برخورد سر مرده با سنگ لحد

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
برخورد سر مرده با سنگ لحد

با سلام و خسته نباشید خدمت کارشناسان محترم .
یک سوالی که برایم پیش امده این است که : گاها شنیده ایم که میت بعد از این که به خاک سپرده میشود به تعبیری زنده یا بیدار میشود و سرش به سنگ (لحد) میخورد .
ایا همچنین چیزی حقیقت دارد ؟ اگر واقعیت دارد ایا جسم میت است که به سنگ میخورد یا روح او است .
با تشکر

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد پیام

وإذا كان لربّهِ عدوا فإنّه یأتیه أقبحَ خلقِ اللهِ ریاشا ، وأنتنَه ریحا ، فیقول له أبشِر بنُزُلٍ من حمیمٍ ، وتصلیة جحیم ، وإنّه لیعرفُ غاسلَه ، ویُناشد حاملَه أن یحبسه ، فإذا أُدخلَ قبرَه أتیا ممتحنا القبرِ ، فألفیا عنه أكفانَه ثم قالا له ، من ربُّك ؟ ومن نبیُّك ؟ وما دینُك ؟ فیقول : لا أدری فیقولان له : ما دریتَ ولا هدیتَ ، فیَضربانه بمرزبه ضربةً ، ما خلق اللهُ دابةً إلا وتَذعر لها ما خلا الثقلان ، ثم یَفتحان له بابا إلى النارِ ، ثم یقولان له : نَمْ بِشَرِّ حالٍ ، فیَبوء من الضیق مثلَ ما فیه القنا من الزج ، حتى أنَّ دماغَه یخرج من بین ظُفره ولحمه ، ویُسلط ّلله علیه حیاةَ الأرضِ وعقاربَها وهوامَها تنهشه حتى یَبعثه اللهُ من قبره ، وأنّه لیَتمنى قیامَ الساعةِ مما هو فیه من الشَرِّ.1

و اگر دشمن پروردگارش باشد، فرشته‏اش بصورت زشت‏ترین صورت و جامه و بدترین چیز نزدش مى‏آید و به‌او می‌گوید: بشارت باد تو را به ضیافتى از حمیم دوزخ، جایگاه آتشى افروخته و او نیز غسل دهنده‌ی خود را مى‏شناسد و حامل خود را سوگند می دهد: كه مرا بطرف قبر مبر، و چون داخل قبرش مى‏كنند، دو فرشته ممتحن نزدش مى‏آیند و كفن او را از بدنش انداخته، مى‏پرسند: پروردگار تو و پیغمبرت كیست؟ و چه دینى دارى؟ می گوید: نمیدانم، مى‏گویند: هرگز ندانستى و هدایت نشدى پس او را با گرزى آن چنان مى‏زنند كه تمامى جنبنده‏هایى كه خدا آفریده، به غیر از جن و انس، همه از آن ضربت تكان می خورند.آن گاه درى از جهنم برویش باز نموده، به‌او می‌گویند: بخواب با بدترین حال، آن گاه قبرش آن قدر تنگ میشود كه بر اندامش مى‏چسبد، آن طور كه نوك نیزه به غلافش بطورى كه مغز سرش از بین ناخن و گوشتش بیرون آید و خداوند مار و عقرب زمین و حشرات آن را بر او مسلط مى‏كند تا نیشش بزنند و او بدین حال خواهد بود، تا خداوند از قبرش مبعوث كند، در این مدت آن قدر در فشار است كه دائما آرزو مى‏كند كه قیامت قیام كند. براساس برخی روایات عمل نیك انسان به صورت جوانی زیبا منظر و عمل بد او به صورت زشت و بدبو بر او متمثّل می‌شود.1

1-علم و یقین ج 2، ص 1070

آنچه در روایات وجود دارد عذاب در قبر تماما برای روح است ؛به عبارتی براى روح كه از بدن مفارقت نموده تمثل مى شود كه گويا قبر، او را فشار مى دهد، نه اينكه حقيقتا قبر جسد را فشار دهد. چنانكه امور ديگر كه بنابر روايات در قبر رخ مى دهد از قبيل نشستن در قبر، و خوردن سر مرده به سنگ لحد و غيره ،همگى تمثل است .

برای مطالعه روایات ونوع عذاب مراجعه شود به:بحار الانوار، ج 6، ص 173 270، بحارالانوار ج 6، ص 295، روايات باب 6.

در روایتی پيامبر(صلي الله عليه وآله) به برخي از اصحاب فرمود: وقتي دو آزمايش كننده ي قبر بر تو وارد شدند، چگونه خواهي بود؟ صحابي گفت: آن دو آزمايش كننده چه كسي اند؟ فرمود: دو ملكي اند، سختگير و خشن، آوازشان مانند رعد غرنده، چشمانشان چو برق خيره كننده، با موهاي بلند كه زير پاي آنها مي شود وروي آن راه مي روند، داراي دندان هاي كه با آن زمين را مي شكافند و از تو مي پرسند.[1]
در برخي روايات آمده است كه نكير و منكر با آن قيافه ي وحشتناك و... مربوط ميت كافر است، اما ملايكه ي مسؤل پرسش از ميت مؤمن به نام مبشر و بشير است، ابوبصير از امام صادق(عليه السلام) پرسيد آيا آن دو ملك بر مؤمن و كافر با يك صورت وارد مي شوند؟ فرمود: خير. [2]
شيخ مفيد(رحمهم الله) مي فرمايد: در برخي از روايات نام دو ملكي كه بر كافر نازل مي شوند ناكر و نكير و نام دو ملكي كه بر مؤمن نازل مي شوند مبشر و بشير ذكر شده است، گفته شده اگر نام دو ملك كافر نكير و ناكر است به خاطر اين است كه كافر منكر حق است و منكر آن ملايكه و از آمدن آنها ناخشنود است و دو ملك مؤمن مبشر و بشير است چون آن دو رضايت و ثواب خدا را بر او بشارت مي دهند.
[3]

[1]. بحار الانوار، 6 / 215، حديث 5.
2]. الفروع من الكافى، 3 / 239، حديث 12.
[3]. شرح عقايد صدوق يا تصحيح الاعتقاد، شيخ مفيد، ص 220; علم اليقين، فيض كاشانى، 2 / 1073.

hashem110;560055 نوشت:
با سلام و خسته نباشید خدمت کارشناسان محترم .
یک سوالی که برایم پیش امده این است که : گاها شنیده ایم که میت بعد از این که به خاک سپرده میشود به تعبیری زنده یا بیدار میشود و سرش به سنگ (لحد) میخورد .
ایا همچنین چیزی حقیقت دارد ؟ اگر واقعیت دارد ایا جسم میت است که به سنگ میخورد یا روح او است .
با تشکر

بنظرم با توجه به واقعيات ، اينا بطور فلسفي اتفاق ميافته

خیلی متشکرم که به سوال حقیر پاسخ دادید .
باتشکر

[="Tahoma"][="Navy"]

hashem110;560055 نوشت:
با سلام و خسته نباشید خدمت کارشناسان محترم .
یک سوالی که برایم پیش امده این است که : گاها شنیده ایم که میت بعد از این که به خاک سپرده میشود به تعبیری زنده یا بیدار میشود و سرش به سنگ (لحد) میخورد .
ایا همچنین چیزی حقیقت دارد ؟ اگر واقعیت دارد ایا جسم میت است که به سنگ میخورد یا روح او است .
با تشکر

سلام
این تصور درست نیست
روح که از جسم جدا شد دیگر با آن ارتباطی ندارد چون صلاحیت این را نداشته که با او بماند آنوقت برگشت دوباره اش به آن چه مفهومی دارد ؟
تمام وقایع قبر مربوط به روح است و ارتباطی با قبر خاکی ندارد
یا علیم[/]

شيخ مفيد(ره) : در برخی از روايات نام دو ملكی كه بر كافر نازل می شوند ناكر و نكير، و نام دو ملكی كه بر مؤمن نازل می شوند مبشر و بشير، ذكر شده است. گفته شده اگر نام دو ملك كافر، نكير و ناكر است به خاطر اين است كه كافر منكر حق است و منكر آن ملائكه و از آمدن آنها ناخشنود است، و دو ملك مؤمن مبشر و بشير است چون آن دو رضايت و ثواب خدا را بر او بشارت می دهند. (اعتقادات الإمامية و تصحيح الاعتقاد، ج ‏2، ص 99)

سلام

جسم برزخی، از چه لحظه ای وجود داره؟
آیا نمیشه گفت، مواردی مثل برخورد سرمرده با لحد، بیانگر همون جسم برزخی و مثالی هست؟

با تشکر

بدن برزخي.

روح انسان بعد از مرگ، خود را با بدن برزخي مي يابد اين بدن برزخي قالبي لطيف و شبيه به بدن مادي اوست. مسئله بدن برزخي چيزي نيست كه پس از مرگ به وجود بيايد و قبل از آن وجود نداشته باشد در دنيا هم اگر كسي آمادگي و صلاحيت لازم را داشته باشد مي تواند خود را با همين قالب لطيف و بدن غير مادي ببيند.

در حقيقت مي توان گفت بدن برزخي تمثل روح است .
با توجه به شباهت و تفاوتي كه بين خواب و مرگ است بدن برزخي با قالب مثالي در خواب از جهاتي به هم شبيه و از جهاتي با هم متفاوتند بدن برزخي كامل تر است وسيعتر است و يك واقعيت عيني در نظام برزخي است و در حقيقت ابزار عمل روح در برزخ نيز است .
بدن برزخي در مقايسه با بدن مادي هم كامل تر مي باشد .
ابي ولاد[1] مي گويد: به حضرت امام صادق (علیه السلام) گفتم روايت مي كنند كه ارواح مؤمنين در چينه دان پرنده هاي سبز رنگي است كه در حول عرش مي باشند حضرت فرمودند : نه اين طور نيست كرامت مؤمن نزد خدا بالاتر از اين است كه خداوند متعال روح وي را در چينه دان پرنده اي قرار بدهد وليكن در بدنهايي است شبيه به بدنهاي دنيوي آنان .[2]
بديهي است كه در نظام جديد و دنياي جديد ما قواعد تازه بايد بدني متناسب با آن عالم وجود داشته باشد. بدن مادي در عالم برزخ معنايي نخواهد داشت .
همين گونه است در ديگر عوالم و جهانها يعني در هر نظامي انسان با روح و بدن متناسب با آن نظام بايد باشد در قيامت هم انسان بايد بدن متناسب با آن عالم را دارا باشد به عنوان مثال از قوانين بهشت اين است كه در آنجا هيچ گونه تضاد و تزاحمي وجود ندارد، دارالسلام است، انسان چگونه مي تواند با اين بدن دنيوي كه با خصوصيات و قوانين عالم ماده است در بهشت ساكن شود حال آن كه از قوانين عالم ماده، تزاحم و تضاد است .
يا اين كه در آن عالم خلود و جاودانگي است حال آنكه عالم ماده، عالم فساد و زوال و صحت و سقم است .
پاداش و عذاب به كدام بدن؟
با اين حساب پاداش و عذابي كه انسان در عوالم پس از مرگ خواهيد ديد بر روح و جسم است و متناسب با همان عالم است و اين روح و جسم هم، پرورش يافته خود انسان در دنياست و حقيقت اعمال و عقايد اوست كه در هر عالمي متناسب با آن عالم ظاهر مي شود.


[/HR] [1] بحار الانوار ج6 ص 286

[2] معاد يا بازگشت بسوي خدا ج1 ص 282

بدن مثالی چیست؟

انسان مرکب از سه چیز است: روح، بدن عنصرى مادى و بدن مثالى برزخى. این بدن(بدن مثالی) بسیار شفاف و لطیف‏تر و رقیق‏تر از هوا است که حائل میان جسم مادى ثقیل و روح مجرد است. این بدن بسیار لطیف برزخى که قوانین ماده [ماده عنصری] در آن جارى و سارى نیست، همان بدن است که بعد از آن که نفس ناطقه انسانى، یعنى روح و حقیقت انسان، علاقه خود را از بدن جسمانى مادى قطع کرد در آن بدن برزخى، به نحو اتحاد، تا روز قیامت باقى خواهند بود؛ یا معذّب به عذاب و عقاب برزخى، یا متنعّم در ناز و نعمت و روح و ریحان برزخی. و زمانی که روز رستاخیز شد و بدن هاى جسمانى مادى را خداوند عالم، از زمین برانگیخت، ارواح بر اجساد مادى خود برمى‏گردند و براى زندگى ابدى آماده و حاضر مى‏شوند.
قطع نظر از براهین عقلی و ادله فلسفی که بر اثبات جسد برزخى قائم است، دلائل نقلی نیز بر آن اقامه شده است. از جمله امام صادق( ع) فرمود: چون خداوند روح مؤمنی را قبض کند این روح در کالبدی همچون کالبدی که در دنیا داشت قرار می گیرید و در آن متنعم است (می خورد و می آشامد) و چون تازه ‏واردى بدانها رسد او را به همان صورتى که در دنیا بوده می شناسد.[1] آن حضرت همچنین فرمود:« ارواح مؤمنان در بدن هایی مثل بدن دنیویشان قرار می گیرد».[2] ناگفته نماند که برخی به جسد مثالىِ برزخى، اسمى از الفاظ کهنه یونانى گذاشته اند[3] که از آن در احادیث اهل بیت اطهار(ع) اثرى نیست. همچنین اعتقاد به این که معاد (بعد از برزخ) فقط با این جسم خواهد بود صحیح نیست.[4] [1] «کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ مَا یَقُولُ النَّاسُ فِی أَرْوَاحِ الْمُؤْمِنِینَ فَقُلْتُ یَقُولُونَ تَکُونُ فِی حَوَاصِلِ طُیُورٍ خُضْرٍ فِی قَنَادِیلَ تَحْتَ الْعَرْشِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع سُبْحَانَ اللَّهِ الْمُؤْمِنُ أَکْرَمُ عَلَى اللَّهِ مِنْ أَنْ یَجْعَلَ رُوحَهُ فِی حَوْصَلَةِ طَیْرٍ یَا یُونُسُ إِذَا کَانَ ذَلِکَ أَتَاهُ مُحَمَّدٌ ص وَ عَلِیٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ ع وَ الْمَلَائِکَةُ الْمُقَرَّبُونَ ع فَإِذَا قَبَضَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ صَیَّرَ تِلْکَ الرُّوحَ فِی قَالَبٍ کَقَالَبِهِ فِی الدُّنْیَا فَیَأْکُلُونَ وَ یَشْرَبُونَ فَإِذَا قَدِمَ عَلَیْهِمُ الْقَادِمُ عَرَفُوهُ بِتِلْکَ الصُّورَةِ الَّتِی کَانَتْ فِی الدُّنْیَ»، کلینی، الکافی، ج 3، ص 245، دارالکتب الاسلامیة، 1365ش.
[2] «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَرْوُونَ أَنَّ أَرْوَاحَ الْمُؤْمِنِینَ فِی حَوَاصِلِ طُیُورٍ خُضْرٍ حَوْلَ الْعَرْشِ فَقَالَ لَا الْمُؤْمِنُ أَکْرَمُ عَلَى اللَّهِ مِنْ أَنْ یَجْعَلَ رُوحَهُ فِی حَوْصَلَةِ طَیْرٍ وَ لَکِنْ فِی أَبْدَانٍ کَأَبْدَانِهِمْ»، همان، ص 244.
[3] مثلاً شیخ اشراق (سهروردی) و شیخ احمد احسائی عالم مثال را عالم هورقلیاء و جسم مثالی را جسم هورقلیایی نامیده اند.
[4] ر. ک: نراقی، ملا محمد مهدی، انیس الموحدین، با پاورقی قاضى طباطبائى، ص 225 (پاورقی)، نشر الزهراء، تهران، 1369.

نکته ای پیرامون عذابهای قبر:

عذاب قبر جسماني و روحاني است, ولي جسم و بدن برزخي معذب است نه بدن مادي و دنيايي . توضيح مطلب با توجه به دو نكته روشن مي شود: 1- روح انسان پس از مرگ و انقطاع از بدن مادي , خود را با بدن برزخي و قالب مثالي مي يابد و مي بيند, در واقع روح آدمي با رفتن از حيات دنيوي به حيات برزخي , بدن مادي خود را رها كرده و با بدن مثالي خود متحد مي گردد, بدني كه متناسب بانظام برزخي بوده و اتحادش با روح قوي تر از اتحاد آن با بدن مادي در زندگي دنيوي است . قالب مثالي موجود در خواب مي تواند ما را به بدن برزخي تا حدودي هدايت كند چرا كه هنگام خواب كه تعلق روح به بدن مادي تا اندازه اي كم مي شود و از خدود مادي تا اندازه اي آزاد مي گردد, روح خود را با يك نوع تمثيل مثالي يافته و خود را با بدني شبيه بدن مادي و دنيوي مي بيند و اين دليل روشني است كه روح انسان در صورت عدم تعلق به بدن مادي يا تعلق كمتر, قدرت تمثل به بدن مثالي را دارد. انسان در هنگام خواب و خواب ديدن خودش را با همان بدن مي بيند با همان شكل و تصوير و اين حكايتگر وجود بدن مثالي و قالب برزخي است كه با انتقال روح از اين عالم مادي به نظام برزخي به وجود نيامده بلكه قبلا هم در آن نظام وجود داشته ولي ما از آن محجوب بوده ايم و اگر اين حجاب را - كه تعلق و توجه به نظام مادي و ماديات است - كنار زنيم هم اكنون نيز خود را در آن قالب مثال متمثل مي بينيم چنانكه درخواب تا حدودي كه تعلق روح به بدن مادي كم مي شود در عالم خواب و خواب ديدن در حالي كه بدن مادي ما در رختخواب افتاده و در حال آرامش است . خود را با بدني مشابه با اين بدن يافته و سيرها و حركت ها و فهم ها و ديدني ها و شنيدني ها و خوردني ها و خواستن ها با آن داريم . (براي مطالعه بيشتر ر.ك : استاد شجاعي , محمد, خواب و نشان هاي آن , مقدمه و تدوين محمدرضا كاشفي , كانون انديشه جوان , تهران , چاپ دوم , 1379, صص 58-62) ناگفته نماند كه از نظر روايات وجود بدن برزخي امري مسلم و قطعي است چنان كه امام صادق (ع ) فرمودند: »اما ارواح مؤمنان برزخ در كار نيست و فشار قبر, سوئال منكر و نكير عذاب ها و نعمت ها پوچ است و غيرواقعي؟ با توجه به توضيحات گذشته پاسخ اين پرسش روشن است ولي در عين حال براي بهتر روشن شدن اصل پرسش شما و نيز پاسخ به اين پرسش , توجه به خواب ديدن بسيار راهگشاست . اگر در خواب ديدن تائمل كنيم در خواهيم يافت كه خواب ديدن چه آيت خوبي و چه حكايتگر عجيبي است از نسبت ميان قبر خاكي و قبر برزخي , چرا كه بدن شخصي كه مي خوابد و خواب وحشتناكي مي بيند, به صورتي كه آن را از خواب برخيزد خدا را شكر مي كند كه خواب بوده است, در اين حالت كه خواب مي بينيد در سكون و آرامش نيست ؟ البته كه چنين است , كساني كه كنار بدن اين خواب بيننده حضور داشته باشند, بدن او را در هنگام خواب در كمال سكون و سكوت مي يابند, به صورتي كه اگر خواب بيننده , از خواب وحشتناك خود آنها را مطلع نكند, اينان آگاه نخواهند شد كه در آن زماني كه آنها نظاره گر بدن ساكن و آرام اين شخص بوده اند, او در چه عذابي و دهشتي بوده است بر عكسش را هم حساب كنيد, بدن كسي كه خواب فرحناك و دلپذير مي بيند نيز در كمال آرامش و سكون است و افرادي كه در كنار او حضور دارند اين امر را تصديق خواهند كرد. اين بهترين نشان است ميان نسبت قبر خاكي و قبر برزخي كه به ما مي فهماند, مي شود انسان در برزخ در حال نعمت يا وحشت باشد و در عين حال اثري در بدن خاكي او, در قبر از عذاب يا ابتهاج نباشد. البته گاهي كه انسان خواب ترسناك و ناراحت كننده اي مي بيند بدن او عرق مي كند كه اثري از خواب او بوده است ولي اولا اين امر هميشگي نيست . ثانيا ميان عالم خواب و برزخ تفاوت است در عالم خواب ارتباط روح با بدن مادي كاملا قطع نشده است ولي در عالم برزخ ارتباط روح با بدن مادي به كلي منقطع است مگر ارتباط بسيار محدود و ناچيزي كه در صورت معذب بودن عذاب روح در عالم برزخ تأثير چنداني در بدن مادي در زير خاك كه قابل مشاهده باشد, نخواهد گذاشت .(براي مطالعه بيشتر ر.ك : خواب و نشان هاي آن , صص 71-75) اما اين كه ماهيت فشار و عذاب يا نشاط و شادي برزخي چيست , از گنجايش اين مقال خارج است . (بهترين كتاب در باب مسائل برزخ براي مطالعه : استاد شجاعي , محمد, عروج روح , مقدمه و تدوين محمدرضا كاشفي , كانون انديشه ئ جوان , تهران , چاپ اول , 1379).

فشار قبر چیست؟



از هولناک‌ترین عذاب‌های قبر که میت در شب اول قبر به آن مبتلا می شود، فشار قبر است که مومن و کافر، کوچک و بزرگ، باید حد طبیعی و ناگزیر آن را تحمل کنند اما این فشار تحت اعمال انسان و پرونده ای که با اوست بسیار متغیر است. ابو بصیر می‌گوید: به امام جعفر صادق(علیه‌السلام) گفتم: آیا احدى هست كه از فشار قبر نجات پیدا كند؟ فرمود: پناه بخدا مى‏بریم از فشار قبر. چقدر قلیل و اندك هستند آن افرادى كه از فشار قبر نجات پیدا کنند. (بحارالانوار، ج6،ص260)
البته فشار قبر مربوط به مدفونین در زمین نیست بلکه شامل هر میتی خواهد شد از امام صادق علیه‌السّلام پرسیدند: آیا عذاب و فشار قبر به فرد بدار آویخته می‌رسد؟ آن حضرت فرمود: همانا پروردگار زمین، خود پروردگار هوا نیز هست. یا آن خدایى كه زمین به فرمان اوست، هوا نیز به فرمان اوست، پس خداوند عزّ و جلّ به هوا وحى می‌فرماید و هوا او را فشارى می‌دهد سخت‏تر و شدیدتر از قبر. (من لا یحضره الفقیه، ترجمه غفارى، ج 1، ص279)

فشار قبر چیست؟

اما در مورد اینکه واقعیت فشار قبر چیست و کیفیت آن به چه شکلی است، اطلاعات دقیقی در دست نیست. برخی همچون علامه مجلسی، علامه حلی، علامه شبر و مرحوم حمصی رازی معتقد به عذاب جسد هستند. به عقیده این بزرگان و برخی دیگر، ممکن است روح در عالم قبر، در بدن داخل شده و عذاب را تحمل کند ... علامه مجلسی می‌فرماید: انما السوال و الضغطة فى الاجساد الاصلیة ...؛ سوال و تنگی و فشار قبر مربوط به جسد اصلی است.(جسد اصلی در مقابل جسد برزخی)

در نهج البلاغه آمده است... و روعات الفزع و اختلاف الاوضاع و استكاك الاسماع و ظلمة للحد ...؛ (یاد کنید از) دفعه بدفعه آمدنهاى خوف و بیم‌های مختلف و جابجا شدن دنده‏هاى پهلو از فشار قبر و كر گردیدن گوشها و تاریكى گور ...
قائلین به این قول به چنین روایاتی هم استناد می‌کنند و می‌گویند در هم فرو رفتن استخوانهاى دنده(در اثر فشار قبر) و نیش زدن گوشت(که به عنوان عذاب قبر یاد شده) که در بعضی روایات است تنها با بدن عنصرى سازگارى دارد.
وقتى انسان مرد، با قوه ى خیال خود را جداى از دنیا مى یابد؛ همان گونه كه در دنیا با همان صورت به واسطه ى خیال، خود را درك مى كرد، وقتى در قبر گذاشته شد، خود را با همان صورت در قبر مى یابد و با این واسطه دردها و عقوبت ها و یا لذت ها را در مى یابد. و این است معنى حدیث: كه قبر باغى از باغ هاى بهشت یا حفره‌اى از حفره‌هاى جهنم است.

در هر حال روح با تعلق شدیدی که به جسد دارد، همواره در کنار جسد می‌ماند و از وضعیت خوب یا بد جسد متاثر می‌شود چه داخل در جسد و حساس به احساسات آن باشد چه نباشد. به همین جهت شاید بتوان گفت فشار قبر، می تواند کنایه از همان فعل و انفعالات شیمیایی باشد که جنازه را از هم می پاشد و ظرف مدت بسیار کمی، چنان تغییرات سریعی در آن ایجاد می کند که اگر امکان رویت جسد بعد از یک شب


حاصل شود، صحنه‌ی دلخراش و اندوهباری در معرض دید قرار خواهد گرفت. از فرمایشات حضرت علی(علیه‌السلام) است که: «فَلَوْ مَثَّلْتَهُمْ بِعَقْلِكَ، أَوْ كُشِفَ عَنْهُمْ مَحْجُوبُ الْغِطَاءِ لَكَ، وَ قَدِ ارْتَسَخَتْ أَسْمَاعُهُمْ بِالْهَوَامِّ فَاسْتَكَّتْ، وَاكْتَحَلَتْ أَبْصَارُهُمْ بِالتُّرَابِ فَخَسَفَتْ، وَ تَقَطَّعَتِ الْأَلْسِنَةُ فِی أَفْوَاهِهِمْ بَعْدَ ذَلَاقَتِهَا، وَ هَمَدَتِ الْقُلُوبُ فِی صُدُورِهِمْ بَعْدَ یَقَظَتِهَا، وَ عَاثَ فِی كُلِّ جَارِحَةٍ مِنْهُمْ جَدِیدُ بِلًى سَمَّجَهَا، وَ سَهَّلَ طُرُقَ الْآفَةِ إِلَیْهَا، مُسْتَسْلِمَاتٍ فَلَا أَیْدٍ تَدْفَعُ وَلَا قُلُوبٌ تَجْزَعُ، لَرَأَیْتَ أَشْجَانَ قُلُوبٍ وَ أَقْذَاءَ عُیُونٍ، لَهُمْ فِی كُلِّ فَظَاعَةٍ صِفَةُ حَالٍ لَا تَنْتَقِلُ، وَ غَمْرَةٌ لَا تَنْجَلِی؛ اگر آن مردگان را با (دیده) عقل و خرد بسنجى، یا پرده (خاكى) كه آنها را از تو پوشانده است كنار رود (آنها را خواهى دید) در حالی كه گوش‌هایشان در اثر رسوخ جانوران خاكى در آنها نابود و کر گشته، و دیدگانشان از سرمه خاك (به مغز) فرو رفته، و زبان‌هایشان پس از تندى و تیزى در دهان‌ها پاره پاره گشته، و دلهاشان پس از بیدارى در سینه‏ها مرده، و از طپش افتاده، در هر عضوى از ایشان پوسیدگى تازه كه باعث فساد و زشتى است رخداده، و راه نابودى آنها را آسان ساخته است، در حالی كه در برابر هر آسیبى تسلیم‏اند، نه براى دفاع (از آلام و اسقام) دستى، و نه براى نالیدن (از سختیها) دلهایى دارند(اگر به دیده عبرت بنگرى) اندوه‌هاى دلها و خاشاك و خونابه چشمها را خواهى دید كه براى آنها در هر یك از این رسوائى و گرفتاریها حالتى است كه دگرگون نشود، و سختی ای است كه برطرف نگردد. (ترجمه ‏نهج‏البلاغه انصارى، ص 625)
این عذاب اگرچه تا حدی طبیعی و در راستای نظام خلقت است اما راههایی وجود دارد که برطرف کردن آن را ممکن ساخته است. با وجود برخی روایات که اصرار به همگانی بودن فشار قبر دارند، برخی روایات نیز به تفاوت‌های مومن و کافر اشاره کرده و از آسودگی مومن سخن می‌گویند: «بنده مؤمن چون به خاك سپرده شود زمین به او گوید: آفرین، خوش آمدى، تو از جمله كسانى هستى كه دوست داشتم بر پشت من راه رود، حال كه تو را در بر گرفتم خواهى دانست كه چگونه با تو عمل مى‏كنم! پس تا آنجا كه چشم كار مى‏كند براى او گشاده گردد. و كافر چون به خاك سپرده شود زمین به او گوید: تو را آفرین و خوشامد مباد، تو از دشمن‏ترین كسانى هستى كه دوست نداشتم بر پشت من راه رود، حال كه تو را در بر گرفتم خواهى دانست كه چگونه با تو عمل مى‏كنم! پس چنان او را بفشارد كه استخوانهاى پهلویش بشکند.(امالى شیخ مفید، ترجمه استادولى)
محمد تقی فلسفی در این باره می گوید: «مقصود از فشار قبر این نیست که دیوارهای قبری که در گورستان حفر شده به هم نزدیک می شوند، و جسد میت را در تنگنا قرار می‌دهند، بلکه مقصود فشار نامرئی و نامحسوسی است که، بر روح و جسد برزخی متوفی، وارد می‌آید و او را به شدت ناراحت می‌کند.

تاثیراتی که اعمال مثبت و منفی در طول حیات بر تک تک سلولهای بدن می‌گذارند می تواند در کم و زیاد شدن عذاب جسم تاثیر بگذارد مثل این که فرض کنیم گناهان کبیره موجب ترشح موادی در سلولهای بدن شوند که این مواد در عالم قبر تجزیه بدن را سخت‌تر و مهلک‌تر کنند یا بالعکس ممکن است عبادت و اعمال صالح انسان و پرهیز از گناه، وقتی در درجات بالای آن از سوی انسانی رعایت شود، جسم را به طور طبیعی به مواد ایمنی دهنده مجهز سازند. سالم ماندن معدودی از جنازه‌های انسانهای وارسته، سالها بعد از وفات یا شهادتشان، سند خوبی بر این مدعاست. هم اکنون اسنادی از همین جنازه‌های سالم که مربوط به شهدای دفاع مقدس بوده، در موزه شهدا محفوظ است .
عده‌ای دیگر از دانشمندان دینی هم معتقد به عذاب و پاداش روح‌اند و یا معتقد به عذاب و پاداش روح در جسم برزخی اش هستند. محمد تقی قلسفی در این باره می گوید: «مقصود از فشار قبر این نیست که دیوارهای قبری که در گورستان حفر شده به هم نزدیک می شوند، و جسد میت را در تنگنا قرار می‌دهند، بلکه مقصود فشار نامرئی و نامحسوسی است که، بر روح و جسد برزخی متوفی، وارد می‌آید و او را به شدت ناراحت می‌کند.»(معاد از نظر روح و جسم، ج 1 ، ص 261)
مرحوم ملاصدرا و پیروان مكتب او با بهره‌گیرى از حركت جوهریه و اثبات عوالم سه‌گانه‌ى (طبیعت، عالم برزخ مثال، عالم مجردات) به تحلیل و تبیین عذاب و سوال در قبر پرداخته می‌گویند: آنچه بر این جسد دنیوى پس از مرگ می آید از قبیل مقبور بودن و فشار و وحشت و هجوم حشرات بر روح مجرد وارد مى‌شود. (عیون مسایل نفس و شرح آن، استاد حسن حسن زاده، ج 2، ص 455 ـ 453).
... روح انسانى به كمك قوه ى خیال در دنیاى مادى لذت ها و آلام را درك مى كند، و قوه ى خیال یك وجود مستقل است كه پس از مرگ نیازى به بدن مادى ندارد بلكه همراه روح است و روح به واسطه ى این قوه، از صورت‌هاى مادیات لذت و یا زحمت مى‌بیند. بنابراین وقتى انسان مرد، با قوه ى خیال خود را جداى از دنیا مى یابد؛ همان گونه كه در دنیا با همان صورت به واسطه ى خیال، خود را درك مى كرد، وقتى در قبر گذاشته شد، خود را با همان صورت در قبر مى یابد و با این واسطه دردها و عقوبت ها و یا لذت ها را در مى یابد. و این است معنى حدیث: كه قبر باغى از باغ هاى بهشت یا حفره‌اى از حفره‌هاى جهنم است. َ( الْقَبْرُ رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النَّار.)پس قبر حقیقى همین هیئت‌ها و صورت‌ها است.(همان)
چنانچه به قائده عمومیت فشار قبر توجه کنیم و به اجسادی که جنازه آنها را می سوزانند و خاکسترشان را به دریا می سپارند، باید به همین نظریه، یعنی به فشار بر روح مجرد، یا فشار بر روح مجرد در جسم برزخی اعتقاد پیدا کنیم .

گروه دین و اندیشه تبیان

بنده مؤمن چون به خاك سپرده شود زمین به او گوید: آفرین، خوش آمدى، تو از جمله كسانى هستى كه دوست داشتم بر پشت من راه رود، حال كه تو را در بر گرفتم خواهى دانست كه چگونه با تو عمل مى‏كنم! پس تا آنجا كه چشم كار مى‏كند براى او گشاده گردد. و كافر چون به خاك سپرده شود زمین به او گوید: تو را آفرین و خوشامد مباد، تو از دشمن‏ترین كسانى هستى كه دوست نداشتم بر پشت من راه رود، حال كه تو را در بر گرفتم خواهى دانست كه چگونه با تو عمل مى‏كنم! پس چنان او را بفشارد كه استخوانهاى پهلویش بشکند.(امالى شیخ مفید، ترجمه استادولى)

احسنت به استاد.
دس خوش.
کامل و مفید بود.
اگر کسی از دوستان بخواهد اطلاعاتی در مورد قبر.برزخ و غیره کسب کند میتواند سخنرانی های حجت الاسلام و المسلمین استاد توکل گوش دهد.
یا علی.

موضوع قفل شده است