همه چیز در قرآن

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
همه چیز در قرآن

سلام دوستان خدا قوت
دیروز یکی ازدوستام سوالی پرسید ک جوابش رو نی دونم.
میگه مگههمه چیز درقرآن نیومده؟ مگه همه ی احکام رو خدا بیان نکرده توش؟ پس چرا تو رساله ها حرمت چزایی ببان میشه ک تو قرآن نیس(ایشون با اینکه ب درستی بضی حادیث اعتقاد دارن ولی احادیث رو یقین آور نمیدون)
مث بحث تراشیدن کامل ریش . میگن چونتو قرآن نیس پس ی چی شخصیه
ممنون میشم

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد عمار

[=arial]با سلام و ادب
در قرآن کریم همه احکام و یا جزئیات احکام ذکر نشده است و در این شکی نیست. در رابطه با این سوال چون قبلا در سایت مفصل بحث شده من لینک اونها رو میدم خدمتتون بخونید توجیه میشید و اگر مشکل حل نشد در خدمتم:
http://www.askdin.com/thread31651.html
http://www.askdin.com/thread21871.html
http://www.askdin.com/thread13169.html
موفق باشید

سلام استاد
خیلی ممنون حتما مطالعه می کنم

استاد ببخشید آیا در قرآن شاهد قرآنی هس ک لزوم تبعیت از تمامی احکام صادره از مرجع تقلید رو برسونه؟
خیلی ممنونم

[=arial]

امینه;558278 نوشت:
استاد ببخشید آیا در قرآن شاهد قرآنی هس ک لزوم تبعیت از تمامی احکام صادره از مرجع تقلید رو برسونه؟
خیلی ممنونم

با سلام
این لینک رو مطالعه کنید:
http://www.askdin.com/thread11458.html

نتراشیدن ریش غیر از این که دستور امامان وپیامبر است دلیل علمی هم دارد که باعث قدرتمند شدن لثه و تقویت قوای جسمانی میشود ۲چون در زمان قدیم کسی که ریشش را میتراشید زن حسابش میکردند و کسی ریشش را نمی تراشید و طبق روایتی از یکی از علما در مورد یکی از امامان شده است روزی یکی از امامان پای منبر بود وهمیشه یک نفر ایشان را ناراحت میکردنند با حر کاری تا اینکه یک روز آن امام گفت خودایا عزت اورا از او بگیر وریش آن مرد فورا ریخت ومردم گفتند از پیش ما بلند شو که تو مرد نیستی و۳اگر خداوند میخواست تمام قرآن را احکام قرار دهد ما در حال حاظر ۱۰۰۰جلد قرآن داشتیم و پیامبر گفته قرآن به علاوه ی عترت اهل بیتم آیا جز این است

خیلی ممنونم از جواباتون
لینک رو هم مطالعه کردم. مفید بود فقط غیر از آیه ای از سوره مبارکه نحل آوردین، آیه ی دیگه ای ب این موضوع اشاره نکرده؟
ممنونم میم اگه هست راهنماییم کنین.
یا علی

سلام
مطالب معرفی شده را خوندم
من قبلا در مورد این قضیه مطالبی را خوندم که مطرح میکنم شاید به نتیجه خوبی برسیم
1- اول اینکه خداوند در سوره نحل آیه 89 می فرماید: " وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ "
شیء را در عرب
معناکردن به هرچیز تر و خشک
2- از طرفی در اصول کافی خوندم که ائمه علیهم السلام فرمودند که همه چیز در قرآن اومده و ائمه علیهم السلام حرف هاشون را از داخل قرآن میزنند
3- باز در اصول کافی اومده که حتی پیامبر صلوات الله علیه و آله تمام مسائل مورد نیاز بشر تا قیامت را مطرح کردند و چون فراموش شده ائمه علیهم السلام اونا را بازگو میکنند
4- در ضمن قرآن منع کرده از رجوع به کافر پس برای اینکه ما به کسی مراجعه نکنیم قاعدتا ما را باید بی نیاز کرده باشه که کرده

[="Tahoma"][="Navy"]

امینه;555224 نوشت:
سلام دوستان خدا قوت
دیروز یکی ازدوستام سوالی پرسید ک جوابش رو نی دونم.
میگه مگههمه چیز درقرآن نیومده؟ مگه همه ی احکام رو خدا بیان نکرده توش؟ پس چرا تو رساله ها حرمت چزایی ببان میشه ک تو قرآن نیس(ایشون با اینکه ب درستی بضی حادیث اعتقاد دارن ولی احادیث رو یقین آور نمیدون)
مث بحث تراشیدن کامل ریش . میگن چونتو قرآن نیس پس ی چی شخصیه
ممنون میشم

سلام
قرآن کریم قانون اساسیه و معصومین و به تبع ایشان مجتهدین فروع را از آن استنباط می کنند یکی به علم الهی مثل معصوم یکی هم به ملکه اجتهاد مثل فقیه
یا علیم[/]

سلام
ممنون بابت جوابتون ولی این با آیه واحادیثی که براتون نوشتم کاملامعارضه
علاوه براون به نظر میاد اینکه درقرآن آمده که شکل یه کهکشان شبیه گل رز میمونه یاتوضیح یه سری جزئیات دیگه نشون میده که قرآن یه قانون اساسی نیست
حتی میتونم بگم با این حرف داری آیه قرآن و حدیث را انکار میکنی
قرارنیست اگه ما چیزی را درک نمیکنیم حتما انکارش کنی

[=arial]

امینه;560462 نوشت:
لینک رو هم مطالعه کردم. مفید بود فقط غیر از آیه ای از سوره مبارکه نحل آوردین، آیه ی دیگه ای ب این موضوع اشاره نکرده؟
ممنونم میم اگه هست راهنماییم کنین.

با سلام
يا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جاءَني‏ مِنَ الْعِلْمِ ما لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْني‏ أَهْدِكَ صِراطاً سَوِيًّا (مریم آیه 43)
اى پدر، مرا دانشى داده‏اند كه به تو نداده‏اند. پس، از من پيروى كن تا تو را به راه راست هدايت كنم

«وَ قالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنَّا فی‏ أَصْحابِ السَّعیرِ».(ملک، 10)
«و مى‏گویند: اگر ما [دعوت سعادت‏بخش آنان را] شنیده بودیم، یا [در حقایقى که براى ما آوردند] تعقّل کرده بودیم، در میان [آتش‏] اهل آتش سوزان نبودیم»
در این آیه علت جهنمی شدن را نبود دو امر می‌داند؛ یکی تعقل است که منظور فکر کردن و اندیشیدن است، دوم شنیدن است؛ شنیدن در این‌جا تنها «به گوش خوردن» نیست؛ زیرا به یقین این امر موجب نجات از جهنم نیست، بلکه منظور گوش دادن و پذیرفتن است. این گوش کردن و پذیرفتن همان تقلید است که مورد بحث است.

[=arial]قرآن میفرماید : « وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُواْ كَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ» (سوره توبه آیه 122.) ؛ شایسته نیست مؤمنان همگى [براى جهاد] كوچ كنند. پس چرا از هر فرقه‏اى از آنان، دسته‏اى كوچ نمى‏كنند تا [دسته‏اى بمانند و] در دین آگاهى پیدا كنند و قوم خود را - وقتى به سوى آنان بازگشتند بیم دهند - باشد كه آنان [از كیفر الهى‏] بترسند؟
[=arial]شک نیست که منظور از "تفقه" در دین فراگیرى همه معارف و احکام اسلام اعم از اصول و فروع است ، زیرا در مفهوم تفقه ، همه این امور جمع است ، بنابراین آیه فوق دلیل روشنى است بر اینکه همواره گروهى از مسلمانان به عنوان انجام یک واجب کفائى باید به تحصیل علم و دانش در زمینه تمام مسائل اسلامى بپردازند، و پس از فراغت از تحصیل براى تبلیغ احکام اسلام به نقاط مختلف، مخصوصا به قوم و جمعیت خود بازگردند، و آنها را به مسائل اسلامى آشنا سازند.
[=arial]بنابراین آیه فوق دلیل روشنى است بر وجوب تعلیم و تعلم در مسائل اسلامى ، و به تعبیر دیگر هم تحصیل را واجب مى کند، و هم یاد دادن را، و اگر دنیاى امروز به تعلیمات اجبارى افتخار مى کند، قرآن در چهارده قرن پیش علاوه بر آن بر معلمین نیز این وظیفه را فرض کرده است .
[=arial]گروهى از علماى اسلامى به آیه فوق بر مسأله جواز تقلید استدلال کرده اند، زیرا فراگیرى تعلیمات اسلام و رساندن آن به دیگران در مسائل فروع دین و لزوم پیروى شنوندگان از آنها همان تقلید است .

موضوع قفل شده است