جمع بندی من چه نیازی به امام زمان (عج) دارم؟

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
من چه نیازی به امام زمان (عج) دارم؟

سلام............کلیپی از یکی از اساتید دیدم. ایشان گفتند: (( من که درسم رو میخونم، دانشگاه هم میرم، شغل هم پیدا میکنم. دیگه چه نیازی به امام زمان دارم؟؟؟)) ایشان این را گفتند ولی جواب را ندادند. حالا من بر اساس همین سوال میخوام بدونم که واقعا با این شرایط چه نیازی به امام دارم؟؟؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صادق

h.baghery40;558428 نوشت:
سلام............کلیپی از یکی از اساتید دیدم. ایشان گفتند: (( من که درسم رو میخونم، دانشگاه هم میرم، شغل هم پیدا میکنم. دیگه چه نیازی به امام زمان دارم؟؟؟)) ایشان این را گفتند ولی جواب را ندادند. حالا من بر اساس همین سوال میخوام بدونم که واقعا با این شرایط چه نیازی به امام دارم؟؟؟

باسلام وتشکر
گرچه نیاز انسان به امام برای امور یاد شده نیست بفرض هم باشد همان امور هم در پرتوی وجود امام زمان نصیب عالم وآدم می شود .
در تحلیل جامع مسله باید گفت :

اولا انسان موجودی خردمند و مختار و در عین حال کمال جو است. از این رو و با توجه به کمی آگاهی نیاز به هادی و راهنما دارد، تا او را در مسیر کمال و تعالی هدایت و راهنمایی کند . هادیان بشر گاهی در کسوت پیامبر و نبی و زمانی در کسوت امام اند.
طبق قانون ثابت و ضروری هدایت عمومی، هر نوع آفرینش از راه تکوین و آفرینش به سوی کمال و سعادت ، هدایت و رهبری می‌شود. نوع انسان نیز که یکی از انواع آفرینش است، از کلیت این قانون عمومی مستثنی نیست . از راه غریزه واقع بینی و تفکر اجتماعی در زندگی خود به روشی خاص باید هدایت شود که سعادت دنیا و آخرتش را تامین نماید .
باید اعتقادات و وظایف عملی را درک نموده ، روش زندگی خود را با آن ها تطبیق کند تا سعادت و کمال انسانی خود را به دست آورد.
راه درک این برنامه زندگی که به نام دین نامیده می‌شود ، راه عقل نیست، بلکه راه دیگری است به نام وحی و نبوت که در برخی از پاکان جهان بشریت به نام انبیا یافت می‌شود، پیامبران که وظایف انسانی مردم را به وسیله وحی از جانب خدا دریافت داشته، به مردم می‌رسانند تا در اثر به کار بستن آن ها تامین سعادت کنند. روشن است که این دلیل، چنان که لزوم و ضرورت چنین درکی را در میان افراد بشر به ثبوت می‌رساند، هم چنین لزوم و ضرورت پیدایش افرادی را که پیکره دست نخورده این برنامه را حفظ کنند و در صورت لزوم به مردم برسانند ، به ثبوت می‌رساند.
چنان که از راه عنایت خدایی لازم است اشخاصی پیدا شوند که وظایف انسانی را از راه وحی درک نموده، به مردم تعلیم کنند، هم چنان لازم است که این وظایف انسانی آسمانی برای همیشه در جهان انسانی محفوظ بماند . در صورت لزوم به مردم تعلیم شود، یعنی پیوسته اشخاصی وجود داشته باشند که دین خدا نزدشان محفوظ باشد و در وقت لزوم به مصرف برسد.
کسی که متصدی حفظ و نگاهداری دین‌ آسمانی است و از جانب خدا به این سمت اختصاص یافته، امام نامیده می‌شود. بنابراین به همان دلیل که انسان برای حیات معنوی و به دست آوردن معارف وحیانی نیاز به پیامبر دارد، به همان دلیل نیاز به امام دارد ، چون انسان موجود مکلف است . تکالیف دینی خود را از طریق پیامبر و بعد از آن از طریق امام معصوم به دست می‌آورد و راه دیگری برای آن وجود ندارد.
در اين ميان مناظره هشام با برخي از عالمان اهل سنت شنيدني است. هشام مي‌گويد: روزي نزد عمرو بن عبيد، عالم اهل بصره رفتم. به او گفتم : مسافرم. اجازه دهيد سؤالي از شما داشته باشم، اجازه داد . گفتم : چشم داريد؟ گفت : اين سؤال است كه مي‌پرسي؟ گفتم :سؤالات من از همين نوع است. گفت: گرچه سؤال احمقانه‌اي است، ولي بپرس. سؤال خود را مجددا تكرار كردم. گفت: بلي چشم دارم. گفتم: با آن چكار مي‌كنيد؟ گفت: رنگ ها را مي‌بينم. سؤال كردم: آيا زبان داريد؟ گفت: بلي. گفتم :با آن چكار مي‌كنيد؟ گفت: طعم غذا را مي‌چشم. سؤال كردم: قلب داريد؟ گفت: بلي. گفتم: با آن چكار مي‌كنيد؟ گفت: هرچه حواس پنجگانه درك كند ، با آن تمييز و تشخيص مي‌دهم. گفتم: آيا اين حواس از قلب تو بي‌نياز نيست؟ گفت: هر گاه حواس در درك آنچه مي‌يابند، دچار اشتباه شود ، به قلب مراجعه مي‌كند و مشكل درك‌شان را برطرف مي‌سازند. به او گفتم :پس خدا قلب را براي برطرف ‌كردن شك و اشتباه درك حواس پنجگانه آفريده، پس چگونه خداوند بندگان خود را بدون امام و راهنما رها ‌كند كه هنگام حيرت، شك و اختلاف به او مراجعه نكنند؟
او سكوت كرد و چيزي نگفت. (1) بنابراين معلوم مي‌شود كه نياز انسان به امام معصوم كم تر از نياز اعضا و حواس او به قلب نيست. اگر انسان در زندگي به قلب نياز دارد ، در امور حيات معنوي به امام معصوم نيازمند است.
دوم: نیاز انسان به امام معصوم (ع) در ساحت امامت و هدایت باطنی اعمال اوست . امام همچنان که نسبت به ظاهر اعمال بشر پیشوا و راهنماست ، در باطن نیز سمت پیشوایی و رهبری دارد . اوست قافله سالار کاروان انسانیت که از راه باطن به سوی خدا سیر می‌کند.
بسیار اتفاق می‌افتد که یکی از ما کسی را به امری نیک یا بد راهنمایی کند ، در حالی که به گفته خود عامل نباشد، ولی هرگز در انبیا و امامان معصوم (ع) که هدایت و رهبری‌شان به امر خداست، این حالت تحقق پیدا نمی‌کند. ایشان به راهی که هدایت می‌کنند و رهبری آن را بر عهده دارند، خود نیز عامل‌اند. به سوی حیات معنوی می‌باشند، زیرا خدا تا کسی را خود هدایت نکند ،هدایت دیگران را به دست او نمی‌سپارد . هدایت خاص خدایی هرگز تخلف بردار نیست.
بنابراین امام معصوم که نه تنها در ساحت ظاهر بلکه در ساحت باطنی و حیات معنوی نیز رهبر بشر است و حقایق اعمال با رهبری او سیر می‌کند، انسان به وجود چنین فرد معصوم و هدایتگر نیاز مبرم دارد، زیرا ولایت و رهبری باطنی اعمال بر عهده اوست . اوست که حیات معنوی مردم را تنظیم می کند . حقایق اعمال را به سوی خدا سوق می‌دهد. بدیهی است که حضور و غیبت جسمانی امام در این گونه امور تفاوتی ندارد . امام از راه باطن به نفوس و ارواح مردم اشراف و اتصال دارد، اگر چه از چشم جسمانی آن ها پوشيده است. (2)
سوم: امام معصوم نه تنها برای آدمیان در ساحت تشریعی و اموری نظیر هدایت ظاهری و باطنی که به تفصیل بیان شد، مورد نیاز است ،بلکه وجودش در نظام آفرینش لازم است و عالم و آدم به او نیازمندند، از این رو در آموزه‌های دینی در این باب آمده:
«لو بقیت الارض بغیر امام لساخت ؛(3) اگر زمین بدون امام بماند ،از هم متلاشی می گردد». در روایت دیگر فرمود: «لو ان الامام رفع من الارض ساعه لماجت باهلها کما یموج البحر باهله (4) ؛اگر امام لحظه‌ای روی زمین نباشد، زمین همانند دریا دچار تلاطم شده و بر ساکنانش موج پیدا می‌کند ».
بر اساس این گونه روایات که تعدادشان زیاد است(5) به دست می‌آید که نیاز عالم و آدم به وجود امام از نیاز آن ها به هوا و اکسیژن بیش تر است، زیرا با نبود هوا تنها موجودات زنده از حیات ساقط می‌گردند، ولی با نبود امام عالم از هستی ساقط می‌شود.
از این رو در برخی دعاها درباره وجود مقدس حضرت مهدی آمده:
«ثم الحجه الخلف القائم المنتظر المهدی المرجی الذی ببقائه بقیت الدنیا و بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبت الارض و السماء؛(6)
سپس حجت جانشین، قائم منتظر مهدی که امید جهانیان به اوست، آن که عالم به برکت فیض وجود او باقی است . در پرتوی وجود او مردم روزی می خورند. آسمان و زمین استوار و برقرار است».
بنابراین از هر نظر انسان نیازمند امام است . بدون امام نظام هستی در هر دو ساحت تکوین و تشریع دچار مشکل است ،بلکه از هم فرو خواهد پاشید.

پی‌نوشت‌ها:
1. کلینی ،كافي ج1، ص170، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1388 ق.
2. علامه طباطبائی، شیعه در اسلام، ص 119 تا 152، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1348 ش.
3. کافی ج 1، ص 179، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1388 ق.
4. همان .
5. همان .
6.مفاتیح الجنان، ص 156.

با سلام

در بعد تشريع هم تا امام زمان ع دستگیری نکند کسی بهدایت کامل نمیرسد .

سلام
واقعا بنده نمیفهمم کارشناس محترم چی میگن ساحت باطن دیگه چیه؟!
سوال واضحه شما بفرمایید کار حضرت (عج) چیه؟(دقیق و مصداقی)
آیا ایشان مسئول پاسخ گویی به شبهات هستند؟
آیا ایشان مسئول بیان احکام هستند؟
آیا ایشان مسئول تشکیل حکومت اند؟
آیا ایشان مسئول هدایت ملت های غیر مسلمان به اسلام هستند؟
دقیقا بفرمایید ایشان نسبت به فردی که الان در شهری از شهر های برزیل به دنیا اومده وظیفشون چیه ؟(دقیقا لطفا)
کدومش و دقیقا چه کاری انجام میدن؟

لطفا کلی گویی نکنید
یا حق

[="DarkSlateGray"]اقا ان شاءالله میان وحکومت جهانی وخدایی تشکیل میدن....

مردم رو به دین اسلام تشویق میکنند...عدالت در سراسر جهان پخش میشه....ارامش وامنیت برقرار میشه...انسان می تونه به سیر وسلوک بپرذازه..کاری که امامان وانبیا کردن وایشون میان جهانی کنن....

درصورتی که اکنون درهان پر ازظلم وستم وبی عدالتی بی امنیتی وبی قراری و....هست ایا نیازی نیست به حضور امام؟[/]

h.baghery40;558428 نوشت:
سلام............کلیپی از یکی از اساتید دیدم. ایشان گفتند: (( من که درسم رو میخونم، دانشگاه هم میرم، شغل هم پیدا میکنم. دیگه چه نیازی به امام زمان دارم؟؟؟)) ایشان این را گفتند ولی جواب را ندادند. حالا من بر اساس همین سوال میخوام بدونم که واقعا با این شرایط چه نیازی به امام دارم؟؟؟

سریع: هدف خداوند گسترش دین اسلام در تمام دنیا و به تمام زوایا بود که بدلایلی محقق نشد که این امر توسط امام عصر (علیه السلام) انجام می شود...حالا چه من بخواهم و چه نخواهم!:Cheshmak:

הנביא מוחמד;558849 نوشت:
سلام
واقعا بنده نمیفهمم کارشناس محترم چی میگن ساحت باطن دیگه چیه؟!
سوال واضحه شما بفرمایید کار حضرت (عج) چیه؟(دقیق و مصداقی)
آیا ایشان مسئول پاسخ گویی به شبهات هستند؟
آیا ایشان مسئول بیان احکام هستند؟
آیا ایشان مسئول تشکیل حکومت اند؟
آیا ایشان مسئول هدایت ملت های غیر مسلمان به اسلام هستند؟
دقیقا بفرمایید ایشان نسبت به فردی که الان در شهری از شهر های برزیل به دنیا اومده وظیفشون چیه ؟(دقیقا لطفا)
کدومش و دقیقا چه کاری انجام میدن؟

لطفا کلی گویی نکنید
یا حق

باسلام وتشکر .
کاربر گرامی پاسخ جامع ودقیق است ولی برای درک آن باید کمی دقت نماید .
برای کمک به درک بهتر از جواب قبل در این نوبت باید گفت :
1_ مردا از ساحت باطن در نوبت قبل توضیح داد شده ولی مزید بر آن چه قبلا بیان شده باید گفت :
نقش امام گاهی فراتر از امور تشریعی ساحت تکوینی را نیز در بر می‌‌گیرد. بسیاری از روایات که ضرورت وجود امام و حجت را مطرح نموده ،تنها ناظر به هدایت ظاهر آن ها نیست بلکه ساحت تکوین را نیز در بر می‌گیرد مثلا اگر در روایت پیش گفته تصریح گردیده اگر امام نباشد ، زمین متلاشی می‌شود، ناظر به قلمرو تکوینی امامت و حجت است . بر اساس این نگاه است که ضرورت حجت در عالم به خوبی به دست می آید . معلوم می شود که ضرورت وجود حجت و امام از ضرورت وجود هوا و اکسیژن بیش تر است، زیرا با نبود هوا و اکسیژن تنها موجودات زنده از میان می روند، ولی اگر حجت و امام نباشد، جهان با تمام موجودات آن از هستی ساقط خواهد شد. (1)
حکیم بزرگ معاصر علامه طباطبایی درباره ضرورت امام و حجت در ساحت تکوین نکته شنیدنی دارد و گفته است: وظیفه امام تنها بیان صوری معارف و راهنمایی ظاهری مردم نیست، امام چنان که راهنمایی صورت ظاهری مردم را به عهده دارد ، ولایت و رهبری باطنی اعمال را به عهده دارد . اوست که حیات معنوی مردم را تنظیم می‌کند . حقایق اعمال را به سوی خدا سوق می دهد. پس امام همان طور که نسبت به ظاهر اعمال مردم پیشوا و راهنماست، در باطن نیز سمت پیشوایی و رهبری دارد . اوست قافله سالار کاروان انسانیت که از راه باطن به سوی خدا سیر می کند. این جاست که معلوم می شود حضور و غیبت جسمانی امام در ضرورت وجود او تاثیری ندارد . چه بسا از راه باطن به نفوس و ارواح مردم اشراف و اتصال دارد . وجودش پیوسته لازم است گر چه در برخی زمان ها از چشم جسمانی مردم پنهان است. (2)
2_ حضرت همه موارد یاد شده در پرسش در زمان غیبت به طور غیر مستقیم وغیر محسوس بر عهده ولی در زمان حضور مثل زمان سایر ائمه ع به طور محسوس عهده دار خواهد شد .
3_ آن بچه که هم اکنون در شهری برزیل ویا هر جای دیگر بدنیا آمده در پرتوی وجود امام از فیض وجود ونعمت های الهی بهره مند است گرچه او از این حقیقت خبر ندارد .
مثل آن که فرد کور ونابینا از برکات گوناگون آفتاب استفاده می کند گرچه او بدلیل کوری توفیق دیدن آفتاب را ندارد .

پی نوشت‌ها:
1. انسان کامل از نگاه امام خمینی، ص 73.
2. شیعه در اسلام ،ص 121 و 152.

یک سوال از دوستان منتقد حضرت هارون ع در او چند روزی که خلافت ظاهری نداشتند چی کار کردند؟؟بیکار نشسته بودند بالاخره ایشون هم پیامبرند و هم خلیفه !!

این سوال را جواب دهید

دوم :
در نظر همه کار هایی به چشم می آیند که واقعا کرده باشند حالا وقتی ما نمی بینیم به چشممون نمی آد

و هم چنین این شبهه قبلا پرسیده شده اگر سرچ کنید فائده امام زمان عج می آید

در ضمن استاد صادق جواب دادند ولی گویا مثل اینکه احادیث کار ساز نبوده است

صادق;558806 نوشت:
«لو بقیت الارض بغیر امام لساخت ؛(3) اگر زمین بدون امام بماند ،از هم متلاشی می گردد». در روایت دیگر فرمود: «لو ان الامام رفع من الارض ساعه لماجت باهلها کما یموج البحر باهله (4) ؛اگر امام لحظه‌ای روی زمین نباشد، زمین همانند دریا دچار تلاطم شده و بر ساکنانش موج پیدا می‌کند ».

ولم تزل تلك الخلافة في الإنسان الكامل إلى قيام الساعة وساعة القيام. بل متى فارق هذا الإنسان العالم مات العالم لأنه الروح الذي به قوامه فهو العماد المعنوي للسماء والدار الدنيا جارحة من جوارح جسد العالم الذي الإنسان روحه ولما كان هذا الأسم الجامع قابل الحضرتين بذاته صحت له الخلافة وتدبير العالم. والله سبحانه الفعال لما يريد ولا فاعل على الحقيقة سواه.
اين خلافت الهي همواره ثابت است در انسان کامل تا قيام قيامت؛ اين انسان کامل اگر از بين برود، عالم نابود مي­شود؛ يعني هستي عالم وابسته به وجود اين انسان کامل است.

اين انسان کامل روح عالم هستي است
که

قوام عالم هستي
به او بستگي دارد و او پايه معنوي براي آسمان و دنيا است. اين انسان کامل،

اسم جامع الهي در آن تجلي کرده است
که در دنيا و آخرت لباس خلافت اللهي به تن کرده است و تدبير عالم به عهده اوست. اگر ما مي­گوييم اين انسان کامل، تدبير عالم را به عهده گرفته است، اين به اذن الله تبارک و تعالي است و ارادة الله در او تجلي کرده است.
روح المعانی - ج 1 ص220-221
پاسخ علامه الوسي بسيار واضح و متقن و شفاف بوده است لذا نيازي به تاويل ندارد

يخرجهم منَ الظّلمَات إلَى النّور )) (البقرة:257وأهل بيتي أمان لأمتي فإذا ذهب أهل بيتي أتاهم ما يوعدونالمستدرك على الصحيحين، ج 2، ص 486آن چيزي که مايه امنيت امت من است، اهل بيت من است که اگر اهل بيت من از ميان امت بروند، بلاي الهي مردم را فرا خواهد گرفت.حاکم مي‌گويد:صحيح الإسنادالمستدرك على الصحيحين، ج 2، ص 486أللهم إن شيعتنا منا، خلقوا من فاضل طينتنا، يفرحون لفرحنا و يحزنون لحزننا.خدايا! شيعيان از باقي گل ما خلق شدند، وقتي ما شاديم، آنها شاد هستند؛ وقتي ما غمگين هستيم، آنها غمگين هستند.عبارتي را مي‌فرمودند و شيعه را به خدا معرفي مي‌كرد. سيد مي‌گويد:من تعجب كردم كه نيمه شب، همه از او غافل هستند و چطور او، اين موقع آمده و شيعه را به خدا معرفي مي‌كند. يك جمله‌اي گفت كه آروز كردم كاش نمي‌آمدم و اين جمله را نمي‌شنيدم. ديدم به خدا فرمود:خدايا، اگر شيعيان ما گناه كردند، «إتكالاً علينا»، نااميد نشدند از اين‌كه ما گناه كرديم و ديگر كسي نيست ما را بيامرزد و گفتند يك امام زماني داريم كه براي ما دعا بكند. آن گناهاني كه به إتكاء ما انجام دادند را بيامرزسيد مي‌گويد: خيلي خجالت كشيدم كه ما همه از او غافل هستيم و خوابيم، ولي او در نيمه شب براي ما دعا مي‌كند. يك جمله ديگر گفت كه حضرت فرمودند و سيد مي‌گويد: من آرزو كردم تا زمين دهن باز كند و من را به كام خودش بكشد. ايشان اين جمله را به خدا عرض مي‌كرد:خدايا! اگر آن‌قدر گناه انجام دادند كه حتي با دعاي منِ مهدي هم نمي‌شود اينها را بيامرزي، من پدرم.معاوية بن عمار از امام صادق (عليه السلام) نقل مي‌كند در ذيل آيه شريفه:وَ لِلَّهِ الْأسماء الْحُسْنَي فَادْعُوهُ بِهَابراي خداوند، أسماء حسني وجود دارد و خدا را با آن أسماء حسني بخوانيد.سوره أعراف/آيه180امام صادق (عليه السلام) فرمود:نحن و الله الأسماء الحسني التي لا يقبل الله من العباد عملا إلا بمعرفتنا.به خدا سوگند! آن أسماء حسني (در مرتبه فعل و جلوه) ما ائمه هستيم كه بدون شناخت ما، هيچ عملي از بندگان مورد قبول نيست.الكافي للشيخ الكليني، ج1، ص144 ـ تفسير العياشي، ج2، ص42پدر طاقت ندارد ببيند بچه‌اش را كتك مي‌زنند. من مثالي مي‌زنم و خاك بر فرق من و تمثيل من. اگر كسي يك بچه شروري داشته باشد، بچه‌اش سنگ بردارد و بزند به شيشه همسايه بشكند، تا همسايه مي‌خواهد بچه را توبيخ بكند، پدر بچه دست بچه را مي‌كشد كنار و مي‌گويد اگر شيشه را شكسته، پولش را بگير، من پدرم.حضرت فرمودند:خدايا! اگر آن‌قدر گناه انجام دادند كه حتي با دعاي منِ مهدي هم نمي‌شود اينها را بيامرزي، من پدرم. من طاقت ندارم اينها جهنم بروند. از حسنات من بردار و در كفه حسنات آنها بگذار تا حسنات‌شان سنگين شود و آنها هم بهشتي شوندبحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج53، ص304توقيع و نامه‌اي كه از آقا ولي عصر (أرواحنا فداه) به مرحوم شيخ مفيد (ره) آمده، حضرت فرمود:فانا يحيط علمنا بأنبائكم ولا يعزب عنا شئ من أخباركم.ما إحاطه علمي به تمام أخبار و اوضاع شما داريم و چيزي از شما بر ما پوشيده نيست.تهذيب الأحكام للشيخ الطوسي، ج1،، صمقدمة الكتاب 38 ـ المزار للشيخ المفيد، ص8 ـ الإحتجاج للشيخ الطبرسي، ج2، ص322 ـ بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج53، ص75هذا الخبر يفهم وجود من يكون أهلا للتمسك به من أهل البيت و العترة الطاهرة في كل زمن إلي قيام الساعة، حتي يتوجه الحث المذكور إلي التمسك به، كما أن الكتاب كذلك، فلذلك كانوا أمانا لأهل الأرض، فإذا ذهبوا ذهب أهل الأرض.از اين حديث ثقلينمي‌فهميم كه در هر زماني، يك نفر از عترت طاهره بايد در كنار قرآن باشد تا قيام قيامت؛ همان‌طوري كه قرآن هم تا قيام قيامت باقي است و عترت طاهره هستند كه مايه أمنيت أهل زمين هستند و اگر عترت طاهره از روي زمين برداشته شوند، زمني و اهلش نابود خواهند شد.جواهر العقدين، ص244 ـ فيض القدير شرح الجامع الصغير للمناوي، ج3، ص20منبع سایت ولایتلطفا به یک سوال بنده جواب بدهید حضرت موسی 40 روز رفت در کوه طور خوب این جا به نظر شما هیچ فایده ای نداشت دیگر پس در نتیجه بگید خدا کار عبث انجام می دهد


امام زمان عج :نحن أمان لأهل الأرض کما أنّ النجوم أمان لأهل السماء
احتجاج طبرسی ج2ص545
حضرت امام سجاد ع می فرماید:ما (اهل بیت پیامبرصلی الله علیه وآله)پیشوایان امت اسلام، حجتهاي خدا بر جهانیان، آقاي اهل ایمان، پیشتواي روسفیدان و سرپرست مؤمنانیم.ما امان براي اهلزمین هستیم، همچنان که ستارگان امان براي اهل آسمانند. ما کسانی هستیم که خدا به واسطه ما آسمان را بر فراز زمین نگه داشت
و اهل زمین را از هلاکت نجات بخشیده است. به واسطه ما باران میبارد و رحمت خدا منتشر میشود و زمین برکاتش را بیرون
میآورد و اگر نبود در هر عصر و زمانی امامی از ما اهل بیت در زمین، زمین اهلش را فرو میبرد و هلاك میکرد. سپس فرمودند:از هنگام خلقت آدم تا قیامت، زمین از حجت خدا خالی نبوده و نخواهد بود؛ خواه حجتش در میان مردم آشکار و معروف باشد یاغایب و ناپیدا. خدا در زمین عبادت نمیگردید
کمال الدین ص 207ح6122
عبارت عربي گوشه ای از سخن :
نحن أئمّۀ المسلمین، و حجج اللَّه علی العالمین، و سادة المؤمنین ...
مرحوم محقق طوسی در کتاب تجرید الاعتقاد می نویسد :
وجوده لطف و تصرّفه »لطف آخر وعدمه منّا
وجود امام لطف و اتمام حجت بر بندگان است
کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص 285
امام سجاد ع می فرماید:
ما کسانی هستیم که به واسطه ما آسمان برفراز زمین نگهداري شده و زمین از هلاك نمودن اهلش منع گردیده است.
کمال الدین، ص 207
منابع کتاب جلوه های پنهانی امام عصر عج (که کتاب در سایت قائمیه موجود است )
که دوستان فوائد امام زمان عج بسیار است و بنده بنشینم بشمارم واقعیتش توانم نمی رسه ..

منبع همان مصدر

منابع:


فائده امام غائب چيست؟

پاسخ به شبهات هم هست

داستانی نقل کنم از یکی اساتید و علمای و فضلاء :


یک از موثقین از بزرگان صاحبدل برای من نقل کرد :اقای طباطبایی در سنین جوانی یا میانسالی یک سال تابستان با اهل و عیالش امده بود که در اطراف تهران یک دهاتی است که چند روزی ان جا باشند ظاهرا بچه هاش ازش یک میوه ای می خواند
ایشون کاسه بدست می گیره و در اون دهات راه می افته ویک مشکل فلسفی خیلی شدیدی هم مدت ها داشته که حل نمی شده
همون طور کاسه به دست می بینه یک جوان دهاتی سوار بر مرکبی هست رسید روبروی ایشون به هر حال سلام و علیک کردند و بی مقدمه اون مشکل فلسفی ایشون را حل کرد در اون ساعت می گوید گرم بودم خیلی توجه نکردم وقتی اون جوان رفت و میوه ای را تهیه کردیم دید دکون داری بود گفتم:شما یک جوان با سوادی دارید کجاس خانه اش؟؟گفت کجا ؟؟ گفتم همین ده گفت باسواد وجود ندارد

این طور برداشت کردم که از بعضی چیزا این طور اسرار ممکن است با امام زمان مربوط باشد و یک بار ماموریت داشته باشند بیاند به یک نفر یک چیزی بگند و دیگه هم در اون منطقه نیاند

داستانی دیگر از همون استاد ::


حاج علی بغدادی تصرف کردند حضرت را نشناخت ولی یک طرف به حال خودش گذاشتند می گه آقا فلان کس رفته مشهد زیارتش قبوله ؟؟اصلا چیزی که از غیر امام زمان نمی شه پرسید تمام تو زبانش گذاشتند همه را پرسید بعد گفت ای داد بیداد اینکه امام زمان بود

سوال:
یکی از اساتید گفتند:من که درسم رو میخونم، دانشگاه هم میرم، شغل هم پیدا میکنم. دیگه چه نیازی به امام زمان دارم؟میخوام بدونم که با این شرایط چه نیازی به امام دارم؟؟؟


پاسخ:

باسلام وتشکر
گرچه نیاز انسان به امام برای امور یاد شده نیست بفرض هم باشد همان امور هم در پرتوی وجود امام زمان نصیب عالم وآدم می شود .
در تحلیل جامع مسئله باید گفت :

اولا انسان موجودی خردمند و مختار و در عین حال کمال جو است. از این رو و با توجه به کمی آگاهی نیاز به هادی و راهنما دارد، تا او را در مسیر کمال و تعالی هدایت و راهنمایی کند . هادیان بشر گاهی در کسوت پیامبر و نبی و زمانی در کسوت امام اند.

طبق قانون ثابت و ضروری هدایت عمومی، هر نوع آفرینش از راه تکوین و آفرینش به سوی کمال و سعادت ، هدایت و رهبری می‌شود. نوع انسان نیز که یکی از انواع آفرینش است، از کلیت این قانون عمومی مستثنی نیست . از راه غریزه واقع بینی و تفکر اجتماعی در زندگی خود به روشی خاص باید هدایت شود که سعادت دنیا و آخرتش را تامین نماید .

باید اعتقادات و وظایف عملی را درک نموده ، روش زندگی خود را با آن ها تطبیق کند تا سعادت و کمال انسانی خود را به دست آورد.

راه درک این برنامه زندگی که به نام دین نامیده می‌شود ، راه عقل نیست، بلکه راه دیگری است به نام وحی و نبوت که در برخی از پاکان جهان بشریت به نام انبیا یافت می‌شود، پیامبران که وظایف انسانی مردم را به وسیله وحی از جانب خدا دریافت داشته، به مردم می‌رسانند تا در اثر به کار بستن آن ها تامین سعادت کنند. روشن است که این دلیل، چنان که لزوم و ضرورت چنین درکی را در میان افراد بشر به ثبوت می‌رساند، هم چنین لزوم و ضرورت پیدایش افرادی را که پیکره دست نخورده این برنامه را حفظ کنند و در صورت لزوم به مردم برسانند ، به ثبوت می‌رساند.

چنان که از راه عنایت خدایی لازم است اشخاصی پیدا شوند که وظایف انسانی را از راه وحی درک نموده، به مردم تعلیم کنند، هم چنان لازم است که این وظایف انسانی آسمانی برای همیشه در جهان انسانی محفوظ بماند . در صورت لزوم به مردم تعلیم شود، یعنی پیوسته اشخاصی وجود داشته باشند که دین خدا نزدشان محفوظ باشد و در وقت لزوم به مصرف برسد.

کسی که متصدی حفظ و نگاهداری دین‌ آسمانی است و از جانب خدا به این سمت اختصاص یافته، امام نامیده می‌شود. بنابراین به همان دلیل که انسان برای حیات معنوی و به دست آوردن معارف وحیانی نیاز به پیامبر دارد، به همان دلیل نیاز به امام دارد ، چون انسان موجود مکلف است . تکالیف دینی خود را از طریق پیامبر و بعد از آن از طریق امام معصوم به دست می‌آورد و راه دیگری برای آن وجود ندارد.

در اين ميان مناظره هشام با برخي از عالمان اهل سنت شنيدني است. هشام مي‌گويد: روزي نزد عمرو بن عبيد، عالم اهل بصره رفتم. به او گفتم : مسافرم. اجازه دهيد سؤالي از شما داشته باشم، اجازه داد . گفتم : چشم داريد؟ گفت : اين سؤال است كه مي‌پرسي؟ گفتم :سؤالات من از همين نوع است. گفت: گرچه سؤال احمقانه‌اي است، ولي بپرس. سؤال خود را مجددا تكرار كردم. گفت: بلي چشم دارم. گفتم: با آن چكار مي‌كنيد؟ گفت: رنگ ها را مي‌بينم. سؤال كردم: آيا زبان داريد؟

گفت: بلي. گفتم :با آن چكار مي‌كنيد؟ گفت: طعم غذا را مي‌چشم. سؤال كردم: قلب داريد؟ گفت: بلي. گفتم: با آن چكار مي‌كنيد؟ گفت: هرچه حواس پنجگانه درك كند ، با آن تمييز و تشخيص مي‌دهم. گفتم: آيا اين حواس از قلب تو بي‌نياز نيست؟ گفت: هر گاه حواس در درك آنچه مي‌يابند، دچار اشتباه شود ، به قلب مراجعه مي‌كند و مشكل درك‌شان را برطرف مي‌سازند.

به او گفتم :پس خدا قلب را براي برطرف ‌كردن شك و اشتباه درك حواس پنجگانه آفريده، پس چگونه خداوند بندگان خود را بدون امام و راهنما رها ‌كند كه هنگام حيرت، شك و اختلاف به او مراجعه نكنند؟

او سكوت كرد و چيزي نگفت. (1) بنابراين معلوم مي‌شود كه نياز انسان به امام معصوم كم تر از نياز اعضا و حواس او به قلب نيست. اگر انسان در زندگي به قلب نياز دارد ، در امور حيات معنوي به امام معصوم نيازمند است.
دوم: نیاز انسان به امام معصوم (ع) در ساحت امامت و هدایت باطنی اعمال اوست . امام همچنان که نسبت به ظاهر اعمال بشر پیشوا و راهنماست ، در باطن نیز سمت پیشوایی و رهبری دارد . اوست قافله سالار کاروان انسانیت که از راه باطن به سوی خدا سیر می‌کند.

بسیار اتفاق می‌افتد که یکی از ما کسی را به امری نیک یا بد راهنمایی کند ، در حالی که به گفته خود عامل نباشد، ولی هرگز در انبیا و امامان معصوم (ع) که هدایت و رهبری‌شان به امر خداست، این حالت تحقق پیدا نمی‌کند. ایشان به راهی که هدایت می‌کنند و رهبری آن را بر عهده دارند، خود نیز عامل‌اند. به سوی حیات معنوی می‌باشند، زیرا خدا تا کسی را خود هدایت نکند ،هدایت دیگران را به دست او نمی‌سپارد . هدایت خاص خدایی هرگز تخلف بردار نیست.

بنابراین امام معصوم که نه تنها در ساحت ظاهر بلکه در ساحت باطنی و حیات معنوی نیز رهبر بشر است و حقایق اعمال با رهبری او سیر می‌کند، انسان به وجود چنین فرد معصوم و هدایتگر نیاز مبرم دارد، زیرا ولایت و رهبری باطنی اعمال بر عهده اوست . اوست که حیات معنوی مردم را تنظیم می کند . حقایق اعمال را به سوی خدا سوق می‌دهد. بدیهی است که حضور و غیبت جسمانی امام در این گونه امور تفاوتی ندارد . امام از راه باطن به نفوس و ارواح مردم اشراف و اتصال دارد، اگر چه از چشم جسمانی آن ها پوشيده است. (2)

سوم: امام معصوم نه تنها برای آدمیان در ساحت تشریعی و اموری نظیر هدایت ظاهری و باطنی که به تفصیل بیان شد، مورد نیاز است ،بلکه وجودش در نظام آفرینش لازم است و عالم و آدم به او نیازمندند، از این رو در آموزه‌های دینی در این باب آمده:
«لو بقیت الارض بغیر امام لساخت ؛(3) اگر زمین بدون امام بماند ،از هم متلاشی می گردد». در روایت دیگر فرمود: «لو ان الامام رفع من الارض ساعه لماجت باهلها کما یموج البحر باهله (4) ؛اگر امام لحظه‌ای روی زمین نباشد، زمین همانند دریا دچار تلاطم شده و بر ساکنانش موج پیدا می‌کند ».

بر اساس این گونه روایات که تعدادشان زیاد است(5) به دست می‌آید که نیاز عالم و آدم به وجود امام از نیاز آن ها به هوا و اکسیژن بیش تر است، زیرا با نبود هوا تنها موجودات زنده از حیات ساقط می‌گردند، ولی با نبود امام عالم از هستی ساقط می‌شود.

از این رو در برخی دعاها درباره وجود مقدس حضرت مهدی آمده:
«ثم الحجه الخلف القائم المنتظر المهدی المرجی الذی ببقائه بقیت الدنیا و بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبت الارض و السماء؛(6)

سپس حجت جانشین، قائم منتظر مهدی که امید جهانیان به اوست، آن که عالم به برکت فیض وجود او باقی است . در پرتوی وجود او مردم روزی می خورند. آسمان و زمین استوار و برقرار است».
بنابراین از هر نظر انسان نیازمند امام است . بدون امام نظام هستی در هر دو ساحت تکوین و تشریع دچار مشکل است ،بلکه از هم فرو خواهد پاشید.

پی‌نوشت‌ها:
1. کلینی ،كافي ج1، ص170، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1388 ق.
2. علامه طباطبائی، شیعه در اسلام، ص 119 تا 152، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1348 ش.
3. کافی ج 1، ص 179، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1388 ق.
4. همان .
5. همان .
6.مفاتیح الجنان، ص 156.

موضوع قفل شده است