جمع بندی آیا 70 اسم از قریش در قرآن بوده و حذف شده؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا 70 اسم از قریش در قرآن بوده و حذف شده؟

بسم الله الرحمن الرحیم...سلام بر همه.... حضرت علی فرموده گویی مردمان عجم را میبینم که در مسجد کوفه خیمه بر پا می کنند و قران کریم را انگونه که نازل شده بمردم می اموزند...عرض کردم ای امیر امومنان مگر قران همان گونه نیست که نازل شده...حضرت فرمود نه....نام هفتاد نفر از قریش که با اسامی پدرانشان امده بوده از بین برده شده و نام ابولهب فقط برای تنقیص رسول خدا باقی مانده چون که وی عموی پیامبر است.... این حدیث ایا جعلی است که مشخصه از نظر من صد در صد جعلی است... اما سند داره الغیبه نعمانی:318ح5.بحار الانوار:364/52 ح 141. و الغیبه نعمانی:315ح8.بحار الانوار:369/52 ح 157

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد تذکره

مقدمه :
اسلام به عنوان آخرین , کامل ترین و برترین نسخه دین الهی قوانین و دستوراتی را در بردارد که کاملا مطابق فطرت و عقل بشر بوده و سعات و کمال آدمی را تضمین می کند ؛ اصیل ترین منبع جاودان این دین؛ قرآن کریم است.
کتاب های آسمانی پیشین دستخوش تحریف و تغییر قرار داشته و پاسخ گوی نیاز انسان در این عصر نیستند؛ پس در این عصر برمی تابد تا کتابی دراختیار مردم قرار گیرد که هم پاسخگوی نیاز بشر بوده و هم از هرگونه تحریف و تغییر مصون باشد.
ما معتقدیم دراین برهه از زمان، قرآن تنها کتاب آسمانی است که پاسخ گوی نیاز بشر بوده و از تحریف مصون مانده و خداوند خود صیانت آن را از هرگونه تغییر و تحریف تضمین کرده است.
با نزول قرآن و تولد اسلام, آخرین دین الهی ؛ دیگر ارسال رسل و انزال کتب آسمانی متوقف شد؛ بنابراین جای این پرسش باقی می ماند که آیا قرآن هم همچون دیگر کتاب های آسمانی, دستخوش تحریف واقع شده است یا این که برای مصون ماندن این آخرین نسخه الهی تدبیری اندیشیده شده تا دیگر دستخوش تحریف قرار نگیرد.
انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون سوره حجر آیه 9
ما معتقدیم قرآن تنها کتاب آسمانی است که از تحریف مصون مانده و خداوند خود صیانت آن را از هرگونه تغییر و تحریف تضمین کرده است.
همچون روز روشن است قرآنی که در دسترس ما است همان قرآنی است که خداوند بر پیامبرش، خاتم مرسلین محمد صلی الله علیه وآله نازل کرده و درطول تاریخ از تحریف در امان مانده است، بر خلاف کتب آسمانی دیگرکه چنین ادعای در موردشان صدق نمی کند؛ بنابراین با جزم به این که قرآن کلام وحی است، آن را از دیگر کتب آسمانی فراتر نموده و جایگاه بس رفیع و والای آن را در زندگی مسلمانان روشن می کند که از ارزش و تقدس والایی برخورداراست.

[h=4]روايـاتى است كه پنداشته اند گوياى اضافه کردن و یا سقوط آيه , جمله يا كلمه اى بوده و به تبع آن قرآن دستخوش تحریف گشته است .
و پيشوايان علم حديث در حل آن گفته اند: اينها اضافه هاى تفسيرى , شرح آيات و مانند آن است نه اين كه بخواهد لفظ نص را بـازگـو كند که خدای نکرده دال بر تحریف قرآن باشد.
نمونه هايى از آن روايات را يادآور مى شويم :
1ـ كلينى ـبه طور مرسل ـ از احمدبن مـحـمـدبن ابى نصر بزنطى كوفى(متوفاى 221هـ .ق ) روايت مى كند كه امام موسى بن جـعـفـرك مـصـحـفـى بـه مـن داد و گفت : به آن نگاه نكن , ولى من [برخلاف دستور امام ] آن را بـازكـردم وسوره لميكن الذين كفروا را خواندم .
پس در آن , نام هفتادنفر از قريش بانام پدرانشان ذكر شده بود .
مى افزايد: امام به دنبالم فرستاد كه آن مصحف را برايم بفرست
.
2-هـمـچـنـين محمدبن عمرو كشى ـاز دانشمندان قرن چهارم ـ با سند خود از وى روايت مى كند:
هـنـگامى كه امام ابوالحسن (ع) دستگيرشد, وى را از راه قادسيه آوردند و داخل كوفه نشد, بلكه از بيراهه به بصره بردند .
در اين هنگام من در قادسيه بودم .
امـام (ع) مصحفى براى من فرستاد .
من آن را بازكردم , اتفاقا سوره لميكن پيش رويم قرارگرفت كه طـولانـى تـر و بـيـشـتـر از مقدارى بود كه مردم مى خوانند .
وى مى افزايد: پس چيزهايى از آن را حفظ كردم .
و ادامـه مـى دهد: سپس مسافرى آمد و يك دستمال و خميرى مخصوص ومهرى همراه داشت به مـن گـفت : بده .
من آن (مصحف ) را در اختيارش گذاشتم .
آن را در دستمال پيچيد و مهروموم كـرد .
پـس هـرچه حفظ كرده بودم فراموش نمودم و هرچه تلاش كردم كه يك حرف به ياد بياورم چيزى به يادم نيامد .
هرگاه اين دو حديث را در كنار هم قراردهيم بعضى نقاط مبهم در هردو حديث برطرف مى شود, زيـرا مـعلوم مى گردد :
اولا, اضافه اى كه در سوره بينه يافته نام هفتادنفر از قريش با نام پدرانشان بوده است .
ثانيا, امام , مصحف را به او تحويل داد تا مبادا به دست مزدوران هارون بيفتد, لذا او را از نگاه كردن به آن نهى كرد تا موجب فتنه نشود, ولى او برخلاف دستور امام آن را بازكرد و به آن نگاه كرد.
ثـالثا, به همين دليل , امام كسى را فرستاد تا آن مصحف را از او بازپس گيرد, چراكه حق امانت را مراعات نكرد.
بـه هـرحال آن نام هايى كه در آن مصحف ديده , شايد نام گردنكشان قريش بوده كه در حال كفر مـردند يا از ترس و به صورت ظاهر ايمان آوردند و پس از وفات پيامبر (ص) مقدرات مسلمين را بازيچه اهـداف شـوم خـود قـراردادنـد .
و حتما اين اسامى در حاشيه و پاورقى نوشته شده بود چنان كه در توصيف مصحف اميرالمومنين (ع) يادآور شديم .
محدث تيزبين و نكته سنج ملامحسن فيض مى نويسد: آن اسامى , از وحى گرفته شده و به عنوان تفسير كافران و مشركان در آن مصحف نوشته شده بود و جزء متن قرآن نبوده است .

به طور خلاصه مى گوييم :
اين حديث , مرسل بوده و اعتبار و ارزشى ندارد به علاوه راوى آن قائل بـه وقـف بـوده و به مذهب شيعه اثناعشرى اعتقاد نداشته است .
با اين حالت , حديث او از احاديث طـايـفـه شيعه شمرده نمى شود و بر فرض كه حديث هم درست باشد, ثبت مطالبى در حاشيه قرآن , ربطى با موضوع تحريف ندارد.
[/h]

كتابشناسى عدم تحريف

جهت مطالعه بیشتر اهم كتابهايى كه به فارسى يا عربى درباره عدم تحريف قرآن نوشته شده را ذکر می کنیم.
1ـ مهدوى فخر كرمانى , سيداحمد, افسانه تحريف قرآن , كانون انتشار, تهران 1350ش .
2ـ جـعـفـريـان , رسـول , افـسانه تحريف قرآن , ترجمه محمود شريفى , سازمان تبليغات اسلا مى , 1367ش .
3ـ شهرستانى , هبةالدين , تنزيه تنزيل , ترجمه عليرضا حكيم خسروى (خسروانى ) چاپخانه حيدرى , تهران 1331ش .
4ـ حـسـن زاده آمـلـى , حـسن , قرآن هرگز تحريف نشده , ترجمه عبدالعلى محمدى شاهرودى , انتشارات قيام , قم 1371ش .
5ـ الـمـدرس الـمـاهر تبريزى , عبدالرحيم , آلاءالرحيم فى الرد على تحريف القرآن , مكتبةالاسلام , تهران .
6ـ بروجردى , مهدى , البرهان على عدم تحريف القرآن , مصطفوى , تهران 1374ش .
7ـ سـعـيـدى ياسين , محمد, البرهان على سلامة القرآن من الزيادة والنقصان , موسسة الوفاء, بيروت , 1933م .
8ـ رضوى , مرتضى , البرهان على عدم تحريف القرآن , ارشاد, بيروت , 1411ق .
9ـ حسينى ميلانى , سيدعلى , التحقيق فى نفى التحريف عن القرآن الشريف , دارالقرآن الكريم , قم 1410ق .
10ـ مـحـمدى الهيدجى , عبدالحسين , الحجة على فصل الخطاب فى ابطال القول بتحريف الكتاب , مطبعة العلميه , قم 1363ش .
11ـ مـحـمـود سـعـد, دفاع عن القرآن الكريم فى وجه الملاحدة والمغرضين , اسكندريه دارالمعرفة الجامعية اسكندريه (مصر) 1992م .
12ـ صافى , لطف اللّه , صوت الحق و دعوةالحق , دارالتعارف , بيروت , حدود 1396ق .
13ـ صافى , لطف اللّه , القرآن مصون من التحريف , دارالقرآن الكريم , قم , حدود 1412ق .
14ـ طـهـرانـى , محمودبن ابى القاسم , كشف الارتياب عن تحريف كتاب ربالارباب , (نسخه خطى كتابخانه مجلس شوراى اسلامى شماره5492 ) 1302هـ .ق .
نـاگـفته نماند كه بسيارى از مفسران بزرگ , موضوع عدم تحريف قرآن را در مقدمه تفسيرشان و همچنين در ذيل آيات مربوطه مطرح كرده اند كه به صورت كتاب مستقلى نيست .


در بحار به نقل از نعماني از امير مؤمنان علي‏ عليه السلام آمده که فرمود: گويا مي‏ بينم شيعيان ما در مسجد کوفه خيمه‏ ها زده ‏اند و قرآن را به همان گونه که نازل شده به مردم مي‏ آموزند.
و نيز از آن حضرت مروي است که فرمود: گويي عجم را مي‏بينم که خيمه‏ هايشان در مسجد کوفه برپا است و قرآن را همان‏ طور که نازل شده به مردم مي‏ آموزند. اصبغ بن نباته مي‏ گويد: عرض کردم: مگر [اين قرآن] همان‏ گونه که نازل شده نيست؟ فرمود: نه، هفتاد نفر از قريش به نام خودشان و نام پدرانشان از قرآن محو شده است، و ابولهب را جا نگذاشته‏ اند مگر به منظور سرزنش رسول خداصلي الله عليه وآله، چون عموي آن حضرت بود.

اما پاسخ شما را بعد از سه تایپیک مقدماتی عرض می کنم :
اولا این روایات در کتب معتبر درجه یک با اسناد معتبر نقل نشده است.
ثانیا : البته مصحف شربف امام علی مشهور و غیر قابل انکار است
ثالثا :[=&quot]مصحف قرآن امام علی(ع) با قرآن موجود در محتوا و آیات هیچ تفاوتی نیست فقط با توضیحات بیشتری است.
رابعا: اینها اضافه هاى تفسيرى , شرح آيات و مانند آن است نه اين كه لفظ نص مستقیم نازله خدا باشد که دال بر تحریف باشد.
پس این روایات و روایاتی را که در تایپیک بالا آورده ام بر فرض صحت و اعتبارش دلیلی بر تحریف و تنقیص قرآن مجید نیست

بد نیست از ويژگي‌هاي مصحف امام علي(عليه‌السّلام) را برای شما بیان کنم :

1 ـ ترتيب آيات بر اساس نزول
ابن حجر مي‏ گويد: «علي قرآن را به ترتيب نزول (آيات) پس از وفات پيامبر جمع آوري كرد.»
ابن جزيّ الكلبي مي‏ گويد: «در زمان رسول اللّه، قرآن در ميان كتاب ها و سينه‏ هاي مردمان پراكنده بود. وقتي رسول اللّه وفات يافت، علي بن ابي‏طالب درخانه‏ اش نشست و آن را به ترتيب نزول جمع كرد.»
در كتاب تاريخ يعقوبي ترتيب اين آيات ذكر شده است.
2 ـ تقديم منسوخ بر ناسخ
شيخ مفيد در كتاب المسائل السرويه مي‏ گويد: «اميرمؤمنان عليه ‏السلام قرآن نازل شده را ـ از اول تا آخرـ جمع آوري كرد و آن را به گونه‏ اي كه مي‏ بايست، مرتب ساخت. او آيات مكّي را بر مدني و منسوخ را بر ناسخ مقدّم كرد.»
3 ـ در بردارنده تأويل
امام علي عليه ‏السلام مي‏فرمايد: «هرآيه‏ اي كه خداوند ـ جلّ و علا ـ برمحمد صلي‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله نازل كرد، به املاي رسول اللّه و خط خودم، نزد من است؛ و تأويل هر آيه‏ اي كه خدا بر محمد نازل كرد، نزد من است.»
منظور از «تأويل» بيان مقصود كلي و برگرداندن كلام به يكي از احتمالات عقلاني آن است؛ گو اين كه ممكن است در ظاهر دلالتش روشن باشد.
دراين مصحف تمامي جوانب آيات بر شمرده شده است، به گونه‏ اي كه آيات به زمان و يا مكان و يا شخص خاص اختصاصي ندارد و مانند ماه و خورشيد براي همه زمانهاست.
4 ـ در بردارنده تنزيل
تنزيل يعني شأن نزول و سبب نزول وحي. البته گروهي تفاسيري كه خداوند براي شرح برخي از آيات بر پيامبر نازل كرده، تنزيل مي‏ دانند.
اين تفاسير چگونگي نماز خواندن، زكات دادن و ديگر آيات را توضيح مي‏ دهد.و خصوصيات تنزيل آيه‏ ها مانند مناسبت نزول، مكان و زمان نزول و كساني را كه مقصود آيه بوده ‏اند و... را بيان مي‏كند. شيخ مفيد در مقايسه ميان قرآن موجود و مصحف امام علي عليه‏ السلام مي‏نويسد: تأويل و تفسير معاني قرآن ـ چنان كه شأن نزول آن علّت عدم پذيرش مصحف، هماهنگ نبودن آن با خواسته ‏هاي نامشروع سياستمداران بود.
بوده‏ـ در مصحف اميرمؤمنان عليه‏ السلام وجود داشته است.
امام باقر عليه‏ السلام فرمود: «هيچ كس جز علي عليه‏السلام قرآن را چنان كه فرود آمد، جمع نكرد.»

5 ـ تفكيك محكم و متشابه
در مصحف امام علي عليه‏السلام محكمات و متشابهات مشخص شده بود.
سيدعبدالحسين شرف الدين مي‏گويد: «علي عليه‏السلام قرآن را به ترتيب نزول جمع كرد وناسخ و منسوخ و عام و خاص ومطلق و مقيد و محكم و متشابه و عزيمت و رخصت و سنت و آداب و سبب نزول آن را بيان كرد و دشواريهايش را توضيح داد... قرآن جمع آوري شده از سوي اميرمؤمنان به تفسير شبيه‏تر است.»
6 ـ قرائت «عاصم» است.
استاد معرفت در جلد اول كتاب التمهيد مي‏ گويد: «اين مصحف بر اساس قرائت رسول اللّه بود.» استاد مرتضي عسكري در كتاب حقائق هامه مي‏نويسد: اگر قرائت را صحت مخرج بدانيم، قرائت عاصم مقصود است. او قرائتش را از «ابي عبدالرحمان» و وي از امام علي عليه‏ السلام و او از پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله ياد گرفته است. بسياري از مورخان و نويسندگان اين مطلب را ذكر كرده‏ اند.
7 ـ در بردارنده نامهاي اهل حق و باطل
در اين مصحف آياتي كه درباره كافران، مشركان و منافقان است، با نام اشخاص همراه است. اين مصحف در اختيار امام رضا عليه‏ السلام بود. امام آن را به «ابن‏ابي نصر بزنطي» امانت داد. «بزنطي» مصحف را گشود و نام هفتاد نفر از قريش را در تفسير آيه «لم يكن الذين كفروا» ديد. وقتي امام از اين امر آگاه شد، كتاب را از «بزنطي» پس گرفت.
8 ـ املاي رسول اللّه و نگارش امام علي
تمامي تفسير، تنزيل، تعيين آياتِ محكم و متشابه و... گفته‏ هاي پيامبر صلي‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله بوده كه به دست امام علي عليه‏ السلام نوشته شده است. امام علي عليه‏ السلام اين مطلب را در حديثي كه گذشت، بيان مي‏دارد.
بر اساس اين حديث، مصحف امام در زمان پيامبر صلي‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله نوشته شده؛ به املاي پيامبر صلي‏ الله ‏عليه‏ و‏آله بوده است.
آنچه گذشت، بخشي از ويژگيهاي اين كتاب است كه آيات الهي را باترتيب و تفسير در خود گنجانده است و تفسير گونه‏اي است كه مطلبي زياده يا كمتر از قرآن ندارد و «مصحف» خوانده مي‏شود.

بسم الله الرحمن الرحیم احتمال دارد که اسمائی که در قرآن آمده و برچیزهایی دلالت کرده، مانند «حام»، «بحیره»، «سائبه» یا «عتیق» که در قرآن برای موارد خاصی ذکر شده در جامعه آن زمان عرب نام یا لقب کسی بوده باشد.مثلاً این آخری عتیق نام ابوبکر بن ابی قحافه بوده است. پس احتمال دارد که قسمت 70 نام صحیح باشد اما این که قرآن عوض شده یا کم و زیاد شده، نه ابداً چنین چیزی درست نیست و به اصطلاح عامه خالی بندی است، و به اصطلاح خاصه تحریف حدیث است.

سؤال:
آیا امام علی (علیه السلام) فرموده است که 70 اسم از قریش در قرآن کریم بوده و مورد تحریف قرار گرفته و حذف شده است؟

پاسخ:

1. این روایات در کتاب‌های معتبر درجه یک با اسناد معتبر نقل نشده است.
2. البته مصحف شربف امام علی (علیه السلام) مشهور و غیرقابل انکار است.
3. مصحف قرآن امام علی (علیه السلام) با قرآن موجود در محتوا و آیات هیچ تفاوتی نیست فقط با توضیحات بیشتری است.
4. این‌ها اضافه‌هاى تفسيرى، شرح آيات و مانند آن است، نه اين كه لفظ نص مستقیم نازله خدا باشد که دال بر تحریف باشد.
پس بر فرض صحت و اعتبار روایات باب، دلیلی بر تحریف و تنقیص قرآن مجید نیستند.

موضوع قفل شده است