جمع بندی امام علی (ع) و برتری ایشان بر پیامبران اولوالعزم بغیر از پیغمبر خاتم (ص)

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
امام علی (ع) و برتری ایشان بر پیامبران اولوالعزم بغیر از پیغمبر خاتم (ص)

سلام خدمت شما

شنیدم از امیرالمومنین حضرت امام علی علیه السلام سوال شد در مورد اینکه مقام شما بالاتر و برتر است یا پیامبران اولوالعزم (جز پیامبر اسلام) و ایشان خود را با حضرت انبیاء نوح ، ابراهیم ، موسی ، عیسی سلام الله علیهم اجمعین مقایسه نموده و دلایل برتری خود را بر ایشان فرموده اند ؟

آیا گفته فوق سند دارد و صحیح است ؟

لطفا کامل روایت فوق را بهمراه سند ذکر نمایید با تشکر از شما ...

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد تذکره

ترجمه حدیث بهمراه تکه هایی از عربی آن این است :
در روز بیستم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجرت که آثار ارتحال بر آن حضرت ظاهر شد در اثر ضربت شمشیر زهر آلود که اشقى الاولین و الاخرین بر فرق سر مبارکش وارد آورده بود، به فرزندش امام حسین (ع ) فرمود: شیعیانى که بر در خانه اجتماع نموده اند اجازه دهید بیایند مرا ببینند، وقتى آمدند اطراف بستر را گرفتند و آهسته به حال آن حضرت گریه مى نمودند.

حضرت با کمال ضعف فرمودند: سلونى قبل ان تفقدونى ولکن خففوا مسآئلکم .
((سئوال کنید از من هر چه مى خواهید قبل از آن که مرا نیابید و لکن سئوال هاى خود را سبک و مختصر کنید)).
اصحاب هر یک سئوالى مى نمودند و جواب هایى مى شنیدند.
از جمله سئول کنندگان صعصعة بن صوحان بود که از رجال بزرگ شیعه
و از خطباى معروف کوفه و از راویان عظیم الشاءن است که علاوه بر علماى شیعه بزرگ از علماء اهل سنت حتى صاحبان صحاح روایت هاى او را از على (ع ) و ابن عباس نقل نموده اند.

صعصعه که مورد توثیق همه است و مردى عالم و فاضل که از اصحاب على (ع ) بوده به حضرت عرض کرد: ((اخبرنى انت افضل ام آدم ؟))
مرا خبر دهید شما افضل هستید یا آدم ابوالبشر(ع )؟
حضرت فرمودند: تزکیة المرء لنفسه قبیح ،قبیح است که مرد از خود تعریف و تزکیه نماید و لکن از باب ((و اما بنعمة ربک فحدث )) مى گویم ((انا افضل
من آدم )) من از آدم افضل هستم .

عرض کرد: ((ولم ذلک یا امیرالمؤ منین )) به چه دلیل افضل از آدم هستى ؟
حضرت بیاناتى فرمود که خلاصه اش این است که براى آدم (ع ) همه قسم وسایل رحمت و راحت و نعمت در بهشت فراهم بود، فقط از یک درخت گندم منع گردید و او راضى نشد و از آن درخت نهى شده خورد و از بهشت و جوار رحمت حق خارج شد.
ولى خداوند مرا از خوردن گندم منع ننمود من به میل و اراده خود چون دنیا را قابل توجه نمى دانستم از گندم نخوردم .

کنایه از آن که کرامت و فضیلت شخص در نزد خدا به زهد و ورع و تقوى است هر کس اعراض او از دنیا و متاع دنیا بیشتر است ، قطعا قرب و منزلت او در نزد خدا بیشتر و منتهاى زهد این است که از حلال غیر منهى اجتناب نماید.

عرض کرد: ((انت افضل ام نوح ؟)) شما افضل هستید یا نوح (ع )؟
فرمود: ((قال انا افضل من نوح )) من از نوح برتر هستم .
عرض کرد: ((لم ذلک )) چرا افضل هستید از نوح ؟
فرمود: نوح قوم خود را به سوى خدا دعوت کرد، آنها اطاعت نکردند به علاوه اذیب و آزار بسیار به آن بزرگوار نمودند تا درباره آنها نفرین کرد،
((رب لاتذر على الارض من الکافرین دیارا))
اما من بعد از خاتم الانبیاء (ص ) با آن همه صدمات و اذیت هاى بسیار فراوانى که از این امت دیدم ابدا درباره آنها نفرین نکردم و کاملا صبر نمودم (چنانچه در ضمن خطبه معروف شقشقیه فرمود: ((صبرت و فى العین قذى و فى الحلق شجى ))صبر نمودم در حالى که در چشم من خاشاک و در گلویم من استخوان بود.
کنایه از اینکه نزدیک ترین مردم خدا کسى است که صبرش بر بلا بیشتر باشد.

عرض کرد: ((انت افضل ام ابراهیم
؟)) شما افضل هستید یا ابراهیم (ع )؟

فرمود: ((قال : انا افضل من ابراهیم )) من افضل از ابراهیم هستم .
ابراهیم عرض کرد: ((رب ارنى کیف تحیى الموتى قال : اولم تؤ من قال بلى ولکن لیطمئن قلبى الایة ))
ولى ایمان به جایى رسیده که گفتم : ((لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا))
اگر پرده ها بالا رود و کشف حجب گردد یقین من زیاد نخواهد شد.

کنایه از آن که علو درجه شخص به مقام یقین او مى باشد که واجد مقام حق الیقین شود.

عرض کرد،
((انت افضل ام موسى ؟)) شما
افضل هستید یا موسى (ع )؟

فرمود: ((قال : انا افضل من موسى )) من افضل هستم .
عرض کرد: به چه دلیل شما افضل از موسى هستید؟
فرمود: وقتى خداوند موسى را ماءمور به دعوت فرعون کرد که او
به مصر برود، عرض کرد: ((قال رب انى قتلت منهم نفسا
فاخاف ان یقتلون . واخى هارون هو افصح منى لسانا فارسله معى ردا یصدقنى اخاف ان یکذبون .))

موسى گفت : اى خدا من از فرعونیان یک نفر را کشته ام و مى ترسم که (به خون خواهى و کینه دیرینه ) مرا به قتل برسانند، و با این حال اگر از رسالت ناگزیرم هارون را نیز که ناطقه اش فصیح تر از من است با من شریک
در کار رسالت فرما تا مرا تصدیق کند که مى ترسم این فرعونیان سخت تکذیب رسالتم کنند.

اما من وقتى رسول اکرم (ص ) از جانب خدا ماءمورم کرد که بروم در مکه معظمه بالاى بام کعبه آیات اول سوره برائت را بر کفار قریش قرائت نمایم . با آن که کمتر کسى بود که برادر یا پدر یا عمو یا دایى یا یکى از اقارب و خویشانش به دست من کشته نشده باشند مع ذلک ابدا نترسیدم ، اطاعت نموده تنها رفتم ماءموریت خود را انجام دادم آیات سوره برائت را برخواندم و مراجعت نمودم .
کنایه از آن که فضیلت شخص با توکل به خداست هر کس توکلش بیشتر است فضیلتش بالاتر مى باشد موسى (ع ) به برادرش اتکاء و اعتماد نمود ولى امیرالمؤ منین (ع ) توکل کامل به خدا و اعتماد به کرم و لطف عمیم ذات ذوالجلال حق نمود.

((قال : انت افضل ام عیسى ؟ قال انا افضل من عیسى قال لم ذلک )).
عرض کرد: شما افضل هستید یا عیسى (ع )؟
فرمود: من افضل از عیسى هستم .
عرض کرد: چرا شما برتر هستید؟
فرمود: پس از آن مریم (س ) به واسطه دمیدن جبرییل در گریبان
او، به قدرت خدا حامله شد همین که موقع وضع حمل رسید وحى شد به مریم که :
اخرجى عن البیت فاءن هذه بیت العبادة لابیت الولادة .
از خانه بیت المقدس بیرون شو زیرا که این خانه محل عبادت است ، نه زایشگاه و محل ولادت و زاییدن فلذا از بیت المقدس رفت در میان صحرا پاى نخله خشکیده عیسى به دنیا آمد.
اما من وقتى مادرم فاطمه بنت اسد را درد زاییدن گرفت در حالتى که وسط
مسجدالحرام بود به مستجار کعبه متمسک گردیده و عرض کرد: الهى به حق این خانه و به حق آن کسى که این خانه بنا کرده درد زاییدن را بر من آسان گردان . همان ساعت دیوار خانه شکافته شد، مادرم فاطمه را با نداى غیبى ، دعوت به داخل خانه نمودند که : ((یا فاطمة ادخلى البیت ))

فاطمه ، مادرم وارد شد و من در همان خانه کعبه به دنیا آمدم .
این قضیه اشاره دارد به آن که مرتبه اول شرف مرد به حسب و نسب طاهریت
مولد است هر که روح و نفس و جسد او پاکیزه باشد او افضل است .

(از این امر پروردگار به فاطمه بنت اسد در دخول کعبه معظمه و نهى از مریم (س ) از وضع حمل در بیت المقدس با توجه به شرافت مکه معظمه بر بیت المقدس شرافت فاطمه (س ) بر مریم و شرافت على (ع ) بر عیسى (ع ) معلوم مى شود

width: 100%

این روایت معتبر است چون :
اولا در کتب شیعه و سنی به آن اشاره شده است
ثانیا در در روايات زيادي به اين مسأله اشاره شده است كه نبي اكرم(ص) افضل از جميع مخلوقات است و بعد از آن حضرت علي(ع) افضل از همه است.
[TD][/TD]

جمع بندی :

پرسش :
شنیدم از حضرت امام علی (علیه السلام) سوال شد در مورد این که مقام شما بالاتر و برتر است یا پیامبران اولوالعزم (جز پیامبر اسلام) و ایشان خود را با حضرت انبیاء نوح ، ابراهیم ، موسی ،عیسی (سلام الله علیهم اجمعین) مقایسه نموده و دلایل برتری خود را بر ایشان فرموده اند ؟
آیا گفته فوق سند دارد و صحیح است ؟ لطفا کامل روایت فوق را بهمراه سند ذکر نمایید

پاسخ:
1- این روایت معتبر است چون :
اولا در کتب شیعه و سنی به آن اشاره شده است و مورد وفاق همه علماست.
ثانیا در در روايات زيادي به اين مسأله اشاره شده است كه نبي اكرم(ص) افضل از جميع مخلوقات است و بعد از آن حضرت علي(ع) افضل از همه است.

2- در روز بیستم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجرت که آثار ارتحال بر آن حضرت ظاهر شد در اثر ضربت شمشیر زهر آلود که اشقى الاولین و الاخرین بر فرق سر مبارکش وارد آورده بود، به فرزندش امام حسین (ع ) فرمود: شیعیانى که بر در خانه اجتماع نموده اند اجازه دهید بیایند مرا ببینند، وقتى آمدند اطراف بستر را گرفتند و آهسته به حال آن حضرت گریه مى نمودند.
حضرت با کمال ضعف فرمودند: سلونى قبل ان تفقدونى ولکن خففوا مسآئلکم .
((سئوال کنید از من هر چه مى خواهید قبل از آن که مرا نیابید و لکن سئوال هاى خود را سبک و مختصر کنید)).
اصحاب هر یک سئوالى مى نمودند و جواب هایى مى شنیدند.

از جمله سئول کنندگان صعصعة بن صوحان بود که از رجال بزرگ شیعه
و از خطباى معروف کوفه و از راویان عظیم الشاءن است که علاوه بر علماى شیعه بزرگ از علماء اهل سنت حتى صاحبان صحاح روایت هاى او را از على (ع ) و ابن عباس نقل نموده اند.

صعصعه که مورد توثیق همه است و مردى عالم و فاضل که از اصحاب على (ع ) بوده به حضرت عرض کرد: ((اخبرنى انت افضل ام آدم ؟))
مرا خبر دهید شما افضل هستید یا آدم ابوالبشر(ع )؟
حضرت فرمودند: تزکیة المرء لنفسه قبیح ،قبیح است که مرد از خود تعریف و تزکیه نماید و لکن از باب ((و اما بنعمة ربک فحدث )) مى گویم ((انا افضل
من آدم )) من از آدم افضل هستم .

عرض کرد: ((ولم ذلک یا امیرالمؤ منین )) به چه دلیل افضل از آدم هستى ؟
حضرت بیاناتى فرمود که خلاصه اش این است که براى آدم (ع ) همه قسم وسایل رحمت و راحت و نعمت در بهشت فراهم بود، فقط از یک درخت گندم منع گردید و او راضى نشد و از آن درخت نهى شده خورد و از بهشت و جوار رحمت حق خارج شد.
ولى خداوند مرا از خوردن گندم منع ننمود من به میل و اراده خود چون دنیا را قابل توجه نمى دانستم از گندم نخوردم .

کنایه از آن که کرامت و فضیلت شخص در نزد خدا به زهد و ورع و تقوى است هر کس اعراض او از دنیا و متاع دنیا بیشتر است ، قطعا قرب و منزلت او در نزد خدا بیشتر و منتهاى زهد این است که از حلال غیر منهى اجتناب نماید.

عرض کرد: ((انت افضل ام نوح ؟)) شما افضل هستید یا نوح (ع )؟
فرمود: ((قال انا افضل من نوح )) من از نوح برتر هستم .
عرض کرد: ((لم ذلک )) چرا افضل هستید از نوح ؟
فرمود: نوح قوم خود را به سوى خدا دعوت کرد، آنها اطاعت نکردند به علاوه اذیب و آزار بسیار به آن بزرگوار نمودند تا درباره آنها نفرین کرد،
((رب لاتذر على الارض من الکافرین دیارا))
اما من بعد از خاتم الانبیاء (ص ) با آن همه صدمات و اذیت هاى بسیار فراوانى که از این امت دیدم ابدا درباره آنها نفرین نکردم و کاملا صبر نمودم (چنانچه در ضمن خطبه معروف شقشقیه فرمود: ((صبرت و فى العین قذى و فى الحلق شجى ))صبر نمودم در حالى که در چشم من خاشاک و در گلویم من استخوان بود.
کنایه از اینکه نزدیک ترین مردم خدا کسى است که صبرش بر بلا بیشتر باشد.

عرض کرد: ((انت افضل ام ابراهیم
؟)) شما افضل هستید یا ابراهیم (ع )؟

فرمود: ((قال : انا افضل من ابراهیم )) من افضل از ابراهیم هستم .
ابراهیم عرض کرد: ((رب ارنى کیف تحیى الموتى قال : اولم تؤ من قال بلى ولکن لیطمئن قلبى الایة ))
ولى ایمان به جایى رسیده که گفتم : ((لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا))
اگر پرده ها بالا رود و کشف حجب گردد یقین من زیاد نخواهد شد.

کنایه از آن که علو درجه شخص به مقام یقین او مى باشد که واجد مقام حق الیقین شود.

عرض کرد،
((انت افضل ام موسى ؟)) شما
افضل هستید یا موسى (ع )؟

فرمود: ((قال : انا افضل من موسى )) من افضل هستم .
عرض کرد: به چه دلیل شما افضل از موسى هستید؟
فرمود: وقتى خداوند موسى را ماءمور به دعوت فرعون کرد که او
به مصر برود، عرض کرد: ((قال رب انى قتلت منهم نفسا
فاخاف ان یقتلون . واخى هارون هو افصح منى لسانا فارسله معى ردا یصدقنى اخاف ان یکذبون .))

موسى گفت : اى خدا من از فرعونیان یک نفر را کشته ام و مى ترسم که (به خون خواهى و کینه دیرینه ) مرا به قتل برسانند، و با این حال اگر از رسالت ناگزیرم هارون را نیز که ناطقه اش فصیح تر از من است با من شریک
در کار رسالت فرما تا مرا تصدیق کند که مى ترسم این فرعونیان سخت تکذیب رسالتم کنند.

اما من وقتى رسول اکرم (ص ) از جانب خدا ماءمورم کرد که بروم در مکه معظمه بالاى بام کعبه آیات اول سوره برائت را بر کفار قریش قرائت نمایم . با آن که کمتر کسى بود که برادر یا پدر یا عمو یا دایى یا یکى از اقارب و خویشانش به دست من کشته نشده باشند مع ذلک ابدا نترسیدم ، اطاعت نموده تنها رفتم ماءموریت خود را انجام دادم آیات سوره برائت را برخواندم و مراجعت نمودم .
کنایه از آن که فضیلت شخص با توکل به خداست هر کس توکلش بیشتر است فضیلتش بالاتر مى باشد موسى (ع ) به برادرش اتکاء و اعتماد نمود ولى امیرالمؤ منین (ع ) توکل کامل به خدا و اعتماد به کرم و لطف عمیم ذات ذوالجلال حق نمود.

((قال : انت افضل ام عیسى ؟ قال انا افضل من عیسى قال لم ذلک )).
عرض کرد: شما افضل هستید یا عیسى (ع )؟
فرمود: من افضل از عیسى هستم .
عرض کرد: چرا شما برتر هستید؟
فرمود: پس از آن مریم (س ) به واسطه دمیدن جبرییل در گریبان
او، به قدرت خدا حامله شد همین که موقع وضع حمل رسید وحى شد به مریم که :
اخرجى عن البیت فاءن هذه بیت العبادة لابیت الولادة .
از خانه بیت المقدس بیرون شو زیرا که این خانه محل عبادت است ، نه زایشگاه و محل ولادت و زاییدن فلذا از بیت المقدس رفت در میان صحرا پاى نخله خشکیده عیسى به دنیا آمد.
اما من وقتى مادرم فاطمه بنت اسد را درد زاییدن گرفت در حالتى که وسط
مسجدالحرام بود به مستجار کعبه متمسک گردیده و عرض کرد: الهى به حق این خانه و به حق آن کسى که این خانه بنا کرده درد زاییدن را بر من آسان گردان . همان ساعت دیوار خانه شکافته شد، مادرم فاطمه را با نداى غیبى ، دعوت به داخل خانه نمودند که : ((یا فاطمة ادخلى البیت ))

فاطمه ، مادرم وارد شد و من در همان خانه کعبه به دنیا آمدم .
این قضیه اشاره دارد به آن که مرتبه اول شرف مرد به حسب و نسب طاهریت
مولد است هر که روح و نفس و جسد او پاکیزه باشد او افضل است .

(از این امر پروردگار به فاطمه بنت اسد در دخول کعبه معظمه و نهى از مریم (س ) از وضع حمل در بیت المقدس با توجه به شرافت مکه معظمه بر بیت المقدس شرافت فاطمه (س ) بر مریم و شرافت على (ع ) بر عیسى (ع ) معلوم مى شود

موضوع قفل شده است