ترجمه احادیث زیر چیست:(شیطان در سر ابی بکر)؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ترجمه احادیث زیر چیست:(شیطان در سر ابی بکر)؟

با سلام

ترجمه دقیق این احادیث چیست ؟

38083- عن عبد الرحمن بن غنم قال : دخلنا مسجد الجابية أنا وأبو الدرداء فلقينا عبادة بن الصامت ، فقال عبادة : إن طال بكما عمر أحدكما أو كلاكما فيوشك أن تريا الرجل من ثبج المسلمين ، قد قرأ القرآن على لسان محمد - صلى الله عليه وسلم - أعاده وأبداه ، وأحل حلاله ، وحرم حرامه ، ونزل عند منازله ، أو قرأ به على لسان أحدكم لا يجوز فيكم إلا كما يجوز رأس الحمار الميت ، فبينما نحن على ذلك إذا طلع علينا شداد بن أوس وعوف بن مالك ، فجلسا إلينا ، فقال شداد : إن أخوف ما أخاف عليكم أيها الناس ما سمعت من رسول الله - صلى الله عليه وسلم - يقول : من الشهوة الخفية والشرك فقال عبادة وأبو الدرداء : اللهم غفرا أو لم يكن رسول الله - صلى الله عليه وسلم - قد حدثنا أن الشيطان قد يئس أن يعبد فى جزيرة العرب فأما الشهوة الخفية فقد عرفناها فهى شهوات الدنيا من نسائها وشهواتها ، فما هذا الشرك الذى تخوفناه يا شداد قال : أرأيتكم لو رأيتم أحدا يصلى لرجل أو يصوم له

عن القاسم : أن أبا بكر أتى برجل انتفى من أبيه فقال أبو بكر اضرب الرأس فإن الشيطان فى الرأس (ابن أبى شيبة) [كنز العمال 15369]

- يوشك أن تظهر فيكم شياطين كان سليمان بن داود أوثقها فى البحر يصلون معكم فى مساجدكم ويقرءون معكم القرآن ويجادلونكم فى الدين وإنهم لشياطين فى صور الإنسان (الطبرانى عن ابن عمرو)

يوشك أن تروا شياطين الإنس يسمع أحدهم الحديث فيقيسه على غيره فيصد الناس عن استماعه من صاحبه الذى يحدث به (الطبرانى عن ابن عباس)
أخرجه الطبرانى (11/360 رقم 12013)

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صدرا

با سلام و عرض ادب

1) ترجمه ی قسمتی از حدیث اول بنابر نقل نورالدین هیثمی در کتاب مجمع الزوائد اینچنین است:

«ابن غنم» گوید: چون من و ابودرداع وارد مسجد جابیه شدیم، «عبادة بن صامت» را در آنجا یافتیم. پس وی دست راستم را با دست چپ خود و دست چپ «ابودرداء» را با دست راست خود گرفت پس خارج شد در حالی که دربین ما بود و ما با یکدیگر با صدای آهسته صحبت می کردیم و خدا عالم است بدانچه صحبت نمودیم.

پس «عبادة بن صامت» گفت: اگر عمر شما یا یکی از شما طولانی گردد، امید است که مردی را در میان مسلمین ببینید که قرآن را بر زبان پیامبر صلی الله علیه وآله قرائت می نماید و آنرا اعاده و آشکار می سازد، پس حلال او را حلال و حرام او را حرام می نماید و در مسیر او حرکت می کند و عبور نمی کند در میان شما مگر همانند عبور سر حمار مرده![1]

«ابن غنم» سپس گفت: در این هنگام «شداد بن اوس» و «عوف بن مالک»، بر ما وارد شدند و در کنار «ابودرداء» نشستند پس «شداد» گفت: ایها الناس! همانا بیمناکترین چیزی که بر شما می ترسم بخاطر آنچه از پیامبر شنیدم از شهوت خفیفه و شرک می باشد.

«عبادة بن صامت» و «ابودرداء» در این هنگام گفتند: پروردگارا از تو طلب بخشش می کنیم! آیا نشنیدی که پیامیر صلی الله علیه وآله فرمود: همانا شیطان ناامید شد که در جزیرة العرب مورد پرستش واقع شود.

(بعد از این سخنان عبادة بن صامت و ابودرداء گفتند:) اما(معنای) شهوت خفیف را دانستیم که آن خواسته های دنیا از زنان و میلهای دنیوی است. پس حقیقت این شرکی که ما را از آن ترسانیدی چیست ای شداد! وی گفت: آیا خبر دهم به شما اگر ببینید شخصی بر شخص دیگری نمازبگزارد یا برای شخصی روزه بگیردو یا بخاطر او صدقه دهد بتحقیق شرک ورزیده است؟!

«عوف بن مالک» در این هنگام گفت: آیا خداوند در میان آن اعمال توجه نمی نماید به مقدار عملی که برای رضایش بجا آورده شده، که قبول نماید آنچه خالص و به جهت او بوده و رها نماید آنچه را که دیگران را در آن شریک نموده؟...[2]

2) ترجمه ی روایت دوم:

مردی را به نزد ابوبکر آوردند (و جرم وی آن بود) که رابطه ی نسبی خویش را از پدرش نفی نموده بود. ابوبکر( در مقام تادیب وی دستور داد تا بر سر او زنند و) گفت(با شلاق): بر سر بزن؛ زیرا همانا شیطان در سر می باشد(فکر گناه و معصیت از سر می باشد). [3]

3) ترجمه ی روایت سوم:

نزدیک است که آشکارشود در میان شما شیاطینی که سلیمان بن داود آنها را در دریا به بند کشید. آنها با شما در مساجدتان نماز می گزارند و با شما قرآن تلاوت می کنند و با شما در امر دین مجادله می نمایند. آگاه باشید که آنان شییاطینی در شکل آدمی هستند.[4]

موفق باشيد.


[/HR]
[1]. ظاهرا اصطلاح رایجی در آن زمان بوده که معنایی خاص داشته که ما مطلع بر آن نیستیم.


[2]. مجمع الزوائد، الهیثمی، ج 10،ص378:«وعن ابن غنم قال : لما دخلنا مسجد الجابية أنا وأبو الدرداء ألفينا عبادة بن الصامت فأخذ يميني بشماله وشمال أبي الدرداء بيمينه فخرج يمشي بيننا ونحن ننتجي والله أعلم ما نتناجى فقال عبادة بن الصامت : لئن طال بكما عمر أحدكما أو كلاكما لتوشكان أن تريا الرجل من ثبج المسلمين - يعني من وسط - قرأ القرآن على لسان محمد صلى الله عليه و سلم قد أعاده وأبداه فأحل حلاله وحرم حرامه ونزل عند منازله لا يجوز فيكم إلا كما يجوز رأس الحمار الميت قال : فبينا نحن كذلك إذ طلع علينا شداد بن أوس وعوف بن مالك فجلسا إليه فقال شداد : إن أخوف ما أخاف عليكم أيها الناس لما سمعت من رسول الله صلى الله عليه و سلم يقول : من الشهوة الخفية والشرك. فقال عبادة بن الصامت وأبو الدرداء : اللهم غفرا أو لم يكن رسول الله صلى الله عليه و سلم قد حدثنا :أن الشيطان قد يئس أن يعبد في جزيرة العرب. فأما الشهوة الخفية فقد عرفناها ها هي شهوات الدنيا من نسائها وشهواتها فما هذا الشرك الذي تخوفنا به يا شداد ؟ فقال شداد : أرأيتم لو رأيتم أن رجلا يصلي لرجل أو يصوم لرجل أو يتصدق له لقد أشرك قال عوف بن مالك عند ذلك : أفلا يعمد الله إلى ما ابتغي به وجهه من ذلك العمل كله فيقبل ما خلص له ويدع ما أشرك به ؟ قال شداد عند ذلك : فإني سمعت رسول الله صلى الله عليه و سلم يقول : إن الله عز و جل قال : أنا خير قسيم لمن أشرك بي من أشرك بي شيئا فإن حشده عمله قليله وكثيره لشريكه الذي أشرك به أنا عنه غني. قلت : عند ابن ماجة طرف منه . رواه أحمد وفيه شهر بن حوشب وثقه أحمد وغيره وضعفه غير واحد وبقية رجاله ثقات ».

[3]. مصنف ابن ابی شیبة، ح29641:«حَدَّثَنَا وَكِيعٌ ، عَنِ الْمَسْعُودِيِّ ، عَنِ الْقَاسِمِ ؛ أَنَّ أَبَا بَكْرٍ أُتِيَ بِرَجُلٍ انْتَفَى مِنْ أَبِيهِ ، فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ : اضْرِبْ الرَّأْسَ ، فَإِنَّ الشَّيْطَانَ فِي الرَّأْسِ».

[4]. کنزالعمال، متقی الهندی، ح:29641:« "يوشك أن يظهر فيكم شياطين كان سليمان بن داود أوثقها في البحر يصلون معكم في مساجدكم، ويقرأون معكم القرآن، ويجادلونكم في الدين وإنهم لشياطين في صور الإنس" . "طب" عن ابن عمرو».

با سلام وتشکر

ترجمه روایت چهارم :

يوشك أن تروا شياطين الإنس يسمع أحدهم الحديث فيقيسه على غيره فيصد الناس عن استماعه من صاحبه الذى يحدث به (الطبرانى عن ابن عباس)

آیا مقصود از این خبر تاثیر شیطان بر سخنان و دگرگون ساختن وحی است ؟!

موضوع قفل شده است