جمع بندی گروهک داعش و تشکیل حکومت (مشروعیت و مقبولیت)
تبهای اولیه
یکی از مهمترین مشگلات برای برخورد با گروهک تروریستی داعش این هستش که بینه مردم سنی مذهب پایگاه داره ...
اون جور که من در جریان هستم داعش در ابتدا توسط آمریکا برای مقابله کردن با بشار اسد تجهیز شد ...
و توان نظامی و قدرت پیدا کرد ...
پس از اینکه بشار اسد مجددا پایه های قدرتش رو استحکام بخشید ...
گروه داعش مجبور شد از سوریه عقب نشینی کنه ... بنابراین داعش به سمته عراق متمایل شد و گروهکش رو در اونجا استحکام بخشید ...
اما یکی از مشگلات از اونجائی نشات میگیره که نوری مالکی در مدت زمان قدرتنمائیش بر عراق ...
سنی ها و کردها رو سرکوب میکرد ... و عنان کشور رو به طور کامل به دستان شیعی مذهب ها سپرده بود ...
بنابراین ...
حالا که یک گروهی در عراق قدرت گرفته اند ... و حداقلش این هست که با سنی مذهب ها کاری ندارند ... و آنچه که با شیعیان هم انجام میدن بهشون ارتباطی پیدا نمیکنه ...
چند تا کنیز شیعی و ... هم براشون جور میکنه ...
چرا که نه ...
بنابراین مهمترین مشگل این هستش که داعشی ها در بین سنی مذهب ها پایگاه اعتقادی دارند و تا زمانیکه دولت عراق نتونه این پایگاه اعتقادی رو از بین ببره ... همچنان گروهکی به نام داعش وجود خواهد داشت ...
و فکر هم نمیکنم حالا حالاها این گروه از بین بره ...
سلام ...
نمیدونم این بحث کارشناس داره یا نه ... ولی چندین سوال برام پیش اومده ...
1- در تیر ماه امسال در درون سایتی خوندم که تعداد داعشی ها حدودا 3000 نفر هست ... و چند وقت پیش از یه اخبار خارجی شنیدم که در همین مدت یعنی دو ماه و نیمه جمعیت اونها به 40000 نفر رسیده ... یعنی در مدت 3 ماه جمعیتشون 10 برابر شده ... میخواستم ببینم این مساله حقیقت داره ؟؟؟
2- من این مطلب رو در درون ویکی پدیا خوندم "داعش در ۱۴ تیر ۱۳۹۳ نخستین محمولههای نفت را از میدان نفتی عجیل آغاز و آنها را از منطقه کردستان عراق صادر کرد. داعش ۱۰۰ تانکرنفت خام را به قیمت حدود ۱۲ تا ۱۴ هزار دلار در هر تانکر برای تامین مالی عملیاتهای خود به فروش رساند. " میخواستم بدونم آیا داعش مگه تونسته حکومت تشکیل بده و نقفت بفروشه ؟؟؟
3- یه مطلب دیگه هم که خوندم این بوده که { گروه دولت اسلامی عراق و شام پس از اعلام خلافت و تغییر نام به "دولت اسلامی"، در مناطق تحت سیطره خود دست به چاپاسکناس و گذرنامههای جدید زد. داعش پس از اعلام تشکیل خلافت اسلامی بلافاصله پرچم جدید خود را نیز به ۲۳ زبان زنده دنیا منتشر کرد. تعدادی از رسانههای محلی از چاپ اسکناسهای جدید در یک، پنج و ده دیناری داعش در موصل و تکریت و برخی از مناطق استان دیالی خبر دادند. تارنمای روزنامه ترکی "ینی شفق" ترکیه پیشتر از چاپ نخستین گذرنامه رسمی داعش برای ۱۱ هزار عضو این گروه در شهر موصل عراق خبر داد}
1-وقتی داره اسکناس چاپ میکنه ... یعنی مردم اونجا قبولش دارن ...
2-وقتی داره گذرنامه چاپ میکنه ... یعنی مردم دنیا اون گذرنامه رو قبول دارن ...
3- وقتی داره نفت میفروشه ... یعنی دیگه یک حکومت شده ...
4- چرا دولت عراق جلوشون وای نمیاسته ... مگه میتونن یه گروه 4000 نفره ... یا حتی 40 هزار نفره تشکیل دولت بدن ؟؟؟
واقعا برام سوال شده ... الان وضعیت داعش چجوری هست ....
اولا مشخصه که پایگاه داه اگه نداشت که نمیرفت اول موصل رو بگیره میمود مثلا اول به کربلا حمله میکرد چرا اول به کربلا حمله نکرد؟ چون در اونجا پایگاه نداره
دوما در زمان پیامبر مردم عادی برای تشخیص حرامزاده بودن بچه هاشون بچه شون رو میاوردن نزدیک امام علی (ع) اگه شروع به فحش دادن به امام میکرد میفهمیدن بچشون حرومزادس واگر با امام مهربانی میکرد میفهمیدن حلال زادس
حالا اینجا دو نکته بنظر من رسید:
1- آیا غیر اینکه حرامزاده باشند دلیل دیگری برای دشمنی با اهل بیت دارند و همین یک دلیل (حرامزاده بودن) کفایت میکند بر دشمنی با اهل البیت
2- با اینکه عرب این نکته رو از پیامبر گرفته بودن که دشمنی با علی (ع) نشان حرامزادگی است باز هم ببینید چه مصایبی بر علی (ع) وارد که نکردند.
نکنه بعضی از ما به اصطلاح شیعه ها با امام زمانمان همین رفتار رو داشته باشیم با اینکه واقعا میدونیم برحقه ولی بازم بجنگش بریم (حفظ دین در اخر الزمان از گرفتن آتش در کف دست سخت تر است)
یکی از مهمترین مشگلات برای برخورد با گروهک تروریستی داعش این هستش که بینه مردم سنی مذهب پایگاه داره ...
اون جور که من در جریان هستم داعش در ابتدا توسط آمریکا برای مقابله کردن با بشار اسد تجهیز شد ...
و توان نظامی و قدرت پیدا کرد ...
پس از اینکه بشار اسد مجددا پایه های قدرتش رو استحکام بخشید ...
گروه داعش مجبور شد از سوریه عقب نشینی کنه ... بنابراین داعش به سمته عراق متمایل شد و گروهکش رو در اونجا استحکام بخشید ...
اما یکی از مشگلات از اونجائی نشات میگیره که نوری مالکی در مدت زمان قدرتنمائیش بر عراق ...
سنی ها و کردها رو سرکوب میکرد ... و عنان کشور رو به طور کامل به دستان شیعی مذهب ها سپرده بود ...
بنابراین ...
حالا که یک گروهی در عراق قدرت گرفته اند ... و حداقلش این هست که با سنی مذهب ها کاری ندارند ... و آنچه که با شیعیان هم انجام میدن بهشون ارتباطی پیدا نمیکنه ...
چند تا کنیز شیعی و ... هم براشون جور میکنه ...
چرا که نه ...بنابراین مهمترین مشگل این هستش که داعشی ها در بین سنی مذهب ها پایگاه اعتقادی دارند و تا زمانیکه دولت عراق نتونه این پایگاه اعتقادی رو از بین ببره ... همچنان گروهکی به نام داعش وجود خواهد داشت ...
و فکر هم نمیکنم حالا حالاها این گروه از بین بره ...
سلام علیکم
داعش، فلسفه، تاریخ، اهداف وانگیزه ها:
داعش کلمه ای است مخفف دولت اسلامی عراق وشام که چند سالی است در سوریه وعراق اقدام به مقابله با دولتها ومردم این کشورها کرده است.
ریشه تشکیل این گرئه به دهه 80 میلادی بر می گردد که بعد از بحص سلفی که بیشتر با نام وهابی ها وافکار تندرو آنها در تکفیر غیر وهابیین اعم از شیعه، سنی وغیر مسلمانان شناخته می شوند وحکم به قتل غیر وهابیین که افکار خود را محمد بن عبدالوهاب واو نیز از ابن تیمیه از علماء قرن 7که بخاطر این افکار از جانب علماء سنی شام مرتد شناخته شده ودر زندان جان باخت ومحم بن عبدالوهاب که طبق خاطرات مسدر همفر با حمایت انگلیسی ها وبا همدستی با محمد بن سعود وکشتن هزاران نفر از مردم حجاز وعراق حکومت را در دست گرفتند. این بار با تحریک انگلیسی ها عنوان دیگری به نام سلفی جهادی در دهه هشتاد وارد ادبیات سلفی های تروریست شد.
ابو مصعب زرقاوی که قبلا از دوستان بن لادن واز سرگردگان القاعده بود ودر افغانستان با روسی ها هم جنگیده بود بر اثر اختلافی که با بن لادن وسران القاعده پیدا کرد از آنها جدا شده وبا حمله آمریکا به عراق خود را آنجا رسانده وگروه خود را که ریشه واساس همین گروه داعش است پایه ریزی کرد ولی در سال2006 به دست آمریکایی ها کشته شد وبعد از کشتن چند رهبر این گروه نوبت به ابوبکر البغدادی رسید که قبلا رد زندان ابوغریب وگوانتانامو بود ولی قبل از پایان دوره زندانش بطور مشکوک آزاد وبعد از یک سال ناگهان در جنگهایی خیابانی سوریه که علیه دولت بود بعنوان سرکرده داعش قد علم کرد.
از نگاه سلفی های جهادی کشتن غیر سلفی ها اعم از سنی وشیعه واجب وبریدن سر، مثله کردن آنها، بستن کمربند انفجاری واقدام به انفجار در ملأعام از اصول جنگ دینی آنها است واین اقدامات دارای ثواب در نزد خدا می باشد. وفرقی بین بچه، زن ومرد نیست، ولی شما هر قدر بگردید در بین سلف آنها که مراد صحابه می باشند چنین اعمال وسیره ای پیدا نمی کنید.
اگر به ریشه وفلسفه تشکیل این نوع افکار واقدامات بر گردیم آمریکا وغر ب بالاخص انگلیس را پشت سر این قضایا خواهیم دید. اما چرا این کارها را انجام می دهند؟
1- اسلام هراسی وجلوگیری از گسترش اسلام در دول غربی.
2- دفاع از اسرائیل ومقابله با حامیان مقاومت در منطقه.
3- ایجاد اختلاف در میان مسلمانان وایجاد فرهنگ تکفیر در بین شیعیان وسنی ها.
اینها از جمله علل تاسیس این گروها است وخانم کلینتون چند ی پیش رسما اعلام کرد که به صد کشور دنیا سفر کرده برای تشکیل وحمایت زا گروه داعش.
موج اسلام گرایی در کشور آمریکا وغرب خیلی بالا بود واین مساله برای آنها در آینده نزدیک ودور خطر بزرگی بود ولذا برای اینکه مردم خود را از اسلام باز دارند آمدند چهره اسلام را خشن، بی رحم وکشنده واهل سب وفحش ولعن دیگران در قالب این گروها قرار دادند. وبهتر است بدانید که این گروها غیر از خودشان را مسلمان نمی دانند از هر مذهب ودینی که باشد وقتل او را جائز بلکه واجب می دانند. وهمین عمل الان باعث شده الان گرایش به اسلام در برخی کشورها غربی خیلی کم شده باشد.
ا زطرف دیگر برای شیعه هراسی که خیلی مهم است ودشمن درجه یک آنها برای رسیدن به اهدافشان در منطقه ودنیا می باشد. واز طرف دیگر بعد از پیروزی حزب الله در جنگ 33روزه وحمایت ایران از مقاومت در سوریه، لبنان وفلسطین گرایش به تشیع زیادشده بود لذا به موازات تشکیل گروههای تکفیری در بین اهل سنت وسلفی ها گروههای تکفیری در بین شیعیان نیز تشکیل دادند که این آدمها که به اسم شیعه واهل بیت فعالیت می کنند شخصیتی مانند آیت الله بهجت را العیاذ بالله کافر معرفی می کنند.
پس اصل این قضه یک سناریو است که از طرف آمریکا وغرب حمایت می شود وچون اسرائیل در منطقه بعد از شکستهایی که از حزب الله ومقاومت فلسطین خورد در حال شکست بود ودر سراشیبی نابودی قرار داشت لذا این گروهها را تشکیل دادند تا در سوریه وعراق که از مدافعان مقاومت ومخالفان اسرائیل بودند جنگ داخلی راه بیندازند تا اسرائیل بتواند با مشغول شدن آنها به یکدیگر مقاومت فلسطین در کمترین فرصت نابود کند وبا نابودی سوریه تنها ایران این وسط می ماند واز طرف دیگر حزب الله در محاصره کامل قرار می گرفت وهمچنین ایران ودر اصل ایران خط مقدم خود را که حزب الله وسوریه است از دست می داد.
لذا شما مشاهده می کنید که هر دو ضلع تکفیری چه در میان سلفی ها وچه در میان اهل سنت در جنگ غزه اهل اسرائیل موضع نگرفتند وحضور در راهپیمایی روز قدس را جائز ندانستند. وخود حضرت آقا هم قبلا خوب اشاره کردند که همه اینها جیره خوار انگلیس وغرب هستند.
وجود افکار سلفی در بین جوانان برخی کشورهای عربی با تبلیغات رسانه ای وغیر رسانه ای که وهابیت دارد وشعارهای فریبنده این گروهها تعداد زیادی از این جوانان به تکفیری ها پیوستند. ولی آنچه موجب بقا اینها تابحال شده است حمایتها ی غربی است والا تعداد نیروی آنها به قدر نیست که دوام بیاورند با این وحشی گری ها که نشان می دهند.
بهتر است بدانیم که این گروهها هیچ پایگاه مردمی ندارند والان نیز در سوریه مناطقی که در ست دارند بسیار محدود استواز دوستان بنده که به آنجا رفت وآمد دارند می گویند الان حدود 10%سوریه دست آنهاست. وکی از علتهایی که آنها به عراق حمله کردند شکستهایی بود که در سوریه داشتند و دیگر امکان ماندن دائمی برای همه نیروهای آنها نبود لذا با همکاری بعثی ها که برخی از آنها نیز در بدنه دولت قرار داشتند مثل استاندار خود موصل یا برخی سران ارتش توانستند برخی از شهرها را اشغال کنند.
نوری مالکی هم با تمام توانی که داشت جلوی آنها ایستاد ولی بحث سر اهمیت دادن به شیعه ومخالفت با سنی ها نبوده است واصلا سنی ها هم خودشان قربانی هستند بلکه این بعثی ها بودند که همکاری کردند ودر طول این چند مدت هم خیل یاز مردم سنی وعلماء آنها را کشته اند.
این را هم بدانیم پاک کردن بدنه یک نظام از خائنین که سالها بر کشوری تسلط داشته اند به این راحتی هم نیست. ونوری مالکی هم در اداره عراق خوب عمل کرده است ومی دانیم خود سنی ها در پارلمان وجاهای دیگر کم نیرو ندارند پس نمی شود در حق آنها اجحاف کرد. ولی متاسفانه این مشکلات واز طرف دیگر وجود فرصت طلبان و خائنینی مثل بارزانی که در این شرایط بجای همکاری با دولت مرکزی برای نابودی داعش به دنبال استقلال کردستان است مشکلات را بیشتر می کند.
خلاصه سخنان بنده این است که ما باید راس فتنه را ببینیم که از کجاست تا درست مبارزه کنیم وبه این ظواهر خود را فقط مشغول نکنیم، که همه شواهد وبیانات خود آمریکایها وغربیها نشان میدهد این خون آشامان دست پرورده خود آنها هستند. لذا باید مقاصد آنها واهدافشان را بشناسیم تا در این شرایط هرکدام به وظیفه خود بخوبی عمل نماییم.
با سلام ...
جناب کریم ... من چند تا اخبار خارجی رو گوش میدم ...
الان شنیدم ترکیه شده کشور ترانزیت آدمهای داعشی که دارن از اروپا به سمته گروهک داعش میرن ... خوب چنین انسانهایی حتما یک بنیه ایدیولوژیکی دارند که خانه و کاشانه و بهترین رفاه خودشون رو در درون اروپا رها میکنند و حاضر میشند شرایط سخت صحرا و جنگ در درون عراق رو بپذیرند و به گروه داعش بپیوندند ... اینجور که من شنیدم تا دو ماه پیش تعداد نفرات داعش در حدود 3 هزارو هفتصد ... نفر بوده و همکنون نزدیک 40 هزار نفر هستند ... اگر چنین گروهی پایگاه اعتقادی نداشته باشند چجوری این همه اروپائی حاضر میشن خونه و کاشانه شون رو رها کنن و برای یاری رسوندن به گروه داعش برن عراق ؟؟؟
در مورد خانم کلینگتون گفتین ...
من چند وقت پیش در درون یکی از اخبارها شنیدم که اوباما شخصا گفته که داعش باید از بین برود و چنین گروهی متعلق به قرن 21 نیست ... حتی ایشون اعلام موضع کردند و گفتند که گروهک داعش یک گروه بی دین هست ... و هیچ ربطی به اسلام ندارد ... در حالیکه اگر قصد ضربه زدن به اسلام رو داشتند یک جور داعش رو به اسلام میچسبوندند و بهره برداری تبلیغاتی ازش میکردند ... همچنین من دیروز شنیدم اوباما داره با تمام کشورها از جمله قطر که گویا مهمترین حامی گروه داعش هست وارد مذاکره میشه تا حمایت های مالی و استراتژیکیشون رو ازشون قطع کنند .
در مورده اینکه تمام قضیه رو شما یک سناریویه از پیش تعیین شده آمریکا و اسرائیل میدونین ... به نظره من و با اطلاعات کمی که من دارم اینچنین نیست . شما گفتین که این گروه هیچ پایگاه مردمی ندارند ... وقتی 40 هار نفر برای جهاد فی سبیل الله به این گروه میپیوندند ... یعنی اینها تونستن یک ساختار ایدیولوژیکی در درون جهان ایجاد کنند و به نظره من تونستن برای خوذدشون پایگاه مردمی ایجاد کنن .
ممنون از جوابتون جناب کریم ... امیدوارم که موفق باشین .
[=Microsoft Sans Serif]طبیعی است که کسی نمیآید خوبیهای دشمنش را بگوید.
من خودم چیزهایی از رفتار «ابوبکر بغدادی» شنیده و در برخی تارنگارها دیدم، که بر پایهی آن سخنان، دریافتم، وی مردی رُک و راستگو است.
همین بمبگذاری چند روز پیش که شماری از «سنی» مذهبان کشته شدند را، وی به گردن گرفت؛ در صورتی که اگر به گردن نمیگرفت، سود بیشتری (از نظر سیاسی) برایش داشت؛ ولی وی چنان کاری را نکرد و راستش را گفت.
در جایی هم خواندم که نوشته بود: «ابوبکر بغدادی میگوید: حکومت مردمی، تنها شعاری برای فریب مردم است» که خود این سخن، بسیار ارزشمند است! زیرا در کشورهای خاورمیانه (برپایهی مبانی مدیریت) حکومت مردمی نمیتواند اجرا شود (چون مطلوبیت فکری مردم پایین است). با توجه به تاریخ، حاکمانی که خود را مرد دین و مذهب مینامیدند، از این شعار (آزادی بیان) استفاده کردند، تا مردم را بفریبند و حاکم شوند؛ ولی چون امکان اجرای چنان سامانهای نیست، نتوانستند چنان کاری را بکنند (که اینرا خود از ابتدا میدانستند و اگر نمیدانستند، شایستگی رهبری کردن را نداشتند). اما بوبکر بغدادی، صادقانه گفته است که چنین چیزی، تنها برای فریب مردم است (که کاملا هم درست میگوید؛ و این سخن، نشان از آگاهی، اعتماد به نفس و هوش بالای این مرد دارد؛ چنین رهبری خیلی زود رشد میکند).
در تیر ماه امسال در درون سایتی خوندم که تعداد داعشی ها حدودا 3000 نفر هست ... و چند وقت پیش از یه اخبار خارجی شنیدم که در همین مدت یعنی دو ماه و نیمه جمعیت اونها به 40000 نفر رسیده ... یعنی در مدت 3 ماه جمعیتشون 10 برابر شده ... میخواستم ببینم این مساله حقیقت داره ؟؟؟
اینجور که من شنیدم تا دو ماه پیش تعداد نفرات داعش در حدود 3 هزارو هفتصد ... نفر بوده و همکنون نزدیک 40 هزار نفر هستند ... اگر چنین گروهی پایگاه اعتقادی نداشته باشند چجوری این همه اروپائی حاضر میشن خونه و کاشانه شون رو رها کنن و برای یاری رسوندن به گروه داعش برن عراق ؟؟؟
با سلام دوباره
بنده نمی دانم که چقدر رو مطالب بنده دقت کردید وبحثی که در مورد سلفی های جهادی عرض کردم که خود اینها همان بیان ایدئولوژی آنهاست. عرض ما این نیست که آمریکا خودش یک به یک اینها را چیده وخریده واین بلوی را راه انداخته است، بلکه سخن د راین است که وجود انحرافات فکری وبرداشتهای غلط از اسلام موجب می شود دشمن مشترک ما که همان استکبار وآمریکا باشد بهترین استفاده را بکند. نمی دانم شما در این فیلم مختار قضیه رافع بن شداد را نگاه کردید یانه؟
او کسی بود که برای کشتن وجنگ با قاتلان امام حسین(ع) همراه توابین وسلیمان بن سرد خزاعی به جنگ رفته بود که بعد از کشته شدن سلیمان به مختار پیوست. اما بخاطر بد بینی که به او پیدا کرد از او جدا شد وزمانی که شمر وقاتلان امام حسین(ع) قصد جنگ با مختار را داشتند با آنها یکدست شد که اول مخترا را از بین ببرد، بعد با خود آنها جنگ کند. دقت کنید: هدف اصلی این آدم مبارزه با قاتلان امام حسین(ع) تا سرحد مرگ وشهادت بود. آنوقت مختاری که خود داعیه مبارزه با قاتلان آن حضرت را داشت ودر این این راه هم خیلی تلاش کرد وموفق هم بود بخاطر یک بدبینی او را رها کرده وبه با وجود دشمنی موقتا برای از بین بردن مختار به آنها پیوست.
جناب رافع بن شداد ایدئولوژی وهدف داشت ولی تفسیری که داشت غلط بود. حالا گیرم مختار کسی بود که او عقیده داشت ولی بدتر از شمر بود که او قصد جنگ با او را داشت؟
این همان برداشت انحرافی است، داعش وکسانی که در آن فعالیت می کنند برداشت غلطی دارند وکشتن مسلمانان را که در خیلی از امور مثل نماز ومکه وپیامبر وغیره با آنها هم عقیده هستند مقدم بر کفار اصلی می دانند. وبا آمریکا هم دست می شوند که مسلمانها را از بین ببرند. عرض من این است. اصلا ایدئولوژی شما در کشتن مسلمانها درست، ولی لین مسلمانها کشتن شان اولویت دارد یا یهودیهایی که که سالها است قبله اول شما را اشغال کرده اند؟ باید ابتدا با مسلمانها همراه شوید آنها را از بین ببرید بعد اختلافات خود را حل کنید نه اینها برعکس عمل کنید.
د رایدئولوژی اصلی داعش اسلام حق منحصر در همین 40هزار نفر خودشان است وبقیه باید کشته شوند وآنها با بریدن سر، منفجر کردن خود، تکه تکه کردن وغیره واین همان چیزی است که دشمن مسلمانان می خواهد وآن چهره زشت نشان دادن از اسلام است لذا تمام قد از اینها حمایت می کند وآنها هم حداقلش این است که می گویند اولویت اول کشتن مسلمانان است لذا فعلا با استکبار برای کشتن آنها همدست شویم ایراد ندارد وبعد از اتمام آنها نوبت به آمریکا می رسد عین رافع بن شداد ولی نمی دادنند که آنوقت آمریکا مجال این کار را به آنها نخواهد داد. این خوشبینانه ترین حالت است. چون این سلاحها مگ غیر توسط آمریکا به آنها می رسد؟ بیماران اینها مگر در اسرائیل مداوا نمی شوند؟ یعنی دل اسرائیل به حال مسلمانان سوخته پس چرا اجازه مداوای کودکان غزه که خود زده بود را به آنها نمی داد؟
ایدئولوژی دارند ولی به این شکل است. بهتر است که این را هم بدانیم که تمام این فرقه های سلفی منشعب از وهابیت است. ودر این شکی نیست که وهابیت ساخته انگلیش است که قبلا گفتم در خاطرات مسدر همفر به این مساله کاملا اشاره شده است.
وقتی داره اسکناس چاپ میکنه ... یعنی مردم اونجا قبولش دارن ...
2-وقتی داره گذرنامه چاپ میکنه ... یعنی مردم دنیا اون گذرنامه رو قبول دارن ...
3- وقتی داره نفت میفروشه ... یعنی دیگه یک حکومت شده ...
4- چرا دولت عراق جلوشون وای نمیاسته ... مگه میتونن یه گروه 4000 نفره ... یا حتی 40 هزار نفره تشکیل دولت بدن ؟؟؟
اینها هر منطقه ای هم که حکومت کنند به زور اسلحه است وکسی که حرفشانرا قبول نکند باید کشته شود به آسانی، شما می فرمایید مردمی که اینها شهر وروستایشان را اشغال کرده اند چطور بگویند ما اسکناس شما وسخنان شمار ا قبول نداریم؟ آنوقت بلافاصله می دانند که باید کشته شوند.
یکی از علل اصلی این قضایا هم سیاستهای عربستان، ترکیه وقطر است که اینها بخاطر ترس از قدرت شیعه، ویا مقابله با قدرت همسایه ها مثل سیاستی که ترکیه دارد تمام قد از داعش حمایت می کنند وشما می بینید که متاسفانه اجلاس سران عرب بجای دعوت از مقامات رسمی کشور سوریه صندلی این کشور را به داعشی ها می دهد. یا اسکناس اینها در عربستان چاپ می شود. واین را هم بدانیک کهس سیاست این کشورها تا زمانی کمک به اینها است که بر ضد خودشان نیستند والا در همین اواخر مفتی عربستان در یک چرخش 180درجه ای اینها را محکوم می کند.
من چند وقت پیش در درون یکی از اخبارها شنیدم که اوباما شخصا گفته که داعش باید از بین برود و چنین گروهی متعلق به قرن 21 نیست ... حتی ایشون اعلام موضع کردند و گفتند که گروهک داعش یک گروه بی دین هست ... و هیچ ربطی به اسلام ندارد ... در حالیکه اگر قصد ضربه زدن به اسلام رو داشتند یک جور داعش رو به اسلام میچسبوندند و بهره برداری تبلیغاتی ازش میکردند ... همچنین من دیروز شنیدم اوباما داره با تمام کشورها از جمله قطر که گویا مهمترین حامی گروه داعش هست وارد مذاکره میشه تا حمایت های مالی و استراتژیکیشون رو ازشون قطع کنند .
اولا همین اوباما چند روز پپش یجای استفاده از کلمه داعش دائما از عنوان دولت اسلامی عراق وشام استفاده می کرد که القاء کند حکومت ورفتا راسلامی یعنی همین رفتاری که داعش دارد.
ثانیا: اوباما الان هم در سوریه از همین داعش طبق سخنرانی دو روز پیش کاملا حمایت می کند ولی از داعش عراق بخاطر کشتن فرد آمریکایی بد می گوید ولی با تمام اینها همین آمریکا که به افغانستان برای مبارزه با تروریسم وطالبان حمله کرد. اوباما گفت: ما در عراق فقط به مقداری که از هموطنان خود در اربیل جلوی داعش حمایت کنیم مبارزه وبمباران خواهیم کرد نه بیشتر. ومبارزه ما با داعش محدود است به دفاع از آمریکاییها. اگر داعش به سمت اربیل که کنسولگری آمریکا رد آنجا قرار دارد حمله نمی کرد آمریکا کاری با آنها نداشت.
در مورده اینکه تمام قضیه رو شما یک سناریویه از پیش تعیین شده آمریکا و اسرائیل میدونین ... به نظره من و با اطلاعات کمی که من دارم اینچنین نیست . شما گفتین که این گروه هیچ پایگاه مردمی ندارند ... وقتی 40 هار نفر برای جهاد فی سبیل الله به این گروه میپیوندند ... یعنی اینها تونستن یک ساختار ایدیولوژیکی در درون جهان ایجاد کنند و به نظره من تونستن برای خوذدشون پایگاه مردمی ایجاد کنن .
ببینید پایگاه مردمی یعن یاینکه وقتی این آدم به موصل، سوریه حمله می کند مردم منطقه از آنها استقبال کنند نه اینکه به مقابله با آنها برخیزند. آیا مردم این مناطق از آنها حمایت می کنند. مگر جمع شدن چهل هزار نفر از دهها کشور را تحت تاثیر تبلیغات وهابی با آن همه هزینه ووجود بیش از چهل هزار سایت را پایگاه مردمی می گویند؟
اولا مشخصه که پایگاه داه اگه نداشت که نمیرفت اول موصل رو بگیره میمود مثلا اول به کربلا حمله میکرد چرا اول به کربلا حمله نکرد؟ چون در اونجا پایگاه نداره
پایگاه آنها بعثی ها بودند.
دوما در زمان پیامبر مردم عادی برای تشخیص حرامزاده بودن بچه هاشون بچه شون رو میاوردن نزدیک امام علی (ع) اگه شروع به فحش دادن به امام میکرد میفهمیدن بچشون حرومزادس واگر با امام مهربانی میکرد میفهمیدن حلال زادس
اصل فرمایشتان درست است ولی چنین آزمایشی در زمان رسول خدا(ص) نبوده است. تا آنجا که بنده می دانم.
طبیعی است که کسی نمیآید خوبیهای دشمنش را بگوید.
من خودم چیزهایی از رفتار «ابوبکر بغدادی» شنیده و در برخی تارنگارها دیدم، که بر پایهی آن سخنان، دریافتم، وی مردی رُک و راستگو است.
همین بمبگذاری چند روز پیش که شماری از «سنی» مذهبان کشته شدند را، وی به گردن گرفت؛ در صورتی که اگر به گردن نمیگرفت، سود بیشتری (از نظر سیاسی) برایش داشت؛ ولی وی چنان کاری را نکرد و راستش را گفت.
در جایی هم خواندم که نوشته بود: «ابوبکر بغدادی میگوید: حکومت مردمی، تنها شعاری برای فریب مردم است» که خود این سخن، بسیار ارزشمند است! زیرا در کشورهای خاورمیانه (برپایهی مبانی مدیریت) حکومت مردمی نمیتواند اجرا شود (چون مطلوبیت فکری مردم پایین است). با توجه به تاریخ، حاکمانی که خود را مرد دین و مذهب مینامیدند، از این شعار (آزادی بیان) استفاده کردند، تا مردم را بفریبند و حاکم شوند؛ ولی چون امکان اجرای چنان سامانهای نیست، نتوانستند چنان کاری را بکنند (که اینرا خود از ابتدا میدانستند و اگر نمیدانستند، شایستگی رهبری کردن را نداشتند). اما بوبکر بغدادی، صادقانه گفته است که چنین چیزی، تنها برای فریب مردم است (که کاملا هم درست میگوید؛ و این سخن، نشان از آگاهی، اعتماد به نفس و هوش بالای این مرد دارد؛ چنین رهبری خیلی زود رشد میکند).
جنایتهای داعش:
راستگویی در کشتن مردم وبیان آن برای خوف وارهاب دیگر مردم تازه ارزشمند شده است. کسانی که هر روزه صدها نفر را از شیعه، سنی، مسیخی وغیره می کشند بخاطر اینکه در بمب گزاری وکشتن مردم که کاری غیر از این هم ندارند تا با گذاشتن اسم دولت اسلامی بر روی خود آن را نابود کنند. کجایش ارزشمند است؟
اینها به بچه هم رحم نمی کنند واور ا می کشند مثل خوارج به زن باردار هم رحم نمی کنند وآنوقت چون در بیان این جنایتهای خود راستگو هستند ارزشمند شده اند!!
اینکه فرد با قیافه مذهب وشعارهای مذعبی حر ف دروغ یا فریبنده ا ی می گوید خود این نشان دهنده عدم مذهبی بودن اوست واینکه از مذهب به نفع خود استفاده می کند ولی د راصل مذهبی نیست. فرد مذهبی مصداق بارزش امیرالمومنین وفرزندان ایشان ورد اثر ما همانند امام خمینی(ع)، مقام معظم رهبری، سید حسن نصرالله هستند که خود دشمنان نیز راستگویی وصداقت آنها را قبول دارند وا زشخصیت والای این افراد تعجب می کنند.
پایگاه آنها بعثی ها بودند.اصل فرمایشتان درست است ولی چنین آزمایشی در زمان رسول خدا(ص) نبوده است. تا آنجا که بنده می دانم.
جنایتهای داعش:
راستگویی در کشتن مردم وبیان آن برای خوف وارهاب دیگر مردم تازه ارزشمند شده است. کسانی که هر روزه صدها نفر را از شیعه، سنی، مسیخی وغیره می کشند بخاطر اینکه در بمب گزاری وکشتن مردم که کاری غیر از این هم ندارند تا با گذاشتن اسم دولت اسلامی بر روی خود آن را نابود کنند. کجایش ارزشمند است؟
اینها به بچه هم رحم نمی کنند واور ا می کشند مثل خوارج به زن باردار هم رحم نمی کنند وآنوقت چون در بیان این جنایتهای خود راستگو هستند ارزشمند شده اند!!
اینکه فرد با قیافه مذهب وشعارهای مذعبی حر ف دروغ یا فریبنده ا ی می گوید خود این نشان دهنده عدم مذهبی بودن اوست واینکه از مذهب به نفع خود استفاده می کند ولی د راصل مذهبی نیست. فرد مذهبی مصداق بارزش امیرالمومنین وفرزندان ایشان ورد اثر ما همانند امام خمینی(ع)، مقام معظم رهبری، سید حسن نصرالله هستند که خود دشمنان نیز راستگویی وصداقت آنها را قبول دارند وا زشخصیت والای این افراد تعجب می کنند.
ممنونم فرمایشتان صحیح
این تست رو من در جایی خوندم ولی الن منبعش یادم نیست
پیامبر خدا(ص) درباره امام على(ع) فرمود: «اى مردم! فرزندان خود را با [محکِ] محبّت على بیازمایید؛ زیرا على هرگز به گمراهى فرا نمیخوانَد و از راه راست، دور نمیشود. پس، هر یک از فرزندان شما على را دوست داشت، از شماست و هر کدام او را دشمن داشت، از شما نیست»
ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج 42، ص 288، دار الفکر، بیروت، 1415ق؛
نه تنها بعثی ها بلکه پایگاه مردمی هم دارد بهتره بالاخره افرادی که برای صدام مقبره درست میککند همه بعثی نبودند افراد عادی هم هستند تو اخبار اگه شنیده باشد یا دیده باشد گفته میشه مثلا فلان قبیله به کمک داعش آمد (البته اخبارهای سنسور نشده رو میگم نه اخباری که صدا و سیما میگه مثال نقض اخبار ها در صدا و سیما در مورد سوریه زیاده مثلا میگه فلان منطقه بدست ارتش سوریه افتاد دو ماه بعد همین رو میگه و نمیگه در طی این دو ماه مجدد ترروریست ها این منطقه رو گرفتن و محددا ارتش اومده گرفته)
اینکه شما میگید فقط بعثی ها قبول ندارم به نظرم من بر اساس اخبار در افراد و قبایل عادی هم طرفدار داره
[="Microsoft Sans Serif"]راستگویی در کشتن مردم وبیان آن برای خوف وارهاب دیگر مردم تازه ارزشمند شده است. کسانی که هر روزه صدها نفر را از شیعه، سنی، مسیخی وغیره می کشند بخاطر اینکه در بمب گزاری وکشتن مردم که کاری غیر از این هم ندارند تا با گذاشتن اسم دولت اسلامی بر روی خود آن را نابود کنند. کجایش ارزشمند است؟
سخن من، این نبود که از دیدِ من، کارهای داعش با ارزش است؛ بلکه چون بانو «الهه خشم» در این گفتار گفتند: «چگونه است که شمار داعشیان، روز به روز بیشتر میشود؟»، گفتم: چون ابوبکر، مردی راستگو و زیردست پرور است؛ که اینکار وی، برای زیردستان (و شماری از مردم) ارزشمند است و باعث میشود روز به روز شمار زیر دستانش بیشتر شود و این زیردستان حتی جانشان را هم برای ابوبکر فدا میکنند.
این آشکار است که کارهای با ارزش دشمن ما، از دید ما، با ارزش شناخته نمیشود.
اینها به بچه هم رحم نمی کنند واور ا می کشند مثل خوارج به زن باردار هم رحم نمی کنند وآنوقت چون در بیان این جنایتهای خود راستگو هستند ارزشمند شده اند!!
من فرتورهایی نیز دیدهام که داعش در حال رژه رفتن است و مردمان ساده (زن، مرد و بچه) نیز آنها را نگاه میکنند و ترسی هم از داعش ندارند!
گمان کنم آن کشتارهایی که انجام میگیرد و ما برنامه یا فرتورش را میبینیم، فرجام یک جنگ است که مردمی در برابر حکومت اسلامی ایستادهاند؛ که بر پایهی مبانی اسلامی، مخالفان حکومت اسلامی کافر حربی شناخته میشوند که باید کشته شوند (چیزی که در ایران خودمان هم به وفور دیده میشود؛ چراکه هردو حکومت، خود را مشروع و به نمایندگی از خدا، در روی زمین میدانند) ولی چیزی که ما میبینیم، تنها فرجام جنگ است؛ نه پیشزمینهی آن (سانسور)!
اینکه فرد با قیافه مذهب وشعارهای مذعبی حر ف دروغ یا فریبنده ا ی می گوید خود این نشان دهنده عدم مذهبی بودن اوست واینکه از مذهب به نفع خود استفاده می کند ولی د راصل مذهبی نیست. فرد مذهبی مصداق بارزش امیرالمومنین وفرزندان ایشان ورد اثر ما همانند امام خمینی(ع)، مقام معظم رهبری، سید حسن نصرالله هستند که خود دشمنان نیز راستگویی وصداقت آنها را قبول دارند وا زشخصیت والای این افراد تعجب می کنند.
برادرا این گروه تروریستی داعش و النصره و هزار درد و مرض دیگه چرا از بین نمی رن؟ مگه ممکنه اندیشه باطل اینقدر قدرت داشته باشه؟ پس اندیشه بر حق که خدا وعده یاوری به لشگریان برحق و داده چرا از پس اینا بر نمی یان؟ داره سوریه جنگش 4 ساله می شه؟ چرا گروهی که دشمن خداست اینقدر باید دوام داشته باشه؟ و بزرگ و بزرگتر بشه؟
ممنون
ندارند!
گمان کنم آن کشتارهایی که انجام میگیرد و ما برنامه یا فرتورش را میبینیم، فرجام یک جنگ است که مردمی در برابر حکومت اسلامی
گمان کنم آن کشتارهایی که انجام میگیرد و ما برنامه یا فرتورش را میبینیم، فرجام یک جنگ است که مردمی در برابر حکومت اسلامی ایستادهاند؛ که بر پایهی مبانی اسلامی، مخالفان حکومت اسلامی کافر حربی شناخته میشوند که باید کشته شوند (چیزی که در ایران خودمان هم به وفور دیده میشود؛ چراکه هردو حکومت، خود را مشروع و به نمایندگی از خدا، در روی زمین میدانند) ولی چیزی که ما میبینیم، تنها فرجام جنگ است؛ نه پیشزمینهی آن (سانسور)!
سلام جناب کریم
ایا این گفته اقای ابرنگ حقیقت دارد ؟؟؟!!!
ایا واقعا حکومت ما هم چنین عقایدی دارد و خود را نماینده خدا در روی زمین می داند ؟!!
من از این حرفهای جناب ابرنگ خیلی متعجبم
ایا واقعا حکومت ما مخالفان خودش رو کافر حربی می داند ؟!
ایا واقعا این حرفها راسته ؟!!!!
دوستان آزادسازی شهر 15000 هزار نفری آمرلی رو به همه مسلمانان جهان و انسان های آزاده تبریک عرض می کنم :Kaf: :Gol: :hamdel:
مشکل ما در این است، زمانی که میخواهیم دیگران را قضاوت کنیم، از دیدگاه خودمان آنها را قضاوت میکنیم؛ نه از دیدگاه مردم آن سرزمین (از دید فرهنگی باورمندی، زمان و ...) به گفتهی بزرگان: «ز آیینهی خود، منگر اندر دیگران».
سخن من، این نبود که از دیدِ من، کارهای داعش با ارزش است؛ بلکه چون بانو «الهه خشم» در این گفتار گفتند: «چگونه است که شمار داعشیان، روز به روز بیشتر میشود؟»، گفتم: چون ابوبکر، مردی راستگو و زیردست پرور است؛ که اینکار وی، برای زیردستان (و شماری از مردم) ارزشمند است و باعث میشود روز به روز شمار زیر دستانش بیشتر شود و این زیردستان حتی جانشان را هم برای ابوبکر فدا میکنند.
سخن من هم اینم است که قضاوت شما با عرض پوزش غلط است چون زمان یاین سخن درست بود که این مردمی که به آنها ملحق می شوند از خود مردم بومی عراق وسوریه باشند اما واقعیت غیر از این است چون اکثر کسانی که به آنها ملحق شده اند از کشورهای مختلف از جمله تونس، عربستان وسایر کشورها است. ودلیلش هم فبلا گفتم که به نوع فکر اینها بر می گردد که در سایه تبلیغات وهابی به این نتیجه رسیده اند که غیر از خودشان بقیه مسلمانها کافر هستند وباید کشته شوند. وکاری ندارند که ابوبکر البغدادی راست می گوید یا دروغ.
شما با آمرا رسمی بفرمایید که چند درصد مردم عراق غیر از بعثی ها، ومردم سوریه عضو داعش هستند؟
باعث میشود روز به روز شمار زیر دستانش بیشتر شود و این زیردستان حتی جانشان را هم برای ابوبکر فدا میکنند.
این آشکار است که کارهای با ارزش دشمن ما، از دید ما، با ارزش شناخته نمیشود.
کار با رازشی که از آن سخن می گویید بمب گذاشتن ماشینها، بستن کمر بند انفجاری، سربریدن مردم واین امور است. بنده بشخصه نمی توانم بگویم این کارها بارارزش است که بخاطر برداشت غلط از اسلام مسلمانان را با وضع فجیع به شهادت برسانی وبه آن افتخار کنی.
جهادالنکاح راه بیندازی وعمل شنیعی که رد میان اعراب جاهلی رواج داشته است به اسلام جا بزنی.
البته اینها جانشانر ا برای ابوبکر البغدادی فدا نمی کنند بلکه برای افکار غلطی که دارند والا تا بحال در عرض ده سال سه چهار تا فرمانده عوض نمی کردند اگز می خواستند جان خودر ا برای آنها فدا کنند.
چیزی که آشکار است، آنان چنان کارهایی را، بر پایهی مبانی اسلامی انجام میدهد (که گویا درست هم است) و از انجام آن کارها، احساس غرور میکنند و همچنین چشم به دریافت ثواب اخروی نیز دارند.{برای نمونه: آنها پیش از کشتن ایزدیان، پنج روز دربارهی مبانی اسلامی، با ایزدیان سخن گفتند و آنها را از مبانی اسلامی آگاه کردند؛ سپس کسانی که اسلام را نپذیرفتند، کشته شدند (چیزی که کاملا اسلامی است)}.
شما براساس کدام مبنا ودلیل می فرمایید اسلام داعشی درست است؟ در ثانی دین اسلام اجازه کشتن مسیحی غیر حربی را به ما نداده است چطور اینها باید چون افکارشان را مسلمان دیگری نمی پذیرد او را بکشند. از نظر شما اسلام اینها صحیح است اما از نظر قرآن واحادیث وسیره پیامبر(ص) ما چنین اسلامی نداریم.
ببینید داعشی ها عمدتا در اینکه برای ثواب وخدا جنگ می کنند حرفی نیست کاری که خوارج هم می کردند. اما این دلیل بر درستی آنها نیست.
ایزدیان که دینی مخلوط از اسلام ومسیحیت است سالها بلکه قرنا در عراق که سرزمین هزاران عالم ومجتهد بوده زندگی کردند مگر آنها مبانی اسلام را به اندازه داعشی ها نمی شناختند که حکم قتل آنها را صادر نکردند؟
من فرتورهایی نیز دیدهام که داعش در حال رژه رفتن است و مردمان ساده (زن، مرد و بچه) نیز آنها را نگاه میکنند و ترسی هم از داعش ندارند!
گمان کنم آن کشتارهایی که انجام میگیرد و ما برنامه یا فرتورش را میبینیم، فرجام یک جنگ است که مردمی در برابر حکومت اسلامی ایستادهاند؛ که بر پایهی مبانی اسلامی، مخالفان حکومت اسلامی کافر حربی شناخته میشوند که باید کشته شوند
بر اساس کدام مبنا ما باید بعد از جنگ اسرا را ردیف کرده وبه قتل برسانیم آنهم دست بسته، به شکم خوابیده. آیا رسول خدا(ص) بااسرای مشرکین که رد جنگ بدر گرفته بودند چنین کردند؟ با بنی قینقاع وبنی نضیر چنین کردند؟
از نظر شما که اسلام اینها اسلام ناب است بفرمایید که اسلام در کجا گفته فرجام جنگ که گرفتن اسرا باشد باید اینچنین کشته شوند؟
فرجام یک جنگ است که مردمی در برابر حکومت اسلامی ایستادهاند؛ که بر پایهی مبانی اسلامی، مخالفان حکومت اسلامی کافر حربی شناخته میشوند که باید کشته شوند (چیزی که در ایران خودمان هم به وفور دیده میشود؛ چراکه هردو حکومت، خود را مشروع و به نمایندگی از خدا، در روی زمین میدانند) ولی چیزی که ما میبینیم، تنها فرجام جنگ است؛ نه پیشزمینهی آن (سانسور)!
اسلام گفته با کافر حربی جنگ کنید نه اینکه وقتی اور ا اسیر گرفتید دسته بسته بکشید. در ثانی حجت خدا بر روی زمین امام معصوم است. ما با کدام حجت دین خود را مشروع می دانیم؟ حکومت اسلامی ایران ادعای نمایندگی از طف خدا ندارد بلکه حکومت خود را در راستای ادامه مسیر انبیاء وحجج الهی با توجه به احادیث رسیده می داند.
آن دوتن میانی را گمان کنم اشتباه فرمودهاید؛ زیرا دشمنان آنها، آنها را چنان که شما فرمودهاید، نمیپذیرند!
حداقل خدا را شکر در فرد سوم اتفاق نظر داریم. تفاوت ابوبکر بغدادی با سید حسن نصرالله خیلی زیاد است. در عین حال کخ خود سید حسن نصرالله خود را از مریدان وسربازان امام خامنه ای می داند.
برادرا این گروه تروریستی داعش و النصره و هزار درد و مرض دیگه چرا از بین نمی رن؟ مگه ممکنه اندیشه باطل اینقدر قدرت داشته باشه؟ پس اندیشه بر حق که خدا وعده یاوری به لشگریان برحق و داده چرا از پس اینا بر نمی یان؟ داره سوریه جنگش 4 ساله می شه؟ چرا گروهی که دشمن خداست اینقدر باید دوام داشته باشه؟ و بزرگ و بزرگتر بشه؟
چه استدلالی بردار، بنی امیه 83 سال ادامه داشتند وکل ممالک ایلامی را در دست داشتند. آیا بر حق بودند؟ بنی العباس صدها سال دورده حکومتشان بود آیا حق بودند؟
چهار سال ادامه داشتن نشانگر بر حق بودند یک گروه ومذهب نیست. وهمیشه در کنار دین حق افکار غلط هست وعمدتا پیروان باطل بیشتر از حق هستند.
ایا واقعا حکومت ما هم چنین عقایدی دارد و خود را نماینده خدا در روی زمین می داند ؟!!
من از این حرفهای جناب ابرنگ خیلی متعجبم
ما حکومت خود را اسلامی می دانیم نه به این معنی که در همه چیز به اسلام عمل می شود بلکه به این معنی که رویه وهمت این است که به اسلام عمل شود. وخود را نماینده خدا نمی دانیم. چون نماینده خدا در روی زمین اهل بیت(ع) هستند.
ایا واقعا حکومت ما مخالفان خودش رو کافر حربی می داند ؟!
خیر، کافر حربی کسی است که با مسلمانان جنگ می کند وتمام ابزار وقدرت خود رجمع می کنند برای بابود کردم مسلمانان.
اینها برداشتهای شخصی جناب آبرنگ است.
[=Microsoft Sans Serif]سخن من هم اینم است که قضاوت شما با عرض پوزش غلط است چون زمان یاین سخن درست بود که این مردمی که به آنها ملحق می شوند از خود مردم بومی عراق وسوریه باشند اما واقعیت غیر از این است چون اکثر کسانی که به آنها ملحق شده اند از کشورهای مختلف از جمله تونس، عربستان وسایر کشورها است.
بانو «الهه خشم» گفتند: اینان اگر آنگونه که از دید ما وحشی هستند، به راستی وحشی هستند، چرا رشدی قارچگونه دارند و در مدت کمی، تعدادشان زیاد شد؟
من گفتم: به اینخاطر که ابوبکر کارهایی (همچون دست و دلبازی، زیردست پروری و ...) میکند و این کارها برای زیردستانش با ارزش است و برای همین، خیلی زود شمار زیردستانش زیاد میشود (این گروه پس از رئیس شدن ابوبکر، چنین نیرومند شد؛ پس رفتارش با دیگر فرماندهان متفاوت است). این سخنی آشکار است که اگر رفتار و سخنان وی برای زیردستانش باارزش نبود، اینگونه زود رشد نمیکرد. تفاوتی ندارد که زیردستانش کجایی هستند؛ مهم این است که روز به روز شمارشان بیشتر میشود که این نشان از وجود یک نگرش ژرفی (از سوی بوبکر) دارد).
همچنین آن سخنی که گفته بود: «حکومت مردمی، تنها برای فریب مردم است» نیز، نشان از آگاهی و هوش بالای این مرد دارد.
دلیلش هم فبلا گفتم که به نوع فکر اینها بر می گردد که در سایه تبلیغات وهابی به این نتیجه رسیده اند که غیر از خودشان بقیه مسلمانها کافر هستند وباید کشته شوند. وکاری ندارند که ابوبکر البغدادی راست می گوید یا دروغ.
شیعیان میگویند: هرکس به امامان ما نگرود، به بهشت نمیرود و خود را برتر میدانند و یا به گفتهی دوستمان:دوما در زمان پیامبر مردم عادی برای تشخیص حرامزاده بودن بچه هاشون بچه شون رو میاوردن نزدیک امام علی (ع) اگه شروع به فحش دادن به امام میکرد میفهمیدن بچشون حرومزادس واگر با امام مهربانی میکرد میفهمیدن حلال زادس
سنیها نیز میگویند: شیعیان بدعتگذاراند و دینی ساختگی دارند که در گمراهیاند و به بهشت نمیروند.
و ...
شما براساس کدام مبنا ودلیل می فرمایید اسلام داعشی درست است؟ در ثانی دین اسلام اجازه کشتن مسیحی غیر حربی را به ما نداده است چطور اینها باید چون افکارشان را مسلمان دیگری نمی پذیرد او را بکشند.
این دینی که اکنون اسلام نامیده میشود، دوشاخه دارد: یکی سنیمذهبان (پیرو عمر، ابوبکر و ...)؛ دیگری شیعیان (پیرو علی و ...). هردوی این بزرگانی که مسلمانان پیرو آنها هستند، در جنگ ایران اتفاق نظر و شرکت داشتند و از جنگ ایران نیز غنیمت و کنیزان بسیار گیرشان آمد.
اگر کشتن اهل کتابی که با مسلمانان جنگ نکردهاند، جزو دین نیست، پس دین کنونی اسلام، کلاً در بیراههای ژرف است.
ببینید داعشی ها عمدتا در اینکه برای ثواب وخدا جنگ می کنند حرفی نیست کاری که خوارج هم می کردند. اما این دلیل بر درستی آنها نیست.
ایزدیان که دینی مخلوط از اسلام ومسیحیت است سالها بلکه قرنا در عراق که سرزمین هزاران عالم ومجتهد بوده زندگی کردند مگر آنها مبانی اسلام را به اندازه داعشی ها نمی شناختند که حکم قتل آنها را صادر نکردند؟
بر اساس کدام مبنا ما باید بعد از جنگ اسرا را ردیف کرده وبه قتل برسانیم آنهم دست بسته، به شکم خوابیده. آیا رسول خدا(ص) بااسرای مشرکین که رد جنگ بدر گرفته بودند چنین کردند؟ با بنی قینقاع وبنی نضیر چنین کردند؟
در جنگ با یهودیان بنی قریظه، سپاه اسلام، به دستور پیامبر، مردان یهودی را دستهجمعی سر بریدند و زنانشان را به کنیزی بردند.
دست بسته بودن، چیز گستردهای در اسلام است و شما نباید این را ایرادی بر داعش بگیرید؛ در ایران خودمان، کسی را که میخواهند دار بزنند، دستش را میبندند و صورتش را میپوشانند (که داعشیان بهجای پوشیدن صورت، آنها را دمر میخوابانند).
از نظر شما که اسلام اینها اسلام ناب است بفرمایید که اسلام در کجا گفته فرجام جنگ که گرفتن اسرا باشد باید اینچنین کشته شوند؟
حکومت اسلامی ایران ادعای نمایندگی از طف خدا ندارد بلکه حکومت خود را در راستای ادامه مسیر انبیاء وحجج الهی با توجه به احادیث رسیده می داند.
نماینده به کسی میگویند که دستورهای بالا دست خود را عیناً انجام میدهد؛ ایران نیز، ادعا میکند که حکومتش در راستای دستورات قرآن و پیامبر است (مهم آن ادعا است که داعش، ایران، عربستان و ... دارند و با آن، در دهان مردم را میبندند).
حداقل خدا را شکر در فرد سوم اتفاق نظر داریم.
خیر، کافر حربی کسی است که با مسلمانان جنگ می کند وتمام ابزار وقدرت خود رجمع می کنند برای بابود کردم مسلمانان.
اینها برداشتهای شخصی جناب آبرنگ است.
شما سخن مرا بخوانید، سپس آنرا رد کنید.
من هم گفتم کسانی که در برابر داعش میایستند (= جنگ میکنند) کشته میشوند وگرنه اگر نایستند، (همانگونه که در عکسهای فراوانی دیدهایم) در کنار سپاه داعش، بدون ترس، زندگی میکنند.
[=Microsoft Sans Serif]گمان کنم آن کشتارهایی که انجام میگیرد و ما برنامه یا فرتورش را میبینیم، فرجام یک جنگ است که مردمی در برابر حکومت اسلامی ایستادهاند؛ که بر پایهی مبانی اسلامی، مخالفان حکومت اسلامی کافر حربی شناخته میشوند که باید کشته شوند (چیزی که در ایران خودمان هم به وفور دیده میشود؛ چراکه هردو حکومت، خود را مشروع و به نمایندگی از خدا، در روی زمین میدانند) ولی چیزی که ما میبینیم، تنها فرجام جنگ است؛ نه پیشزمینهی آن (سانسور)!
در مورد ایزدیان و مسیحیان نیز، رفتارشان ریشهای است(جنگ تازیان با ایرانیان) و ایرادی بر آنها (از دید اسلام) نیست.
در جنگ با یهودیان بنی قریظه، سپاه اسلام، به دستور پیامبر، مردان یهودی را دستهجمعی سر بریدند و زنانشان را به کنیزی بردند.
سلام دوست عزیز
لطفا منابعتان را هم ذکر کنید
(پیرو علی و ...). هردوی این بزرگانی که مسلمانان پیرو آنها هستند، در جنگ ایران اتفاق نظر و شرکت داشتند
در اون زمان حضرت علی اصلا در مسند قدرت نبود که بخواد نظرش رو هم قبول داشته باشند
منبع لطفا
ممنونم
این نگرش را کمابیش همهی مردم دارند.
شیعیان میگویند: هرکس به امامان ما نگرود، به بهشت نمیرود و خود را برتر میدانند و یا به گفتهی دوستمان:
شیعه تا بحال چنین چیزی نگفته است که هر کس شیعه نباشد به بهشت نخواهد رفت. بله ما عقیده داریم که دین ومذهب حق شیعه است وهر کس که با علم به حقانیت تشیع از روی تعصب به آن نگرود اهل جهنم است چون در مقابل حق با علم به حقانیت آن ایستاده بخاطر عناد.
در عین حال که طبق صریح قرآن اعتقاد داریم که لا اکراه ف یالدین(بقره/256)، هیچ اجباری در دین نیست. لدا ما می توانیم دین وعقاید خودر ا تبلیغ کنیم ولی نمی توانیم یک مسیحی یا سنی را وادار کنیم که باید شیعه بشی ویا اینکه کشته خواهی شد. هیچ عالم دینی چنین چیزی نگفته است والا شما شاهد بیاورید.
از نظر ما شخص یا از روی علم ویقین حق را قبول نمی کند که اهل جهنم است ویا اینکه مستضعف است یعنی حق به او نمی رسد یا اینکه آنقدر تشتت آراء وجود دارد وسطح فکری وهوشی شخص هم توان اینکه از بین اینها حق را بشناسد ندارد این هم مستضعف فکری است. واکثر مردم از نظر ما چنین هستند. لذا امام خمینی(ره) در تقریرات فلسفه خود می فرمایند که اکثریت مردم به بهشت خواهند رفت. شما بفرمایید که اکثریت مردم دنیا چه دینی دارند، وچند درصد آنها شیعه هستند؟ این برداشتی که شما دارید علماء شیعه آن را قبول نمی کنند.
ما اکثر داعشی ها سنی ها را مسلمان می دانیم واینکه رد مورد افراد بگی فلانی بهشتی وفلانی جهنمی قبول نداریم مگر اینکه واقعا مثل امثال سلمان رشدی وابوجهل خباثت آنها أظهر من الشمس باشد.
سنیها نیز میگویند: شیعیان بدعتگذاراند و دینی ساختگی دارند که در گمراهیاند و به بهشت نمیروند.
وهابی هارا با سنیها یکی نگیرید چون بنده خود سنی ها چنین عقیده ای ندارند. وخیلی از علماء آنها در قدیم وجدید صحت وحقانیت مذهب تشیع را برا ی خودشان مثل سایر مذاهب اهل سنت قبول کرده اند مثل قندوزی صاحب کتاب ینابیع المودة، شیخ شلتوت، مفتی الان وخیلی از مفتی های اخیر الازهر.
چیزی که شما می فرمایید نظر وهابی هاست که نه تنها شیعه که خود سنی ها را هم قبول ندارند.
زردشتیان ایران نیز، اهل کتاب هستند. آنان جنگی با اعراب نداشتند که آنها به ایران تازیدند، کشتار راه انداختند و زنان را به بردگی گرفتند. دقیقا همانند اکنون که ایزدیان و مسیحیان از دست داعشیان میگریزند، بسیاری از زردشتیان نیز به هند کوچیدند و آنهایی هم که باقی ماندند، یا کشته شدند؛ یا در بیابانهای کرمان، در آن شرایط سخت (هنوزم که هنوز است) زندگی میکنند
اینطور هم که می فرمایید نبوده است. ما نمی گوییم که کشتار نابحقی صورت نگرفته بلکه جنایت نبوده است. وآنهم کار دست کسی بوده(خلیفه دوم) که نه تنها از نظر ما بلکه از نظر برخی از علما اهل سنت مثل محمود احمد کریمه از استادان طراز اول الازهر غصب حق حضرت علی بوده است.
http://www.aparat.com/v/qFR2H
پس ما اعمال خلیفه دوم را عین حق واسلام نمی دانیم تا با توجه به اعمال وسیاست او در مورد اسلام واین اتفاقات قضاوت کنیم. واینها همان آدمهایی بودند که درب خانه حضرت زهراء را آتش زدند وآیت الله سبحانی در کتاب یاس در آتش مستندات این اتفاقات را از منابع خود اهل سنت بیان داشته اند.
ما با تمام اینها جنایتی هم صورت نگرفته وایرانی ها افکار خود را تحمیل نکرده اند. چون همانطر که علامه مطهر ی در کتاب خدمات متقابل ایران واسلام بیان می دارند در سال دوازده هجری به ایران حمله شد ولی غالب ایرانی ها در سال32هجری قمری مسلمان شدند. اگر بنا بر زور واجبار بود مانند داعشی ها یا باید همه ایرانی ها کشته می شدند ویا اینکه به اجبار اسلام را قبول می کردند.
این نگرش را کمابیش همهی مردم دارند.
شیعیان میگویند: هرکس به امامان ما نگرود، به بهشت نمیرود و خود را برتر میدانند و یا به گفتهی دوستمان:
تفاوت سیره مسلمانان با داعش:
شیعه تا بحال چنین چیزی نگفته است که هر کس شیعه نباشد به بهشت نخواهد رفت. بله ما عقیده داریم که دین ومذهب حق شیعه است وهر کس که با علم به حقانیت تشیع از روی تعصب به آن نگرود اهل جهنم است چون در مقابل حق با علم به حقانیت آن ایستاده بخاطر عناد.
در عین حال که طبق صریح قرآن اعتقاد داریم که لا اکراه ف یالدین(بقره/256)، هیچ اجباری در دین نیست. لدا ما می توانیم دین وعقاید خودر ا تبلیغ کنیم ولی نمی توانیم یک مسیحی یا سنی را وادار کنیم که باید شیعه بشی ویا اینکه کشته خواهی شد. هیچ عالم دینی چنین چیزی نگفته است والا شما شاهد بیاورید.
از نظر ما شخص یا از روی علم ویقین حق را قبول نمی کند که اهل جهنم است ویا اینکه مستضعف است یعنی حق به او نمی رسد یا اینکه آنقدر تشتت آراء وجود دارد وسطح فکری وهوشی شخص هم توان اینکه از بین اینها حق را بشناسد ندارد این هم مستضعف فکری است. واکثر مردم از نظر ما چنین هستند. لذا امام خمینی(ره) در تقریرات فلسفه خود می فرمایند که اکثریت مردم به بهشت خواهند رفت. شما بفرمایید که اکثریت مردم دنیا چه دینی دارند، وچند درصد آنها شیعه هستند؟ این برداشتی که شما دارید علماء شیعه آن را قبول نمی کنند.
ما اکثر داعشی ها سنی ها را مسلمان می دانیم واینکه رد مورد افراد بگی فلانی بهشتی وفلانی جهنمی قبول نداریم مگر اینکه واقعا مثل امثال سلمان رشدی وابوجهل خباثت آنها أظهر من الشمس باشد.
سنیها نیز میگویند: شیعیان بدعتگذاراند و دینی ساختگی دارند که در گمراهیاند و به بهشت نمیروند.
وهابی هارا با سنیها یکی نگیرید چون بنده خود سنی ها چنین عقیده ای ندارند. وخیلی از علماء آنها در قدیم وجدید صحت وحقانیت مذهب تشیع را برا ی خودشان مثل سایر مذاهب اهل سنت قبول کرده اند مثل قندوزی صاحب کتاب ینابیع المودة، شیخ شلتوت، مفتی الان وخیلی از مفتی های اخیر الازهر.
چیزی که شما می فرمایید نظر وهابی هاست که نه تنها شیعه که خود سنی ها را هم قبول ندارند.
زردشتیان ایران نیز، اهل کتاب هستند. آنان جنگی با اعراب نداشتند که آنها به ایران تازیدند، کشتار راه انداختند و زنان را به بردگی گرفتند. دقیقا همانند اکنون که ایزدیان و مسیحیان از دست داعشیان میگریزند، بسیاری از زردشتیان نیز به هند کوچیدند و آنهایی هم که باقی ماندند، یا کشته شدند؛ یا در بیابانهای کرمان، در آن شرایط سخت (هنوزم که هنوز است) زندگی میکنند
اینطور هم که می فرمایید نبوده است. ما نمی گوییم که کشتار نابحقی صورت نگرفته بلکه جنایت نبوده است. وآنهم کار دست کسی بوده(خلیفه دوم) که نه تنها از نظر ما بلکه از نظر برخی از علما اهل سنت مثل محمود احمد کریمه از استادان طراز اول الازهر غصب حق حضرت علی بوده است.
http://www.aparat.com/v/qFR2H
پس ما اعمال خلیفه دوم را عین حق واسلام نمی دانیم تا با توجه به اعمال وسیاست او در مورد اسلام واین اتفاقات قضاوت کنیم. واینها همان آدمهایی بودند که درب خانه حضرت زهراء را آتش زدند وآیت الله سبحانی در کتاب یاس در آتش مستندات این اتفاقات را از منابع خود اهل سنت بیان داشته اند.
ما با تمام اینها جنایتی هم صورت نگرفته وایرانی ها افکار خود را تحمیل نکرده اند. چون همانطر که علامه مطهر ی در کتاب خدمات متقابل ایران واسلام بیان می دارند در سال دوازده هجری به ایران حمله شد ولی غالب ایرانی ها در سال32هجری قمری مسلمان شدند. اگر بنا بر زور واجبار بود مانند داعشی ها یا باید همه ایرانی ها کشته می شدند ویا اینکه به اجبار اسلام را قبول می کردند.
جناب آبرنگ انتظار حرفه راستی رو نداشته باشین ... چون حدیث داریم :
"إذا رأيتم اهل الريب و البدع من بعدي فأظهروا البرائة منهم ... و باهتوهم كيلايطعموا في الفساد في الاسلام و يحذّرهم الناس[4]
کسی مخالف نظرشون باشه ... مصداق فساد فی الاسلام بهش میبندن ... بعدش هم طبق حدیث بالا بهش بهتان میبندن ... صواب هم میبرن ...
[="Microsoft Sans Serif"]سلام دوست عزیز
لطفا منابعتان را هم ذکر کنید
جنگ بنیقریظه، رخدادی مشهور است و در بسیاری از بنمایههای تاریخی آمده است.
در تاریخ طبری میخوانیم که: «یهودیان تسلیم مسلمانان میشوند ولی میگویند: ما حکم پیامبر را نمیپذیریم (چون حکم به کشتن ما میدهد). سپس «سعد» به نمایندگی از مسلمانان و یهودیان، میان آنان حکم میدهد:
سعد گفت: به قید سوگند یاد میکنید که به حکم من رضایت دهید؟
(یهودیان) گفتند: آری
(سعد) گفت: «و آنکه اینجا نسشته رضایت دارد؟» و به سوی پیمبر اشاره کرد؛ اما از روی احترام بدو ننگریست.
پیمبر گفت: آری
سعد گفت: حکم من این است که مردان را بکشند و اموال تقسیم شود و زن و فرزندان را اسیر کنند.
پیمبر گفت: حکم تو دربارهی یهودیان، همان است که خدا از فراز هفت آسمان میکند. (طبری؛ دفتر سوم/ ص 1088؛ ترجمه: ابوالقاسم پاینده)
همچنین در «تفسیر المیزان؛ دفتر 16؛ احزاب/ 27» نیز، این موضوع آمده است که پیامبر دستور به قتلعام «ششصد یا هفتصد» یهودی را داد.
ناگفته نماند که رخدادهای تاریخی را، باید با دید تاریخی قضاوت کرد؛ یعنی رخداد (1400) سال پیش را، نباید با دید امروزی نگریست (چون هرچه پیشتر میرویم، از سختی و خشونت مجازاتها کاسته میشود)؛ گردن زدن در آنزمان، یککار عادی و همگانی بود (اگرچه آنان تسلیم شده بودند). اما اینکه برخی از بزرگان میگویند گردن زدن اسیران جنگی توسط داعش، هیچ بنمایهی اسلامی ندارد، کار را وارونه جلوه دادن و دروغگویی است.
در اون زمان حضرت علی اصلا در مسند قدرت نبود که بخواد نظرش رو هم قبول داشته باشند
چیزی که هم نوشتارهای تاریخی گواه آن است و هم «نهجالبلاغه».
شیعه تا بحال چنین چیزی نگفته است که هر کس شیعه نباشد به بهشت نخواهد رفت. بله ما عقیده داریم که دین ومذهب حق شیعه است وهر کس که با علم به حقانیت تشیع از روی تعصب به آن نگرود اهل جهنم است چون در مقابل حق با علم به حقانیت آن ایستاده بخاطر عناد.
در عین حال که طبق صریح قرآن اعتقاد داریم که لا اکراه ف یالدین(بقره/256)، هیچ اجباری در دین نیست. لدا ما می توانیم دین وعقاید خودر ا تبلیغ کنیم ولی نمی توانیم یک مسیحی یا سنی را وادار کنیم که باید شیعه بشی ویا اینکه کشته خواهی شد. هیچ عالم دینی چنین چیزی نگفته است والا شما شاهد بیاورید.
از نظر ما شخص یا از روی علم ویقین حق را قبول نمی کند که اهل جهنم است ویا اینکه مستضعف است یعنی حق به او نمی رسد یا اینکه آنقدر تشتت آراء وجود دارد وسطح فکری وهوشی شخص هم توان اینکه از بین اینها حق را بشناسد ندارد این هم مستضعف فکری است. واکثر مردم از نظر ما چنین هستند. لذا امام خمینی(ره) در تقریرات فلسفه خود می فرمایند که اکثریت مردم به بهشت خواهند رفت. شما بفرمایید که اکثریت مردم دنیا چه دینی دارند، وچند درصد آنها شیعه هستند؟ این برداشتی که شما دارید علماء شیعه آن را قبول نمی کنند.
ما اکثر داعشی ها سنی ها را مسلمان می دانیم واینکه رد مورد افراد بگی فلانی بهشتی وفلانی جهنمی قبول نداریم مگر اینکه واقعا مثل امثال سلمان رشدی وابوجهل خباثت آنها أظهر من الشمس باشد.
وهابی هارا با سنیها یکی نگیرید چون بنده خود سنی ها چنین عقیده ای ندارند. وخیلی از علماء آنها در قدیم وجدید صحت وحقانیت مذهب تشیع را برا ی خودشان مثل سایر مذاهب اهل سنت قبول کرده اند مثل قندوزی صاحب کتاب ینابیع المودة، شیخ شلتوت، مفتی الان وخیلی از مفتی های اخیر الازهر.
چیزی که شما می فرمایید نظر وهابی هاست که نه تنها شیعه که خود سنی ها را هم قبول ندارند.
هرکسی نگاهی در اندیشههای شیعی، سنی، یهودی، مسیحی، زردشتی و ... داشته باشد، سخن درست را در میابد (که همهی آنها، خود را برتر و بر حق میدانند).
اینطور هم که می فرمایید نبوده است. ما نمی گوییم که کشتار نابحقی صورت نگرفته بلکه جنایت نبوده است. وآنهم کار دست کسی بوده(خلیفه دوم) که نه تنها از نظر ما بلکه از نظر برخی از علما اهل سنت مثل محمود احمد کریمه از استادان طراز اول الازهر غصب حق حضرت علی بوده است. پس ما اعمال خلیفه دوم را عین حق واسلام نمی دانیم تا با توجه به اعمال وسیاست او در مورد اسلام واین اتفاقات قضاوت کنیم
سخن امام علی، هم در نوشتارهای تاریخی و هم در نهجالبلاغه به صراحت آمده است که ایشان با جنگ ایران موافق بودند.
در تاریخ طبری نیز، سخنان بسیاری در این زمینه آمده است.
پس زردشتیان نیز، همانند مسیحیان یا ایزدیان امروز، اهل کتاب بودند؛ همانگونه که بزرگان اسلامی (عمر و علی) بدون آنکه جنگی از طرف اهل کتاب (زردشتیان) آغاز شده باشد، جنگ را آغاز کردند، پیروان این بزرگان (داعش) نیز همانند آنها، بدون آنکه مسیحیان جنگی با آنها کرده باشند، جنگ را آغاز کردند.
و در پایان نیز همانند پیامبر خود (در بنی قریظه) اسیران را سر میبرند (کارهای داعش، ریشه در تاریخ و سنت اسلام دارد).
ما با تمام اینها جنایتی هم صورت نگرفته وایرانی ها افکار خود را تحمیل نکرده اند. چون همانطر که علامه مطهر ی در کتاب خدمات متقابل ایران واسلام بیان می دارند در سال دوازده هجری به ایران حمله شد ولی غالب ایرانی ها در سال32هجری قمری مسلمان شدند. اگر بنا بر زور واجبار بود مانند داعشی ها یا باید همه ایرانی ها کشته می شدند ویا اینکه به اجبار اسلام را قبول می کردند.
جناب آبرنگ انتظار حرفه راستی رو نداشته باشین ... چون حدیث داریم :
"إذا رأيتم اهل الريب و البدع من بعدي فأظهروا البرائة منهم ... و باهتوهم كيلايطعموا في الفساد في الاسلام و يحذّرهم الناس[4]
کسی مخالف نظرشون باشه ... مصداق فساد فی الاسلام بهش میبندن ... بعدش هم طبق حدیث بالا بهش بهتان میبندن ... صواب هم میبرن ...
طبیعی است من چشمداشتی از کارشناس ندارم که سخنان مرا تأیید کنند؛ بلکه ما گفت و گو میکنیم و مردم قضاوت میکنند.
چیزی که هم نوشتارهای تاریخی گواه آن است و هم «نهجالبلاغه».
ممنونم دوست عزیز
چون بنظر تاریخ زیاد مطالعه کردین ممنون میشم جوابهای زیر رو بدین
1- میشه بگید کجای نهج البلاغه دقیقا چون باید برم پیداش کنم
2- در ضمن مفاد قرار داد پیامبر با یهود رو هم (بنی قریظه) اگه دسترسی دارید بذارید چون من نمیدونم مفادش چی بوده باید بر اساس مفادش تصمیم گیری کرد
3- ایا گردن زدن فقط مختص اعراب بوده برای مجازات یا ایرانیان مصریان و... در قدیم همین کار را می کردند؟
(چون هر تاریخی باید با زمان خودش مورد مقایسه قرار بگیرد شاید مثلا کاری در این زمان از لحاظ عرف ناپسند باشد ولی در قدیم خیر و بر عکس)
و البته اینو قبول دارم که هر گرایش دینی شیعه سنی یهود و.... میگویند ما بر حقیم ولی در هیچکدوم از ادیان اگر ان دین رو قبول کرد نباید این بر حق بودن نشان تکفیر دیگران شود. و هر کسی اول باید قبل کنه که اولا میخواد بخدا اعتقاد داشته باشه یا نه بعد ایا میخواد دینی رو انتخایب کنه یا نه بعد بر اساس تحقیقات بالاخره به این نتیجه رسید که هم خدا هست هم دین و دینشو انتخاب کرد مسلما اونو بر حق میدونه ولی این دلیل بر تکفیر و کشتن دیگران نمیشود
ممنونم
سورهی برائت بسمالله ندارد!
یک نفر میپرسد چرا داعشیها که اینقدر پلید هستند اینقدر سریع رشد میکنند ...
دیگری جواب میدهد چون در ایدئولوژی خودشان کارهای او منطبق بر اسلام ناب است به اضافهی اینکه سرکردهی ایشان صفات ممتازی هم دارد!
و بعد همان دیگری اضافه میکند که اسلام آنها نه تنها از نظر ایدئولوژی خودشان (وهابیت) که از نظر ما هم اسلام ناب است و اسلام همین است و جز این نیست!
و برخی هم زیر نظر آن دیگری صلوات میفرستند: تکبیر!
عجب دنیایی شده! فهمیدم که فقط شیطان نیست که خودش را توجیه میکند، دیگرانی هم هستند که شیطان را توجیه میکنند ...
الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلَادِ / فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسَادَ / فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ
إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ ۚ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ / وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ
... فَلَا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلَادِ
... پس مبادا رفت و آمد آنان در شهرها (و قدرتنمایی آنان) تو را بفریبد!
وَإِذْ نَجَّيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ ۚ وَفِي ذَٰلِكُم بَلَاءٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ
جنگ بنیقریظه، رخدادی مشهور است و در بسیاری از بنمایههای تاریخی آمده است.
در تاریخ طبری میخوانیم که: «یهودیان تسلیم مسلمانان میشوند ولی میگویند: ما حکم پیامبر را نمیپذیریم (چون حکم به کشتن ما میدهد). سپس «سعد» به نمایندگی از مسلمانان و یهودیان، میان آنان حکم میدهد:
یهودیان خودشان سعد بن معاذ را بعنوان حکم تعیین کردند.
ایشان جزو بزرگان قبلیهی «بنیهاشم» بودند و در برنامهی جنگ تازیان با ایرانیان، جزو برنامهریزان اصلی جنگ بودند.
چیزی که هم نوشتارهای تاریخی گواه آن است و هم «نهجالبلاغه».
خلیفه دوم در این جنگ با ایشان درمورد اینکه رد جنگ شرکت کنند یا نه؟ مشورت خواستند وایشان نیز با توجه به مصالح مسلمین با ایشان مشورت داده اند ولی چیزی به نام اینکه برنامه ریز اصلی باشند نبوده است.
هرکسی نگاهی در اندیشههای شیعی، سنی، یهودی، مسیحی، زردشتی و ... داشته باشد، سخن درست را در میابد (که همهی آنها، خود را برتر و بر حق میدانند).
اینکه هرکدام خودر ا حق می دانند درست است. ولی سخن در این است که حق دانستن با تحقیق وعلم است یا اینکه تعصبی است. در ثانی حق دانستن خود غیر از کافر وواجب القتل دانستن دیگران است. شیعه اهل کتاب ، سنی، یهودی وپیروان سایر ادیانر ا هم واجب القتل نمی داند.
در تاریخ طبری نیز، سخنان بسیاری در این زمینه آمده است.
پس زردشتیان نیز، همانند مسیحیان یا ایزدیان امروز، اهل کتاب بودند؛ همانگونه که بزرگان اسلامی (عمر و علی) بدون آنکه جنگی از طرف اهل کتاب (زردشتیان) آغاز شده باشد، جنگ را آغاز کردند، پیروان این بزرگان (داعش) نیز همانند آنها، بدون آنکه مسیحیان جنگی با آنها کرده باشند، جنگ را آغاز کردند.
و در پایان نیز همانند پیامبر خود (در بنی قریظه) اسیران را سر میبرند (کارهای داعش، ریشه در تاریخ و سنت اسلام دارد).
تاریخ طبری بیش از سی صفحه در این مورد مطلب دارد شما کدام یک را می فرمایید.
در همان تاریخ طبری آمده است که اول در ساباط مدائن برخی از مسلمانان به دست ایرانی ها کشته می شوند وبعد از حمله اصلی صورت می گیرد.
شما با کدام دلیل وسند تاریخی می فرمایید که امام علی(ع) از سران این جنگ بوده است؟ ودر کجا بیان شده که ایشان از غنائم این جنگ وکنیزان آن استفاده کرده اند؟
ما بزرگان دین خود را با سخنان غیر مستند نمی توانیم زیر سوال ببریم. واینکه چطور مسلمانان این جنگ را شروع کردند دلیلش را قبلا گفتم.
اولا کجا گفته شده که در بنی قریظه بعد از کشتن سرهایشان را بریدند؟ وبر فرض این کرا را کرده باشند بنده از شما سوال کردم که عقاید داعش را عین اسلام می دانید، پیامبر(ص) 83جنگ داشته است چرا آنها این همه جنگ وسیره پیامبر را در آزاد کردن اسراء رها کرده وبه این یک مورد چسبیده اند؟ از نظر عقل خود شما 82 دو مورد ملاک است یا یک مورد؟ با لحاظ اینکه اینها با یهود دوست هستند ومسلمانها را دارند می کشند.
اینکه برای بار چندم ادعا می کنید از بزرگان خود عمر وعلی(ع) پیرو یمی کنند ما سوال کردیم این دو نفر کجا ودر کدام جنگ چنین کاری انجام داده اند؟ فقط ادعا بدون ذلیل نکنید بلکه با دلیل سخن بگویید. چون امام علی(ع) وحتی عمر چنین رویه ای نداشته اند. حتی امام علی در جنگ جمل اسراء را آزاد کردند.
اینکار از سوی بزرگان اسلامی (پیامبر، عمر و علی) مهر تأیید دارد؛ چراکه آنها نیز گردن اسیران خود را میزدند و همچنین کلیدزن جنگ با ایران بودند.
دلیل وسند؟؟؟؟؟؟؟؟؟
[="Microsoft Sans Serif"]ممنونم دوست عزیز
چون بنظر تاریخ زیاد مطالعه کردین ممنون میشم جوابهای زیر رو بدین
1- میشه بگید کجای نهج البلاغه دقیقا چون باید برم پیداش کنم
در ضمن مفاد قرار داد پیامبر با یهود رو هم (بنی قریظه) اگه دسترسی دارید بذارید چون من نمیدونم مفادش چی بوده باید بر اساس مفادش تصمیم گیری کرد
آنها گفتند «سعد بن معاذ» میان ما حکم کند که وی نیز حکم به کشتن مردان یهودی داد؛ قردادی بسته نشد.
ایا گردن زدن فقط مختص اعراب بوده برای مجازات یا ایرانیان مصریان و... در قدیم همین کار را می کردند؟
(چون هر تاریخی باید با زمان خودش مورد مقایسه قرار بگیرد شاید مثلا کاری در این زمان از لحاظ عرف ناپسند باشد ولی در قدیم خیر و بر عکس)
من خود نیز به همین موضوع اشاره کردهام
یهودیان خودشان سعد بن معاذ را بعنوان حکم تعیین کردند.
نخست: آنها سعد را انتخاب کردند که مثلا جان سالم بهدر ببرند: «مدت یکماه یا بیست و پنج روز یهودیان در محاصره بودند و چون کار بر آنها سخت شد، گفتندشان به حکم پیمبر تسلیم شوید. و ابولبابة بن عبدالمنذر اشاره کرد که: «حکم پیمبر کشتن است». (سپس) یهودیان گفتند: «به حکم سعدبن معاذ تسلیم میشویم (تا بلکه زنده بمانیم)».(طبری؛ 3 / 1084)
دوم: هنگامی که سعد حکم کرد، پیامبر مهر تأیید (و اسلامی بودن) بر آن حکم گذاشت و گفت: «
خلیفه دوم در این جنگ با ایشان درمورد اینکه رد جنگ شرکت کنند یا نه؟ مشورت خواستند وایشان نیز با توجه به مصالح مسلمین با ایشان مشورت داده اند ولی چیزی به نام اینکه برنامه ریز اصلی باشند نبوده است.
وقتی که دقیقا سخنهای امام علی در جنگ اجرا میشود، ایشان یک برنامهریز فرعی محسوب میشوند؟!
ایشان به عمر میگویند که فلان کار را بکن، تا پیروز شویم؛ عمر نیز، سخن وی را میپذیرد و دقیقا به آن عمل میکند.
اینکه هرکدام خودر ا حق می دانند درست است. ولی سخن در این است که حق دانستن با تحقیق وعلم است یا اینکه تعصبی است.
اگر به راستی اسلام دین پژوهش و خردمندی است، چرا از پیش تعیین میکند که فرجام پژوهش مسلمانزادگان (که در واقع چیزی از اسلام نمیدانند) باید چه باشد؟
به هر حال قرار نیست همه، همانگونه که فقیهان دوست دارند به یک نتیجه برسند و اگر قرار است به یک نتیجه برسند، دیگر چرا میگویند پژوهش کنید؟!
که اگر کسی برود پژوهش کند و آن چیزی که آنها انتظارش را دارند (برتری اسلام) نباشد، اعـــدامش کنند؟!
آیا این حکم اسلامی، بهراستی گویای این است که اجبار و تعصبی در اسلام (همانند دیگر مذهبها) نیست؟
در ثانی حق دانستن خود غیر از کافر وواجب القتل دانستن دیگران است. شیعه اهل کتاب ، سنی، یهودی وپیروان سایر ادیانر ا هم واجب القتل نمی داند.
تاریخ طبری بیش از سی صفحه در این مورد مطلب دارد شما کدام یک را می فرمایید.
در همان تاریخ طبری آمده است که اول در ساباط مدائن برخی از مسلمانان به دست ایرانی ها کشته می شوند وبعد از حمله اصلی صورت می گیرد.
ساباط و مدائن، در آنزمان، جزو خاک ایران بودند. شما به گونهای میگویید :«عربان در ساباط به دست ایرانیان کشته شدند» که گویی این ایرانیان بودند که به خاک عربستان تجاوز کردند (نه تازیان!).
نخستین تازش تازیان، در زمان ابوبکر، به «سواد» بود (نه ساباط).
هنگامی که تازیان مردم سواد را (به دلیل نپذیرفتن اسلام)، خراجگذار خود میکنند، «مثنی بن شیبانی» به پیش ابوبکر میرود و میگوید:«مرا سالاری قوم خویش ده تا با پارسیانی که مجاور منند، پیکار کنم و ناحیهی خویش را سامان دهم؟
ابوبکر گفت: برو» (طبری؛ 4 / 1480)
شما با کدام دلیل وسند تاریخی می فرمایید که امام علی(ع) از سران این جنگ بوده است؟ ودر کجا بیان شده که ایشان از غنائم این جنگ وکنیزان آن استفاده کرده اند؟
در مورد برخورداری خانوادهی امام علی از غنایم: دختر یزدگرد در بازار بردهفروشان، برای فروش قرار گرفته بود؛ سپس امام علی میگوید: او نژاده است و بگذار از میان بزرگان شوهری انتخاب کند؛ سپس وی، امام حسین را انتخاب میکند. کسی که در جنگ شرکت نداشته باشد (امام حسین)، غنیمت جنگی (زن، طلا و ...) نیز گیرش به او تعلق نمیگیرد.
در جایی از تاریخ طبری نیز خواندم که عمر در حال پخش غنیمت است که امام علی میگوید: «ابتدا از خودت (عمر) آغاز کن»؛ عمر نیز میگوید: نه ابتدا از خاندان پیامبر آغاز میکنم» (یادم نیست دقیقاً کجاست ولی اگر در درستیاش شک دارید، میتوانم پیدایش کنم).
ما بزرگان دین خود را با سخنان غیر مستند نمی توانیم زیر سوال ببریم. واینکه چطور مسلمانان این جنگ را شروع کردند دلیلش را قبلا گفتم.
من ابتدا آمدم به صورت سربسته سخنی گفتم؛ شما مرا وادار به گفت و گو کردید.
اولا کجا گفته شده که در بنی قریظه بعد از کشتن سرهایشان را بریدند؟
وبر فرض این کرا را کرده باشند بنده از شما سوال کردم که عقاید داعش را عین اسلام می دانید، پیامبر(ص) 83جنگ داشته است چرا آنها این همه جنگ وسیره پیامبر را در آزاد کردن اسراء رها کرده وبه این یک مورد چسبیده اند؟ از نظر عقل خود شما 82 دو مورد ملاک است یا یک مورد؟ با لحاظ اینکه اینها با یهود دوست هستند ومسلمانها را دارند می کشند.
هنگامی که به آنها میگویند: «اسلام بردهداری را ممنوع نکرده است»؛ میگویند: «اسلام بردهداری را باب نکرد ولی قانونهایی گذاشت تا کمکم بردهداری برچیده شود؛ یعنی اسلام غیر مستقیم بردهداری را ممنوع کرد».
چرا این فقها در مورد «چند همسری یا حق ارث و شهادت زن» نیز چنین دیدگاهی ندارند؟
چگونه است که اسلام بردهداری را غیر مستقیم نهی کرده است ولی چندهمسری را (که خود قرآن گفته است تکهمسری بهتر است) غیر مستقیم نهی نکرده است که مسلمانان کمکم این قانون را بردارند؟
همانگونه که فقیهان ما هرجا به سودشان نیست، قانون اسلامی را نادیده میگیرند؛ فقیهان داعشی نیز، چنان میکنند.
اینکه برای بار چندم ادعا می کنید از بزرگان خود عمر وعلی(ع) پیرو یمی کنند ما سوال کردیم این دو نفر کجا ودر کدام جنگ چنین کاری انجام داده اند؟ فقط ادعا بدون ذلیل نکنید بلکه با دلیل سخن بگویید. چون امام علی(ع) وحتی عمر چنین رویه ای نداشته اند. حتی امام علی در جنگ جمل اسراء را آزاد کردند.
بردار من! شمایی که الحمدالله کارشناس هستید، نیازی نیست که من بخواهم متن نهجالبلاغه را برایتان اینجا بیاورم تا سخنی آشکار را مستند کنم!
امام علی در نهجالبلاغه، سپاه تازیان (که به جنگ ایران میآمدند) را سپاه اسلام مینامد؛ اما شما میگویید وی با عمر هماندیش نبوده است؟!
خطبهی (134) پیش از مشاوره دادن به عمر چنین میگوید: «خداوند به پیروان این وعده داده که اسلام را سریلند و نقاط ضعف مسلمین را جبران کند ...»
خطبهی (136):«پیروزی و شکست اسلام، به فراوانی و کمی طرفداران آن نبود (در جنگ قادسیه).
اسلام دین خداست که آنرا پیروز ساخت و سپاه اوست که آن را آماده و یاری فرمود و رسید تا آنجا که باید برسد ... عرب، امروز اگرچه از نظر تعداد اندک است؛ اما با نعمت اسلام فراوانند ...»(خطبهی 136)
بالاخره یهودیان با مسلمان در مدینه یک قراردادی داشتن تا جاییکه یادمه و چون اون قرار داد رو زیر پا گذاشتن اون جنگ اتفاق افتاد
اما در اینکه امام علی بالفرض با جنگ موافق بوده دو نظر می توان گفت
1- انهایی که الان شیعه هستند و دوستدار امام علی اون جنگ رو به نفع خودشون میدونند
2- اونهایی که به ایرانی بودن افتخار میکنند و از مسلمانان متنفرند باید به عقبه خود هم نگاه کنند که چه کشور گشایی هایی توسط ایزانیان صورت گرفته و مطمئنا قتل و عام مردم این افراد نباید مثلا به فیلم 300 ایرادی وارد کندد (هرچند دارای جلوه های تصویری و اغراق هست بحث تنفر اونا از ایرانیانه) چون هر چی عوض داره گله نداره ایرانیان در قدیم کشورگشایی کردن و قتل عام
اما اونایی که به نژاد اریایی خودشون افتخار میکنند (مانند هیتلر) ایا به معنای این نیست که نژادپرستند و خود را برتر از دیگران میپندارند؟ پس بر حق بود نه فقط به برای سنی ها شیعه ها یهودیان و... تعریف می شود بلکه بر حق بودن ممکنه نژادی باشد همانطور که هیلتر بر نژاد خود افتخار و در واقع خود را بر حق میدانست همانطور که خیلی از ایرانیها به این امر اصرار دارند
ست: آنها سعد را انتخاب کردند که مثلا جان سالم بهدر ببرند: «مدت یکماه یا بیست و پنج روز یهودیان در محاصره بودند و چون کار بر آنها سخت شد، گفتندشان به حکم پیمبر تسلیم شوید. و ابولبابة بن عبدالمنذر اشاره کرد که: «حکم پیمبر کشتن است». (سپس) یهودیان گفتند: «به حکم سعدبن معاذ تسلیم میشویم (تا بلکه زنده بمانیم)».(طبری؛ 3 / 1084)
دوم: هنگامی که سعد حکم کرد، پیامبر مهر تأیید (و اسلامی بودن) بر آن حکم گذاشت و گفت: «
حکم تو دربارهی یهودیان، همان است که خدا از فراز هفت آسمان میکند.»
سخن ما بر سر این بود که شما گفتید: چنین حکمهایی در اسلام نیست. اما دیدیم که سعد، یک حکم اسلامی (با تأیید پیامبر) کرده است.
سخنتان درست است ولی به سوال من کامل جواب ندادید. بنی قریظه یهودیان هم پیمان رسول خدا(ص) بمدند وطبق پیمانی که بسته بودند نباید در جنگ ها دشمن کمک می کردند ولی آنها در جنگ خنگ خلاف قرارداد ستون پنجم شده وبه مشرکین کم کردند. حال به موارد زیر جواب بدهید:
1- این یک جنگ بوده پس 82 دو مورد دیگر چه؟ آیا در همه آنها رسول خدا چنین کرده است؟ اگر مورد مشابه پیدا شود مثلا داعشی ها با اسرائیل جنگ کنند می توانند به این مساله استناد کنند، اما آنها فعلا دارند امت پیامب را می کشند نه یهودی ها را! شما بفرمایید:
آیا مردم سوریه وعراق با داعش پیمان نامه داشتند که به آن وفا نکرده اند؟ آیا این بندگان خدا یهودی هستند که باید اینچنین کشته شوند؟
سوری ها وعراقی ها غیر از اینکه در مقابل آمریکا واسرائیل مقاومت کرده اند چه گناه دیگری مرتکب شده اند که باید توسط داعش ذبح شوند؟
از نظر فقهی ما اگر بخواهیم به سیره رسول خدا(ص) در بنی قریظه استناد کنیم، باید شرایط ووضعیت یکی باشد، در اینجا اصلا اینطور نیست.
شما بفرمایید پیامبر(ص) ما کجا دستور داده اند با کسانی که مسلمان هستند جنگ شود؟ مگر ایشان نفرمودند که کسی که شهادتین را بگوید جان ومالش حلال است؟
الان داعش از آمریکا واسرائیل وغرب تجهیزات می گیرد برای کشتن مسلمانان، آنوقت شما برای مشروع جلوه دادن کرا آنها به بنی قریظه یا که یهودی بودند وعهد خود را شکسته بودند استناد می کنید؟
ببخشید برادر!
وقتی که دقیقا سخنهای امام علی در جنگ اجرا میشود، ایشان یک برنامهریز فرعی محسوب میشوند؟!
ایشان به عمر میگویند که فلان کار را بکن، تا پیروز شویم؛ عمر نیز، سخن وی را میپذیرد و دقیقا به آن عمل میکند.
در همین دو خطبه ی که فرمودید وبنده هم مراجعه کردم (134و146) غیر از اینکه ایشان به عمر که قصد داشت در جنگ شرکت کند ومی فرماید این کار را نکنید چیز دیگری فرموده است؟ ایشان کدام نقشه جنگی را ریخته اند که شما ایشان را محور این ماجرا می دانید؟
اینکه جنگ مسلمانان با ایرانی ها مشروع بوده است، البته اصل جنگ حرفی نیست. چون رسول خدا(ص) با پادشاه ایران نامه نوشت ولی ایشان نامه را پاره کرد وفضا برای تبلیغ اسلام در ایران نبود، لذا مسلمانان هم که قدرت پیدا کردند برای اینکه مردم را ا زاین استبداد آزاد کنند تا در انتخاب دین آزادانه تصمیم گرفته وسخن اسلام نیز به آنها برسد، جنگ را شروع کردند. وا زنظر اسلامی اصل این جنگ ایرادی ندارد لذا امیرالمومنین هم مخالفتی نکرد. ولی رویه جنگ وبرخی اقدامات که صورت گرفته هیچ جا نیامده که مورد تایید حضرت باشد.
مشورت دادن به خلیفه اسلام یحتی عمربرای مصالح مسلمانان رویه ائمه بوده است چون در این موارد مصلحت اسلام را در نظر م یگرفتند نه منافع شخصی ودر اصل تمام فکر وذکر آن بزرگواران مصالح جامعه اسلامی بوده است.
چه دلیلی بزرگتر از اینکه عمر در جمع بزرگان مشورت میخواهد ولی تنها سخن ایشان مورد پذیرش قرار میگیرد و در جنگ، دقیقا اجرا میشود؟
در مورد برخورداری خانوادهی امام علی از غنایم: دختر یزدگرد در بازار بردهفروشان، برای فروش قرار گرفته بود؛ سپس امام علی میگوید: او نژاده است و بگذار از میان بزرگان شوهری انتخاب کند؛ سپس وی، امام حسین را انتخاب میکند. کسی که در جنگ شرکت نداشته باشد (امام حسین)، غنیمت جنگی (زن، طلا و ...) نیز گیرش به او تعلق نمیگیرد.
تنها مشورتی که از ایشان بوده واجرا شده است این بوده که عمر خودش در جنگ شرکت نکند چون اگر کشته شود مسلمانان بی مرجع خواهند شد. دیگر چه سخنی وطرح ایشان اجرا شده در این جنگ؟
د رمورد همسر امام حسین(ع) ومحمد بن ابی بکر، رویه رسول خدا(ص) چنین بوده که به بزرگان هر قومی احترام می گذاشتند، کاری که با فرزندان حاتم طائی انجام دادند اما در این جنگ دختران یزدگرد اسیر شده بودند که بخاطر همین سیره اهل بیت(ع) امیرالمومنین بعد از اینکه آنها را خریده وآزاد کردند یکی را به همسری امام حسین(ع) ودیگر یرا به همسری محمد بن ابی بکر که رد خانه حضرت بزرگ شده بود در آوردند، که از اولی امام سجاد(ع) به دنیا آمد واز دومی قاسم بن محمد که از محدثان وعلماء بزرگ اسلامی شد.
این عمل را شما غنیمت گرفتن حساب می کنید، زمانی که حضرت می خواهد احترام این دو بانو شکسته نشود وبا خواست خود آنها به عقد این دو بزرگوار د رمی آیند.
در جایی از تاریخ طبری نیز خواندم که عمر در حال پخش غنیمت است که امام علی میگوید: «ابتدا از خودت (عمر) آغاز کن»؛ عمر نیز میگوید: نه ابتدا از خاندان پیامبر آغاز میکنم» (یادم نیست دقیقاً کجاست ولی اگر در درستیاش شک دارید، میتوانم پیدایش کنم).
اگر پیدایش کنید ممنون می شوم.
این رفتار در فقهای خودمان نیز هست!
هنگامی که به آنها میگویند: «اسلام بردهداری را ممنوع نکرده است»؛ میگویند: «اسلام بردهداری را باب نکرد ولی قانونهایی گذاشت تا کمکم بردهداری برچیده شود؛ یعنی اسلام غیر مستقیم بردهداری را ممنوع کرد».
چرا این فقها در مورد «چند همسری یا حق ارث و شهادت زن» نیز چنین دیدگاهی ندارند؟
چگونه است که اسلام بردهداری را غیر مستقیم نهی کرده است ولی چندهمسری را (که خود قرآن گفته است تکهمسری بهتر است) غیر مستقیم نهی نکرده است که مسلمانان کمکم این قانون را بردارند؟
همانگونه که فقیهان ما هرجا به سودشان نیست، قانون اسلامی را نادیده میگیرند؛ فقیهان داعشی نیز، چنان میکنند.
پس شما قبول دارید که داعشی ها اسلام را به نفع خود تفسیر می کنند وقانون اسلام نیست. چون ملاک اسلام فقهاء نیستند واگر سخن آنها اثبات شود که در تضاد با اسلام است وخلاف قرآن وسیره وسنت اهل بیت است ارزشی ندارد. واعتقاد ما چنین هست.
اما در باب چند همسری هم می توانید به کتاب نظام حقوق زن در اسلام شهید مطهری که مفصل واز ابعاد مختلف مساله را بررسی کرده وشبهات را جواب داده اند مراجعه کنید. چون اگر این مباحث در اینجا مطرح شود از اصل موضوع فاصله خواهیم گرفت.
بردار من! شمایی که الحمدالله کارشناس هستید، نیازی نیست که من بخواهم متن نهجالبلاغه را برایتان اینجا بیاورم تا سخنی آشکار را مستند کنم!
امام علی در نهجالبلاغه، سپاه تازیان (که به جنگ ایران میآمدند) را سپاه اسلام مینامد؛ اما شما میگویید وی با عمر هماندیش نبوده است؟!
خطبهی (134) پیش از مشاوره دادن به عمر چنین میگوید: «خداوند به پیروان این وعده داده که اسلام را سریلند و نقاط ضعف مسلمین را جبران کند ...»
خطبهی (136):«پیروزی و شکست اسلام، به فراوانی و کمی طرفداران آن نبود (در جنگ قادسیه).
اسلام دین خداست که آنرا پیروز ساخت و سپاه اوست که آن را آماده و یاری فرمود و رسید تا آنجا که باید برسد ... عرب، امروز اگرچه از نظر تعداد اندک است؛ اما با نعمت اسلام فراوانند ...»
این جواب سوال ما نبود. سوال من این بود که در کدام جنگ این بزرگواران اسراء را کشته اند. بر فرض که داعشی ها این افراد را در جنگ اسیر گرفته اند. بر اساس کدام سیره امیرالمومنین علیه السلام ویا عمر آنها را می کشند؟ بنی قریظه را هم در نظر داشته باشید آنها عهد شکسته بودند وخلاف پیمانشان عمل کرده بودند با اینکه عاقبت دو گروه دیگری یهودی ار در این زمینه دیده بودند. وزمانی که قلعه آنها محاصره شد تسلیم نشدند بلکه قلعه را بستند ومسلمانان بیش از 20 روز آنجا را محاصره کرده بودند.
ما این سیره را نداریم که کسی که با اختیار خود اسیر شده باشد به طور دسته جمعی کشته شوند. مخصوصا زمانی که این اسراء مسلمان هستند.
شما که می فرمایید اینها تابع علی(ع) وعمرهستند آنها کجا حکم جهاد نکاح داده اند؟
سخنان شما درست وما هم آنها نفی نمی کنیم که جنگ با ایران مشروع بوده وحضرت امیر هم بنا به مصالح مسلمانان مشورتهایی داده بودند ولی نه در جنگ شرکت کردند علی رغم زمان پیامبر(ص) که ایشان در تمام جنگ ها بجز تبوک بودند ولی در دوران خلفاء این همه جنگ اتفاق افتاد ولی حضرت در هیچ کدام شرکت نکردند واین خود اعتراض به خلفاء وعدم مشروعیت آنها بود. واگر مشورتی هم می دادند چون زمانی که یک مسلمان با شما مشورت می کند از باب خیر خواهی برای امت اسلامی اگر چیی بلد هستید بهتر است بگویید.
نکته دیگر اینکه تا آنجا که ما از فقه خبر داریم غنائم جنگی را میان کسانی که خانه وکاشانه خود را رها کرده وبه جنک رفته اند تقسیم می کنند. در این جنگ نه علی(ع) ونه عمر هیچکدام در جنگ نبوده اند چطور در این غنائم شریک شدند؟
[="Microsoft Sans Serif"]اما در اینکه امام علی بالفرض با جنگ موافق بوده دو نظر می توان گفت
1- انهایی که الان شیعه هستند و دوستدار امام علی اون جنگ رو به نفع خودشون میدونند
2- اونهایی که به ایرانی بودن افتخار میکنند و از مسلمانان متنفرند باید به عقبه خود هم نگاه کنند که چه کشور گشایی هایی توسط ایزانیان صورت گرفته و مطمئنا قتل و عام مردم این افراد نباید مثلا به فیلم 300 ایرادی وارد کندد (هرچند دارای جلوه های تصویری و اغراق هست بحث تنفر اونا از ایرانیانه) چون هر چی عوض داره گله نداره ایرانیان در قدیم کشورگشایی کردن و قتل عام
اما اونایی که به نژاد اریایی خودشون افتخار میکنند (مانند هیتلر) ایا به معنای این نیست که نژادپرستند و خود را برتر از دیگران میپندارند؟ پس بر حق بود نه فقط به برای سنی ها شیعه ها یهودیان و... تعریف می شود بلکه بر حق بودن ممکنه نژادی باشد همانطور که هیلتر بر نژاد خود افتخار و در واقع خود را بر حق میدانست همانطور که خیلی از ایرانیها به این امر اصرار دارند
اگر سخنان مرا بخوانید، در آن بارها نوشتهام که تازیان، مسلمانان، یهودیان، زردشتیان و ...؛ همگی خود را برتر از دیگران میپندارند.
نژادپرستی یا خودبرتر بینی را کسی درست نمیداند.
بالاخره یهودیان با مسلمان در مدینه یک قراردادی داشتن تا جاییکه یادمه و چون اون قرار داد رو زیر پا گذاشتن اون جنگ اتفاق افتاد
سخنتان درست است ولی به سوال من کامل جواب ندادید. بنی قریظه یهودیان هم پیمان رسول خدا(ص) بمدند وطبق پیمانی که بسته بودند نباید در جنگ ها دشمن کمک می کردند ولی آنها در جنگ خنگ خلاف قرارداد ستون پنجم شده وبه مشرکین کم کردند.
اما اگر محمد را پیامبر خدا و «رحمتاللعالمین» بنامیم، اینکارش چندان پذیرفتنی نیست. چراکه یهودیان تسلیم شدند (نوعی توبه) و خدایی که میگوید من توبهپذیرم، گویا حکمش نباید چنین باشد.
بدونشک داعشیان نیز (همانند پیامبر) برای خود دلیل یا توجیههایی دارند که برخی (نه همه) اسیران خود را سر میبرند.
حال به موارد زیر جواب بدهید:
1- این یک جنگ بوده پس 82 دو مورد دیگر چه؟ آیا در همه آنها رسول خدا چنین کرده است؟ اگر مورد مشابه پیدا شود مثلا داعشی ها با اسرائیل جنگ کنند می توانند به این مساله استناد کنند، اما آنها فعلا دارند امت پیامب را می کشند نه یهودی ها را!
آیا حکومتهای اسلامی امروز، اگر مسلمانی کاری خلاف قانونشان انجام دهد را، اعدام نمیکنند؟ (داعش نیز برای خود قوانینی دارد که هرکس از آن رد شود، وی را اعدام (از نوع کهن و نه امروزی) میکنند(در گذشته، اعدام برابر با سر بریدن بود).
سر بریدن در دیگر جنگهای پیامبر نیز بود (علی بن ابی طالب وقتی عمرو را در جنگ خندق میکشد، سرش را جدا و برای پیامبر میآورد؛چیزی که در المیزان نیز بدان اشاره شده است)؛ اما این کشتار با دیگر کشتارها تفاوت داشت چون (1) یهودیان بدون آنکه جنگ رو در رو رخ دهد، تسلیم شدند (2) میزان کشتگان بسیار بود.
به هر روی؛ سخن ما ابتدا بر سر این نبود که چرا پیامبر یهودیان را سر برید؛ بلکه کارشناس گرامی گفتند: «ما در اسلام سربریدن نداشتهایم که داعش اینگونه سر میبرد».
شما بفرمایید:
آیا مردم سوریه وعراق با داعش پیمان نامه داشتند که به آن وفا نکرده اند؟ آیا این بندگان خدا یهودی هستند که باید اینچنین کشته شوند؟
سوری ها وعراقی ها غیر از اینکه در مقابل آمریکا واسرائیل مقاومت کرده اند چه گناه دیگری مرتکب شده اند که باید توسط داعش ذبح شوند؟
از نظر فقهی ما اگر بخواهیم به سیره رسول خدا(ص) در بنی قریظه استناد کنیم، باید شرایط ووضعیت یکی باشد، در اینجا اصلا اینطور نیست.
شما بفرمایید پیامبر(ص) ما کجا دستور داده اند با کسانی که مسلمان هستند جنگ شود؟ مگر ایشان نفرمودند که کسی که شهادتین را بگوید جان ومالش حلال است؟
الان داعش از آمریکا واسرائیل وغرب تجهیزات می گیرد برای کشتن مسلمانان، آنوقت شما برای مشروع جلوه دادن کرا آنها به بنی قریظه یا که یهودی بودند وعهد خود را شکسته بودند استناد می کنید؟
در همین دو خطبه ی که فرمودید وبنده هم مراجعه کردم (134و146) غیر از اینکه ایشان به عمر که قصد داشت در جنگ شرکت کند ومی فرماید این کار را نکنید چیز دیگری فرموده است؟ ایشان کدام نقشه جنگی را ریخته اند که شما ایشان را محور این ماجرا می دانید؟
اینکه جنگ مسلمانان با ایرانی ها مشروع بوده است، البته اصل جنگ حرفی نیست. چون رسول خدا(ص) با پادشاه ایران نامه نوشت ولی ایشان نامه را پاره کرد وفضا برای تبلیغ اسلام در ایران نبود، لذا مسلمانان هم که قدرت پیدا کردند برای اینکه مردم را ا زاین استبداد آزاد کنند تا در انتخاب دین آزادانه تصمیم گرفته وسخن اسلام نیز به آنها برسد، جنگ را شروع کردند. وا زنظر اسلامی اصل این جنگ ایرادی ندارد لذا امیرالمومنین هم مخالفتی نکرد. ولی رویه جنگ وبرخی اقدامات که صورت گرفته هیچ جا نیامده که مورد تایید حضرت باشد
چرا شمایی که کشتار ایرانیان خداپرست و اهل کتاب (که جنگ را آغاز نکرده بودند) را کاری اسلامی میدانید؛ ولی به کشتار داعش ایراد میگیرید و آنرا اسلامی نمیدانید؟
مشورت دادن به خلیفه اسلام یحتی عمربرای مصالح مسلمانان رویه ائمه بوده است چون در این موارد مصلحت اسلام را در نظر م یگرفتند نه منافع شخصی ودر اصل تمام فکر وذکر آن بزرگواران مصالح جامعه اسلامی بوده است.
تنها مشورتی که از ایشان بوده واجرا شده است این بوده که عمر خودش در جنگ شرکت نکند چون اگر کشته شود مسلمانان بی مرجع خواهند شد. دیگر چه سخنی وطرح ایشان اجرا شده در این جنگ؟
د رمورد همسر امام حسین(ع) ومحمد بن ابی بکر، رویه رسول خدا(ص) چنین بوده که به بزرگان هر قومی احترام می گذاشتند، کاری که با فرزندان حاتم طائی انجام دادند اما در این جنگ دختران یزدگرد اسیر شده بودند که بخاطر همین سیره اهل بیت(ع) امیرالمومنین بعد از اینکه آنها را خریده وآزاد کردند یکی را به همسری امام حسین(ع) ودیگر یرا به همسری محمد بن ابی بکر که رد خانه حضرت بزرگ شده بود در آوردند، که از اولی امام سجاد(ع) به دنیا آمد واز دومی قاسم بن محمد که از محدثان وعلماء بزرگ اسلامی شد.
این عمل را شما غنیمت گرفتن حساب می کنید، زمانی که حضرت می خواهد احترام این دو بانو شکسته نشود وبا خواست خود آنها به عقد این دو بزرگوار د رمی آیند.
اگر پیدایش کنید ممنون می شوم.
آن متن را پیدا نکردم (یعنی حوصلهی گشتن، برای فرجامی بیهوده را ندارم) ولی این یکی هست:
جریان آن فرش ایرانی را که تازیان پاره پاره میکنند را شاید شنیده باشید. پیشنهاد پارهپاره کردن فرش را، امام علی میدهد! سپس عمر در پاسخش میگوید: «گفت: «راست گفتی» و فرش را پارهپاره و میان کسان تقسیم کرد. یکپارهی آن به علی رسید که به بیستهزار فروخت...»(طبری؛ 5/ 1825).
همانگونه که میبینیم، عمر در تقسیم غنایم هم دیدگاه امام علی را بهکار میبندد.
پس شما قبول دارید که داعشی ها اسلام را به نفع خود تفسیر می کنند وقانون اسلام نیست. چون ملاک اسلام فقهاء نیستند واگر سخن آنها اثبات شود که در تضاد با اسلام است وخلاف قرآن وسیره وسنت اهل بیت است ارزشی ندارد. واعتقاد ما چنین هست.
این جواب سوال ما نبود. سوال من این بود که در کدام جنگ این بزرگواران اسراء را کشته اند. بر فرض که داعشی ها این افراد را در جنگ اسیر گرفته اند. بر اساس کدام سیره امیرالمومنین علیه السلام ویا عمر آنها را می کشند؟ بنی قریظه را هم در نظر داشته باشید آنها عهد شکسته بودند وخلاف پیمانشان عمل کرده بودند با اینکه عاقبت دو گروه دیگری یهودی ار در این زمینه دیده بودند. وزمانی که قلعه آنها محاصره شد تسلیم نشدند بلکه قلعه را بستند ومسلمانان بیش از 20 روز آنجا را محاصره کرده بودند.
ما این سیره را نداریم که کسی که با اختیار خود اسیر شده باشد به طور دسته جمعی کشته شوند. مخصوصا زمانی که این اسراء مسلمان هستند.
سخنان شما درست وما هم آنها نفی نمی کنیم که جنگ با ایران مشروع بوده وحضرت امیر هم بنا به مصالح مسلمانان مشورتهایی داده بودند ولی نه در جنگ شرکت کردند علی رغم زمان پیامبر(ص) که ایشان در تمام جنگ ها بجز تبوک بودند ولی در دوران خلفاء این همه جنگ اتفاق افتاد ولی حضرت در هیچ کدام شرکت نکردند واین خود اعتراض به خلفاء وعدم مشروعیت آنها بود. واگر مشورتی هم می دادند چون زمانی که یک مسلمان با شما مشورت می کند از باب خیر خواهی برای امت اسلامی اگر چیی بلد هستید بهتر است بگویید.
نکته دیگر اینکه تا آنجا که ما از فقه خبر داریم غنائم جنگی را میان کسانی که خانه وکاشانه خود را رها کرده وبه جنک رفته اند تقسیم می کنند. در این جنگ نه علی(ع) ونه عمر هیچکدام در جنگ نبوده اند چطور در این غنائم شریک شدند؟
«وقتی فرش را پیش آوردند، (عمر) از خمس به کسان چیز داد ...»(5/ 1823)(طبیعی است که نیازی نیست بگوید به علی، عثمان و ... غنیمت داد).
«وقتی در مداین اقامت گرفتیم و غنایم را تقسیم کردیم و خمسها را پیش عمر فرستادیم ...»(5/ 1827)
سپاس از کارشناس گرامی که با بنده گفت و گو کردند و از ابزارهای سانسوری استفاده نکردند؛ گمان کنم آنچیزهایی که باید گفته میشد را گفتم.
بدرود:Gol:
برادر احمد!
اگر سخنان مرا بخوانید، در آن بارها نوشتهام که تازیان، مسلمانان، یهودیان، زردشتیان و ...؛ همگی خود را برتر از دیگران میپندارند.
نژادپرستی یا خودبرتر بینی را کسی درست نمیداند.
سلام دوست عزیز حرف شما درسته
حالا فرض کنید من میخوام واقعیت رو بفهمم و به این نکته پی بردم که خوب دین اسلام یک مشت وحشی بودن
خوب یک سوال شما که به این نکته پی بردید که اعراب یک مشت وحشی اند که ایران رو تار و مار کردن درسته؟
یک سوال شخصی: ایا شما بی بی سی نگاه می کنید؟در واقع من به عنوان شخصی الان صحبت مبکنم که اعراب سبب قتل و عام و جنگ با اجداد من شده اند.
حالا بیاییم ببینیم نظر شما در این موارد چیست.
در ضمن در مورد مفاد قرار داد ونحوه مازات در صورت زیر پا گذاشتن قرار داد صحبت نکردین؟
تا خالا به این نتیجه رسیدیم که خود بزرگ بینی از هر نوغش بد است
ممنونم
جناب آبرنگ،
شکر خدا میکنم که با این شناختی که شما از اسلام دارید پایبند به این دین نیستید که اگر بودید چه بسا خدای ناکرده خدای ناکرده داعش در اینجا هم نماینده میداشت
خدایی که قرآن را فرستاده و شما الآن گمان دارید که احکام خدا در قرآن را شناختهاید، خودش هم گفته است در پیامآور این پیام برای شما الگوی نیکوست پس اگر کسی گمان کند که قرآن را فهمیده و رفتار پیامبر خدا را نفهمیده باید بداند که هیچ کدام را نفهمیده است، و البته خود خداوند هم گفته است که رسول او را مانند یکی از خودتان صدا نکنید و شما ایشان را به اسم کوچک صدا میکنید در حالیکه درکی از ابعاد وجودی آن سرچشمهی رحمت و نور هستیبخش ندارید. با عرض احترام بزرگترین دشمن انسان جهل انسان است ... (ان اصل الشرّ هو الجهل) :Gol:
فَلَا تَضْرِبُوا لِلَّـهِ الْأَمْثَالَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
اگر محمد را یک «فرمانده جنگی» بدانیم، هیچ ایرادی نمیتوان بر سربریدنهای وی گرفت؛ چراکه یهودیان پیمانشکنی کردند.
اما اگر محمد را پیامبر خدا و «رحمتاللعالمین» بنامیم، اینکارش چندان پذیرفتنی نیست. چراکه یهودیان تسلیم شدند (نوعی توبه) و خدایی که میگوید من توبهپذیرم، گویا حکمش نباید چنین باشد.
بدونشک داعشیان نیز (همانند پیامبر) برای خود دلیل یا توجیههایی دارند که برخی (نه همه) اسیران خود را سر میبرند.
ببینید اگر متوجه شده باشید بنده در مواردی که سند ذکر می کنید ایراد چندانی نمی گیرم. البته دوستان تاریخ باید در این موارد اظهار نظر کنند چون اینطو رنیست که هر تاریخی که نوشته شده باشد درست است. وهر چه طبری گفته همه عین واقعیت است. به هر حال بنده موضوع بحثم سر اصل موضوع ورفتار واعمال داعش است. بااینکه حضرتعالی برای برخی از سخنان خود دلیل وسند آوردید وبنده هم از شما تشکر می کنم. ولی این مواردی که گفته اید تا بحال توجیه کننده رفتار وحشیانه داعش نبوده است.
د رمورد رسول خدا احساس می کنم حتی در تاریخ طبری ماجرا را کامل نخوانده باشید. اگر در کتاب البدایة والنهایة به حوادث سال پنجم هجری مراجعه کنید. آنجا دارد که وقتی مسلمانان قلعه اینها را مدتی بود محاصره کرده بودند. رئیس اینها که کعب نامی بود مردم را جمع کرده وگفت: ما راههای زیر را در پیش رو داریم:
1- توبه وپذیرفتن دین محمد که فرستاده خداست.
2- زنان وفرزندان خود را کشته وبا آرامش با او جنگ کنیم.
3- مردم گفتند چرا زنان وفرزندان را بکشیم، بلکه با آنه جنگ می کنیم.
خود اینها معترفند که اگر توبه کنند جان سالم به در خواهند برد که حتی از بین اینها کسانی بودند که توبه کردند وبه مسلمانان ملحق شدند وابن کثیر در البدایة والنهایة آورده است. پس این سخن شما غلط است که اینها توبه کردند.
آنها بعد از اینکه به حکم سعد بن معاذ راضی شدند واو حکم کرد تسلیم شدند وتا آن لحظه تسلیم نشده بودند پس نفرمایید که توبه کرده اند. چون تاریخ برای قضاوت باید درست نقل شود.
شما متاسفانه کار داعشیان را بدون اینکه دلیل داشته باشید چنان توجیه می کنید که مثل اینکه معصوم هستند وهیچ خطایی از آنها سر نمی زند وبا این پیش فرض می فرمایید آنها حتما برای کارهای خود دلیل دارند. شاید این حرف را به خود آنها هم بگویی تعجب کنند.
آیا حکومتهای اسلامی امروز، اگر مسلمانی کاری خلاف قانونشان انجام دهد را، اعدام نمیکنند؟ (داعش نیز برای خود قوانینی دارد که هرکس از آن رد شود، وی را اعدام (از نوع کهن و نه امروزی) میکنند(در گذشته، اعدام برابر با سر بریدن بود).
الان در کشور ما اینها همه خلاف می کنند علیه قانون آیا همه را می کشند. این همه زندانی خلاف انجام داده اند که در زندان هستند مگر چند درصد آنها را می کشند؟ زمانی طرف را اعدام می کنند که یا کسی را کشته ویا اینکه محارب است ویا از این قبیل جنایات.نه هر خلافکاری را.
داعش هنوز حکومتی تشکیل نداده تا قوانین داشته باشد. آنها خاک کشور رسمی دیگر یزا اشغال کرده وهر روز مردم تن را با تجهیزات دشمنان رسمی اسلام می کشند وهر طرف دیگر ادعای اسلام می کنند. گفته بود دم خروس را قبول کنیم یا قسم حضرت عباس. آیا دفاع آمریکا واسرائیل از اینها را بپذیریم یا ادعای اسلامی بودنشان، اعمال آنها در راستای خواست دشمنان ما برای ریشه کردن کردن اسلام است.
میزان کشتگان بسیار بود.
با اینکه در برخی تاریخها میزان کشته شدگان 600ای 700نفر ذکر می شود ابن کثیر می گوید درستش 400نفر است. پس آنقدر هم زیاد نبوده است.
فقه اسلامی را هزارگونه میتوان چرخاند تا کاری حرام، حلال شود!
البته فقه شما را خبر ندارم ولی در فقه ما هر چیزی دهها دلیل روایی وقرآنی دارد. واینطور نیست که هر طو رخواستند بچرخانند. البته این بدبینی شما به علماء وفقه وعلم فکر کنم آنقدر زیاد است که نتوانید به این زودی حق را قبول کنید. هر چند بهت راست در زمینه ای که تخصص نداریم اظهار نظر نکنیم.
در صورتی که مزاحمتی برای حاکم (ابوبکر) ایجاد نکند.
با کدام مستند فقهی. مگر ابوبکر بغدادی چه کسی هستند که هزاران مسلمانان که در خانه وکاشانه خود نشسته اند واین آقایان آمده وخانه آنها اشغال کرده اند مزاحم شده اند وباید کشته شوند. آنچه که ظاهر وعلنی است ابوبکر مزاحم آنها شده است چون آنها در خانه وشهر خود هستند.
به هر روی همهکارهایی که داعش تاکنون کرده، بزرگان اسلام نیز انجامش دادهاند و همین بس است تا ابوبکر به سربازان خود بگوید: همانگونه که پیامبر دستجمعی سر میبرید، ما نیز میتوانیم در برابر دشمنانمان گردنزنی پیش گیریم
باز هم که طفره رفتید بنده عرض کردم از 83جنگ تنها در یک مورد بخاطر خیانت سرها را بریده اند. آنوقت در این 82 دو جنگ که چنین اتفاقی نیفتاده است چرا از رده خارج شده اند؟ بنده نمی دانم شما چه علقه ای به داعش دارید ولی لزوم یندارد که کارهای آنها را اینفدر توجیه کنند وچشم بسته همه آنها مستند به دلیل وحکمت بدانید. العیاذ بالله ابوبکر بغدادی خدا نیست که اشتباه نداشته باشد.
برادر کریم؛ ایشان به بلند پایهترین مقام اسلامی (عمر) هم در تصمیمگیری و هم در پخش غنیمت مشاوره میدادند که عمر نیز، سخنان ایشان را دقیقاً اجرا میکرد.
شما از کجای این دو نامه اینمساله را در آورده اید؟
شما ابتدا منکر اسلامی بودن کارهای عمر شدید و گفتید ما آن جنگ را درست نمیدانیم؛ اکنون که دیدید امام خودتان نیز آن جنگ و کشتارهای ناجوانمردانه را اسلامی خوانده است، سنگر خود را عوض کردید؟
چرا شمایی که کشتار ایرانیان خداپرست و اهل کتاب (که جنگ را آغاز نکرده بودند) را کاری اسلامی میدانید؛ ولی به کشتار داعش ایراد میگیرید و آنرا اسلامی نمیدانید؟
بنده نگفتم اصل جنگ مشروع نبوده بلکه دلایل مشروع بودنش را هم ذکر کردم بلکه سخن من این بود که همه کارهایی که رد این جنگ صورت گرفت درست نبود. پس سخن یکدیگر را غلط نقل نکنیم. این دو سخن خیلی با هم تفاوت دارند.
کشتاری که شما می فرمایید اینقدر نبوده، چون اگر جنایت جنگی رخ داده بود دیگر همین مردم ایران آزادانه مسلمان نمی شدند این عمل ورفتار مسلمانان بود که آنها تغییر داد. د رحالی که مسلمانان اگر از خود مثل مغول وحشیگری نشان می دادند دیگر اینها اصلا اسلام را نمی پذیرفتند.
د رثانی جنگ با یک دولت نامشروع مثل ساسانی که مردم خود را نیز در استبداد نگه داشته خیلی تفاوت می کند با جنگ با مردم مسلمان که اسلام را قبول دارند. این مقایسه های شما ارزش علمی ندارد. بنده از شما سوال کردم شما یک مورد در تاریخ جنگهای پیامبر بیاوردید که ایشان مسلمانا را که شهادتین می گفتند کشته باشند واجازه جنگ با آنها را داده باشند. بنده در این صورت سخنان خود را پس می گیرم.
سخن بر سر این بود: کسی که در جنگ شرکت نکند، حقی در دریافت غنیمت ندارد؛ پس وقتی امام حسین غنیمت میبرد، نشان از شرکت کردن ایشان در جنگ دارد وگرنه (به گفتهی خودتان) تنها کسانی که در جنگ دخالت دارند، میتوانند غنیمت ببرند.
اگر فقه اسلام را بخواهید اینطور معنی کنید همان سخن خودتان می شود که حضرتعالی فقه را آنطو رکه به نفع خودتان است می چرخانید. ما نگفتیم اینها غنیمت جنگ یبردند. بلکه گفتیم این دختران یزدگرد را حضرت خرید وآزادشان کرد تا احترام آنها حفظ شود. وبعد با آن دو بزرگوار ازدواج کردند. غنیمت را که دوباره نمی خرند بردار من.
کسی که با خلیفه بیعت میکند، وظیفه دارد هنگام جنگ، در جنگ شرکت کند و گرنه خلافکار شناخته میشود. این یک قانون است و شمایی که میگویید خاندان پیامبر (که با عمر بیعت کرده بودند) در جنگ شرکت نکردند، باید خلاف قانون گفته شده را اثبات کنید.
وقت به زور وبرای مصالح اسلامی بیعت کرده است وحک.مت را نامشروع می داند لزومی ندارد در همه کارها با آنها همراه شود وهمین عدم شرکتها در کارهای حکومتی از باب اعتراض وبیان غصبی بودن حکومت بود.
شما منظورتون از اسلام چیه آیا الان داعش تسلیم شده که شما اینچنین مینویسید یادلیلی برای کشتار بی رحمانه دارد والله اگر یک دلیل داشت ما میپذیرفتیم اما والله این قوم از پست ترینها هستند و به خدا سوگند اگر رهبرمان حکم جهاد دهند نه یک نفر از این قوم و نه طرفداران این قوم را باقی خواهیم گذاشت این را که گفتم والله اگر روزی رخ دهد بدون هیچ وسیله ای حاظریم با پای برهنه تا هرجای این جهان برویم این را من از طرف همه امت حذب الله مینویسم وترسی از احدی ندارم لا فتی الا علی لا صیف الا ذوالفقار
[=Microsoft Sans Serif]اگر محمد را یک «فرمانده جنگی» بدانیم، هیچ ایرادی نمیتوان بر سربریدنهای وی گرفت؛ چراکه یهودیان پیمانشکنی کردند.
اما اگر محمد را پیامبر خدا و «رحمتاللعالمین» بنامیم، اینکارش چندان پذیرفتنی نیست. چراکه یهودیان تسلیم شدند (نوعی توبه) و خدایی که میگوید من توبهپذیرم، گویا حکمش نباید چنین باشد.
بدونشک داعشیان نیز (همانند پیامبر) برای خود دلیل یا توجیههایی دارند که برخی (نه همه) اسیران خود را سر میبرند.
خب پیغمبر خدا (ص) یک انسان کامل است و به موقع جنگ، فرمانده جنگی است و در جایگاه دیگر، عفو و رحمت در دستور کار قرار میگیرد. رحمت را هم باید معنی کرد. رحمت همیشه بخشندگی نیست. بالاخره این یهودی ها جرمی مرتکب شده اند که در آن زمان مجازاتی داشته. شما با علم حقوق زمان حال نمی توانید بگویید سر بریدن آنها خلاف قانون بین الملل بوده!!!
ضمناً فراموش نکنید که در مورد خود یهودی ها هم چنین حکمی (کشتن همدیگر بعد از توبه) در زمان حضرت موسی داده شده بود (بعد از جریان گوساله پرستی) که فاقتلوا انفسکم....
-----------------------------------------------------
ضمناً کشته شدن یهودیان در آن زمان اونهم به دلایل امنیتی، خلاف انتظار نیست. سابقه یهودیان این متنی را که قرمز کردم نمی گوید!!! این قوم لجوج تا زمانی که یک قدرت مافوق آنها پیدا نشود تسلیم نمی شوند (خدای عالم برای تسلیم کردنشان کوه را بالای سر آنها قرار داد!!!!) تسلیم شدن آنها جنبه تاکتیکی دارد تا بعدا قدرت پیدا کنند و تلافی اش را در بیاورند. همین اسرائیل یهودی، زمانی تسلیم می شود که قدرت اول جهان او را تهدید کند :ok:
بدرود
سابقه یهودیان این متنی را که قرمز کردم نمی گوید!!! این قوم لجوج تا زمانی که یک قدرت مافوق آنها پیدا نشود تسلیم نمی شوند (خدای عالم برای تسلیم کردنشان کوه را بالای سر آنها قرار داد!!!!) تسلیم شدن آنها جنبه تاکتیکی دارد تا بعدا قدرت پیدا کنند و تلافی اش را در بیاورند. همین اسرائیل یهودی، زمانی تسلیم می شود که قدرت اول جهان او را تهدید کند :ok:
سلام علیکم و رحمة الله،
در تکمیل فرمایشهای شما ما یک بحث جهاد ابتدایی هم داریم که اگر اشتباه نکنم در مورد معصومین علیهمالسلام است و به وحی و الهام خداست ... این که رفتار رسول خدا صلاللهعلیهوآله را تماماً کسی با فهم ناقص خودش بخواهد به کار ببندد (تازه آن هم نه کسی مثل وهابیت دستساز انگلیس که از ابتدا در خلقت نظام سلطه بنیان گذاشتهشدهاند و فهمشان از دین ناقصاندر ناقص است) میبیند که خضر علیهالسلام قایق یک خانوادهی فقیر را سوراخ کردند یا نوجوانی را به قتل رساندند و بعد میگوید پس لابد من هم باید اینطور رفتار کنم، بعد یک نفر باید به او بگوید که خود حضرت خضر علیهالسلام فرمودند که «وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي»، ایشان «عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا» بودند نه یک تعلیمدیدهی اسرائیل!
[SPOILER]تازه فقط «قرآن» نیست که نیاز به تبیین دارد بلکه برای فهم خود «سنت» هم نیاز به مبین داریم، داریم که رسول خدا صلاللهعلیهوآله وقتی نماز میخواندند بعد از تکبیرةالإحرام مدتی ساکت بودند و بعد شروع به قرائت حمد میکردند، اهل سن فکر کردند که باید آنجا را سکوت کرد ولی اهل بیت علیهمالسلام به ما فرمودهاند که ابتدا کنید به استعاذه و استعاذه را آهسته بخوانید (اگر درست خاطرم باشد)[/SPOILER]
یا علی
غزوه بنی قریظه:
لازم دانستم در مورد غزوه بنی قریظه ونوع رفتار رسول بزرگوار اسلام با آنها که در این از طرف جناب آبرنگ مستندی برای جنایات داعش بیان شده بود، نکاتی را عرض کنم آنوقت دوستان خود مقایسه کنند که چه ارتباطی بین نوع رفتار آن پیشوای رحمت ورأفت با داعشی های بی رحم است، با توجه به آن ویدیوهایی که قبلا قرار داده شد.
وقتی جنگ خندق تمام شد ومشرکان دست از پا دراز تر به ممالک خود برگشتند ورسول خدا به خانه برگشت ومشغول استحمام بود به نقل عایشه که وحی نازل شد یا رسول الله عازم بنی قریظه شو وبعد از اتمام کار آنها لباس حنگی را از تن خود در آور(المصنف عبدالرزاق بن همام صنعانی، نشر مجلس اعلنی، ج5، ص370؛ بلاذری، انساب الاشراف، بیروت، دارالفکر، ج1، ص347، چاپ اول، 1417ق؛ سیره ابن هشام، السیرة النبویة، ج2، ص233، بیروت، دارالمعرفة)
رسول خدا قبل از خود امام علی را همراه با سی نفر فرستاد تا شرایط را ببینند که پرچم در دستان امیرالمومنین بود، وقتی چشم بنی قریظه از بالا قلعه به سربازان اسلام افتاد، شروع کردند به ناسزا گفتن وفحش دادن به رسول خدا ص( سیره ابن هشام، ج2، ص234)
واقدی در مغازی آورده است که آنها به رسول خدا وهمسرانش فحش دادند.(واقدی، المغازی، بیروت، موسسه اعلمی، ج2، ص499، چ سوم، 1419ق)
بلاذری در انساب الاشراف آورده است که خلاد بن سوید خزرجی که برای سخن گفتن با آنها نزدیک قلعه شده بود سنگ آسیابی را به سمت او پرتاب کردند.( انساب الاشراف، ج1، ص341)
اما در مقابل این رفتار ناشایست وقبیح رسول خدا(ص) اولین کاری که انجام داد آنها را به اسلام دعوت کرد.(عبدالرزاق، المصنف، ج5، ص370)
این قوم ناشایست با خیانتی که کرده بودند وعلی رغم پیمان نامه با مشرکان هم دست شده بودند تا کار اسلام را یکسره کنند وا پشت خنجر بزنند حالا خجالت که نمی کشند وعذر خواهی نمی کنند هیچ بلکه با فحش به رسول خدا(ص) وپرتاب سنگ به مسلمانان جواب دعوت وسخن آنها را می دهند ولی باز هم رسول خدا(ص) آنها را دعوت به اسلام می کند که در این صورت کلا بخشیده می شدند چنانچه دو نفر اسلام آوردند وکسی با آنها کاری نداشت.
نکته جالب اینجاست که آنها یقین داشتند که رسول خدا(ص) پیامبر خداست وهمان کسی است که در تورات وعده داه شده بود. ودلیل ما سخن کعب ین اسد بزرگ بنی قریظه است که او اهالی بنی قریظه جمع می کند ومی گوید ما سه راه بیشتر نداریم واولین راه که محل شاهد ما این است که ایم مرد(رسولخدا(ص) را تبعیت کنیم وبه او ایمان بیاوریم، سوگند به خدا که برای شما روشن شده است که او پیامیری فرستاده شده از جانب خداوند است واو همان کسی است که در کتاب خود(تورات)(نشانه هایش) دیده اید...اما آنها جوا بدادند که ما تورات را رها نمی کنیم وچیزی را بجای آن قرار نمی دهیم.(سیره این هشام، ج2، ص235)
واقدی سخن کعب بن اسد را چنین نقل می کند که گفت ای بنی قریظه، سوگند به خدا شما می دانید که محمد پیامبر خداست، وچیزی غیر از حسادت عربها مانع مسلمان شدن ما نبوده است چون او پیامبری از بنی اسرائیل نبوده است.
(واقدی، المغازی، ج2، ص501-502) شما مشاهده می کنید این آدمها با یقین به اینکه آنحضرت پیامبر خداست با مشرکان برای نابودی او همدست می شودند وبعد از شکست مشرکان به او وخانواده اش فحش داده وسنگ بسوی مسلمانان پرتاب می کنند ودر آخر نیز تسلیم که نمی شوند هیچ بلکه راضی به حکم سعد بن معاذ می شوند وطبق حکم او کشته می شوند.
آیا مقایسه چنین انسانهای متعصب لجوج وبی ادب وحیا با مسلمانانی که به دست داعش به حکم غیر سلفی بودن کشته می شوند یکی است؟
این افکار طرفداری در بین مسلمانان نداشت تا اینکه بریطانیا در قرن 12هجری با فرستادن همفر به کشورهای عربی وپیدا کردن محمد بن عبدالوهاب افکار ابن تیمیه را با کمک او وآل سعود زنده کردند ودر حجاز وعراق ونجف خیلی از مردم بی گناه را به جرم ارتداد وکفر کشتند. واز آن موقع بود که این افکار تند تکفیری در قالب وهابیت ودر محدوده عربستان ادامه داشت که با توجه به افول ودر ال انقراض بودن وهابیت استعمار جهانی برای ایجاد اختلاف در بین مسلمانان وبد جلوه دادن چهره اسلام این گروههای تکفیری جدید را پایه گذاری کرد.و در کشورهای مختلف اسلامی نشر داد.
این بار با تحریک انگلیسی ها عنوان دیگری به نام سلفی جهادی در دهه هشتاد وارد ادبیات سلفی های تروریست شد.
ابو مصعب زرقاوی که قبلا از دوستان بن لادن واز سرگردگان القاعده بود ودر افغانستان با روسی ها هم جنگیده بود بر اثر اختلافی که با بن لادن وسران القاعده پیدا کرد از آنها جدا شده وبا حمله آمریکا به عراق خود را آنجا رسانده وگروه خود را که ریشه واساس همین گروه داعش است پایه ریزی کرد ولی در سال2006 به دست آمریکایی ها کشته شد وبعد از کشتن چند رهبر این گروه نوبت به ابوبکر البغدادی رسید که قبلا رد زندان ابوغریب وگوانتانامو بود ولی قبل از پایان دوره زندانش بطور مشکوک آزاد وبعد از یک سال ناگهان در جنگهایی خیابانی سوریه که علیه دولت بود بعنوان سرکرده داعش قد علم کرد.
2- دفاع از اسرائیل ومقابله با حامیان مقاومت در منطقه.
3- ایجاد اختلاف در میان مسلمانان وایجاد فرهنگ تکفیر در بین شیعیان وسنی ها.
موج اسلام گرایی در کشور آمریکا وغرب خیلی بالا بود واین مساله برای آنها در آینده نزدیک ودور خطر بزرگی بود ولذا برای اینکه مردم خود را از اسلام باز دارند آمدند چهره اسلام را خشن، بی رحم وکشنده واهل سب وفحش ولعن دیگران در قالب این گروها قرار دادند. وبهتر است بدانید که این گروها غیر از خودشان را مسلمان نمی دانند از هر مذهب ودینی که باشد وقتل او را جائز بلکه واجب می دانند. وهمین عمل الان باعث شده الان گرایش به اسلام در برخی کشورها غربی خیلی کم شده باشد.
ا زطرف دیگر برای شیعه هراسی که خیلی مهم است ودشمن درجه یک آنها برای رسیدن به اهدافشان در منطقه ودنیا می باشد. واز طرف دیگر بعد از پیروزی حزب الله در جنگ 33روزه وحمایت ایران از مقاومت در سوریه، لبنان وفلسطین گرایش به تشیع زیادشده بود لذا به موازات تشکیل گروههای تکفیری در بین اهل سنت وسلفی ها گروههای تکفیری در بین شیعیان نیز تشکیل دادند.
در اخرین اخباری که اعلام شد مجموع نیروهای داعش 2250نفر هستند که از دولتهای مختلف دنیا مثل عربستان، تونس، مصر، قطر، چچن، کشورهای اروپایی که گفته می شود صد نفر آمریکایی در بین نیروهای آنها وجود دارد. نیروهای داعش نیز متشکل از چند قشر هستند:
1- بعثی ها وباز ماندگان حزب صدام در عراق.
2- افرادی که شستشوی مغزی داده شده وافکار غلط خود را در مغز آنها فرو کرده اند کاری که الان با بچه ها در مناطق اشغالی انجام می دهند وآنها را تروریست بار می آورند.
3- افراد بیکاری که در سوریه بخاطر بیکاری وطمع در اجرتی که برای جنگ قرار داده اند.
به هر حال نیروهای اینها از قشرهای مختلف با اهداف مختلف تشکیل شده اند وهم عقیده نیستند. وتعداشان هم به قدری نیست که گفته شود که پایگاه مردمی دارند.
البته حمایت دولتهای عربی که حلقه به گوش آمریکا هستند مثل عربستان، قطر، ودر عین حال ترکیه بخاطر مخالفتی که با عراق دارد. در تجهیز وجنایات این گروهکها نقش بسزایی داشته است. ولی حساب مردم را با حساب داعش باید جدا کرد.
1- فصل الخطاب فی الرد علی محمد بن عبدالوهاب والصواعق الالهیة فی الرد علی الوهابیة از سلیمان بن عبدالوهاب که دومی با عنوان صاعقه های الهی در رد وهابیت ترجمه شده است.
2- کتاب کشف الارتیاب نوشته سید محسن امین عاملی.
مشاهده می کنید که اولین کتاب را در رد این فرقه برادر خود محمد بن عبدالوهاب نوشته است.
افکار غلط سلفی از طرف علماء شیعه وسنی رد شده است. در سیره رسول خدا هم مشاهده می کنیم که وقتی یکی از سرادران اسلام گروهی از مردم را بعد گفتن شهادتین کشتند مذمت کرده وخانواده آنها از بیت المال دیه آنها رپرداخت کرد وفرمود کسی که شهادتین را گفت جان ومال او محترم است. لذا پیامبر با اینکه منافقان در بین مسلمانان زندگی می کردند وعلیه آنها توطئه وکارشکنی هم داشتند ولی پیامبر با آنها به ملاطفت برخورد می کرد چون شهادتین را ادا کرده بودند.
ولی این گروهک ها کسانی را که شهادتین گفته واهل نماز وقبله هستند با بدترین وضع می کشند که کشتن شحاته در مصر ودوستانش وجنایات داعش موید این مساله است.
اما نسبت به قضیه بنب قریظه بعد از اینکه بن یقریظه بر خلاف عهدی که با رسول خدا(ص) بسته بودند تا به نفع دشمنان آنحضرت وعلیه مسلمانان وارد جنگ نشوند در جنگ خندق عهد شکنی کرده وبا مشرکان هم دست شدند. وبعد از جنگ با مشرکان رسول بزرگوار اسلام رهسپار وادی بنی قریظه شد. وابتدا امیرالمومنین علیه السلام را با 30 نفر از اوسیان فرستاد که ببنید آنها قلعه را ترک کرده اند یا هنوز هستند چون احتمال می داد بخاطر این خیانتی که کرده اند از ترس فرار کرده باشند. ولی آنها به رسول خدا(ص) خبر دادند که آنها در قلعه بوده وآنها را بسته اند.
وبعداز حضور لشگر اسلام حاضر به تسلیم نشدند وبعد از یک ماه حضور رسول خدا(ص) در آنجا وتمام شدن مایحتاج شان خود قبول کردند که به قضاوت سعد بن معاذ راضی هستند واو نیز حکم کرده به کشتن مردان وکنیز گرفتن زنان، برا ی تحلیل وفهم کامل این ماجرا می توانید به
اما اینها مسلمانانی را که شهادتین می گویند بعد از اشغال خاکشان واسیر گرفتن آنها بدون هیچ مقدمه ای می کشند.
http://fa.alalam.ir/news/1509681
سربریدن افراد توسط امام علی علیه اسلام در بنی قریظه نیز به دستور پیامبر(ص) بوده تا مایه عبرتی برای دیگر عهد شکنان باشد چون آنحضرت با دو گروه قبلی یهودی یعنی بنی قینقاع وبنی نضیر با مهربان یبرخورد کرد واینها از این عطوفت ومهربانی ایشان سوء استفاده کردند.
در جنگ ایران هم چنین جنایتی رخ نداده وجنگ با جنگجویان بوده نه مردم بی پناه، وآنقدر ایرانی ها آزاد بودند که شهید مطهری در کتاب خدمات متقابل اسلام وایران می فرماید: جنگ مسلمانان با ایران در سال 12هجری شروع شد ولی اکثر ایرانی ها در سال 32 ایان آوردند یعن یآنها با تحقیق کامل وبدون هیچ فشار مذهبی بر مسلمان شده ایمان آوردند. این نوع رفتار چه تناسبی با رفتار داعش دارد که نمونه آن عرضه شد وبرای اطلاعات بیشتر هم می توانید از سایتهای مختلف از جمله سایت العالم جنایات آنها را نگاه کنید.
سوال: ارتباط واشتراکات تکفیری های شیعه وسلفی در چیست؟
جواب: این گروهها که در بین سنی ها وهابی ها، داعشی ها ودیگر سلفی ها یتندرو نمایندگی آنها را دارند ودر بین شیعیان طیف شیرازی ها با دست نشانده هایی همچون یاسر حبیب، الله یاری، سید مجتبی شیرازی وجود دارند دارای اشتراکاتی می باشند که تغذیه شدن آنها ا زمنبعی واحد یعنی استکبار جهانی، سیا، انگلستان را می رساند.
1- محکوم کردن مقاومت اعم از حزب الله، حماس، سوریه وضدیت با انقلاب اسلامی ایران.
2- تکفیر سایر مسلمانانی که هم عقیده با اینها نباشند بطوری که برخی از اینها آیت الله بهجت را هم تکفیر می کند.
3- دفاع از یهودی ها واسرائیل، یطوری که نخست وزیر اسرائیل بعد از قطع جنگ با غزه گفت: فعلا داعش دارد می جنگد، منتظر بمانیم ببینیم آنها چکار می کنند. والان زخمی های داعش در اسرائیل مداوا میشوند، یا اینکه الله یاری به اسم اهل بیت از آمریکا حمایت می کند یا اینکه یاسر الحبیب موشک زدن به شهرکهای یهودی را غیر مشروع می داند چون کودکان وزنان یهودی آسیب می بینند. اما یک جمله نگفت صدها زن وبچه فلسطینی که شهید شدند چه گناهی داشتند. البته در این زمینه دیدن مستند عمامه های انگلیسی هم خوب است.
http://www.aparat.com/v/KvUW6
داشتن اهداف وروش واحد نشان می دهد اینها از یک آبشخور تغذیه می شوند وآنهم جایی غیر از مراکز اطلاعاتی بریطانیا وسیا نیست.