فضائل امام على (ع) در كلام خلفا---ابوبکر(2)
تبهای اولیه
از منابع مهمى كه در شناخت وجود ملكوتى حضرت على (ع)موجود است، كلمات و مرویات خلفاى سه گانه مىباشد.
دانستن این مطالب از چند جهت مورد توجه و اهمیت است:
اولامقام رفیع امیر المؤمنین على (ع) را از زبان كسانى كه به عنوان بعضى از صحابه رسول خدا (ص) مطرح بودند،و سخنان آن حضرت را شنیدند،مىشناسیم .
ثانیا:به طور قطع،میزان شناخت پیروان مذاهب مختلف عامه با مطالعه این مطالب،نسبت به آن حضرت بیشتر و كاملتر خواهد شد.و تحولى نو در آنان پدید خواهد آمد.
ثالثا:از این طریق،ماهیت كسانى كه بعد از پیامبر اكرم (ص)،سفارشها و وصایاى آن حضرت را در مورد خلافت و ولایت على (ع)نادیده گرفته و با ایجاد شوراى انحصارى،اقدام به تعیین خلیفه براى مسلمین كردند،كاملا روشن مىشود.
خوشتر ان باشد که سر دلبران ------------------- گفته آید در کلام دیگران
ابو بكر گفت:خدا و رسولش راست گفتند،رسول خدا (ص)م در شب هجرت در حالى كه بیرون از غار بودیم و اراده (رفتن) به مدینه را داشتیم به من فرمود:دست من و دست على در عدل و داد برابر است.
(1)عایشه گوید ابو بكر را دیدم كه بسیار به چهره على بن ابى طالب علیه السلام نگاه مىكند پس گفتم:اى پدر،همانا تو زیاد به چهره على نگاه مىكنى. (علت چیست؟) گفت:دخترم از رسول خدا شنیدم كه مىفرمود:نظر كردن بر چهره على عبادت است.(2)
از ابن عمر روایت شد كه ابو بكر گفته است:رعایت كنید محمد (ص) را در (مورد) اهل بیت او.یعنى حفظ كنید (حرمت) او را در میان اهل بیتش،پس اهل بیت آن حضرت را اذیت نكنید.(3)
از حارث ابن اعور روایت شد كه روزى پیامبر اكرم (ص) در میان جمعى از یاران خود حاضر بود،پس فرمود:
به شما نشان مىدهم آدم را از جنبه علمش و نوح را از جنبه فهمش و ابراهیم را از جنبه حكمتش،پس چیزى نگذشت كه على(ع) آمد.
ابو بكر عرضه داشت:
یا رسول الله (ص) مردى را با سه نفر از پیامبران برابر كردى،به به ، به این مرد،او كیست،اى رسول خدا؟ پیامبر اكرم (ص) فرمود:آیا او را نمىشناسى اى ابا بكر؟
ابو بكر عرض كرد:خدا و رسولش داناترند .حضرت فرمود:او ابو الحسن على بن ابى طالب است.پس ابو بكر گفت:به به به تو اى ابو الحسن،مثل تو كجا خواهد بود اى ابو الحسن. (4)
شعبى گفت:وقتى ابو بكر در جایى نشسته بود،على بن ابى طالب (ع) از دور نمایان شد،چون ابو بكر او را دید گفت:
هر كس خودش دارد كه بنگرد به كسى كه بزرگترین مردم است در مقام و منزلت،و نزدیكترین مردم است به پیامبر،و برترین مردم است در نام و نشان،و بزرگترین مردم است در بىنیازى از مردم،كه از جهت رسول الله به دست آورده،بنگرد به این كسى كه از دور نمایان شد.
(5)از زید بن على بن الحسین علیه السلام روایت شد كه گفت:از پدرم على بن الحسین علیه السلام،شنیدم كه مىفرمود:از پدرم حسین بن على (ع) شنیدم كه مىفرمود:
به ابو بكر گفتم،اى ابو بكر،بهترین مردم بعد از رسول خدا (ص) چه كسى است؟به من گفت :پدر تو،...(6)
ادامه دارد....
پی نوشت:
[=arial][="]فضائل امام على (ع) در كلام خلفا[/][="]
3- شیخ سلیمان قندوزى حنفى در ینابیع الموده،باب 54،ص 194 و.356
و متقى هندى در كنز العمال،ج 13 - ص 638
4- بوستان معرفت تألیف سید هاشم حسینى تهرانى،ص 447 به نقل از:مناقب خوارزمى،فصل 7،ص .45
5- بوستان معرفت»ص 650 به نقل از:ابن عساكر در تاریخ امیر المؤمنین علیه السلام،ج 3،ص 70،حدیث 1100 و از مناقب خوارزمى فصل 14،ص .98
6-كنز العمال»،ج 12،ص 489[/]
[/]
سخنان و مرویات ابوبكر بن ابى قحافه (2)
[=arial][="]
شعبى گفت:وقتى ابو بكر در جایى نشسته بود،على بن ابى طالب (ع)[/][="]از دور نمایان شد، چون ابو بكر او را دید گفت:
هر كس خودش دارد كه بنگرد به كسى كه بزرگترین مردم است در مقام و منزلت،و نزدیكترین مردم است به پیامبر،و برترین مردم است در نام و نشان،
و بزرگترین مردم است در بىنیازى از مردم،كه از جهت رسول الله به دست آورده،بنگرد به این كسى كه از دور نمایان شد (1[/][="]) ،...
از معقل بن یسار مزنى روایت شد كه گفت:از ابوبكر شنیدم كه مىگفت:على بن ابى طالب از اهل بیت و خاندان رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم است.[/][/][=arial][="](2)[/][/]
[=arial][="]
(در كتاب ریاض النضره ج 2،ص 163) گوید:ابو بكر و على (ع) براى زیارت قبر مطهر رسول اكرم(ص) شش روز پس از رحلت حضرت مشرف شدند،على (ع)به ابو بكر فرمود:
پیش برو (و جلو حركت كن) ابو بكر گفت:
من هرگز بر مردى تقدم نمىجویم كه خود شنیدم رسول خدا (ص)(در باره او)
مىفرمود:على نزد من منزلتى را دارد كه من آن منزلت را در پیشگاه پروردگارم دارم.[/][/][=arial][="](3)[/][/][=arial][="]
از معقل ابن یسار مزنى روایت شد كه مىگفت:
شنیدم كه ابو بكر به على بن ابى طالب (ع) مىگفت:«عقده رسول الله» (یعنى كسى كه عقد بیعتش را با مسلمین پیامبر اكرم (ص) منعقد كرد(4)
از قیس بن حازم روایت شد كه:ابو بكر با على بن ابى طالب ملاقات كرد،پس ابو بكر به چهره على (ع)نگاه كرده و تبسم مىنمود،
على (ع) به او فرمود:چرا تبسم مىكنى؟
گفت :شنیدم پیامبر اكرم(ص) مىفرمود:هیچ كس بر صراط نمىگذرد،مگر كسى كه على برایش گذرنامه صادر كرده باشد. (5)
ابو بكر در موارد متعدد،بالاى منبر و در حضور تعداد زیادى از مسلمانان گفت:
«مرا رها كنید،مرا رها كنید،كه من بهترین شما نیستم در حالى كه على در میان شماست».[/][/](6)
[=arial][="]
پی نوشت:
[/][/] 1- [=arial][="]كنز العمال[/][/]،ج 12،ص 489
2- [=arial][="]كنز العمال[/][/]،ج 13،ص 115
3- آثار الصادقین،ج 14،ص 277،به نقل از فضائل الخمسه،ج 1،ص 2979
4- ابن عساكر در شرح حال امام على (ع)از تاریخ دمشق،ج 3،حدیث 1092،ص 54
5- نقل از سید جواد مهرى در مقدمه كتاب«آنگاه هدایت شدم»تألیف دكتر سید محمد تیجانى سماوى ص 2
6- چرا شیعه شدم»تألیف جناب محمد رازى،ص 332
قابل ذكر است كه صحت این گفتار ابو بكر در كلمات على علیه السلام در نهج البلاغه كاملا روشن است،آنجا كه فرمود: فیا عجبا بینا هو یستقیلها فى حیاته اذ عقدها لاخر بعد مماته»یعنى«پس چقدر جاى تعجب و شگفت است كه ابو بكر استقاله مىكرد (و امتناع مىنمود) از خلافت در حال حیات خود در حالى كه گره مىزد خلافت را براى دیگرى (یعنى عمر) بعد از مرگش.
[=arial][="][/][/]
[=arial][="]
[/][/]