در اين تاپيك فقط احاديث شيعه در باب توسل طرح مي شود/ بحث شيعه و سني ممنوع!

تب‌های اولیه

27 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
در اين تاپيك فقط احاديث شيعه در باب توسل طرح مي شود/ بحث شيعه و سني ممنوع!

بسم الله الرحمن الرحيم

سلام خدمت بزرگواران.

راستش توي اينترنت كه گشت ميزنيم، احاديث اهل سنت پيرامون توسل رو بيشتر پيدا مي كنيم تا احاديث شيعه! و احاديث معتبر شيعه به شدت سخت پيدا ميشه و كمتر توجه شده.

لطفا احاديثي از شيعه كه در موضوع توسل هست رو در اين تاپيك جمع آوري كنيم كه منبعي بشه براي استفاده شيعيان كه در سرچ ها راحت تر پيدا كنن. البته احاديثي كه مستقيما معصوم رو خطاب قرار داده باشن، ظاهرا در اينترنت بيشتر مورد نياز هست.

تشكر از همراهي شما بزرگواران و اساتيد :Gol:

لطفا بحث بين شيعه و سني در اين تاپيك انجام نشه. به اندازه كافي تاپيك در اين موضوعات اختلافي هست كه مي توانيد اونجا مراجعه كنيد!

پس از فوت معاویه، یزید به ولید بن عقبه حاکم مدینه دستور مى ‏دهد تا از امام حسین(علیه السلام) بیعت بگیرد و یا سر آن حضرت را براى یزید بفرستد. این پیشنهاد بیعت بر امام بسیار ناگوار آمد، لذا آن حضرت به جدش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) متوسل شد و سه شب متوالی به زیارت قبر جدش مى‏ رود؛ شب سوم پس از چند رکعت نماز چنین مى‏ فرماید:

» اللهم ان هذا قبر نبیک محمد وأنا ابن بنت نبیک و قد حضرنی من الامر ما قد علمت اللهم انی احب المعروف و أنکر المنکر و انی أسئلک یا ذالجلال و الاکرام بحق هذا القبر و من فیه الا اخترت لی من أمری ماهو لک رضى و لرسولک رضى و للمؤمنین رضى

خدایا! این قبر پیامبرت محمد(صلی الله علیه و آله ) است و من پسر دختر پیامبرت هستم براى من مساله پدید آمده که خود آگاه هستى. خدایا من معروف را دوست داشته و منکر را ناپسند مى ‏دارم. از تو درخواست مى‏ کنم به حق این قبر و کسى که در آن جاى گرفته آنچه مورد پسند خود و رسول و مؤمنین است براى من اختیار فرمایى».

بحارالانوار؛ ج 97، ص 153.

.......................................................

هر كدوم از دوستان عزيز اگه حديثي سراغ داشتن، لطفا با منبع بفرماين

توسل حضرت علي به رسول خدا
.........
بخشي از خطبه 235 نهج البلاغه - بعد از فوت رسول خدا

بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی! اذْکُرْنَا عِنْدَ رَبِّکَ، وَ اجْعَلْنَا مِنْ بَالِکَ.

پدر و مادرم فدايت باد ما را در پيشگاه پروردگارت ياد کن و ما را هميشه به خاطر داشته باش.

توسل به قبر پيغمبر با سند صحيح

علیّ بن ابراهیم عن أبیه و محمد بن اسماعیل عن الفضل بن شاذان عن ابن أبی عمیر و صفوان بن یحیی عن معاویه بن عمار قال قال ابو عبد الله(: إِذَا فَرَغْتَ مِنَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله فَائْتِ الْمِنْبَرَ فَامْسَحْهُ بِيَدِكَ وَ خُذْ بِرُمَّانَتَيْهِ وَ هُمَا السُّفْلَاوَانِ وَ امْسَحْ عَيْنَيْكَ وَ وَجْهَكَ بِهِ فَإِنَّهُ يُقَالُ إِنَّهُ شِفَاءُ الْعَيْنِ وَ قُمْ عِنْدَهُ فَاحْمَدِ اللَّهَ وَ أَثْنِ عَلَيْهِ وَ سَلْ حَاجَتَكَ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَالَ مَا بَيْنَ مِنْبَرِي وَ بَيْتِي رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ وَ مِنْبَرِي عَلَى تُرْعَةٍ مِنْ تُرَعِ الْجَنَّةِ وَ التُّرْعَةُ هِيَ الْبَابُ الصَّغِيرُ ثُمَّ تَأْتِي مَقَامَ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله فَتُصَلِّي فِيهِ مَا بَدَا لَكَ فَإِذَا دَخَلْتَ الْمَسْجِدَ فَصَلِّ عَلَى النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله وَ إِذَا خَرَجْتَ فَاصْنَعْ مِثْلَ ذَلِكَ وَ أَكْثِرْ مِنَ الصَّلَاةِ فِي مَسْجِدِ الرَّسُولِ صلی الله علیه و آله
هرگاه از دعا نزد قبر پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم فارغ شدی کنار منبر آن حضرت بیا و دو رمانه [برآمدگی پایین منبر] آن را دست کشیده، بر چشمان و صورت خود بکش؛ چرا که آن شفای چشم است.
الکافی، ج 4، ص 553

َلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا دَخَلْتَ الْمَدِينَةَ فَاغْتَسِلْ قَبْلَ أَنْ تَدْخُلَهَا أَوْ حِينَ تَدْخُلُهَا ثُمَّ تَأْتِي قَبْرَ النَّبِيِّ ص ثُمَّ تَقُومُ فَتُسَلِّمُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص ثُمَّ تَقُومُ عِنْدَ الْأُسْطُوَانَةِ الْمُقَدَّمَةِ مِنْ جَانِبِ الْقَبْرِ الْأَيْمَنِ عِنْدَ رَأْسِ الْقَبْرِ عِنْدَ زَاوِيَةِ الْقَبْرِ وَ أَنْتَ مُسْتَقْبِلُ الْقِبْلَةِ وَ مَنْكِبُكَ الْأَيْسَرُ إِلَى جَانِبِ الْقَبْرِ وَ مَنْكِبُكَ الْأَيْمَنُ مِمَّا يَلِي الْمِنْبَرَ فَإِنَّهُ مَوْضِعُ رَأْسِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ تَقُولُ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ‏ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ رِسَالاتِ رَبِّكَ وَ نَصَحْتَ لِأُمَّتِكَ وَ جَاهَدْتَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ‏ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ أَدَّيْتَ الَّذِي عَلَيْكَ مِنَ الْحَقِّ- وَ أَنَّكَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنِينَ وَ غَلُظْتَ عَلَى الْكَافِرِينَ فَبَلَغَ اللَّهُ بِكَ أَفْضَلَ شَرَفِ مَحَلِّ الْمُكْرَمِينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اسْتَنْقَذَنَا بِكَ مِنَ الشِّرْكِ وَ الضَّلَالَةِ اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ صَلَوَاتِكَ وَ صَلَوَاتِ مَلَائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ وَ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ وَ أَنْبِيَائِكَ الْمُرْسَلِينَ وَ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ وَ مَنْ سَبَّحَ لَكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ وَ نَبِيِّكَ وَ أَمِينِكَ وَ نَجِيِّكَ وَ حَبِيبِكَ وَ صَفِيِّكَ وَ خَاصَّتِكَ وَ صَفْوَتِكَ وَ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ اللَّهُمَّ أَعْطِهِ الدَّرَجَةَ وَ الْوَسِيلَةَ مِنَ الْجَنَّةِ وَ ابْعَثْهُ مَقَاماً مَحْمُوداً يَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ اللَّهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ- وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً وَ إِنِّي أَتَيْتُ نَبِيَّكَ مُسْتَغْفِراً تَائِباً مِنْ ذُنُوبِي وَ إِنِّي أَتَوَجَّهُ بِكَ إِلَى اللَّهِ‏[/ رَبِّي وَ رَبِّكَ لِيَغْفِرَ لِي ذُنُوبِي وَ إِنْ كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَاجْعَلْ قَبْرَ النَّبِيِّ ص خَلْفَ كَتِفَيْكَ وَ اسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ وَ ارْفَعْ يَدَيْكَ وَ اسْأَلْ حَاجَتَكَ فَإِنَّكَ أَحْرَى أَنْ تُقْضَى إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
پدرم و محمد بن الحسن، از حسين بن حسن بن ابان، از حسين بن سعيد، از فضالة بن ايّوب و حسين از صفوان و ابن أبى عمير جميعا از معاوية بن عمّار، از حضرت ابى عبد اللّه عليه السّلام نقل كرده‏اند آن جناب فرمودند:
هنگامى كه به مدينه وارد شدى پيش از ورود يا وقتى اراده ورود كردى غسل كن و پس از آن نزد قبر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم برو و بر آن جناب سلام كن سپس نزديك ستونى كه از جانب راست قبر جلو قرار گرفته برو و بالاى سر قبر در حالى كه رو به قبله قرار گرفته‏اى و شانه چپ تو به جانب قبر و شانه راستت بطرف منبر مى‏باشد بايست كه آنجا مكان سر مبارك رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است و بگو: اشهد ان لا اله الّا اللّه وحده لا شريك له: شهادت مى‏دهم خدائى نيست مگر خداوند متعال كه تنها بوده و انباز و شريكى ندارد.
و أشهد انّ محمّدا عبده و رسوله: و شهادت مى‏دهم حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده و فرستاده او است.
و أشهد انّك رسول اللّه و أنّك محمد بن عبد اللّه: و شهادت مى‏دهم تو فرستاده خدا هستى و تو جناب محمّد بن عبد اللّه مى‏باشى.
و اشهد انّك قد بلغت رسالات ربّك: و شهادت مى‏دهم تو رساندى پيام‏هاى پروردگارت را.
و نصحت لامّتك: و امّت خود را پند و اندرز دادى.
وَ جاهَدَ فِي سَبِيلِ اللّهِ: و در راه خدا جهاد نمودى.
و عبدت اللّه حتّى أتاك اليقين: و پرستيدى حق تعالى را تا هنگامى كه موت تو را دريافت.
بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ: امّت خود را با حكمت و اندرزهاى پسنديده نصيحت نمودى.
و ادّيت الّذى عليك من الحق: و حقّى كه بر عهده داشتى اداء نمودى.
و انّك قد رأفت بالموءمنين و غلظت على الكافرين: و شهادت مى‏دهم كه نسبت به اهل ايمان رئوف و مهربان، و بر اهل كفر غليظ و خشن بودى.
فبلغ اللّه بك افضل شرف محلّ المكرّمين: پس خداوند رساند تو را به بالاترين مرتبه اهل اكرام.
الحمد للّه الّذى استنقذنا بك من الشرك و الضّلالة: حمد و ستايش مى‏كنيم خدائى را كه بوسيله تو ما را از شرك و گمراهى رهانيد. اللّهمّ اجعل صلواتك و صلوات ملائكتك المرقبين و عبادك الصّالحين و انبيائك المرسلين و اهل السّموات و الارضين و من سبّح لربّ العالمين من الاوّلين و الآخرين: خداوندا درود خود و فرشتگان مقرّبت و بندگان شايسته‏ات و پيامبران فرستاده‏ات و نيز درود اهل آسمان‏ها و زمين و موجودات قديم و جديدى كه پروردگار عالم را تسبيح و تنزيه نموده‏اند را قرار بده ... على محمّد عبدك و رسولك و نبيّك و امينك و نجيبك و حبيبك و صفيّك و صفوتك و خاصّتك و خيرتك من خلقك: بر حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه بنده و فرستاده و پيامبر و امين و نيكو نژاد و محبوب و خالص و برگزيده شده و اختصاص داده شده و انتخاب شده تو از ميان مخلوقاتت مى‏باشد.
اللّهم و اعطه الدّرجة و الوسيلة من الجنة و ابعثه مقاما محمودا يغبطه به الاوّلون و الآخرون: خداوندا مقام و منزلت در بهشت به آن حضرت اعطاء بفرما و بر انگيز آن جناب را در حالى كه مقام و درجه‏اى پسنديده داشته به طورى كه خلق اولين و آخرين غبطه آن را بخورند.
اللّهم انّك قلت وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاوءُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّهَ تَوّاباً رَحِيماً: خداوندا خودت در قرآن فرموده‏اى:
اگر گروه گنه‏كاران بواسطه گناه بر خود ستم كنند و سپس نزد تو آيند (اى پيامبر) پس بواسطه تو از خدا طلب آمرزش كنند و تو از خدا طلب مغفرت كنى البته خواهند ديد كه خداوند توبه ايشان را پذيرفته و به آنها ترحم مى‏نمايد.
و انّى اتيت نبيّك مستغفرا تائبا من ذنوبى: و من در حالى كه طلب آمرزش كرده و از گناهانم توبه مى‏كنم به پيامبرت پناهنده شده‏ام.
و انّى اتوجّه اليك بنبيّك نبىّ الرّحمة محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: و من به توسّط پيامبرت آن پيامبر رحمت يعنى حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به تو روى مى‏آورم.
يا محمد انّي اتوجّه الى اللّه ربّى و ربّك ليغفر لى ذنوبى: اى محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم من به خدا متوجه شده و روى مى‏آورم همان خداى من و تو تا گناهانم را ببخشد.
و اگر حاجت دارى قبر مطهّر را پشت سر قرار بده و رو به قبله بايست و دو دستت را بلند نما و سپس حاجتت را از خدا بخواه كه ان شاء اللّه مستجاب خواهد شد.

الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏4، ص: 551

آیا اهل بیت ع گفته اند که ما وسیله هستیم ؟ +سند
پاسخ به تمام شبهات شبکه کلمه از زمان تاسیس تاکنون در دوخط!!

شبکه های وهابی بارها برنامه می گذارند و سوالی را مطرح می کنند که:آیا شیعه می تواند از کتب خودشان مطلبی بیاورد که اهل بیت ع گفته باشند که ما وسیله ی تقرب به سوی خدا هستیم؟
در پاسخ به این وهابیون می گوییم:بله گفته اند
صحیفه سجادیه،کتابی است که وهابیون بارها در شبکه های خود اعلام کرده اند که:این کتابی توحیدی هست و تمام مطالب آن_که از امام زین العابدین علیه السلام _صادر شده است،مورد تایید هستند.حتی کار را به جایی رسانده ؛ آمده اند و گفته اند:شیعه نمی تواند حتی یکی از اعتقادات خود را از این کتاب ثابت کنند!!!
ما بوسیله دوخط از این کتاب،نه تنها پاسخ به این شبهه،بلکه پاسخ تمام شبهات وهابیت را می توانیم بدهیم.
امام سجاد علیه السلام،در دعای عرفه ی صحیفه سجادیه می فرماید:
رب صل على أطائب أهل بیته الذین اخترتهم لأمرک ، وجعلتهم خزنة علمک ، وحفظة دینک ، وخلفاءک فی أرضک ، وحججک على عبادک ، وطهرتهم من الرجس والدنس تطهیرا بإرادتک ، وجعلتهم الوسیلة إلیک
تمام سوالات وهابیون و پاسخ به انها بوسیله این دو خط:
شبهه:آیا شیعه در کتب خود مطلبی دارد که اهل بیت علیهم السلام برگزیدگان الهی هستند؟
پاسخ:بله الذین اخترتهم لأمرک...کسانی که آنها را برای امر خودت برگزیدی
شبهه:آیا اهل بیت ع،علم غیب دارند یا خودشان گفته اند که علم غیب دارند؟
پاسخ:بله وجعلتهم خزنة علمک...و انها را خازن علم خود قرار دادی
شبهه:آیا اهل بیت ع خلفای خدا هستند یا خودشان گفته اند که خلفای الهی هستند؟
پاسخ:بله وخلفاءک فی أرضک...و خلفای تو در زمین تو هستند
شبهه:حجتی بعد از پیامبران نداریم!
پاسخ: وحججک على عبادک...و حجت های خودت بر بندگانت هستند.
شبهه:اهل بیت ع،معصوم هستند؟یا خودشان گفته اند که معصوم هستیم؟
پاسخ:بله وطهرتهم من الرجس والدنس..و به خواستِ خود از هر گناه و آلودگی پاک کردی
شبهه:تطهیر اهل بیت،تشریعی است و نه تکوینی
پاسخ:نخیر امام سجاد می گوید:تکوینی است...تطهیرا بإرادتک
آیا اهل بیت ع گفته اند که ما وسیله تقرب به سوی خدا هستیم؟
پاسخ:بله وجعلتهم الوسیلة إلیک..و آنها را وسیله تقرب بندگان به سوی خودت قرار دادی.
تمام شبهات وهابیون بوسیله این دو خط از کتاب صحیفه سجادیه-که مورد تایید این آقایان هم هست-پاسخ داده شد.
کلیپ های آقای خدمتی-هاشمی-حیدری و ترشابی از فارسی زبانان و آقای عرعور،عثمان الخمیس و دمشقیه از عرب زبانان را ان شاءالله در آینده خواهیم گذاشت که گفته اند:تمام مطالب صحیفه سجادیه،توحید خالص هست.

فَاَسْئَلُكَ بِكَ وَ بِمُحَمَّدٍ وَ الِهِ - صَلَواتُكَ عَلَيْهِمْ - اَنْ لاتَرُدَّنى خآئِباً.
پس از تو به ذات مقدّست و به محمّد و آلش - كه درود تو بر آنان باد - درخواست مى ‏كنم كه مرا از اين درگاه نوميد نرانى.
صحيفخ سجاديه-- دعای طلب

(16) اللَّهُمَّ فَإِنِّى أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِالْمُحَمَّدِيَّةِ الرَّفِيعَةِ، وَ الْعَلَوِيَّةِ الْبَيْضَاءِ، وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِهِمَا أَنْ تُعِيذَنِى مِنْ شَرِّ كَذَا وَ كَذَا، فَإِنَّ ذَلِكَ لا يَضِيقُ عَلَيْكَ فِى وُجْدِكَ، وَ لا يَتَكَأَّدُكَ فِى قُدْرَتِكَ وَ أَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
16. خداوندا! به ملت محمدى(صلى الله عليه و آله و سلم)و طريقت علويه تقرب مى جويم، و بدين دو متوجه تو مى شوم كه مرا از شر چنين و چنان خود كه اين با توانايى تو دشوار نيست و بر تو سخت نباشد و تو بر هر چيز توانايى.

اين نقل در صحيفه سجاديه به اين صوررت از زبان مبارک امام سجاد عليه السلام نقل شده است:أسألك يا سيدي وليس مثلك شئ بكل دعوة دعاه بها نبي مرسل ،أو ملك مقرب ، أو مؤمن امتحنت قلبه بالإيمان ، واستجبت دعوته ، وأتوجه إليك بنبيك محمد نبي الرحمة ، وأقدمه بين يدي حوائجي ، يا رسول الله بأبي أنت وأمي وأهل بيت الطيبين ، إني أتوجه بك إلى ربك ، وأقدمك بين يدي حوائجي . يا رباه يا الله ، يا رباه يا الله ، إني أسألك بك فليس كمثلك شئ ، وأتوجه إليك بمحمد نبي الرحمة وبعترته الطيبين ، وأقدمهم بين يدي حوائجي أن تعتقني من النار ، وتكفيني وجميع المؤمنين والمؤمنات كل ما أهمنا من أمر الدنيا والآخرة ، وتدخلنا في رحمتك يا أرحم الراحمين ، وصلى الله على رسوله سيدنا محمد النبي وآله ، وسلم تسليما

الصحيفة السجادية .تحقيق : السيد محمد باقر الموحد الابطحي الإصفهاني، چاپ : الأولى، سال چاپ : 25 محرم الحرام 1411، ناشر : مؤسسة الإمام المهدي (ع) / مؤسسة الأنصاريان للطباعة والنشر - قم - ايران ص 258

للَّهُمَّ فَإِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِالْمُحَمَّدِيَّةِ الرَّفِيعَةِ، وَ الْعَلَوِيَّةِ الْبَيْضَاءِ، وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِهِمَا أَنْ تُعِيذَنِي مِنْ شَرِّ كَذَا وَ كَذَا، فَإِنَّ ذَلِكَ لَا يَضِيقُ عَلَيْكَ فِي وُجْدِكَ، وَ لَا يَتَكَأَّدُكَ فِي قُدْرَتِكَ وَ أَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ فَهَبْ لِي- يَا إِلَهِي- مِنْ رَحْمَتِكَ وَ دَوَامِ تَوْفِيقِكَ مَا أَتَّخِذُهُ سُلَّماً أَعْرُجُ بِهِ إِلَى رِضْوَانِكَ، وَ آمَنُ بِهِ مِنْ عِقَابِكَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
خداوندا !من با توسل به مقام بلند محمدي و موقعيّت در خشان علوي به تو تقرب مي جويم و به واسطه آن دو رو به سوي تو مي آورم. كه مرا از شرّ آنچه از آن به تو پناه آورده‏ام پناه دهى، كه بر آوردن اين نياز با وجود توانگريت تو را به تنگنا نيفكند و با وجود قدرتت به رنج نيندازد، كه تو بر هر كارى توانايى. اى خداوند من، به من ارزانى دار رحمت و دوام توفيق خود را تا آن را چون نردبامى گيرم و به مقام خشنوديت عروج كنم و از عذاب تو ايمنى گزينم. يا ارحم الراحمين.
الصحيفة السجادية (ابطحي) - الإمام زين العابدين (ع) - ص 358

«اللهم يا رب أنت عظمت حقنا أهل البيت فتوسلوا بنا كما أمرت و أملوا فضلك و رحمتك و توقعوا إحسانك و نعمتك فاسقهم سقيا نافعا عاما غير رائث و لا ضائر و ليكن ابتداء مطرهم بعد انصرافهم من مشهدهم هذا إلى منازلهم و مقارهم»
خدايا تو حق ما را بزرگ داشتي و مردم آن‌گونه که تو امر کرده‌اي به ما توسل جسته‌اند و به فضل و رحمت تو دل بسته‌اند و از تو احسان و نعمت‌هايت انتظار دارند؛ پس خدايا بر آن‌ها باران سودمند فراگير غير مضر بباران؛ و اول بارش نيز زماني باشد که مردم به خانه‌هايشان بر گشته باشند. پس از دعا ابرها در آسمان هويدا شد، امام(ع) فرمودند اين‌ها مربوط به منطقه شما نيست، مربوط به فلان منطقه است. اين اتفاق تا 10 بار افتاد در مرتبه يازدهم فرمودند اين ابرها مربوط به منطقه شماست، به منازلتان برويد. در اين هنگام باران باريد به طوري که تمام بيابان‌ها و چاله‌ها سيراب شد و مردم به آن حضرت مي‌گفتند: «هنيئا لولد رسول‌ا...(ص) كرامات ا... عز و جل؛ کرامات خداوند گواراي وجود فرزند پيامبر باد» (عيون‏أخبارالرضا(ع)، ج2، ص‌170)

امام صادق علیه السلام: شعار ما اهل بیت،یا محمد است+تصاویر

همان طور که می دانید وهابیون توسل را شرک می دانند.با اینکه قرآن و روایات فراوانی،جایز بودن این امر را می رساند
وقتی به وهابیون،روایات خودشان را نشان می دهی که عایشه و عمر و دیگر صحابه،به پیامبرص بعد از وفات ایشان،متوسل می شدند،برای فرار از پاسخ دادن به روایت توسل عایشه و دیگر اصحاب به قبر رسول الله ص،می گویند: ائمه اهل بیت علیهم السلام،یا الله می گفتند! شما چرا یا محمد و یا علی می گویید.؟این روایت،مشت محکمی است بر دهان وهابیون یاوه گو در این شبکه ها.
اصول کافی ج5 ص 47 روایت صد درصد صحیح
باب الشعار
1 - علی بن إبراهیم ، عن أبیه ، عن أحمد بن محمد بن أبی نصر ، عن معاویة بن عمار عن أبی عبد الله ( علیه السلام )
قال : شعارنا ( یا محمد یا محمد )
وشعارنا یوم بدر ( یا نصر الله اقترب اقترب ) وشعار المسلمین یوم أحد ( یا نصر الله اقترب ) ویوم بنی النضیر ( یا روح القدس ارح ) و یوم بنی قینقاع ( یا ربنا لا یغلبنک ) ویوم الطائف ( یا رضوان ) وشعار یوم حنین ( یا بنی عبد الله [ یا بنی عبد الله ] ) ویوم الأحزاب ( حم لا یبصرون ) ویوم بنی قریظة ( یا سلام أسلمهم ) ویوم المریسیع وهو یوم بنی المصطلق ( ألا إلى الله الأمر ) ) ویوم الحدیبیة ( ألا لعنة الله على الظالمین ) ویوم خیبر یوم القموص ( یا علی آتهم من عل ) ویوم الفتح ( نحن عباد الله حقا حقا ) ویوم تبوک ( یا أحد یا صمد ) ویوم بنی الملوح ( أمت أمت ) ویوم صفین ( یا نصر الله )
وشعار الحسین ( علیه السلام ) ( یا محمد ) وشعارنا ( یا محمد )

امام صادق علیه السلام می فرماید:شعار ما اهل بیت،: «یا محمّد! یا محمّد ! » است ، شعارمان در جنگ بدر: «اى یارى خدا، نزدیک شو، نزدیک شو ! » و شعار مسلمانان در جنگ اُحُد : «اى یارى خدا ، نزدیک شو ! » بود ... و شعار حسین علیه السلام در کربلا : «یا محمّد ! » بود . شعار ما اهل بیت نیز: «یا محمّد ! » است.
امام صادق علیه السلام در اول روایت، می فرماید:شعار ما اهل بیت،یا محمد،یا محمد است.و در آخر روایت، دوباره تاکید می کند و یک بار دیگر می فرماید:شعار ما یا محمد هست.



حضرت زهرا س و ايه 35

وَاحْمَدُوا الَّذى لِعَظمَتِهِ وَ نُورِهِ یَبْتَغى مَنْ فِى السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ، وَ نَحْنُ وَسیلَتُهُ فى خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّتُهُ فى غَیْبِهِ، وَ نَحْنُ وَرَثَةُ أَنـْبِیائِهِ.
خدایى را حمد و سپاس گویید که به خاطر عظمت و نورش، هر که در آسمانها و زمین است به سوى او وسیله مىجوید، و ما وسیله او در میان مخلوقاتش و خاصّان درگاه و جایگاه قدس او و حجّت غیبى و وارث پیامبرانش هستیم.

خدا و ايه 35 سوره مائده

حديثي از سلمان فارسي(رض)نقل شده كه مي ‌گويد :
(سَمِعْتُ مُحَمَّداً…اِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ يا عِبادِي اَو لَيْسَ مَنْ لَهُ اِلَيْكُمْ حَوائِجُ كِبار لا تَجُودُونَ بِها اِلاّ اَنْ يَحْتَمِلَ عَلَيْكُمْ بِأَحَبِّ الْخَلْقِ اِلَيْكُمْ تَقضونَها كرامهْْ لشفيعهم)؛
«از رسول خدا…شنيدم فرمود: خداوند عزّوجلّ مي ‌فرمايد: اي بندگان من!آيا چنين نيست كه چه بسا كسي با حاجت سنگين و بزرگي نزد شما بيايد و شما حاجت او را بر نياوريد،او كسي را كه نزد شما آبرومند است، آورده و نزد شما شفيع قرار مي‌دهد تا شما به حرمت آن شخص آبرومند و محترم حاجت او را برآوريد»؟
(اَو لَيْسَ)؛
آيا اين طور نيست؟حال كه چنين است پس:
(اَلا فَاعْلَمُوا اَنَّ اَكْرَمَ الْخَلْقِ عَلَيَّ وَ اَفْضَلَهُمْ لَدَيَّ مُحَمَّدٌ وَ اَخُوهُ عَلِيٌّ وَ مَنْ بَعْدَ هُما اَلاَئِمَّهُْْ الذِّينَهُم الْوَسايِلُ اِلَيَّ...)؛
بدانيد گرامي ‌ترين مخلوقات نزد من و بافضيلت ‌ترين و آبرومندترين آن‌ها پيش من، محمّد …و برادرش علي(ع) و ائمّه‌ي اطهار(علیهم السلام) هستند.اعلام مي ‌كنم: متوجّه باشيد هر كسي كه حاجتي مهم دارد و مي ‌خواهد نفعي ببرد و به حوائجي برسد يا بلا و مصيبتي بر او وارد شده و مي‌ خواهد دفع بلا كند پس بايد مرا بخواند به وسيله‌ي رسول من محمد…و علي(ع)و ائمّه‌ي طاهرين(علیهم السلام) من حاجت او را برمي ‌آورم به بهترين وجهي كه شما به خاطر آن شخص آبرومند، حاجت كسي را برمي‌آوريد.آنچه مي‌خواهد مي ‌دهم و آن بلا را دفع مي ‌كنم اگر از اين راه وارد شود.

جالب اين است که جناب بغدادي در کتاب بلاغات النساء ، ص280 از قول حضرت زهرا سلام الله عليها نقل مي کند که در واپسين روز رحلت نبي مکرم که در مسجد خطبه خواند ، اين عبارت را خواند :
واحمدوا الله الذي لعظمته ونوره يبتغي من في السماوات والأرض إليه الوسيلة ، ونحن وسيلته في خلقه ، ونحن خاصته ، ومحل قدسه ، ونحن محبته في غيبه ، ونحن ورثة أنبيائه .
خدا را سپاس مي گويم که به عظمت و نور او تمام آن چه در آسمانها و زمين هستند تقرب مي جويند . ما اهل بيت وسيله و واسطه خدا در زمين هستيم .
السقيفة وفدك - الجوهري - ص 100 – 101 و شرح نهج البلاغة - ابن أبي الحديد - ج 16 - ص 211 – 212 و البرهان في تفسير القرآن للبحراني : ج 2 ص 292 و الخصائص الكبرى للسيوطي : ج 2 ص 225 - 226 ( ب اختصاصه ( صلى الله عليه وآله ) بالكوثر والوسيلة ) .

توسل به قبر امام رضا ع

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:«ستدفن بضعه منی بخراسان ما زارها مکروب الا نفس الله کربته ولا مذنب الا غفر الله ذنوبه
پاره تن من در خراسان دفن خواهد شد، هیچ گرفتار و گنه کاری اورا زیارت نکند جز این که خداوند گرفتاری او را برطرف سازد وگناهانش را ببخشاید.
عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 257.

روى العلامة ابن شهر آشوب (قدس سره) عن علي (عليه السلام) انه قال : انا الوسيلة
ابن شهر آشوب از امام علی(ع) نقل می کند که حضرت در ذیل آیه «وابتغوا الیه الوسیلة» فرمود: «انا وسیلته، من وسیله خدا هستم
طباطبایی، علامه محمدحسین، المیزان، ج 4، ص 262؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج2، ص273.

از حضرت علی بن موسی الرضا (ع) چنین نقل شده است:
«قال رسول الله: الائمة من ولد الحسین من اطاعهم فقد اطاع الله و من عصاهم فقد عصا الله هم عروة الوثقی وهم الوسیلة الی الله
امامان از فرزندان حسین اند. هرکس از آنان اطاعت کند، از خدا اطاعت کرده است و هر کس از آنان سرپیچی کند، همانا خدا را نافرمانی کرده است. آنان دستگیره محکم و وسیله به سوی خدایند.»
شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا، ج1، ص62؛ فیض کاشانی، تفسیرالصافی، ج2،ص22.

در امالی شیخ طوسی به نقل از محمدبن مثنی آمده است: من از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: «نحن السبب بینکم و بین الله عزوجل
شیخ طوسی، الامالی، ص157؛ مجلسی، علامه محمدباقر، بحارالانوار، ج 23، ص 101؛ حلی حسن بن سلیمان، المحتضر، ص92.

ما در قران ایه ای داریم :
ولله الأسماء الحسنى فادعوه بها
ایه 180سوره اعراف
که دعا یعنی خواندن که ایاتی را که در مورد بت پرست ها هستند عده ای برای ترجمه دعا به جای پرستش از لفظ خواندن استفاده می کنند خوب این جا رو هم بگیرید بخوانید
خوب ما روایت داریم ائمه اسما حسنی هستند هستند
4 - الحسين بن محمد الأشعري ومحمد بن يحيى جميعا ، عن أحمد بن إسحاق ، عن سعدان بن مسلم ، عن معاوية بن عمار عن أبي عبد الله عليه السلام في قول الله عز وجل : " ولله الأسماء الحسنى فادعوه بها " قال : نحن والله الأسماء الحسنى ( 1 ) التي لا يقبل الله من العباد عملا إلا بمعرفتنا .
به خدا قسم ما اسماء حسنی هستیم .

کتاب اصول کافی ج1ص143

خوب اگر این ایه و این روایت را کنار هم قرار بدهی کاملا درست در میاد که توسل و یا علی و یا حسین و... هیچ عیبی ندارد

سيد عباس;572286 نوشت:
توسل به قبر پيغمبر با سند صحيح

علیّ بن ابراهیم عن أبیه و محمد بن اسماعیل عن الفضل بن شاذان عن ابن أبی عمیر و صفوان بن یحیی عن معاویه بن عمار


سيد عباس;572289 نوشت:
- علی بن إبراهیم ، عن أبیه ، عن أحمد بن محمد بن أبی نصر ، عن معاویة بن عمار عن أبی عبد الله ( علیه السلام )
قال : شعارنا ( یا محمد یا محمد )

سيد عباس;572293 نوشت:
الحسين بن محمد الأشعري ومحمد بن يحيى جميعا ، عن أحمد بن إسحاق ، عن سعدان بن مسلم ، عن معاوية بن عمار عن أبي عبد الله عليه السلام في قول الله عز وجل : " ولله الأسماء الحسنى فادعوه بها " قال : نحن والله الأسماء الحسنى ( 1 ) التي لا يقبل الله من العباد عملا إلا بمعرفتنا .
به خدا قسم ما اسماء حسنی هستیم .

سلام دوست عزیز، این احادیثی که نقل قول شدند همه با ضعف سند همراه است و مشکل سندی ان معاویه بن عمار بن ابی معاویه است که توسط علمای رجال به شدت تضعیف شده و در هر سه حدیثی که اوردم موجود است ! لذا نمیشود به آن اعتنا کرد و صحیح نیست...

در حدیث اول راوی دیگر ان یعنی ابن ابی عمیر به نام پدرش ذکر شده و مجهول است و در رجال یافت نشد !
و در حدیث سوم علاوه بر
معاویه بن عمار است که ذکرش گذشت دوم نفر اول این حدیث یعنی جناب الحسین بن محمد الاشعری در کتب رجال یافت نشد اگر شما رجال میدانید لطفا متن وثاقت ایشان را از کتب رجال بیاورید ممنون میشوم و اما محمد بن یحیی 7 تا داریم !! در این حدیث اصلا مشخص نکرده کدوم یکی از این ها هست چون بعض ان ها ثقه و بعضی ضعیف هستند ! حال که ذکر نشده و مشخص نکرده پس نمیتوان اعتماد کرد به این راوی...

لطفا برای تایید توسل احادیثی بیاورید که اولا سند داشته باشند یعنی سلسله راویانش موجود باشد و دوما صحیح باشد.. ممنون

SeYEd MohAMad;572997 نوشت:
سلام دوست عزیز،

عليكم سلام

SeYEd MohAMad;572997 نوشت:
این احادیثی که نقل قول شدند همه با ضعف سند همراه است و مشکل سندی ان معاویه بن عمار بن ابی معاویه است که توسط علمای رجال به شدت تضعیف شده و در هر سه حدیثی که اوردم موجود است ! لذا نمیشود به آن اعتنا کرد و صحیح نیست.


خداوكيلي هر چه قدر خواستم جلوي خنده خودم را بگيرم نتوانستم :khaneh:

جديدا وهابيون براي دفاع از خودشان كارشان به جايي رسيده است كه در مورد اصحاب اجماع شيعه ان هم كسي كه امام معصوم در تشيع جنازه ان شركت كرده را مي گويند به اجماع اين راوي داراي ضعف است برادر گرامي اين سخن شما من را ياد ابوهريره اي انداخت كه در مورد نقل اقوال خود مي گفت ويقول الابن أطعمني إلى من تدعني من سخنان خود را از جيبم بيرون مي اورم

رجال‏الكشي /ص‏388 : محمد بن الوليد قال حضرت جنازة معاوية بن عمار و يونس بن يعقوب حاضر فصلى بأصحابنا و أذن و أقام هذا

رجال‏النجاشي /ص‏411 : كان وجها في أصحابنا و مقدما كبير الشأن عظيم المحل ثقة و كان أبوه عمار ثقة في العامة وجها
الخلاصةللحلي /ص‏166 : كان وجها في أصحابنا و متقدما كبير الشأن عظيم المحل ثقة و كان أبوه عمار ثقة في العامة وجها

دوست گرامي معاويه بن عمار حتي در نزد عامه هم ثقه است جه برسد شيعه

مطلب بعدي اين است روايات در باب توسل به حد استفاضه و تواتر رسيده است لذا اين جهل حديثي شخص را ثابت مي كند كه بگويد روايات ضعيف و قابل استناد نيست

و از همه جالب تر اينجاست كه سه روايت مذكور از رواياتي مي باشد كه سلسله الذهب هست و راويان ان يا اصحاب اجماع هستند و يا امامي ثقه كه البته از منظر وهابيون ضعيف است :khaneh:

البته حق داريد اگر ضعيف نكنيد چه بكنيد :khaneh:



SeYEd MohAMad;572997 نوشت:
در حدیث اول راوی دیگر ان یعنی ابن ابی عمیر به نام پدرش ذکر شده و مجهول است و در رجال یافت نشد !

بزگوار واقعا من در حيران هستم كه اين سخنان طنز اميز خود را از كجا مسئلت نموده ايد زيرا ابن ابي عمير علاوه بر اين كه اصحاب اجماع هست بلكه صاحب 11 هزار حديث در كتب اربعه را به خود اختصاص داده است چگونه مي شود يك راوي كه از اصحاب اجماع باشد و كبار محدثين شيعه از او روايت نقل نمايد در حالي كه ان راوي ضعيف باشد؟ مضاف بر اينكه برادر گرامي ما پي برديم كه شما در علم رجال خيلي باهوش هستيد مي دانيد چرا؟ :khaneh: چون روايت اولي دو طريق دارد كه يكي ابي عمير و ديكري صفيان بن يحيي است حال چگونه اين روايت با توجه به اينكه دو طريق صحيح دارد شما مي گويد ضعيف است؟

رجال‏النجاشي /ص‏327 : جليل القدر عظيم المنزلة فينا و عند المخالفين الجاحظ يحكي عنه في كتبه و قد ذكره في المفاخرة بين العدنانية و القحطانية و قال في البيان و التبيين حدثني إبراهيم بن داحة عن ابن أبي عمير و كان وجها من وجوه الرافضة
فهرست‏الطوسي /ص‏405 : كان من أوثق الناس عند الخاصة و العامة و أنسكهم نسكا و أورعهم و أعبدهم و قد ذكره الجاحظ في كتابه في فخر قحطان على عدنان بهذه الصفة التي وصفناه و ذكر أنه كان أوحد واحد أهل زمانه في الأشياء كلها
الخلاصةللحلي /ص‏141 : كان جليل القدر عظيم المنزلة عندنا و عند المخالفين

قشنگ سخن علامه حلي را بخوان كه علامه اعلي الله مقامه فرمودند ايشان در نزد ما و مخالفين ما يعني عامه بسيار شان و منزلت بزرگي دارد

گويا شما از كبار رجاليون ما هم بيشتر مي فهميد ، ببخشيد ميشه بفرمايد كتاب رجالي شما چه هست مفتي اعظم؟

SeYEd MohAMad;572997 نوشت:
جناب الحسین بن محمد الاشعری در کتب رجال یافت نشد

يا توجه به يد طولايي كه حضرت عالي در رجال داريد يقينان مشخص است كه در مورد اين بزگوار هم مطلبي يافت نكرديد زيرا وقتي شما اصحاب اجماع را تضعيف مي كنيد از تفحص ديگران در معاجم شيعه هيچ انتظاري نيست :khaneh:

اين هم ترجمه ايشان

اسم : الحسين بن محمد بن عامر
تقويم : إمامي،ثقة
طبقة :
لقب : الأشعري(جخ،جش) القمي(جش)
كنية : أبوعبدالله(جش)

رجال‏النجاشي /ص‏66 : ثقة
الخلاصةللحلي /ص‏52 : ثقة

SeYEd MohAMad;572997 نوشت:
اگر شما رجال میدانید لطفا متن وثاقت ایشان را از کتب رجال بیاورید

اميدوارم به خوبي ملتفت شده باشيد كه ايشان هم مورد توثيق ائمه رجالي شيعه نيز شده اند

SeYEd MohAMad;572997 نوشت:
محمد بن یحیی

باز هم عدم بضاعت رجالي شما در اين مسئله نمايان شد زيرا روايت مذكور به دو طريف حسين اشعري و محمد بن يحيي امده است يعني وقتي ثابت شود يكي از ان دو ثقه هستند روايت صحيح است چه برسد به اينكه هر دو ثقه هستند

اسم : محمد بن يحيى العطار
تقويم : إمامي،ثقةجليل‏
طبقة :
لقب : العطار(جش،جخ) القمي(جش) قمي(جخ)
كنية : أبوجعفر(جش)

رجال‏النجاشي /ص‏353 : شيخ أصحابنا في زمانه ثقة عين
الخلاصةللحلي /ص‏157 : شيخ من أصحابنا في زمانه ثقة عين

SeYEd MohAMad;572997 نوشت:
لطفا برای تایید توسل احادیثی بیاورید که اولا سند داشته باشند یعنی سلسله راویانش موجود باشد و دوما صحیح باشد.. ممنون

شما هنوز نمي دانيد سند به چه معنا است زيرا اگر مي دانستيد هيچ وقت اين را محل اشكال خود قرار نمي داديد زيرا رواياتي كه ما اوزده ايم همه سند دارد انوقت چگونه مدعي هستيد روايات ما سند ندارد؟

دوم با تشكر از زحمات شما عالم رجالي كه ما را در تصحيح روايات حمايت و ياري نموديد و مختصات رجالي خود را بر همگان نمايان كرديد

لازم به تذكر است كه علامه بزگوار محمد باقر مجلسي در مراه العقول خود كه شرح بر كافي هست روايات را تصحيح سندي نيز نموده است

وقتي شما متواتر ضعيف داشته باشيد انتظاري نيست كه روايات متواتر ما را هم تضعيف نماييد

عزیزان معاویه بن عمار 964 روایت در کتب اربعه داره !!

معجم رجال الوسائل شماره 6061 ص 475

نمی دونم این باعث توثیق عام میشه یا خیر :khandeh!:

الحسین بن محمد الاشعری یا الحسین بن محمد بن عامر الاشعری شیخ ثقه الاسلام کلینی است برادر من!!!و ثقه و 73 روایت هم دار!!

معجم رجال الوسائل ص164

اگر مجهول باشد باز هم طبق علم رجال نمیشه گفت حدیث ضعیفه چون علم رجال و درایه فقط این نیست که ببینی فقط کدوم راوی کی گفته ضعیف کی گفته قوی :ok:

سيد عباس;573067 نوشت:
خداوكيلي هر چه قدر خواستم جلوي خنده خودم را بگيرم نتوانستم

جديدا وهابيون براي دفاع از خودشان كارشان به جايي رسيده است كه در مورد اصحاب اجماع شيعه ان هم كسي كه امام معصوم در تشيع جنازه ان شركت كرده را مي گويند به اجماع اين راوي داراي ضعف است برادر گرامي اين سخن شما من را ياد ابوهريره اي انداخت كه در مورد نقل اقوال خود مي گفت ويقول الابن أطعمني إلى من تدعني من سخنان خود را از جيبم بيرون مي اورم

رجال‏الكشي /ص‏388 : محمد بن الوليد قال حضرت جنازة معاوية بن عمار و يونس بن يعقوب حاضر فصلى بأصحابنا و أذن و أقام هذا

رجال‏النجاشي /ص‏411 : كان وجها في أصحابنا و مقدما كبير الشأن عظيم المحل ثقة و كان أبوه عمار ثقة في العامة وجها
الخلاصةللحلي /ص‏166 : كان وجها في أصحابنا و متقدما كبير الشأن عظيم المحل ثقة و كان أبوه عمار ثقة في العامة وجها

دوست گرامي معاويه بن عمار حتي در نزد عامه هم ثقه است جه برسد شيعه

مطلب بعدي اين است روايات در باب توسل به حد استفاضه و تواتر رسيده است لذا اين جهل حديثي شخص را ثابت مي كند كه بگويد روايات ضعيف و قابل استناد نيست

و از همه جالب تر اينجاست كه سه روايت مذكور از رواياتي مي باشد كه سلسله الذهب هست و راويان ان يا اصحاب اجماع هستند و يا امامي ثقه كه البته از منظر وهابيون ضعيف است

البته حق داريد اگر ضعيف نكنيد چه بكنيد

تو علم غیب داری میگی من وهابی ام؟
همین علامه حلی که میگی ببین چی گفته راجب این شخص :
لم يكن معاوية بن عمار عند أصحابنا بمستقيم، كان ضعيف العقل، مأمونا في حديثه

كونهم الأسماء الحسنى قال تعالى : * ( ولله الأسماء الحسنى فادعوه بها ) * ( 1 ) . قال أبو عبد الله الصادق ( عليه السلام ) : " نحن والله الأسماء الحسنى التي لا يقبل الله من العباد عملا إلا بمعرفتنا " . رواه الكليني بسند حسن ( 2 ) .
الولایه التکوینیه لآل محمد ص ص147

در ضمن احادیث فراوانی در این باب وجود دارد :

قال ( عليه السلام ) : فادعوه بها " ( 2 )
. وقريب منه عن الإمام الباقر ( عليه السلام ) ( 3 )
. وقال أمير المؤمنين ( عليه السلام ) : " اني لأعرف بطرق السماوات من طرق الأرض ، نحن الاسم المخزون المكنون ونحن الأسماء الحسنى التي إذا سئل الله عز وجل بها أجاب ، نحن الأسماء المكتوبة على العرش ولأجلنا خلق الله عز وجل السماء والأرض والعرش والكرسي ، والجنة والنار ، ومنا تعلمت الملائكة التسبيح والتقديس والتوحيد والتهليل والتكبير ، ونحن الكلمات التي تلقاها آدم من ربه فتاب عليه "
( 4 ) . وقال عليه السلام : " أنا الأسماء الحسنى " ( 1 ) .
وأخرج المفيد عن الإمام الرضا ( عليه السلام ) قوله : " إذا نزلت بكم شديدة فاستعينوا بنا على الله عز وجل وهو قوله * ( ولله الأسماء الحسنى فادعوه بها ) * " ( 2 ) .

منابع مصادر به ترتیب :
2 - تفسير العياشي : 2 / 42 ح 119 ، والبرهان : 2 / 52 .
3 - البحار : 25 / 4 ح 7 .
4 - البحار : 27 / 38 ح 5 .
1 - شرح دعاء الجوشن : 576
2 - الاختصاص : 252 .

پس یکی نیست که بگیید ضعیفه

SeYEd MohAMad;573096 نوشت:
لم يكن معاوية بن عمار عند أصحابنا بمستقيم، كان ضعيف العقل، مأمونا في حديثه

علامه قدس سره عقيده خود را بيان نمي كند بلكه مي گويد نزد اصحاب ما مضاف بر اينكه با توجه به توثيقات موجود اين مطلب قابل احتجاج نمي باشد زيرا توثيقات مذكور وثاقت و صداقت ايشان را ثابت مي كند با توجه به اينكه ثابت شده است معصوم در تشيع جنازه او شركت كرده است لذا اين مطلب در تضعيف او جايگاهي ندارد

سید عباس جان ظاهرا شرو ور بوده است که شده است شروور

البته یادمان نمی رود چه کسی به پیامبر ص گفت شرو ور نگو !!

برادران حقیر مخاطبم کسی نیست بد برداشت نکنید

ammarshia;573168 نوشت:
البته یادمان نمی رود چه کسی به پیامبر ص گفت شرو ور نگو !!

تا انجايي هم كه ما ياد داريم عايشه هم به ابوهريره گفت شرور نگو ابوهريره هم گفت تو برو ماتيكتو بزن

با سلام

دوستان جسارتا بحث شیعه و سنی در این تاپیک مطرح نکنید (در خواست صاحب تاپیک هست)

سيد عباس;573234 نوشت:
تا انجايي هم كه ما ياد داريم عايشه هم به ابوهريره گفت شرور نگو ابوهريره هم گفت تو برو ماتيكتو بزن

خخخخخخ

سید جان متعدد بوده است
خلیفه دوم به پیامبر گفت شرو ور نگو

وهابیت به پیامبر گفتند شرو ور نگو تو علم غیب نداری !

قضیه ی سگ های حواب گفتند بابا پیامبر ص یک هذیانی گفته ما چی کارش داریم

و....شرو ور های متعدد طول تاریخ که قابل شمارش نیستند:khaneh:

علی مع الحق;573246 نوشت:
دوستان جسارتا بحث شیعه و سنی در این تاپیک مطرح نکنید (در خواست صاحب تاپیک هست)

سلام حالت چونه پهلوان خاصي؟ به زبان كردي تلفظ شود

خاري خسي داداش؟ به زبان مازني قران شود

چشم بلا ميسر تي جانره بميرم، حتما انجام وظيفه كونم نوكر نيم بلاميسر؟ فداييي داري به زبان رشتي واگويه شود

ammarshia;573303 نوشت:
و....شرو ور های متعدد طول تاریخ که قابل شمارش نیستند

روضه زياده اما اهل روضه اينجا زياد نيست مي ترسم روضه بخوانم بعضي برنتابند انوقتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت خالدين فيها كنند ايدي ما را

دادا نزار برايت اززززززززززززززززززززززز همون جاهايي بگويم كه هميشه مي گويم بي خيالللللللللللللللللل :khaneh:

زنده شدن جوان انصارى با توسل به پيامبر (ص)

يكى از جوانان انصار مادر پير و كورى داشت. اين جوان مريض شد.

پيامبر- صلّى اللَّه عليه و آله- به عيادتش رفت، و جوان مرد.

مادرش گفت: خدايا! من به اميد اينكه در هر مصيبتى ياری ‏ام كنى به سوى تو و پيامبرت، هجرت نمودم، اين مصيبت را بر من تحميل نكن!

انس مى‏گويد: پارچه را از صورتش برداشتيم ، دیدیم دوباره زنده شد و با ما سخن گفت‏[1].


[/HR][1] بحار: 18/ 9، حديث 13.

توسل فطرس به امام حسين (ع)

وقتى كه امام حسين- عليه السّلام- متولد شد، خداوند سبحان، به جبرئيل دستور داد تا با گروهى از ملائكه، نزد پيامبر- صلّى اللَّه عليه و آله- رفته و به او تبريك و تهنيت بگويند. وقتى كه پايين آمدند، از جزيره‏اى عبور كردند كه در آن ملكى به نام فطرس بود. خداوند او را دنبال كارى ارسال داشت ولى او سستى نمود، پس بالش شكست و در آن جزيره، رها شد. پس در آنجا هفتصد سال خدا را عبادت نمود.

فطرس خطاب به جبرئيل گفت: به كجا مى‏روى؟

جبرئيل گفت: به سوى محمّد- صلّى اللَّه عليه و آله- فطرس گفت: مرا نيز همراه خود به سوى او ببريد، شايد برايم دعا كند.

وقتى كه جبرئيل خدمت پيامبر رسيد و شرح حال فطرس را گفت، حضرت فرمود: به فطرس بگو: بال شكسته‏اش را به اين طفل بمالد. در آن هنگام فطرس خود را به گهواره امام حسين- عليه السّلام- ماليد و شفا يافت. سپس با جبرئيل به آسمان پرواز كرد و از آن به بعد، به او آزادشده حسين- عليه السّلام- لقب دادند[1].


[/HR][1] ) بحار: 26/ 340، حديث 10.