راحت ترین برهان برای اثبات وجود خدا

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
راحت ترین برهان برای اثبات وجود خدا

حاضر
راحت ترین و ساده ترین برهان برای اثبات وجود خداوند چه برهانی است؟ ذکر بفرمایید.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد رئوف

حاضر;574038 نوشت:
حاضر
راحت ترین و ساده ترین برهان برای اثبات وجود خداوند چه برهانی است؟ ذکر بفرمایید.


با سلام خدمت شما دوست گرامی

دلایل مختلفی برای وجود خداوند ذکر شده است که هر کدام مبتنی بر مقدماتی است. با این حال، دلیل نظم با توجه به مقدمات حسی و دوری از پیچیدگی های فلسفی دیگر براهین، ساده ترین دلیل وجود خداوند می باشد.

- این جهان دارای نظم است.
- هر نظمی از سوی ناظمی دانا پدید می آید.
- این جهان دارای ناظمی دانا است.

موفق باشید


* برای مطالعه بیشتر در این مورد رجوع کنید به :

الهیات فلسفی، از دکتر محمدرضایی، انتشارات بوستان کتاب

حاضر;574038 نوشت:
حاضر
راحت ترین و ساده ترین برهان برای اثبات وجود خداوند چه برهانی است؟ ذکر بفرمایید.

سلام

اگر انسان به این فکر کند که چگونه ممکن است که در شکم یک زن تنها با یک قطره آب، یک انسان تولید می شود، وی متحیر می ماند که چه کسی این کار انجام داده است...

امام­ جعفر­صادق(ع) برای شخصی حس­گرا و تجربه­گرا به نام عبدالملک که منکر وجود

خدای نادیدنی بود، اینگونه استدلال آورد:


  • _ آیا قبول داری که این زمین زیر و رو (ظاهر و باطنی) دارد؟

  • _ آری

  • _ آیا زیر زمین رفته ­ای؟

  • _ نه

  • _ پس چه می­دانی که در زیر زمین چه خبر است؟

  • _ نمی­دانم ولی گمان می­کنم که در زیرزمین چیزی وجود ندارد.

  • _ گمان نوعی درماندگی در زمانی است که دسترسی به یقین نباشد.

  • _ آیا به آسمان بالا رفته ­ای؟

  • _ نه

  • _ آیا می­دانی در آسمان چه چیزهایی وجود دارد؟

  • _ نه

  • ....

  • از تو در شگفتم که نه به مشرق رفتی نه به مغرب نه به داخل زمین رفتی

    نه بر صفحه آسمان­­ها تا خبردار شوی و بدانی که آنجا چیست و با آن جهل و

    ناآگاهی باز منکر می­شوی. آیا انسان عاقل چیزی را که به آن ناآگاه است، انکار می­کند؟

برهان فطرت:Sham:


  • مردی خدمت امام صادق(ع) آمد و عرض کرد:

  • _ ای پسر رسول خدا! مرا به دلیلی بر وجود خدا راهنمایی کن که جدل­ کنندگان در این مورد با من بسیار مجادله و مرا سرگردان کرده ­اند.

  • امام فرمود:

  • _ ای بنده خدا! هرگز سوار کشتی شده ­ای؟

  • _ آری

  • _ هیچ اتفاق افتاده که کشتی شما درهم بشکند در محلی که کشتی دیگری نباشد که تو را نجات دهد و در حالی­که مهارت شناگری نداشته باشی که تو را بی­نیاز کند (و به ظاهر فریادرسی در کار نیست)؟

  • _ آری، همین اتفاق افتاد.

  • _ آیا در آن حال قلب تو متوجه قدرتی بودی که به فریادت برسد و تو را از غرق شدن نجات دهد؟

  • _ آری، ای پسر رسول خدا!

  • _ فَذَلِكَ الشَّيْ‏ءُ هُوَ اللَّهُ الْقَادِرُ عَلَى الْإِنْجَاءِ حَيْثُ لَا مُنْجِيَ وَ عَلَى الْإِغَاثَةِ حَيْثُ لَا مُغِيثَ (آن چیز (که به او دل بستی) همان خدای توانایی است که می­تواند تو را در جایی که هیچ منجی نیست، نجات دهد و در مکانی که هیچ فریادرسی در کار نیست ،به فریادت برسد.)

  • امام صادق(ع) در جواب زندیقی که ­پرسید: چه دلیلی بر وجود خدای جهان هست؟

    فرمود:

  • موجودات جهان، انسان را به سوی صانع و خداوند جهان راهنمایی می­کنند.

    آیا نمی­بینی که هرگاه به ساختمان محکمی نظر نمایی به وجود بنّا پی می­بری

    (و تصدیق می­کنی که بنّایی آن ساختمان را برپا کرده است) با آنکه هنگام

    ساختن حضور نداشتی و بنّا را ندیده ­ای

    ...

سلام و عرض ادب
به نظر من هیچ مقوله راحتی وجود ندارد
مگر اینکه خودتان مقوله مورد نظر را سرسری و راحت فرض کنید و آنرا به چالش نکشید

چرا که این همه جدل و بحث بی پایان از آغاز تا امروز وجود داشته و مسلما در آینده نیز وجود خواهد داشت

موفق باشید

[="Tahoma"][="Navy"]

حاضر;574038 نوشت:
حاضر
راحت ترین و ساده ترین برهان برای اثبات وجود خداوند چه برهانی است؟ ذکر بفرمایید.

سلام
در کلام برهان نظم و در فلسفه برهان امکان و وجوب ساده ترین براهین اند
اما براهین قرآن کریم خیلی خیلی ساده اند
یکی از این براهین را که خیلی هم ساده است می توان برهان آفرینش نامید
برهان آفرینش میگوید
این آمدن شب و روز و ماهها و فصلها و تحولات طبیعت آفرینش اند
هر آفرینشی آفریننده ای دارد
پس جهان آفریننده ای دارد
برای اثبات صفات این آفریننده نیز در متن آفرینشش علامتها وجود دارد مثلا صفت علم صفت حکمت و و و
این برهان در این حدش بلااشکال به نظر می رسد الا اینکه وقتی نام خدا برده میشود هرکس با تصوری که از خدای تعالی دارد با آن برخورد می کند
آنکس که ذهنش از وجود فراتر از ماده نیست و خدا را تخیلات غیر مادی ادیان می داند میگوید خدایی نیست چون ما غیر ماده را قبول نداریم و ...
لذا برخورد با مساله خدای تعالی بیشتر بر پایه رسوبات ذهنی است حتی متدینین هم بر اساس ذهنیتهای خودشان از خدا نسبت عالم و آفریننده اش را در نظر می آورند
و البته خود برهان آفرینش در این مورد سخنی ندارد
برهان آفرینش صرفا وجود آفریننده و صفاتی را برای او می تواند اثبات کند
یا علیم[/]

سلام علیکم و رحمه الله
ساده ترین برهان همان برهان پیرزن نخ ریسی است که در برابر اسکندر اقامه نمود.

رئوف;575831 نوشت:

با سلام خدمت شما دوست گرامی

دلایل مختلفی برای وجود خداوند ذکر شده است که هر کدام مبتنی بر مقدماتی است. با این حال، دلیل نظم با توجه به مقدمات حسی و دوری از پیچیدگی های فلسفی دیگر براهین، ساده ترین دلیل وجود خداوند می باشد.

- این جهان دارای نظم است.
- هر نظمی از سوی ناظمی دانا پدید می آید.
- این جهان دارای ناظمی دانا است.

موفق باشید


* برای مطالعه بیشتر در این مورد رجوع کنید به :

الهیات فلسفی، از دکتر محمدرضایی، انتشارات بوستان کتاب


سلام
اول باید ثابت شود که همه جهان نظم دارد و دوم باید ثابت شود که نظم مطلق است و نسبی نیست.
استدلال هایی که امام صادق آورده مطابق با عقل و باور پرسشگر بوده و برای همه موارد و همه اشخاص کاربرد ندارد.مثل جا دادن تمام جهان در تخم مرغ
من یک استدلال برای انکار خالق می آورم هرکس می تواند آن را باطل کند:
خلقت یا از عدم بوده است و یا از وجود.
اگر از عدم بوده است که لازمه اش این است که خالق هم علت تامه باشد و هم نباشد که اجتماع نقیضین است و محال است.
اگر از وجود باشد که تحصیل حاصل است ومحال است.
بنابر این خلقتی در کار نبوده و خالقی در کار نیست.
البته این استدلال را تایید نمی کنم.فقط از بابت سختی اثبات خدا بوده است.

عصران;575948 نوشت:
سلام
اول باید ثابت شود که همه جهان نظم دارد و دوم باید ثابت شود که نظم مطلق است و نسبی نیست.
استدلال هایی که امام صادق آورده مطابق با عقل و باور پرسشگر بوده و برای همه موارد و همه اشخاص کاربرد ندارد.مثل جا دادن تمام جهان در تخم مرغ
من یک استدلال برای انکار خالق می آورم هرکس می تواند آن را باطل کند:
خلقت یا از عدم بوده است و یا از وجود.
اگر از عدم بوده است که لازمه اش این است که خالق هم علت تامه باشد و هم نباشد که اجتماع نقیضین است و محال است.
اگر از وجود باشد که تحصیل حاصل است ومحال است.
بنابر این خلقتی در کار نبوده و خالقی در کار نیست.
البته این استدلال را تایید نمی کنم.فقط از بابت سختی اثبات خدا بوده است.


با سلام خدمت شما دوست گرامی

اگرچه گروهی از متفکران اساسا در نیازمندی وجود خداوند به برهان، تردید کرده اند و آن را بی نیاز از برهان می دانند ولی براهین مختلفی در این زمینه ارائه شده است. با این حال، این اثبات وجود در فضای فلسفی چندان هم آسان و بدون مقدمه نیست. با این وجود نیازی نیست که همه مردم این مقدمات فلسفی را طی کنند، بلکه برای بسیاری از مردم دلایلی چون دلیل نظم، می تواند راهگشا باشد.

موفق باشید

مثل وجود خدا مثل عقل است که همه به وجود آن یقین دارند و میدانند که شکی در وجودش نیست اما اینکه عقل چکونه است همه در تحیر میمانند.

با سلام وادب عقل را ما نمیبینیم اما میدانیم حاصل عملکرد قسمتی از سیستم اعصاب مرکزی یعنی مغز است که البته در حال حاضر با وسایلی میتوانیم این عملکرد مغز را در واقع ببینیم. به نظر من کوشش برای اثبات وجود خدا راه به جایی نمیبرد همچنان که هزاران سال است هردو طرف بحث به جایی نمیرسند تنها میتوان گفت یا وجود خدا بدیهی است یا تکیه کرد برتجربیات شخصی که آنهم قابل ارایه به دیگران نیست و همچنین امکان تجربه و دریافت اشتباه وجود دارد.من به وجودخدا باور دارم اما برایم ثابت نشده و بعدازمرگ اگر امکانش باشد و اجازه پیداکنم به قول برتراند راسل از خدا میپرسم چرا اینقدر شواهد وجود توه بگویم اندک و صعب الحصول بود

[=century gothic]وقتی شما میخوای یک گوشی موبایل بخری،اگر کسی مدل های زیادی برات بیاره،انتخاب برات سخت میشه.نمیدونی کدومشو انتخاب کنی.نمیدونی کدوم گوشیه که نیاز تورو پاسخ میده(تو رو به هدفت برسونه)بعضی وقتا حتی طوری میشه که میگی اصلا گوشی نمیخوام...
مثل خدا هم همینطوریه.
انقدر نشونه داره که آدم گیج میشه.این گیجی نشون از اینه که انقدر راه هست برسی بهش که نمیدونی کدومو انتخاب کنی.نمیدونی کدوم راهه که نیاز تورو پاسخ میده
((ببخشید اگه دقیق نتونستم مفهوو برسونم))

میرشکاک;580081 نوشت:
به نظر من کوشش برای اثبات وجود خدا راه به جایی نمیبرد همچنان که هزاران سال است هردو طرف بحث به جایی نمیرسند تنها میتوان گفت یا وجود خدا بدیهی است یا تکیه کرد برتجربیات شخصی که آنهم قابل ارایه به دیگران نیست و همچنین امکان تجربه و دریافت اشتباه وجود دارد.من به وجودخدا باور دارم اما برایم ثابت نشده و بعدازمرگ اگر امکانش باشد و اجازه پیداکنم به قول برتراند راسل از خدا میپرسم چرا اینقدر شواهد وجود توه بگویم اندک و صعب الحصول بود

[=arial narrow]1-ببینید برادر بزرگوار،این حرفی که شما میگویید کوشش برای اثبات خدا راه به جایی نمیبرد را من نیز کمی قبول دارم.اما به یک دلیل: چون یه وجود محدود،نمیتواند به نامحدود برسد.ما یک موجود محدودیم و با موجودی سروکار داریم که نامحدود است
حرفم را با مثالی روشن میکنم:وقتی ما با دوچشم خود تا1کیلومتر آنورتر را نمیتوانیم ببینیم،میتوانیم با آن،فضا نامتناهی را ببینیم؟ آیا این حرف قابل قبول است که چون نمیتوانیم ببینیم،دیگر فضایی وجود ندارد؟ آیا به این بسنده میکنید؟
عقل ما نیز اینچنین است.وقتی نتوانیم به خدا برسیم،میتوانیم بگوییم خدا وجود ندارد؟
2-از نظر من شما راه برتراند راسل را ادامه ندهیدیک درصد احتمال بدهید او اشتباه میکند.
.یک قانون داریم به نام دور کردن خطر احتمالی.وقتی کتابی می آید میگوید خدایی هست،تفکر کنید درباره آن،اگر او را نشناسید،ایمان نیاورید به او،عذاب میشوید،پس بهتر است در جستجوی او باشید.هر چند تا آخر عمر.تا گرفتار آن عذاب نشوید.
این را هم قبول کنید که تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها...اگر چیزی به نام خدا نبود،یقین داشته باشید که اصلا در زبان ها نمی افتاد.خود شما گفتید که هزاران سال است هر دو طرف به نتیجه نرسیده اند.از این گفته خود چه نیجه ای میگیرید؟
نمیگویید چرا اینقدر اهمیت دارد این موضوع؟
نتیجه نمیگرید که این امر در وجود شماست(فطری است و در وجود همه پیدا میشود)؟ از گذشته بوده و تا الان در خود شما نیز هست؟
وقتی شما به دنبال مسایل خداشناسی هستید،پیش خود نمیگویید چرا من این همه به دنبال این مسله هستم؟چرا نمیتوانم آرام بگیرم؟
چرا نمیتوانید این مسله را راحت کنار بگذارید؟همیشه این دغدغه را دارید که به دنبال او باشید.این نشانه فطرت شماست.که از نظر من هیچ دلیلی در خداشناسی،از این محکمترنیست.
زود ناامید نشوید.تحقیقات خود را بیشتر کنید.کلاه خود را قاضی کنید،ببینید حرف چه کسی قابل قبول است.منطقی با موضوعات برخورد کنید.من نیز زمانی مانند شما میرشکاک بودم.هنوز که هنوزه از مطالعات خداشناسی دست برنداشتم.با علمای دین مباحثه کنید تا به نتیجه ای برسید.
والسلام علی من اتبع الهدی

با سلام و ادب و با تشکرازلطفت و محبتتان دوست عزیز فکرکنم یک قسمت از نوشته مرا نخوانده اید من نوشتم به وجود خدا باور دارم اما برایم ثابت نشده است

عصران;575948 نوشت:
سلام
اول باید ثابت شود که همه جهان نظم دارد و دوم باید ثابت شود که نظم مطلق است و نسبی نیست.
استدلال هایی که امام صادق آورده مطابق با عقل و باور پرسشگر بوده و برای همه موارد و همه اشخاص کاربرد ندارد.مثل جا دادن تمام جهان در تخم مرغ
من یک استدلال برای انکار خالق می آورم هرکس می تواند آن را باطل کند:
خلقت یا از عدم بوده است و یا از وجود.
اگر از عدم بوده است که لازمه اش این است که خالق هم علت تامه باشد و هم نباشد که اجتماع نقیضین است و محال است.
اگر از وجود باشد که تحصیل حاصل است ومحال است.
بنابر این خلقتی در کار نبوده و خالقی در کار نیست.
البته این استدلال را تایید نمی کنم.فقط از بابت سختی اثبات خدا بوده است.

با سلام.

در بند دو بسگی داره که این خلقت وجودش از خودش باشه یا متوقف به وجودی دیگه باشه،چیزی که وجودش از خودش باشه قدیمه و قدیم دچار تغییر وتحول نمیشه هر چند اعتباری بالعکس خلقت که میبینیم، نتیجتا خلقت منشا ایجادیش وجود هست، ولی وجودی که بایس علت وجودیش خودش باشه و گرنه باز مشکل عود میکنه پس اون وجود ثابت و اصیل و غیر قابل تغییره..وان وجود حق است...و همه وجود های قابل تغییر حتی اعتباری مجموعا متوقف به ان وجود ثابت و خارج از خودشون هسن....

erfan_alavi;582805 نوشت:
در بند دو بسگی داره که این خلقت وجودش از خودش باشه یا متوقف به وجودی دیگه باشه،چیزی که وجودش از خودش باشه قدیمه و قدیم دچار تغییر وتحول نمیشه هر چند اعتباری بالعکس خلقت که میبینیم، نتیجتا خلقت منشا ایجادیش وجود هست، ولی وجودی که بایس علت وجودیش خودش باشه و گرنه باز مشکل عود میکنه پس اون وجود ثابت و اصیل و غیر قابل تغییره..وان وجود حق است...و همه وجود های قابل تغییر حتی اعتباری مجموعا متوقف به ان وجود ثابت و خارج از خودشون هسن....

سلام علیکم
اینجا جای بحث در این باره نیست من فقط مثال نقضی برای اینکه اثبات خدا راحت است آوردم.با این حال یک توضیح مختصر می دهم:

شما خلقت را مفروض گرفتید درحالی که هنوز خلقت اثبات نشده که ببینیم وجودش از خودش است یا از دیگری.استدلالم را ساده تر بیان میکنم:اولین مخلوق یا قبلا نبوده و یا قبلا بوده اگر قبلا نبوده که باید خالق هم علت باشد و هم نباشد که محال است و اگر قبلا بوده که دیگر مخلوق نیست و چیزی که بوده قابل خلق کردن نیست.

[="Microsoft Sans Serif"][="Black"]

حاضر;574038 نوشت:
راحت ترین و ساده ترین برهان برای اثبات وجود خداوند چه برهانی است؟ ذکر بفرمایید.

در سختی هایی که از تمام عالم نامید شده ای ... احساس میکنی یک نیروی ماورایی وجود دارد که میتواند تو را نجات دهد ... این همان خداست که تو احساسش میکنی ...[/]

[="Microsoft Sans Serif"][="Black"]

erfan_alavi;582805 نوشت:
اگر از عدم بوده است که لازمه اش این است که خالق هم علت تامه باشد و هم نباشد که اجتماع نقیضین است و محال است.

چرا لازمه اش اینه که هم علت تامه هست هم نیست؟[/]

عصران;582830 نوشت:
سلام علیکم
.استدلالم را ساده تر بیان میکنم:اولین مخلوق یا قبلا نبوده و یا قبلا بوده اگر قبلا نبوده که باید خالق هم علت باشد و هم نباشد که محال است و اگر قبلا بوده که دیگر مخلوق نیست و چیزی که بوده قابل خلق کردن نیست.

با سلام..

خب الان این استدلالتون با قبل فرق کرد قبلا خلقت از عدم بود ولی الان سابقه عدمی مخلوق را مد نظر دارید که کاملا هم درسته ،به عبارتی معلوم اول سابقه عدمی داره یعنی نبوده و بود شده این فرق میکنه با فرض اولتون....ما هم همینو میگیم دیگه....به عبارتی ساده تر ما یه فعل داریم و یک فاعل،و اینا در طول همن نه عرض که محالی ایجاد کنه...

------------------------

tamahdi69;582902 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]
چرا لازمه اش اینه که هم علت تامه هست هم نیست؟

با سلام اینو من نگفتم ولی منظور دوسمون اینه که عدم نمیتونه به وجود مبدل بشه چون اجتماع نقیضین پیش میاره...علی الظاهر

موضوع قفل شده است