روابط گذشته سد خوشبختی آينده

تب‌های اولیه

48 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
روابط گذشته سد خوشبختی آينده

با نام و یاد دوست


با سلام و عرض ادب

این سوال ،‌ سوال یکی از کاربران سایت هست که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

که با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام
مدت یک سال است که عقد کرده ام، اکنون زندگیم به جایی رسیده که جدایی روبروی آن است.

من در گذشته با پسران ارتباط تلفنی و جنسی داشتم، البته با قصد ازدواج بود و بعد پشیمان شدم و توبه کردم
بسیار به خدا و قرآن معتقدم و حجاب دارم.

در ماه اول عقدم توسط یکی از آن افرادی که تماس تلفنی داشتم، گذشته ام برای همسرم رو شد و مجبور شدم نیمی از گذشته ام را برای او بگویم، چون میترسیدم اگر کامل بگویم او برود
او از من مدتی را وقت خواست تا ببنید می تواند ادامه دهد یا نه، که بعد از مدت کوتاهی گفت باشد ادامه می دهیم
چون پرونده دادگاهی برای آن فردی که اقدام به این کار کرده بود تشکیل داده بودیم، مجبور بودم طوری پیش ببرم که همسرم دیگر متوجه گذشته ام نشود، برای همین مجبور می شدم چندین به او دروغ بگویم و قسم دروغ بخورم و او که من را زیر نظر داشت اینها را برایم رو کرد و گفت دیگر نمی تواند با من بماند.
من التماسش کردم و ازش فرصت خواستم، واو گفت پیش مشاور می رویم اگر گفت فرصت بده، من میدهم، اما من دیگر میلی به این زندگی ندارم و میخواهم جدا شوم چون به هیچ وجه به من اعتماد ندارد. و میگوید که به من علاقه جنسی دارد.
مشاور گفت که سه ماه فرصت بدهد تا هم بتوانم اعتماد سازی کنم و هم بتوانم علاقه اش را دوباره بدست بیاورم.(البته مشاور به من گفت که او اصلا نسبت به من نفرت ندارد و فقط دل چرکین است)
در این سه ماه قرار است با هم زندگی کنیم، تا مشخص شود که بماند یا طلاق بگیرد.(من مهریه ام را نیز برای حفظ زندگی ام بخشیده ام)
البته او می گوید من قولی نمی دهم که بعد از سه ماه بمانم و به من میگوید که بهتر است جدا شوم. چون به من اعتماد ندارد و می گوید که او زن پاکدامن میخاسته ومن پاکدامن نیستم تا بتواند از من بچه دار شود.(اما من از چندین مرجع و کارشناس دینی پرسیدم که اگر فرد توبه کرده باشد و برنگردد به او پاکدامن گفته می شود.)
اما من معتقدم که من اهل خیانت نیستم و بسیار به او علاقه دارم و به دنبال زندگی درست و خدایی هستم و مطمئنا خدا این رابطه را اگر من عملک درست باشد حفظ خواهد کرد.
حال از شما عاجزانه کمک می خواهم که به این حقیر بگویید که چگونه و با چه روش هایی علاقه همسرم را که بسیار مرا دوست داشت و باورم داشت را برگردانم و بتوانم دوباره او را علاقه مند به خود کنم و دیگر اینکه چگونه و با چه رفتارهایی در این مدت اعتماد را به او برگردانم و برایش اعتماد سازی کنم؟!

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

سوال دیگری که کاربر مطرح نموده است:

نقل قول:

با سلام و عرض خسته نباشید
سوال: اگر دختری در یک دوره از زندگی اش ارتباط با جنس مخالف دوستی، ارتباط جنسی داشته باشد و بعد توبه کند، آیا به این دختر پاکدامن گفته میشود؟ میتوان آن را پاکدامن محسوب نمود؟
و مسئله دیگر اینکه: آیا این دختر مصداق آیه 26 سوره نور که می فرماید زنان پاک برای مردان پاک می شود؟ از شما تقاضا دارم به این سوالات حقیر پاسخ بگویید چرا که بسیار برایم مهم است.
یا حق


با تشکر از کارشناس محترم

در پناه قرآن و عترت باشید

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی

سلام خدمت شما خواهر محترم
سؤال شما از دو جهت قابل بررسي است
يكي از جهت رابطه شما با خداي خود
دوم از جهت رابطه شما با همسرتان

[HL]الف: رابطه شما با خداوند:[/HL]
براساس آيات متعددي از قرآن و روايات مختلف وقتي فردي توبه مي كند مانند روزي كه از مادر زاييده شده است بخشيده مي شود و خداوند از اين بازگشت بنده اش بي نهايت خوشحال مي شود و عاشق بنده اش مي شود و به زمين، فرشتگان و اعضا و جوارح او دستور مي دهد كه ديگر عليه او شهادت ندهند و حتي به موضوع را از ياد آنها مي برد. و كارهاي بد او را تبديل به خوبي مي كند. براساس فرموده قران شريف توبه بنده با دو لطف خداوند( قبل و بعد توبه او) همراه است يعني ابتدا خداوند به او توفيق بازگشت مي دهد به دلائل امتييازات و خوبي هايي كه دارد بعد آن فرد از گناهانش توبه مي كند و سپس خداوند او را مي بخشد.
چنين فردي بي شك پاك است و شايسته ازدواج با مردان پاك را دارد
خدواند نيز به مؤمنان دستور داده كه وقتي من بخشيدم شما هم گذشته او را ناديده بگيريد.

[HL]توبه (تبديل بدي ها به خوبي)[/HL]
إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا(فرقان، 70)

مگر كسانى كه (از آنچه در آن بودند) توبه كنند و ايمان آورند و عمل شايسته نمايند، پس آنهايند كه خداوند گناهانشان را تبديل به نيكى‏ها مى‏ كند (توفيق مى‏دهد در آينده به جاى آن گناهان عمل‏هاى نيك كنند، يا نسبت به گذشته گناهانشان را محو و به جايش حسنات مى ‏نويسد) و همواره خداوند بسيار آمرزنده و مهربان است

Except him who repents and believes and does a good deed; so these are they of whom Allah changes the evil deeds to good ones; and Allah is Forgiving, Merciful.

[HL]خداي توبه پذير[/HL]

فَمَن تَابَ مِن بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛
و هر كه پس از ظلمش توبه كند و به اصلاح (عقيده و عمل) پردازد بى‏ترديد خداوند بر او عطف توجه مى‏كند و توبه ‏اش را مى ‏پذيرد، كه حقّا خداوند بسيار آمرزنده و مهربان است.(مائده؛ 39.)

But whoever repents after his iniquity and reforms (himself), then surely Allah will turn to him (mercifully); surely Allah is Forgiving, Merciful.



[HL]
بخشش بيكران الهي[/HL]
قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

بگو: اى بندگان من كه در جنايت به خويش (به واسطه گناه) از حد گذشتيد، از رحمت خدا نوميد مگرديد، بى‏ترديد خداوند همه گناهان را (به وسيله توبه هر چند شرك باشد) مى ‏آمرزد، زيرا اوست آمرزنده و مهربان(زمر؛ 53 )

Say: O my servants! who have acted extravagantly against their own souls, do not despair of the mercy of Allah; surely Allah forgives the faults altogether; surely He is the Forgiving the Merciful

ب: رابطه شما با همسرتان
ارتباط با خداوند و باورهاي قلبي مراتب دارد 1- اسلام، 2- ايمان، 3- تقوا.
ما نيز در يكي از اين مداراج قرار مي گيريم. خانمي كه نمي تواند حجاب برتر را بپذيرد و با حجاب مانتويي دارد اگرچه گناه نكرده و عفيف است ولي امتيازش نسبت به خانم چادري باتقوا كمتر است مثلا اگر حجاب با مانتو 18 باشد چادر 20 است.
يا خانمي كه مي داند ازدواج موقت حكم خداوند است و مشكلي دارد كه نمي تواند تمكين كند ولي اين ازدواج را نمي تواند بپذيرد، از نظر ايمان درحد كمال نيست.
آقا يا خانمي كه مي داند خدواند توبه پذير است و نمي تواند با همسرش كه اهل گناه بوده كنار بياييد و او را بپذيرد در واقع ايمانش در حد كمال نيست.
ايمان هم زور بردار نيست باور قلبي است كه بعد از باور عقلي به كمك مستحبات، تدبر در نشانه هاي آفرينيش، دعا و ذكر و...به وجود مي آيد. بنابراين ممكن است فردي چيزي را عقلي قبول كند ولي قبلا نتواند قبول كند.

غيرت
غيرت هم مراتبي دارد ولي فرد غيرتي از خداوند غيورتر نيست يعني جايي كه خداوند مي پذيرد او هم بايد بپذيرد.

موانع پذيرش
موانعي وجود دارد كه ممكن است اجازه ندهد همسري با همسر توبه كارش كنار بياييدمانند ضعف ايمان، نگرش هاي فردي، فرهنگ و رسم و رسومات ريشه دار قومي و محلي

زن چه بايد بكند؟
زمينه رشد معنوي خود و همسر (با زيارت، شركت در جلسات مذهبي، پالايش روحي از صفات بد، توبه واقعي، دعا، نذر و توسل)
خروج از موضع تهمت
جلوگيري از عواملي كه محرك بدبيني و شك همسر است
رفع و دفع و دفن نشانه هايي كه يادآور روابط گذشته است.
فرصت دادن به شوهر و (اصرار نكردن بايد با رفتار تغيير منش و روش را بيان كنيد) هرگز او را با احساسات و ترحم تحريك نكنيد تا زندگي را ادامه دهد چون اگر نتواند با خود كنار بياييد زندگي شيريني نخواهيد داشت و اين رابطه براي ايشان كه صفات روان شناختي مردانه دارد و گرايش داشته همسرش تماما برايش باشد و بكر باشد زجر آور است اجازه دهيد آزادانه تصميم بگيرد

مرد چه بايد بكند؟
در درجه اول بايد اخلاق خدايي را در خود پرورش دهد خدا بخشيده است او هم ببخشد
تمركز بر صفات مثبت همسر
يادآوري آيات توبه
معامله با خداوند
هجرت از محلي كه يادآور روابط گذشته است.
تذكر: خطاپوش باشد و به هيچ وجه گذشته خود را براي ديگري نگوييد (نه شما نه همسرتان)
تذكر: احتمال اين كه همسرتان نتواند ارتباط جنسي موفق و رضايت بخشي براي كوتاه مدت يا بلند مدت داشته باشد طبيعي است.
تذكر: زن و شوهر بايد مدت از بچه دار شدن جلوگيري كنند كه اگر احيانا اين رابطه به شكست منجر شد مشكلي ديگر به بار نيايد.
تذكر: زن در صورت جدايي به هيچ وجه از گذشته خود حتي از روي صداقت و ....از روابط گذشته چيزي نگويد.
دعا مي كنيم خداوند كه مقلب القلوب و الاحوال است قلب همسرتان را نرم كند كه بتواند با اين امر كنار بياييند.

اخه ديگه چرا تا رابطه پيش رفتي:Ghamgin: قصد سرزنشت رو ندارم منم گذشته خوبي ندارم نميخوام فكر كني من خيلي ادم خوبيم البته برا من بحث حجاب بود نه مشكل تو ولي دختر خوب اخه داشتن رابطه با يه دوستي معمولي فرق داره من به نامزدت حق ميدم كه به شما ميل جنسي نداشته باشه تنها رآهت اينه كه بهش ثابت كني پاك دامن شدي اگه واقعا دوستت داشته باشه ميمونه به پات:ok:

با توجه به روحيات و روان شناسي مردانه همسرتان و نيز اصل جايگزيني (اگر شما به جايي ايشان بوديد چه مي كرديد؟) با همسرتان همراهي و همدلي كنيد.

سلام

شما می بایست در این فرصت، صداقت تان را به خداوند ثابت کنید و سعی کنید به آیات ذیل عمل کنید... به خداوند نشان دهید که برگشته اید

وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا ؛(سوره طلاق آیه 2 و 3) (هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می‌کند و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد، و هرکس بر خداوند توکل کند کفایت امرش را می‌کند، خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند، و خدا برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است.)

ناامیدی بدین معناست که مشکل شما آنقدر بزرگ است،نعوذ بالله، خداوند هم نمی تواند کاری انجام دهد...
از خدای رحیم می خواهیم مشکلات همه را برطرف بفرماید.

[=arial]به عنوان یه پسر عرض میکنم:

1-میگن اگه رابطه ای قبل از عقد داشتین و ازتون فرد مقابل نپرسید چیزی نگین. نمیدونم که شوهرتون قبل از عقد ازتون پرسیده بوده که درگذشته رابطه جنسی داشتین یا نه؟...اگه پرسیده شما قبل از عقد بهش دروغ گفتین..به کسی دروغ گفتین که قرار بود کنارش زندگی کنین نه تنها تمام عمر بلکه حتی در دنیای باقی..و مسلما "بله" ای که ایشون سر عقد گفتن بر مبنای شناخت و سوالات و جوابهای قبل عقد بوده..نمیدونم نزد خدا چطور با این مسئله برخورد میشه
2- بعد از عقد..در حالی که ایشون شوهر شماس گفتین"

چون پرونده دادگاهی برای آن فردی که اقدام به این کار کرده بود تشکیل داده بودیم، مجبور بودم طوری پیش ببرم که همسرم دیگر متوجه گذشته ام نشود، برای همین مجبور می شدم چندین به او دروغ بگویم و قسم دروغ بخورم و او که من را زیر نظر داشت اینها را برایم رو کرد و گفت دیگر نمی تواند با من بماند."


[=arial]دقت کردین شما چیکار کردین؟؟شما قسم دروغ خوردین...قسم دروغ....
خودتونو بزارین جای اون مرد....دیگه چطور ممکنه به شما اعتماد کنه؟...معمولا آدم وقتی نهایت نهایت بی اعتمادی رو نسبت به فردی داره و ازش قول میگیره و میخواد خیلی مطمئن بشه بهش میگه: قسم بخور!و با قسم خوردن آدم دیگه مطمئنه که همه چی تمومه..در آینده تو زندگی با شما اون فرد چطور میتونه به تک تک حرفاتون اعتماد کنه؟ هیچ راهی هم نداره که مطمئن بشه راست میگین
[=arial]چون تنها راه قسم خوردنه که شما تنها راهو از بین بردین[=arial]...بی اعتمادی...بی اعتمادی...وقتی بی اعتمادی به وجود بیاد دیگه نمیشه کاری کرد...[=arial]
3-در این زمینه خیلی نمیخوام بحث کنم...خدا میدونه که با شرایط ایران چقدر برای پسرا پاک موندن سخته...مخصوصا اونایی که از زمینو آسمون براشون شرایطش پیش میاد...تنها چیزی که جلوی امثال منو میگیره حفظ کردن خودمون برای همسر آیندمونه....باور کنید خیلی سخته...وقتی که این پستو خوندم خودمو گذاشتم جای اون مرد خیلی براشون غصه خوردم... قلبش پاره پاره شده .... خورد شده

نمیدونم شوهرتون چه تصمیمی میگیره ولی اگه باهاتون موند به نظرم دریادل ترین آدمیه که من به عمرم دیدم

تو این شب ها خیلی با خدا حرف بزنین ... ازش طلب بخشش کنین..بابت همه چی...و همینطور بابت ویران کردن زندگی و آرزوهای یه مرد

پيامبر اکرم(ص) فرمودند:« هر کس سوگندي به خدا ياد کند که به اندازه بال پشه اي دروغ در آن باشد نقطه اي سياه در قلبش پديد مي آيد و تا روز قيامت باقي مي ماند» (این حدیثو ننوشتم که خدای نکرده از رحمت خدا نومید بشید ، خواستم بزرگی خطایی رو که کردین بدونین)[=arial]

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
مَن عَیرَ اَخاهُ بِذَنبٍ لَم یمُت حَتّى یعمَلَهُ
هر کس برادر [دینى] خود را به گناهى سرزنش کند، نمیرد، مگر آن‏که مرتکب آن شود.

بنظرم مشکلی نداره که این خانم ابتدا قضیه رابطه ش را از شوهرش پنهان کرده چون توبه کرده.... ضمنا این موضوع لو رفته که مجبور شده به شوهرش بگه...:Labkhand::ok:

مترصد;557826 نوشت:

بنظرم مشکلی نداره که این خانم ابتدا قضیه رابطه ش را از شوهرش پنهان کرده چون توبه کرده.... ضمنا این موضوع لو رفته که مجبور شده به شوهرش بگه...:Labkhand::ok:

بله..بنده هم عرض کردم در صورتیکه ایشون ازتون در این مورد پرسیدن و شما بهشون دروغ گفتین.
خیلیا نمیپرسن و خوب به طبع نگفتنش تو این شرایط اتفاقا اصلحه

با این استدلال فرد میره یه گناهیو انجام میده مثلا دزدی میکنه و بعد هم توبه میکنه(توبه واقعی ) و تو دادگاه بعد اینکه قسم خورد حقیقتو بگه ازش میپرسن شما فلان کارو کردی..میگه نه !

بنظر نمیاد این خانم در دادگاه دروغ گفته باشه.... اگه دقیق مطلب ایشون رو ملاحظه بفرمایید وقتی مسأله دادگاهی شده ایشون به شوهرش (نه دادگاه) دروغ گفته که برا حفظ آبروی خودش بوده...
البته کار اشتباه اشتباس و با دروغ اوضاع بدتر میشه...

"خشت اول گـــَــــــــر نِهَد معمار کَج ،""تا ثـُــــــٌریا مـــــــــــی رود دیوار کج !"

[="Tahoma"][="Black"]سلام
اشتباه بزرگی که کردید این بوده که وقتی خواستید اعتماد شوهرتون رو برگردونید، باز هم به دروغ و قسم دروغ و... متوسل شدید. به نظر من بدترین چیزی که تونسته به اعتمادسازی تون ضربه بزنه همین بوده. انتظار نداشته باشید با این اتفاقات ایشون به راحتی بتونه اعتمادش رو نسبت به شما به دست بیاره.
اگه میخواید همه چیز درست بشه به نظر من باید اول از همه دور هرچی دروغ و حرف ساختگیه خط بکشید. درسته که این کار میتونه خیلی سخت باشه اما بهتر از اینه که با یک گناه، بخواید گناه دیگه رو بپوشونید. لازم هم نیست که همه جا عین حرف راست رو بزنید. میتونید چیزی نگید یا توریه کنید. به هر حال سعی کنید در قدم اول با راستگویی خودتون، صدق نیتتون رو به شوهرتون اثبات کنید. توکل به خدا رو هم فراموش نکنید. ان شاء الله همه چیز درست خواهد شد.
[/]

دوستان باید اول از خودمون بپرسیم اگه ما هم در شرایط شوهر ایشون قرار میگرفتیم چیکار میکردیم؟
به نظر شما راحت میشه قبول کرد که این اشتباهات تکرار نشه.
هرکی باشه نگران میشه خوب!

مترصد;558125 نوشت:
بنظر نمیاد این خانم در دادگاه دروغ گفته باشه.... اگه دقیق مطلب ایشون رو ملاحظه بفرمایید وقتی مسأله دادگاهی شده ایشون به شوهرش (نه دادگاه) دروغ گفته که برا حفظ آبروی خودش بوده...
البته کار اشتباه اشتباس و با دروغ اوضاع بدتر میشه...

"خشت اول گـــَــــــــر نِهَد معمار کَج ،""تا ثـُــــــٌریا مـــــــــــی رود دیوار کج !"

بنده هم عرض کردم برای مثال.
منظور کلی من این بود که توبه هیچ وقت مجوزی برای دروغ نیست
بهترین کاری که ایشون میتونست بکنه اگه میخواست آبروش حفظ بشه این بود که با جمله بندی درست پاسخ بده مثلا بگه هر اتفاقی افتاده بین من و خدا بوده و هرچی بوده تموم شده یا ...
ولی دروغ نه

من هم همین مشکل شما رو دارم و دارم باهاش میجنگم، البته من رو میتونید توی موقعیت شوهرتون در نظر بگیرید که متوجه روابط قبلی نامزدم شده ام..
چیزاهایی رو که گفتید کاملاً درک میکنم، شاید حرفای من که این قضیه رو تجربه کردم بتونه کمکتون کنه که باید چه روشی برای بدست آوردن اعتمادتون پیش شوهرتون انجام بدید..

اول از همه دروغ رو بزارید کنار؛ بدترین چیزی رو هم که بوده بهش بگید، سعی نکنید قسم بخورید.. چون طرف شما دیگه به شما و قسم هاتون اعتماد نداره، پس وقتی دارین راستشو بهش میگید، بین حرفاتون بگین من دارم راست میگم، باورم کن ..
دوم اینکه به حرفای همسرتون توجه کنید، بیشتر از قبل، طوری که بفهمه، جلوش خودتون رو شده سرزنش هم بکنید، از ارزش شما چیزی کم نمیشه، حرفاش و درخواست هاش رو بپذیرید ولی اگه ازتون زمان خواست به نظر من بهش زمان جدایی ندید، یعنی زمان فکر کردن بدید، اما زمان اینکه مثلا یک هفته باهم در ارتباط نباشید رو بهش ندید که شک نکنید جدا میشین.
بهش بگین : کمکم کن، من به جز تو کسیو ندارم، بیا با هم حلش کنیم ..
اگه شوهر شما در گذشته کوچیکترین رابطه ای رو داشته سعی نکنید بگید که تو اینطور بودی منم اینطور بودم، این به اون در ..

برای برگشتن میل ایشون هم کمی عاشقانه تر باشین، آغوش و بوس های ناگهانی و .... میتونه موثر واقع بشه، شاید یکی دو بار اول تغییری نبینید، ولی درست میشه ..
فقط تو این مدت هیچ رابطه جنسـی باهم نداشته باشید ..

و همچنین شما به فکر جدایی نباشید، شوهرتون اگه بتونه با این مسئله کنار بیاد خیلی خوب میشه، چون شما دیگه عذاب وجدانی نخواهید داشت ..
اما اگه کار به جدایی بکشه،-- دروغه بگین که دوباره ازدواج نمیکنم، تعداد کمی هستن که بعد از ازدواج ناموفق اولشون دیگه ازدواج نمیکنن -- شما دوباره میتونید یه رابطه رو شروع کنید و پنهون کاری کنید و همچنین عذاب وجدان نمیگیره شمارو ؟ اگه دوباره طرف شما متوجه بشه چی ؟
در آخر فقط زمان بدید و شوهرتون رو مجبور نکنید که یکجا همه چی رو فراموش کنه، چرا که اگر هم بگه فراموش کردم تا مدت ها باهاش میجنگه ..
تو این مدت هر چیزی رو از روابط گذشتتون خواست بدون دروغ و کم کاستی بهش بگید که آرومتر میشه، مطمئن باشید ..

امیدوارم مشکل شما هم مثل من حل بشه، سوالی بود در خدمتتون هستم.

علی ;558330 نوشت:
سلام
اشتباه بزرگی که کردید این بوده که وقتی خواستید اعتماد شوهرتون رو برگردونید، باز هم به دروغ و قسم دروغ و... متوسل شدید. به نظر من بدترین چیزی که تونسته به اعتمادسازی تون ضربه بزنه همین بوده. انتظار نداشته باشید با این اتفاقات ایشون به راحتی بتونه اعتمادش رو نسبت به شما به دست بیاره.
اگه میخواید همه چیز درست بشه به نظر من باید اول از همه دور هرچی دروغ و حرف ساختگیه خط بکشید. درسته که این کار میتونه خیلی سخت باشه اما بهتر از اینه که با یک گناه، بخواید گناه دیگه رو بپوشونید.
لازم هم نیست که همه جا عین حرف راست رو بزنید. میتونید چیزی نگید یا توریه کنید. به هر حال سعی کنید در قدم اول با راستگویی خودتون، صدق نیتتون رو به شوهرتون اثبات کنید. توکل به خدا رو هم فراموش نکنید. ان شاء الله همه چیز درست خواهد شد.

در مورد قسمتی که قرمز رنگ کردم بگم که :
من خودم به شخصه که تجربه این مورد رو داشتم، همیشه با این قضیه درگیر بودم نکنه که طرفم دروغ نگه ولی پنهان کنه..
نمیدونم حکم پنهان کاری توی دین چیه، ولی به نظر من پنهان کاری کم از دروغ گفتن و پیچوندن مسئله نداره ..
مرد ها هیچوقت همسر های پنهون کارشون رو نمیبخشن ..

[="Tahoma"][="Black"]

MAMADi98;558457 نوشت:
در مورد قسمتی که قرمز رنگ کردم بگم که :
من خودم به شخصه که تجربه این مورد رو داشتم، همیشه با این قضیه درگیر بودم نکنه که طرفم دروغ نگه ولی پنهان کنه..
نمیدونم حکم پنهان کاری توی دین چیه، ولی به نظر من پنهان کاری کم از دروغ گفتن و پیچوندن مسئله نداره ..
مرد ها هیچوقت همسر های پنهون کارشون رو نمیبخشن ..

بعضی از موارد (مخصوصاً اینجا) گفتن خیلی از حرفها فقط میتونه آتشی که داشته خاموش میشده رو شعله ور تر کنه. اینکه شما میگید "دروغ نگه ولی پنهان کنه" مال جاییه که طرف از گفتن حقیقت طفره بره یا بحث رو به جای دیگه ربط بده و یا از هر طرفند دیگه ای استفاده کنه که توجه طرف مقابل رو از این مطلب دور کنه. و اگه طرف مقابل تیز باشه این رو میفهمه و عملاً اعتمادش از بین میره.
اما چیزی که من گفتم ابداً این نیست. منظور من اینه که در مواردی که گفتن حقیقت فقط همه چیز رو بدتر میکنه لازم نیست "عین حقیقت" گفته بشه. بلکه با کلمات دیگه ای اصل مطلب بیان بشه و بیجهت با بیان حقایق تاریخ گذشته دردسر تازه ای درست نشه. مثلاً تو اینطور موارد که قبلاً رابطه وجود داشته، خانم میتونه بگه "ولش کن اون رابطه دیگه گذشت، مهم اینه که الان دیگه مثل قبل نیستم و میخوام خودمو عوض کنم." یا "دونستن این چیزا هیچ کمکی بهمون نمیکنه." یا "مهم اینه که من الان فقط تو رو دارم و به هیچ چیز دیگه ای فکر نمیکنم." و از این قبیل ترفندها که باعث میشه هم رابطه بیجهت دچار چالش نشه و هم اعتماد طرف مقابل از بین نره.[/]

نهال;557803 نوشت:
اخه ديگه چرا تا رابطه پيش رفتي:Ghamgin: قصد سرزنشت رو ندارم منم گذشته خوبي ندارم نميخوام فكر كني من خيلي ادم خوبيم البته برا من بحث حجاب بود نه مشكل تو ولي دختر خوب اخه داشتن رابطه با يه دوستي معمولي فرق داره من به نامزدت حق ميدم كه به شما ميل جنسي نداشته باشه تنها رآهت اينه كه بهش ثابت كني پاك دامن شدي اگه واقعا دوستت داشته باشه ميمونه به پات:ok:

فکر میکنم متن را به خوبی نخوندید، چون نوشته شده که اتفاقا همسر ایشان بهش علاقه جنسی داره الان!!

علی  ;558464 نوشت:
[="Tahoma"][="Black"]بعضی از موارد (مخصوصاً اینجا) گفتن خیلی از حرفها فقط میتونه آتشی که داشته خاموش میشده رو شعله ور تر کنه. اینکه شما میگید "دروغ نگه ولی پنهان کنه" مال جاییه که طرف از گفتن حقیقت طفره بره یا بحث رو به جای دیگه ربط بده و یا از هر طرفند دیگه ای استفاده کنه که توجه طرف مقابل رو از این مطلب دور کنه. و اگه طرف مقابل تیز باشه این رو میفهمه و عملاً اعتمادش از بین میره.اما چیزی که من گفتم ابداً این نیست. منظور من اینه که در مواردی که گفتن حقیقت فقط همه چیز رو بدتر میکنه لازم نیست "عین حقیقت" گفته بشه. بلکه با کلمات دیگه ای اصل مطلب بیان بشه و بیجهت با بیان حقایق تاریخ گذشته دردسر تازه ای درست نشه. مثلاً تو اینطور موارد که قبلاً رابطه وجود داشته، خانم میتونه بگه "ولش کن اون رابطه دیگه گذشت، مهم اینه که الان دیگه مثل قبل نیستم و میخوام خودمو عوض کنم." یا "دونستن این چیزا هیچ کمکی بهمون نمیکنه." یا "مهم اینه که من الان فقط تو رو دارم و به هیچ چیز دیگه ای فکر نمیکنم." و از این قبیل ترفندها که باعث میشه هم رابطه بیجهت دچار چالش نشه و هم اعتماد طرف مقابل از بین نره.[/]
اینکه میگید حقیقت رو با ترفند بگه قبول ندارم.من خودم چنین چیزیو نمیپسندم و تا الان هم بوده که حقیقت رو شنیدم ولی وضعیت بهتر شده.حقیقت با جزئیات مو به مو.به من که کمک کرده.

مترصد;557815 نوشت:
سلام

شما می بایست در این فرصت، صداقت تان را به خداوند ثابت کنید و سعی کنید به آیات ذیل عمل کنید... به خداوند نشان دهید که برگشته اید

وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا ؛(سوره طلاق آیه 2 و 3) (هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می‌کند و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد، و هرکس بر خداوند توکل کند کفایت امرش را می‌کند، خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند، و خدا برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است.)

ناامیدی بدین معناست که مشکل شما آنقدر بزرگ است،نعوذ بالله، خداوند هم نمی تواند کاری انجام دهد...
از خدای رحیم می خواهیم مشکلات همه را برطرف بفرماید.

الان ایشون با خدای خودش کنار اومده، باید کمک کرد با همسرشون کنار بیان، یعنی با همسرشون به نتیجه برسن ..

*EHSAN*;557820 نوشت:
[=arial]به عنوان یه پسر عرض میکنم:

1-میگن اگه رابطه ای قبل از عقد داشتین و ازتون فرد مقابل نپرسید چیزی نگین. نمیدونم که شوهرتون قبل از عقد ازتون پرسیده بوده که درگذشته رابطه جنسی داشتین یا نه؟...اگه پرسیده شما قبل از عقد بهش دروغ گفتین..به کسی دروغ گفتین که قرار بود کنارش زندگی کنین نه تنها تمام عمر بلکه حتی در دنیای باقی..و مسلما "بله" ای که ایشون سر عقد گفتن بر مبنای شناخت و سوالات و جوابهای قبل عقد بوده..نمیدونم نزد خدا چطور با این مسئله برخورد میشه
2- بعد از عقد..در حالی که ایشون شوهر شماس گفتین"

چون پرونده دادگاهی برای آن فردی که اقدام به این کار کرده بود تشکیل داده بودیم، مجبور بودم طوری پیش ببرم که همسرم دیگر متوجه گذشته ام نشود، برای همین مجبور می شدم چندین به او دروغ بگویم و قسم دروغ بخورم و او که من را زیر نظر داشت اینها را برایم رو کرد و گفت دیگر نمی تواند با من بماند."


[=arial]دقت کردین شما چیکار کردین؟؟شما قسم دروغ خوردین...قسم دروغ....
خودتونو بزارین جای اون مرد....دیگه چطور ممکنه به شما اعتماد کنه؟...معمولا آدم وقتی نهایت نهایت بی اعتمادی رو نسبت به فردی داره و ازش قول میگیره و میخواد خیلی مطمئن بشه بهش میگه: قسم بخور!و با قسم خوردن آدم دیگه مطمئنه که همه چی تمومه..در آینده تو زندگی با شما اون فرد چطور میتونه به تک تک حرفاتون اعتماد کنه؟ هیچ راهی هم نداره که مطمئن بشه راست میگین
[=arial]چون تنها راه قسم خوردنه که شما تنها راهو از بین بردین[=arial]...بی اعتمادی...بی اعتمادی...وقتی بی اعتمادی به وجود بیاد دیگه نمیشه کاری کرد...[=arial]
3-در این زمینه خیلی نمیخوام بحث کنم...خدا میدونه که با شرایط ایران چقدر برای پسرا پاک موندن سخته...مخصوصا اونایی که از زمینو آسمون براشون شرایطش پیش میاد...تنها چیزی که جلوی امثال منو میگیره حفظ کردن خودمون برای همسر آیندمونه....باور کنید خیلی سخته...وقتی که این پستو خوندم خودمو گذاشتم جای اون مرد خیلی براشون غصه خوردم... قلبش پاره پاره شده .... خورد شده

نمیدونم شوهرتون چه تصمیمی میگیره ولی اگه باهاتون موند به نظرم دریادل ترین آدمیه که من به عمرم دیدم

تو این شب ها خیلی با خدا حرف بزنین ... ازش طلب بخشش کنین..بابت همه چی...و همینطور بابت ویران کردن زندگی و آرزوهای یه مرد

پيامبر اکرم(ص) فرمودند:« هر کس سوگندي به خدا ياد کند که به اندازه بال پشه اي دروغ در آن باشد نقطه اي سياه در قلبش پديد مي آيد و تا روز قيامت باقي مي ماند» (این حدیثو ننوشتم که خدای نکرده از رحمت خدا نومید بشید ، خواستم بزرگی خطایی رو که کردین بدونین)[=arial]

:Gol:

-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

در کل من یه رابطه رو با صداقت کامل و رو راستی مثل کف دست پیشنهاد میکنم، مطمئن باشین اگه ناراحتی پیش بیاد واسه یه مدته و همه ی زندگیتون رو خراب نمیکنه ..

MAMADi98;558527 نوشت:
الان ایشون با خدای خودش کنار اومده، باید کمک کرد با همسرشون کنار بیان، یعنی با همسرشون به نتیجه برسن ..

آیه مطروحه را ملاحظه بفرمایید...بدین معنا که آدم مطابق رضایت خدا عمل کنه، خدا هم خودش کارها را درست میکنه...

MAMADi98;558486 نوشت:
اینکه میگید حقیقت رو با ترفند بگه قبول ندارم.من خودم چنین چیزیو نمیپسندم و تا الان هم بوده که حقیقت رو شنیدم ولی وضعیت بهتر شده.حقیقت با جزئیات مو به مو.به من که کمک کرده.

به هر حال به نظر من همه جا لازم نیست عین حقیقت و به قول شما مو به مو گفته بشه. چون بعضی اوقات چیزهایی لا به لای این حقایق هست که بین خود طرف و خداست و حتماً لازم نیست کس دیگه ای بدونه. به خصوص اگر گناه بوده باشه. اما کتمان کردن 100% هم بله درست نیست. به هر حال بعضی از حقایق باید گفته بشه. لینک زیر رو مطالعه کنید:
توریه

فکر کنم تا وقتی که دروغ نگفته بودین مشکلی حاد نبوده چون مرد جماعت یه جوری راهی برای دلخوش به همسرش پیدا میکنه
ولی وقتی دروغ گفتی و قسم خوردی دیگه وضع فرق میکنه
من اگه قبل عقد بفهمم دختر خانم مشکل خادی داره یا داشته ترکش میکنم ولی اگه بعد ازدواج باشه و بفهمم دیگه توبه کرده باهاش کنار میام
ولی اگه تنها یک دروغ بهم بگه تمام اعتماد م را به خودش از دست میده
به نظرم از در دروغی که گفتی بهش وارد شو
و به دلیلش را بهش بگو
بگو میخواستی از دستش ندی و وضع بدتر نشه سعی نکن خودت تبرئه کنی روی اون دروغی که بهش گفتی بیشتر باهاش حرف یزن
من از دروغ متنفرم دیدم را به مخاطبم صد در صد عوض میکنه بهتر بگم دلسردم میکنه
امیدوارم مشکلتون حل بشه ان شاءالله.

برات متاسفم که به وعده ازدواج بهونه ای داشتی برای روباط جنسی کثیف

شوهر تو حق داره حتی موقع ازدواجت هم به شوهرت خیانت کردی و راستشو نگفتی

تو داری چوب گذشته رو می خوری و الان هم اگه شوهر نداشته بودی ممکن بود باز هم گناه می کردی برای پیدا کردن شوهر

برات متاسفم

سلام دوست عزیز ب نظر من شما خیلی باید صبور باشی نمیدونم میتونی اینقد صبر کنی یا نه. چون حتی اگه همسرتون باهاتون بمونه واقعا طول میکشه تا بتونه این قضیه رو هضم کنه مخصوصا اگه از قشر مذهبی هم باشه.واقعا کنار اومدن باهاش سخته . اینا رو گفتم نه که سرزنش کنم گفتم ک سختی راه معلوم باشه واست . سعی کن تا میتونی جلو چشمش باشی اصلا از نامهربونی هاش سرد نشی یه کم سخته ولی توبه یعنی جبران گذشته دیگه اینم جزو توبه حساب میشه و اینم در آخر مطلب میگم ک هر تلاشی واسه نگه داشتن این زندگیت مطمئن باش پیش خدا بدون پاداش نمیمونه.توکل کن و برو جلو.موفق باشی.

tah;560102 نوشت:
برات متاسفم که به وعده ازدواج بهونه ای داشتی برای روباط جنسی کثیف

شوهر تو حق داره حتی موقع ازدواجت هم به شوهرت خیانت کردی و راستشو نگفتی

تو داری چوب گذشته رو می خوری و الان هم اگه شوهر نداشته بودی ممکن بود باز هم گناه می کردی برای پیدا کردن شوهر

برات متاسفم


میشه این رو حذف کنی... فوق العاده مخربه...

مترصد;560127 نوشت:
میشه این رو حذف کنی... فوق العاده مخربه...

شما چه گیری دادی به نظرات من !

tah;560102 نوشت:
برات متاسفم که به وعده ازدواج بهونه ای داشتی برای روباط جنسی کثیف

شوهر تو حق داره حتی موقع ازدواجت هم به شوهرت خیانت کردی و راستشو نگفتی

تو داری چوب گذشته رو می خوری و الان هم اگه شوهر نداشته بودی ممکن بود باز هم گناه می کردی برای پیدا کردن شوهر

برات متاسفم

با گذشته افراد در مورد الانشون قضاوت نکن ..
جای کمک کردنتونه ؟

MMD98;560927 نوشت:
با گذشته افراد در مورد الانشون قضاوت نکن ..
جای کمک کردنتونه ؟

ایشون حقه زده ! کجا پشیمون شده انقد گناه کرد تا بلاخره شوهری براش پیدا شد

حالا ایناش به من ربط نداره

این زن ناپاک نباید با یه مرد پاک ازدواج می کرد

نظر شخصی خودمه اگه یه روزی ازدواج کنم و بفهمم زن من همچین مشکلی داشته باشه بدون هیچ فکری طلاقش میدم

چون فریب داده منو

tah;560986 نوشت:
ایشون حقه زده ! کجا پشیمون شده انقد گناه کرد تا بلاخره شوهری براش پیدا شد

حالا ایناش به من ربط نداره

این زن ناپاک نباید با یه مرد پاک ازدواج می کرد

نظر شخصی خودمه اگه یه روزی ازدواج کنم و بفهمم زن من همچین مشکلی داشته باشه بدون هیچ فکری طلاقش میدم

چون فریب داده منو

خودت رو بزار جای ایشون، ترس از دست دادن شوهرش مجبورش کرده.وگرنه دلیل دیگه ای نداره.کسی که اعدامش نمیکنه.نهایت نهایتش واسه ترس از دست دادن شوهرشون بوده.

MMD98;561093 نوشت:
خودت رو بزار جای ایشون، ترس از دست دادن شوهرش مجبورش کرده.وگرنه دلیل دیگه ای نداره.کسی که اعدامش نمیکنه.نهایت نهایتش واسه ترس از دست دادن شوهرشون بوده.

[=arial]سلام علیکم
داداش جون ولش کن..
بعضیا واقعا متعصب و خشک مذهب هستن!
وقتی این خانم از ته دل توبه کرده و میخواد دیگه سالم زندگی کنه دلیل بر طلاق نمیشه!!!
البته من حق میدم که شوهرشون دل چکریم باشن و خیلی سخت میشه که اعتماد همچین فردی رو دوباره به دست آورد...
و من الله توفیق استعانت فی سبیل الله
یاعلی

امیرمحمداوشلی;561099 نوشت:
[=arial]سلام علیکم
داداش جون ولش کن..
بعضیا واقعا متعصب و خشک مذهب هستن!
وقتی این خانم از ته دل توبه کرده و میخواد دیگه سالم زندگی کنه دلیل بر طلاق نمیشه!!!
البته من حق میدم که شوهرشون دل چکریم باشن و خیلی سخت میشه که اعتماد همچین فردی رو دوباره به دست آورد...
و من الله توفیق استعانت فی سبیل الله
یاعلی

چه ربطی داره به خشکه مذهبی چرایه عده وقتی از چیزی خوششون نمیادمیگن خشکه مذهبی . وقتی یه نفر در دوران جوانی پاک زندگی کرده و رابطه حتی از نوع دوستی نداشته چه طور می تونه با یه نفر زندگی کنه که تا رابطه ی جنسی هم پیش رفته این قسمت رو کلی عرض کردم و منظورم شوهر ایشون نبود. اما به نظر من شوهرش حق داره که طلاق بده.همه میگن خودتو بذار جای دختر به خاطر شوهر رفته این کارو کرده پس یعنی پسر هم می تونسته به خاطر ارضای نیازهاش رابطه داشته باشه من میگم خودتو بذار جای پسر که غیرتش زیر پا مونده

امیرمحمداوشلی;561099 نوشت:
[=arial]سلام علیکم
داداش جون ولش کن..
بعضیا واقعا متعصب و خشک مذهب هستن!
وقتی این خانم از ته دل توبه کرده و میخواد دیگه سالم زندگی کنه دلیل بر طلاق نمیشه!!!
البته من حق میدم که شوهرشون دل چکریم باشن و خیلی سخت میشه که اعتماد همچین فردی رو دوباره به دست آورد...
و من الله توفیق استعانت فی سبیل الله
یاعلی

اگه همسر خودت همچین موردی داشته باشه و تو بفهمی اون موقع مشخص میشه حرفات از ته دلته یا فقط ادای روشن فکرا رو در میاری

zaker_eshg;561104 نوشت:
چه ربطی داره به خشکه مذهبی چرایه عده وقتی از چیزی خوششون نمیادمیگن خشکه مذهبی . وقتی یه نفر در دوران جوانی پاک زندگی کرده و رابطه حتی از نوع دوستی نداشته چه طور می تونه با یه نفر زندگی کنه که تا رابطه ی جنسی هم پیش رفته این قسمت رو کلی عرض کردم و منظورم شوهر ایشون نبود. اما به نظر من شوهرش حق داره که طلاق بده.همه میگن خودتو بذار جای دختر به خاطر شوهر رفته این کارو کرده پس یعنی پسر هم می تونسته به خاطر ارضای نیازهاش رابطه داشته باشه من میگم خودتو بذار جای پسر که غیرتش زیر پا مونده

آفرین هیچکس فریبی که مرد خورده رو نمیبینه

MMD98;561093 نوشت:
خودت رو بزار جای ایشون، ترس از دست دادن شوهرش مجبورش کرده.وگرنه دلیل دیگه ای نداره.کسی که اعدامش نمیکنه.نهایت نهایتش واسه ترس از دست دادن شوهرشون بوده.

من خودمو می ذارم جای اون شوهر که اینطور با زندگیم بازی داده شده ! بعضی موضوعات قابل بخشش نیست ! دروغه ایشون دروغ بزرگی بوده حتی من شنیدم اصلا اگه کسی موقع عقد دروغ هم بگه کلا عقد باطله ! البته این شنیده ست حالا نمی دونم واقعا اینطوره یا خیر

zaker_eshg;561104 نوشت:
چه ربطی داره به خشکه مذهبی چرایه عده وقتی از چیزی خوششون نمیادمیگن خشکه مذهبی . وقتی یه نفر در دوران جوانی پاک زندگی کرده و رابطه حتی از نوع دوستی نداشته چه طور می تونه با یه نفر زندگی کنه که تا رابطه ی جنسی هم پیش رفته این قسمت رو کلی عرض کردم و منظورم شوهر ایشون نبود. اما به نظر من شوهرش حق داره که طلاق بده.همه میگن خودتو بذار جای دختر به خاطر شوهر رفته این کارو کرده پس یعنی پسر هم می تونسته به خاطر ارضای نیازهاش رابطه داشته باشه من میگم خودتو بذار جای پسر که غیرتش زیر پا مونده

tah;561114 نوشت:
من خودمو می ذارم جای اون شوهر که اینطور با زندگیم بازی داده شده ! بعضی موضوعات قابل بخشش نیست ! دروغه ایشون دروغ بزرگی بوده حتی من شنیدم اصلا اگه کسی موقع عقد دروغ هم بگه کلا عقد باطله ! البته این شنیده ست حالا نمی دونم واقعا اینطوره یا خیر

ببینید. الان این خانوم این سوال رو مطرح کردن.پس ما در درجه اول باید خودمون رو بزاریم جای خودش بعد شوهرش.
حرفتون درست، کار کمی نبوده که ازش به سادگی گذشت کرد.
و اینکه چه دختر چه پسر قبل از ازدواج منم میگم نباید رابطه ای داشته باشن.
طرف حرف من، لحن حرف شما بود که کاملا سرکوفت زدن بود.ایشون از نوشته هاشون معلومه پشیمونه.چرا که دروغی نداره.اینجا هیچکس کسیو نمیشناسه که بخواد آبروش بره یا دروغ بگه.پس ایشون که توبه کرده باید همه کمکش کنن.
من خودم آدم مذهبی نیستم.اهل ریا هم نیستم.ولی خدا بخشیده.آدم هم "میتونه" ببخشه.اگه ایشون پشیمون نبودن به کارهای گذشته ادامه میدادن.
کار زشت، زشته.خود شما تا حالا یه گناه هم انجام ندادین که پشیمون شده باشین ؟

tah;561112 نوشت:
اگه همسر خودت همچین موردی داشته باشه و تو بفهمی اون موقع مشخص میشه حرفات از ته دلته یا فقط ادای روشن فکرا رو در میاری

معنی عشق و علاقه رو درک نکردی شما هنوز ..

MMD98;561128 نوشت:
ببینید. الان این خانوم این سوال رو مطرح کردن.پس ما در درجه اول باید خودمون رو بزاریم جای خودش بعد شوهرش.
حرفتون درست، کار کمی نبوده که ازش به سادگی گذشت کرد.
و اینکه چه دختر چه پسر قبل از ازدواج منم میگم نباید رابطه ای داشته باشن.
طرف حرف من، لحن حرف شما بود که کاملا سرکوفت زدن بود.ایشون از نوشته هاشون معلومه پشیمونه.چرا که دروغی نداره.اینجا هیچکس کسیو نمیشناسه که بخواد آبروش بره یا دروغ بگه.پس ایشون که توبه کرده باید همه کمکش کنن.
من خودم آدم مذهبی نیستم.اهل ریا هم نیستم.ولی خدا بخشیده.آدم هم "میتونه" ببخشه.اگه ایشون پشیمون نبودن به کارهای گذشته ادامه میدادن.
کار زشت، زشته.خود شما تا حالا یه گناه هم انجام ندادین که پشیمون شده باشین ؟

آخه گناه اگه گناهی باشه که در حق خودت باشه و یا در حق خدا باشه خیلی فرق داره تا گناه در حق بنده ی خدا ! خیلی بده آدم بیاد یه نفرو فریب بده

در ضمن اینطور که من خوندم این خانوم کلا توبه نکرده بوده ! ایشون با پسر های مختلف رابطه داشته تا ازدواج کنه و شوهر پیدا کنه که یه خواستگار خوب گیرش میاد و بیخیال گناه میشه ! وگرنه اگه شوهر نداشت شاید ادامه می داد کاراشو

همین فریب شوهر خیلی گناه بزرگیه

من که خیلی بدم میاد از ایشون و از این رفتار

ولی به قول شما چون ایشون کمک خواسته و من کمکی نمی تونم کنم چون از کارش خوشم نمیاد پس ساکت میشم حداقل سرزنش نکنم به قول شما

چه بسا داره چوب دروغاشو و کارای بدشو می خوره

MMD98;561130 نوشت:
معنی عشق و علاقه رو درک نکردی شما هنوز ..

من عاشق نشدم ولی عشق آدمو کور میکنه با عشق نباید تصمیم گرفت

tah;561133 نوشت:
آخه گناه اگه گناهی باشه که در حق خودت باشه و یا در حق خدا باشه خیلی فرق داره تا گناه در حق بنده ی خدا ! خیلی بده آدم بیاد یه نفرو فریب بده

در ضمن اینطور که من خوندم این خانوم کلا توبه نکرده بوده ! ایشون با پسر های مختلف رابطه داشته تا ازدواج کنه و شوهر پیدا کنه که یه خواستگار خوب گیرش میاد و بیخیال گناه میشه ! وگرنه اگه شوهر نداشت شاید ادامه می داد کاراشو

همین فریب شوهر خیلی گناه بزرگیه

من که خیلی بدم میاد از ایشون و از این رفتار

ولی به قول شما چون ایشون کمک خواسته و من کمکی نمی تونم کنم چون از کارش خوشم نمیاد پس ساکت میشم حداقل سرزنش نکنم به قول شما

چه بسا داره چوب دروغاشو و کارای بدشو می خوره

توبه کردن ایشون.اصلا توبه چیه.آدم باید خودش پشیمون بشه.ماهی رو هروقت از آب بگیری تازس.شما میگی وقتی یه شوهر خوب گیرش اومده توبه کرده.خب باشه.زمانش مهم نیس.مهم الآنه که پشیمونه.
شک نکنین تئی این دنیا هممون جواب کارامون رو میگیریم .

tah;561136 نوشت:
من عاشق نشدم ولی عشق آدمو کور میکنه با عشق نباید تصمیم گرفت

ولی یه جایی خود عقل بهت میگه با دلت تصمیم بگیر.عقل همیشه درست نمیگه.

نمیدونم گفتنش درسته یا نه ولی اعتقاد دارم هرکسی با کسی ازدواج میکنه که مثل خودش باشه.
یا همسرتون هم گذشته ای داشتند که مخفی کردن یا اگه نه پس شما هم پاک هستین.
امیدوارم باهم خوشبخت بشین

سلام ...

طاهر;556257 نوشت:
من در گذشته با پسران ارتباط تلفنی و جنسی داشتم، البته با قصد ازدواج بود

خب شما فکر نکرید که شاید قسمت هم نباشید؟؟؟
طاهر;556257 نوشت:
بعد پشیمان شدم و توبه کردم بسیار به خدا و قرآن معتقدم و حجاب دارم.

این کار شما پسندیده بوده ولی دلیل قانع کننده ای نیست همونطور که دیگر کاربران گرامی عرض کردن...
یه دزد تو دادگاه قسم می خوره که دیگه دزدی نمی کنه و اعا داره که اصلاح شده آیا شما این دلیل رو تمام و کمال می پذیرید ؟؟؟
انتطار نداشته باشید شوهر شما به این سادگی دلیلتون رو قبول بکنه ...

طاهر;556257 نوشت:
مجبور شدم نیمی از گذشته ام را برای او بگویم، چون میترسیدم اگر کامل بگویم او برود

چرا به جای شوهرتون تصمیم گرفتید ؟؟؟
شاید اگر موضوع رو تمام و کمال مطرح می کردید حداقل بعدا این مرد از انتخاب خودش شرمزده نمی شد ...
شاید اول دو سه روزی یا یه هفته تو خودش بود و شما رو تحویل نمی گرفت ولی بعد از این دوران چی ؟؟؟
لطفا خودتون ، خودتونو جای شوهرتون بذارید...

طاهر;556257 نوشت:
چون پرونده دادگاهی برای آن فردی که اقدام به این کار کرده بود تشکیل داده بودیم، مجبور بودم طوری پیش ببرم که همسرم دیگر متوجه گذشته ام نشود، برای همین مجبور می شدم چندین به او دروغ بگویم و قسم دروغ بخورم

ببخشید ولی اعتماد مثل یه کاغذ سفید که اگر مچاله بشه دیگه به حالت اصلی برنمی گرده و اگرم برگرده با تلاش بسیار زیاد ...
شما از اعتماد یک مرد ایرانی که به غیرت داشتن معروفه سو استفاده کردید و این گناه تقریبا غیر قابل بخششیه...
و دوروغ که دیگه خودتون می دونید اولین فشار برای مچاله کردن اعتماده ...

طاهر;556257 نوشت:
اما من معتقدم که من اهل خیانت نیستم و بسیار به او علاقه دارم و به دنبال زندگی درست و خدایی هستم و مطمئنا خدا این رابطه را اگر من عملک درست باشد حفظ خواهد کرد.

با عرض پوزش ولی این یک دلیل قانع کننده برای شخص شما و در حد یه شعار برای شوهرتون هستش ...
طاهر;556257 نوشت:
بگویید که چگونه و با چه روش هایی علاقه همسرم را که بسیار مرا دوست داشت و باورم داشت را برگردانم و بتوانم دوباره او را علاقه مند به خود کنم و دیگر اینکه چگونه و با چه رفتارهایی در این مدت اعتماد را به او برگردانم و برایش اعتماد سازی کنم؟

اعتراف به کارهایی بد و خوب که تا به حال کردید ....
همه ی ماجرا رو از سیر تا پیاز برای شوهرتون بازگو کنید ...
دلایل خودتون رو از این که تا به حال این موضوع رو نگفتین رو تمام و کمال بگین بدون جا انداختن یک مطلب ...
و بعد از بازگو کردن همه موضوع مطیع شوهرتون باشید ...
و از همه مهم تر تو این قضیه باید صبر زیادی داشته باشید ...
سعی کنید بیشتر اوقات روز رو با شوهرتون بگذرونید...
و متذکر شید که در هر لحطه از زندگی احتمال داره که این موضوعات دوباره تکرار بشه ...
هرگز دوروغ نگید مخصوصا به کسانی که دوستشون دارید و براتون مهم هستن ...
موفق و پیروز باشید ...

سلام
سرزنشون کردند اما من حداقل به اندازه انگشت های دستم در ی سال آدمهای دیدم که رابطه از گذشتشون را کسی متوجه نشده و حتی بعد ازدواجم ادامه دادند! پس ازدواج کردن دلیل توبه کردن نیست. حتی
دوهفته پیش خانمی با 30 سال زندگی مشترک خوب و ی دختر ازدواج کرده دااشت بدون اینکه شوهرش چیزی را بفهمه ( دزدکی ) دیدن پسری میرفت که دوستش داشت !!!! شوهرشون چابهار سرکار بودند و خانم در تاکسی به ایشون می گفتند که الان تراس خونه نشسته اند !!!!!!!!!!!
فقط دل به دریا بزنید و همه ماجرا را به شوهرتون بگویید و حق انتخاب بهشون بدید . تلاش کنید که زندگی تون روبه راه بشه اما چند وقت دیگه اگر کل ماجرا را متوجه بشه بعد از آن دیگه اعتماد محاله !! پس ی بار برای همیشه ترس و کابوس آگاه شدن ایشون را از بین ببرید حتی ممکنه افرادی که قبلاباهاشون رابطه داشتی بعد چند وقت تحت فشارت بذارند و مجبور بشی حق سکوت بدی !!
انشا... همه چیز درست میشه. بخدا توکل کن و بخواه همه چیز را خودش همانجور که به صلاح هست درست کنه.

MMD98;561137 نوشت:
توبه کردن ایشون.اصلا توبه چیه.آدم باید خودش پشیمون بشه.ماهی رو هروقت از آب بگیری تازس.شما میگی وقتی یه شوهر خوب گیرش اومده توبه کرده.خب باشه.زمانش مهم نیس.مهم الآنه که پشیمونه.
شک نکنین تئی این دنیا هممون جواب کارامون رو میگیریم .

ولی یه جایی خود عقل بهت میگه با دلت تصمیم بگیر.عقل همیشه درست نمیگه.

man nemikham bishtar az in in mozo ro kesh bedam ! chon man bishtar az in nemitonam begam ke gonah kardeh ! belakhareh khili ziad behesh goftam gonah kar ! dg ba khodeshe va ba shoma ke komakesh konid ! vali man nazaram avaz nemishe

movafagh bashin

میرعلمدار;561195 نوشت:
سلام ...

خب شما فکر نکرید که شاید قسمت هم نباشید؟؟؟

این کار شما پسندیده بوده ولی دلیل قانع کننده ای نیست همونطور که دیگر کاربران گرامی عرض کردن...
یه دزد تو دادگاه قسم می خوره که دیگه دزدی نمی کنه و اعا داره که اصلاح شده آیا شما این دلیل رو تمام و کمال می پذیرید ؟؟؟
انتطار نداشته باشید شوهر شما به این سادگی دلیلتون رو قبول بکنه ...

چرا به جای شوهرتون تصمیم گرفتید ؟؟؟
شاید اگر موضوع رو تمام و کمال مطرح می کردید حداقل بعدا این مرد از انتخاب خودش شرمزده نمی شد ...
شاید اول دو سه روزی یا یه هفته تو خودش بود و شما رو تحویل نمی گرفت ولی بعد از این دوران چی ؟؟؟
لطفا خودتون ، خودتونو جای شوهرتون بذارید...

ببخشید ولی اعتماد مثل یه کاغذ سفید که اگر مچاله بشه دیگه به حالت اصلی برنمی گرده و اگرم برگرده با تلاش بسیار زیاد ...
شما از اعتماد یک مرد ایرانی که به غیرت داشتن معروفه سو استفاده کردید و این گناه تقریبا غیر قابل بخششیه...
و دوروغ که دیگه خودتون می دونید اولین فشار برای مچاله کردن اعتماده ...

با عرض پوزش ولی این یک دلیل قانع کننده برای شخص شما و در حد یه شعار برای شوهرتون هستش ...

اعتراف به کارهایی بد و خوب که تا به حال کردید ....
همه ی ماجرا رو از سیر تا پیاز برای شوهرتون بازگو کنید ...
دلایل خودتون رو از این که تا به حال این موضوع رو نگفتین رو تمام و کمال بگین بدون جا انداختن یک مطلب ...
و بعد از بازگو کردن همه موضوع مطیع شوهرتون باشید ...
و از همه مهم تر تو این قضیه باید صبر زیادی داشته باشید ...
سعی کنید بیشتر اوقات روز رو با شوهرتون بگذرونید...
و متذکر شید که در هر لحطه از زندگی احتمال داره که این موضوعات دوباره تکرار بشه ...
هرگز دوروغ نگید مخصوصا به کسانی که دوستشون دارید و براتون مهم هستن ...
موفق و پیروز باشید ...

حرفاتون رو باید طلا گرفت؛ تنها روشش همینه ..

lili66;561200 نوشت:
سلام
سرزنشون کردند اما من حداقل به اندازه انگشت های دستم در ی سال آدمهای دیدم که رابطه از گذشتشون را کسی متوجه نشده و حتی بعد ازدواجم ادامه دادند! پس ازدواج کردن دلیل توبه کردن نیست. حتی
دوهفته پیش خانمی با 30 سال زندگی مشترک خوب و ی دختر ازدواج کرده دااشت بدون اینکه شوهرش چیزی را بفهمه ( دزدکی ) دیدن پسری میرفت که دوستش داشت !!!! شوهرشون چابهار سرکار بودند و خانم در تاکسی به ایشون می گفتند که الان تراس خونه نشسته اند !!!!!!!!!!!
فقط دل به دریا بزنید و همه ماجرا را به شوهرتون بگویید و حق انتخاب بهشون بدید . تلاش کنید که زندگی تون روبه راه بشه اما چند وقت دیگه اگر کل ماجرا را متوجه بشه بعد از آن دیگه اعتماد محاله !! پس ی بار برای همیشه ترس و کابوس آگاه شدن ایشون را از بین ببرید حتی ممکنه افرادی که قبلاباهاشون رابطه داشتی بعد چند وقت تحت فشارت بذارند و مجبور بشی حق سکوت بدی !!
انشا... همه چیز درست میشه. بخدا توکل کن و بخواه همه چیز را خودش همانجور که به صلاح هست درست کنه.

راست میگین، ازدواج بهانه اس ..
چهار تا جمله عربی که تعهد نمیندازه رو دوش کسی .. آدم باید قلباً متعهد بشه ..

روزنه;561183 نوشت:
نمیدونم گفتنش درسته یا نه ولی اعتقاد دارم هرکسی با کسی ازدواج میکنه که مثل خودش باشه.
یا همسرتون هم گذشته ای داشتند که مخفی کردن یا اگه نه پس شما هم پاک هستین.
امیدوارم باهم خوشبخت بشین

هـــــــوف؛ اینجور نیس .. اگه اینطور بود این همه مشکل تو جامعه نبود ..
همون روز، همون ساعت، همون دقیقه ها و ثانیه، تو بهش فکر میکنی، ولی اون .......... ..
زندگی مزخرف تر از این نیس ... باید یاد بگیریم همه چیزو تعریف کنیم و بعدشم فراموش کردن رو خوب یاد بگیریم ... فراموش نکنی بغض میکشتت .. چون مشکلت رو نمیتونی به کسی بگی ..

سلام

از اینکه توبه کردید و به فکر چاره هستید خوشحالم
لازم میدونم یک بار دیگه توصیه های کارشناس محترم رو خدمتتون یاد آوری کنم که :

حامی;557798 نوشت:
زن چه بايد بكند؟
زمينه رشد معنوي خود و همسر (با زيارت، شركت در جلسات مذهبي، پالايش روحي از صفات بد، توبه واقعي، دعا، نذر و توسل)
خروج از موضع تهمت
جلوگيري از عواملي كه محرك بدبيني و شك همسر است
رفع و دفع و دفن نشانه هايي كه يادآور روابط گذشته است.
فرصت دادن به شوهر و (اصرار نكردن بايد با رفتار تغيير منش و روش را بيان كنيد) هرگز او را با احساسات و ترحم تحريك نكنيد تا زندگي را ادامه دهد چون اگر نتواند با خود كنار بياييد زندگي شيريني نخواهيد داشت و اين رابطه براي ايشان كه صفات روان شناختي مردانه دارد و گرايش داشته همسرش تماما برايش باشد و بكر باشد زجر آور است اجازه دهيد آزادانه تصميم بگيرد

دوست عزیز
وقتی شما توبه کردید و به فکر جبران هستید مطمئن باشد که همچنان تحت عنایت حضرت حق هستید والا اصلا توفیق توبه پیدا نمیکردید مثل خیلی از افرادی که حتی در حال گناه عمرشون تموم شده پس از فرصت استفاده کنید و هر چه میتوانید از خدا بخواید که خیرتون رو براتون در نظر بگیره

برای این امر از ذکر «اللهم خِر لی و اختِر لی» غافل نشید یعنی « خدایا برایم خیر برسان و خودت برایم اختیار کن» این یعنی توکل به خدا
این یعنی تفویض امر خودتون به خدا

یک پیشنهاد هم برای نرم کردن دل همسرتون دارم و امیدوارم کمکتون کنه

از آینه استفاده کنید

چطوری؟

جناب حامی آیاتی رو براتون ذکر کردند.

حامی;557792 نوشت:
توبه (تبديل بدي ها به خوبي)
إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا(فرقان، 70)

مگر كسانى كه (از آنچه در آن بودند) توبه كنند و ايمان آورند و عمل شايسته نمايند، پس آنهايند كه خداوند گناهانشان را تبديل به نيكى‏ها مى‏ كند (توفيق مى‏دهد در آينده به جاى آن گناهان عمل‏هاى نيك كنند، يا نسبت به گذشته گناهانشان را محو و به جايش حسنات مى ‏نويسد) و همواره خداوند بسيار آمرزنده و مهربان است
Except him who repents and believes and does a good deed; so these are they of whom Allah changes the evil deeds to good ones; and Allah is Forgiving, Merciful.
خداي توبه پذير

فَمَن تَابَ مِن بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛
و هر كه پس از ظلمش توبه كند و به اصلاح (عقيده و عمل) پردازد بى‏ترديد خداوند بر او عطف توجه مى‏كند و توبه ‏اش را مى ‏پذيرد، كه حقّا خداوند بسيار آمرزنده و مهربان است.(مائده؛ 39.)
But whoever repents after his iniquity and reforms (himself), then surely Allah will turn to him (mercifully); surely Allah is Forgiving, Merciful.

بخشش بيكران الهي
قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

بگو: اى بندگان من كه در جنايت به خويش (به واسطه گناه) از حد گذشتيد، از رحمت خدا نوميد مگرديد، بى‏ترديد خداوند همه گناهان را (به وسيله توبه هر چند شرك باشد) مى ‏آمرزد، زيرا اوست آمرزنده و مهربان(زمر؛ 53 )
Say: O my servants! who have acted extravagantly against their own souls, do not despair of the mercy of Allah; surely Allah forgives the faults altogether; surely He is the Forgiving the Merciful

هر روزی یکی از ان آیات رو بر روی آینه که معمولا همسرتون نگاه میکنه بنویسید بدون هیچ توضیح اضافه ای

سعی کنید از رنگ ها استفاده کنید همونطوری که بنده بعضی عبارات رو رنگی کردم

و این امر رو واگذار کنید به خود خدا که هر چی خیره همون رو براتون پیش بیاره

ان شاءالله که خیر شما در جلب محبت همسرتون و ادامه این زندگی باشه.

سلام
[=arial]نمیدونم پرسشگر محترمه هنوز این تاپیکو مطالعه میکنن یا نه
من در این تاپیک پستی گذاشتم http://www.askdin.com/thread42260.html#post557820 ... الان که فکر میکنم میبینم با این که هنوز نظرم اینه که کلیت مطلبم درست بود اما لحن سرزنشگر اون مناسب نبود..این بخاطر عصبانیتی بود که در لحظه نوشتن مطلب داشتم...اگه خدا توبه شما رو بخشیده باشه من که هیچی...کل مردم اسمان و زمین از ازل تا ابد هم این وسط هیچکارن.
خواستم ازتون پوزش بخوام...برای این پوزش هم کاملا دلیل خودخواهانه ای دارم و اونم اینه که هر موقع تو زندگیم سرزنش چیزی رو کردم و یا اندکی غرور ورم داشته دقیقا همون بلا و چه بسا بدترش سرم اومده
امیدوارم منو ببخشین...و خدا هم منو ببخشه
ایشالله که هرچی صلاحه برای زندگیتون همون بشه

موضوع قفل شده است