استخاره و وسواس در ازدواج

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
استخاره و وسواس در ازدواج

با سلام و عرض ادب.
متن سوال من طولانیه اما از اینکه حوصله می کنید و با دقت درد دلم را می خونید ازتون واقعا ممنونم.
حدود 6، 7 ماه پیش بود که دو خواستگار همزمان به فاصله یک هفته برایم آمد. اولی پسر عمه ام و دومی همکارم. تا یک ماه با خودم کلنجار می رفتم که کدامشان را انتخاب کنم . در مورد پسر عمه ام اطلاعات کامل داشتم اما در مورد همکارم نه. فقط یکی دو جلسه صحبت کردیم. نه تحقیقی نه پرس و جویی. البته لازمه یک نکته را خدمتتان عرض کنم که من وسواس دارم و خودم فکر می کنم این قضیه که می خواهم خدمتتان عرض کنم بی ارتباط با وسواسم نباشد. خلاصه من مانده بودم با دو دلی و شک و تردید که کدامشان را انتخاب کنم؟ نکند با انتخاب یکی دیگری را که شاید بهتر باشد از دست بدهم. از طرفی همکارم بسیار پیگیر بود و می خواست هرچه زودتر از من جواب بگیرد. بعد از چند روز نه اینکه بگویم خیلی به این تصمیمم اطمینان داشتم نه ، اما حدودا 55-60 درصد نظرم به سمت پسرعمه ام رفت . آن هم فقط بخاطر اینکه شناخت بیشتری داشتیم و پدر و مادرم و یکی دو نفر دیگر گفتند فامیل بهتر است. غریبه را نمی شناسیم. اما باز با این حال جرأت اینکه تصمیم نه خودم را به همکارم بگویم مردد بودم. این بود که برای همکارم استخاره کردم تا ببینم جواب استخاره چه در می آید. خودم با تسبیح استخاره کردم و بد آمد. آب سردی بود که روی من ریخته شد. اضطراب شدیدی تمام وجودم را فرا گرفت. اضطرابی که به خاطر وسواسی که دارم قبلا هم احساسش کرده بودم. اینکه بطور قطعی با حرف خدا از ازدواج با همکارم منع شده بودم دیوونم می کرد. حالم خیلی بد بود. ته قلبم به همکارم بیشتر از پسرعمه ام علاقه داشتم و انتخابی هم که کرده بودم فقط از روی عقل بود که فامیله و از بچگی می شناسیمشو ...
خلاصه به هر سختی که بود همکارم رو رد کردم به این امید که با پسر عمه ام ازدواج خواهم کرد. اما مشکلاتی پیش آمد که این قرار ازدواج از طرف او به هم خورد و بعد از 3، 4 ماه -آن هم با پیگیری هایی که من کردم- گفت که ما به درد هم نمی خوریم. واقعا احساس شکست و پوچی می کنم. نمی دانم چکار کنم؟ تو رو بخدا راهنماییم کنید. از طرفی هر روز همکارم را سر کار می بینم. احساس میکنم هنوز به من فکر میکند. همانطور که من شب و روز به او فکر میکنم اما مشکل اصلی اینجاست که من استخاره کردم و جوابش بد آمده. البته تو این مدت اینقدر مطلب درباره استخاره خواندم که یه کم آرامش گرفتم. اینکه حتی اگر شرایط موضوع تغییر نکنه بعد از گذشت یه مدت می تونی صدقه بدی و بر خلاف استخاره عمل کنی. چه برسه برای من که در حقیقت چون پای پسرعمه ام وسط بود برای همکارم استخاره کردم و الان که حدودا 5 ماه از استخاره می گذره و موضوع پسر عمه ام بکلی منتفی شده ، فکر می کنم راحت می تونم به تصمیمم عمل کنم. تصمیمم اینه که به دوستم که در جریان مسائل من و مورد اعتمادمه بگم که باهاش از طرف خودش و نه از طرف من صحبت کنه و این قضیه از سر گرفته بشه. نظر شما چیه؟ ممنون میشم راهنماییم کنید.
راستی من قرص برای وسواسم هم استفاده می کنم. اما خواهشی که ازتون دارم اینه که تورو خدا نگید که اصلا شما شرایط ازدواج رو ندارید تا وقتی وسواس دارید. این حرف دیگه خیلی تکراریه . خوب من وسواسی هستم ولی حق زندگی دارم. می خوام ازدواج کنم. تشکیل خانواده بدم. خواهشاً منو راهنماییم کنید. می ترسم اگر جور بشه و با همکارم ازدواج هم بکنم به خاطر همین استخاره و فکر کردن راجع بهش که بد اومده بود و ... زندگی را به کام خودم و او تلخ کنم.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی

سلام بر شما پرسشگر محترم و تشكر از اعتمادتان به اين انجمن
وقتي در يك رودخانه اي سوار قايقي هستيم اين قايق مسير طولاني را در طول رودخانه طي مي كند گاهي ممكن است قايق آرام حركت كند و گاهي در مسير پرشيب و پر از سنگ رودخانه بيفتد. در مسير زندگي ما با در جريان هاي بحراني و پر شيبي چون انتخاب رشته، انتخاب دوست همراه همراز، انتخاب همسر و انتخاب شغل مي افتيم و استرس و تنش در اين امور براي همه طبيعي است و استرس و وسواس ملايم در اين امور نداشتن جاي سؤال دارد. اتفاقا استرس و وسواس تا حدودي در اين امور لازم است و سبب گزينش خوب ما مي شود.
اما افرادي كه گرفتار وسواس هستند به دليل اين بيماري در گزينش هاي مختلف زندگي حتي خريد يك لباس يا كفش گرفتار ترديدها و دودلي هاي خسته كننده براي خودشان و ديگران مي شوند.
خب اينجا چه بايد كرد؟
همان گونه كه ممكن است ما به دليلي پا درد داشته باشيم و مجبوريم از عصاف ويلچير، يا فرد ديگري كمك بگيريم در وسواس نيز بايد روي گزينش خودمان حساب باز نكنيم و كاملا به يك فرد منطقي و مورد قبول تكيه كنيم و حرف و گزينش او را گزينش خودمان بدانيم
در گزينش همسر از چند جهت، مشاوره ازدواج مي تواند عصاي ما باشد:
1- راهنمايي ما در گرفتن تصميم درست(البته مشاوره براي كسي تصميم نمي گيرد او تاريكي ها را روشن مي كند تا ما راه را بهتر ببينيم)
2- توضيح دادن بيماري وسواس براي شريك زندگي( اگر شريك زندگي يك فرد وسواسي از بيماري وسواس اطلاعات خوبي نداشته باشد به جايي اين كه حامي و مددكار او در درمان و رويارويي با وسواس شود نادانسته سبب تشديد بيماري وسواس و به هم ريختن سازمان رواني خود و بيمار مي شود و اين يعني از قضا سكنجبين سودا فزود.)
درباره استخاره نيز دقت كنيد
چون بيماري وسواس سبب ترديد و دو دلي مي شود استخاره جا ندارد چون استخاره براي وقتي است كه ما تفكر، تحقيق كرده ايم و مشورت ولي به نتيجه نرسيده ام. بيماري وسواسي در واقع در مرحله اول مشكل دارد يعني بايد براي گزينش راه درست او نزديكان مورد اعتمادش قبول كند اگر آنها هم بعد تفكر، تحقيق و مشورت به راهي نرسيدند استخاره كنند
پيشنهاد مي كنم بحث بي خيال درماني را دنبال كنيد همين طوري به دارو درماني خود ادامه دهيد
موفق باشيد

حامی;574155 نوشت:
پيشنهاد مي كنم بحث بي خيال درماني را دنبال كنيد

[h=1]بي خيال درماني/*/*/(وظايف شرعي فرد وسواسي) گربه افكار مزاحم[/h]

دو نفر همراه
بايد به افراد وسواسي كم شود تا احساس خودكارآمدي و توان مضاعف و همراه داشتن كنند. كارواني به ترس مشهور بودند به حاكم شكايت كردند كه دو راهزن كاروان صد نفري ما را غارت كردند حاكم با تعجب پرسيد : «چگونه صد كس از پس دو نفر برنيامده ايد!؟»
يكي از آنها گفت: قربان! «آنها دو نفر بودند همراه، ما صد نفر بوديم تنها!»
بي خيال درماني/*/*/(وظايف شرعي فرد وسواسي) گربه افكار مزاحم

منتظر بهار;573577 نوشت:
این بود که برای همکارم استخاره کردم تا ببینم جواب استخاره چه در می آید. خودم با تسبیح استخاره کردم و بد آمد. آب سردی بود که روی من ریخته شد. اضطراب شدیدی تمام وجودم را فرا گرفت. اضطرابی که به خاطر وسواسی که دارم قبلا هم احساسش کرده بودم. اینکه بطور قطعی با حرف خدا از ازدواج با همکارم منع شده بودم دیوونم می کرد. حالم خیلی بد بود.

سلام
خانوم شما به جای اینکه در مورد همکارتون که بیشتر بهش تمایل داشتین تفکر و تحقیق و مشورت کنین رفتین یه تسبیح بر داشتین و خودتون استخاره کردین بعد اینجوری به نتیجش ترتیب اثر میدین؟!!!
پس جایگاه عقل که خدا به ما ارزانی داشته کجاست؟
خانوم استخاره جایی داره ، ملزوماتی داره ، روشی داره که به وقت خودش باید رفت سروقتش!
یعنی شما برای ایجاد یک انتخاب عاقلانه و منطقی هیچ ابزاری در دست نداشتین و همون اول به دونه های تسبیح متوسل شدین؟!
با همکارتون چند جلسه حرف و گفتگو داشتین؟ چند بار بزرگتر شما رفتند محله همکارتون برای تحقیق؟ چند بار با همکارتون رفتین پیش مشاور؟ و ...

من چند سال مشهد دانشجو بودم و خیلی حرم مشرف میشدم. تقریبا هر وقت دفاتر پاسخگویی میرفتم و نشسته بودم خانوما میومدن تقاضای استخاره میکردند از روحانی اونجا و ایشون هم با بی میلی این کار رو انجام میداد. همیشه هم میپرسیدن برای چی استخاره میخواین و سعی می کردند به خانوم بفهمونند اول بره از راههای عقلانی حساب کتاب کنه اگه نشد بیاد استخاره که متاسفانه خانوما اصرار داشتند زود استخاره بگیرند. بعضی هاشونم تلفنی استخاره می خواستند!!!
چه وصلت ها و کارای خیری که خانوما با این استخاره های نابجا به هم نزدند.
امیدوارم اگه همکارتون فرد شایسته ای باشه خدا دوباره برای شما برگردونش.

باسلام و عرض ادب و احترام
در روان شناسی می گویند دو دلی بدتر از انتخاب مسیر و راه اشتباه است و فلسفه اصلی استخاره برای همین امر است که مومنین در مسیر دو دلی قرار نگیرند و دچار دل شور و اضطراب که مادر همه بیمار ها چه جسمی و روحی است نشوند. حال متاسفانه ما اصلا به این فلسفه توجه نداشته و برای هر کاری بدون توجه به اینکه جای استخاره هست یا نه دست به گرفت استخاره می زنیم. در صورتی که در قرآن ابتدا پیامبر مکرم اسلام را به شورو مشورت دعوت می کند(وشاورهم فی الامر) و سپس می فرماید فاذا عزمت فتوکل علی الله بعد بخاطر اینکه مقام توکل کردن را بیان کند می فرماید: ان الله یحب المتوکلین(آل عمران/159). ما معمولا برای اینکه استخاره مؤید کارمون باشه استخاره می گیریم و غافل از اینکه امکان دارد استخاره بر خلاف میل ما، نظر بده. پس همانگونه که بزرگان می گویند نمی بایست در هر کاری استخاره گرفت مگر شرایط استخاره وجود داشته باشه. و به همین خاطره که می گویند در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست زیرا شرایط استخاره وجود ندارد . یعنی جای که راه عقل راه مشورت بازه، اگه استخاره بگیری نا بجاست.کما اینکه پیامبر اسلام در امور مهمی چون جنگ استخاره نمی کردند بلکه مشورت می نمودند. بنابراین بیشتر سعی کنید از تدبیر و درایت در امور بهره بگیرید و در چای که واقعا راه عقل و مشورت بسته بود دست به استخاره بزنید. البته اگر در مورد همکارتون تحقیق کنید در صورتی که به این جمع بندی رسیدید که واقعا مناسب شأن شماست در کمال عفت و حیا به ایشان بگویید که بنده در اون زمانی که شما خواستگاری کردید بسبب عدم شناخت از شمامردد بودم؛ اما در این مدت تحقیق کردم و به این جمع بندی رسیدم که می توانم در کنار شما خوشبخت باشم. و اگه ایشان مایل بود که چه بهتر اما اگه تمایل نداشت اسرار نکنید، که شاید خیر شما در این ازداواج نیست و شاید مواردی بهتر برای شما پیش بیاید.و از خدا خیر امور را بخواهید دعا کنید و به خدا توکل داشته باشید.

منتظر بهار;573577 نوشت:
خودم با تسبیح استخاره کردم و بد آمد

عزیزم استخاره بدون هیچ تحقیقی ، اونم با تسبیح ، اونم خودت برا همیچین امر مهمی؟؟؟؟

لینک زیر رو بخون ، خیلی بدردت می خوره حتما از کاری که کردی پشیمون میشی!

استخاره در ازدواج

موضوع قفل شده است