آب خوردن یونس نام ببرد.
یونس درمانده مرتبا الله را صدا می‌زد:
وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ (انبیاء/ 87) و ذوالنون (یونس) هنگامی که خشمگین رفت و گمان کرد که هرگز بر او (سخت) نمی‌گيريم و در تاريکی ندا داد "هيچ خدايی جز تو نيست، تو پاکی ومن از ستمکاران هستم.
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ (انبیاء/ 88) و دعایش را پذیرفتیم و نجاتش دادیم و همچنین مؤمنین را نجات می‌دهیم.
فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ (قلم/ 50) پس پروردگارش او را نجات و او را از نیکوکاران قرار داد.
علت فرار یونس، آگاهی او از تصمیم الله بر نابودی قومش بود که بعدا الله در تصمیمش تجدید نظر نمود، البته الله سابقه دارد که پس از شناخت مردم حکمش را تغییر دهد:
فَلَوْلاَ كَانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِيمَانُهَا إِلاَّ قَوْمَ يُونُسَ لَمَّآ آمَنُواْ كَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الخِزْيِ فِي الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِينٍ (یونس/ 98) چرا مردم هيچ روستائی هنگامی که ايمانشان به آنان سود می‌داد، ايمان نياوردند مگر قوم يونس که چون ايمان آوردند، عذاب خواری در دنيا را از ایشان برداشتيم و تا هنگامی که زمان مرگشان فرا رسيد از زندگی بهره مندشان نمودیم.
آیا الله نمی‌داند تعداد ایمان آوردندگان به یونس چند نفر است! صد هزار نفر یا بیشتر از صد هزار!
و أَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِئَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ (صافات/147) و او را به سوی 100،000 نفر و یا بیشتر فرستادیم.
فَآمَنُوا فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِينٍ (صافات/148) پس ایمان آوردند و تا مدتی به ایشان نعمت دادیم.

اگر دقت کرده باشید، قرآن این داستان را بیشتر در سوره صافات بیان کرده است و تا آیه 148 ادامه دارد، اما به ناگاه گردآوردندگان قرآن داستان را کاملا عوض می‌کنند:
فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّكَ الْبَنَاتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ (صافات/149) از ایشان استفتا کن که ایات ایا برای خودشان پسر می‌خواهند و برای الله دختر.
أَمْ خَلَقْنَا الْمَلَائِكَةَ إِنَاثًا وَهُمْ شَاهِدُونَ (صافات/150) ایا ما فرشتگان را دختر افریدم و اینان گواه بودند؟
أَصْطَفَى الْبَنَاتِ عَلَى الْبَنِينَ (صافات/152) دختر را بر پسر ترجیح داد؟
شرح ماجرای شیطان نامیدن زن توسط الله
========================================
(1) ترجمه محمد مهدی فولادوند:
و بر بالاى (سر) او درختى از (نوع) كدوبُن رويانيديم.
ترجمه مشکینی:
و بر بالاى سر او بوته‏اى از نوع كدو (يا موز يا انجير) رويانيديم.
ترجمه مجتبوی:
و بر (سر) او كدوبنى رويانيديم.
ترجمه بهرام‌پور:
و بر بالاى (سر) او بوته كدويى رويانديم.
ترجمه خرمشاهی:
و بر سر او (براى سايه افكنى‏) گياهى از قسم كدو رويانديم‏.
.................................................................................
در روایات مختلف اسلامی گفته شده که یونس اهل نینوا در عراق کنونی است، از نینوا تا نزدیک ترین دریا (دریای سیاه، مدیترانه و یا خلیج فارس) فاصله زیادی است، قرآن در این زمینه که یونس چند روز راهپیمائی کرد تا به دریا رسید، سکوت کرده است؛ همچنین او سوار کشتی شده و در میان دریاست که ماهی او را می‌بلعد، پرسش:
ماهی کجا و در کدامین بیابان کاملا خشک او را رها کرد؟
یونس چگونه توانست راه سرزمین نینوا را دوباره پیدا کند؟
يونس النبی ابن متى صاحب الحوت الذی بعث إلى أهل نينوى... (تفسیر المیزان/ جلد 14/ صفحه 314)
بعث الله يونس عليه السلام إلى أهل نينوى من أرض الموصل... (البدایه و النهایه/ ابن کثیر/ جلد 1/ صفحه 267 - فتح الباری فی شرح صحیح البخاری/ جلد 6/ صفحه 325)
حدثنی الحارث قال حدثنا الحسن الأشيب قال سمعت أبا هلال محمد بن سليم قال حدثنا شهر بن حوشب قال أتاه جبريل عليه السلام يعنى يونس و قال انطلق الى اهل نينوى... (التاریخ الطبری/ جلد 1/ صفحه 458)

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد عماد

قطعا حقیقی است نه خرافه، اما از نوع معجزات الهی
اینگونه مسائل در تاریخ جستجو نمی شود در عقاید باید به دنبال آنان گشت
وقتی ما قرآن را قبول کردیم، همه آیاتش صادق است و اگر قرآن را قبول نداریم باید در کلاس عقاید به دنبال اثبات آن باشیم نه کلاس تاریخ چون تاریخ ظرف تشخص صدق و کذب گزارشات قرآنی نیست
اگر ما معجزه را قبول نداریم جای اثبات آن در کلاس عقاید است، نه تاریخ
وقتی معجزه حضرت موسی در خشک شدن رود نیل یا اژدها شده عصا و .... در قرآن آمده، نمی توان از نظر تاریخی بررسی کرد که آیا صحیح است یا نه
اینها باید در کلاس عقاید اثبات شود، که آیا خدا وجود دارد یانه ؟ اگر وجود دارد آیا پیامبرانی فرستاده یانه ؟ اگر فرستاده آیا معجزه داشته اند یانه؟ اگر معجزه داشته اند آیا فلان مطلب از معزاتشان هست یانه؟
همه اینها در کلاس عقاید بررسی می شود، نه تاریخ
کسی که معجزه را قبول ندارد؟ گیرم که جریان حضرت یونس را ثابت کردیم جریان حضرت موسی را چکار می کند ؟
پس تاریخ ظرف تشخیص اینگونه مسائل نیست

DRiVeR;575691 نوشت:
در روایات مختلف اسلامی گفته شده که یونس اهل نینوا در عراق کنونی است، از نینوا تا نزدیک ترین دریا (دریای سیاه، مدیترانه و یا خلیج فارس) فاصله زیادی است، قرآن در این زمینه که یونس چند روز راهپیمائی کرد تا به دریا رسید، سکوت کرده است؛ همچنین او سوار کشتی شده و در میان دریاست که ماهی او را می‌بلعد، پرسش:
ماهی کجا و در کدامین بیابان کاملا خشک او را رها کرد؟
یونس چگونه توانست راه سرزمین نینوا را دوباره پیدا کند؟
يونس النبی ابن متى صاحب الحوت الذی بعث إلى أهل نينوى... (تفسیر المیزان/ جلد 14/ صفحه 314)
بعث الله يونس عليه السلام إلى أهل نينوى من أرض الموصل... (البدایه و النهایه/ ابن کثیر/ جلد 1/ صفحه 267 - فتح الباری فی شرح صحیح البخاری/ جلد 6/ صفحه 325)
حدثنی الحارث قال حدثنا الحسن الأشيب قال سمعت أبا هلال محمد بن سليم قال حدثنا شهر بن حوشب قال أتاه جبريل عليه السلام يعنى يونس و قال انطلق الى اهل نينوى... (التاریخ الطبری/ جلد 1/ صفحه 458)

کسی که این شبهه را ساخته لااقل به این فکر می کرد که وقتی یونس توسط قدرت ماورایی می تواند به طور غیر طبیعی مدتی در شکم ماهی زنده بنماند و از آن زنده بیرون بیاید، همان قدرت ماورایی می تواند وی را از نینوا به خلیج فارس یا دریایی عدن یا ...ببرد همان قدرت ماورایی می تواند در پیدا کردن دوباره راه نینوا کمک حال ایشان باشد و ...
پس مشکل عدم قبول معجزه است نه چگونه پیدا کردن راه توسط حضرت یونس وقتی توسط همین معجزه حضرت سلیمان می تواند همه دنیا را در چشم به هم زدنی بپیماید، خوب حضرت یونس هم می توانسته
پس دوست گرامی مشکل شبهه کننده عدم شناخت معجزه است نه مسئله تاریخی آن

البته آنچه در مورد حضرت یونس در قرآن و منابع اسلامی آمده با کمی تفاوت در کتاب مقدس نیز آمده است،(1) آیا شبهه کننده به کتاب مقدس هم اشکال دارد یا فقط رسالتش حمله به قرآن و اسلام ستیزی است؟
1.کتاب مقدس عهد عتیق و عهد جدید، ترجمه فاضل خان همدانی، ویلیام گلن، هنری مرتن، تهران: اساطیر، ۱۳۷۹.

سلام علیکم و رحمه الله

ببخشید بنده که متوجه شبهه مشخص شده ای در این نقل قول ها نشدم
ولی مطلبی در نوشته هایتان بود که برای خود بنده سوال ایجاد کرد و شما پاسخ بفرمائید :

DRiVeR;575691 نوشت:
شرح ماجرای شیطان نامیدن زن توسط الله

این شرح دقیقا در کجا آمده ؟

یاحق

جناب فاتح این سوال را از طراح شبهه بپرسید من این شبهه را خوندم و برایم سوالش شد و اینجا جوابش را گرفتم حق با کارشناس باید با رفت از عقاید شروع کرد و تاریخ ظرف تشخیص اینگونه مسائل را ندارد

بسم الله الرحمن الرحیم
اگر تاریخ سومر و بابل قدیم را مطالعه کنید خواهید فهمید که حدود 6000 تا 3500 سال پیش خلیج فارس از آن چه امروز است بزرگتر بوده و به سمت بغداد گسترش داشته است، به همین علت است که شهرهایی چون لاگاش، نیپور، اور، لاراک، ... در بین دو رود تشکیل شده اند که به بندرگاه ها نزدیک بوده اند. مسیر رودهای دجله و فرات در آن زمان با مسیر امروزی اندکی متفاوت بود و شهرهای بی شماری از سومر و اکد را مشروب می ساختند.
علت دیگری بر این موضوع این است که در بندر جنوبی عراق، بصره، آثاری از تمدن سومری به دست نیامده است و هم چنین خاک بصره حاصلخیز و رسوبی است که حاکی از ماندن زیر آب به مدت چند صد یا حتی چندهزار سال است.
حتی یافته شدن آثار سومری در موهنجو-دارو هند این باور را تقویت می کند که سومریان با هندیان باستان هم تجارت دریایی می کردند.
لذا، آن زمان نینوا، که زمانی پایتخت دولت آشور بود فاصله ای را که امروز با خلیج فارس دارد را آن زمان نداشت و فاصله اش کمتر بود.
هم چنین، آثاری از طوفان نوح که در شمال بغداد به دست آمده، رسوباتی به قطر هفت متر است که هرگز از طغیان دجله نمی توانست این مقدار به وجود بیاید. نتیجه میگیریم که این رسوبات متعلق به بالا آمدن آب خلیج فارس هستند.

موضوع قفل شده است