سوالاتی پیرامون حدیث نبوی(ص)،پیرامون ترحم بر سه شخص

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوالاتی پیرامون حدیث نبوی(ص)،پیرامون ترحم بر سه شخص

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله(ص)

السلام علیک یا امیرالمومنین(ع)

السلام علیک یا اهل بیت نبوه(ع)

السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)


__________________________________________________ __________

با سلام و عرض ادب و احترام

حدیثی رو شنیدم که نبی مکرم(ص) فرموده است :

به سه نفر رحم کنید، عزیزی که ذلیل شده، ثروتمندی که فقیر شده است ، و عالمی که در میان جاهلان گمراه مانده است.

سوال اصلی من در خصوص قسمت آخر این حدیث است که مشخصش کردم، اما این حدیث رو جستجویی داشتم که به دو کتاب حدیث برخورد کردم:

اول این که این حدیث در کتاب کافی شیخ کلینی آمده است:

131 - وبِهَذَا الإِسْنَادِ أَنَّ النَّبِيَّ ص قَالَ ارْحَمُوا عَزِيزاً ذَلَّ وغَنِيّاً افْتَقَرَ وعَالِماً ضَاعَ فِي زَمَانِ جُهَّالٍ ( 2 )

کلینی،الکافی(8 جلدی)،ناشر : دار الكتب الإسلامية ،تهران - ايران،چاپ : الرابعة،سال چاپ : تابستان 1362 ش،ج8،ص150.

**********************

دوم این که این حدیث در کتاب بحار الانوار هم آمده است:

16 - وقال صلى الله عليه وآله : ارحموا عزيزا ذل وغنيا افتقر ، وعالما ضاع في زمان جهال .

مجلسی،بحار الانوار(110جلدی)،ناشر : دار إحياء التراث العربي ، بيروت - لبنان،چاپ : الثالثة المصححة،سال چاپ : 1403 - 1983 م،ج74،ص140.

اولین سوال خدمت کارشناس تاپیک:

سند این حدیث رو بررسی کنید که صحیح است ، قابل اعتماد است یا نه؟+ ترجمه فارسی این حدیث رو اگر مشکل دارد اصلاح کنید.

من خودم داخل نرم افزار درایه النور که سند کتاب کافی رو نگاه کردم نوشته بود موثق:


علی ای حال باز شما سندش رو بررسی کنید.

اگر اشتباه نکنم ، داخل کتاب مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول علامه مجلسی این حدیث تضعیف شده است:

مجلسی،مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول(26 جلدی)، دار الكتب الاسلامية ،تهران،چاپ :الأولى،سال چاپ : 1410 - 1368 ش،ج25،ص369.

علت این که حدیث رو علامه تضعیف کرده است چه می باشد؟

از طرف دیگر در کتاب علامه مجلسی این حدیث آمده است؟ آیا این حدیث را با سندی دیگر نقل کرده اند؟

--------------------------------------------------
دومین سوال خدمت کارشناس تاپیک:

2. دوستی فرمود که قسمت انتهایی حدیث یعنی:

عَالِماً ضَاعَ فِي زَمَانِ جُهَّالٍ

و عالمی که در میان جاهلان گمراه مانده است.

به امام زمان(عج) انطباق دارد، و امام زمان(عج) عالمی است که باید در عصر غیبت هم از منبع علمش استفاده کرد.

قسمت اول سوال :

بفرمایید که آیا این قسمت از حدیث به امام زمان(عج) انطباق دارد؟ یا خیر؟

قسمت دوم سوال :

این که در دوران غیبت ما چه طور از منبع علم امام زمان(عج) بهره ببریم؟

این قسمت از سوال شبهه ای از وهابیت نیز می باشد که شبهه طرح کرده است که امام زمان(عج) شیعیان زنده است و در دوران غیبت باید از آن بهره برد، چرا مراجع تقلید شیعه اختلاف دارند؟ مگر امام زمان(عج) وجود ندارد؟

چنین شبهه ای رو وهابی ها مطرح کرده اند

البته پاسخی که من شنیدم این است که دوستان فرمودند:

کفران نعمت است که سبب شده است امام زمان(عج) غائب شود زیرا بشریت در خصوص سایر معصومین(ع) کفران نعمت کرده است و این آقایان وهابی با بقیه معصومین علیهم السلام چه رفتاری داشته اند که خداوند بخواهد اجازه دهد امام زمان (عج) حاضر شود.

و این که واسطه فیض هستند و نگهدارنده زمین و این از آثار برکات وجود نازنین امام زمان(عج) هست که از پشت پرده غیبت هم مانع ورود عذاب می شوند.

در این خصوص اگر کارشناس محترم پاسخ هایی مفصل عنایت بفرمایند تا محیط نت خالی از جواب نباشد.

با نام الله

کارشناس بحث: استاد پیام

حضرت صادق عليه السّلام فرمود: من براى سه نفر ترحم ميكنم و شايسته‏ هستند كه مورد ترحم واقع شوند: عزيزى كه ذليل شده باشد و عزت او از بين رفته باشد، ثروتمندى كه بعد از مال دارى نيازمند شده، و عالمى كه مورد استخفاف نادانان شده باشد.
كتاب المواعظ-ترجمه عطاردى، متن، ص: 83

گفت پيغمبر كه بر اين سه گروه رحم آريد ار ز سنگيد ار ز كوه‏

آنكه او بعد از عزيزى خوار شد و آنكه بد با مال و بى‏دينار شد

و آن سوم آن عالمى كاندر جهان مبتلا گردد ميان ابلهان‏

ز آنكه از عزت به خوارى آمدن همچو قطع عضو باشد از بدن‏

عضو گردد مرده كز تن وابريد نوبريده جنبه امانى مديد

هر كه از جام الست او خورد پار هستش امسال آفت رنج حمار

و آنكه چون سگ ز اصل كهرانى بود كى مر او را حرص سلطانى بود

توبه او جويد كه كرده است او گناه آه او گويد كه گم كرده است راه‏

مولانا جلال الدين محمد بن بهاء الدين مشهور به مولوى گلهاى جاويدان در بوستان ادب ايران از مهدى توحيدى‏پور صفحه 161- 160 هم ايشان در مثنوى ص 450 مى‏گويد:

گفت پيغمبر كه رحم آريد بر حال من كان غنيا فافتقر

در حکمت 172 و 438 حضرت علی (ع) می فرماید: مردم دشمن چیزی هستند که از آن ناآگاهند. در خطبه 34 حضرت از جمله وظایف امام را دانش آموختن به مردم می داند. از مجموع این مطالب در می بیابیم که امیرالمؤمنین(ع) آگاهی و دانش و خردورزی که مجموع آنها معرفت نسبت به حق است را بالاترین چیز می داند و افرادی که نسبت به این مسائل ناآگاه هستند را به شدت سرزنش می کند و آنها را از حیوان پست تر می داند. آگاهی و دانش بیش از هر چیزی قسمت عمده سخنان حضرت را در برگرفته است و ایشان بیش از هر چیزی چه برای شناخت خدا و جهان و شناخت خود بر آگاهی تأکید می فرماید.حال اندیشمندی که میان جهل امت گرفتار آید چه مصیبتی را تحمل خواهد نمود، بخصوص اگر او امام (ع)باشد که باید سر در چاه غربت فروبرد.

قرب الإسناد هَارُونُ عَنِ ابْنِ صَدَقَةَ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ النَّبِيُّ ص ارْحَمُوا عَزِيزاً ذَلَّ وَ غَنِيّاً افْتَقَرَ وَ عَالِماً ضَاعَ فِي زَمَانِ جُهَّالٍ.
بحار الأنوار (ط - بيروت) ج‏71 405 باب 29 من يستحق أن يرحم ..... ص : 405

ترجمه عَالِماً ضَاعَ فِي زَمَانِ جُهَّالٍ بعبارت دقیق تر عالمی است که در میان جاهلان عمرش تلف می شود ومراجعه کننده ای ندارد تا از علم او استفاده نماید.

امام زمان (عج) نمونه کامل واعلای عالمی است که محدودیت غیبت ودوری مردم از معارف دینی اورا به غربت وتنهایی کشانده است .بنابراین نمی توان گفت انحصار گرفتاری عالمی در میان جاهلان تنها برای ایشان است بلکه باید گفته شود ایشان مصداق بارز این غربت می باشند.

هَارُونُ عَنِ ابْنِ صَدَقَةَ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ النَّبِيُّ ص ارْحَمُوا عَزِيزاً ذَلَّ وَ غَنِيّاً افْتَقَرَ وَ عَالِماً ضَاعَ فِي زَمَانِ جُهَّالٍ.
بحار الأنوار (ط - بيروت) ج‏71 405 باب 29 من يستحق أن يرحم ..... ص : 405
(الكافي- 8: 150 رقم 131) عن الاثنين، عن أبي عبد اللَّه ع" أن النبي ص قال: ارحموا عزيزا ذل و غنيا افتقر و عالما ضاع في زمان جهال".
این روایت با این دوسند ذکر شده است . اما چنانچه در مورد سند آن آمده موثق بوده ومرحوم علامه مجلسی (ره)سند دیگری را ذکر نمی فرمایند.

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]انتظار ، واژه ای است که دل را به انقلاب وا می دارد ، که در برابر اهریمن ها و وسوسه های درونی به پا می خیزد و نشان می دهد انتظار ، واژه ای است پاک و مقدس و مدال و تاج و تختی بی مانند که فقط منتظر ، می تواند ازآن بهره ببرد .

sayedali;560723 نوشت:
سند این حدیث رو بررسی کنید که صحیح است ، قابل اعتماد است یا نه؟+ ترجمه فارسی این حدیث رو اگر مشکل دارد اصلاح کنید.

سلام
سند حدیث چنین است:
علي بن إبراهيم‏ عن‏ هارون بن مسلم‏ عن‏ مسعدة بن صدقة عن‏ أبي عبد الله ع‏ أن‏ النبي ص‏ قال‏

بحث بر سر مسعده بن صدقه است که هیچ توثیقی در مورد وی وارد نشده و عامی یا بتری مذهب است:
رجال‏الكشي /ص‏390 : فأما مسعدة بن صدقة بتري
رجال‏الطوسي /ص‏146 : عامي
بنا بر این مرحوم مجلسی بنا بر آنچه که گفته شد این حدیث را تضعیف کرده است

اما برخی وی را توثیق می کنند مثلا مجلسی اول در مورد وی می گوید:
«و ما كان فيه عن مسعدة بن صدقة».

العبدي يكنى أبا محمد قاله ابن فضال و قيل: يكنى أبا بشر من أصحاب الصادق و الكاظم عليهما السلام له كتب روى عنه هارون بن مسلم (النجاشي) و في الكشي عند ترجمة محمد بن إسحاق أن مسعدة بن صدقة بتري و قال الشيخ في الرجال إنه من أصحاب الباقر و الصادق عليهما السلام عامي و قال في الفهرست ما قلناه في السابق و الطريق صحيح كالسابق و هذا الخبر قوي كالصحيح.

و الذي يظهر من أخباره التي في الكتب أنه ثقة لأن جميع ما يرويه في غاية المتانة موافقة لما يرويه الثقات من الأصحاب، و لهذا عملت الطائفة بما رواه هو و أمثاله من العامة. بل لو تتبعت وجدت أخباره أسد و أمتن من أخبار مثل جميل بن دراج، و حريز بن عبد الله، مع أن الأول من أهل الإجماع، و الثاني أيضا مثله في عمل الأصحاب و ذكره الشيخ- رحمه الله- فإنه قال: على أن جميل أكثر أخباره تارة مرسلة، و تارة مسندة بعينها، و كذلك حريز و ذكرنا الوجه أنه يمكن أن يكون في وقت ما يكون في حفظه كان يسنده إليه، و في وقت ما كان يذهب عن خاطره يرسله، و هذا دليل شدة تقواه، و الحاصل أن مدار القدماء كان على الصدق لا على المذهب بخلاف المتأخرين فإنهم على العكس.

و در این سایت آیت الله شبیری زنجانی می فرمایند:
طبق تحقيقى كه شده، مسعدة بن زياد با مسعدة بن صدقه متحد است، مرحوم آقاى بروجردى مى‌فرمود- من كلام ايشان را با يك واسطه نقل مى‌كنم- اين دو متحدند و يكى از استدلالات ايشان بر اتّحاد اين بود كه در بسيارى از موارد يك روايت در يك كتاب از مسعدة بن زياد و در روايت ديگر از مسعدة بن صدقه نقل شده است، اما نسبت مسعدة به زياد و به صدقه از اين باب است كه گاهى او را به پدر و گاهى او را تلخيصاً به جدّ نسبت مى‌دهند. زياد و صدقه هر دو از آباء مسعدة مى‌باشند.
البته مرحوم آقاى بروجردى برخى از استدلالات بر اتحاد داشته‌اند كه آنها مخدوش است ولى اصل مدّعا تمام است. مسعدة بن زياد با اين عنوان توثيق شده است ولى به عنوان مسعدة بن صدقه توثيق نشده است ولى بعد از اثبات اتحاد، مسعدة بن صدقه ثقه خواهد بود و روايت معتبر خواهد بود.
کتاب النکاح جلسه 502

البته در متحد بودن این دو محل تامل است

بنا بر این هر کس با توجه به اجتهاد و دلایل خودش می تواند وی را توثیق یا تضعیف کند.

اما در مورد ترجمه روایت، مترجمین اینگونه حدیث را ترجمه کرده اند:
131- و نيز رسول خدا (ص) فرمود: رحم كنيد بر (اين سه دسته:) عزيزى كه خوار گشته، و توانگرى كه فقير و بينوا گرديده، و عالمى كه در دوران جهال و نادانان گرفتار شده.

مترجم گويد: جلال الدين محمد بلخى اين حديث را بشعر درآورده:

گفت پيغمبر كه بر اين سه گروه‏

رحم آريد ار ز سنگيد ار ز كوه‏

آنكه او بعد از عزيزى خوار شد

وانكه بد بامال و بى‏دينار شد

وان سوم آن عالمى كاندر جهان‏

مبتلا گردد ميان ابلهان‏

الروضة من الكافي / ترجمه رسولى محلاتى، ج‏1، ص: 219

سفارش پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم بر رحم كردن بر سه كس‏

[131] پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: به عزيزى كه خوار شده و توانگرى كه تهيدست گشته و عالمى كه در زمان نادانان تباه شد رحم گيريد.
بهشت كافى / ترجمه روضه كافى، ص: 193

فرمود (ص): رحم كنيد بعزيزى كه خوار شده و بتوانگرى كه درويش و مستمند شده و بعالمى كه در دوران نادانها گرفتار شده و گم نام گرديده‏
الروضة من الكافي يا گلستان آل محمد / ترجمه كمره‏اى، ج‏1، ص: 284

sayedali;560723 نوشت:
علت این که حدیث رو علامه تضعیف کرده است چه می باشد؟

داداش این نکات رو می گم شاید به دردت بخوره :

علامه در ابتدای شرح هر حدیث ، نوع آن را مشخص می کند .البته گاهی به نظریه های خود نیز اشاره می کند مثلا در ذیل جمله ی اول مرآه العقول ، ذیل حدیثی که از معاویه بن میسره نقل شده می فرماید:ضعیف علی المشهور (رک مرآه العقول ج1ص154)سپس می گوید :ولی به نظر من روایت او معتبر است !!!
رک همان

رک کلی :اصول و قواعد فقه الحدیث ص 235

فلذا نمی شه به قطع گفت نظر علامه چنین است !!!

[=arial black][=arial black]اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

[=arial black][=arial black]
[=arial black][=arial black] بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله(ص)

السلام علیک یا امیرالمومنین(ع)

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)

السلام علیک یا اهل بیت نبوه(ع)

السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)

----------------------------------------

پیام;561349 نوشت:
امام زمان (عج) نمونه کامل واعلای عالمی است که محدودیت غیبت ودوری مردم از معارف دینی اورا به غربت وتنهایی کشانده است .بنابراین نمی توان گفت انحصار گرفتاری عالمی در میان جاهلان تنها برای ایشان است بلکه باید گفته شود ایشان مصداق بارز این غربت می باشند.

[=arial black][=arial black]
من این برداشت رو دارم:

این که این حدیث این طور می تواند به امام زمان(عج) منطبق باشد که ما برای ظهور تلاشی نمی کنیم و زمینه ظهور ایشان رو فراهم نمی کنیم ، لذا امام زمان(عج) به عنوان عالم ترین بعد از خداوند زمینه ظهورشان فراهم نمی شود و ظهور به تاخیر می افتد تا خیر نصیبمان شود و خوشبخت شویم و یکی از این خیر ها علمی است که امام زمان(عج) در اختیار دارد و ما جاهلانی هستیم که باعث تاخیردر ظهور می شویم.

[=arial black][=arial black]و این که ما ظهور را به تاخیر می اندازیم عین جهالت است که چرا ما شیعیان مانع خوشبختی خودمان هستیم ، چرا روی جهالت خودمان اصرار داریم، و این موضوع را می توان با جاهلیت مدرن انطباق داد و این که ما گرفتار یک جاهلیت مدرن شده ایم.

یعنی ما و همه مسلمانان با گناه کردن و عقب انداختن ظهور مانع خوشبختی و عالم شدن خودمان می شویم و از همه بد تر این جاست که نه تنها از اقیانوس بی انتهای علم و خیر امام زمان(عج) بهره نمی بریم، بلکه با گناهانمان داریم امام زمان(عج) را اذیت هم می کنیم و مصداق بارز جمله زیر هستیم:

[=arial black][=arial black]خیرت نمی رسد ، شر مرسان


[=arial black][=arial black]برداشت من به نظر شما چه طور است؟

اولین شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان میهمان خود را نشناسد و از خصوصیات خوب او مطلع نباشد منتظر او نخواهد شد. تنها هنگامی انسان در انتظار کسی می نشیند که او را خوب بشناسد اما اگر انسان کسی را نشناسد ولو بداند که آن شخص خواهد آمد برایش اهمیتی نخواهد داشت و منتظر او نخواهد ماند. در مورد انتظار امام زمان هم چنین است. کسانی که آن حضرت را نمی شناسند مانند کفار و یا اهل ادیان دیگر، هرگز انتظار او را نمی کشند اما کسانی که او را می شناسند و ارزش او را می شناسند و مقام او رامی دانند منتظر او می مانند.

کسانی که امام زمان(عج) را نمی شناسند اگر چه به ظاهر مسلمان باشند چنانچه در این حال بمیرند در حال جاهلیت از دنیا رفته اند. چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمود: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه؛ هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است» (بحارالانوار، ج 32، ص 331).

منتظر واقعی کسی است که تمام حرکات و سکناتش حکایت از انتظار داشته باشد. کسی که انتظار مهمانی را می کشد. به نظافت خانه می پردازد، لباس مرتب می پوشد و همه چیز را فراهم می کند تا به محض ورود مهمان، به بهترین نحو از او پذیرایی کند. انتظار امام زمان (عج) لحظه به لحظه است. باید به گونه ای منتظر بود که هر لحظه خبر ظهور آقا به گوش رسد، آماده باشیم. اهل گناه و دلبسته به دنیا نمی تواند نام خود را منتظر بنامد.

با سلام .
در مورد مسعده بن صدقه :

[=b mitra]نام مسعده بن صدقه در کتب پنج گانه اصلی رجالی برده شده است ولی توثیقی ندارد و البته جرح هم ندارد.
برای اثبات وثاقت مسعده به 5 راه تمسک کرده اند .
1. وجود او در میان تفسیر قمی که وثاقت عام دارد
2. وجود او در میان روات کتاب کامل الزیارات که توثیق عام برای همه راویانش دارد.
3 . او از موثقین وروات مشهور و موثق امامیه بوده و به همین دلیل نه جرح و نه تعدیلی بایش نیامده .( مرحوم تبریزی)
4. نظر مرحوم مجلسی اول در مورد ایشان است و آن عمل طائفه امامیه به روایات مسعده بن صدقه است .
5. باز نظر مجلسی اول ( رحمه الله ) است که میفرنایند بعد از تتبع تمام روایات مسعده دیدیم تمام روایات او از معلوم الوثوق ها همانند دارد و روایات او از قوت متن برخوردار است .
و به همین دلیل روایات اورا مورد وثوق میدانند .

البته مجلسی دوم ره به اعتماد کتب رجالی چنین نوشته اند .
این سند روایت .

واما متن روایت و تطبیق آن

بر حضرت بقیه الله ذوقی بوده ممکن است از جهتی صحیح باشد و ممکن است از جهتی ناصحیح باشد و لذا نه مطلقا میشود آن را رد کرد و نه قبول کرد . مثلا از حیث اینکه در زمان غیبت از علم حضرت محرومیم بله قابل تطبیق است ولی از این حیث که باید مورد ترحم ما قرار گیرند به نظر صحیح نمیآید .

در پناه خدا

موضوع قفل شده است