جمع بندی علت حرام بودن ازدواج با محارم

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علت حرام بودن ازدواج با محارم

باسلام
چراازدواج بامحارم حرام است!؟
مگرغیرازاین است که حضرت ادم
دختران خودرابه ازدواج پسران خوددراورد؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مشکور

احمد;569924 نوشت:
باسلام
چراازدواج بامحارم حرام است!؟

سلام و ادب

در پاسخ به این بخش سؤالتان گفتنی است:

به یقین خداوند حکیم برای همه احکام و دستورات دین، مصالحی را در نظر داشته و این حکم نیز مستثنای از آن نیست. بی شک، دلیل اصلی این حکم، آیه 23 سوره نساء است. بعبارتی ما وظیفه داریم تعبداً به فرمان خدای متعال برای رسیدن به کمال و سعادت، جامه عمل بپوشیم. خداوند در این کریمه می‌فرماید: «مادران، دختران، خواهران، عمه‏‌ها، خاله‌‏ها، دختران برادران، دختران خواهران، زنانى که شما را شیر داده‌‏اند، خواهران شیری و مادران زنانتان بر شما حرام شده‏ اند. و دختران زنانتان که در کنار شما هستند، هر گاه با آن زنان هم‌بستر شده‌‏اید بر شما حرام شده‌‏اند. ولى اگر هم‌بستر نشده‌‏اید، گناهى مرتکب نشده‌‏اید. و نیز همسران پسرانتان که از صلب شمایند (نه پسرخوانده‏ ها). و جمع کردن میان دو خواهر مگر آنچه گذشته است. خداوند آمرزنده و مهربان است».(1)

بر اساس این آیه خداوند بر مردان، ازدواج با مادر، خواهر، عمه، خاله، دختر خواهر، دختر برادر و... را حرام نموده است. هر چند حکمت اصلى این حکم براى ما روشن نیست، ولى مفسران در ذیل این آیه شریف به برخى حکمت‌‌هاى آن اشاره کرده‌‌اند، مانند:

1. همه انسان‌ها به طور طبیعى از ازدواج با محارم تنفر دارند؛ به همین دلیل همه اقوام و ملل (جز افراد کمى) ازدواج با محارم را ممنوع مى‌دانند.
2. در میان محارم معمولاً جاذبه و کشش جنسى وجود ندارد؛ زیرا محارم اغلب با هم بزرگ مى‌شوند و براى یکدیگر فرد عادى و معمولى هستند، در حالى‌که یکى از شرایط استحکام پیوند زناشویى، جاذبه جنسى است؛ بنابراین، اگر ازدواج در میان محارم صورت گیرد ناپایدار و سست خواهد بود.
3. از جهت علمى ثابت شده است كه از ازدواج هم خون با يك ديگر، بيمارى هاى نهفته و ارثى را آشكار و تشديد مى كند.
4. ازدواج با غیر محارم، عامل گسترش ارتباطات اجتماعی است. به عبارت دیگر، روابط اجتماعی با ازدواج برون خانوادگی تقویت شده و انسان‌‌ها در محدوده چهاردیواری خانه‌های خود باقی نخواهند ماند.(2)

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی______________________________________________
1. نساء، 23.
2. ر. ک: مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 3، ص 327 ـ 328، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 ش ؛ تفسير نور، محسن قرائتى، ج 2، ص 265، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن.

احمد;569924 نوشت:
مگرغیرازاین است که حضرت ادم
دختران خودرابه ازدواج پسران خوددراورد؟

سلام مجدد :Gol:

در پاسخ به بخش دوم سؤال، لازم بذکر است:

در مورد كيفيت ازدواج فرزندان آدم و حوا چند قول وجود دارد:

1. با توجه به علم باستان شناسي و با توجه به مكالمه فرشتگان با خدا،(1) فهميده مي شود كه قبل از حضرت آدم انسان هايي شبيه به حضرت آدم زندگي مي كرده اند. ممكن است فرزندان آدم و حوا با افرادي از انسان نماهاي پيشين ازدواج كرده باشند. اين نظريه هيچ تأييدي از قرآن و روايات ندارد.

2. خداوند براي فرزندان آدم همسراني از حوريان يا جنيان فرستاد: اين نظر گرچه در روايات مؤيداتي دارد، ولي با ظاهر قرآن و اعتبار عقل مخالف است؛ زيرا حور و جنيان از جنس آدميان نيستند و نمي توانند از آدميان فرزند بزايند.(2)

3. فرزندان آدم خواهر و برادر با هم ازدواج كرده اند: خداوند مى‏ فرمايد:« وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً وَ نِساءً ؛ (3) از آن دو ( آدم و حوا ) مردان و زنان فراوانى در روى زمين منتشر ساخت». ظاهر آيه مى‏ گويد كه نسل بشر فقط به وسيله اين دو تن به وجود آمده است. اگر غير از اين دو در بقاى نسل او دخالت داشتند، بايد مي فرمود: «وبث منهما و من غيرهما: به وسيله اين دو و غير آنان...».

در اين فرض مشكل ازدواج محارم هم پيش نمي آيد. زيرا اين حكم و حرمت آن شرعي و قراردادي است نه امري حقيقي، تکوینی و غير قابل تغيير؛ بنابراين، تا زماني كه حرمت آن از جانب خداوند ابلاغ نشده باشد، انجام آن ممنوع نيست و در آن زمان نيز اين حرمت هنوز از جانب خدا اعلام نشده بود.

امام سجاد (ع) به مردي قريشى جريان ازدواج هابيل را با "بلوزا" خواهر همزاد (دوقلو) قابيل و ازدواج قابيل را با "قليما" خواهر همزاد هابيل شرح مى‏ داد؛ آن مرد گفت: آيا آنان خواهران خود را حامله كردند؟ اين كه عمل مجوسيان است؟ حضرت(ع) فرمود: اين مطلب را انكار مكن؛ زيرا جواز اين كار، در آن روز و حرمتش در امروز هر دو حكم خدا است. مگر خدا همسر آدم را از جنس خودش نيافريد و بعد او را بر وي حلال نكرد؟ اگر عمل مجوسيان، در ازدواج محارم محكوم است، چون با وجود نهي و حرمت الهی، اين كار را مي كنند. (4)

علامه طباطبايى در اینباره مى‏ فرمايد: حكم ازدواج، يك حكم تشريعى و تابع مصالح و مفاسد است. حكم تكوينى نيست كه قابل تغيير نباشد. از اين ‏رو، ممكن است كه در ابتداى خلقت به جهت ضرورت بقاى نسل در جامعه محدود آن روز كه فقط دو برادر و دو خواهر بودند، از جانب خدا حرام نگردد. بعد كه ضرورت برطرف شد، حكم حرمت بيايد؛ به جهت اين كه ادامه جواز ازدواج، با توجه به گسترش نسل و ازدياد برادران و خواهران، موجب اشاعه فحشا و از بين رفتن غريزه عفت مي گردد. افزون بر اين، نمى‏ توان گفت فطرت با اين ازدواج مخالف است؛ زيرا متمايل نبودن طبع، نه از آن جهت است كه ذاتاً از آن تنفر دارد، بلكه به جهت آن است كه اين را موجب اشاعه فحشا و اعمال زشت و از بين رفتن غريزه عفت مى‏ داند. شاهد بر اين مطلب ( قبيح ذاتي نبودن اين عمل ) آن است كه ازدواج خواهر و برادر براى مدتى طولانى در بين مجوس شايع بوده است. (5)

نتيجه اين كه: احكام، وضعي و قرار دادي اند كه حكم و قرارداد آن به دست خدا است. اصل در احكام، جواز است؛ مگر اين كه خدا نهي كند. تا نهي نيامده باشد، جواز ابتدايي باقي است. دلیل این مطلب اینکه، بسياري از اعمال در شرايع قبلي حرام يا حلال بوده اند كه در شريعت بعدي تغيير نموده اند.

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی___________________________________________
1. بقره (2) آيه 30.
2. علامه طباطبايى، سيد محمد حسين، ترجمه تفسير الميزان، سيدمحمد باقر موسوي همداني، جامعه مدرسين، قم، 1374ه.ش، ج 4، ص 230.
3. نساء (4)، آيه 1.
4. ترجمه الميزان، همان، ج 4، ص 232.
5. همان، ص 229-230.

مشکور;570800 نوشت:
[=113]
سلام مجدد :Gol:
...».

در اين فرض مشكل ازدواج محارم هم پيش نمي آيد. زيرا اين حكم و حرمت آن شرعي و قراردادي است نه امري حقيقي، تکوینی و غير قابل تغيير؛ بنابراين، تا زماني كه حرمت آن از جانب خداوند ابلاغ نشده باشد، انجام آن ممنوع نيست و در آن زمان نيز اين حرمت هنوز از جانب خدا اعلام نشده بود.

)

علامه طباطبايى در اینباره مى‏ فرمايد: حكم ازدواج، يك حكم تشريعى و تابع مصالح و مفاسد است. حكم تكوينى نيست كه قابل تغيير نباشد

. از اين ‏رو، ممكن است كه در ابتداى خلقت به جهت ضرورت بقاى نسل در جامعه محدود آن روز كه فقط دو برادر و دو خواهر بودند، از جانب خدا حرام نگردد. بعد كه ضرورت برطرف شد، حكم حرمت بيايد؛ به جهت اين كه ادامه جواز ازدواج، با توجه به گسترش نسل و ازدياد برادران و خواهران، موجب اشاعه فحشا و از بين رفتن غريزه عفت مي گردد.

زشت و از بين رفتن غريزه عفت مى‏ داند.

باسلام
ایاتداوم نسل بشرمقدم برازبین رفتن حیا وعفت دروجودانسان است اگرحیانباشدهرگناهی همراهش خواهدپیوست به خصوص اگردران زمان مشروع بوده رواج بی عفتی عظیم بوده وباوجودارسال رسل نبایدانتظاردفع بی حیایی حجیم برودپس نبایدگناهی برانان باشد
درحالی که برای تداوم نسل بشرممکن ادم وهواهای مضاف برادم وهوای اول افریده شده بودندایامنظورقران یک ادم وهوابوده درابتدایانه؟
یاحق

احمد;570878 نوشت:
ایاتداوم نسل بشرمقدم برازبین رفتن حیا وعفت دروجودانسان است اگرحیانباشدهرگناهی همراهش خواهدپیوست به خصوص اگردران زمان مشروع بوده رواج بی عفتی عظیم بوده وباوجودارسال رسل نبایدانتظاردفع بی حیایی حجیم برودپس نبایدگناهی برانان باشد

سلام و تشکر:Gol:

تداوم نسل بشر و نیز حیا و عفت در وجود انسانی، دو امر تکوینی است، در آن مقطع، با توجه به اینکه ازدیاد و تداوم نسل، تنها از طریق فرزندان آدم و حوا ممکن بوده، لذا اولویت داشته ضمن آنکه گفتیم احکام شرع قرارداری و اعتباری اند و تابع مصالح و مفاسد، در آن مقطع، بنا به مصلحت و ضرورت در ازدیاد و تداوم نسل، از طریق فرزندان آدم (ع) هنوز حکم حرمت ازدواج با محارم تشریع نشده بود.

احمد;570878 نوشت:
درحالی که برای تداوم نسل بشرممکن ادم وهواهای مضاف برادم وهوای اول افریده شده بودندایامنظورقران یک ادم وهوابوده درابتدایانه؟

این بخش مطلب شما مفهوم نیست؟

حاضر
سلام علیکم
:eyes:

محارمی كه ازدواج با آنان حرام است، چند گروهند:
1. محارم نسبي ؛ مثل مادر، خواهر، عمه و خاله .
2. محارم سببي ؛ يعني محارمي كه محروميت با آنان در پي پيمان زناشويي ايجاد مي‏شود ؛ مثل مادر همسر .
3.محارم رضاعي ؛ يعني محرم‏هايي كه بر اثر شيرخوارگي براي انسان، وجود دارند؛ مثل خواهر رضاعي.
4. و افراط كه ازدواج با آنان به دليل كفر، يا به پايان نرسيدن عده طلاق يا عده وفات و نظير آن بر انسان حرام مي ‏باشد.{1}
در عمل به دستورهاي شرع، ملزم به دانستن فلسفه آن‏ها نيستيم ؛ بلكه بايد با داشتن روحيه تعبد، بي‏چون و چرا، دستورهاي الهي را گردن نهيم. با اين حال، در برخي از آيات و روايات، به فلسفه و حكمت احكام اشاراتي شده است. نيز با پيشرفت علم، انسان به فلسفه بسياري از احكام پي برده است. با پيشرفت‏هايي كه از رهگذر علم ژنتيك براي بشر به دست آمده، مشخص شده است كه ازدواج‏هاي فاميلي - خصوصاً در اقوام درجه اول ؛ مثل فرزند و مادر - هنجار مناسبي ندارد و باعث بيماري‏هاي مختلف و ناعلاج مي‏شود. انديشمندان رشته‏هاي گونان علمي از دير باز تا كنون به برخي از اسباب و حكمت‏هاي تحريم ازدواج با محارم پي برده‏ اند {2} كه نقل سخنان آنان اعجاز علمي قرآن را بيش از پيش مشخص مي‏ كند:
1. سبب چنين تحريمي آن است كه نزديكي، به نوعي ذلت و اهانت به فرد مقابل محسوب مي‏شود و انسان از ذكر آن حيا دارد. براي همين مي‏بايست مادران آدمي مصون از چنين تعرض و اهانتي باشند؛ چون لطف‏ها و خدمات مادر نسبت به فرزند بيش از آن است كه قابل ذكر باشد و در شمار آيد. درباره بقيه محارم نيز ماجرا از همين قرار است.{3}
2. محقق ديگري در اين باره به نقل از فقها، مي‏گويد:«تمايل غرايز جنسي نسبت به محارم كم‏تر است و هر چه تمايل جنسي كم‏تر باشد، ضعف قوه شهوي بيش‏تر مي‏گردد و در اين صورت اگر توليد مثلي انجام پذيرد، فرزند ضعيفي ايجاد خواهد شد».{4} وي به نقل از متخصصان كشاورزي مي‏گويد:« اگر همه ساله در يك زمين، دانه محصول سال پيش همان زمين كاشته شود، نتيجه و محصول زراعت هم از نظر كمي و هم از نظر كيفي دچار ركود مي‏شود، و براي همين لازم است تخم ديگري كه از زمين ديگري است، در آن زمين كاشته شود. در تناسل انسان نيز ماجرا از اين قرار است كه نطفه پدر يا برادر يا فرزند و ديگر خويشاوندان كه ازدواج با آنان حرام است، مانند دانه يك زمين است كه اگر در همان زمين كاشته شود، نسل و نتيجه چنين ازدواج‏هايي، ناقص خواهد بود و كيفيت مطلوبي نخواهدداشت».{5}
محقق ديگري مي‏گويد :«در ازدواج‏هايي كه ميان محارم صورت مي‏گيرد، خانواده تهديد به اختلافات دروني و داخلي مي‏شود و فساد و فحشا ميان خانواده واحد حاكم مي‏گردد و نيز موجب انتقال بيماري‏هاي ارثي به شكلي ناگوار به نسل‏هاي بعدي است و در نهايت ناتواني نسل بشر را تا مرحله هولناكي در بردارد».{6}
4. پژوهش‏گر ديگري، ضمن طرح آيه تحريم ازدواج با محارم، مي‏نويسد: «اهميت ازدواج‏هاي خويشاوندي در پزشكي از آن روست كه ريسك بيماري‏هاي ارثي نادر، مثل بيماري تي‏ساكس،{7} فنيل كتونوري،{8} گالاكتوزمي،{9} گررو درما پيگمنتوزا{10} و... به ميزان نزديكي رابطه والدين (از نظر خويشاوندي) بستگي دارد. از خصوصيات مهم اين بيماري‏ها آن است كه اغلب در ميان ازدواج‏هاي خويشاوندي پديدار مي‏شوند...».{11} وي در ادامه مي‏گويد: «هر چقدر در ازدواج‏هاي خويشاوندي، نسبت زوج به يكديگر نزديك‏تر باشد، احتمال بروز بيماري‏هاي ژنتيكي زيادتر است. براي مثال، اين احتمال در ازدواج فاميلي درجه يك (والد - فرزند) خيلي بيش‏تر است ؛ چون كه در اين حالت، ژن‏هاي{12} آنها مشترك مي‏ باشد و احتمال اين كه ژن هايي حامل بيماري در كنار يكديگر قرار گيرند و بچه را به بيماري ژنتيكي مبتلا نمايد، بسيار بيش‏تر است؛ در حالي كه اين احتمال در ازدواج‏هاي خويشاوندي دور، كمتر است. براي مثال، در ازدواج‏هاي فاميلي درجه سه (پسر عمو - دختر عمو) از آن جا كه ژن‏هاي مشترك آنها كمتر است ،احتمال اين كه ژن‏هاي حامل بيماري در كنار يكديگر قرار گيرند، كم‏تر شده، در نتيجه بروز بيماري ارثي نيز كم‏تر ديده مي‏شود».{13} وي درباره ديگر علت تحريم ازدواج‏هاي فاميلي كه جمعي بدان اشاره كرده‏ اند،{14} گويد: «دليل ديگر در مورد تحريم ازدواج با محارم اين است كه از نظر روحي و رواني، در ميان محارم، جاذبه و كشش جنسي معمولاً وجود ندارد؛ زيرا آن‏ها از بدو تولد با هم بزرگ مي‏شوند و براي يكديگر موجود عادي و معمولي هستند. موارد نادر و استثنايي را نيز نمي‏توان مقياس قوانين عمومي و كلي قرار داد. از اين رو، در اين جا يكي از شرايط استحكام پيوند زناشويي كه جاذبه جنسي است، مخدوش شده است و اين گونه ازدواج‏ها ناپايدار و سست مي ‏باشد».{15}

پی نوشتها:
[1].ر.ك: تحريرالوسيله، امام خمين، ج 2، ص 262، كتاب النكاح، فصل في اسباب التحريم (مطبقه الاداب في النجف الاشراف).
[2].البته هر شخص يا گروهي به برخي از اين حكمت‏ها و اسباب، و نسبت به برخي از محارم اشاره كرده است.
[3].ر.ك: مقتنيات الدرر، ميرسيد علي حائري تهراني، ج 3، ص 75 (ناشر: شيخ محمد آخوندي، تهران، 1337ش).
ر.ك: تفسير عاملي، ابراهيم عاملي، كتاب فروشي صدوق، تهران، ج 2، ص 373 - 374.
[4].تفسير عاملي، ابراهيم عاملي، كتاب فروشي صدوق تهران، ج 2، ذيل آيه 23 سوره نسا، ص 373 - 374.
[5].همان.
[6].تفسير هدايت، سيدمحمدتقي مدرسي، ج 2، ذيل آيه 23 سوره نسا، ص 49، چاپ اول، 1377، بنياد پژوهش‏هاي اسلامي آستان قدس رضوي.
[7].تي ساكس، تباهي شديد ذهني و جسمي است كه در دوران شيرخوارگي آغاز مي‏شود و به مرگ بين 2 تا 3 سالگي منجر مي‏شود.
[8]. فنيل كتونوري، تأخير تكاملي است كه در دوران شير خوارگي آشكار مي‏شود و گاهي با ساير تظاهرات نورلوژيك ،مانند حملات صرع، بيش فعالي و آشفتگي‏ هاي رفتاري، همراه مي‏ گردد.
[9]. گالاكتوزومي، برجسته‏ ترين علايم باليني اين بيماري در دوران نوزادي بروز مي‏ كند. عموماً نوزاداني كه چنين بيماري اي دارند، با خوردن شير، علايم نارسايي كبد و اختلال كاركرد كليه پيدا مي‏ كنند. رشد اين نوزادان هم كم است.
[10]. گررو درما پيگمنتوزا، بيماري نادر و كشنده‏اي است كه با وجود نقاط قهوه‏ اي و زخم‏ هاي پوستي همراه با تحليل عضلاني و پوستي و تلانژ كتازي مشخص مي‏ شود.
[11]. قرآن و طب نوين، دكتر محمود نوري شاد كام، ص 81-82 (دار الكتب الاسلاميه، تهران، چاپ اول، 1378).
[12].6. ژن همان عامل وراثت است.
[13].قرآن و طب نوين، دكتر محمود نوري شادكام، ص 82 - 83، (دارالكتب الاسلاميه، تهران، چاپ اول 1378).
[14].تفسير نمونه، مكارم شيرازي، ج 3، ص 327 - 328، ذيل آيه 23 سوره نسا، (دار الكتب الاسلاميه، چاپ نوزدهم، 1370).
[15].قرآن و طب نوين، دكتر محمود نوري شادكام، ص 84.
خدانگهدار!!!!!
:Graphic (19):

بنام خدا


سلام و ادب:Gol:

با تشکر از مشارکت همه دوستان در بحث، مبحث مذکور را با ذکر نکاتی جمعبندی می کنیم:

اول. به یقین خداوند حکیم برای همه احکام و دستورات دین، مصالح و حکمت هایی را در نظر داشته، حکم حرمت ازدواج با محارم که در آیه 23 سوره نساء بیان شده نیز از این قاعده مستثنی نیست. که به چند نمونه اشاره می کنیم:


1. همه انسان‌ها به طور طبیعى از ازدواج با محارم تنفر دارند فلذا در میان محارم معمولاً بصورت حالتی تکوینی، جاذبه و کشش جنسى وجود ندارد.

2. بعلاوه اینکه از جهت علمى نیز، ثابت شده كه ازدواج هم خون با يك ديگر، بيمارى هاى نهفته و ارثى را آشكار و تشديد مى كند.(1)

دوم. در مورد كيفيت ازدواج فرزندان آدم و حوا چند قول وجود دارد:
1. ممكن است فرزندان آدم و حوا با افرادي از انسان نماهاي پيشين ازدواج كرده باشند. اين نظريه هيچ تأييدي از قرآن و روايات ندارد.
2. خداوند براي فرزندان آدم همسراني از حوريان يا جنيان فرستاد: اين نظر نیز، با ظاهر قرآن و اعتبار عقل مخالف است؛ زيرا حور و جنيان نمي توانند از آدميان فرزند بزايند.(2)

3. فرزندان آدم (ع) خواهر و برادر با هم ازدواج كرده اند.(3) در اين فرض مشكل ازدواج محارم هم پيش نمي آيد. زيرا این حکم، شرعي و قراردادي است، نه حقيقي و تکوینی، بنابراين، تا زماني كه حرمت آن از جانب خداوند ابلاغ نشده، ممنوع نيست.

علامه طباطبايى در اینباره مى‏ فرمايد: حكم ازدواج، يك حكم تشريعى و تابع مصالح و مفاسد است. حكم تكوينى نيست كه قابل تغيير نباشد. از اين ‏رو، ممكن است كه در ابتداى خلقت، به جهت ضرورت بقاى نسل در جامعه محدود آن روز كه فقط دو برادر و دو خواهر بودند، از جانب خدا حرام نگردد.(4)

موفق باشید :Gol:

پاورقی__________________________________________________________________
1. ر. ک: مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 3، ص 327 ـ 328، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 ش ؛ تفسير نور، محسن قرائتى، ج 2، ص 265، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن.
2. علامه طباطبايى، سيد محمد حسين، ترجمه تفسير الميزان، سيدمحمد باقر موسوي همداني، جامعه مدرسين، قم، 1374ه.ش، ج 4، ص 230.

3. نساء (4)، آيه 1.
4. ترجمه الميزان، همان، ج 4، ص 229-230.
موضوع قفل شده است