تحلیل اوضاع شیعه از منظر امام باقر(ع)

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
تحلیل اوضاع شیعه از منظر امام باقر(ع)

وضعیت شیعه از نظر امام باقر(ع)

روایت مفصلی از امام باقر (ع) درباره تحلیل اوضاع سیاسی شیعه و فشار خلفا از آغاز تا زمان آن حضرت نقل شده كه به منظور روشن شدن دیدگاههای امام در این زمینه به نقل آن می‌پردازیم:

ما اهل بیت، از ستم قریش و صف‌بندی آنان در مقابلمان چه‌ها كشیدیم و شیعیان و دوستان ما از مردم چه‌ها كشیدند.
زمانی كه رسول خدا (ص) رحلت كرد، اعلان فرمود كه ما به مردم از خودشان اولی تریم. اما قریش با كمك یكدیگر این امر را از محور آن خارج كردند.

آنان برای رسیدن به حكومت با حق و اولویت ما به حكومت استدلال كردند، ولی حق ما را تصاحب نمودند. آنگاه حكومت در میان قریش دست به دست گردید تا این كه دوباره به ما اهل بیت بازگردید.

ولی مردم بیعت ما را شكستند و علیه ما جنگ بپا كردند، بطوری كه امیرالمؤمنین (ع) تا هنگامی كه به درجه رفیع شهادت نائل آمد، در فراز و نشیب (تند باد حوادث) قرار گرفته بود و سپس با فرزندش امام حسن (ع) بیعت كرده و وعده وفاداری به او دادند،

اما به او نیز خیانت ورزیدند و پس از آن، ما بطور مداوم مورد تحقیر و قهر و ستم قرار گرفتیم و از شهر و خانه‌مان رانده و از حقوقمان محروم شدیم و مورد قتل و تهدید قرار گرفتیم،

به طوری كه امنیت جانی از خود و پیروان ما بطور كل سلب شد و دروغگویان و منكران حق به خاطر دروغ و انكارشان زمینه را مساعد و در سراسر كشور اسلامی به وسیله دروغ و انكارشان به سردمداران جور و ستم و قضاوت و كاردانان آنها تقرب جسته و شروع به روایت احادیث دروغ و انتشار آن نمودند.

آنها از زبان ما چیزهایی روایت كردند كه نه از زبان ما جاری شده بود و نه به محتوای آنها عمل نموده بودیم،

با این كار می‌خواستند ما را میان مردم منفور كرده و تخم عداوت و كینه ما را در دل آنان بكارند. این سیاستی بود كه پس از وفات امام حسن (ع) در زمان معاویه با شدت هر چه بیشتر دنبال می‌شد.

به دنبال این تبلیغات مسموم بود كه همه جا به كشتار شیعیان پرداخته و با كوچكترین سوء ظنی، دستها و پاهای آنها را می‌بریدند.

كسانی كه به دوستی و پیروی از ما معروف بودند راهی زندانها شدند، اموالشان به غارت رفت و خانه‌هاشان ویران شد.

این رویه تا روزگار عبیدالله بن زیاد روز به روز به شدت خود می‌افزود تا آن كه حجاج بن یوسف در كوفه روی كار آمد.

او با انواع شكنجه‌ها به كشتار شیعیان پرداخت و آنان را با هر سوء ظن و هر اتهامی دستگیر می‌كرد.

عرصه بر پیروان ما چنان تنگ شد و كار به جایی رسید كه اگر كسی را با صفت «زندیق» یا «كافر» وصف می‌كردند برایش بهتر از آن بود كه او را «شیعه» امیرالمؤمنین (ع) بخوانند، تا جایی كه كسانی كه به خیر و صلاح معروف بودند و شاید هم واقعا اشخاص پرهیزگار و راستگویی بودند،

احادیث شگفت انگیزی در زمینه برتری برخی از حكام گذشته روایت كردند، چیزهایی كه نه خدا چیزی از آنها آفریده بود و نه چیزی از آنها به وقوع پیوسته بود.

راویان بعدی حقانیت این مطالب را باور داشتند، زیرا این نوع مطالب به كسانی نسبت داده شده بود كه به كذب و كم تقوایی معروف نبودند(1)

این روایت، تحلیل امام باقر (ع) از وضع سیاسی آن دوران را بیان كرده و سختگیریهای خلفای اموی نسبت به شیعیان را كه بیشتر آنها در عراق زندگی می‌كردند تشریح كرده است

پی نوشت:
[=arial][=&quot]شرح نهج‌البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 11، ص 44؛ الامام الصادق (ع)، ابوزهره: صص 112ـ 111[/][=&quot].[/]

[/]