جمع بندی دحیه کلبی برادر رضائی حضرت محمد{صلی الله علیه}
تبهای اولیه
سلام
دحیه کلبی کیست؟؟؟؟؟؟
نام او به این صورت است: دحیه بن خلیفه بن فروه بن فضاله بن زید بن امرأ القیس بن الخزرج بن عامر بن بکر بن عامر الاکبر بن عوف بن بکر بن عوف بن عذره بن زید بن رفیده بن ثور بن کلب بن و بره. (اسدالغابه، حرف دال).
دحیه بن خلیفه کلبی، برادر شیری پیامبر و از خویشان شیری آن حضرت است و در کودکی از یک دایه شیر خورده اند و او را رضیع پیامبر اسلام می گویند (مجمع البحرین، ماده دحی). دحیه بن خلیفه، صورت بسیار زیبا داشت و جزو زیبا رویان آن عصر به حساب می آمد (مجمع البحرین، صحاح اللغه، فروغ ابدیت، ج 1، ص 610، چاپ اول و مفاتیح الغیب ملاصدرا، ص 212).
پیامبر اسلام، دحیه بن خلیفه کلبی را به جبرئیل تشبیه می کرد (تاریخ الاسلام، ذهبی، ج 2، ص 310 در ضمن غزوه بنی قریظه). دحیه کلبی از اصحاب پیامبر است و در جنگ احد و جنگ های بعد از آن حضور داشت (اسد الغابه، حرف دال). پیامبر اسلام دحیه بن خلیفه کلبی را نزد قیصر روم فرستاد و دحیه نامه پیامبر اسلام را به قیصر رسانید و قیصر روم با فرستاده پیامبر و نامه آن حضرت برخورد خوبی کرد و دحیه را با هدایایی به سوی حجاز فرستاد (حیات محمد، محمد حسین هیکل، ص 363، فروغ ابدیت، ج 1، ص 610 به بعد و بحارالانوار، ج 20، ص 378 به بعد).
دحیه در موقع بازگشت از روم مورد هجوم قرار گرفت و اموالش را گرفتند ولی عده ای از مسلمانان به کمک او رفتند و اموالش را پس گرفتند. پیامبر خدا تعدادی از نیروهای رزمی مسلمانان را فرستاد و این نیروها کسانی را که مزاحم دحیه شده و اموال او را غارت کرده بودند کشتند و هر چه داشتند به غنیمت گرفتند ( سیره ابن هشام، ج 4، ص 260).
جبرئیل گاهی برای پیامبر به صورت دحیه کلبی ظاهر می شد و آنچه لازم بود به آن حضرت وحی می کرد. یکی از مواردی که جبرئیل به صورت دحیه تمثل یافت، جنگ بنی قریظه است. پیامبر اکرم پس از پایان جنگ خندق، سلاح بر زمین گذاشت و جنگ را خاتمه یافته اعلام کرد. جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و گفت که باید به جنگ بنی قریظه بروید و هنوز جنگ ادامه دارد. پیامبر اسلام دستور حرکت داد و خودش نیز راه افتاد. در بین راه پیامبر به نیروهایی که منتظر رسیدن آن حضرت بودند رسید. پیامبر از آنان پرسید: آیا ندیدیدکسی از اینجا گذشت؟ گفتند: دحیه بن خلیفه را دیدیم. پیامبر فرمود: او دحیه نبود بلکه جبرئیل بود که برای نابودی بنی قریظه می رفت (تاریخ الاسلام، ذهبی، ج 2، ص 310 ؛ بحارالانوار، ج 20، ص 210؛ تاریخ طبری، ج 2، ص 245، 8 جلدی؛ سیره ابن هشام، ج 3، ص 245).
پیامبر اسلام به اصحاب خود گفته بود که هر وقت دیدید دحیه بن خلیفه پیش من است بر من داخل نشوید (بحار، ج 37، ص 326، ح 60). چون ممکن است جبرئیل باشد و داخل شدن آنان در این حال درست نیست. ولی حضرت علی(ع) مستثنی بود و آن حضرت بر پیامبر اسلام وارد می شود ولو دحیه در نزد پیامبر باشد (بحار، ج 18، ص 267، ح 29).
نام او به این صورت است: دحیه بن خلیفه بن فروه بن فضاله بن زید بن امرأ القیس بن الخزرج بن عامر بن بکر بن عامر الاکبر بن عوف بن بکر بن عوف بن عذره بن زید بن رفیده بن ثور بن کلب بن و بره. (اسدالغابه، حرف دال).دحیه بن خلیفه کلبی، برادر شیری پیامبر و از خویشان شیری آن حضرت است و در کودکی از یک دایه شیر خورده اند و او را رضیع پیامبر اسلام می گویند (مجمع البحرین، ماده دحی). دحیه بن خلیفه، صورت بسیار زیبا داشت و جزو زیبا رویان آن عصر به حساب می آمد (مجمع البحرین، صحاح اللغه، فروغ ابدیت، ج 1، ص 610، چاپ اول و مفاتیح الغیب ملاصدرا، ص 212).
پیامبر اسلام، دحیه بن خلیفه کلبی را به جبرئیل تشبیه می کرد (تاریخ الاسلام، ذهبی، ج 2، ص 310 در ضمن غزوه بنی قریظه). دحیه کلبی از اصحاب پیامبر است و در جنگ احد و جنگ های بعد از آن حضور داشت (اسد الغابه، حرف دال). پیامبر اسلام دحیه بن خلیفه کلبی را نزد قیصر روم فرستاد و دحیه نامه پیامبر اسلام را به قیصر رسانید و قیصر روم با فرستاده پیامبر و نامه آن حضرت برخورد خوبی کرد و دحیه را با هدایایی به سوی حجاز فرستاد (حیات محمد، محمد حسین هیکل، ص 363، فروغ ابدیت، ج 1، ص 610 به بعد و بحارالانوار، ج 20، ص 378 به بعد).دحیه در موقع بازگشت از روم مورد هجوم قرار گرفت و اموالش را گرفتند ولی عده ای از مسلمانان به کمک او رفتند و اموالش را پس گرفتند. پیامبر خدا تعدادی از نیروهای رزمی مسلمانان را فرستاد و این نیروها کسانی را که مزاحم دحیه شده و اموال او را غارت کرده بودند کشتند و هر چه داشتند به غنیمت گرفتند ( سیره ابن هشام، ج 4، ص 260).
جبرئیل گاهی برای پیامبر به صورت دحیه کلبی ظاهر می شد و آنچه لازم بود به آن حضرت وحی می کرد. یکی از مواردی که جبرئیل به صورت دحیه تمثل یافت، جنگ بنی قریظه است. پیامبر اکرم پس از پایان جنگ خندق، سلاح بر زمین گذاشت و جنگ را خاتمه یافته اعلام کرد. جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و گفت که باید به جنگ بنی قریظه بروید و هنوز جنگ ادامه دارد. پیامبر اسلام دستور حرکت داد و خودش نیز راه افتاد. در بین راه پیامبر به نیروهایی که منتظر رسیدن آن حضرت بودند رسید. پیامبر از آنان پرسید: آیا ندیدیدکسی از اینجا گذشت؟ گفتند: دحیه بن خلیفه را دیدیم. پیامبر فرمود: او دحیه نبود بلکه جبرئیل بود که برای نابودی بنی قریظه می رفت (تاریخ الاسلام، ذهبی، ج 2، ص 310 ؛ بحارالانوار، ج 20، ص 210؛ تاریخ طبری، ج 2، ص 245، 8 جلدی؛ سیره ابن هشام، ج 3، ص 245).
پیامبر اسلام به اصحاب خود گفته بود که هر وقت دیدید دحیه بن خلیفه پیش من است بر من داخل نشوید (بحار، ج 37، ص 326، ح 60). چون ممکن است جبرئیل باشد و داخل شدن آنان در این حال درست نیست. ولی حضرت علی(ع) مستثنی بود و آن حضرت بر پیامبر اسلام وارد می شود ولو دحیه در نزد پیامبر باشد (بحار، ج 18، ص 267، ح 29).
ممنون دوست من...
ببخشید میتونم بپرسم دلیل نازل شدن جبرئیل به شکل دحیه چی بوده؟؟؟
با تشکر
با سلام
برخی از مورخین بر این باورند دحیه کلبی دارای امتیازات ویژه ای بوده که یکی از آنان حسن صورت و زیبایی است و ظاهرا پیامبر به خاطر همین ویژگی از خداوند خواسته است که جبرییل به شکل دحیه کلبی نازل شود زیرا این مطلب را مرحوم مجلسی نقل کرده است. این مطلب هم در منابع اهل سنت مثل الاصابه و هم در منابع شیعی مانند اصول کافی مرحوم کلینی نقل شده است. این گزارش هم از ام سلمه هم عایشه و هم عبدالله بن عمر ذکر گردیده همچنین از امام صادق نقل شده است. جالب این جاست که برخی اصحاب جبرییل را به صورت دحیه کلبی دیده اند اما نمیدانستند که او جبرییل است. امام صادق(ع) میفرماید: أباذر خدمت رسول خدا(ص) آمد و جبرئیل به صورت دحیه کلبى نزد آنحضرت بود و با او خلوت کرده بود؛ چون أباذر آنان را دید، از نزد آنها برگشت و نخواست سخن آنها را قطع کند، جبرئیل گفت: یا محمد! این أبوذر بود که به ما گذر کرد و به ما سلام نداد، اگر سلام داده بود پاسخش مىگفتیم،... اى محمد! این أبوذر را دعایى است معروف نزد اهل آسمانها، از او بپرس، از آن دعا هنگامى که من به آسمان بالا رفتم.هنگامیکه جبرئیل بالا رفت، أبوذر نزد پیغمبر(ص) آمد و رسول خدا به او فرمود: اى ابوذر! چه چیزی تو را بازداشت از اینکه به ما گذر کردى، سلام کنى؟ گفت: من گمان کردم آنکه نزد شما است دحیه کلبى است و با او در باره امرى خلوت کردى، فرمود: او جبرئیل بود اى ابوذر، و گفت: اگر به ما سلام کرده بود به او جواب مىدادیم، و چون أبوذر دانست که او جبرئیل بوده بسیار پشیمان شد که چرا سلام نکرد
پرسش:
دحیه کلبی کیست؟ و چرا جبرییل به شکل دحیه کلبی نازل می شد.؟
پاسخ:
نام او به این صورت است: دحیه بن خلیفه بن فروه بن فضاله بن زید بن امرأ القیس بن الخزرج بن عامر بن بکر بن عامر الاکبر بن عوف بن بکر بن عوف بن عذره بن زید بن رفیده بن ثور بن کلب بن و بره.(1)
دحیه بن خلیفه کلبی، برادر شیری پیامبر و از خویشان شیری آن حضرت است و در کودکی از یک دایه شیر خورده اند و او را رضیع پیامبر اسلام می گویند.(2) دحیه بن خلیفه، صورت بسیار زیبا داشت و جزو زیبا رویان آن عصر به حساب می آمد.(3)
پیامبر اسلام، دحیه بن خلیفه کلبی را به جبرئیل تشبیه می کرد.(4)
دحیه کلبی از اصحاب پیامبر است و در جنگ احد و جنگ های بعد از آن حضور داشت.(5) وی تا زمان معاویه می زیست.(6)
پیامبر اسلام دحیه بن خلیفه کلبی را نزد قیصر روم فرستاد و دحیه نامه پیامبر اسلام را به قیصر رسانید و قیصر روم با فرستاده پیامبر و نامه آن حضرت برخورد خوبی کرد و دحیه را با هدایایی به سوی حجاز فرستاد.(7)
دحیه در موقع بازگشت از روم مورد هجوم قرار گرفت و اموالش را گرفتند ولی عده ای از مسلمانان به کمک او رفتند و اموالش را پس گرفتند. پیامبر خدا تعدادی از نیروهای رزمی مسلمانان را فرستاد و این نیروها کسانی را که مزاحم دحیه شده و اموال او را غارت کرده بودند کشتند و هر چه داشتند به غنیمت گرفتند.(8)
جبرئیل گاهی برای پیامبر به صورت دحیه کلبی ظاهر می شد و آنچه لازم بود به آن حضرت وحی می کرد.(9) یکی از مواردی که جبرئیل به صورت دحیه تمثّل یافت، جنگ بنی قریظه است. پیامبر اکرم پس از پایان جنگ خندق، سلاح بر زمین گذاشت و جنگ را خاتمه یافته اعلام کرد. جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و گفت که باید به جنگ بنی قریظه بروید و هنوز جنگ ادامه دارد. پیامبر اسلام دستور حرکت داد و خودش نیز راه افتاد. در بین راه پیامبر به نیروهایی که منتظر رسیدن آن حضرت بودند رسید. پیامبر از آنان پرسید: آیا ندیدید کسی از اینجا بگذرد؟ گفتند: دحیه بن خلیفه را دیدیم. پیامبر فرمود: او دحیه نبود بلکه جبرئیل بود که برای نابودی بنی قریظه می رفت.(10)
پیامبر اسلام به اصحاب خود گفته بود که هر وقت دیدید دحیه بن خلیفه پیش من است بر من داخل نشوید.(11) چون ممکن است جبرئیل باشد و داخل شدن آنان در این حال درست نیست. ولی حضرت علی (علیه السلام) مستثنی بود و آن حضرت بر پیامبر اسلام وارد می شد و لو دحیه در نزد پیامبر باشد.(12)
برخی از مورخین بر این باورند دحیه کلبی دارای امتیازات ویژه ای بوده که یکی از آنان حسن صورت و زیبایی است و ظاهرا پیامبر به خاطر همین ویژگی از خداوند خواسته است که جبرییل به شکل دحیه کلبی نازل شود و این مطلب را مرحوم مجلسی نقل کرده است. این مطلب هم در منابع اهل سنت مثل الاصابه و هم در منابع شیعی مانند اصول کافی مرحوم کلینی نقل شده است.
این گزارش هم از ام سلمه هم عایشه و هم عبدالله بن عمر ذکر گردیده همچنین از امام صادق نقل شده است. جالب این جاست که برخی اصحاب جبرییل را به صورت دحیه کلبی دیده اند اما نمی دانستند که او جبرییل است.
امام صادق (علیه السلام) میفرماید: اباذر خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و جبرئیل به صورت دحیه کلبى نزد آنحضرت بود و با او خلوت کرده بود؛ چون اباذر آنان را دید، از نزد آن ها برگشت و نخواست سخن آن ها را قطع کند، جبرئیل گفت: یا محمد! این ابوذر بود که به ما گذر کرد و به ما سلام نداد، اگر سلام داده بود پاسخش مىگفتیم،... اى محمد! این ابوذر را دعایى است معروف نزد اهل آسمانها، از او بپرس، از آن دعا هنگامى که من به آسمان بالا رفتم. هنگامیکه جبرئیل بالا رفت، ابوذر نزد پیغمبر (صلی الله علیه و آله) آمد و رسول خدا به او فرمود: اى ابوذر! چه چیزی تو را بازداشت از این که به ما گذر کردى، سلام کنى؟ گفت: من گمان کردم آن که نزد شما است دحیه کلبى است و با او درباره امرى خلوت کردىد، فرمود: او جبرئیل بود اى ابوذر، و گفت: اگر به ما سلام کرده بود به او جواب مىدادیم، و چون ابوذر دانست که او جبرئیل بوده بسیار پشیمان شد که چرا سلام نکرد.(13)
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج 2 ص 461، تحقیق، علی محمد البجاوی، دارالجیل، بیروتف چ اول، 1412ق
(2) حسینی اشکوری، مجمع البحرین، ج 1 ص 136، مرتضوی، تهران، 1375ش
(3) ابن حجر، الاصابه، ج 2 ص 321، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1415ق
(4) ذهبی، تاریخ الاسلام، ج 2 ص 310، تحقیق، تدمری، دارالکتب العربی، بیروت، 1413ق
(5) ابن اثیر، اسدالغابه، ج 2 ص 6، دارالفکر بیروت، 1409ق
(6) الاستیعاب، ج 2 ص 464
(7) تاریخ طبری، ج 2 ص 646، دارالتراث، بیروت، 1976م
(8) سیره ابن هشام، ج 2 ص 260، تحقیق مصطفی السقا، دارالمعرفه، بیروت، بی تا
(9) الاصابه همان
(10) تاریخ الاسلام، ذهبی، ج 2، ص 310 ؛ بحارالانوار، ج 20، ص 210؛ موسسه الوفاء، بیروت 1404، تاریخ طبری، ج 2، ص 245، 8 جلدی؛ سیره ابن هشام، ج 3، ص 245
(11) بحارالانوار، ج 37، ص 326، ح 60
(12) بحار، ج 18، ص 267، ح 29
(13) اصول کافی، ج 6 ص 349، اسوه، قم ، 1375ش
کلیدواژه : دحیه، کلبی، جبرئیل، فرشته، پیامبر، زیبایی، ابوذر