جمع بندی حکومت جهانی مهدی موعود(عج)، حاکمیت حاکم مسلمان یا حاکمیت دین اسلام؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حکومت جهانی مهدی موعود(عج)، حاکمیت حاکم مسلمان یا حاکمیت دین اسلام؟

سلام
از حکومت جهانی مهدی موعود بسیار شنیده ایم و هریک در مورد آن تصوری داریم اما با توجه به تنوع مطالب در این خصوص خوب است در این مورد بحث کنیم که حکومت امام عصر بر جهان به معنای حاکمیت حاکم مسلمان بر جهان است یا به معنای حاکمیت اسلام بر جهان ؟
شاید گفته شود مگر چه فرقی دارد ؟
فرقش این است که :
حاکمیت حاکم مسلمان بر جهان به معنای این است که یک حکومت جهانی با معیارهای حکومت الهی وجود خواهد داشت . کار این حکومت مسلمان کردن مردم جهان به زور و اجبار نیست بلکه تنها مامور حاکم ساختن عدالت اجتماعی است و اگر قرار باشد مردم به اسلام روی بیاورند از با طوع و رغبت و بخاطر مشاهده تحقق عدالت واقعی و برخورداری حاکمان از کمالات انسانی است و نه زور و اجبار آنها به دین
اما حاکمیت اسلام به معنای لزوم پذیرش اسلام توسط همه مردم جهان در تحت یک حکومت واحد است . در اینجا معنای حکومت اسلام به معنای گسترش جبری است اما در مورد اول آنچه ضروری است حاکمیت عدالت اجتماعی جهانی به دست حاکم الهی است .
نظر شما چیست ؟ و بر چه اساس ؟
یا علیم

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد طاها

پرسش:
آیا هدف امام زمان (عج) از حکومت جهانی، مسلمان‌ سازی کل بشریت است یا صرف برقراری عدالت اجتماعی؟

پاسخ:
در این باره دو دیدگاه عمده وجود دارد:

1. امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) ندای توحید را بر جهان حاکم می‌کند؛ اما به اهل کتاب (مثل مسیحیت و یهود) اجازه می‌دهد ضمن اصلاح عقاید دینی خود از شرک، بر باور خویش باقی بمانند و الزامی به قبول اسلام ندارند و در عین حال به حکومت مهدوی جزیه (نوعی مالیات) بدهند.(1)

در برخی از روایات آمده است که امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) همچون پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)، با اهل کتاب روش مسالمت آمیزی را در پیش می گیرد و ضمن اجازه دادن به باقی ماندن بر باورهای خود، از ایشان که تحت لوای حکومت اسلامی زندگی می کنند جزیه می‌گیرد: «عن ابي بصير عن ابي عبدالله؛ قُلْتُ فَمَا يَكُونُ مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ عِنْدَهُ قَالَ يُسَالِمُهُمْ كَمَا سَالَمَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ يُؤَدُّونَ الْجِزْيَةَ...»؛ ابوبصير گويد: به امام صادق (علیه السلام) عرض كردم: صاحب امر(ع) با اهل ذمه (يهود و نصارا) چه مي‌كند؟ امام صادق فرمود: مانند پيامبر اكرم(ص) با آنان مدارا مي كند و آنها جزيه مي دهند... .(2)

همچنین در روایتی آمده است امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) میان پیروان هر دین از ادیان ابراهیمی طبق باور خود آن ها حکم و قضاوت می‌کند‏: «يَحْكُمُ بَيْنَ أَهْلِ التَّوْرَاةِ بِالتَّوْرَاةِ وَ أَهْلِ الْإِنْجِيلِ بِالْإِنْجِيلِ وَ بَيْنَ أَهْلِ الزَّبُورِ بِالزَّبُورِ وَ بَيْنِ أَهْلِ الْقُرْآنِ بِالْقُرْآن»؛ حکم و قضاوت می کند میان اهل تورات به توراتشان و میان اهل انجیل به انجیلشان و میان اهل زبور به زبورشان و میان اهل قرآن به قرآنشان.(3)

2. نظر دوم این است که یکی از اقدامات اصلی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) اسلامی‌سازی کل جهان و حاکم کردن باور اسلامی بر تمام بشریت است.(4) تا جایی که از اهل کتاب، جزیه هم قبول نخواهد کرد: «... حَتَّى يَقُومَ مِنَّا الْقَائِمُ يَقْتُلُ مُبْغِضِينَا وَ لَا يَقْبَلُ الْجِزْيَةَ وَ يَكْسِرُ الصَّلِيبَ وَ الْأَصْنَامَ»؛ تا اين كه قائم ما قيام كند؛ او دشمنان ما را به هلاكت می رساند، و جزيه را نمی پذيرد، و صليب و بت‌ها را می شكند.(5)

با مروری بر مجموع روایات می توان نظر دوم را قوی‌تر دانست. توضیح مطلب این که، در زمان ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) تمام زمینه‌های لازم برای یک تغییر عقیده عمومی در سطح جهان آماده خواهد بود زیرا مصادف با قیام ایشان کینه‌ها از دل عموم بندگان بیرون می‌رود: «لَذَهَبَتِ الشَّحْنَاءُ مِنْ قُلُوبِ الْعِبَاد»؛ و کینه ها از سینه بندگان خدا بیرون می رود.(6)

و ندایی آسمانی به گوش جهانیان می‌رسد که امام زمان (علیه السلام) را به عنوان حجت خدا معرفی کرده و همه را به سوی او فرا می‌خواند: «وَ هُوَ الَّذِي يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ بِاسْمِهِ يَسْمَعُهُ جَمِيعُ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالدُّعَاءِ إِلَيْهِ»؛ و او کسی است که ندا کننده ‏ای از آسمان نام او را ندا کند تا مردم را به سوی وی دعوت نماید به گونه‏ ای که همه اهل زمین آن ندا را می شنوند... .(7)

به برکت وجود او عقل بندگان کامل می شود: «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمُلَتْ بِهَا أَحْلَامَهُمْ»؛ وقتی قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان قرار می‌دهد و از این طریق، افکارشان متمرکز و عقل هایشان کامل می شود.(8)

و نیز خلق و خویی مناسب خواهند یافت: «وَ أَكْمَلَ بِهِ أَخْلَاقَهُم»؛ اخلاق آنان كامل مى ‏شود.(9)

به علاوه، وی نشانه‌هایی از پیامبران سابق نیز به همراه دارد: «إِذَا ظَهَرَ الْقَائِمُ ع ظَهَرَ بِرَايَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ خَاتَمِ سُلَيْمَانَ وَ حَجَرِ مُوسَى وَ عَصَاه‏»؛ هنگامی که قائم (علیه السلام) ظاهر شود، پرچم رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) انگشتر حضرت سلیمان (‎علیه السلام)، سنگ و عصای حضرت موسی (علیه السلام) را آشکار خواهد کرد.(10)

حتی حضرت عیسی (علیه السلام) باز خواهند گشت و به ایشان ملحق خواهند شد: «مَنْ يُصَلِّي خَلْفَهُ عِيسَى بْنُ مَرْيَمَ»؛ کسی که عیسی بن مریم (علیهما السلام) پشت سر او نماز می گزارد.(11)

با توجه به وجود این زمینه‌ها، اقدام امام عصر (علیه السلام) در جهت اسلامی‌سازی جهان با گفتگو همراه است نه جنگ و خونریزی: «إِذَا أَذِنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْقَائِمِ فِي الْخُرُوجِ صَعِدَ الْمِنْبَرَ وَ دَعَا النَّاسَ إِلَى نَفْسِهِ وَ نَاشَدَهُمْ بِاللَّهِ وَ دَعَاهُمْ إِلَى حَقِّهِ وَ أَنْ يَسِيرَ فِيهِمْ بِسِيرَةِ رَسُولِ اللَّهِ»؛ چون خداوند عزّ و جلّ، به حضرت قائم اذن ظهور دهد، برفراز منبر رفته و مردم را به سوي خود فرا می خواند. آنان را به خدا سوگند می دهد و به حق خود دعوت می کند و می گويد که به سنت رسول خدا در ميان ايشان رفتار می نمايد.(12)

بدین ترتیب همه آن چه برای پذیرش اختیاری دین توحیدی اسلام مورد نیاز است‏ در زمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) مهیاست و جز عده‌ای کوردل چه کسی باقی می‌ماند تا بر باورهای غیر اسلامی خویش پافشاری کند؟
«إِذَا خَرَجَ بِالْيَهُودِ وَ النَّصَارَى وَ الصَّابِئِينَ وَ الزَّنَادِقَةِ وَ أَهْلِ الرِّدَّةِ وَ الْكُفَّارِ فِي شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا فَعَرَضَ عَلَيْهِمُ الْإِسْلَامَ فَمَنْ أَسْلَمَ طَوْعاً أَمَرَهُ بِالصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ مَا يُؤْمَرُ بِهِ الْمُسْلِمُ وَ يَجِبُ لِلَّهِ عَلَيْهِ وَ مَنْ لَمْ يُسْلِمْ ضَرَبَ عُنُقَهُ حَتَّى لَا يَبْقَى فِي الْمَشَارِقِ وَ الْمَغَارِبِ أَحَدٌ إِلَّا وَحَّدَ اللَّهَ»؛ وقتی امام زمان (علیه السلام) ظهور کند بر یهود و نصاری و صابئین و زندیقان و مرتدان و کفار مشرق و مغرب زمین، اسلام را به ایشان عرضه می کند، پس هر کس از روی علاقه بپذیرد او را به نماز و زکات و دیگر فرائض اسلام فرمان می دهد و هر کس اسلام را نپذیرد گردنش را می زند، تا در مشرق و غرب جهان کسی جز معتقدین به یکتائی خدا باقی نباشد.(13)

بنا بر این هدف نهایی امام عصر (علیه السلام) مسلمان سازی کل بشریت است و این اسلامی‌سازی طی دو مرحله انجام می‌شود: مرحله اول معرفی اسلام و اثبات حقانیت آن است و مرحله دوم برخورد با کوردلان.

با این وصف، عجیب نیست اگر در روایات مشاهده می کنیم همگان در عصر ظهور به اسلام رو می‌آورند: «لَمْ يَبْقَ أَهْلُ دِيْنٍ حَتَّى يُظْهِرُوا الْإِسْلَامَ وَ يَعْتَرِفُوا بِالْإِيمَانِ»؛ اهل هيچ دين و مذهبى بر مسلك و عقيده خود باقى نخواهند ماند، بلکه اسلام خود را اظهار می نمایند و به ايمان اعتراف می كنند.(14)

و ندای توحیدی اسلام، طنین افکن می‌شود: «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ لَا يَبْقَى أَرْضٌ إِلَّا نُودِيَ فِيهَا شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه»؛ زمانی که قائم قیام می کند در زمین نقطه ای باقی نمی ماند مگر این که آن جا، ندای شهادتین داده می شود.(15)

و سرانجام کسی باقی نمی‌ماند مگر این که به رسالت پیامبر اسلام اقرار می‌کند: «لَا يَبْقَى أَحَدٌ إِلَّا أَقَرَّ بِمُحَمَّدٍ»؛ در آن روز هيچ كس باقی نمی ماند مگر اين كه به حقانيت محمد (صلوات الله و سلامه علیه) اقرار مى‏ كند.(16) .

ــــــــــــــــــــــــــ
(1) ناصر مكارم شيرازى‏، حكومت جهانى مهدى(ع‏)، نسل جوان‏، 1386ش، چاپ پنجم‏، قم، ص: 289.
(2) محمدباقر مجلسى، بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربي‏، 1403ق‏، چاپ دوم، بیروت، ج‏52، ص: 376.
(3) محمد بن ابراهيم النعمانی، الغيبة، نشر صدوق، 1397ق‏، چاپ: اول‏، تهران، ص: 237.
(4) رحمت الله ضیایی، شکست اوهام (پاسخ به شبهات وهابیت)، نشر مشعر، 1391ش، تهران، ص107.
(5) شیخ صدوق، الخصال‏، محقق: على اكبر غفارى، جامعه مدرسين، 1362ش، چاپ اول، قم، ج‏2، ص: 579)
(6) بحار الأنوار، ج‏10، ص: 104.
(7) همان، ج‏52، ص: 322.
(8) همان، ص: 328.
(9) همان، ص: 336.
(10) الغيبة للنعماني، ص: 238.
(11) بحار الأنوار، ج‏43، ص: 250.
(12) على بن عيسى‏ اربلى، كشف الغمة في معرفة الأئمة، محقق: سيدهاشم رسولى محلاتى، ‏ بنى هاشمى، 1381ق، ‏چاپ اول‏، تبريز، ج‏2، ص: 464.
(13) بحار الأنوار، ج‏52، ص: 340.
(14) شیخ مفید، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، كنگره شيخ مفيد، 1413ق، چاپ اول‏، قم، ج‏2، ص: 384.
(15) بحار الأنوار، ج‏52، ص: 340.
(16) محمد بن مسعود عياشى، تفسير العيّاشي‏، محقق: سيدهاشم رسولى محلاتى، المطبعة العلمية، 1380ق، ‏ چاپ اول‏، تهران، ج‏2، ص: 87.

[="Tahoma"][="Navy"]

طاها;561301 نوشت:
این اسلامی سازی طی دو مرحله انجام میشود:

مرحله اول معرفی اسلام و اثبات حقانیت آن

و مرحله دوم برخورد با کوردلان

(إِذَا خَرَجَ بِالْيَهُودِ وَ النَّصَارَى وَ الصَّابِئِينَ وَ الزَّنَادِقَةِ وَ أَهْلِ الرِّدَّةِ وَ الْكُفَّارِ فِي شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا فَعَرَضَ عَلَيْهِمُ الْإِسْلَامَ فَمَنْ أَسْلَمَ طَوْعاً أَمَرَهُ بِالصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ مَا يُؤْمَرُ بِهِ الْمُسْلِمُ وَ يَجِبُ لِلَّهِ عَلَيْهِ وَ مَنْ لَمْ يُسْلِمْ ضَرَبَ عُنُقَهُ حَتَّى لَا يَبْقَى فِي الْمَشَارِقِ وَ الْمَغَارِبِ أَحَدٌ إِلَّا وَحَّدَ اللَّهَ)

و با این وصف دیگر عجیب نیست اگر در روایات مشاهده کنیم همگان در عصر ظهور به اسلام رو می آورند

(لَمْ يَبْقَ أَهْلُ دِيْنٍ حَتَّى يُظْهِرُوا الْإِسْلَامَ وَ يَعْتَرِفُوا بِالْإِيمَانِ أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُون)

و ندای توحیدی اسلام، طنین افکن میشود


سلام
نتیجه ای که بنده از مطالب ارزشمند شما میگیریم این است
1- الزام کفار و غیر اهل کتاب به پذیرش اسلام در صورت عدم پذیرش اختیاری
2- الزام اهل کتاب به دست برداشتن از افکار شرک آلود در صورت عدم پذیرش اختیاری
3- فراهم بودن زمینه اسلام آورن برای اهل کتابی که موحد شده اند اما همچنان بر دین خود باقی مانده اند
این دو نتیجه آخر ناشی از این مطلب است که دین یهود و مسیحیت نیز نسخه ای از اسلام اند الا اینکه به افکار شرک آلودی آمیخته شده اند و باید از آن پاک شوند
اما چگونه میتوان بین دسته اول و دوم از روایات جمعی سالم برقرار کرد ؟
شاید بتوان گفت که روایات دسته اول ناظر به برخورد اولیه حضرت با دیگران است اما جریاناتی باعث میشود که شیوه الزام و اجبار را پس از مدتی در پیش گیرند چه اینکه برای رسیدن پیام اسلام به همه جهان و آمادگی فکری و روحی آنها زمانی لازم است یا اینکه بگوییم عموم مردم با مشاهده شواهد الهی بودن قیام حضرت بدان روی آورده و اسلام را می پذیرند اما گروهی مستکبر معاند باقی می مانند که با آنها برخورد انقلابی میشود
یا علیم[/]

موضوع قفل شده است