۞ فایل های صوتی دفاع مقدس ۞ ای شکسته استخوان ها السلام
تبهای اولیه
مدیر محترم در صفحاتی که فایل صوتی پیوست میشه این آهنگ متن را بردارید که بشه آنلاین گوش داد یا برای فایل های صوتی تاپیک جدا گانه ای باز کنید
سلام و عرض خسته نباشید
به در خواست دوستان
نسخه ای از فایل های صوتی در تاپیک دفاع مقدس به اینجا منتقل می گردد.
____________________________________
قدمگاه شهيدان است اينجا محل رشد ايمان است اينجا
در اينجا مي توان آرامشي يافت محل ذكر رحمان است اينجا
شبهای جمعه که میشه دلا بهونه میگیره
هر کی میاد سره یه قبر ازش نشونه میگیره
یکی سره قبر پدر یکی کنار مادرش
یکی کنار خواهر و یکی پیش برادرش
اما یه مادر، غمگین و آروم
میاد کنار شهید گمنام
یه جعبه خرما برای فاتحه خونی میاره
آروم میاد میشینه و سر روی سنگش میذاره
میگه تو جای بچه امی گوش بده به حرفای من
از بس که اینجا اومدم درد اومده پاهای من
آخر نگفتی،کسی رو داری
یا که مثه من بی کس و کاری
مگه تو مادر نداری برای تو گریه کنه
غروب پنج شنبه بیاد به قبر تو تکیه کنه
غصه نخور من مادرت منم همیشه یاورت
نمیذارم تنها باشی مدام میام بالا سرت
از تو چه پنهون یه بچه دارم
چند سال از اون خبر ندارم
آخ که دلم برات بگه از پسرم یه خاطره
لحظه جبهه رفتنش،ساعتی که میخواست بره
از اون لباس خاکی و از اون کلام آخرش
هر قدمی میرفت جلو نگا میکرد پشت سرش
دیگه نیومد،رفت ناپدید شد
چشمام به دربه خونه سفید شد
دیگه از اون روز تا حالا منتظره زنگ درم
بس که دلم شور میزنه نصف شب از خواب میپرم
کاشکی بود و نگا میکرد یزید سرش رفت بالا دار
سزای اعمالشو دید،لکه ننگ روزگار
من مطمئنم الان اگر بود
سرگرم شادی از این خبر بود
اون شبی که نشون میداد صدام چشاشو بسته بود
رفتم تو فکر روزی که دل ما رو شکسته بود
روزای که میخندید و خونه ها رو خراب میکرد
روزای که با توپ و تانک دل ما رو کباب میکرد
روزای که مثه یه گرگ ما رو تو غم سهیم میکرد
روی گلا پا می گذاشت بچه ها رو یتیم میکرد
روزای که نمک میریخت رو زخم داغ پدرا
داغ برادر میگذاشت رو جیگر برادرا
الحمدالله دعام اثر کرد
سوی جهنم عزم سفر کرد...
بسه دیگه خسته شدی دوباره خیلی حرف زدم
با این که قول داده بودم اما بازم گریه شدم
خدا نگهدار پسرم فعلا ازت جدا میشم
شاید مسافرم بیاد زشته که خونه نباشم
با صد امید و آرزو مادر مفقودالاثر
بلند شد از کنار قبر شاید براش بیاد خبر
چند ساله مادر کارش همینه
خبر نداره بچه اش همینه...
توسط مداح اهل بیت مجتبی رمضانی
دانلود
علمدار لشگر امام حسين(ع)(شهيد آويني)
وقتي از اين كانال ها...(شهيد آويني)
اولين شرط براي رزمنده بودن.....صداي سردار شهيد مهدي زين الدين
سخنان شهيد جهان آرا درباره مقاومت رزمندگان خرمشهر
در جنگ با خدا بودن بهتر از با توپ وتانك بودن است/سخنراني شهيد باكري
سخنان شهيد باقري درباره خرمشهر
هماهنگي در عمليات- سخنراني سردار شهيد حاج حسين بصير-
بررسي واعلام موقعيتهاي لشگر امام حسين و حاج حسين خرازي
هر چيزي كه ما كراهت داريم دال بر بدي نيست
خاطره اي از شهيد دكتر عبدالرضا موسوي
سخنراني شهيد ستاري در حضور امام خميني (ره) به مناسبت 19 بهمن
[="Red"][="DarkGreen"]حاج سعید حدادیان[/]
فاطمیه ها ، یاد جبهه ها
زنده می شه تو دلامون
فاطمیه ها ، یاد جبهه ها
شعله ور می شه تو دلامون
با عنایتُ با هدایت ِ بی بی
حل می شه مشکلامون
فاطمیه حل می شه مشکلا
فاطمیه زنده می شه دلا
زنده می شه قصه ی کربلا[/]
[="Magenta"]دانلود با لینک مستقیم / حجم : 984 کیلو بایت / مدت : 6.42 دقیقه[/]
التماس دعا
[="Red"]دانلود[/]
[="blue"]باسم رب الشهداء
[="darkgreen"]مداح : مجتبی رمضانی[/]
توفضای نت این مداحی علی الخصوص روم شهدا سروصدای زیادی کرده
توصیه می کنم تا دیر نشده حتما گوش بدید
واقعا زیبا خونده[/]
اشعار از : علی معلم
آهنگساز : فواد حجازی
جماعت يه دنيا فرق
بين ديدن و شنيدن
بريد از اونا بپرسيد
که شنيده ها رو ديدن
راز سنگرای عشق
بايد از ستاره پرسيد
التهاب تشنه ها رو
کی ميدونه غير خورشيد
پشته ها پر از شقايق
کشته ها لاله عاشق
باغ گل زخم شکفته
غنچه ها داغ نهفته
صبح صحرا لاله گون بود
شب دريا رنگ خون بود
ميگن عاشقی محاله
باشه ما محال ديديم
خيلی ها ميگن خياله
ولی ما خيال ديديم
توی عصر آتش و خون
خيلی ها عشق چشيدن
بعضی هام زرد و فسرده
موندن و حسرت کشيد
حجم فايل: 1065 كيلوبايت
طول فلش: 4:29
[="darkgreen"]
به نام خدا
سلم لمن سالمکم آقا حرب لمن حاربکم آقا
[="Magenta"]شاعر و مداح : کربلایی مجتبی رمضانی
حجم : ۲،۹۰ مگابایت
دانلود کلیپ تصویری[/]
دلم گرفته رفقا، دوباره هوای صحبت با شما دارم
هوای گریه کناره مرقد پاک وغریب شهدا دارم
میخوام امشب براتون از رهبرم دم بزنم
از غریبیش بگم و عالمو بر هم بزنم
پدری که زندگیش ساده شبیه فقراست
فرش زیره پاش مثه فرش اتاق ضعفاست
همون که همیشه ، دره خونه ی شهدا رو در میزنه
همونی که روحش برای پیر جماران پر میزنه
همون که بی خبر، میره مسجد جمکران سر میزنه
سلم لمن سالمکم آقا ، حرب لمن حاربکم آقا
وقتی خمینی رو لبش ، جام زهر و تو دلش غصه و ماتم بود
سید ما تو جبهه ها ، زیر آتیشا توی خط مقدم بود
ما باید درد دلا و غصه هاشو بدونیم
قصه ی زندان و سیلی خوردناشو بخونیم
غافل از عبادت نیمه شب اون نمونیم
ما باید ارزش نعمت خدا رو بدونیم
به جان حسینی ، که همه عالم میدونن جان منه
وای اگه یه روزی ، کسی بخواد دل آقا رو بشکنه
میگیم یا ابا الفضل ، میریزیم خون از سره هر چی حرمله...
سلم لمن سالمکم آقا ، حرب لمن حاربکم آقا
کوری چشم دشمنا ، ما به سر مهر ولایت علی داریم
دست خدا بر سر ماست ، که علمداری مثه سید علی داریم
رهبر مملکت و سفره ی ساده مرحبا
توی کوچه های بم پای پیاده مرحبا
دل به لطف مهدی فاطمه داده مرحبا
سره تسلیم به الله نهاده مرحبا
یه روزی میفهمیم ، دست نوازش آقا بر سر نداریم
تو غفلت اسیر و ، یه روز میفهمیم که دیگه یاور نداریم
پس بیا قول بدیم که دیگه دست از دامنش بر نداریم
سلم لمن سالمکم آقا ، حرب لمن حاربکم آقا
[/]
روایت فتح-قلب شهر
[="DarkGreen"]مسجد جامع خرمشهر قلب شهر بود که می تپید و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود...
دانلود کلیپ تصویری
1،1 مگابایت[/]
[="Purple"]
روایت فتح- مسجد جامع خرمشهر
مسجد جامع خرمشهر راز دار حقیقت است و لب از لب نمی گشاید از خود می پرسم کدام ماندگار تر است این کوچه های ویران که هنوز داغ جنگ بر پیشانی دارند یا آنچه در تنگنای این کوچه ها و در دل این خانه ها گذشته است...
3،07 مگابایت
[="Purple"]شلمچه- برگشت..
اگر شلمچه رفته باشی! اگر غروبش را درک کرده باشی! اگر بعد از نماز بسوی ماشین های خودتان در حرکت باشی! این صحنه رویایی را حتما دیده ای! یک نوای بسیار عجیب و زیبا...[/]
[="darkgreen"]سرود زیبای مادر برام قصه بگو - بچه های آباده
سرودهای بیشتر اینجا کلیک راست save as
[/]
[="purple"]مادر برام قصه بگو
قصه بابارو بگو
دل تنگ تونگه
[="darkgreen"]مادر مادر مادر مادر[/]
مادر برام حرف بزن
از ایمونش بگو
مادر برام حرف بزن
از پیمونش بگو
مادر تو دونی و خدا
ازخوبیهاش بگو
از مهربونی و از مهرووفاش بگو
از جون فشونی وازفضل بابام بگو
[="darkgreen"]مادر مادر مادر مادر[/]
دیشب خواب بابا رو دیدم دوباره
نوری بهشتی دیدم بر چهره داره
وقتی به نزدیک بابا رسیدم
دیدم ملائک به دورش می شماره
نگاش کردم دلم لرزید
صداش کردم به روم خندید
بغل واکه منو بوسید
لباش خندون چشاش گریون
منو بوئید منو بو ئید
منو بوسید
بابا منو بوسید بابا منو بوئید
با دیدن اشکم خون در رگش جوشید
بابانوازش کردبابا سفارش کرد
درجنگ بادشمن ننگه که سازش کرد
[="#006400"]مادر مادر مادرمادرمادر[/]
بابابرام یه لاله چید
منو تو آغوشش کشید
درد دلامو که شنید
حرف حسین وپیش کشید
خونم مگه رنگین تر خون حسینه
جونم مگه شیرین تر جون حسینه
یه جون مگه دادم به راه دین وایمون
صد جون هزارونش به قربون حسینه
بگو به مادر هرگز نخور غم
حسین وبابا هستند باهم
مادر نخور غم نگیر ماتم
حسین وبابا هستند باهم[/]
دو تا کلیپ از مادر شهید
واقعا جگر ادم اتیش میگیره
تصور کنید سال ها یه مادر انتظار اومدن بچه شو
بکشه بعد براش استخوناشو بیارن....
آه این مادر بد میگیره...یادمون نره چرا اینطوری شد..
چرا این مادر به این روز افتاد...چرا اون جوون شهید شد..راهشون چی بود؟
اگه یادمون بره آه این مادر و مادران شهدا دامن همه مون رو میگیره...
دانلود کنید با ذکر صلوات..
-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-
.-.-.-.-.-.-.-
ای حسین دلم گرفته روحم پژمرده؛در میان طوفان حوادث که همچون پرکاه ما را به این طرف وان طرف میکشاند,مایوس ودردمند,فقط بر حسب وظیفه به مبارزه ادامه میدهم وگاهگاهی انقدر زیر فشار روحی کوفته میشوم که برای فرار از درد وغم دست به دامان شهادت میزنم تا از میان این گرداب وحشتناکی که همه را وانقلاب را فرو گرفته است لااقل گلیم انسانی خود را بیرون بکشم واین عالم دون ومدعیان دروغین را ترک کنم وبا دامنی پاک و کفنی خونین به لقلء پروردگار نائل آیم...
رسم دلدادگی:hamdel:
نشانی تو را از دلم پرسیدم ؛ گفت آن گوشه ای که بیقراری را دیدی ؛تو هستی!
و حالا بیقرارم.... اما باید تو را در میان بیقراری ها معنا کنم ؛پس سلام ای بیقرار ترین دل !
چه آسوده آرمیده ای ! بی باک و پاک .آسودگیت را از کدامین نشانی یافتی ؟! از کدامین آسمان به ارمغان گرفته ای؟!
چه زیبا گذشت می کنی از جان پر ارزشت و حالا اندکی من هم بیقرارم
واین نشانه دل بیقرار توست.....
چه مسرورم که تو را یافته ام .....آری تو همین جایی ؛ درون قلبم ؛ همسایه
اشکم و در اوج بیقراری ام ای شهید.....
دلدادگان چون ساغر از دلبر گرفتند
از غیر دلبر دامن دل؛ بر گرفتند
[=Century Gothic]این [=Century Gothic]مجموعه 19 قسمتی مستند دفاع مقدس به بازخوانی حقیقی هشت سال دفاع پر فراز ونشیب، دشوار و پیروز ملت ایران و رزمندگان مومن و شجاع اختصاص دارد و تلاش می کند با تکیه بر مستندات، تصویری واقعی از ابعاد مختلف جنگ تحمیلی ارائه کند. نظرسنجی ها نشان می دهد مستند دفاع مقدس در میان قشرهای مختلف مردم از جمله رزمندگان و مدافعان سالهای "حماسه ودفاع "، و نوجوانان وجوانان با استقبال بسیارخوبی روبرو شده است.
[attach]2502[/attach]
می روی تنهای تنها میشوم.
اونایی که به بسیج و بسیجی توهین کردن و میکنن
ببیند که چه به روز بسیجی امد و بسیجی چی کشید
لطفا حذف نکنید.بذارید همه مظلومیت رو ببینند
بذارید ببینند که برای امنیت ما چه بهایی دادن
بذارید بدونن نفرین مادر این شهیدان دنبال اونایی که
با کاراشون خون این شهیدان رو میخوان پایمال کنن
اما ما نمیذاریم.تا نفس میکشیم.
دوباره یاد قدیما افتادم
غروب جبهه نمیره از یادم
یاد روزای قشنگ پرواز
بشنو درد فرزند جانباز
...............
دوباره روزای سیاه بیچارگی رسیده
توی خونه سینه خالی از عکس یک شهیده
دیگه نگاهامون به زمین کرده عادت
تو آسمون دل نمیاد عطر شهادت
تو روزگاری که مرده حتی خجالت
از این سیاهی به خدا
شهدا شرمنده ایم
خالی شده جای شما
شهدا شرمنده ایم
شهدا شرمنده ایم
شهدا شرمنده ایم
..........
مجتبی رمضانی:
باز تو سینه دل نمیشه بند رفته تا شلمچه و اروند
باز شدم هوایی جبهه یک نفر به من بده سربند
...
[=Times New Roman]داستان شنیدنی حتما گوش بدید :hamdel:
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]آهای آهای آدم بزرگا
این ماجرا رو دیدین
آهای آهای بچه ها
این قصه رو شنیدین
قصه ی ازدواج جوون مردی پهلوون
قصه ازدواج دختر شاه پریوون
.....
صبح بیستم اسفند ماه سال 1334 در راه بود. هنوز سرمای زمستانی مجالی به طراوت هوای بهاری نداده بود. مرد میدانست روز تولد امام حسین (ع) است. به دلش برات شده بود كه امام مرادش را میدهد. از اتاق بیرون آمد تا زنها به بالین همسرش بروند. مامای محلی،زودتر از همه آمدهبود. مرد تكیه داده بود به دیوار و آسمان را نگاه میكرد:
یا امام حسین، غلام یا كنیز خودت را نجات بده . نگذار این زن این همه درد بكشد .
با خود میگفت و چشمه اشكاش میجوشید. نمیدانست چه وقت است . ناگهان صدای صلوات شنید. دلش لرزید. منتظر بود تا خبر خوشی بشنود. انتظارش طولانی نشد. مامای محلی در كنار چند زن دیگر بیرون آمد. لبخندشان مثل هوایی ابرآلود بود. مرد نمیدانست كدام را باور كند.
بچه بدنیا آمد. پسر است.
غلامحسین افشردی ( حسن باقری ) در روز 25 ماه اسفند سال 1334 شمسی در خانوادهای دوستدار اهلبیت (ع)چشم به جهان گشود. دوره دبستان را در مدرسه مترجمالدوله در خیابان آیتالله سعیدی گذراند. دوران متوسطه در دبیرستان مروی به پایان رساند . از كلاس سوم دبیرستان شروع به فعالیتهای سیاسی و اجتماعی كرد در سال 1354 در رشته دامپروری دانشگاه ارومیه قبول شد. در این زمان ،در كنار تحقیقات و مطالعات منظمی كه در زمینه موضوعات اسلامی داشت، دركلاسها و مسجد دانشكده برای دانشجویان درباره اصول عقاید اسلامی صحبت كرد این كار او موجب كینه و بغض مسئولین دانشكده شد و سرانجام او را اخراج كردند.
از زمان پیروزی انقلاب تا خرداد 58 به طور پراكنده در كمیتههای انقلاب اسلامی و نهادهای دیگر فعالیت كرد.
در سال 58 دركنكور شركت كرد و در رشته حقوق قضایی دانشگاه تهران قبول شد.
اوایل سال 59 در واحد اطلاعات سپاه مشغول بكار شد. با انتشار روزنامه جمهوری اسلامی به طور فعال همكاری خود را با این روزنامه در زمینه خبرنگاری آغاز كرد. در جویان واقعه طبس جزو اولین خبرنگارهایی بود كه خود را به آنجا رساند و گزارشهایی از این واقعه تهیه كرد .
با آغاز جنگ تحمیلی و احساس تكلیف دفاع از اسلام و میهن اسلام ، در روز 1/7/57 عازم جبهه جنوب شد. در همان سالهای اول جنگ تصمیم به ازدواج گرفت . ثمره این ازدواج دختری به نام نرگس خاتون است .
درعملیات طریقالقدس ، در مقام معاون فرماندهی عملیات نقش بسزایی در پیشبرد عملیات داشت . در عملیات فتح المبین و بیت المقدس نیز فرمانده قرارگاه نصر سپاه پاسدارن بود. پس از عملیات رمضان ، به فرماندهی قرارگاه كربلا در منطقه جنوب انتخاب شد. بعد از عملیات محرم ،
جانشین فرمانده یگان زمینی سپاه شد و تا زمان شهادت یعنی روز 9/11/1361 در همین سمت باقی ماند.
-:-منبع:نرم افزارسرداران عشق(به نقل ازکتاب مسافر)-محصول موسسه ی فرهنگی هنری شهیدآوینی-:-
فایل صوتی پیوست شده بیسیم بین شهید باقری وشهید زین الدینه
مداحی مجتبی رمضانی درباره شهدای گمنام
شهدای گمنام مادراتون غریبند، ذره ذره بی صدا دیگه دارند می میرند...
[="Red"]مجتبی رمضانی[/]
[="Blue"]در مورد 89 شهید بسیار زیبا
دلم گرفته بازم جشمام بارونیه
خبر آوردن بازم تو شهر مهمونیه
شهید گمنام سلام
خوش اومدی مسافر من
خسته نباشی پهلوون
شهید گمنام سلام
پرستوی مهاجر من
صفا دادی به شهرمون
وقتی رسیدی همه جا بوی خوش خدا پیچید
تو مگه کجا بودی؟
وقتی رسیدی همه جا کوچه نسیم کربلا رسید
تو مگه کجا بودی؟
1،7 مگابایت[/]