بدخوری

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بدخوری

س رفقا

چه من چه بسیاری دیگر شاید مدتی از زندگی و شاید کل دوران زندگیشان مبتلا به بدخوری باشند.
مثلا نوع خاصی از غذا را (نه ب علل پزشکی بلکه بخاطر سلیقه ) نخورند.
یا در غذا اگر سبزی یا گوشتی یا حبوباتی یا ... باشد ان را از غذا جدا کنند و بعد باقی غذا را بخورند.

به لحاظ اسلامی و شرعی خداوند چه نوع برخوردی با اینان میکنند و اصلا این بدخوری چه اسمی به لحاظ اسلامی دارد
نکته دیگر چطور این عادت را ترک کنند(چه مدیران چه دوستان غیر مدیر چنانچه دارای عادت بدخوری بودند راه حل عملی که استفاده کردند و این عادت را ترک کردند را بگویند) .

برچسب: 

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صابر

پرسشگر محترم
ضمن تشکر از شما بخاطر رعايت ادبي که داريد زيرا احساس ميکنيد اين رفتار شما ممکن است موجب آزار ديگران شود .
در پاسخ بايد عرض کنيم که براي بعضي افراد به لحاظ رواني ممکن است غذايي حالت بدي براي آنها ايجاد کند و اينها از خوردن بعضي از غذاها خودداري کنند يا به بخشي از غذا مثلا پياز حساس باشند. به لحاظ شرعي اسراف حرام است . بنابراين اگر اين عمل افراد ممکن است به اسراف منجر شود بايد جلوي آن گرفته شود و حتي اگر اين افراد قادر به خوردن بخشي از غذا نيستند آن را از همان اول غذا به ديگري داده و از دور ريختن آن جلوگيري کند. اما داشتن ين حالت يک حالت طبيعي است و افراد ممکن است بخاطر موقعيت هايي بخاطر سليقه شخصي از خوردن بعضي غذاها خودداري کنند. در بعضي موارد مزاج انسان حکم مي کند که غذايي را نخورد .
به هر حال نخودن آن حرام نيست اما اسراف نبايد بشود.
موفق باشيد.

سلام
به نظر من بهترین راه حل مشکل پرخوری توجه به فواید زیاد اون ماده غذائیه.
مثلا من زیاد از سیر خوشم نمی اومد ولی از وقتی فهمیدم چه فوایدی داره میخورم.

با سلام
من گمون میکنم طبع غذایی آدمها یه چیز هست و اسراف و ناشکری کردن یه چیز دیگه است
مثلا من قبل اینکه برم سربازی خیلی نونور بودم چون ما تو شمال زندگی می کنیم به همه جوره غذایی و با بالاترین کیفیت دسترسی داریم و طبعا هر چیزی رو با هر کیفیتی نمی خوردیم!

یادمه روز اول که رفتیم تو پادگان مارو بردن اشپرخونه واسه ناهار ...بوی بدی میداد (نمی دونم بوی چی بود کافور بود کلر بود چی بود نمی دونم!)
با بشقابابون رفتیم تو صف ( چون ما خیلی زود اعزام شدیم هنوز به ما یقلوی نداده بودن)
آشپز پادگان هم با یه کف گیر های بزرگی بشقاب همه رو پر میکرد و روشون یه ملاقه بزرگ ماست هم میریخت!

اولین غذای سربازیم ساچمه پلو با دونه های درشت و گرد امار 5 بود !...همون قاشق اول که گذاشتم دهنم فهمیدم از گلوم پایین نمیره و دیگه نخوردم! (آخه ما تموم عمرمون برنج تاروم درجه یک می خوردیم)

دقت کردم دیدم بقیه بچه های هم نمی تونن این برنج باد کرده رو بخورن و یکی یکی بلند شدن همه برنجشون و ریختن تو سطل اشغال!!!

یک هفته گذشت
دو هفته گذشت
یک ماه گذشت... تا اینکه بخاطر جمعیت زیاد سرباز ها و کم شدن جیره غذایی (مثلا نون ورقی در اندازه نصف کاغد میدادن!) حتی بر سر تکه نون های رو میز اشپز خونه هم دعوا میشد!

من خودم نزدیک 80 کیلو بودم اما بر اثر گرسنگی زیاد با پوتین وزنم شده بود 60 کیلو!(نمی دونستیم سربازی یعنی چی که؟!)
یعنی یادمه من اواخر دوره همیشه جز آخرین نفراتی بودم که اشپزحونه رو رو ترک میکردم!
می دونین واسه چی؟
برای اینکه بتونم بر سر برنج ها و تکه نون هایی که سرباز جدید ها میریزن تو سطل اشغال با بقیه رقابت کنم !!!

اینو گفتم چون من قبل سربازی ماکارانی دوست نداشتم با اینکه از گرسنگی مثل چوب شده بودم اما هنوز هم نمی تونم ماکارانی بخورم نمی دونم چرا باب طبعم نیست!

دوستانی که در این بحث شرکت میکنند منظور اینجا بدخوری است نه پرخوری

مثلا بعضیا بامیه نمیخورند این نخوردن میشود بدخوری
هر کسی حدیثی یا ایه از قران را میداند که به این بحث مرتبط میشود بگوید
یا اگر کسی راه حلی برا حل مسیله بدخوری داشته بگوید که باعث شده ان ماده غذایی را مصرف کند

به نام خدا
با سلام
طبق چیزی که در ذهنم هست در حدیث عنوان بصری داریم ( نقل به معنا ) که از آنچه که اشتها نداری نخور زیرا باعث حماقت میشود .
به نظرم باید اینطور باشد و برای اینکه بی حرمتی و اسراف نشود از اول چیزی را که تصمیم به خوردن آن نداریم را جلو خودمان نگذاریم و از قبل آن را از غذا جدا کنیم و آنچه که جدا کردیم را به کس دیگر بدهیم بخورد .
و الله عالم

دوستان مثال خودم را بزنم بد نیست تا موضوع جا بیافتد.
من خودم بامیه نمیخوردم ( طبیخ دورش بامیه ک شنیدید همونو میگم)
خلاصه الان ی چند ماهی است دلم را زدم به دریا و غذاهایی که توش بامیه است
میخورم البته راستش را بگویم نمیجوم قسمت بامیه دارش را و ی راست قورتش میدهم
هنوز عادت نکردم و سعی میکنم این مشکل را حل کنم بالاخره

البته از انطرف بادمجان خیلی کم میخورم (ّبجز بحث ترشی)
چون با بادمجان کونتکت دارم و بهش الرژی دارم و این حل بشو نیست.

موضوع این تاپیک امثال بامیه است که بدخوری حساب میشود نه بادمجان که بهش الرژی دارم
شما هم اگر موردی بدخوری دارید اینجا مطرح کنید
و یا اگر داشتید و برطرف شده را بگویید همچنین داستان برطرف شدن بدخوری ان غذا

BABY;564996 نوشت:
دوستانی که در این بحث شرکت میکنند منظور اینجا بدخوری است نه پرخوری

مثلا بعضیا بامیه نمیخورند این نخوردن میشود بدخوری
هر کسی حدیثی یا ایه از قران را میداند که به این بحث مرتبط میشود بگوید
یا اگر کسی راه حلی برا حل مسیله بدخوری داشته بگوید که باعث شده ان ماده غذایی را مصرف کند


سلام برادر گرامی
چرا خودتان را اذیت می کنید؟
از هر غذائی خوشت میاد بخور و لذت ببر و خدا را شکر کن و هر غذائی را هم که دوست نداری نخور...چرا عذاب وجدان دارید یا دنبال آیه و حدیث می گردید و یا راه حلی می خواهید که ان را بخورید؟
برای چی؟
مگر مثلا اگر تا امروز کدو نخورده اید چیزی شده؟ و یا اگر فلانی کدو خورده از شما سالمتره؟
به طور کلی اگر میخواهی همیشه سالم بمونی فرق نمیکنه چی بخوری یا نخوری (البته حلال باشه ها) فقط یه چیزی نخور :
[SPOILER]حرص و جوش نخور:Gol:[/SPOILER]

[="#000080"][="#006400"]هوالعالم[/]

کم بخوریم
یا کم کم بخوریم به مرور عادت میشه
گاها لازمه که مثلا بامیه رو با چاشنی یا غذای مورد علاقه خود سرو و صرف کنیم
که سلیقه میخواد و کمی خلاقیت ...

غذا هم باید خوب پخته بشه . پیش میاد که مثلا همین بامیه نرسیده اس یا نپخته اس
خودم در دوران کودکی از غذایی زده شدم که مورد پسند اکثر مردم بوده و هست منم به مرور جا افتادم و در حد شکم سیر کردن با کم کردن روغنش به همراه ماست یا هر چیزی که مزه مورد علاقه امو داشته باشه میخورم و شکر خدا میکنم .

مساله حساسیت به غذا یه مورد دیگه اس
که تا برطرف شدن مشکل غذا یا جسم, بهتره که ازش پرهیز بشه یا کمتر استفاده بشه .

سیر و امثال اینرو طوری بخوریم که لااقل اثر منفی کمتری روی مردم داشته باشه ...[/]

mitra25;566264 نوشت:
سلام برادر گرامی
چرا خودتان را اذیت می کنید؟
از هر غذائی خوشت میاد بخور و لذت ببر و خدا را شکر کن و هر غذائی را هم که دوست نداری نخور...چرا عذاب وجدان دارید یا دنبال آیه و حدیث می گردید و یا راه حلی می خواهید که ان را بخورید؟
برای چی؟
مگر مثلا اگر تا امروز کدو نخورده اید چیزی شده؟ و یا اگر فلانی کدو خورده از شما سالمتره؟
به طور کلی اگر میخواهی همیشه سالم بمونی فرق نمیکنه چی بخوری یا نخوری (البته حلال باشه ها) فقط یه چیزی نخور :
[SPOILER]حرص و جوش نخور:Gol:[/SPOILER]

نه بسیار هم مهم است برایم
زیرا فرض کنید به مهمانی میروید بعد غذای میزبان را بخاطر این بدخوری نخورید ایا به مهمان برنمیخوره؟
مهمانی هیچی
مادری که این همه بالا شعله میایستد و غذا را درست میکند بعد من بگم مامان اینجاشو جدا کن برام این تشکر از مادر است؟؟؟

عادت بسیار بدی است بدخوری

BABY;567612 نوشت:
نه بسیار هم مهم است برایم
زیرا فرض کنید به مهمانی میروید بعد غذای میزبان را بخاطر این بدخوری نخورید ایا به مهمان برنمیخوره؟
مهمانی هیچی
مادری که این همه بالا شعله میایستد و غذا را درست میکند بعد من بگم مامان اینجاشو جدا کن برام این تشکر از مادر است؟؟؟

عادت بسیار بدی است بدخوری


تشکر که لازم است :چه از غذا خوشمان بیاید و چه بدمان بیاید.
اینکه انسان چیزی را دوست نداشته باشد و بخواهد به خاطر روایت آن را بخورد نمی دانم چنین روایتی وجود داشته باشد یا نه!
در مورد مهمانی :
میهمانی فامیل درجه یک :این میهمانی معمولا چندین بار در سال اتفاق میافته شاید ماهی یکی دوبار و یا کمتر یا بیشتر, آدم میتونه به خواهر و برادرش بگه که من فلان چیز را دوست ندارم و دال بر بی احترامی نیست . حالا یا میزبان برای شما چاره ای می اندیشد و یا خودتان با سالاد و چیزهای دیگر و یا حداکثر با یک نیمرو خود را سیر می کنید.
در مورد مادر هم که همینطور.
میهمانیهای فامیل درجه دو:مثل عمو و دائی و عمه و خاله معمولا بیش از یک جور غذا درست میکنند و یا مثلا در کنار یک نوع غذا یک سوپ یا ....می گذارند, فکر کنم بشه جوری رفتار کرد که کسی کتوجه نشه که شما چی می خوری یا نمی خوری .البته برای شما هم که خیلی طالب روایات و احادیث هستید : روایت است که نباید به بشقاب غذای مهمان نگاه کرد....که البته دین مبین اسلام حساب اینجا را هم کرده که میهمان از میزبان خجالت نکشد چه در مورد حجم غذا و چه در مورد سلیقه میهمان....
------------------
از طرفی روایت داریم که با دیگران آنگونه رفتار کنید که دوست دارید با خودتان رفتار شود :آیا اگر شما میزبان باشید و غذائی را درست کنید که میهمان شما دوست نداشته باشد , آیا حاضرید به خاطر دل شما یا یک روایت ایشان غذایش را بخورد و عذاب بکشد دم برنیاورد و یا دوست دارید موضوع را مطرح کند و یک غذای دم دستی یا مثلا املت بخورد و لذت ببرد؟!
من که حالت دوم را ترجیح می دهم!

مثلا من اصلا نمیتونم زیره رو تحمل کنم...
از بچگی تا الان
بچگی مادرم دعوام میکرد که بخور...و میرفت توی آشپزخانه منم غذامو بزور میدادم ب بابام تا بخوره تا بشقابم خالی بشه مادرم دعوام نکنه!آخی...قاشق قاشق غذا رومیکردم دهن بابام!

اما نه دعوای مامانم نه حرفای بابام از خاصیت زیره باعث نشد حتی من ی ذره نظرم عوض بشه
مهمانی رو راس میگید ...جایی دعوت شدم که اتفاقا تمام برنجشو از زیره سبز پر کرده بود...منم فقط مرغ خوردم...

حالا شما میگید این بدخوریه؟
پدرم میگه برای مزه اش نخور برای خاصیتش بخور...[SPOILER]ولی وقتی بوشو میفهمم میخام(گلاب ب روتون)بالا بیارم چطور واسه خاصیتش بخورم!!!![/SPOILER]

[=Times New Roman]

[="B Lotus"]با سلام و احترام به همه دوستانی که اظهار نظر فرمودند.
[=Times New Roman]
[="B Lotus"]درسته بد خوری عادت بدی هست اما تاریشه آن را پیدا نکنیم نم یتونیم ازش فرار کنیم و در بسیاری از موارد خودش به نوعی وسواس تبدیل میشه.
[=Times New Roman]
[="B Lotus"]بنابراین بهترین راه برای جلوگیری از آن شناخت جاهایی است که این عادت در حال شکل گیری است.
[=Times New Roman]
[="B Lotus"]علاوه براین غرقه سازی نیز بی تاثیر نیست و می توان با فشار آوردن به خود در خوردن غذاهایی که دوست نداریم کم کم براین عادت غلبه کنیم.
[=Times New Roman]
[="B Lotus"]البته اینکه هر فردی یک یا دو نوع از غذاها را دوست ندارد عادی است اما اگر خیلی از غذاها را دوست ندارد دچار بدخوری شده است.
[=Times New Roman]
موضوع قفل شده است