جمع بندی چگونه بدون استاد اخلاق در تزکیه نفس، بیچاره نشویم ؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونه بدون استاد اخلاق در تزکیه نفس، بیچاره نشویم ؟

با سلام

چگونه می توان با خواندن یک کتاب و عمل به آن، مثلا کتاب معراج السعاده تزکیه نفس کرد، درحالی که طبق فرمایشات آیت الله مجتهدی تهرانی، اگر استاد اخلاق نداشته باشی، آن وقت بیچاره می شوی ؟؟؟!!!
[h=2]پندهای از آیت الله مجتهدی تهرانی[/h]

مرحوم آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی در سخنانی اظهار داشته است: امام زین‌العابدین (ع) فرمودند: هر كس عالم و حكیمی نداشته باشد كه او را ارشاد كند هلاك می‌شود. انسان باید در دو چیز استاد داشته باشد یكی اخلاقیات و دیگر عُرفیات.

اگر درس بخوانی و استاد اخلاق نداشته باشی، بر فرض آیة‌الله هم بشوی نَفْس تو هم، آیة‌الله می‌شود آن‌وقت بیچاره می‌شود.

همان‌طور كه به دكتر می‌روی و دستور رژیم غذایی می‌گیری باید پیش استاد بروی و دستور اخلاق بگیری، باید استاد باشد كه نزد او بروی كه باد كبر و غرور تو را خالی كند، فكر نكنی حالا كه این كتاب‌ها را می‌خوانی به جایی رسیده‌‌ای و حتماً مورد تأیید امام زمان (عج) قرار گرفته‌ای.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد سینا

سلام وعرض ادب

پاسخ سوال شما در تاپیک زیر مطرح شده لطفا تاپیک را مطالعه بفرمایید در صورت سوال در خدمت هستیم.

http://www.askdin.com/thread39182.html

سینا;554807 نوشت:
سلام وعرض ادب

پاسخ سوال شما در تاپیک زیر مطرح شده لطفا تاپیک را مطالعه بفرمایید در صورت سوال در خدمت هستیم.

http://www.askdin.com/thread39182.html


سلام.
استاد عزیز لینکی که قرار داده اید پاسخگوی سوال نبوده و ارجاع به سایت دیگری داده.
اگر ممکنه در سایت اسکدین راهنمایی بفرمایید تا استفاده کنیم.

سید حسین موسوی;554858 نوشت:
سلام.
استاد عزیز لینکی که قرار داده اید پاسخگوی سوال نبوده و ارجاع به سایت دیگری داده.
اگر ممکنه در سایت اسکدین راهنمایی بفرمایید تا استفاده کنیم.

سلام وعرض ادب

بزرگوار مجددا لینک را باز کنید ظاهرا آدرس درسته.

با سلام
با توجه به لینکی که داده بودید، به موارد زیر رسیدم ولی در موارد زیر دوگانگی وجود دارد !!!

از یک طرف آیت الله بهجت می فرمایند، بدون استاد می شود ولی از طرفی آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی
می فرمایند بدون استاد بیچاره می شود !!!

برای کسی که تازه میخواهد پا به تزکیه نفس بگذارد، شنیدن این موارد گیج کننده است.

باتوجه به سخنان آیت الله مجتهدی تهرانی که فرمودند: " باید استاد باشد كه نزد او بروی كه باد كبر و غرور تو را خالی كند "
خود کبر و غرور یکی از رزایل اخلاقی هست، چطور کسی که می خواهد خودش را درست کند، به همان رزایل اخلاقی دچار می شود ؟

به نظر من صرف خواندن مطالب، بدون یادگیری، بدون عمل کردن و بدون تست اینکه آیا واقعا این رزایل را در خود از بین برده و در نهایت مراقبت بر اینکه به آن رزایل برنگردد، نتیجه ای در بر نخواهد داشت.

من نمی توانم درک کنم، چگونه ممکن هست، نفس هم آیة‌الله شود ؟ پس نتیجه تزکیه نفس در چیست ؟

از طرفی با فرمایشات آیت الله مجتهدی تهرانی شخصا در شروع کار نا امید شدم، نکند قدم در این راه بگذارم و بجای اصلاح خودم، وضعیت بدتر شود. نمی دانم مخاطب این جمله، عوام مردم بوده یا شخصیت هایی را مد نظر داشتند !!! نداشتن استاد در ابتدای راه منظورشان بوده یا در راه عرفان و سلوک ؟

چگونه بدون استاد دراین راه موفق باشم ؟

با تشکر از توجه شما

نقل قول :

" از آیت الله بهجت سؤال ‌‌شد که آیا در سیر به سوی خداوند، باید استاد داشت؟ با فرض نبودن استاد چاره چیست؟

فرمودند: "استاد تو، علم تو است. به آنچه می‌‌دانی، عمل کن، آنچه را نمی‌دانی، کفایت می‌‌شود." (2(
در دستور العمل دیگری فرمودند: چنانچه طالب (کسی که قصد و اراده سیر و سلوک دارد)، صادق باشد، ترک معصیت کافی و وافی است برای تمام عمر؛ اگرچه هزار سال باشد." (3(

پندهای از آیت الله مجتهدی تهرانی

مرحوم آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی در سخنانی اظهار داشته است: امام زین‌العابدین (ع) فرمودند: هر كس عالم و حكیمی نداشته باشد كه او را ارشاد كند هلاك می‌شود. انسان باید در دو چیز استاد داشته باشد یكی اخلاقیات و دیگر عُرفیات.

اگر درس بخوانی و استاد اخلاق نداشته باشی، بر فرض آیة‌الله هم بشوی نَفْس تو هم، آیة‌الله می‌شود آن‌وقت بیچاره می‌شود.

همان‌طور كه به دكتر می‌روی و دستور رژیم غذایی می‌گیری باید پیش استاد بروی و دستور اخلاق بگیری، باید استاد باشد كه نزد او بروی كه باد كبر و غرور تو را خالی كند، فكر نكنی حالا كه این كتاب‌ها را می‌خوانی به جایی رسیده‌‌ای و حتماً مورد تأیید امام زمان (عج) قرار گرفته‌ای. "

[="DarkOrchid"]با عرض سلام و ادب احترام
حضرت شیخ اکبر محی الدین عربی در در باب پنجاه و سوم فتوحات مکیه
در آداب مرید قبل از دیدن شیخ میفرمایند :

تمام حضرات عرفا خطاب به جمیع مریدان و سالکان طریقت گفته اند و میگویند : « اگر مرد راهی ! در آغاز راه باید به چند خصیصه متصف گردی تا برای وجدان شیخ و دستگری او انگِشت آتش گردی و آن چند خصیصه " 1-عزلت ، 2-صمت ، 3-جوع ، 4-سهر ، 5-صدق ، 6-توکل ، 7-صبر ، 8-عزیمت ، 9-یقین " است.
آن سالکی که هیچ یک از این اوصاف را در خود نپرورانده ، هوس ران ژاژخایی است که به لهو ، خواهان وصال است و بوالهوسانه خواستار گوهر حقیقت است.

اگر شما طالب راه شده اید باید مجاهدات کنید تا خداوند در صورت رعایت شرایط تقوا به شما استادی بدهند..
و عارف توحیدی حضرت شیخ محمد جواد انصاری همدانی میفرمایند : اگر شرایط تقوا رعایت شد خداوند استاد را به شما میرسناد اگر آن طرف دنیا باشید...
و همچنین میفرمایند : اگر اظطرار آمد استاد هم خواهد آمد....

پس همت کنید و در راه مجاهدات قدم بگذارید و تا از جویبار خود استفاده نکرده اید نمیتوانید به استاد متصل شوید تا شمارا به دریای بی کران حضرات معصومین وصل کند...
در مورد رذایل اخلاقی که دارید در مورد آن رذیله مثل غرور زیاد در موردش مطالعه کنید و ضد آن را انجام بدهید و کتاب معراج السعاده مناسبست برای درمان....

از نعمت سحر و بین الطلوعین استفاده بسیار کنید و مبادا نماز شب شما قضا شود...
دامان سلطان اولیا مولایمان امام عشق حسین علیه السلام را بگیرید و از زیارت عاشورا غافل نشید زیرا زیارت عاشورا و اشک ریزی برای مولایمان حسین از مواردیست که هم در راه سیرتان و هم در برزخ به کمک شما خواهد اومد
در مجالس روضه شرکت نمایید و به دنبال مجالس روضه هفتگی و یا دعای توسل و یا کساء و ... باشید...

در این راه ناامید نشید و مطمئن باشید زمزه ی شیطانست که در گوش سالکان میگوید : بدون استاد میخوای چه کار کنی ؟ اصلا به جایی نمیرسی ! این راه مخصوص تو نیست ! بدون استاد فایده ای نداره عبادات ! اصلا پیشرفت نمیکنی !

از خداوند سپاسگذار باشید که شیعه مولایمان حضرت حیدر هستید و به مدد مولا حرکت کنید خودشان مواظب شما هستند و مایوس نشید و چنانچه معنی جامعه کبیره را ملاحظه بفرمایید خیلی از مسائل برای شما روشن میشود.....

:Gol::Gol::Gol:
[/]

بانو;555883 نوشت:
با سلام
با توجه به لینکی که داده بودید، به موارد زیر رسیدم ولی در موارد زیر دوگانگی وجود دارد !!!

از یک طرف آیت الله بهجت می فرمایند، بدون استاد می شود ولی از طرفی آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی
می فرمایند بدون استاد بیچاره می شود !!!

برای کسی که تازه میخواهد پا به تزکیه نفس بگذارد، شنیدن این موارد گیج کننده است.

باتوجه به سخنان آیت الله مجتهدی تهرانی که فرمودند: " باید استاد باشد كه نزد او بروی كه باد كبر و غرور تو را خالی كند "
خود کبر و غرور یکی از رزایل اخلاقی هست، چطور کسی که می خواهد خودش را درست کند، به همان رزایل اخلاقی دچار می شود ؟

به نظر من صرف خواندن مطالب، بدون یادگیری، بدون عمل کردن و بدون تست اینکه آیا واقعا این رزایل را در خود از بین برده و در نهایت مراقبت بر اینکه به آن رزایل برنگردد، نتیجه ای در بر نخواهد داشت.

من نمی توانم درک کنم، چگونه ممکن هست، نفس هم آیة‌الله شود ؟ پس نتیجه تزکیه نفس در چیست ؟

از طرفی با فرمایشات آیت الله مجتهدی تهرانی شخصا در شروع کار نا امید شدم، نکند قدم در این راه بگذارم و بجای اصلاح خودم، وضعیت بدتر شود. نمی دانم مخاطب این جمله، عوام مردم بوده یا شخصیت هایی را مد نظر داشتند !!! نداشتن استاد در ابتدای راه منظورشان بوده یا در راه عرفان و سلوک ؟

چگونه بدون استاد دراین راه موفق باشم ؟

با تشکر از توجه شما

نقل قول :

" از آیت الله بهجت سؤال ‌‌شد که آیا در سیر به سوی خداوند، باید استاد داشت؟ با فرض نبودن استاد چاره چیست؟

فرمودند: "استاد تو، علم تو است. به آنچه می‌‌دانی، عمل کن، آنچه را نمی‌دانی، کفایت می‌‌شود." (2(
در دستور العمل دیگری فرمودند: چنانچه طالب (کسی که قصد و اراده سیر و سلوک دارد)، صادق باشد، ترک معصیت کافی و وافی است برای تمام عمر؛ اگرچه هزار سال باشد." (3(

پندهای از آیت الله مجتهدی تهرانی

مرحوم آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی در سخنانی اظهار داشته است: امام زین‌العابدین (ع) فرمودند: هر كس عالم و حكیمی نداشته باشد كه او را ارشاد كند هلاك می‌شود. انسان باید در دو چیز استاد داشته باشد یكی اخلاقیات و دیگر عُرفیات.

اگر درس بخوانی و استاد اخلاق نداشته باشی، بر فرض آیة‌الله هم بشوی نَفْس تو هم، آیة‌الله می‌شود آن‌وقت بیچاره می‌شود.

همان‌طور كه به دكتر می‌روی و دستور رژیم غذایی می‌گیری باید پیش استاد بروی و دستور اخلاق بگیری، باید استاد باشد كه نزد او بروی كه باد كبر و غرور تو را خالی كند، فكر نكنی حالا كه این كتاب‌ها را می‌خوانی به جایی رسیده‌‌ای و حتماً مورد تأیید امام زمان (عج) قرار گرفته‌ای. "

همانطور که می بینید در کلام بعضی از بزرگان تاکید به وجود وحضور استاد است ودر کلام برخی دیگر نیازمندی به استاد مطرح نشده وشاید به ظاهر کم رنگ و کم اهمیت جلوه کرده است اما لازم است توجه کنید که در صحبت ها هیچ تنافضی وجود ندارد.انجا که استاد و نیازمندی به استاد مطرح نشده مربوط به مراحل اولیه وابتدایی است که انسان لازم است در ابتدا با انجام واجبات وترک محرمات و یا به اصطلاح عمل به انچه که می داند سیر وسلوک خویش را اغاز نماید در واقع استارت این امر از طرف خود شخص و وارد عمل شدن است نه این که استارت کار را به استاد نسبت دهیم ومنتظر استاد باشیم. این شعله ی عشق الهی باید از درون ،وجود انسان را گرم نماید وبه شکل عمل در بیرون تجلی نماید منتها در همین مرحله هم بهره بردن از اساتید مطلوب است چرا که سیر وسلوک دو مرحله ی عقلانی و عرفانی دارد که در مرحله ی عقلانی شما می توانید با بهره بردن از اساتیدی که در دسترس هستند بهره ببرید وبه قوی کردن اعتقادات خودبپردازید ودر ادامه که شخص وارد مراحل عرفانی می شود حضور استاد لازم است اما توجه کنید که ما ملزم به دنبال استاد گشتن نیستیم بلکه سیر تحولی ما در این مسیر ما را به استاد خواهد رسانید پس آنجایی که کلام بزرگان در وصف نیازمندی به استاد است اشاره به این گونه مراحل بالایی سیر وسلوک دارد که طبیعتا خداوند استاد را بر سر راه انسان قرار خواهد داد پس ما به دلیل عدم وجود استاد در حال حاضر نبایدسیروسلوک را به تاخیر بیندازیم چرا که وارد عمل شدن ارجح بر انتخاب استاد است وبهتر بگوییم پیدا کردن استاد نتیجه ی وارد عمل شدن است..
طبیعتا در سير و سلوك اخلاقي انسان با مسائل پيچيده و مشكلي روبه رو مي شود كه استاد پيوسته بيانگر معضلات و مشكلات راه بوده و سالك را ارشاد مي كند.

امام صادق (ع ) مي فرمايد: ‹‹من لم يكن له واعظ من قلبه و زاجر من نفسه و لم يكن له قرين مرشد استمكن عدوه من عنقه؛ كسي كه از قلب خويش واعظي و از نفس خويش بازدارنده اي نداشته باشد و هم چنين در كنار خود ارشاد كننده و راهنمايي نداشته باشد, دشمن خود را بر خويش مسلط ساخته است››(1)
.
البته اين بدين معنا نيست كه انسان بدون استاد هرگز نمى ‏تواند به سعادت برسد، بلكه عمل به دستوراتى كه به صورت كلى و عمومى در قرآن كريم و روايات آمده است و عمل خالصانه و تقوا داشتن و پاك بودن و وظيفه خود را به نحو شايسته انجام دادن همگى زمينه‏ ساز سعادت انسان مى‏باشند .


(1) (من لا يحضره الفقيه , ج 4, ص 402).

پست جمعبندی:

سوال:

چگونه می توان با خواندن یک کتاب و عمل به آن، مثلا کتاب معراج السعاده تزکیه نفس کرد، درحالی که طبق فرمایشات آیت الله مجتهدی تهرانی، اگر استاد اخلاق نداشته باشی، آن وقت بیچاره می شوی ؟؟؟!!!چگونه بدون استاد دراین راه موفق باشم ؟
از طرف دیگر" از آیت الله بهجت سؤال ‌‌شد که آیا در سیر به سوی خداوند، باید استاد داشت؟ با فرض نبودن استاد چاره چیست؟فرمودند: "استاد تو، علم تو است. به آنچه می‌‌دانی، عمل کن، آنچه را نمی‌دانی، کفایت می‌‌شود."

پاسخ:

همانطور که می بینید در کلام بعضی از بزرگان تاکید به وجود وحضور استاد است ودر کلام برخی دیگر نیازمندی به استاد مطرح نشده وشاید به ظاهر کم رنگ و کم اهمیت جلوه کرده است اما لازم است توجه کنید که در صحبت ها هیچ تنافضی وجود ندارد.انجا که استاد و نیازمندی به استاد مطرح نشده مربوط به مراحل اولیه وابتدایی است که انسان لازم است در ابتدا با انجام واجبات وترک محرمات و یا به اصطلاح عمل به انچه که می داند سیر وسلوک خویش را اغاز نماید در واقع استارت این امر از طرف خود شخص و وارد عمل شدن است نه این که استارت کار را به استاد نسبت دهیم ومنتظر استاد باشیم. این شعله ی عشق الهی باید از درون ،وجود انسان را گرم نماید وبه شکل عمل در بیرون تجلی نماید منتها در همین مرحله هم بهره بردن از اساتید مطلوب است چرا که سیر وسلوک دو مرحله ی عقلانی و عرفانی دارد که در مرحله ی عقلانی شما می توانید با بهره بردن از اساتیدی که در دسترس هستند بهره ببرید وبه قوی کردن اعتقادات خودبپردازید ودر ادامه که شخص وارد مراحل عرفانی می شود حضور استاد لازم است اما توجه کنید که ما ملزم به دنبال استاد گشتن نیستیم بلکه سیر تحولی ما در این مسیر ما را به استاد خواهد رسانید پس آنجایی که کلام بزرگان در وصف نیازمندی به استاد است اشاره به این گونه مراحل بالایی سیر وسلوک دارد که طبیعتا خداوند استاد را بر سر راه انسان قرار خواهد داد پس ما به دلیل عدم وجود استاد در حال حاضر نبایدسیروسلوک را به تاخیر بیندازیم چرا که وارد عمل شدن ارجح بر انتخاب استاد است وبهتر بگوییم پیدا کردن استاد نتیجه ی وارد عمل شدن است.
طبیعتا در سير و سلوك اخلاقي انسان با مسائل پيچيده و مشكلي روبه رو مي شود كه استاد پيوسته بيانگر معضلات و مشكلات راه بوده و سالك را ارشاد مي كند.
امام صادق (ع ) مي فرمايد: ‹‹من لم يكن له واعظ من قلبه و زاجر من نفسه و لم يكن له قرين مرشد استمكن عدوه من عنقه؛ كسي كه از قلب خويش واعظي و از نفس خويش بازدارنده اي نداشته باشد و هم چنين در كنار خود ارشاد كننده و راهنمايي نداشته باشد, دشمن خود را بر خويش مسلط ساخته است››(1)
البته اين بدين معنا نيست كه انسان بدون استاد هرگز نمى ‏تواند به سعادت برسد، بلكه عمل به دستوراتى كه به صورت كلى و عمومى در قرآن كريم و روايات آمده است و عمل خالصانه و تقوا داشتن و پاك بودن و وظيفه خود را به نحو شايسته انجام دادن همگى زمينه‏ ساز سعادت انسان مى‏باشند .

(1) (من لا يحضره الفقيه , ج 4, ص 402).

موضوع قفل شده است