چرا رسول خدا (ص) پس از «رزية الخميس» وصيت نامه‌اش را ننوشت؟

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
چرا رسول خدا (ص) پس از «رزية الخميس» وصيت نامه‌اش را ننوشت؟

پاسخ:

طبق رواياتى كه شيعه و سنى نقل كرده‌اند، هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه وآله از مردم درخواست كرد تا قلم و دواتى بياورند تا كتابى براى عموم بنويسد كه مردم هرگز گمراه نشوند، خليفه دوم مانع شد و پيام‌آور خدا را به هذيان گوئى متهم كرد.
اما چرا پس از خروج مردم و تا چند روز بعد از اين قضيه ، آن حضرت وصيت‌نامه را ننوشتند؟
شيعه و سنى نقل كرده‌اند كه برخى از اصحاب كه موافق نوشتن اين وصيت‌نامه عمومى بودند، بعد از خروج اهانت كنندگان خدمت رسول خدا صلى الله عليه وآله عرض كردند كه آيا كاغذ بياوريم تا آن كتاب را بنويسيد؟ رسول خدا در جواب فرمود: آيا بعد از اين كه اين سخن را گفتيد؟ يعنى بعد از آن كه مرا متهم به هذيان‌گوئى كرديد، بنويسم؟
در حقيقت حتى اگر رسول خدا اين وصيت‌نامه را مى‌نوشتند، بازهم گروه مخالف نمى‌پذيرفت و نوشتن وصيت‌نامه هيچ اثرى نداشت؛ چرا كه مى‌گفتند پيامبر خدا اين مطلب را در زمانى نوشته است كه دچار هذيان‌گوئى شده بود و هذيان‌هاى او (چه در سخن و چه در نوشته) اعتبار ندارد .
شيخ مفيد رضوان الله تعالى عليه در كتاب الإرشاد مى‌نويسد:
فَلَمَّا أَفَاقَ صلي الله عليه وآله قَالَ بَعْضُهُمْ أَ لَا نَأْتِيكَ بِكَتِفٍ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَدَوَاةٍ؟ فَقَالَ: أَ بَعْدَ الَّذِي قُلْتُمْ؟ لَا وَ لَكِنَّنِي أُوصِيكُمْ بِأَهْلِ بَيْتِي خَيْراً.
هنگامى كه دوباره حال رسول خدا صلى الله عليه وآله بهتر شد، برخى گفتند آيا اجازه مى‌دهيد تا دوات و شانه حاضر نمائيم؟ آن حضرت فرمود: آيا بعد از اين سخنى كه گفتيد؟ دوات و شانه نياوريد؛ ولى شما را سفارش مى‌كنم كه با اهل بيتم به نيكى رفتار كنيد.
الشيخ المفيد، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبي عبد الله العكبري البغدادي (متوفاي413 هـ)، الإرشاد في معرفة حجج الله علي العباد، ج 1، ص184ـ 185، تحقيق: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لتحقيق التراث، ناشر: دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية، 1414هـ - 1993م.
و از علماى اهل سنت نيز ، محمد بن سعد در الطبقات الكبرى و شهاب الدين نويرى در نهاية الأرب مى‌نويسند:
عن بن عباس قال: اشتكى النبي صلى الله عليه وسلم يوم الخميس فجعل ـ‌يعني بن عباس‌ـ يبكي ويقول: يوم الخميس وما يوم الخميس ! اشتد بالنبي صلى الله عليه وسلم وجعه فقال: «ائتوني بدواة وصحيفة أكتب لكم كتابا لا تضلوا بعده أبدا». قال: فقال بعض من كان عنده: إن نبي الله ليهجر. قال: فقيل له: ألا نأتيك بما طلبت؟ قال: أوبعد ماذا؟ قال: فلم يدع به.
از ابن عباس نقل شده است كه بيمارى رسول خدا در روز پنجشنبه شدت بيشترى گرفت. ابن عباس همواره گريه مى‌كرد و مى‌گفت: روز پنجشنبه؛ چه روز پنجشنبه‌اى! هنگامى بيمارى رسول خدا شديد شد؛ فرمود: دوات و صحيفه‌اى بياوريد تا كتابى براى شما بنويسم كه بعد از آن هرگز گمراه نشويد. برخى از كسانى كه حضور داشتند، گفتند: به درستى كه پيامبر خدا هذيان مى‌گويد. ابن عباس مى‌گويد: برخى ديگر گفتند: آيا آن چه را خواسته‌اى بياوريم؟ رسول خدا فرمود: آيا بعد از آن چه گفتيد؟ پس آن‌ها منصرف شدند.
الزهري، محمد بن سعد بن منيع ابوعبدالله البصري (متوفاي230هـ)، الطبقات الكبرى،ج2، ص 242، ناشر: دار صادر – بيروت؛
النويري، شهاب الدين أحمد بن عبد الوهاب (متوفاي733هـ)، نهاية الأرب في فنون الأدب،ج 18، ص 245، تحقيق مفيد قمحية وجماعة، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1424هـ - 2004م.
بنابراين نسبت هذيان به پيامبر خدا، اصل مشروعيت گفتار و كردار و حتى عصمت آن حضرت را زير سؤال برد؛ پس حتى اگر اين منشور وحدت امت را مى‌نوشت بازهم اثرى نداشت؛ بلكه ممكن بود همين ‌نامه زمينه اختلاف ديگرى را فراهم مى‌كرد و عده‌اى به طرفدارى از ‌نامه و مشروعيت آن با اهانت كنندگان به نزاع و درگيرى مى‌پرداختند و ... .

[=&quot]موفق باشيد[/]