جمع بندی آفرینش آسمان ها و زمین

تب‌های اولیه

49 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آفرینش آسمان ها و زمین


با سلام
می خواستم بدونم منظور خدا در سوره بقره آیه 29 از آفرینش آسمان ها بعد از زمین چیه؟ چون همون طور که می دونیم زمین بعد از شکل گیری آسمان ( فضا ) شکل گرفته.

هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۲۹﴾

فولادوند: اوست آن كسى كه آنچه در زمين است همه را براى شما آفريد سپس به [آفرينش] آسمان پرداخت و هفت آسمان را استوار كرد و او به هر چيزى داناست

مکارم: او خدائي است كه همه آنچه (از نعمتها) در زمين وجود دارد، براي شما آفريده سپس به آسمان پرداخت، و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود و او به هر چيز آگاه است.

خرمشاهی: او كسى است كه آنچه در زمين است همه را براى شما آفريد، سپس به [آفرينش‏] آسمان پرداخت، و هفت آسمان استوار كرد و او به هر چيزى داناست‏

:help:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد میقات

[="Tahoma"]«هُوَ الَّذِى خَلَقَ لَكُم مَّا فىِ الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلىَ السَّمَاءِ فَسَوَّئهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ هُوَ بِكلُ‏ِّ شىَ‏ْءٍ عَلِيمٌ»

او خدايى است كه همه آنچه را (از نعمتها) در زمين وجود دارد، براى شما آفريد سپس به آسمان پرداخت و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود و او به هر چيز آگاه است. (بقره، 29)

با سلام و درود

چند نکته در این زمینه عرض می شود:

1. قرآن کتاب هدایت و راهنمای بشر به سود سعادت و کمال است، نه کتاب کیهان شناسی و ...، و اگر هم مطلبی در زمینه های دیگر بیان نموده است، به جهت جنبه هدایتگری و آن پیامی بوده که در راستای هدایت و راهنمایی انسان مفید و لازم بوده است.

اشارات قرآنی در زمینه کیهان شناسی نیز در راستای اثبات خداشناسی و بیان عظمت قدرت او و ... است.

2. در تفسیر و تبیین یك آیه، لازم است آیات دیگر را بررسی و تحلیل نمود به سبب این كه بعضی از آیات، آیات دیگر را تفسیر می كنند؛ و نمی توان از یك یا دو آیه نظریه نهایی قرآن را به دست آورد.

3. در قرآن آیه ای که بطور صریح و قطعی تقدم خلقت یکی از زمین و آسمان بر دیگری را بیان کرده باشد نداریم.

4. در این آیه سخن از خلقت زمین نیست، بلکه خلقت "ما فی الارض" (آن چه در زمین است) را اشاره دارد، و این دو با یکدیگر فرق می کنند.

5. «ثم» همه جا براى تأخير و ترتيب زمانى نيست (همان طورى كه در ادبيات عرب نظاير فراوان دارد)، لذا ممکن است در اينجا فقط براى تذكر و يادآورى نعمت هاى خدا باشد و نظرى به تقدم و تأخّر خلقت زمين يا آسمان ندارد. (ر.ک: مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏1، ص 173؛ تفسير نمونه، ج ‏1، ص 164)

6. از مجموع آیاتی كه در باره خلقت آسمان و زمین نازل شده، این نكته به دست آمده كه قبل از خلقت آسمان و زمین، توده ای از گازهای گسترده و عظیم وجود داشت (فصلت، 9 و 11)، و زمین و آسمان به هم متصل و چسبیده بودند (انبیاء، 30)، و در اثر انفجارهای پی در پی از هم شكافته و كهكشان و منظومه و كرات دیگر به وجود آمد، و با نظریه مشهور علمی، یعنی انفجار بزرگ، همخوانی دارد.

دوست عزیز

توی معنی خود آیات هم اومده منظور نعمت های روی زمینه

اگه کمی دقت کنی اسمی از آفرینش زمین نبرده

فقط گفته شده چیزایی که روی زمین هست و ساخت و این شاید منظور اینه که چگونگی بودن نعمت های زمین رو طراحی کرد و بعدش بر اساس اون آسمان ها رو آفرید

متین بابائی گلی;571282 نوشت:

... چون همون طور که می دونیم زمین بعد از شکل گیری آسمان ( فضا ) شکل گرفته.

سلام علیکم و رحمة الله

در واقع اینطور نیست که واقعاً بدانیم، حدس می‌زنیم که بدانیم یا به دانستنش نزدیک شده باشیم، ولی چنین مطلبی هرگز اثبات قطعی ندارد و نظریه‌ی مهبانگ هم ضعف‌هایی دارد که هنوز حل نشده‌اند و چه بسا با کمی اصلاح هم حل نگردند.
در ضمن اینکه در جهان‌شناسی اسلامی ما هفت زمین داریم که بعضاً از احادیث اینطور فهمیده می‌شود که این هفت زمین در حقیقت یک زمین هستند که به صورت هفت طبقه درآمده‌اند و زمینی که ما روی آن زندگی می‌کنیم یکی از این طبقات است و در مجموع خلقت تمام زمین‌ها مقدم بر خلقت آسمان‌هاست نه فقط خلقت کره‌ی زمین، حالا زمین دقیقاً به چه چیزی گفته می‌شود و شش زمین دیگر کجا هستند یا چطور هستند و آسمان دقیقاً به کجا گفته می‌شود و بین زمین و آسمان کجا می‌شود اینها هنوز برای حقیر هم جای سؤال و محل تأمل هستند.

چیزی که مشخص است در پاسخ دادن به سؤالی مانند سؤال شما به چند نکته باید دقت کرد:
۱. در قریب به اتفاق نظریه‌های علوم تجربی قطعیتی وجود ندارد که بر اساس آنها بگوییم «می‌دانیم که چنین است یا چنان نیست»
۲. در زمان غیبت درک ما از قرآن و روایات کامل نیست، ما بعضاً به اندازه‌ی یک بند انگشت از قرآن را هم نمی‌دانیم
۳. اگر مطلبی از طریق قرآن و روایات صحیح به صورت قطعی مشخص گردد (یا با ظهور امام زمان علیه‌السلام یا با انجام بحث‌های عقلی و نه مبتنی بر تجربه‌ی خطاپذیر) دیگر آنچه که صحیح در نظر گرفته می‌شود نظر قرآن و روایات است و نه نظر علوم تجربی.

از مجموع آیات و روایات فعلاً به نظر حقیر اینطور می‌رسد که برخی از نظریات علوم تجربی (دقت کنید که نه لزوماً مشاهدات آنها) چندان درست نیستند و جای کار بسیار دارند و باید تصحیح شوند چه آنکه این اشتباهات در مجموع روی نگرش ما به عالم تأثیر می‌گذارند.
یا علی

اولا ممنون بابت مطالبی که نوشتین! :hamdel:
دوما من دیدگاهم اینه که اگه قرآن یا هر کتاب دیگه ای که ادعای فوق بشری راجبش میشه از روی نشونه هایی که بهمون میده باعث میشه که ما تشخیص بدیم که حرفاش درسته یا نه و در واقع اگه خدا می خواد خودشو به ما ثابت کنه از طریق همین نشونه هاست که میتونه این کارو بکنه بنابراین اینکه فرمودید قرآن کتاب هدایت و راهنمای بشر به سود سعادت و کمال است، نه کتاب کیهان شناسی و ...، و اگر هم مطلبی در زمینه های دیگر بیان نموده است، به جهت جنبه هدایتگری و آن پیامی بوده که در راستای هدایت و راهنمایی انسان مفید و لازم بوده است. اتفاقا من هم فکر می کنم این نشونه هایی که در قرآن گفته شده حالا می خواد در زمینه کیهان شناسی باشه یا زیست شناسی و یا ... باید با اثبات درستیش باعث هدایت ما به خدا بشه. پس اینکه بگیم این ها مسائلی نیستن که آدم بخواد توش عمیق بشه من با این دیدگاه موافق نیستم.
سوما منظورتون رو از این که به طور صریح بیاد بگه اول زمین درست شده بعد آسمون متوجه نمی شم؟ یعنی باید چه جور دیگه ای بگه؟
چهارما اینکه بیایم بگیم منظور خدا خلقت نعمت های زمین بوده نه خود زمین هم دردی رو دوا نمیکنه چون تا زمینی وجود نداشته باشه پس نعمت های زمین کجا می خواد خلق بشه؟ پس با این حساب اگه فرض کنیم منظور خدا نعمت های زمین هم بوده باز آیه داره به وجود داشتن زمین قبل از آفرینش آسمان اشاره می کنه!
پنجما ( البته نمی دونم پنجما داریم یا نه!!! ) این چیزی که شما فرمودید زمین و آسمون به هم چسبیده بودن که اصن اول زمینی وجود نداشته که بخواد به آسمون چسبیده باشه بعد منظورتون رو از انفجار های پی در پی متوجه نشدم و درثانی شما با این توضیح دارین می گین زمین و آسمون از هم جدا شدن بعدا منظومه ها و کهکشان ها و ... تشکیل شده که یعنی زمین قبل از شکل گیری کهکشان ها و منظومه ها شکل گرفته که این غلطه و با تئوری انفجار بزرگم تضاد داره!
ششما این که شما گفتین توی مسائل علمی قطعیت نداریم این موضوع درباره ی موضوعاتی درسته که امکان مشاهده و آزمایش مستقیم و غیر مستقیم وجود نداره و یا شواهد و مدارک و روش های لازم برای پی بردن به حقیقت وجود نداره که در این زمینه ی به خصوص یعنی شکل گیری زمین بعد از فضا این موضوعیه که هم شواهد کافی و مستند وجود داره و هم روش هایی برای پی بردن به حقیقت این مسئله اینم در نظر بگیرین که موضوع فقط راجع به تقدم خلقت زمین بر آسمونه که در علم در این زمینه بخصوص چیز حل نشده ای وجود نداره منظورم فقط راجبه مسئله تقدمه خلقته نه چیز دیگه ای!
ممنون از خوندن این مطلب
منتظر نظرتون هستم!:ok:

متین بابائی گلی;572161 نوشت:
اینکه بیایم بگیم منظور خدا خلقت نعمت های زمین بوده نه خود زمین هم دردی رو دوا نمیکنه چون تا زمینی وجود نداشته باشه

اولا من گفتم طراحی کرد توی نظرش بعد که زمین رو بخواد بسازه طوری بسازه که آسمانش اینگونه باشد که بتواند نعمت هایی در آن جا داد

حالا یه چیزی خواستم بگم

تو که قبول نداری می خوام قبول نداشته باشی کسی اجبارت نکرده

هر چیزی رو قبول داری و کتاب آسمانی که قبول داری برو بپرست ! در ضمن کتاب آسمونیت هم به ما بگو اسمش چیه که ببینیم تو چه کتابی رو قبول داری که از قرآن ما کامل تر و جامع تر می دونیش

اگه کتابی سراغ نداری پس حرف اضافه نزن

متین بابائی گلی;572161 نوشت:
این مسئله اینم در نظر بگیرین که موضوع فقط راجع به تقدم خلقت زمین بر آسمونه که در علم در این زمینه بخصوص چیز حل نشده ای وجود نداره منظورم فقط راجبه مسئله تقدمه خلقته نه چیز دیگه ای!

سلام علیکم،
در همین زمینه هم قطعیتی وجود ندارد و فعلاً تنها به نظر می‌رسد که اینطور باشد ... بخصوص که ما هنوز نه زمین‌های هفت‌گانه را دقیقاً می‌دانیم که چه و کجا و چطور هستند و نه ماهیت نیروی جاذبه و «غیر عمد ترونها» را متوجه شده‌ایم ...
یا علی

بازم ممنون بابات نظراتتون:Cheshmak:
اولا اینکه دوست عزیز tah فرمودند اگه می خواین بگین خدا تو ذهنش نعمت های زمینو طراحی کرده بعد آسمون رو آفرید بعد زمینو آفرید نعمتا رو فرستاد توش که تو خود آیه به صراحت از واژه ی خلق کردن استفاده شده و فکر می کنم خلق کردن با طراحی کردن در ذهن تفاوت داشته باشه حالا اگر منظورتون چیزه دیگه ای هست خوش حال میشم بدونم. بعدشم یه چیزی بگم این که فرمودید تو که قبول نداری می خوام قبول نداشته باشی کسی اجبارت نکرده

هر چیزی رو قبول داری و کتاب آسمانی که قبول داری برو بپرست ! در ضمن کتاب آسمونیت هم به ما بگو اسمش چیه که ببینیم تو چه کتابی رو قبول داری که از قرآن ما کامل تر و جامع تر می دونیش

اگه کتابی سراغ نداری پس حرف اضافه نزن فکر نمی کنم برای یه مباحثه علمی و منطقی لحن مناسبی انتخاب شده باشه و در ثانی من منظورتون رو از قبول داشتن متوجه نشدم؟ مگه نه اینکه با تفکر تو همین نشانه ها و سر نخ هایی که کتبی که اصطلاح آسمانی براشون بکار برده میشه می تونیم پی به درست یا نادرست بودنشون ببریم؟ من فکر می کنم این که تو این مسائل تفکر کنیم راه خردمندانه و پسندیده ای هم هست و الا با این رویکردی که شما پیش گرفتین که دیگه هر کسی شبهه ای هم داشته باشه باید بره پی کارش و کلا مباحثه و مناظره هم کار بیهوده ایه!!!
و مطلب دوم درباره کارشناس موضوع می خواستم بگم اولا اینکه فرمودید و نه ماهیت نیروی جاذبه و «غیر عمد ترونها» را متوجه شده‌ایم ... ماهیت جاذبه در فیزیک و به خصوص مبحث الکترو مغناطیس تعریف مشخصی ازش وجود داره و یک توضیحات جامعی ازش میشه حالا این که فرمودید هنوز ماهیتشو نمی دونیم میشه مثالی بزنید که نشه با الکترو مغناطیس و مباحثی که تو فیزیک مطح میشه نشه توضیحش داد؟ بعدشم فکر نمی کنم ماهیت جاذبه روی بحثمون تاثیری داشته باشه چون موضوع بحث راجبه نیرو های بنیادین و انفجار بزرگو ... نیست. مسئله فقط و فقط بر سر تقدم پیدایش زمین و فضاست ( تاکید می کنم موضوع فقط به موضوع تقدم محدود میشه نه چیز دیگه ای! ) که تو این زمینه همون طور که گفتم چیز خاصی که هنوز حل نشده باشه وجود نداره.
مطلب بعدی اینه که من توی مطلب قبلیم به 6 مورد اشاره کردم که شما فقط به مورد ششم پرداختید! اگه دوستانی که بحثو دنبال می کنن به صورت موضوعی به 5 مورد قبلی بپردازن ممنون میشم!
بازم مرسی از این که این مطلبو خوندین!:Gol:

متین بابائی گلی;572322 نوشت:
بازم ممنون بابات نظراتتون
اولا اینکه دوست عزیز tah فرمودند اگه می خواین بگین خدا تو ذهنش نعمت های زمینو طراحی کرده بعد آسمون رو آفرید بعد زمینو آفرید نعمتا رو فرستاد توش که تو خود آیه به صراحت از واژه ی خلق کردن استفاده شده و فکر می کنم خلق کردن با طراحی کردن در ذهن تفاوت داشته باشه حالا اگر منظورتون چیزه دیگه ای هست خوش حال میشم بدونم. بعدشم یه چیزی بگم این که فرمودید تو که قبول نداری می خوام قبول نداشته باشی کسی اجبارت نکرده

هر چیزی رو قبول داری و کتاب آسمانی که قبول داری برو بپرست ! در ضمن کتاب آسمونیت هم به ما بگو اسمش چیه که ببینیم تو چه کتابی رو قبول داری که از قرآن ما کامل تر و جامع تر می دونیش

اگه کتابی سراغ نداری پس حرف اضافه نزن فکر نمی کنم برای یه مباحثه علمی و منطقی لحن مناسبی انتخاب شده باشه و در ثانی من منظورتون رو از قبول داشتن متوجه نشدم؟ مگه نه اینکه با تفکر تو همین نشانه ها و سر نخ هایی که کتبی که اصطلاح آسمانی براشون بکار برده میشه می تونیم پی به درست یا نادرست بودنشون ببریم؟ من فکر می کنم این که تو این مسائل تفکر کنیم راه خردمندانه و پسندیده ای هم هست و الا با این رویکردی که شما پیش گرفتین که دیگه هر کسی شبهه ای هم داشته باشه باید بره پی کارش و کلا مباحثه و مناظره هم کار بیهوده ایه!!!

ببین دوست عزیز

عقل آدم می رسه یه چیزی رو که می خونه

اینجا نوشته نعمت های روی زمینو آفرید و بعد به آفرینش آسمان ها پرداخت ! خب حرفی از آفرینش زمین نکرده ! اگه منظورش تقدم و تاخر بوده گفته می شد زمین رو آفرید و سپس به آفرینش آسمان اقدام کرد

اما توی این ترجمه که ما می بینیم

اولا بحثی از زمین نکرده و از نعمت های زمین صحبت کرده ! که ممکنه اصلا جایی دیگه ساخته شدن و بعد ب روی زمین پای گذاشتن

نمونه اش همین داستان آدم و حوا ! که گفته بوده بعد از انجام گناه به زمین سقوط کردند

و دومین مطلب هم گفته شده به آفرینش آسمان ها پرداخت

نگفته آسمان ها رو خلق کرد !

پرداخت فرق داره ! پرداخت یعنی اینکه مقداریشو از قبل ساخته بوده اینجور که متوجه شدم

وگرنه می گفت آسمان رو شروع کرد برای آفرینشش

دوما این بحث اصلا نمی تونه علمی باشه چون کتاب قرآن اگر می خواسته مساله علمی باشه باید مقاله ای در این باره می نوشته و بعد شما میومدی ایراد می گرفتی

مثلا شما یه مقاله علمی رو که بخونی آیا میشه با یکی دو خط درباره اون مقاله رای صادر کنی یا باید همشو بخونی و بعد حرفتو بزنی

سوما تو در جایگاهی نیستی بخواهی بحث علمی کنی !

دانشمند ناسایی ؟ پژوهشگر و محققی که سال ها توی علم تحقیق کردی ؟ مطمئنم هیچکدوم نیستی

یه چهار تا مطلب علمی خوندی و یا حتی نخوندی و فقط از سر دشمنی از جایی کپی کردی اومدی اینجا طرح کردی !

اگه بحث علمی باشه باید با اهلش باشه

یه دانشمند که کلی وقت صرف تحقیقات تئوری و عملی کرده باید بیاد بحث کنه نه تو !

چهارما من هنوزم میگم ما این کتابو قبول داریم و به تو ربطی هم نداره به چه دلایلی قبولش داریم

تو که انقد ادعات میشه ! کتاب آسمانی یا کتابی که خداوند به تو داده رو به ما نشون بده که ما هم بتونیم بخونیم و ببینیم ایرادات کتاب تو چیه

خودت افکارتو قایم کردی و میای از افکار دینی که اینجا هست ایراد میگیری

بلاخره تو هم کتابی افکاری داری تو افکار و کتابتو نمایش بده تا ما هم بتونیم به تو ایراد بگیریم

در ضمن کسی که شبه داره فرق داره با کسی که دشمنی داره

شبهاتی مطرح میشه و حل میشه اونم با لحنی بسیار دوستانه

ولی کسی که میاد یه کتاب رو به خاطر یکی دو تا خط زیر سوال می بره بحثش شبه نیست و اگه جواب اینو هم گرفت ایرادی دیگه می گیره

پس یا افکارتو بذار واسه خودتو دینی که قبول داری رو به ما بگو ! یا کلا صحبتات اضافه است

[="Tahoma"]

متین بابائی گلی;572161 نوشت:
اولا ممنون بابت مطالبی که نوشتین! :hamdel:
دوما من دیدگاهم اینه که اگه قرآن یا هر کتاب دیگه ای که ادعای فوق بشری راجبش میشه از روی نشونه هایی که بهمون میده باعث میشه که ما تشخیص بدیم که حرفاش درسته یا نه و در واقع اگه خدا می خواد خودشو به ما ثابت کنه از طریق همین نشونه هاست که میتونه این کارو بکنه بنابراین اینکه فرمودید قرآن کتاب هدایت و راهنمای بشر به سود سعادت و کمال است، نه کتاب کیهان شناسی و ...، و اگر هم مطلبی در زمینه های دیگر بیان نموده است، به جهت جنبه هدایتگری و آن پیامی بوده که در راستای هدایت و راهنمایی انسان مفید و لازم بوده است. اتفاقا من هم فکر می کنم این نشونه هایی که در قرآن گفته شده حالا می خواد در زمینه کیهان شناسی باشه یا زیست شناسی و یا ... باید با اثبات درستیش باعث هدایت ما به خدا بشه. پس اینکه بگیم این ها مسائلی نیستن که آدم بخواد توش عمیق بشه من با این دیدگاه موافق نیستم.
سوما منظورتون رو از این که به طور صریح بیاد بگه اول زمین درست شده بعد آسمون متوجه نمی شم؟ یعنی باید چه جور دیگه ای بگه؟
چهارما اینکه بیایم بگیم منظور خدا خلقت نعمت های زمین بوده نه خود زمین هم دردی رو دوا نمیکنه چون تا زمینی وجود نداشته باشه پس نعمت های زمین کجا می خواد خلق بشه؟ پس با این حساب اگه فرض کنیم منظور خدا نعمت های زمین هم بوده باز آیه داره به وجود داشتن زمین قبل از آفرینش آسمان اشاره می کنه!
پنجما ( البته نمی دونم پنجما داریم یا نه!!! ) این چیزی که شما فرمودید زمین و آسمون به هم چسبیده بودن که اصن اول زمینی وجود نداشته که بخواد به آسمون چسبیده باشه بعد منظورتون رو از انفجار های پی در پی متوجه نشدم و درثانی شما با این توضیح دارین می گین زمین و آسمون از هم جدا شدن بعدا منظومه ها و کهکشان ها و ... تشکیل شده که یعنی زمین قبل از شکل گیری کهکشان ها و منظومه ها شکل گرفته که این غلطه و با تئوری انفجار بزرگم تضاد داره!
ششما این که شما گفتین توی مسائل علمی قطعیت نداریم این موضوع درباره ی موضوعاتی درسته که امکان مشاهده و آزمایش مستقیم و غیر مستقیم وجود نداره و یا شواهد و مدارک و روش های لازم برای پی بردن به حقیقت وجود نداره که در این زمینه ی به خصوص یعنی شکل گیری زمین بعد از فضا این موضوعیه که هم شواهد کافی و مستند وجود داره و هم روش هایی برای پی بردن به حقیقت این مسئله اینم در نظر بگیرین که موضوع فقط راجع به تقدم خلقت زمین بر آسمونه که در علم در این زمینه بخصوص چیز حل نشده ای وجود نداره منظورم فقط راجبه مسئله تقدمه خلقته نه چیز دیگه ای!
ممنون از خوندن این مطلب
منتظر نظرتون هستم!:ok:

با سلام و درود

مطالبی چند عرض می شود:

1. منظور این نیست که در مطالب کیهان شناسی و ... که در قرآن آمده دقیق نشوید، بلکه منظور این است که انتظار نداشته باشیم مانند کتاب های درسی و دانشگاهی، بطور مبسوط و با بیان همه جزئیات، مطالب را بیان کرده باشد. لذا نگوییم چرا فلان مطلب را نگفته و فقط به این مورد اکتفا کرده است و یا چرا به ترتیب و به با جزئیات بیان نکرده است. منظور فقط همین است.

2. قرآن نظر قاطع نداده است و نظر قاطع ندادن عیب و ایرادی محسوب نمی شود.

3. در این آیه (بقره، 29) پس از آفرینش آن چه در زمین است، به آسمان و آفرینش آسمان های هفتگانه پرداخته می شود لذا این می تواند قرینه باشد بر این که آیه شریفه ناظر به اصل آغاز آفرینش زمین و آسمان نیست بلکه به مراحل از آن را اشاره دارد.

4. منظور این نیست که زمین و آسمان به همین صورت، به هم چسبیده بودند و بعدا جدا شدند، بلکه منظور اشاره به آغاز آفرینش آسمان و زمین و پیدایش آن ها است، یعنی قبل از آفرینش به صورت توده ای از گازهای به هم فشرده و یا همان دخان و ... بوده اند.

5. لازم به ذکر است که علوم تجربی، به تنهایی نمی تواند یقین به معنای اخص بیاورد، چرا که قوانین علوم تجربی، از طریق استقراء ناقص تعمیم می یابد و یا این که اطمینان می آورد، اما احتمال طرف مقابل را به صفر نمی رساند.

بنابر این، علوم تجربی، یقین به معنای اخص (اطمینان به یک طرف و عدم احتمال طرف مقابل یعنی یقین مطابق با واقع) نمی آورد، و حتی طبق آخرین نظریات دانشمندان، قوانین علمی نداریم، بلکه نظریات مفید و کاربردی داریم.

[="Tahoma"]توجه!

دوستان بزرگوار، لطفا آداب گفتگو را رعایت و از عبارات مناسب و شایسته، استفاده نمایند.

[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.

متین بابائی گلی;571282 نوشت:

با سلام
می خواستم بدونم منظور خدا در سوره بقره آیه 29 از آفرینش آسمان ها بعد از زمین چیه؟ چون همون طور که می دونیم زمین بعد از شکل گیری آسمان ( فضا ) شکل گرفته.

هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۲۹﴾

فولادوند: اوست آن كسى كه آنچه در زمين است همه را براى شما آفريد سپس به [آفرينش] آسمان پرداخت و هفت آسمان را استوار كرد و او به هر چيزى داناست

مکارم: او خدائي است كه همه آنچه (از نعمتها) در زمين وجود دارد، براي شما آفريده سپس به آسمان پرداخت، و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود و او به هر چيز آگاه است.

خرمشاهی: او كسى است كه آنچه در زمين است همه را براى شما آفريد، سپس به [آفرينش‏] آسمان پرداخت، و هفت آسمان استوار كرد و او به هر چيزى داناست‏

:help:

اگر اجازه دهید، حقیر فقط نظر شخصیم را بیان کنم ؛ که قطعاً یک پاسخ کارشناسی نیست.

1) فضا ظرف مکان برای اجرام سماویست. پس منطقاً باید این ظرف تقدم وجودی داشته باشد بر مظروفاتش.
2) جمع بندی آیات قرآن نشان می‌دهد که وقتی صحبت از خلقت زمین می‌شود، ظاهراً قبل از آن سماء موجود بوده است.
3) با توجه به آیات قرآن، طبقه بندی هفت آسمان (و نه خلقت سماء) بعد از خلقت و گسترش زمین انجام پذیرفته.
4) نظر قطعی در مورد چیستی و ماهیت طبقات آسمان وجود ندارد.

سلام دوباره
اولا از جناب استوار برای بیان دیدگاهشان آن هم با رعایت آداب گفت و گو که نشان دهنده ی شخصیت ایشان هست تشکر می کنم! :Hedye:
دوما من با کلیات مطالب جناب میقات این طور برداشت می کنم که ما نه درک کامل و صحیحی از این آیه داریم و نه خود آیه به جزئیات این موضوع پرداخته است و با این تفاسیر ادامه ی بحث راجبه چیزی که اطلاع کافی راجبش نداریم کمکی به افزایش اطلاعاتمون نمی کنه و نیاز به بحث و بررسی بیشتری داره که در این زمینه با دوستان موافقم.
در آخر از همه دوستانی که تو این بحث شرکت کردن تشکر می کنم.:khandeh!:

متین بابائی گلی;572322 نوشت:

و مطلب دوم درباره کارشناس موضوع می خواستم بگم اولا اینکه فرمودید و نه ماهیت نیروی جاذبه و «غیر عمد ترونها» را متوجه شده‌ایم ...


سلام علیکم برادر عزیزم،
البته کارشناس موضوع حقیر نیستم بلکه جناب میقات هستند، اگر به امضای حقیر در پایین پست‌هایم توجه کنید می‌بینید که بسیار دور هستم از جایگاه کارشناسی، نظرات حقیر بیشتر از نظرات شخصی‌ام نیست
:Gol:

متین بابائی گلی;572322 نوشت:
ماهیت جاذبه در فیزیک و به خصوص مبحث الکترو مغناطیس تعریف مشخصی ازش وجود داره و یک توضیحات جامعی ازش میشه حالا این که فرمودید هنوز ماهیتشو نمی دونیم میشه مثالی بزنید که نشه با الکترو مغناطیس و مباحثی که تو فیزیک مطح میشه نشه توضیحش داد؟


ماهیت جاذبه در فیزیک مشخص است؟
:Gig: منظورتان انحنای منیفلد مکان-زمان در نسبیت عام است یا گراویتون در فیزیک ذرات بنیادین؟ اگر بله هر دوی اینها بر اساس فرضیات است و هیچ کدام قطعیتی ندارند. اگرچه تلاش‌هایی شده است تا نظریاتی وحدت‌گرایانه ارائه دهند اما تا جایی که حقیر می‌دانم تاکنون ارتباطی بین میدان الکترومغناطیس و گرانش کشف نشده است.

متین بابائی گلی;572322 نوشت:
بعدشم فکر نمی کنم ماهیت جاذبه روی بحثمون تاثیری داشته باشه چون موضوع بحث راجبه نیرو های بنیادین و انفجار بزرگ و ... نیست. مسئله فقط و فقط بر سر تقدم پیدایش زمین و فضاست ( تاکید می کنم موضوع فقط به موضوع تقدم محدود میشه نه چیز دیگه ای! ) که تو این زمینه همون طور که گفتم چیز خاصی که هنوز حل نشده باشه وجود نداره.

منظور حقیر هم همین تقدم و تأخر بود که هنوز به نظر حقیر قطعی نیست، شما بحثتان را خاص کره‌ی زمین کرده‌اید که ممکن است بخشی از زمین مدّ نظر خداوند باشد و البته به نظر حقیر قضیه خیلی پیچیده‌تر از این حرفهاست و حتی شاید لازم باشد در ابعادی مکانی بیش از سه بعد به آن پرداخت که البته مشاهدات چشمی ما از خلقت خداوند هم تا کنون محدود به سه بعد بوده است.
یا علی :Gol:

جناب متین بابائی گلی

به نظر می رسد این آیه تنها در خصوص کره زمین سخن می گوید. زمین به هنگام جدا شدن از خورشید توده ای گازی شکل بوده است که بتدریج از جرم آن کاسته شده و حالت جامد به خود می گیرد و سپس جو آسمان به صورت هفت طبقه درست می شود تا زمین بتدریج دارای آب و در نتیجه حیات باشد.

موحد;572724 نوشت:
جناب متین بابائی گلی

به نظر می رسد این آیه تنها در خصوص کره زمین سخن می گوید. زمین به هنگام جدا شدن از خورشید توده ای گازی شکل بوده است که بتدریج از جرم آن کاسته شده و حالت جامد به خود می گیرد و سپس جو آسمان به صورت هفت طبقه درست می شود تا زمین بتدریج دارای آب و در نتیجه حیات باشد.

سلام علیکم برادر عزیز،
شاید هم حق با شما باشد، بعضاً برخی از علما اینطور نظر داده‌اند که آسمان در لسان قرآن مصداق‌های متنوعی دارد، یکی طبقات متفاوت جوّ است، دیگری آسمان‌هایی که اولینشان محتوی ستارگان است و برخی مصداق‌های دیگر. اینکه جوّ زمین بعد از زمین و اقوات زمین خلق شده باشد با علم امروزی هم همخوانی دارد و کسی که بخواهد بر مبنای علم امروزی آیات را تفسیر نماید پاسخ شما می‌تواند پاسخ خیلی خوب و کاملی برایش باشد :Gol:
ممنون :ok:
یا علی

[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.

باء;572721 نوشت:
فقط یک سؤال دارم، در مورد نکته‌ی اول که فرمودید فضا ظرف است و خلقت ظرف برمظروف آن مقدم است درست، اما چه ارتباط مشخصی بین آسمان و زمین با فضا و مظروفات آن وجود دارد؟

برادر عزیز و گرامی،
معنای سماء مشخص است و با توجه به کروی بودن زمین، فضای حول آن همان سماء خواهد بود.
به عبارتی، آسمان ظرف زمین است و زمین در آن شناور.

باء;572721 نوشت:
اگر خلقت هفت زمین چنان باشد که زمین‌ها روی‌هم‌رفته ظرف باشند و آسمان و اجرام آسمانی پرش کرده باشد چه؟

دوست عزیز، علیرغم بیان آیه 12 سوره طلاق، پذیرش هفت زمین (مانند هفت آسمان) برای حقیر دشوار است:
1) چرا هنگامی که خداوند از تعداد روزهای خلقت نام می‌برد، صحبتی از شش زمین دیگر نیست؟
2) چرا هنگامی که خداوند تسبیح آسمانها و زمین و هر آنکس و آنچه میان آنهاست را بیان می‌کند، صحبتی از تسبیح شش زمین دیگر و ساکنانش مطرح نمی‌شود؟

[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.

باء;572759 نوشت:
اینکه جوّ زمین بعد از زمین و اقوات زمین خلق شده باشد با علم امروزی هم همخوانی دارد

منظورتان از اقواتی که قبل از شکل گیری اتمسفر خلق شده‌اند کدام است؟

[="Tahoma"][="Navy"]

متین بابائی گلی;571282 نوشت:

با سلام
می خواستم بدونم منظور خدا در سوره بقره آیه 29 از آفرینش آسمان ها بعد از زمین چیه؟ چون همون طور که می دونیم زمین بعد از شکل گیری آسمان ( فضا ) شکل گرفته.

هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۲۹﴾

فولادوند: اوست آن كسى كه آنچه در زمين است همه را براى شما آفريد سپس به [آفرينش] آسمان پرداخت و هفت آسمان را استوار كرد و او به هر چيزى داناست

مکارم: او خدائي است كه همه آنچه (از نعمتها) در زمين وجود دارد، براي شما آفريده سپس به آسمان پرداخت، و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود و او به هر چيز آگاه است.

خرمشاهی: او كسى است كه آنچه در زمين است همه را براى شما آفريد، سپس به [آفرينش‏] آسمان پرداخت، و هفت آسمان استوار كرد و او به هر چيزى داناست‏

:help:


سلام
به نظر می رسد منظور طبقات جو زمین باشد
البته در تفسیر انفسی این طبقات مراتب بعد معنوی و روحی انسان است
یا علیم[/]

استوار;572888 نوشت:
سلام و عرض ادب.
برادر عزیز و گرامی،
معنای سماء مشخص است و با توجه به کروی بودن زمین، فضای حول آن همان سماء خواهد بود.
به عبارتی، آسمان ظرف زمین است و زمین در آن شناور.


سلام علیکم برادر عزیزم جناب استوار،
معنای سماء چیست؟ تا جایی که حقیر می‌دانم سماء از ریشه‌ی وسمه و به معنای منبع ماء (آب) است، این چه چیزی در مورد ظرف و مظروف می‌گوید؟
البته حقیر اشتباه کردم و بهتر بود به جای آنگه بگویم ممکن است زمین‌های هفت‌گانه ظرف بوده و آسمان مظروف ان باشد می‌گفتم کرسی ظرف است (وَسِعَ كُرْ‌سِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ) و بالاتر از آن عرش که محیط است به کرسی و همچنین بهشت و جهنم وعده و وعید شده را نیز در بر دارد (البته گاهی بهشت و جهنم در داخل آسمان‌ها و زمین شمرده می‌شوند) و نهایتاً اگر اشتباه نفهمیده باشم الثّری که مرز عالم وجود است چون فرموده‌اند که پشت آن را أحدی غیر از خداوند نمی‌داند که چیست (الثری معمولاً به زیر زمین گفته می‌شود ولی از مجموع آیات و روایات حقیر به این نتیجه رسیدم که ثری مرز است و ربطی به لایه‌های زمین‌شناختی ندارد، در زیارت‌نامه‌ی مخصوصه‌ی امام رضا علیه‌السلام هم داریم که ایشان حجت خداوند هستند علی من فوق الأرض و من تحت الثری و این می‌تواند بازه‌ی زمین تا ثری را به عنوان موجودات نیازمند حجت به ما معرفی نماید، چه آنکه زیر ثری اگر خود ثری مرز پایینی دنیا باشد را با توجه به احادیث دیگر کسی جز خداوند نمی‌داند و زیر ثری وقتی دانسته می‌شود که اینجا منظور از ثری حدّ بالا و مرز بالایی عالم وجود باشد، اگر اشتباه نکنم :Gig:). با این حساب در آغاز خلقت الثری بود و داخل مرزهای آن عرش بود و آب بود (در برخی روایات هوا هم بیان شده است که نسیم از آن گرفته شده است و در برخی روایات خیر) و بعد توسط آن آب زمین و آسمان‌ها خلق شدند (و شاید بهشت و جهنم؟) و آسمان‌ها و زمین هم بر روی هم جفت نشده‌اند و ظاهراً بینشان فاصله‌ای است، یعنی مثلاً دربهای آسمان بر روی زمین نیست چنانکه در ماجرای کشته شدن طلحه و زبیر داریم که ارواج ایشان به بالا رفتند تا به دربهای آسمان رسیدند و آنها را بر روی خود بسته دیدند و بعد به اکراه به سمت جهنم برزخی پایین برده شدند. همچنین قرائن دیگری هم در قرآن وجود دارد، مثل اینکه:

... وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ‌ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْ‌ضِ ... [البقره، ۱۶۴]

که در آن اتمسفر زمین نه زمین شمرده شده است و نه آسمان؛

... وَلِلَّـهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَ مَا بَيْنَهُمَا ... [المائده، ۱۸]

که در آن صحبت از آسمان‌ها و زمین و بین آنهاست، این «بین» کجاست و چیست؟ با توجه به ضمیر تثنیه‌ی «هما» در اینجا بین آسمان‌ها منظور نیست و بین مجموعه‌ی آسمان‌ها و مجموعه‌ی زمین منظور می‌باشد که باز می‌تواند به اتمسفر زمین بازگردد و می‌تواند معنای بالاتری داشته باشد که حقیر نمی‌دانم

لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَ‌ىٰ [طه، ۶]

استوار;572888 نوشت:
دوست عزیز، علیرغم بیان آیه 12 سوره طلاق، پذیرش هفت زمین (مانند هفت آسمان) برای حقیر دشوار است:
1) چرا هنگامی که خداوند از تعداد روزهای خلقت نام می‌برد، صحبتی از شش زمین دیگر نیست؟
2) چرا هنگامی که خداوند تسبیح آسمانها و زمین و هر آنکس و آنچه میان آنهاست را بیان می‌کند، صحبتی از تسبیح شش زمین دیگر و ساکنانش مطرح نمی‌شود؟

هفت زمین ظاهراً به یکدیگر متصل هستند همانه طور که قاره‌ها در زیر دریا به یکدیگر متصل هستند و تنها با وجود دریاهای بینشان به نظر می‌رسد که از هم جدا باشند، در این بین برخی از علما اگر درست خاطرم باشد ترجیح داده‌اند که کلاً تفسیر زمین‌های هفت‌گانه را به قاره‌های کره‌ی زمین تطبیق دهند ولی ما هفت خشکی نداریم و اگر بنا باشد تمامی خشکی‌های کوچک و درشت را بشماریم با توجه به جزیره‌های کوچک و بزرگی که در دریاها و دریاچه‌ها و اقیانوس‌ها از آب سر بر آورده‌اند تعدادشان بسیار بیش از هفت عدد خواهد بود، بنابراین این هفت زمین همان خشکی‌ها نیستند، برخی از علما هم ترجیح داده‌اند که هفت زمین را هفت طبقه‌ از پوسته‌ی زمین یا کلاً از پوسته تا هسته‌ی زمین در نظر بگیرند، اینها هم ممکن است و البته اگرچه شما نخواهید پذیرفت اما فکر می‌کنم اگر در بیش از سه بعد زمین و آسمان بررسی شوند همین طبقات به هم متصل زمین باید طبقات آسمان را هم در بر بگیرند، البته چنین نظریه‌ای در چند قرن گذشته جزء ابتدایی‌ترین نظریات زمین‌شناسی بوده است، اما آنجا خبر از ابعاد بیشتر نبود و بحثشان روی همین کره‌ی زمین بوده است. آنطور که یادم هست (خیلی سال پیش مطالعه کردم) با توجه به اینکه بشر تا کنون نتوانسته است بیش از چند کیلومتر داخل پوسته‌ی زمین را حفر کرده و مطالعات مستقیم انجام دهد همیشه همانقدر که آسمان بالای سرش اعجاب انگیز است زمین زیر پایش هم برایش محل تأمل بوده است، از این رو نظریات زمین‌شناسی متنوعی ارائه می‌شدند که سعی داشتند ساختار زمین را توضیح دهند و از جمله‌ی انها نظریه‌ای بود که زمین را مطبق معرفی می‌کرد که بین هر دو طبقه اتمسفر دیگری است، مشابه داستان سفر به اعماق زمین ژول‌ورن که در آن زیر دنیای دیگری است با موجودات خاصّ خودش. البته بعدها نظریه‌ی استاندارد امروزی ارائه شد و نظریه‌های پیشین فراموش گردید، نظریه‌ی جدید هم آتشفشان‌ها را بهتر توضیح می‌دهد و هم حرکات تکنوتیکی و زلزله را و هم میدان مغناطیسی زمین را و شاید برخی مسائل دیگر را. اما حقیر تأکید دارم که اولاً همین نظریه‌ی استاندارد هم باز هنوز یک نظریه است و نباید به چشن اصل به آن نگاه کرد، و ثانیاً اینکه شاید باید در ابعاد بیشتر به بررسی ساختار آن پرداخت ...

یا علی

استوار;572889 نوشت:
سلام و عرض ادب.

منظورتان از اقواتی که قبل از شکل گیری اتمسفر خلق شده‌اند کدام است؟

سلام علیکم و رحمة الله،
الحمد لله که شما اینقدر نکته‌سنج و دقیق هستید، این جلوی انحراف از روند درست را تا حدود زیادی می‌گیرد :Kaf::Gol:
نمی‌دانم! در روایت مبارکه خلقت اقوات زمین بعد از خلق زمین و قبل از خلق آسمان‌ها بر شمرده شده است. این اقوات اما دقیقاً چه هستند را حقیر هم نمی‌دانم.

اگرچه ... اگر منظور از آسمان‌ها اتمسفر زمین بوده باشد موجودات بی‌هوا‌زی می‌توانستند همان موقع هم وجود داشه باشند (در نظریه‌ی امروزی شکل‌گیری زمین اگر اشتباه نکنم تا بعد از ایجاد اتمسفر هیچ موجود زنده‌ای را بر روی زمین فرض نمی‌کنند، اگرچه این هم یک نظریه است) ... موجودات بی‌هوازی امروزی در دریاها شاید نه ولی برخی موجودات بی‌هوازی در دهانه‌ی آشتفشان‌ها (اگر وجود داشته باشند، مطمئن نیستم :Gig:) شاید.
از طرف دیگر در روایتی که به خلقت آسمان‌ها و زمین اشاره‌ی با جزئیات جالبی شده بود آمده بود که حتی همان زمانی که عرش خداوند بر آب بود (قبل از خلقت زمین و آسمان) موجوداتی در آن آب زندگی می‌کردند که سکّان آن آب بودند و چه بسا پیدایش حیات از ایشان بوده است (وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ) و البته نیازی به تأکید نیست که این مسأله ربطی به نظریه‌ی تکامل داروین ندارد!
از طرف دیگر خلقت درختان ابتدایی (اگر اقوات به آنها بازگردند) مطمئناً از بذر گیاه نبوده است و خلقت هر موجود مستقلی همیشه توسط خداوند به صورت مستقل بوده است، مثل اینکه انسان به صورت یک زوج نر و ماده از خاک خلق شد، جن از آتش خلق شد، گربه از عطسه‌ی شیر خلق شد، خوک از عطسه یا ... فیل خلق شد، و احتمالاً سایر موجودات هم باید همینطور خلق شده باشند، ظاهراً تنها انسان از خاک است و در نتیجه شاید باقی از آب باشند یا چیز دیگر، اما به نظر نمی‌رسد لزوماً خلقتشان نیازی به اتمسفر داشته باشد، شاید بیشتر بعد از زنده شدن نیاز به اتمسفر داشته باشند. در ضمن اینکه اتمسفر زمین هم از زمان خلقت شاید تغییرات بزرگی کرده باشد (چنانکه در نظریه‌های جدید هم همین مطلب را می‌گویند و جالب است که ساخت اکسیژن در جوّ فعلی را چطور توضیح می‌دهند!) و در دوره‌ی ابتدایی شاید اقوات لازم برای موجودات ابدایی هم متفاوت بوده باشند.
یا علی

[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.

دوست عزیزم جناب باء (ظاهرا کوتاهترین نام کاربری در سایت :ok:)

باء;572930 نوشت:
نمی‌دانم! در روایت مبارکه خلقت اقوات زمین بعد از خلق زمین و قبل از خلق آسمان‌ها بر شمرده شده است. این اقوات اما دقیقاً چه هستند را حقیر هم نمی‌دانم.

اقوات به معنای ارزاق و مفرد آن قوت است.
لذا خلقت ارزاق طبیعتاً باید بعد از طبقه بندی آسمانها (و به تبع آن تشکیل اتمسفر) بوده باشد. (مطابق بیان سوره نازعات)

باء;572930 نوشت:
اگرچه ... اگر منظور از آسمان‌ها اتمسفر زمین بوده باشد موجودات بی‌هوا‌زی می‌توانستند همان موقع هم وجود داشه باشند

بحث تشکیل جو و محافظت از زمین برای شکل گیری حیات، جدای از بحث وجود اکسیژن است.

[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.
برادر بزرگوار جناب محی‌الدین

محی الدین;572935 نوشت:
سلام
باید توجه داشت که لفظ سماء به حسب مورد کاربرد میتواند مصداق متفاوتی داشته باشد . اما آسمانی که بعد زمین خلق شده همان جو است
یا علیم

طبق نقل قول فوق، «ثم» در آیه 29 سوره بقره باید ترتیب زمانی را برساند. (هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ)
با این حساب،
اولاً چگونه ارزاق قبل از تشکیل اتمسفر خلق می‌شوند؟
ثانیاً تکلیف آیات 27 تا 33 سوره نازعات که گسترش زمین و خلق ارزاق را بعد از بنای آسمان بیان می‌کند چه می‌شود؟

استوار;572993 نوشت:
طبق نقل قول فوق، «ثم» در آیه 29 سوره بقره باید ترتیب زمانی را برساند. (هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ)
با این حساب،
اولاً چگونه ارزاق قبل از تشکیل اتمسفر خلق می‌شوند؟
ثانیاً تکلیف آیات 27 تا 33 سوره نازعات که گسترش زمین و خلق ارزاق را بعد از بنای آسمان بیان می‌کند چه می‌شود؟

سلام
برای پاسخ به سوال شما باید در تعبیر "قدر" دقت کرد
قدر به معنای خلق نیست بلکه به معنای تعیین و فراهم سازی است
همچنانکه در شب قدر مقدرات تعیین میشوند و فعلیت خارجی ندارند اما اسبابش آن شب فراهم میشود
با این معنا تقدیر اقوات قبل از وجود جو و اتمسفر بلااشکال است
این بیان میتواند اشاره به حکمت الهی در تعیین روزی و ضمانت آن پیش از خلقت موجودات باشد که چگونه میلیونها سال پیش زمینه های تحقق رزق و روزی آنها در زمان خلقتشان فراهم شده است فتدبر
یا علیم

جناب باء

عرش در قران در معنای مجازی یعنی حاکمیت و سلطه به کار رفته است نه اینکه اینگونه تصور شود که نعوذ بالله خداوند عرش و بارگاهی دارند. ضمنا همه موجودات زمین از گیاه و حیوان و انسان از خاک آفریده شده اند یعنی اول گیاهان و سپس حیوانات و سپس انسانها پدید آمده اند و اینکه آدم تکامل یافته میمونهاست.

مشکل اصلی جنابعالی و همفکران این است که برای فهم قران از احادیثی کمک می گیرید که عمدتا وارداتی از ادیان زرتشت و یهودی و مسیحی است و به دروغ به بزرگان دین استناد داده شده اند.

یا الله

موحد;573165 نوشت:
جناب باء
عرش در قران در معنای مجازی یعنی حاکمیت و سلطه به کار رفته است نه اینکه اینگونه تصور شود که نعوذ بالله خداوند عرش و بارگاهی دارند.


سلام علیکم،
می‌تواند حق با شما باشد، عرش ظاهراً همان تحدید علم الهی به عالم وجود است، علم از بالاترین مراتب وجود است ... ممکن است حقیر اشتباهی از بحث‌های استعاری خارج شده باشم و مراتب وجود را نادیده گرفته باشم که از این بابت حق با شماست فکر می‌کنم
:Gol:
موحد;573165 نوشت:
ضمنا همه موجودات زمین از گیاه و حیوان و انسان از خاک آفریده شده اند یعنی اول گیاهان و سپس حیوانات و سپس انسانها پدید آمده اند و اینکه آدم تکامل یافته میمونهاست.

سبحان الله! انسان از نسل میمون‌هاست؟ آن کافری که این نظریه را داد و شما پذیرفتید از او می‌پرسیدید که آمدیم و جسم انسان از جسم میمون تکامل پیدا کرد روح انسان هم شکل متکامل روح حیوان است؟ عقلش چه؟
اصلاً کاری به آن استخوان‌های درون گور نداریم، شما ادعای بزرگی دارید، حقیر برای آنچه گفتم سندهایی دارم از متون دینی که از نظریات علم تجربی معتبرتر هستند و با این حال نظرم را با ادات تردید بیان کردم که خدای ناکرده دروغی نگفته باشم (به امضایم توجه نمایید)، اما شما که چنین ادعایی را با اطمینان بیان می‌کنید «قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین».
موحد;573165 نوشت:
مشکل اصلی جنابعالی و همفکران این است که برای فهم قران از احادیثی کمک می گیرید که عمدتا وارداتی از ادیان زرتشت و یهودی و مسیحی است و به دروغ به بزرگان دین استناد داده شده اند.
یا الله

سبحان الله و دوباره سبحان الله. ظاهراً از برادران اهل سنت هستید، ادعاهای بزرگ بدون ادات تردید در صورتی که گوینده‌ی آنها بداند که به درستی آنها یقین ندارد و باز اینطور بیان کند مصداق دروغ و اتهام است و دروغ گناه کبیره.
یا علی (ذکر علی عبادة لله)

[="Tahoma"]توجه!!!

با سلام و درود

دوستان بزرگوار توجه داشته باشند که موضوع تاپیک، در خصوص تقدم خلقت آسمان و زمین است لذا موضوع آسمان های هفتگانه و یا طبقات زمین و خلقت انسان و ... همه خارج از موضوع تاپیک است.

[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.

محی الدین;573335 نوشت:

سلام
اما برای این خلق زمانی که با اشکال مواجه باشد ذکر نفرمود بلکه آیه بیانگر این است که همه عالم در خدمت انسان برای رسیدن به کمال خود است
بحث ما در تعبیر قدر در آیه مورد اشکال شماست . آنجا قدر به معنای تعیین است و نه آفرینش اقوات
یا علیم

بله. در مورد آیه 9 سوره فصلت و تقدیر اقوات حق با شماست و در این زمینه منافاتی بین آیات مزبور در سوره‌های بقره، فصلت و نازعات نخواهد بود.
مطلب به خوبی برایم تفهیم شد. از شما برادر گرامی سپاسگزارم :Gol:

تنها می‌ماند بحث انطباق هفت آسمان با جو زمین که طی مباحثاتی که قبلاً با هم داشتیم، قانع نشدم و تاپیکی هم حدود یکسال قبل ایجاد کردم در همین مورد که هنوز باز نشده !! :Narahat az:

[="Tahoma"][="Navy"]

استوار;573381 نوشت:
سلام و عرض ادب.

بله. در مورد آیه 9 سوره فصلت و تقدیر اقوات حق با شماست و در این زمینه منافاتی بین آیات مزبور در سوره‌های بقره، فصلت و نازعات نخواهد بود.
مطلب به خوبی برایم تفهیم شد. از شما برادر گرامی سپاسگزارم :Gol:

تنها می‌ماند بحث انطباق هفت آسمان با جو زمین که طی مباحثاتی که قبلاً با هم داشتیم، قانع نشدم و تاپیکی هم حدود یکسال قبل ایجاد کردم در همین مورد که هنوز باز نشده !! :Narahat az:


سلام
به نظر بنده نیازی به انطباق نیست مگر وقتی که مبنای طبقات از نظر قرآن کاملا شناخته شود
یا علیم[/]

واژه سماوات در قران داراي دو مدلول است كه يكي كل جهان هستي و ديگري لايه هاي جو كره زمين است. اين ويژگي زباني يونيورسال ( جهاني ) است يعني در همه زبانهاي دنيا وجود دارد يعني در همه زبانهاي دنيا واژه هايي وجود دارند كه بيش از يك مدلول و يا معني دارند که معنای آنها با در نظر گرفتن متن ( context ) مشخص می شود.

در مواردي كه منظور از واژه سماوات لايه هاي هفتگانه جو زمين است اين واژه با واژه سبع ( هفت ) تعديل شده است كه در هفت آيه اين مورد آمده است:

البقرة : 29 هُوَ الَّذي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليمٌ‏
الإسراء : 44 تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ إِنَّهُ كانَ حَليماً غَفُورا
المؤمنون : 86 قُلْ مَنْ رَبُّ السَّماواتِ السَّبْعِ وَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظيم‏
فصلت : 12 فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ في‏ يَوْمَيْنِ وَ أَوْحى‏ في‏ كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابيحَ وَ حِفْظاً ذلِكَ تَقْديرُ الْعَزيزِ الْعَليمِ‏
الطلاق : 12 اللَّهُ الَّذي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عِلْماً
الملك : 3 الَّذي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً ما تَرى‏ في‏ خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى‏ مِنْ فُطُورٍ
نوح : 15 أَ لَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقا

مي دانيم كه كره زمين از خورشيد جدا شده است و بدون پردازش جو آن به صورت هفت لايه فعلي امكان توليد آب و در نتيجه چراگاه و در نتیجه جانوران و انسان وجود نداشت، پس :
سوره النازعات :
أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها (27) رَفَعَ سَمْكَها فَسَوَّاها (28) وَ أَغْطَشَ لَيْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها (29) وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها (30) أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها (31) وَ الْجِبالَ أَرْساها (32) مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ (33)
بنابر اين پس از پردازش جو ، زمين گسترانيده شده و آب و چراگاه حاصل آمده است.

فتا 1;574947 نوشت:
سلام

در این ایه نکته ای وجود دارد که با وجود صحت در ترجمه به ان توجه نشده و ان اینست که اینجا بحث خلقت زمین نیست بلکه بحث هرانچه که در زمین است میباشد


درود.
شما هم انگار توجه ندارید که میخواستی زیر ابروش کنی چشمشو در اوردی!!!
جناب خلقت قوت و ارزاق همان خلقت گیاهان و اب و چراگاه و حیوانات مختلف است طبق عقیده قران که شما هم تایید کردید پس اول روی زمین حیات و جک وجونور و گیاهان و اب و چشمه ها خلق شده بعد خدا رفته هفت اسمون رو خلق کرده یعنی منظومه شمسی بعد از خلق مثلا گیاهان روی زمین بوده!!!

فتا 1;575015 نوشت:
سلام

ممکن است بفرمایید اینها را بر اساس کدام ترجمه در اورده اید "خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا " یعنی خلق کرد انچه در زمین است .

اینهم ترجمه تحت اللفظی جناب معزی

اوست آن كه آفريد براى شما هر چه در زمين است و سپس پرداخت به آسمان و آن را هفت آسمان ساخت و اوست به هر چيز دانا (29)

یا کشف الاسرار

هُوَ الَّذِي- او آن خداوندست خَلَقَ لَكُمْ كه بيافريد شما را ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً هر چه در زمين چيز است همه، ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ آن گه آهنگ بالا كرد فَسَوَّاهُنَّ راست كرد و راغ آن آسمانها را سَبْعَ سَماواتٍ هر هفت آسمان وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ، و او خداوند بهر چيز داناست‏


درود. از خودم در نیاوردم خوب دقت کن میگه انچه روی زمین است یعنی هر موجود زنده و جماد و نبات وووووورو خلق کردم سپس رفته اسمان را هفت طبقه کرده!
ایا علمیست!!؟؟و منطقی؟

taleb;575135 نوشت:
درود. از خودم در نیاوردم خوب دقت کن میگه انچه روی زمین است یعنی هر موجود زنده و جماد و نبات وووووورو خلق کردم سپس رفته اسمان را هفت طبقه کرده!
ایا علمیست!!؟؟و منطقی؟

سلام

امر خلقت مانند هر امر دیگری نسبی است یعنی وقتی خداوند اراده کند تا چیزی را خلق کند فقط کافی است بگوید شو پس میشود یعنی زمان خود مخلوق خداست و برای خدا وجود زمان معنی ندارد ولی برای ما زمان معنی دارد و خدا همه چیز را با وسیله انجام میدهد یعنی وقتی میخواهد برای ما بگوید که مارا چگونه خلق کرده میفرماید ما ادم را از خاک افریدیم و نمیگوید گفتیم شو سپس شدید یا مراحل خلقت انسان را از نطفه مرحله به مرحله تعریف میکند لذا وقتی خاک کامل را میافریند در واقع ما و هرانچه مورد نیاز ماست بالقوه افریده شده ولی برای تکامل باید مراحلی طی شود تا انسان کامل بوجود اید !

[="Tahoma"][="Navy"]

taleb;574974 نوشت:
هفت سیاره منظومه شمسی

سلام
خیلی جالب است هفت ستاره را قرآن هفت آسمان می نامد ؟ سخن از این عجیبتر ؟
یا علیم[/]

فتا 1;575192 نوشت:
سلام

امر خلقت مانند هر امر دیگری نسبی است یعنی وقتی خداوند اراده کند تا چیزی را خلق کند فقط کافی است بگوید شو پس میشود یعنی زمان خود مخلوق خداست و برای خدا وجود زمان معنی ندارد ولی برای ما زمان معنی دارد و خدا همه چیز را با وسیله انجام میدهد یعنی وقتی میخواهد برای ما بگوید که مارا چگونه خلق کرده میفرماید ما ادم را از خاک افریدیم و نمیگوید گفتیم شو سپس شدید یا مراحل خلقت انسان را از نطفه مرحله به مرحله تعریف میکند لذا وقتی خاک کامل را میافریند در واقع ما و هرانچه مورد نیاز ماست بالقوه افریده شده ولی برای تکامل باید مراحلی طی شود تا انسان کامل بوجود اید !


درود. اگه اینجوریه پس په لزومی داشت بگه زمین رو خلق کردم بعد انچه روی زمین است و بعد اسمان را هفت طبقه کردم ووو یکمرتبه میگفت باش و همه اینها یکباره میشد یا مثلا میگفت من خاک را افریدم و افریدن خاک یا زمین یعنی خلقت همه چیز؟!!

[="Tahoma"][="Navy"]

taleb;575297 نوشت:
درود کجاشو دیدی عجایب زیاد داره!!که با عقل هیچ موجود عاقلی جور نیست!!
مثلا برای اثبات نبوت پیامبر میگه خدا و ملایک شاهدند که تو پیغمبری!!! حالا اگه تونستی ملایک و خدا را حاضر کن تا شهادت بدن!!!
یا مثلا میگه سایه مرا عبادت میکنه!!!
یا من کشتی را برای شما خلق کردم!!!عقیده هفت اسمان هم انزمان در مورد سیارات منظومه شمسی بوده شما برو نظریه رایج بطلمیوسی انزمان رو بخون دقیقا همینه!!!هر سیاره با فضای اطرافش یک اسمان قلمداد میشد اسمان دنیا که منظور اسمان زمین هست!!!

سلام
خوب معلوم شد تصور شما در مورد قرآن چیه ؟
اینکه عقل نتونه به تمام حقایق قرآن کریم برسه عجیب نیست چون این کلام رب العالمینه و جز او و دانش آموختگان او از اسرارش باخبر نیستند
و اما جواب چند شبهه ای که مطرح کردید :
شهادت خدای متعال جز برای انسانهای محروم از درک حقایق معنوی عالم برای دیگران مناط و معیاره که البته اینها هم کم کم به عوالم معنوی منتقل میشوند و در محضر آن شهود حاضر می گردند
و اما عبادت ظل به معنای عبادت وجود تبعی یعنی عالم آفرینش و ممکناته که وجودشون تابع وجود حق تعالی است و آنرا ظل نامید
خلقت کشتی هم همانند وجود هر موجود دیگر حتی مصنوعات انسان به خدای متعال منسوب است چه اینکه علم اراده و قدرت همه موجودات عالم حتی انسان از خدای تعالی است بلا انقطاع
ربط بحث هفت آسمان قرآن کریم به هیات بطلمیوسی هم بی اساسه چه اینکه نبی اکرم ص با هیچ دانشمندی هم نشین نبوده و مردم جاهل شبه جزیره هم با این مسائل بیگانه بوده اندو جزء باورهایشان نبوده است
یا علیم[/]

فتا 1;575350 نوشت:
سلام

توجه نمیکنی او میگوید باش و میشود منتهی این شدن برای ما و با شرایط ما مراحل دارد

قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ یحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِی خَلَقَكَ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا«الکهف/37»
رفیقش در حالی که با او گفت و گو می‏کرد به او گفت آیا به آن کسی که تو را از خاک سپس از نطفه آفرید آنگاه تو را [به صورت] مردی درآورد کافر شدی

یا أَیهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِی رَیبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَیرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَینَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِی الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنْكُمْ مَنْ یتَوَفَّى وَمِنْكُمْ مَنْ یرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَیلَا یعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَیهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ«الحج/5»
ای مردم اگر در باره برانگیخته شدن در شکید پس [بدانید] که ما شما را از خاک آفریده‏ایم سپس از نطفه سپس از علقه آنگاه از مضغه دارای خلقت کامل و [احیانا] خلقت ناقص تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانیم و آنچه را اراده می‏کنیم تا مدتی معین در رحمها قرار می‏دهیم آنگاه شما را [به صورت] کودک برون می‏آوریم سپس [حیات شما را ادامه می‏دهیم] تا به حد رشدتان برسید و برخی از شما [زودرس] می‏میرد و برخی از شما به غایت پیری می‏رسد به گونه‏ای که پس از دانستن [بسی چیزها] چیزی نمی‏داند و زمین را خشکیده می‏بینی و[لی] چون آب بر آن فرود آوریم به جنبش درمی‏آید و نمو می‏کند و از هر نوع [رستنیهای] نیکو می‏رویاند

اینها مربوط به مراحل خلقت بدوی است .

أَوْ كَالَّذِی مَرَّ عَلَى قَرْیةٍ وَهِی خَاوِیةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى یحْیی هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ یوْمًا أَوْ بَعْضَ یوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ یتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آیةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَیفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَینَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ«البقرة/259»
یا چون آن کس که به شهری که بامهایش یکسر فرو ریخته بود، عبور کرد؛ (و با خود می‏)گفت‏: (چگونه خداوند، (اهل‏) این (ویرانکده‏) را پس از مرگشان زنده می‏کند؟). پس خداوند، او را (به مدت‏) صد سال میراند. آنگاه او را برانگیخت‏، (و به او) گفت‏: (چقدر درنگ کردی‏؟) گفت‏: (یک روز یا پاره‏ای از روز را درنگ کردم‏.) گفت‏: ((نه‏) بلکه صد سال درنگ کردی‏، به خوراک و نوشیدنی خود بنگر تغییر نکرده است‏، و به درازگوش خود نگاه کن (که چگونه متلاشی شده است‏. این ماجرا برای آن است که هم به تو پاسخ گوییم‏) و هم تو را (در مورد معاد) نشانه‏ای برای مردم قرار دهیم‏. و به (این‏) استخوانها بنگر، چگونه آنها را برداشته به هم پیوند می‏دهیم‏؛ سپس گوشت بر آن می‏پوشانیم‏.) پس هنگامی که (چگونگی زنده ساختن مرده‏) برای او آشکار شد، گفت‏: ((اکنون‏) می‏دانم که خداوند بر هر چیزی تواناست‏.)

و این هم مربوط به زنده شدن پس از پوسیدن است میبینی که هردو مراحل دارد اگر دقت کنی مسئله زمان و مواد متشکله به زیبائی در ان بیان شده


درود اینها چیه و چه ربطی به بحث ما داره!!
خب بگوید باش ! ایا بتدریج شده یا یکباره شده ؟؟!اگر یگباره شده که نباید مرحله مرحله داشته باشه پس اینجا اگه به زمین یا اسمان وو گفته باش یعنی بتدریج شکل بگیرید چون مراحل خلقتشونو خود قران میگه !!پس وقتی مراحل در کار باشد میتوانیم بگوییم کدام مرحله زودتر یا دیرتر بوده!!پس میتوان گفت اول به اسمان یا اسمانها پرداخته و خلقشون کرده یا زمین!!

taleb;575441 نوشت:
درود اینها چیه و چه ربطی به بحث ما داره!!
خب بگوید باش ! ایا بتدریج شده یا یکباره شده ؟؟!اگر یگباره شده که نباید مرحله مرحله داشته باشه پس اینجا اگه به زمین یا اسمان وو گفته باش یعنی بتدریج شکل بگیرید چون مراحل خلقتشونو خود قران میگه !!پس وقتی مراحل در کار باشد میتوانیم بگوییم کدام مرحله زودتر یا دیرتر بوده!!پس میتوان گفت اول به اسمان یا اسمانها پرداخته و خلقشون کرده یا زمین!!

سلام

ظاهراً باید مسئله نسبیت را اول برای شما تعریف کنم بعد برویم سر اصل مطلب عرض بنده اینست که برای خدا یعنی نسبت به قدرت خدا به هرچه بگوید باش بیدرنگ میشود چون برای خدا زمان معنی ندارد ولی برای ما زمان معنی دارد لذا هر شدنی نیاز به مراحل دارد یعنی وقتی از دیدگاه خدا به مسئله نگاه کنی همه چیز بیدرنگ انجام میپذیرد یعنی تمام اسباب و علوم نزد خداست یعنی فقط کافیست اراده کند تا انچه میخواهد بشود ولی نسبت به ما مراحل دارد یعنی یک انسان در اغاز تولد بسیار ضعیف است تا مادر و پدرش اورا راه نبرند راه رفتن نمیداند تا مدرسه نرود دانش ندارد تا اسباب نداشته باشد قادر به تولید نیست و الی غیر و النهایه.
یگ نکته ای را هم شما بطور کلیشه ای برایت جا افتاده و نمیتوانی از ان خارج شوی اینجا بحث خلقت زمین نیست تا پس از ان اسمانها باشد اینجا بحث هرانچیزی که لازم است تا گیاهان و حیوانات به وجود بیایند است در ایه نیز صراحت دارد هرانچیزی که برای حیات نیاز به ان هست یعنی عناصر اب و هوا حال اگر به مطلب انتهائی ایه 5 سوره مبارکه الحج توجه کنی میفرماید زمین را خشکیده میبینی و چون اب به ان میرسد به جنبش در میاید و رستنی ها میرویند یعنی این برداشت شما از ایه که قبل از هوا و اب نباتات و حیوانات در زمین به وجود امده باشند در تناقض با این ایه است . یعنی در اغاز هر انچیزی که برای حیات در زمین بالقوه مورد نیاز است خلق شده و سپس اسمان که بر اساس اصول علمی پذیرفته شده از غبار و دود مملو بوده پاک و دارای اکسیژن و سایر مواد مورد نیاز گردیده و بوسیله لایه جو مورد حفاظت قرار گرفته است .
حال اگر لجاجت نمیورزی بگو کجای این مطالب قابل درک نیست تا توضیح دهم .

taleb;575616 نوشت:
درود به همه
ببین برادر چرا توهمات را به ایه نسبت میدی!!؟؟ مگه خدا خودش نمیتونست بگه عناصر اولیه لازم برای خلقت موجودات را برای شما فراهم کردم ؟؟؟
میگه خلق کردم انچه در زمین است جمیعا یعنی تمام اشیا و موجودات جاندار و بی جان یعنی بطور خلاصه انچه در کره زمین می بینیم !!
جوری حرف میزنید مثل اینکه خدا خواسته با چیستان و گنگ گویی مردم رو سر کار بذاره !!!!

یعنی مثلا خدا گفته زمین باش و کامل و حی و حاضر ظاهر میشه ولی ما انسانها نمی بینیمش !!اخه این مسخره نیست؟؟!
فرض کنیم من ادمها را جمع کنم و بهشون بگم من در ان واحد یک ماشین خلق میکنم ولی شماها تا یکماه باید صبر کنید تا این ماشینو ببینید!!!اگر یک جسم یا ماده ای خلق شود باید برای همه قابل رویت باشد مگر میشود اجزا مادی یک شی خلق شود و ان شی ماده هم باشد ولی ما نبینیمش و مثلا بهمون بگن یکماه دیگه می بینیدش . پس هنوز خلق نشده اینها که میگی تناقض گویی و توهمه.
وقتی خدا من جهان را در 6روز افریدم یعنی برای خدا هم 6روز یا مرحله طول کشیده تا کلیت جهان در عین کمال ظاهر بشه یعنی نمیشه موقعی که جهان هنوز درمرحله اول یا دود و گاز هست خدا انرا بشکل جهان مرحله 6 ببینه چون هنوز مرحله اخر خلق نشده و چیزی که خلق نشده عدم است و عدم هم چیزی نیست که خدا ببینه یعنی خدا امر محال نمیتونه انجام بده!! بعد این چه هنرنمایی هست خدا اگه هنر منده وقتی میگه من در ان واحد چیزی را خلق میکنم باید به ما نشون بده !!!
بعد مگه میشه زمین نباشه ولی انچه روی زمین است خلق شده باشد ؟؟؟
این از بدیهیاته که اول زمین خلق شده و بعد موجودات جاندار و بیجان و اب و گیاه ووووو خلق شده بعدش هم که میگه رفتم اسمون رو هفت تا کردم!!پس زمین و انچه دران است قبل خلق هفت اسمان یا منظومه شمسی بوده!!!

سلام

چی توهمه وقتی خدا در ایه 5 الحج میفرماید اززمین خشکیده چیزی نمیروید یعنی بدون اب و هوا هرگز چیزی نمیرود حال چگونه ممکن است در جای دیگر بگوید قبل از تکمیل جو و هوا همه نباتات و حیوانات را خلق کردیم در ضمن شما در توهمی اینکه عرض میکنم منظور خلق زمین نیست نه اینکه هنوز زمین و اسمان خلق نشده بلکه منظور اینست که پس از خلق زمین باید عناصر مورد نیاز و در حد مورد نیاز به ان اضافه شود چنانچه شما اگر به کرات دیگر مانند ماه و مریخ بروی اولین مسئله شما نبودن عناصر مورد نیاز است و پس از ان جو و هوای دارای عناصر مورد نیاز که ظاهراً جنابعالی نیز به ان واقفی یعنی همانطور که در صریح ایه ذکر شده هیچ نشانه ای از توهم شما یعنی خلق نباتات و حیوانات در ایه نیست بلکه میفرماید ما جمیع عناصر را در زمین جمع کردیم یعنی اشیاء مورد نیاز را خلق کردیم و این البته علمی و غیر قابل انکار است و اینکه در بدو امر و قبل از ایجاد محیط لازم نباتات و حیوانات خلق شده باشند توهم شماست .

و اینکه خداوند میفرماد باش و میشود را لزومی ندارد به ما نشان بدهد این در نزد خدا و برای خداست لذا شما تا به مسئله نسبیت پی نبری این مفهوم را درک نمیکنی یعنی قدرتهائی که توانائی دستیابی به نیروی اتمی را دارند لزومی ندارد تا به همه عالم نشان بدهند که این قدرت را دارند کما اینکه بسیاری قدراتهای دیگر را ممکن است داشته باشند و ما ندانیم یا حتی نتوانیم تصور کنیم !

taleb;575616 نوشت:
اولا هفت اسمان لایه های جو نیست دوما بفرض جو باشد نمیشود تمام موجودات قبل از شکل گیری جو و منظم شدن لایه بخصوص لایه ازون و افزایش اکسیزن خلق شوند مثلا گیاهان و حیوانات بدون لایه ازون چگونه میتوانند زنده بمانند یا بدون اکسیزن با انهمه گازهای سمی!!؟؟با توجه به انکه گفته همه انچه روی زمین است را خلق کردم نه ان چیزی که شما میگویی که منظورش عناصر اولیه است!!

افرین بنده هم همین را میگویم یعنی این بدیهی بوده و در ایات دیگر هم به ان اشاره شده یعنی اینکه قبل از ایجاد محیط لازم موجودات زنده خلق شده باشند توهم شماست و نه در ایه هست و نه با ایات دیگر مطابقت دارد .

فتا 1;575661 نوشت:
چی توهمه وقتی خدا در ایه 5 الحج میفرماید اززمین خشکیده چیزی نمیروید یعنی بدون اب و هوا هرگز چیزی نمیرود حال چگونه ممکن است در جای دیگر بگوید قبل از تکمیل جو و هوا همه نباتات و حیوانات را خلق کردیم

درود.
مگه من جایی گفتم که هفت اسمان جو و اب و هواست که اومدی اینو میگی؟؟!!

فتا 1;575661 نوشت:
همانطور که در صریح ایه ذکر شده هیچ نشانه ای از توهم شما یعنی خلق نباتات و حیوانات در ایه نیست بلکه میفرماید ما جمیع عناصر را در زمین جمع کردیم یعنی اشیاء مورد نیاز را خلق کردیم و این البته علمی و غیر قابل انکار است و اینکه در بدو امر و قبل از ایجاد محیط لازم نباتات و حیوانات خلق شده باشند توهم شماست

ما فی الارض یعنی عناصر و اشیا مورد نیاز؟؟ کدام مترجم و مفسر اینو گفته؟؟!! ما یعنی هر انچه فی یعنی درون یا در الارض هم یعنی زمین اینها کدومش معنی عناصر را میده؟؟
شما ادعایت این است چون از نظر علم نمیشود موجودات قبل از جو وجود داشته باشند پس قران هم اینطور نگفته!!! شما انگار متوجه نیستی اینجا ما داریم بحث میکنیم که قران چرا خلاف علم حرف زده وگفته هفت اسمان را بعد از خلق زمین و انچه در انست خلق کرده؟؟ شما اول برای خودت قران را متعصبانه بدون اشتباه در نظر گرفته ای بعد میای با تغییر معانی قران میخواهی رنگ علمی به ان بدهی !! در یک بحث اول باید اعتقاد و یقینت را کنار بگذاری و بیطرفانه قضاوت کنی!!!

فتا 1;575661 نوشت:
و اینکه خداوند میفرماد باش و میشود را لزومی ندارد به ما نشان بدهد این در نزد خدا و برای خداست لذا شما تا به مسئله نسبیت پی نبری این مفهوم را درک نمیکنی

خب حالا اول به زمین گفته کن فیکون به اسمان گفته به موجودات روی زمین گفته به کدومش گفته؟؟؟
فرض کنیم خدا اصلا به کلیت هستی و جهان هستی گفته باشد باش خب بعد از این دستور بترتیب کدامیک شکل گرفته اند!!؟ اگر همه با هم شکل گرفته اند پس چرا میگه انچه روی زمین است برای شما خلق کردیم بعد هفت اسمان را ؟؟؟!

فتا 1;575661 نوشت:
افرین بنده هم همین را میگویم یعنی این بدیهی بوده و در ایات دیگر هم به ان اشاره شده یعنی اینکه قبل از ایجاد محیط لازم موجودات زنده خلق شده باشند توهم شماست و نه در ایه هست و نه با ایات دیگر مطابقت دارد .

خیلی مسخره است !!!:Moteajeb!:
محور بحثم رو برای خودم بیان میکنه !!!!
مگه مطالبو نمیخونی من از اول گفته ام هفت اسمان نمی تواند جو باشد چون بدون جو حیات نمی تواند شکل بگیرد و اگر قران هفت اسمانش جو باشد خلاف علم است باز گفتم اگر هفت اسمان منظومه شمسی هم باشد باز خلق انچه روی زمین است قبل از هفت اسمان خلاف علم است !!! امیدوارم بادقت بخونی!!!

taleb;575780 نوشت:
مگه من جایی گفتم که هفت اسمان جو و اب و هواست که اومدی اینو میگی؟؟!!
خیر شما فرمودی خدا قبل از اسمان زمین و نباتات و حیوانات را افریده و این را باید ثابت کنی ؟
taleb;575780 نوشت:
ما فی الارض یعنی عناصر و اشیا مورد نیاز؟؟ کدام مترجم و مفسر اینو گفته؟؟!! ما یعنی هر انچه فی یعنی درون یا در الارض هم یعنی زمین اینها کدومش معنی عناصر را میده؟؟ شما ادعایت این است چون از نظر علم نمیشود موجودات قبل از جو وجود داشته باشند پس قران هم اینطور نگفته!!! شما انگار متوجه نیستی اینجا ما داریم بحث میکنیم که قران چرا خلاف علم حرف زده وگفته هفت اسمان را بعد از خلق زمین و انچه در انست خلق کرده؟؟ شما اول برای خودت قران را متعصبانه بدون اشتباه در نظر گرفته ای بعد میای با تغییر معانی قران میخواهی رنگ علمی به ان بدهی !! در یک بحث اول باید اعتقاد و یقینت را کنار بگذاری و بیطرفانه قضاوت کنی!!!
شما چه دلیلی داری که ما فی الارض یعنی همه چیز مگر ممکن است همه چیز در بدو امر در روی زمین خلق شده باشد ایه هم چنین چیزی نمیگوید بله خداوند هم خلق کامل دارد و هم خلق ناقص و ناقص انچیزی است که بعداً کامل میشود .
taleb;575780 نوشت:
خب حالا اول به زمین گفته کن فیکون به اسمان گفته به موجودات روی زمین گفته به کدومش گفته؟؟؟ فرض کنیم خدا اصلا به کلیت هستی و جهان هستی گفته باشد باش خب بعد از این دستور بترتیب کدامیک شکل گرفته اند!!؟ اگر همه با هم شکل گرفته اند پس چرا میگه انچه روی زمین است برای شما خلق کردیم بعد هفت اسمان را ؟؟؟!
شما از یک مطلب بیرون نمیروی اینکه خدا میگوید باش و میشود دلیل نمیشود که برای ما ترتیب نداشته باشد بله اول سماوات و از جمله زمین شکل گرفته سپس انچه برای حیات مورد نیاز بوده و سپس جو و به طبع ان اب و هوا این چه اشکالی دارد ؟
taleb;575780 نوشت:
خیلی مسخره است !!! محور بحثم رو برای خودم بیان میکنه !!!! مگه مطالبو نمیخونی من از اول گفته ام هفت اسمان نمی تواند جو باشد چون بدون جو حیات نمی تواند شکل بگیرد و اگر قران هفت اسمانش جو باشد خلاف علم است باز گفتم اگر هفت اسمان منظومه شمسی هم باشد باز خلق انچه روی زمین است قبل از هفت اسمان خلاف علم است !!! امیدوارم بادقت بخونی!!!
البته شما اگر چیزی را مسخره بدانی یا نه به خودت مربوط است و اینکه لایه های جو 5 یا نه باشد چیزی را عوض نمیکند چون نمیتوانی بگوئی این علم ما کامل شده و دیگر کشف دیگری وجود نخواهد داشت چون هر روز کشف تازه ای میشود و همین که قران در هزار چهارصد سال قبل به لایه های جو اشاره کرده غیر قابل انکار میباشد چون تا همین چندصد سال پیش هیچ کس نمیدانست و نمیتوانست بداند که اسمان زمین چه خصوصیتهائی دارد و زمین و هواین چگونه محافظت میشود .

[="Tahoma"]

میقات;574519 نوشت:

توجه!!

قبلا هم عرض کردم که پرداختن به موضوع هفت آسمان و فصاحت و بلاغت و ... خارج از موضوع تاپیک است و مطالب خارج از موضوع، حذف می شوند.

با سلام و درود

مطالب غیر از تقدم آفرینش زمین و آسمان، حذف می شوند. لذا دوستانی که نیاز به مطالب و نوشته های خود دارند، آن ها را ضبط کنند تا از دستشان نرود.

[="Tahoma"][="Navy"]

taleb;575440 نوشت:
پس معیار الهی بودن عجیب و غریب و چیستان بودن پس هر کتابی بیشتر عجیب و معما و چیستان باشد الهی تر است!!!

سلام
رب العالمین چیستان نمینویسه ؟ کل یعمل علی شاکلته
طبیعت را همه ساده می نگارند اما از اسرار و عجایب آن جز دانشمندان خبر ندارند
قرآن هم ساده و همه فهم است اما از اسرارش جز پاکان با خبر نیستند
لا یمسه الا المطهرون

taleb;575440 نوشت:
یعنی الان شما با عالم معنوی ارتباط داری و تونستی شهادت خدا و فرشتگان رو در مورد نبوت پیامبر اسلام ببینی؟؟
اگه معیار اینه که تمام مدعیان میتونند ادعا کنند ما پیامبر خداییم میگید نه خدا و فرشتگان را به شهادت بطلبید!!!

این ادعای پیامبر نیست بلکه تایید الهی برای نبی اکرم ص است و برای ساکنان عوالم فوق ماده این معنا کاملا قابل فهم و اثرش برای پیامبر ص تقویت معنوی و تثبیت قلبی است

taleb;575440 نوشت:
سایه عدم هست هیچی نیست و هیچ هم چیزی نیست که بتونه عبادت بکنه یا نکنه !! هر موقع هیچ به شما سجده کرد سایه هم به خدا سجده میکنه!!!

احساس میکنم دارم وقتم را تلف میکنم چون نه از اصطاحات خبر دارید و نه دقتی در خواندن پاسخ
گفتم منظور از ظل ، وجود تبعی است
یعنی همانطور که سایه تابع صاحب سایه است و هیچ از خود ندارد موجودات عالم هم وجودشان تابع حق تعالی است و از خود هیچ ندارند
لذا موجودات بنده خدایند در وجود و شوون وجودی همانطور که بنده زرخرید همه چیزش از صاحب و مالک اوست

taleb;575440 نوشت:
پس در این میون انسان چکاره است؟؟ اصلا مرز بین کار خدا و انسان کجاست!!
اگر قراره هر کاری انسان بکنه بگیم کار خداست خب چرا نگیم دزدی و تهمت و غیبت وقتل هم کار خداست همه این کارها را انسان با همین مغز و دست و زبان.... انجام میده که خدا خلق کرده اصلا وقتی خدا کشتی رو ساخته چرا نگیم خدا بمب اتم را هم ساخته!!!!؟؟؟
البته اینها خارج از موضوع تایپیک هست بهتره بپردازی به موضوع تایپیک

خدای تعالی اساس و پایه همه اراده ها علمها و قدرتهاست انسان محل ظهور این علم و اراده و قدرت است . به اصطلاح سرمایه مال خداست و نحوه استفاده اش مال ما و از آنجا که خوب و بد و زشت و زیبا مربوط به نحوه عمل، آن هم به معیار عقل و عرف و شرع است تهمت و دزدی و نیکی و غیره منسوب به انسان است و حول و قوه و دانش و حیات مورد نیاز برای انجام این امور از آن حق تعالی است
فکر میکنم باید یک تاپیک بزنید تا پله پله این حرفها زده شود مثلا با عنوان " نسبت خدا و انسان "
یا علیم[/]

فتا 1;575812 نوشت:
خیر شما فرمودی خدا قبل از اسمان زمین و نباتات و حیوانات را افریده و این را باید ثابت کنی ؟

گفتم قبل از اسمانها !!ولی نگفتم جو!! دقت کن!!! چون از نظر من هفت اسمان جو نیست این نظر خودت بوده!!! معلومه خیلی دقیق میخونی!!! اگه راست میگی نقل قول بیار کجا گفتم؟؟!!

فتا 1;575812 نوشت:
شما چه دلیلی داری که ما فی الارض یعنی همه چیز مگر ممکن است همه چیز در بدو امر در روی زمین خلق شده باشد ایه هم چنین چیزی نمیگوید بله خداوند هم خلق کامل دارد و هم خلق ناقص و ناقص انچیزی است که بعداً کامل میشود .

چون اگر قرار باشه خدا با انسان حرف بزنه باید از کلمات و جملات و سبک گفتار بشر حرف بزنه که عقل بشر با ان مانوس باشد و تا کنون هیچ ادم عاقلی نیومده اینظوری حرف بزنه که شما ادعا داری قران اینطوری گفته!!
شما وقتی خودت هم با خانوادت خرف میزنی همینجوری حرف میزنی!!!
یعنی مثلا میگی هر انچه در این خانه هست برای شما مهیا کرده ام ولی منظورت این باشه که پول به شما ها داده ام؟؟؟!!!

فتا 1;575812 نوشت:
شما از یک مطلب بیرون نمیروی اینکه خدا میگوید باش و میشود دلیل نمیشود که برای ما ترتیب نداشته باشد بله اول سماوات و از جمله زمین شکل گرفته سپس انچه برای حیات مورد نیاز بوده و سپس جو و به طبع ان اب و هوا این چه اشکالی دارد ؟

چون اساس بحث همین ادعای شماست قرار نیست ازش بیرون برم و شما باید ادعایتان را منطقی توضیح بدید!!!
خب منم جواب همینا را میخوام!!
اولا این ترتیب که شما میگی تو قران نیست قران ترتیبش اینطوریه:اول زمین دوم قوت و ارزاق زمین سوم ایجاد هفت اسمان چهارم وحی به هریک از این اسمانها پنجم قرار دادن ستارگان در اسمان دنیا
حالا توضیح بده اگر خدا منظورش ترتیب خلقت از نظر ما انسانهاست نه خودش خب ما انسانها کجا خلقت رو دیدیم که ترتیبش اینطوری بوده اگه ما انسانها فهمیدیم که این ترتیب خلقت درست نیست پس خدا از نظر کی گفته؟؟!!

فتا 1;575812 نوشت:
البته شما اگر چیزی را مسخره بدانی یا نه به خودت مربوط است و اینکه لایه های جو 5 یا نه باشد چیزی را عوض نمیکند چون نمیتوانی بگوئی این علم ما کامل شده و دیگر کشف دیگری وجود نخواهد داشت چون هر روز کشف تازه ای میشود و همین که قران در هزار چهارصد سال قبل به لایه های جو اشاره کرده غیر قابل انکار میباشد چون تا همین چندصد سال پیش هیچ کس نمیدانست و نمیتوانست بداند که اسمان زمین چه خصوصیتهائی دارد و زمین و هواین چگونه محافظت میشود .

باز تکرار میکنم !!!اگر بگوییم هفت اسمان لایه های جو هست این پرسش خدا از مردم اندوره که ایا نمی بینید خدا هفت اسمان خلق کرده احمقانه خواهد بود چون مردم نمیدانستند پس چون خدا حرف احمقانه نمی زند لذا هفت اسمان جو نیست!!!

[="Tahoma"][="Navy"]

taleb;576479 نوشت:
درود.
ولی شما ها چیستانش کرده اید!!!مثل همین موضوع سایه قران میگه سایه اشیا مادی و انسانها شما میزنی به عالم هپروت ومیگی ماهیت طبعی وووو
خدا هم از دست شما بیچاره شده نمیدونه چکار کنه میگه میوه ممنوعه میگید عقله میگه سایه میگید طبعی میگه کوهها میگید ابرها میگه دنده های سینه و پهلو میگید جلوی انسان میگه قلب میگید نفس و عقل ....
قدیما میومدن یکی رو به خلسه میبردن و این ادم هر چی میگفت کلماتش رو جور دیگه معنا میکردن شما همینکارو با قران میکنید!!

سلام
این نوع سخن گفتن خدای متعال اقتضای عدم امکان القای حقایق جهان بطور صریح به انسانها بخصوص مردم جاهل آن زمان است لذاست که در جای جای قرآن به تدبر در قرآن دعوت شده است تا از پوست الفاظ ظاهری مغز معانی بلند کشف شود

taleb;576479 نوشت:
ساکنان عالم مافوق ماده که بشر نیستند به بشر چه ربطی داره!!!؟؟

حوزه رسالت نبی اکرم ص هم منحصر در بشریت زنده روی کره زمین نمی شود
اگر نظری به اخبار معراج بیندازید می بینید که رسالت نبی اکرم برای همه موجودات عالم مطرح بوده است لذا فرمود و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین و نه تنها بشر

taleb;576479 نوشت:
شما که خیلی به اصطلاحات اگاهی و دانشمند تشریف دارید مگه اینجا اومده مخلوقات را با خدا مقایسه کرده که میگی مخلوقات وجودشان تابع وجود خداست !!!؟؟
اینجا موضوع سخن خدا اشیا و اجسام هست و سایه های انها ومیگه سایه های اینها ما را عبادت میکنند در حالیکه سایه اصلا ماهیت وجودی ندارد.!!!

گفتیم که منظور از ظل وجود تبعی است همانطور که سایه تابع صاحب سایه است
منظور از ظلالهم در آیه 15 سوره رعد بعد جسمانی موجودات صاحب عقل مانند انسان است که تابع روح است و نسبت به آن ظلمانی است همچنان که در دعای نبی اکرم آمده :
سجد لک سوادی بیاضی
برای تو سیاه ( جسم ) و سفیدم ( روحم ) سجده می کند

taleb;576479 نوشت:
منم همینو گفتم دانش ساخت کشتی و بمب اتم همه همه به مغز و ووووبر میگرده و همه از خداست پس خدا بمب رو هم مثل کشتی ساخته!!!

بله بمب هم از لحاظ وجودی متصل به عالم و عالم متصل به حق تعالی است و انسان با علم و قدرت و حیاتی که از خدا بود توانست آنرا بسازد لذا هم به انسان منسوب است و هم به خدای متعال اما خوب و بدش در حوزه وجود انسانی است
این بحثها سخت و سنگین تر از آنستکه با چهار جمله حل شود اگر دوستدار دانایی و بحث مودبانه علمی هستید میتوانید برای هر مبحث مهمتر از نظر خودتون یک تاپیک بزنید قبلا هم گفتم
یا علیم[/]

بسم الله الرحمن الرحیم
منظور از هفت آسمان جو نیست، و مراد هفت آسمان مجزا می باشد. که بنا به احادیث نامشان:
رفيع ، قيدوم ، مادوم ، ارقلون ، هيفون ، عروس ، عجما.
می باشد.

[="Tahoma"]با سلام و درود

تاپیک برای جمع بندی بسته می شود.

تقدم آفرینش آسمان و زمین

پرسش:
منظور خدا در سوره بقره آیه 29 از آفرینش آسمان ها بعد از زمین چیست؟ در صورتی که می دانیم زمین بعد از شکل گیری آسمان (فضا) شکل گرفته است.

پاسخ:
«هُوَ الَّذِى خَلَقَ لَكُم مَّا فىِ الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلىَ السَّمَاءِ فَسَوَّئهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ هُوَ بِكلُ‏ِّ شىَ‏ْءٍ عَلِيمٌ»؛ او خدايى است كه همه آنچه را (از نعمتها) در زمين وجود دارد، براى شما آفريد سپس به آسمان پرداخت و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود و او به هر چيز آگاه است.(1)
با سلام و درود
در ابتدا لازم به ذکر است قرآن کتاب هدایت و راهنمای بشر به سود سعادت و کمال است، نه کتاب کیهان شناسی و ...، و اگر هم مطلبی در زمینه های دیگر بیان نموده است، به جهت جنبه هدایتگری و آن پیامی بوده که در راستای هدایت و راهنمایی انسان مفید و لازم بوده است.
اشارات قرآنی در زمینه کیهان شناسی نیز در راستای اثبات خداشناسی و بیان عظمت قدرت او و ... است.
نکته: منظور این نیست که در مطالب کیهان شناسی و ... که در قرآن آمده دقیق نشویم، بلکه منظور این است که انتظار نداشته باشیم مانند کتاب های درسی و دانشگاهی، بطور مبسوط و با بیان همه جزئیات، مطالب را بیان کرده باشد. لذا نگوییم چرا فلان مطلب را نگفته و فقط به این مورد اکتفا کرده است و یا چرا به ترتیب و به با جزئیات بیان نکرده است.
مطلب دیگر این که در تفسیر و تبیین یک آیه، لازم است آیات دیگر را بررسی و تحلیل نمود به سبب این كه بعضی از آیات، آیات دیگر را تفسیر می كنند؛ و نمی توان از یک یا دو آیه نظریه نهایی قرآن را به دست آورد.
در قرآن آیه ای که بطور صریح و قطعی تقدم خلقت یکی از زمین و آسمان بر دیگری را بیان کرده باشد نداریم؛ و البته نظر قاطع ندادن عیب و ایرادی محسوب نمی شود.
از طرفی باید توجه داشت که در این آیه سخن از خلقت زمین نیست، بلکه خلقت "ما فی الارض" (آن چه در زمین است) را اشاره دارد، و این دو با یکدیگر فرق می کنند. هم چنین در این آیه پس از آفرینش آن چه در زمین است، به آسمان و آفرینش آسمان های هفتگانه پرداخته می شود و این می تواند قرینه باشد بر این که آیه شریفه ناظر به اصل آغاز آفرینش زمین و آسمان نیست بلکه به مراحل از آن را اشاره دارد.
از نظر ادبی نیز باید گفت «ثم» همه جا براى تأخير و ترتيب زمانى نيست (همان طورى كه در ادبيات عرب نظاير فراوان دارد)، لذا ممکن است در اينجا فقط براى تذكر و يادآورى نعمت هاى خدا باشد و نظرى به تقدم و تأخّر خلقت زمين يا آسمان ندارد.(2)
مطلب قابل توجه این که علوم تجربی، به تنهایی نمی تواند یقین به معنای اخص بیاورد، چرا که قوانین علوم تجربی، از طریق استقراء ناقص تعمیم می یابد و یا این که اطمینان می آورد، اما احتمال طرف مقابل را به صفر نمی رساند. بنابر این، علوم تجربی، یقین به معنای اخص (اطمینان به یک طرف و عدم احتمال طرف مقابل یعنی یقین مطابق با واقع) نمی آورد، و حتی طبق آخرین نظریات دانشمندان، قوانین علمی نداریم، بلکه نظریات مفید و کاربردی داریم. لذا با این که قرآن با نظریات علمی مشهور منافاتی ندارد، با این حال بسیاری از نظریات علمی، قطعیات علمی نیست و ممکن است در آینده تغییر کند.
مطلب آخر این که از مجموع آیات در باره خلقت آسمان و زمین، این نكته به دست آمده كه قبل از خلقت آسمان و زمین، توده ای از گازهای گسترده و عظیم وجود داشت (3)، و زمین و آسمان به هم متصل و چسبیده بودند (4)، و در اثر انفجارهای پی در پی از هم شكافته و كهكشان و منظومه و كرات دیگر به وجود آمد، و این با نظریه مشهور علمی، یعنی انفجار بزرگ، همخوانی دارد.

______________

  1. بقره، 29.
  2. ر.ک: مجمع البيان في تفسير القرآن، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏1، ص 173؛ تفسير نمونه، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏1، ص 164.
  3. فصلت، 9 و 11.
  4. انبیاء، 30.
موضوع قفل شده است