جمع بندی درک «عظیم» و «کبیر»

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
درک «عظیم» و «کبیر»

با سلام
برای حضور قلب در نماز و تصور صفات اکبر و عظیم (به اندازه درکمان) راهی هست؟
الله اکبر :منظور از صفت اکبر بزرگی از لحاط طولی و عرضی است؟
صفت عظیم چه طور؟
وقتی در نماز برای حضور قلب صفت را از ذهن میگذرانم :
انسان دو متری میتواند یک برج چهارصد متری بسازد.ایا ممکن است اسمان ها و یا مجموع خلقت ها نیز بزگتر از خالق خویش باشند.
ایا این دو صفت قابل درک و تصور است؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صفا

majid_08;556361 نوشت:
با سلام
برای حضور قلب در نماز و تصور صفات اکبر و عظیم (به اندازه درکمان) راهی هست؟
الله اکبر :منظور از صفت اکبر بزرگی از لحاط طولی و عرضی است؟

با سلام و عرض ادب
در ابتدا لازم است دو امر را متذکر شوم:
الف) از ویژگی های آموزه های اعتقادی دین مبین اسلام برهانی بودن و عقلی بودن آن است. بر اساس براهین عقلی خداوند متعال، وجودی نامتناهی است. لذا ویژگی های موجودات مادی و دیگر مخلوقات در او جاری نیست. از این رو در بیان صفات الهی باید به این نکته دقت داشت که این اوصاف به اعتبار موصوفش دال بر وجودی نامتناهی می کنند.
به بیان دیگر، گوینده و شنونده باید به تناسب موصوف و صفت توجه داشته باشند. وقتی صفتی برای موجودی مادی بکار می رود بالتبع با لحاظ مادی بودن موصوف معنا خواهد شد. و وقتی برای موجودی مجرد بکار می رود آن صفت با لحاظ مجرد بودن موصوف معنی می شود.

ب) لفظ «اکبر» از حیث ادبیات عرب افعل تفضیل است. و برای بیان برتری بکار می رود، لکن دارای سه نحو استعمال است؛
ا) همراه ال مثل الاکبر
2) مضاف به کلمه ای دیگر مثل اکبر الاولاد
3) همراه حرف جرّ (مِن) مثل علیٌ اکبر من زیدٍ

با توجه به این دو مطلب است که امام صادق (ع) کسی را که عبارت «الله اکبر» را بدون توجه به این خصوصیات معنا می کند، توبیخ می کنند!
در اصول کافی ج1 ص117 باب معانی الأسماء و اشتقاقها آورده:

«عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَجُلٌ عِنْدَهُ اللَّهُ أَکْبَرُ فَقَالَ اللَّهُ أَکْبَرُ مِنْ أَیِّ شَیْ‏ءٍ فَقَالَ مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع حَدَّدْتَهُ فَقَالَ الرَّجُلُ کَیْفَ أَقُولُ قَالَ قُلْ اللَّهُ أَکْبَرُ مِنْ أَنْ یُوصَفَ» شخصی نزد امام صادق علیه السلام می‌گوید الله اکبر (خدا بزرگ‌تر است)، امام از ایشان می‌پرسند خدا از چه چیز بزرگ‌تر است و وی در پاسخ می‌گوید از همه چیز! امام به آن مرد می‌فرمایند که خدا را محدود ساختی، آن مرد پرسید چگونه بگویم؟ امام نیز در پاسخ می‌فرمایند بگو: خدا بزرگ‌تر از آن است که در وصف آید.

نتیجه اینکه: خداوند وجودی نامتناهی است و امر نامتناهی را نمی توان توصیف نمود لذا مقصود از «الله اکبر» ، «الله اکبر من ان یوصف» و غیر قابل توصیف بودن آن است. و این امر برتری خداوند بر دیگر موجودات است. چون دیگر موجودات به خاطر داشتن ویژگی های محدود قابل توصیفند ولی پروردگار متعال به خاطر نامتناهی بودنش غیر قابل درک است.

majid_08;556361 نوشت:
صفت عظیم چه طور؟

خلاصه کلام علامه مصطفوی در کتاب التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‏8، صص 177- 178 پیرامون این کلمه چنین است :ریشه عظیم از عظم است. عظیم مقابل حقیر است و که بر چیزی دیگر چه مادی و چه معنوی در قوّت برتری دارد ، و به همین مناسبت در برابر گوشت به استخوان عِظام گفته می شود.
پس عظیم که از اسمای خداوند است ، ( به اعتبار موصوفش ) دلالت بر قوّت و قدرت برتر بر هر چیزی از مخلوقات به طور مطلق هست، به گونه ای که نزد او هر چیزی حقیر است.

majid_08;556361 نوشت:
وقتی در نماز برای حضور قلب صفت را از ذهن میگذرانم :
انسان دو متری میتواند یک برج چهارصد متری بسازد.ایا ممکن است اسمان ها و یا مجموع خلقت ها نیز بزگتر از خالق خویش باشند.
ایا این دو صفت قابل درک و تصور است؟

هنگام ایراد این الفاظ لازم است دقت داشته باشیم، خداوند بحیث نامتناهی بودنش غیر قابل توصیف است و دیگر اشیاء در نزد او حقیر هستند.

با سلام
شاید برخی تصور کنند تعبیر «الله اکبر» برای نفی عظمت دیگر معبودان خیالی است که بت پرستان مشغول عبادت آنها بودند لکن به نظر می رسد با توجه به مطالب پیشین چنین برداشتی نادرست باشد. چون دیگر معبودان، اموری وهمی هستند. اصلا وجودی ندارند تا بحث برتری خدا نسبت به ایشان مطرح باشد به عبارت دیگر وجود دو یا چند خدا با توجه به براهین عقلی مردود است فلذا الله اکبر در مقابل خدایان دیگر نیست بلکه معنی و مفهوم این ذکر شریف همان است که امام صادق(ع) فرمودند:«الله اکبر من ان یوصف» .

با سلام
قابل توجه است که هنگام توصیف و تعریف یک شئ در نزد اهل منطق از دو مدل می توان استفاده نمود:
الف) حدّ:اساسی ترین و کامل ترین نوع تعریف است و غرض از آن بیان حقیقت شئ است.(منطق1،منتظری مقدم، محمود،مرکز مدیریت حوزه علمیه قم،چ2، 1387،ص75)
ب) رسم:در مرحله بعدی نسبت به حدّ است و غرض اصلی از آن امتیاز شئ از سایر اشیاء است.(همان)
آنچه در روایات و آیات به عنوان صفات الهی ذکر شده است فقط ناظر بر تعریف رسمی است ، چون به حقیقت کنه ذات الهی به حیث نامتناهی بودنش امکان دسترسی نیست. لذا حضرت می فرمایند«الله اکبر من ان یوصف» یعنی نمی شود به حقیقت ذات الهی دست یافت.
مطلب دوم اینکه باتوجه به گفته های پیشین (تناسب موصوف و صفت) این اوصاف چنانچه گذشت شد برای موجودی غیر مادی و نامتناهی ذکر شده است.لذا باید در معنی نمودن این صفات به نامتناهی بودن خدا دقت شود.

با سلام

دوستان گرامی می توانند در توضیح حدیث شریف، برای مطالعه بیشتر به کتب زیر مراجعه فرمایند:
شرح اصول کافی(ملا صدرا) ج3،ص275
تعلیقه میرداماد بر اصل کافی ص275
شرح کافی ملا صالح مازندرانی، ج4، ص30

با سلام و عرض ادب
شایان ذکر است ذکر «الله اکبر» از اولین شعارهای مطرح شده از سوی پیامبر است.چنانچه به عنوان یکی از اذکار واجب نماز و اذان و اقامه است.
از سویی می بینیم پیامبر اکرم در آغاز دعوت علنی خویش می فرمایند«قولوا لا اله الله تفلحوا»( مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) / ج‏1 / 56 / ص : 48) یعنی از همان ابتدا بحث نفی عبودت دیگران مطرح بوده است.لذا چنانچه گذشت «الله اکبر» اصلا در مقام نفی الوهیت دیگر خدایان فرضی و اثبات برتری خداوند بر ایشان نیست.بلکه الله اکبر بیشتر ناظر بر معنای آیات «قل هو الله احد، الله الصمد» می باشد . چرا که این آیات دال بر نامتناهی بودن خداوند است. از این رو معنای مطرح شده از سوی امام صادق (ع) معنایی است که از همان ابتدا مقصود نبی اکرم(ص) بوده است. و این معنی برخواسته از آیات قرآن است.
خلاصه اینکه این ذکر از شعار های اصلی و همیشگی مسلمین است.

صفا;557793 نوشت:
با سلام و عرض ادب
شایان ذکر است ذکر «الله اکبر» از اولین شعارهای مطرح شده از سوی پیامبر است.چنانچه به عنوان یکی از اذکار واجب نماز و اذان و اقامه است.
از سویی می بینیم پیامبر اکرم در آغاز دعوت علنی خویش می فرمایند«قولوا لا اله الله تفلحوا»( مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) / ج‏1 / 56 / ص : 48) یعنی از همان ابتدا بحث نفی عبودت دیگران مطرح بوده است.لذا چنانچه گذشت «الله اکبر» اصلا در مقام نفی الوهیت دیگر خدایان فرضی و اثبات برتری خداوند بر ایشان نیست.بلکه الله اکبر بیشتر ناظر بر معنای آیات «قل هو الله احد، الله الصمد» می باشد . چرا که این آیات دال بر نامتناهی بودن خداوند است. از این رو معنای مطرح شده از سوی امام صادق (ع) معنایی است که از همان ابتدا مقصود نبی اکرم(ص) بوده است. و این معنی برخواسته از آیات قرآن است.
خلاصه اینکه این ذکر از شعار های اصلی و همیشگی مسلمین است.

ممنون جناب صفا

اره بینهایت بودن خدا رو یه چیزایی دربارش میدونستم
منظورم منم این نبود که بگیم طول و عرض خدا اینقدر هست یا چیز دیگه ...

میشه موضوع رو اینجور برداشت کرد؟
صفت اکبر برای بیان اندازه(ابعاد) شی از عالم ماده استفاده میشه درسته؟ پس منظور از اکبر در { الله اکبر } هم اندازه هست ولی با این تفاوت که :
1- ابعاد و اندازه او با ابعاد و اندازه هر چیزی از عالم ماده متفاوت (غیر قابل وصف)است و نمیتواند معیار قرار گیرد.
2-به علاوه بزرگی که ویژگی هایش در خط بالا امد در معیار و نوع خودش بی نهایت است (حد ندارد) .

درسته؟

majid_08;558007 نوشت:
ممنون جناب صفا

اره بینهایت بودن خدا رو یه چیزایی دربارش میدونستم
منظورم منم این نبود که بگیم طول و عرض خدا اینقدر هست یا چیز دیگه ...

میشه موضوع رو اینجور برداشت کرد؟
صفت اکبر برای بیان اندازه(ابعاد) شی از عالم ماده استفاده میشه درسته؟ پس منظور از اکبر در { الله اکبر } هم اندازه هست ولی با این تفاوت که :
1- ابعاد و اندازه او با ابعاد و اندازه هر چیزی از عالم ماده متفاوت (غیر قابل وصف)است و نمیتواند معیار قرار گیرد.
2-به علاوه بزرگی که ویژگی هایش در خط بالا امد در معیار و نوع خودش بی نهایت است (حد ندارد) .

درسته؟

با سلام و خسته نباشید
بهتر است بگوییم لفظی مثل اکبر وقتی در امور مادی بکار میرود بیان کننده ابعاد و اندازه آن است لذا قید احترازی است. ویژگی ماده داشتن بعد و اندازه است و اکبر نشان می دهد که اندازه این ماده نسبت به دیگران بیشتر است. ولی اگر در امر مجرد بی نهایت بکار رود،نوعی قید توصیفی و توضیحی است. که همان بی نهایت بودن را می رسانند. چرا که امر بی نهایت یعنی امری که اندازه و بعد ندارد (چون اگر اندازه و بعد داشته باشد یعنی بی نهایت نیست). دو واژه اندازه(ابعاد) و بی نهایت کاملا متناقضند. لذا صحیح نیست امری را بی نهایت بدانیم و بگوییم اندازه آن بینهایت است.از این رو فرمایش شما صحیح بنظر نمی رسد.

پرسش:
برای حضور قلب در نماز و تصور صفات اکبر و عظیم (به اندازه درکمان) راهی هست؟ الله اکبر: منظور از صفت اکبر بزرگی از لحاط طولی و عرضی است؟ صفت عظیم چه طور؟

پاسخ:
در ابتدا لازم است دو امر را متذکر شوم:
الف) از ویژگی های آموزه های اعتقادی دین مبین اسلام برهانی بودن و عقلی بودن آن است. بر اساس براهین عقلی خداوند متعال، وجودی نامتناهی است. لذا ویژگی های موجودات مادی و دیگر مخلوقات در او جاری نیست. از این رو در بیان صفات الهی باید به این نکته دقت داشت که این اوصاف به اعتبار موصوفش دال بر وجودی نامتناهی می کنند.
به بیان دیگر، گوینده و شنونده باید به تناسب موصوف و صفت توجه داشته باشند. وقتی صفتی برای موجودی مادی به کار می رود بالتبع با لحاظ مادی بودن موصوف معنا خواهد شد. و وقتی برای موجودی مجرد به کار می رود آن صفت با لحاظ مجرد بودن موصوف معنی می شود.

ب) لفظ «اکبر» از حیث ادبیات عرب افعل تفضیل است. و برای بیان برتری به کار می رود، لکن دارای سه نحو استعمال است:
1- همراه ال مثل الاکبر.
2- مضاف به کلمه ای دیگر مثل اکبر الاولاد.
3- همراه حرف جرّ (مِن) مثل علیٌ اکبر من زیدٍ.

با توجه به این دو مطلب است که امام صادق (علیه السلام) کسی را که عبارت «الله اکبر» را بدون توجه به این خصوصیات معنا می کند، توبیخ می کنند!
«عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَجُلٌ عِنْدَهُ اللَّهُ أَکْبَرُ فَقَالَ اللَّهُ أَکْبَرُ مِنْ أَیِّ شَیْ‏ءٍ فَقَالَ مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع حَدَّدْتَهُ فَقَالَ الرَّجُلُ کَیْفَ أَقُولُ قَالَ قُلْ اللَّهُ أَکْبَرُ مِنْ أَنْ یُوصَفَ»؛ شخصی نزد امام صادق (علیه السلام) می‌گوید الله اکبر (خدا بزرگ‌تر است)، امام از ایشان می‌پرسند خدا از چه چیز بزرگ‌تر است و وی در پاسخ می‌گوید از همه چیز! امام به آن مرد می‌فرمایند که خدا را محدود ساختی، آن مرد پرسید چگونه بگویم؟ امام نیز در پاسخ می‌فرمایند بگو: خدا بزرگ‌تر از آن است که در وصف آید.

_ نتیجه اینکه:
خداوند وجودی نامتناهی است و امر نامتناهی را نمی توان توصیف نمود لذا مقصود از «الله اکبر»، «الله اکبر من ان یوصف» و غیر قابل توصیف بودن آن است. و این امر برتری خداوند بر دیگر موجودات است. چون دیگر موجودات به خاطر داشتن ویژگی های محدود قابل توصیفند ولی پروردگار متعال به خاطر نامتناهی بودنش غیر قابل درک است.
خلاصه کلام علامه مصطفوی پیرامون این کلمه چنین است: «ریشه عظیم از عظم است. عظیم مقابل حقیر است و که بر چیزی دیگر چه مادی و چه معنوی در قوّت برتری دارد، و به همین مناسبت در برابر گوشت به استخوان عِظام گفته می شود.»(2)
پس عظیم که از اسمای خداوند است، ( به اعتبار موصوفش ) دلالت بر قوّت و قدرت برتر بر هر چیزی از مخلوقات به طور مطلق هست، به گونه ای که نزد او هر چیزی حقیر است چون آن ها به خاطر داشتن ویژگی های محدود قابل توصیفند ولی پروردگار متعال به خاطر نامتناهی بودنش غیر قابل درک است.

_ بیان دیگر:
هنگام توصیف و تعریف یک شئ در نزد اهل منطق از دو مدل می توان استفاده نمود:
الف) حدّ: اساسی ترین و کامل ترین نوع تعریف است و غرض از آن بیان حقیقت شئ است.(3)
ب) رسم: در مرحله بعدی نسبت به حدّ است و غرض اصلی از آن امتیاز شئ از سایر اشیاء است.(4)
آنچه در روایات و آیات به عنوان صفات الهی ذکر شده است فقط ناظر بر تعریف رسمی است، چون به حقیقت کنه ذات الهی به حیث نامتناهی بودنش امکان دسترسی نیست. لذا حضرت می فرمایند«الله اکبر من ان یوصف» یعنی نمی شود به حقیقت ذات الهی دست یافت.

مطلب دوم این که با توجه به گفته های پیشین (تناسب موصوف و صفت) این اوصاف چنانچه گذشت، برای موجودی غیر مادی و نامتناهی ذکر شده است. لذا باید در معنی نمودن این صفات به نامتناهی بودن خدا دقت شود. بهتر است بگوییم لفظی مثل اکبر وقتی در امور مادی به کار می رود بیان کننده ابعاد و اندازه آن است لذا قید احترازی است. ویژگی ماده داشتن بعد و اندازه است و اکبر نشان می دهد که اندازه این ماده نسبت به دیگران بیشتر است. ولی اگر در امر مجرد بی نهایت به کار رود، نوعی قید توصیفی و توضیحی است. که همان بی نهایت بودن را می رسانند. چرا که امر بی نهایت یعنی امری که اندازه و بعد ندارد (چون اگر اندازه و بعد داشته باشد یعنی بی نهایت نیست.) دو واژه اندازه (ابعاد) و بی نهایت کاملا متناقضند. لذا صحیح نیست امری را بی نهایت بدانیم و بگوییم اندازه آن بی نهایت است

_ شبهه:
آیا «الله اکبر» شعاری نبود که در جنگ ها مسلمانان برای رجز خوانی و نفی عظمت لات و عزی استفاده می کردند؟

_ پاسخ:
شاید برخی تصور کنند تعبیر «الله اکبر» برای نفی عظمت دیگر معبودان خیالی است که بت پرستان مشغول عبادت آن ها بودند لکن به نظر می رسد با توجه به مطالب پیشین چنین برداشتی نادرست باشد. چون دیگر معبودان، اموری وهمی هستند. اصلا وجودی ندارند تا بحث برتری خدا نسبت به ایشان مطرح باشد به عبارت دیگر وجود دو یا چند خدا با توجه به براهین عقلی مردود است فلذا الله اکبر در مقابل خدایان دیگر نیست بلکه معنی و مفهوم این ذکر شریف همان است که امام صادق (علیه السلام) فرمودند:«الله اکبر من ان یوصف»؛ از این رو ذکر «الله اکبر» از اولین شعارهای مطرح شده از سوی پیامبر است. چنانچه به عنوان یکی از اذکار واجب نماز و اذان و اقامه است.

از سویی می بینیم پیامبر اکرم در آغاز دعوت علنی خویش می فرمایند: «قولوا لا اله الله تفلحوا»(5) یعنی از همان ابتدا بحث نفی عبودت دیگران مطرح بوده است. لذا چنانچه گذشت «الله اکبر» اصلا در مقام نفی الوهیت دیگر خدایان فرضی و اثبات برتری خداوند بر ایشان نیست. بلکه الله اکبر بیشتر ناظر بر معنای آیات «قل هو الله احد، الله الصمد» می باشد . چرا که این آیات دال بر نامتناهی بودن خداوند است.
از این رو معنای مطرح شده از سوی امام صادق (علیه السلام) معنایی است که از همان ابتدا مقصود نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) بوده است. و این معنی برخواسته از آیات قرآن است.
خلاصه این که این ذکر از شعار های اصلی و همیشگی مسلمین است.

________________
(1) اصول کافی ج1 ص117 باب معانی الأسماء و اشتقاقها.
(2) التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‏8، صص 177- 178.
(3) منطق1،منتظری مقدم، محمود،مرکز مدیریت حوزه علمیه قم،چ2، 1387،ص75.
(4) همان.
(5) مناقب آل أبي طالب عليهم السلام ،ابن شهرآشوب،ج‏1،ص56.

موضوع قفل شده است