جمع بندی خدای فانی

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خدای فانی

یقین به وجود خالق با دیدن اثار:
مانند پی بردن به اتش با دیدن دود از راه دور،یا پی بردن گرداننده با دیدن چرخش سیارات

حال ما که اتش را ندیدم با دیدن دود به وجود اورنده دود پی میبریم و اگر اتش خاموش شود تا مدتی دود باقی میماند و ما هنوز دود را میبینیم در حالی که اصلا متوجه خاموش شدن اتش نشده ایم؟
یا اگر چرخش تمام متوقف شود مدتی ادامه میابد مانند دوچرخه ای که بدون رکاب زدن تا مدتی میرود.

حال اگر دقت کنیم تمام اجزای خلقت از این قانون تبعیت میکنند میتوانید همین الان یک نمونه را تصور کنید :

از اتم که ریزترین ذره هست که بر اثر مثبت و منفی بودن گردش به دور هسته توقف ناپذیر است(مانند موتوری که با تکنولوژی قطب مثبت منفی ساخته شده است و بدون انرژی کار میکند.

تا سیارات که بزرگترینند . میتوانند به گونه ای خلق شوند که اگر خالق انها نیز نباشد به کار خود ادامه دهند.

حال اگر تصور کنیم که خالق کامل مطلق با این تفسیر خلق کرده باشد و خودش که هر از نظر بینهایت است ولی با هر خلق عمرش به زوال نزدیک میشود از نهایتش کاسته( چه جور بگم سخته یعنی انرژی اش که همان حیاتش باشد کمم کم شود تا نعوذ بالله ...)
و ما اکنون هنوز به خیال دود نشسته باشیم.

بنده در درک منطق ضعیفم لطفا با مثال باشه که بفهمم ممنون میشم.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد شعیب

با سلام خدمت شما دوست گرامی
آثاری که ما از خلقت می بینیم همه بودنشان نشان از بودن خدا دارد چرا علت باقی ماندن این اشیاء همان علت وچود این اشیاء است. و با این مثال هایی که ما می زنیم تفاوت زیادی دارد این مثال ها که زده شده همه برای تقریب به ذهن است. چرا که این موجوداتی که ما می بینیم علت اصلی وجودیشان خداست و برای باقی ماندن نیازمند اویند.
مثالی که می توانم بزنم که تا کمی این حقیقت بیشتر روشن شود.تنها نمونه ای که می شود برای خالقیت خدا برای موجودات در زندگی بشر مثال زد مثال ذهن بشر است .
انسان تصاویری را در ذهن خلق می کند ما دامی این تصاویر هستند که 1. انسان به این تصاویر توجه داشته باشد
2.انسان زنده باشد و نمرده باشد.

این مثال بسیار گویاست اگر خلقتی قائم به ذات خالق باشد هرگز نمی تواند با نبود خالق بود باشد.
عالم هم نسبت به خدا این گونه است.

موضوع قفل شده است