هم کفو بودن از لحاظ تحصیلات

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
هم کفو بودن از لحاظ تحصیلات

با نام و یاد دوست


با سلام و عرض ادب

این سوال ،‌ سوال یکی از کاربران سایت هست که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

که با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام.امیدوارم حالتان خوب باشد.من یه سوال ازتون دارم.خواهشا کمکم کنید

من فارغ التحصیل کارشناسی ارشد هستم.در طول دوره کارشناسی ارشد همکلاسی ام از من خواستگاری کرد.ایشون موضوع را به خانوادشون گفتند.من هم به خانواده ام گفتم.پدرم به من گفت به این آقا بگویم با خانواده باید اقدام کنند.که آقا پسر گفتند من میخواهم امتحان دکتری بدهم و بعد از اعلام نتایج دکتری با خانواده میاییم و ایشون چون علاقه زیادی به درس دارند به من هم میگویند حتما ادامه تحصیل باید بدهی و من دوست دارم دونفر با هم درس بخونیم و دکتری بخونیم و فرد نمونه و تحصیلکرده ای باشیم.خواهر و برادرهای این آقا همشون تحصیلکرده آمریکا و کانادا هستند.و یک خانواده علمی دارند
چند وقت پیش نتایج دکتری اومد و ایشون دکتری قبول شدند.در طول مدتی که به من میگفتند برای دکتری بخونیم من راستشو بخواهید نمیخوندم.کم کاری میکردم و ایشون خیلی حرص میخورد ولی به هرحال من مجاز نشدم و قبول نشدم.ولی ایشون قبول شدند.الان دکتری در یکی از بهترین دانشگاههای ایران قبول شدند.
من بهشون چندوقت پیش گفتم قرار بود نتایج که مشخص شود تکلیف روشن شود و با خانواده اقدام کنید.ایشون با خانواده اش صحبت کردند.به من میگه خانواده من میگن تو باید یکی بگیری در سطح خودت.مثل خودت تحصیلکرده.اهل تلاش و زحمتکش باشه.و میگه من هرچی بهت میگفتم بخون برا دکتری نمیخوندی و انگار تو زحمتکش نیستی.اگر یکسال دیگه بگذره و دکتری قبول نشی تلاش کردن و زحمتکش بودن تو به من و خانوادم اثبات نمیشه و خانواده من اقدام نمیکنند.من گفتم اشکالی نداره.اقدام نکنند.مشکلی نیست.اگر ملاک انتخاب شما تحصیلا ت هست ملاک خوبی نیست و البته خانواده شما هم اقام نکنند.بهش گفتم حالا برفرض من دکتری قبول شدم و خانواده شما تشریف بیاورند.مگر بابای من منتظر نشسته من را بذاره توی دسته گل تقدیم شما کند؟!؟
نمیدونم چکار کنم.این آقا هریک ماه یکبار زنگ میزنه میپرسه من دارم درس میخونم یا نه. ولی میگه اینجور که میخونی خیلی تلاش نمیکنی و برنامه ریزی دقیق نداری قبول نمیشی.خانواده من هم نمیان! آخه بهش میگم مگه من بخاطر خانوادت درس میخونم.مگه مدرک برات مهم هست؟میگه نه مدرک صرفا برام مهم نیست.ولی تو وقتی تلاش کنی و با هم مدرک دکتری داشته باشیم میتونیم یک مسیرو هدف را طی کنیم و البته خانواده من هم راضی میشن بیان.چون میگن همونطور که خودت اگر خواستگاری برات بیاد دوست داری از لحاظ تحصیلات هم مثل خودت باشه من هم دوست دارم طرف مقابلم مثل خودم باشه.ولی تو نمیخونی.و این هم بگم که این آقا خیلی خیلی دوستم داره.
من چکار کنم؟خواهشا راهنماییم کنید.خانواده من مدتی هست فکرمیکنند من دیگه با این آقا کامل ارتباطم قطع هست.ولی این آقا یک ماه یکبار تقریبا زنگ میزنه احوالپرسی میکنه و میگه چکار میکنی.درس میخونی یا نه.بیا مقاله کار کن رزومه ات قوی بشه و ....

خواهشا کمکم کنید.کلافه ام.

با تشکر از کارشناس محترم

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی


سلام بر شما
خب بايد قبل از هر چيز معيارها و تناسب هاي خود را در نظر بگيريد و بسنجيد
آيا در باورهاي ديني، اصالت خانوادگي، فرهنگ و رسومات، و...تناسب داريد يا نه؟
يعني فنداسيون و شالوده را بسنجيد اگر تناسب بود وارد مرحله بعد شويد
بعد درباره خود اين آقا تحقيق خاص كنيد
شما چه قدر درباره خانواده ايشان اطلاع داريد چقدر با شما و باورهاي تان تناسب دارند؟
آيا ارزش هاي شما براي ايشان پذيرفته شده است
آيا شخصيت شما براي ايشان مهم است يا تحصيلات شما؟
برفرض اگر شما به هر دليلي قبول نشويد يا نخواهيد شاغل باشيد و يا ادامه تحصيل بدهيد چه مي كنند؟
به ايشان اين طور بفرماييد اگر به هر دليلي من امتحان دادم و قبول نشدم چه مي كنيد؟
نيز خودتان بسنجيد آيا ايشان استقلال دارند و يا اين كه خانواده در زندگي او تصميم گيرنده هستند؟
بحث برتري يكي نسبت به ديگري نيست
بحث اين است كه هرچه سنخيت بالاتر باشد و تناسب قوي تر باشد تفاهم و انسجام محكم تر خواهد بود
.
به نظرم بعد از اين بررسي ها نياز به مشاوره ازدواج حضوري داريد كه از نظر سلامت روان و شخصيت نيز بررسي شود و تناسب ها بيان شود.

ممنون از پاسختون.بله اگر شما خودتان زحمت بکشید سوال من را در بخش عمومی بدون نام کاربری ام بیان کنید.
ولی در مورد سوالاتی که فرمودید خب باید عرض کنم خانواده ایشون هنوز مستقیما خواستگاری نیومدند.ایشون مال شهر رفسنجان از استان کرمان هستند و من مال شهرکرد هستم.همین اختلاف فرهنگی هم هست.برای همین پدرم سخت قبول میکنه.در ضمن ایشون دکترا قبول شد ولی کار قطعی اش هنوز معلوم نیست.میخواد بره هییت علمی دانشگاه رفسنجان بشه ولی من دوست ندارم اونجا برم!
میگه من صرفا تحصیل و مدرک نمیخام.خیلی چیزها برام ارزش داره.بخاطر مدرک شما را انتخاب نکردم.ولی خب مدرک هم مهم هست.بالاخره دونفر که باهم تحصیلات بالا و یکسانی دارند تو زندگی هم موفق تر هستند.میگه خانواده برام تصمیم نمیگیره ولی وقتی اونها با این روند که شما تلاش نکنی و قبول نشی اقدام نمیکنند من چکار کنم دیگه! میگه من صرفا مدرک نمیخوام و همین که ببینم تلاش میکنی برام کافی هست.ولی تو همون تلاش را هم نمیکنی! و ...
[=&quot] سلام[/]
[=&quot]خب تلاش شما بستگي به شرايط فعلي، استعدادها و اهداف آينده شما دارد يعني هدف شما از تحصيل چيست. لزوما نبايد همسوي با ايشان باشد اهداف تان را متناسب با شرايط و استعدادتان تنظيم كنيد و شفاف بگوييد و برنامه آينده تان را بيان كنيد تو ضيح بدهيد كه چرا مثلا تلاش نمي كنيد اگر با توجه به شرايط تان سخت است براي تان قبول شدن امكان ندارد يا نيز بيان كنيد تا ايشان بيشتر مشخص كنند كه معيارهايشان چيست[/].
[=&quot]اما به هرحال جواب رد و يا قبول ندهيد و بگوييد بعد از امدن رسمي خانواده شما، تحقيقات ما شروع مي شود تا بسنجيم چه مقدار تناسب وجود دارد[/].



سلام

بنده به آن آقا حق میدم...
فرض بگیرید اگر آقایی اولویت اولش برای انتخاب همسر، زیبایی باشد، مسلما بدنبال کسیکه زیبا نیست نمی رود...

اما اگر بطور ناخواسته یا به اجبار با کسی ازدواج کند ک زیبا نباشد، نتیجه این زندگی چه می شود...؟

یا طلاق است یا حداقل، ناخوشی هایی در زندگی خواهد بود... مگر اینکه صبور باشد...

حالا این آقا چیزی که (در اولویت اول) مد نظر دارد، تحصیلات خانمش است... و اگر نباشد..........

بنده تصور می کنم با این وضعیت، ازدواج صورت نخواهد گرفت مگر آنکه شما از این فرصت یکساله استفاده نمایید...

آقایان بدلیل قدرت بالایی که در انتخاب همسر دارند براحتی می توانند یکی را انتخاب و دیگری را رد کنن تا به معیارهایی که برای همسرشان در نظر دارن، دست یابند...

من نظر خودمو میگم بنظر من این آفا مناسب نیست چون بشدت کمالگراست. البته این حرفو یه مشاور به من زد چون من خودم حتما معیارم این بود که فقط به خواستگارایی اجازه بدم بیان که هم رشته خودم باشن یعنی پزشک باشن بعد اون آقای مشاور گفتن همچین معیاری اصلا درست نیست. آدمی که بخاطر مدرک یا پول یا زیبایی کسی رو انتخاب بکنه تا زمانیکه اون صفت رو داره باهاش میمونه.
از طرفی اگه شما دانشجوی دکترا بشین یه وقت به هر دلیلی نتونین درستونو تموم کنین و مدرک بگیرین ممکنه این آقا بزنه زیر همه چی.
از طرفی خیلی چیزا هست که ارجحیت داره به مدرک مثه اخلاق خوب و اصالت خانوادگی و ایمان و ...
مطمین باشین همچین آدمی تو جنبه های دیگه هم همینقدر سخت گیره
:Gol:

اگه باهاش ازدواج کنی دیوانه یی

sara72;565086 نوشت:
آدمی که بخاطر مدرک یا پول یا زیبایی کسی رو انتخاب بکنه تا زمانیکه اون صفت رو داره باهاش میمونه.

[=B Titr]سلام
[=B Titr]پول و زیبایی زودگذر بوده و از بین میروند اما مدارج علمی از این سنخ نیست وبعنوان مثال...
[=B Titr]اگر کسی در سنین جوانی دارای مدرک دکترا باشد آیا در هنگام پیری بازپس گرفته می شود...؟ همیشه این شخص فارغ التحصیل دکتراست...


sara72;565086 نوشت:
از طرفی اگه شما دانشجوی دکترا بشین یه وقت به هر دلیلی نتونین درستونو تموم کنین و مدرک بگیرین ممکنه این آقا بزنه زیر همه چی.

[=B Titr]بنظرم نمی توان اینچنین گمانی نسبت به کسیکه نمی شناسیم، داشت...
[=B Titr]آیا ممکنه که شخصی تحصیل کرده و بزرگ شده در خانواده فرهنگی اینچین رفتاری داشته باشد...؟
[=B Titr]بنظرم این سخن شما، بی اعتمادی به آنآقا را در شخص سوال کننده ایجاد می کند...


[=B Titr]و کلاً این عبارت بی اعتمادی نسبت به آقایان را القا می کند...
[=B Titr]اما خب... قبول... نباید به همه اعتمادکرد اما شخص سوال کننده از آن آقا شناخت دارد...

sara72;565086 نوشت:
مطمین باشین همچین آدمی تو جنبه های دیگه هم همینقدر سخت گیره

[=B Titr]نظر بنده اینطور نیست...
[=B Titr]ناخواسته القائات منفی به شخص سوال کننده تزریق می شود...

مطلب ذیل حکایت نیست بلکه واقعیت دارد:


[=B Titr]آقا پسری می شناسم که می خواهد با کسی ازدواج کند که حتما تحصیل کرده و همسطح خودش باشد...
[=B Titr]این آقا پسر آدم خوش اخلاقیه و سخت گیر نیست...
[=B Titr]ویژگی هایی که وی برای همسر آینده اش مدنظر دارد:
[=B Titr]چهره اگه زیبا نبود اشکال نداره...
[=B Titr]اگه آشپزی بلد نبود اشکال نداره...
[=B Titr]اگه جهیزیه درستی نداشت اشکال نداره...
[=B Titr]ولی "باید" و"حتماً" مؤمن و تحصیلکرده باشه...
[=B Titr]با کسیکه مؤمن و تحصیلکرده نباشد، اصلاً ازدواج نمی کند...


[=B Titr]اگرچه آن آقا در موضوع تحصیلات همسرش،اصرار دارد اما ممکن است در بخش های دیگر زندگی سختگیر نباشد...

hasan2014;565089 نوشت:
اگه باهاش ازدواج کنی دیوانه یی

سلام

میشه بگید واسه چی...؟

سلام

این رو هم در نظر بگیرید که فرض کنیم شما دکتری قبول شدید ولی به احتمال 1 درصد نتونستید (چه شما چه همشرتون) دوره دکتری رو تموم کنید (به هر دلیلی ممکنه این اتفاق بیفته افرادی رو داریم که وارد دوره دکتری میشن و نمیتونند تا اخرش برن، جواب مقالات نیاد، مشکلات شخصی خدای نکرده گریبانگیر ادم میشه و نمیتونه ادامه بده و هزار دلیل دیگه) حالا با این اوصاف ایا شما یا همسرتون شدیدا سرخورده نمیشید. سرکوفت والدین و اطرافیان برای تموم نکردن دوره دکتری بکنار.

مدرک رو هم بالفرض گرفتین ماکزیمم تا چند ماه بعد احساس خوشحالی از دوره دکتری دارید بعد چون دلیلیتون برای دکتری خوندن فقط راضی کردن همسرتون بوده باز سرخوردگی پیش میاد
حالا فرض کنیم دکتری رو گرفتین و جایی مشغول به کار هم شدیدن (مثلا عضو هیئت علمی برای تدریس) اگه فقط دلیل دکتری گرفتنتون راضی کردن همسر باشه، ایا با اشتیاق میرید تدریس میکنید یا نه؟ مسلما اشتیاقی برای تدریس هم ندارید چون دلیل دکتری خوندنتون چیز دیگه ای بوده نه زکات علم.
اگرم نرید سر کار باز ممکنه این فکر تو مغزتون هی شما رو بخوره که اینهمه درس خوندن بیام خونداری کنم و......

همه اینارو گفتم که بگم مدرک کلا یک پاپاسی نمی ارزه مگه اینکه شخص بخواد از مدرکش برای نشر علم در راه پیشرفت کشورش و اموزش جوانان کشورش استفاده کنه و الا نظر شخصی من اینکه اگه شخصی به غیر از دلیل بالا درس بخواند از پول بیت المال استفاده کرده ولی خروجی نداشته است.
(و این حرامه)
فردا روزی از شما اون دنیا سوال کردن چرا اینهمه پول بیت الما استفاده کردی دکتری گرفتی میخواید چی بگید؟ راضی کردن همسر!!!!!

کلا اگه هر کسی درس بخونه بدون رضای خدا و خدمت به خلق کافی پند سوال از اون شخص پرسیده بشه که دپرس بشه(چرا درس خوندی ؛ مدرکو گرفتی به کجا میخوای برسی، پرفسور شدی هزاران مقاله هم دادی بعدش چیو...) اخر جوابها اینها به مرگ ختم میشه که گفتم اگه رضای خدا توش نباشه میشیم پوچ گرا.....

البته اینا نظرات شخصی منه شاید یک پاپاسی ارزش نداشته باشه بهش توجه کنید:ok:

به نظر من شما دکترا بگیرین یه بهانه دیگه از طرف خونوادشون میشنوین
بعضیا اینطورین

چرا برخی از کاربران بجای آنکه راه حلی برای شخص سؤال کننده بیان کنند، در عوض وی را از ازدواج با آن آقا منصرف می کنند؟

احمد 1363;565185 نوشت:
مدرک رو هم بالفرض گرفتین ماکزیمم تا چند ماه بعد احساس خوشحالی از دوره دکتری دارید بعد چون دلیلیتون برای دکتری خوندن فقط راضی کردن همسرتون بوده باز سرخوردگی پیش میاد
حالا فرض کنیم دکتری رو گرفتین و جایی مشغول به کار هم شدیدن (مثلا عضو هیئت علمی برای تدریس) اگه فقط دلیل دکتری گرفتنتون راضی کردن همسر باشه، ایا با اشتیاق میرید تدریس میکنید یا نه؟ مسلما اشتیاقی برای تدریس هم ندارید چون دلیل دکتری خوندنتون چیز دیگه ای بوده نه زکات علم.
اگرم نرید سر کار باز ممکنه این فکر تو مغزتون هی شما رو بخوره که اینهمه درس خوندن بیام خونداری کنم و......

سلام
حالا اگه معشوق بخواد عاشق رو بطرف خودش بکشونه، باید کاری کنه که اون عاشق دوس داشته باشه... چاره ای نیس...:ok:


احمد 1363;565185 نوشت:
همه اینارو گفتم که بگم مدرک کلا یک پاپاسی نمی ارزه مگه اینکه شخص بخواد از مدرکش برای نشر علم در راه پیشرفت کشورش و اموزش جوانان کشورش استفاده کنه و الا نظر شخصی من اینکه اگه شخصی به غیر از دلیل بالا درس بخواند از پول بیت المال استفاده کرده ولی خروجی نداشته است.
(و این حرامه)
فردا روزی از شما اون دنیا سوال کردن چرا اینهمه پول بیت الما استفاده کردی دکتری گرفتی میخواید چی بگید؟ راضی کردن همسر!!!!!

کلا اگه هر کسی درس بخونه بدون رضای خدا و خدمت به خلق کافی پند سوال از اون شخص پرسیده بشه که دپرس بشه(چرا درس خوندی ؛ مدرکو گرفتی به کجا میخوای برسی، پرفسور شدی هزاران مقاله هم دادی بعدش چیو...) اخر جوابها اینها به مرگ ختم میشه که گفتم اگه رضای خدا توش نباشه میشیم پوچ گرا.....

قبول...
اما برای رفع این معضل، آن خانم می تواند بهمراه همسرش به نیتشان جهت بدهند... مثلا جهت الهی...:Gol:

مترصد;565424 نوشت:
چرا برخی از کاربران بجای آنکه راه حلی برای شخص سؤال کننده بیان کنند، در عوض وی را از ازدواج با آن آقا منصرف می کنند؟

ممنونم دوست عزیز بابت تذکر

ولی بحث ما منصرف کردن نیست ما بر اساس سوال خودشون داریم مواردی رو مطرح می کنیم صورت سوال فقط داره درباره تحصیلات طرف مقابل صحبت میکنه هیچی از مرام دوستی معرفت ایمان و... طرف نمیگه ما هم فقط بر اساس صورت سوال نظراتمون رو گفتیم شاید واقعا اقا پسر مومن باشه و هزار خوبی دیگه داشته باشه ولی ما نمیتونیم حدس بزنیم که واقعا مومنه و هزار خوبیه دیگه داره یا نه؟!
فقط بر اساس تحصیلات سوال کردن و من بر اساس فقط تحصیلات جواب دادم و همینطور دیگران. اگر صورت سوال موارد دیگری رو هم مطرح میکردن اونوقت میشد نظرات متفاوتی داشت

اما در مورد جهت دادن خیلی وقتا اشتباه مرد و زن اینکه فک میکنند میتونن بعد ازدواج اخلاق طرف مقابلو عوض کن ولی واقعیت چیز دیگست. جهت دادن اهداف الهی به این راحتی نیست با فرض اینکه اقا اصلا قصدش اهداف الهی نباشه.

بنظر من کاری که فقط و فقط برای رسیدن به یه نفر انجام میشه دوام زیادی نمی تونه داشته باشه.
مثل همون مواردی که یکی از طرفین قول میده فلان اخلاق بدشو عوض کنه تا طرف مقابل راضی به ازدواج بشه. اما این تغییر کردنه دوام زیادی نمیاره.
چون این کارو بخاطر خودش انجام نداده. بلکه بخاطر رسیدن به اون شخص انجام داده. اون چیزی که آدم خودش عمیقا باورش نداشته باشه نمیتونه باعث خوشحالی بشه.

الان مثلا اگر این خانوم فقط و فقط بخاطر ازدواج با اون آقا بخواد ادامه تحصیل بده، خودش از درون نمیتونه احساس خوشحالی کنه و با این کار به آرامش نمیرسه.
منظورم اینه که تو خود تحصیل سختی های زیادی رو باید تحمل کنه. شاید وسط راه کم بیاره. اما وقتی کسی خودش عاشق ادامه تحصیل باشه، سختی هاشم براش شیرین میشه و اونا رو با جون و دل می پذیره.
باید دید سوال کننده، خودشون چه اهدافی رو برای خودشون در نظر دارن. چون هدفی که دیگران بخوان برای ما ترسیم کنن هیچوقت رضایت قلبی ما رو به دنبال نخواهد داشت و چه بسا ممکنه آرامش رو از زندگی ما بگیره.

احمد 1363;565443 نوشت:
فقط بر اساس تحصیلات سوال کردن و من بر اساس فقط تحصیلات جواب دادم و همینطور دیگران. اگر صورت سوال موارد دیگری رو هم مطرح میکردن اونوقت میشد نظرات متفاوتی داشت

ایندو همکلاسی بودن و همدیگرو میشناسن... اگه آن آقا مثلا بداخلاق یا بی ایمان بود، این خانم می گفت.... پس لابد آدم متعادلی هس....

احمد 1363;565443 نوشت:
اما در مورد جهت دادن خیلی وقتا اشتباه مرد و زن اینکه فک میکنند میتونن بعد ازدواج اخلاق طرف مقابلو عوض کن ولی واقعیت چیز دیگست. جهت دادن اهداف الهی به این راحتی نیست با فرض اینکه اقا اصلا قصدش اهداف الهی نباشه.

این بستگی به توانایی یکی از زوجین است... اگه یکی بخواد همسرشو تغییر بده باید قلق همسرشو بفهمه تا بتونه با لطایف الحیلی و طی زمانی نه چندان بلند طرز فکر همسرشو تغییر بده...

البته زن و شوهر باید از نظر فکری همسان بوده باشن...

مترصد;565468 نوشت:

ایندو همکلاسی بودن و همدیگرو میشناسن... اگه آن آقا مثلا بداخلاق یا بی ایمان بود، این خانم می گفت.... پس لابد آدم متعادلی هس....

این بستگی به توانایی یکی از زوجین است... اگه یکی بخواد همسرشو تغییر بده باید قلق همسرشو بفهمه تا بتونه با لطایف الحیلی و طی زمانی نه چندان بلند طرز فکر همسرشو تغییر بده...

البته زن و شوهر باید از نظر فکری همسان بوده باشن...

از شخصی که در سطح دکتری تحصیل میکند انتظارات بالاتر است به این معنی که باید از تمام جهات به زندگی نگاه کند (البته این به معنی این نیست که هر کی بی سوادی سطح فهمش پایینه نه بالعکس من خودم میشنایم ادم واقعا بی سوادی که سطح فهمش از خیلیا بیشتره) دکتری در رشته های مهندسی باشه به معنای PHD است یعنیDoctor of Philosophy
حالا از کسی با این سطح تحصیلات و به معنی کسی که نه فقط در علم که به زندگی باید نگاه فیلسوفانه داشته باشد توقع میرود که همسر اینده اش رو برای یک مدرک تحت فشار قرار دهد؟ خانمه هم مدرک کارشنسی ارشد داره انچنانم مدرکش پایینتر از phd نیست که بگیم تفاوت هم کفو بودن داره
در ضمن مدرک ماکزیمم برای سال اول بعد از دریافت مدرک جذاب باشه بعدش دیگه هیچکس بهت نمیگه مدرکت چیه (مثال بزنم شما مثلا دوره دبیرستان نمره 10 از یک درس گرفتی الان که مثلا سال اخر فرض کن لیسانسی یا اصلا رفتی سر کار بدون لیسانس ناراحتی اون نمره 10 برات خاطرس و بهش میخندی و میگی ما رو باش برای یک نمره ده چقد حرص خوردم) مدرکم همینه بعد سال اول میگه ما رو برای یک مرک چیکارا که نکردم. در ضمن الان تو بازار کار مدرک اصلا اهمیتی نداره طرف اید کار بلد باشه نه صرف چند تا فرمول و مسئله. پس از هر دیدگاهی نگاه کنی کسی که دکتری میخونه باید به این نکات واقف باشه.

حرفتان قبوله که همسر میتونه تاثیر بذاره روی طرف مقابل ولی یک اخلاقی که مثلا توی 20 یا 25 سالگی در یک طرف ایجاد شده بنظرتون براحتی قابل برطرف کردنه حداقل به چند سال زمان نیازه که اون اخلاق برطرف بشه.مثل سوزنی که طی چند سال به داخل بدن فرو رفته ایا براحتی اون سوزن اگه بخوایم با دست بکشیم بیرون بیرون میاد اگه یهو بکشی خیلی درد داره باید گاماس گاماس با حوصله سوزنو بکش بیرون؟
تازه تو این چند سال فرض بر اینکه اون شخص خودش کم نیاره برای برطرف کردن یک اخلاق.
البته باز استثنات رو بذاریم کنار که وقتی اراده میکنند کاری نکنند دیگه انجام نمیدن (مثال: یکی از مراجع در قدیم که هنوز به مضرات سیگار واقف نبودن سیگاری بوده یک بار در حال مطالعه سیگار میکشده یهو بخودش اومده دیده این بیحرمتی به کتابه و از اونجا به بعد سیگارو کنار گذاشته)

طاهر;564939 نوشت:
به من میگه خانواده من میگن تو باید یکی بگیری در سطح خودت.مثل خودت تحصیلکرده.اهل تلاش و زحمتکش باشه.و میگه من هرچی بهت میگفتم بخون برا دکتری نمیخوندی و انگار تو زحمتکش نیستی.اگر یکسال دیگه بگذره و دکتری قبول نشی تلاش کردن و زحمتکش بودن تو به من و خانوادم اثبات نمیشه و خانواده من اقدام نمیکنند

اینکه زحمتکش بودن یک خانوم رو با درس خوندنش بسنجند جای تأمل داره !!!

یه خانوم قبل از هر چیز باید بتونه همسر خوبی برای شریک زندگیش و مادر خوبی برای بچه هاش باشه. اگر خانومی نتونه از پس این دو تا وظیفه به خوبی بربیاد، بالاترین مدرکم که داشته باشه فایده ای نداره. البته من خودمم یه دخترم و این حرفو میزنم.

چرا اون آقا بجای اصرار زیاد به گرفتن مدرک، سعی نمیکنه با طرز فکر ایشون آشنا بشه؟
ایشون از کجا متوجه شدن اگر این خانوم دکتری نگیره، نمیتونن باهم یک مسیر و یک هدف رو طی کنن؟ یعنی ایشون درک آدمها رو از زندگی و از مسائل مختلف،
بر اساس مدرکشون می سنجند؟ چرا خواستگارشون قبل از مدرک، روی این مساله حساس نمیشن که ببینن آیا دیدشون به زندگی مثل هم هست؟

به قول دوستان کارشناسی ارشد، خودشم کم مدرکی نیست !
تو ازدواجم کفویت از نظر تحصیلات اینه که دختر مدرکش یه دونه کمتر از پسر باشه، یا اینکه مساوی باشن.

موضوع قفل شده است