دلیل ایمان نیاوردن خسرو پرویز / مطلبی که امروزه در محیط های مجازی گسترش می یابد
تبهای اولیه
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا رسول الله(ص)
السلام علیک یا امیرالمومنین(ع)
السلام علیک یا اهل بیت نبوه(ع)
السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)
---------------------------------------------------
با سلام خدمت دوستان
مدتی است در محیط مجازی مثل وایبر و همین سایت ها مطلبی به شرح زیر پخش می شود:
شایدخیلی از شما دلیل ایمان نیاوردن خسروپرویز
شاه ایران را به اسلام این میدانید که پیامبر مسلمانان
اسم وی را در نامه ننوشته و او نامه را پاره کرده,
در حقیقت این یک توجیه تاریخی بیش نیست
اما بگذارید حقیقت را بازگو کنم ،
پیکی از اسلام به ایران آمد خسروپرویز او را به حضور پذیرفت,از وی درباره اسلام پرسید:
وی گفت: در دین ما پرستش خدا مهم ترین مورد است,
خسروپرویز گفت: ما 1100 سال است که خدا پرستیم.
پیک گفت: دراسلام زنده به گور کردن دختر کار حرامی است,
خسروپرویز گفت: مگر این کار را انجام میدادید؟ ننگ برشما!دختران ما الهه هستند.
پیک گفت: برده داری در اسلام حرام است,
خسرو پرویز گفت: ما از زمان کوروش بزرگ برده داری نکرده ایم.
پیک گفت: در اسلام همه برابرند,
خسرو پرویز گفت: در ایران من هم اگر اشتباه کنم به دادگاه میروم,
و تا آنجا بحث طول کشید که اسلام چیز جدیدی برای ایران نداشت, خسرو پرویز نامه را پاره کرد, و به پیک گفت: اگر شما هم اکنون میخواهید راه انسانیت را پیدا کنید, ما 1100سال پیش آنرا پیدا کردیم.
استاد محترم لطفا پاسخ متقن همراه با سند بدهید تا دهانشان بسته شود،البته من پاسخ هایی به شرح زیر داده ام:
1.اولا اثبات کنید که چنین مطالبی بین خسروپرویز وقاصد مسلمانان رد و بدل شده است
در متون تاریخی چنین چیزی نیامده است،لذا این مطالب اساس و بنیان علمی ندارد
2.ثانیابه فرض محال هم اگر چنین مطلبی رد و بدل شده است ،مگر آن قاصد اجازه و صلاحیت علمی مناظره با خسرو پرویز را داشته است!!
مگر آن قاصد نماینده علمی مسلمانان بوده است!!وی فقط یک نامه رسان بوده است
در پاسخ گفتند این مطلب را از کتاب تاریخ تمدن شریعتی آورده اند!
جواب دادیم:
اولا آدرس دهی باید کامل باشد،باذکر شماره صفحه و جلد و اسم چاپخانه و تاریخ چاپ
ثانیا کتب مرحوم شریعتی کتب تاریخی نیست،ما از شما سند علمی خواستیم که در کدام منبع علمی چنین گفتگویی بین خسرو پرویز و پیک رد و بدل شده است
اگر چنین مطلبی در کتب مرحوم شریعتی آمده است ،صرفا ادعاهای ایشان است نه مستند تاریخی
ثالثاحتی اگر چنین فرضی موجود باشد سوال پرسیدیدم که مگر آن پیک صلاحیت علمی داشته است و یا این که از طرف پیامبر (ص) اجازه گفتگو و مناظره علمی داشته است؟وی فقط یک پیک بوده است که نامه را ببرد
=============================
البته این پاسخ های اولیه بود، اما اگر بیشتر روی اون متن فکر کنیم ایرادات اساسی موجود است در متن:
مثلا این که ادعا شد :
پیک گفت: برده داری در اسلام حرام است,
خسرو پرویز گفت: ما از زمان کوروش بزرگ برده داری نکرده ایم.
خوب همین قسمت به خوبی نشان می دهد این مطلب اساسی ندارد و پوچ است ،زیرا مبارزه اسلام با برده داری سالها طول کشید و حتی اهل بیت(ع) برای مبارزه با برده داری برده ای را آزاد می کردند و با وی ازدواج می کردند
اسلام قوانین برده داری را وضع کرد تا به برده ها ظلم نشود....کم کم و در طول تاریخ برده داری توسط اسلام منسوخ شد.
همانطور که فرمودید این نوشته نه تنها در منابع تاریخی نیست با ادبیات امروزی و به قول معروف لوسانجلسی بیشتر هماهنگ است تا منابع تاریخی قدیمی
و ازاین قبیل جعلیات فراوان است که نه این اولی است و نه اخری
شبیه همین نوشته ، نامه عمر بن خطاب به یزدگرد وجواب یزد گرد است که نه تنها در هیچ منبعی نیست بلکه جاعل به خود زحمت نداده لااقل ادبیات را به ادبیات زمان صدور نامه شبیه کند ، بلکه یا بی اطلاع از ادبیات ایران باستان و عرب صدر اسلام بوده یا اینکه مخاطبش را نادانتر از این فرض کرده که به این اشکال پی ببرد ، بلکه تصور کرده ، عده هر چه بگویی قبول می کنند، و به محتوا سند مطلب اصلا توجه ندارند
نمونه دیگر این جعلیات ، نوشته و کلمات قصار و .... که به کورش هخامنشی نسبت می دهند که نه تنها در هیج مدرک تاریخی حتی مدرک تاریخی ضد اسلامی دیده نمی شود، بلکه با ادبیات ایران باستان نیز تنافی دارد.
پیکی از اسلام به ایران آمد خسروپرویز او را به حضور پذیرفت,از وی درباره اسلام پرسید:
وی گفت: در دین ما پرستش خدا مهم ترین مورد است,
خسروپرویز گفت: ما 1100 سال است که خدا پرستیم.
پیک گفت: دراسلام زنده به گور کردن دختر کار حرامی است,
خسروپرویز گفت: مگر این کار را انجام میدادید؟ ننگ برشما!دختران ما الهه هستند.
پیک گفت: برده داری در اسلام حرام است,
خسرو پرویز گفت: ما از زمان کوروش بزرگ برده داری نکرده ایم.
پیک گفت: در اسلام همه برابرند,
خسرو پرویز گفت: در ایران من هم اگر اشتباه کنم به دادگاه میروم,
و تا آنجا بحث طول کشید که اسلام چیز جدیدی برای ایران نداشت, خسرو پرویز نامه را پاره کرد, و به پیک گفت: اگر شما هم اکنون میخواهید راه انسانیت را پیدا کنید, ما 1100سال پیش آنرا پیدا کردیم.
اما بررسی این نوشته در نگاه اول اگر چه این قدر سطحی است که نیاز به جواب ندارد ولی از باب اینکه شاید بعضی به راحتی فریب این نوشته ها را بخورند عرض می شود که:
اولا : و مهمترین مطلب این است که این مکالمه یا مناظره در هیج سند تاریخی که نمی خواهیم 1000سال پیش باشد بلکه کتابی که پنجاه سال پیش نوشته شده موجود نمی باشد.
ثانیا: ادبیات نگارش و کلمات بکار رفته در آن به مستشرقانی می ماند که امروزه اسلام را زیر سوال می برند، و هیچ سنخیتی با ادبیات ایران باستان و عرب عصر پیامبرصلی الله علیه واله وسلم ندارند، شاید بعضی بگویند که ترجمه شده و به ادبیات امروزی برگشته ، اما این گفته نیز قابل قبول نیست چرا که کلمات و اشکالات اشکالات امروزی است نه نحوه پارا گراف بندی و ....
وی گفت: در دین ما پرستش خدا مهم ترین مورد است,
خسروپرویز گفت: ما 1100 سال است که خدا پرستیم.
اما اگر بخواهیم جزئی تر نگاه کنیم
پرستش خداوند حتی در میان مشرکان نیز موجود بوده است، مشکل مشرکان شریک قرار دادن برای خدا بود نه عدم پرستش خداوند
همه داده های تاریخی و ادیانی دال بر این است که زردشتیت قائل به ثنویت(دوگانه پرستی) هستند، نه اینکه تنها خدای یکتا را پرستش کنند،
کلمه هزار وصد سال نیز از عجایب است، هیچ نشانه در کتابهای تاریخی نیست که زمان ساسانیان می دانسته اند مثلا 1100سال پیش کورش زندگی می کرده، بلکه این 2500سال ، توسط باستان شناسان و تخمین اینکه فلان شی تاریخی مربوط به کورش از 2500 سال است بدست آمده و از کشفیات باستان شناسان امروزی است، مگر اینکه بگوییم ساسانیان علاوه بر خداپرستی مورد تایید ناسیونالیتسها در علوم امروزی نیز متبحر بوده اند ، و از علم باستان شناسی نیز آگاه بوده اند
پیک گفت: دراسلام زنده به گور کردن دختر کار حرامی است,
خسروپرویز گفت: مگر این کار را انجام میدادید؟ ننگ برشما!دختران ما الهه هستند.
در اینکه کار اعراب جاهلی بسیار زشت بوده بحثی نیست اما الهه بودن زنان در زمان خسرو پرویز قابل قبول نیست
به بعضی از نمونه های مقام زن در ایران باستان و زمان خسرو پرویز اشاره می کنیم
نمونه اول: زن اگر فرزند مرده زائید باید زندانی شوددر این هنگام مزداپرستانِ زرتشتی میباید در جایی بیآب و علف، اتاقکی بسازند و زن را به آنجا ببرند. زن موظف
بود در آن اتاقک چند جام از آمیخته پیشاب گاو نر با خاکستر را بنوشد در حالیکه تا سه روز حق نوشیدن آب را نداشته است (1)
در جای دیگر درباره زنی که مرده زائیده آمده :"ای آفرینندة جهان جسمانی و ای مقدس، بگو بدانم، نخستین خوراک و غذای این زن چه خواهد بود؟ اهورامزدا پاسخ داد و گفت: این زن باید یک مقدار خاکستر آمیخته باشاش گاو به اندازة سه لقمه، شش لقمه یا نه لقمه میل کند"(2)
1.وندیداد، در مجموعه اوستا، گزارش استاد جلیل دوستخواه، جلد دوم، ص 713 تا 716
2.وندیداد دکتر جوان ص 128
ادامه
نمونه دوم: زن حائض كه اصطلاحا او را «زن دشتان» گویند، احکام غریبی دارد. از جمله آن که در وندیداد میخوانیم:
[ای آفرینندة جهان جسمانی و ای مقدس، بگو بدانم مردی که برای این زن غذا و خوراک همراه آورد – زنی که نشان حیض دیده و یا در قاعدگی زنانه باشد – باید از وی در چه فاصله باشد؟
اهورامزدا پاسخ داد و گفت: مردی که برای این زن غذا و خوراک همراه آورد – زنی که نشان حیض دیده و یا در قاعدگی باشد – باید از وی سه گام فاصله داشته
باشد.
در کدام ظرف باید نان برای وی همراه آورد، در کدام ظرف باید آب جو برای وی همراه آورد؟
در یک ظرف آهنی یا سربی و یا هر ظرف فلزی معمولی.چه مقدار نان و چه مقدار آب جو باید همراه آورد؟
اهورامزدا پاسخ داد و گفت: دو قطعه نان خشک و یک مقدار آب جو – یا شربت جو – و از خوراک کم
ممکن است ناتوان و ضعیف شود.هرگاه وی را کودک لمس نماید باید دستها و سپس تن کودک شستشو شود (1)
"این زن هرگاه پس از نه شب بازهم در خون حیض باشد چنین معلوم خواهد شد که دیوها در جشن و بزرگداشت خودشان آفت خود را به این زن نازل ساخته اند. مزداپرستان در این موقع باید یک معبر (گذرگاه)که از درخت و گیاه خالی باشد انتخاب نمایند و سه سوراخ در زمین بکنند و زن را در دو سوراخ اول با شاش گاو و در سوراخ سوم با آب شستشو دهند"(وندیداد ت دکتر جوان ص 240). البته این شستشو و یژة زن حائض نیست، وضوء با گمیز یا گومز یعنی ادرار گاو! در آئین زرتشت شهرت دارد(2).
1.وندیداد ترجمه دکتر موسی جوان ص 239
2.وندیداد پژوهش آقای هاشم ضی.ج3 ص 725
پیک گفت: برده داری در اسلام حرام است,خسرو پرویز گفت: ما از زمان کوروش بزرگ برده داری نکرده ایم.
اولا: اسلام برده داری را حرام نکرده است، بلکه طوری برنامه ریزی کرده که بمرور زمان از بین رود، چون جامعه آنروزی آمادگی تعطیلی کامل برده داری را نمی توانسته تحمل کند
ثانیا: هیج مدرک معتبری نمی توانید پیدا کنید که کورش برده داری را برداشته است.
ثالثا: هیج مدرکی نمی توانید پیدا کنید که بر فرض اگر کورش برداری را برداشته پس از وی شاهات تا خسرو پرویز بر عقیده وی بوده اند
و رابعا: کِلمان هِوار (Huar) خاور شناس فرانسوی در کتاب «ایران و تمدن ایرانی» ترجمه ی حسن انوشه، صفحه ی۱۶۰ می نویسد: «آثاری از خرید زن در دوره ی ساسانی وجود داشت. بنابر این رسم، همسر آینده مبلغی معین پول یا کالایی معادل آن مبلغ، به والدین زن می داد
لیکن بنابر [کتاب] دینکرد: اگر پس از ازدواج معلوم می گردید که زن ارزش مبلغ پرداخت شده را ندارد یعنی نازا بود، این پول می بایست به شوهر پس داده شود(1)
1..طباطبایی، مصطفی حسین، زن در آیین زرتشت و بهایی، ص۲.
کرامت انسانی در زمان ساسانیان:
از ديگر آدابي كه در ميان زردشتيان مرسوم بود ازدواج با محارم بود .
ازدواج با محارم یا «خْـویدودَه» بدون در نظر داشتن رضایت یا نارضایتی زن، به گستردگی تبلیغ میشد. بطوریکه گناه مرد لواطکار تنها در صورتی پاک میشد که با مادر یا خواهر و یا دختر خود وصلت میکرد (1)
در خصوص ازدواج با محارم ، اسناد بسياري وجود دارد ، امروزه زرتشتيان به انكار اين رسم در دين خود پرداخته اند اما آقاي رضامرادي غياث آبادي -كه خود يكي از ايران باستان پرستان است - در بررسي و نقد بر احكام آئئن زرتشت مي گويد:
"با اینکه موضوع ازدواج با محارم اینروزها به شدت تکذیب و برای توجیه و تحریف آن کوششهای زیادی میشود، اما منابع و اسناد مکتوب زرتشتی و غیر آن بسیار فراوانتر از آنند که جایی برای تردید باقی بماند. سراسر بخش مفصل و طولانی هشتادم از کتاب سوم «دینکرد» به بحث در این باره پرداخته و جزئیات آنرا به دقت بازگو کرده است. جزئیاتی مانند حقالارث دختری که در عین حال زن پدر خود نیز هست و موارد دیگر." (2)
1.- خرده مقالات، بیژن غیبی، چاپ آلمان، ص 350
2- دینکرد، کتاب سوم، ترجمه فارسی از فریدون فضیلت؛ ترجمه انگلیسی از م. شکی؛ همچنین در زمینه ازدواج با محارم در دین زرتشتی بنگرید به گفتاری از دکتر جلیل دوستخواه
پیک گفت: دراسلام زنده به گور کردن دختر کار حرامی است,خسروپرویز گفت: مگر این کار را انجام میدادید؟ ننگ برشما!دختران ما الهه هستند.پیک گفت: برده داری در اسلام حرام است,خسرو پرویز گفت: ما از زمان کوروش بزرگ برده داری نکرده ایم.
در فتوح البلدان بلاذری آمده
فتوح البلدان، یکی از کهنترین اسناد تاریخی، در مورد فتوحات اعراب در قرون ابتدایی اسلام است. در این کتاب داستانی می خوانیم که نشانگر وجود کنیز در ایران باستان است:
عبدالله بن صالح از شخص مورد وثوقی و او از مجالد بن سعید و او از شعبی روایت کرد که گفت: «در نبرد مدائن، مسلمانان کنیزکانی از کنیزان کسری[=خسرو، عنوان شاهان ساسانی] را به دست آوردند که ایشان را از آفاق جهان آورده و برای کسری می پروریدند و مادر من یکی از آن کنیزان بود.»(1)
اما ممکن است بگویند بلاذری مسلمان بوده و با ایرانیها دشمن بوده واین را ساخته است
اما نمی توانند بگویند فردوسی نیز با ایران باستان دشمن بوده است، چون همه اعتراف دارند که فردوسی از هر ایرانی ایرانیسیم تر بوده است. به اشعار فردوسی مراجعه کنیم تا وضعیت برده داری را در ایران باستان بیایبم
در اندرز کردن کیخسرو به ایرانیان:
همان بدره و برده و چارپاى براندیشم آرم شمارش بجاى
داستان در بند انداختن بهمن زال را:
همان برده و بدرههاى درم ز مشک و ز کافور و ز بیش و کم
داستان رزم کردن داراب با فیلپوس و به زنى گرفتن دخترش را:
ابا برده و بدره و با نثار دو صندوق پر گوهر شاهوار
داستان آمدن شنگل با هفت پادشاه نزد بهرام گور ساسانی:
همان هدیهها را که آورده بود اگر بدره و تاج و گر برده بود
در داد و فرهنگ نوشین روان:
بهشتى بد آراسته بارگاه ز بس برده و بدره و بار خواه
داستان سزا دادن کسرى الانان و بلوچیان و گیلانیان را:
همه جامه و برده و سیم و زر گرانمایه اسبان بسیار مر
داستان آشتى جستن قیصر روم از نوشین روان:
پذیرفت زو هرچ آورده بود اگر بدره زرّ و گر برده بود
بیاورد چندان سلیح و سپاه همان برده و بدره و تاج و گاه
داستان فرستادن راى هند ، شطرنج نزد نوشین روان:
همین بدره و برده و باژ و ساو فرستیم چندانک داریم تاو
گفتار اندر فرمان نوشین روان:
بشمشیر خواهیم ز ایشان گهر همان بدره و برده و سیم و زر
داستان گریختن خسرو پرویز به روم:
سراپرده دیبه و گنج و تاج همان بدره و برده و تخت عاج
داستان کشته شدن شیر کپى بر دست بهرام چوبین:
فرستاد ده بدره گنجى درم همان بدره و برده از بیش و کم
داستان فرستادن کیخسرو بندیان را با گنج نزد کاوس:
دگر بردگان مهتران را سپرد بایوان ببرد از بزرگان و خرد
داستان بازگشتن رستم به جنگ اسفندیار:
هزارت کنیزک دهم خلّخى که زیباى تاجاند با فرّخى
1. فتوح البلدان، ص377، تألیف بلاذری و ترجمه دکتر محمد توکل، نشر نقره، چاپ اوّل: سال 1337
درباره برده داری در کتاب قانون مدنی زرتشتیان در عصر ساسانی است، که کتابی به زبان پهلوی می باشد، و مجموعه ای است از قضایای حقوقی که فَرُّخْ مَردِ وَهْرامان در قرن ششم میلادی آن را گرد آوری کرده است، آمده است.
واژۀ مبهم «تَنْ» به معنای «بدن» در مادَیان برای معرفی شخصی به کار رفته است که به مدت معینی، به عنوان وثیقه ی وام، به طلبکار واگذار می شد و طلبکار او را مدتی مقرر در بردگی نگه می داشت و درصورتی که بدهکار از پرداخت بدهی خود سر باز می زد، طلبکار می توانست او را برده کند.
این کتاب به همت موبد بزرگ زرتشتی، مرحوم رستم شهزادی، به فارسی برگردانده شده و با عنوان «قانون مدنی زرتشتیان در زمان ساسانیان» به چاپ رسیده است. احکام بردگان را از صفحه ی 65 تا 67 می خوانیم. به برخی از این احکام توجه کنیم:
- «بندگان کسانی شمرده می شوند که توسط رعایای شاهنشاهی در جنگ به اسارت در آمده باشند.»
- «همان گونه که در هر ده روز یک روز غلام آزادی دارد، دهمین فرزند کنیز نیز از قید بندگی آزاد است.»
- «اشخاص آزاد و بنده هر دو، ممکن است خادم معبد گردند ولی بنده نمی تواند مانند آزاده قبول هدایا و تحف زوار کند.»
- «هرگاه بندۀ اکدینی(کافری) به همراهی آقای خود به دین مزدیسنی در آیند، بنده در خدمت آقای خود باقی خواهد ماند.»
- «بنده ای که به عنوان کارگر به دیگری کرایه داده شود، کارفرما باید مزد او را به مالک بنده بدهد.»
- «بندگان می توانند با اجازۀ آقای خود آزادی خود را با پول خریداری نموده یا دیگری را حاضر نمایند قیمت آنان را به مالک پرداخته، آزاد نمایند.»
در صفحه 101 نیز حکمی در مورد بردگان آمده است:
- «اگر کسی دو عدد از غلام بچگان خود را به قیمت دویست درهم به دیگری بخشد، در هنگام تسلیم نمی تواند به عذر این که غلامان بزرگ شده اند قیمت آنان را طبق سند نپذیرد، بلکه باید غلامان را تسلیم کند.»
با سلام
این قضیه این قدر مضحك است که جای بحث نمیگذارد !!! ضمن تشکر از جناب عماد گرامی یک مورد در مورد این پادشاه خدا نا پرست عنوان میکنم
امیدوارم افاقه کند
در کتاب «حیات مردان» از «پلوتارک» در مورد حرمسرای «اردشیر دوم هخامنشی و خسرو پرویز» نیز سخن به میان آمدهاست. «هردوت» از زنان زیبا و دلیر ایرانی، بسیار و به نیکی یاد میکند. در تاریخ باستان، داستانهای فراوانی از مبارزات و رقابتهای زنانهی درون حرمسراهای عصر هخامنشی نقل شدهاست.
معروفترین پادشاه ساسانی که حرمخانهاش شهرت فراوان داشته، «خسرو پرویز» بوده است که حدود هزار زن در حرمسرای او زندگی میکردهاند.
از زنان مشهور او، میتوان به «شیرین» و «مریم»، دختر امپراتور روم اشاره کرد.
این شیرین همان کسی است که نظامی، شرح حال دلدادگیهای او را با خسرو پرویز پادشاه ساسانی است، زیر عنوان منظومهی « خسرو و شیرین » آورده است.
.
.
.
[="Microsoft Sans Serif"]متأسفانه کارشناسان این انجمن، میآیند سخنی ناپیوسته با گفتار میزنند و باعث گمراه شدن گفتار میشوند، سپس اگر کاربری بیاید در مورد آن سخن ناپیوستهی کارشناس سخنی بگوید، میآیند آن پاسخ کاربر را پاک میکنند و آن سخن ناپیوستهی کارشناس همچنان باقی میماند.
انتخاب نمایند و سه سوراخ در زمین بکنند و زن را در دو سوراخ اول با شاش گاو و در سوراخ سوم با آب شستشو دهند"(وندیداد ت دکتر جوان ص 240). البته این شستشو و یژة زن حائض نیست، وضوء با گمیز یا گومز یعنی ادرار گاو! در آئین زرتشت شهرت دارد(2).
این سخن شما، چه ربطی به موضوع این گفتار دارد؟
فرمودهاید: «زردشتیان، زنی که در دوره بود و بیش از اندازه خونریزی میکرد را، با گمیز (ادرار گاو) شست و شو میداند (همچنین زنانی که زایمان میکردند را نیز، چنان میکردند)» و سپس از اینکار زردشتیان تعجب کردهاید و علامت تعجب جلوی آن گذاشتهاید!
این سخن، نشان از اهمیت زن و بهداشت در ایران باستان دارد که وقتی زنی بیش از اندازه خونریزی میکرد، میفهمیدند که وی بدنش افونت کرده است و آنرا با گمیز (که خاصیت نمکی و ضدعفونی دارد) شست و شو میدادند.
ایرانیان در آنزمان، دریافته بودند که در گمیز نمک هست و خاصیت ضدعفونی دارد (که البته ادرار خالی نبود و چیزهای دیگری نیز بدان میافزودند تا اثر بهتری داشته باشد). تا همین چندسال پیش، پدران ما وقتی بدنشان زخمی میشد، آنرا با ادرار خود شست و شو میدادند.
نکند انتظار دارید که در سه - چهار هزار سال پیش، ایرانیان زخمهای خود را با «سرُم نمکی یا بتادین» شست و شو میدادند؟
شمایی که خود را کارشناس تاریخی میدانید، چرا از این کار ایرانیان (که کاری بسیار تحسین برانگیز است) شگفت زده شدهاید و آنرا ننگی بر زردشتیان میدانید و جلوی «ادرار گاو» علامت تعجب گذاشتهاید؟
بلکه جاعل به خود زحمت نداده لااقل ادبیات را به ادبیات زمان صدور نامه شبیه کند ، بلکه یا بی اطلاع از ادبیات ایران باستان
شایدخیلی از شما دلیل ایمان نیاوردن خسروپرویز
شاه ایران را به اسلام این میدانید که پیامبر مسلمانان
اسم وی را در نامه ننوشته و او نامه را پاره کرده,
در حقیقت این یک توجیه تاریخی بیش نیست
اما بگذارید حقیقت را بازگو کنم ،
پیکی از اسلام به ایران آمد خسروپرویز او را به حضور پذیرفت,از وی درباره اسلام پرسید:
وی گفت: در دین ما پرستش خدا مهم ترین مورد است,
خسروپرویز گفت: ما 1100 سال است که خدا پرستیم.
پیک گفت: دراسلام زنده به گور کردن دختر کار حرامی است,
خسروپرویز گفت: مگر این کار را انجام میدادید؟ ننگ برشما!دختران ما الهه هستند.
پیک گفت: برده داری در اسلام حرام است,
خسرو پرویز گفت: ما از زمان کوروش بزرگ برده داری نکرده ایم.
پیک گفت: در اسلام همه برابرند,
خسرو پرویز گفت: در ایران من هم اگر اشتباه کنم به دادگاه میروم,
و تا آنجا بحث طول کشید که اسلام چیز جدیدی برای ایران نداشت, خسرو پرویز نامه را پاره کرد, و به پیک گفت: اگر شما هم اکنون میخواهید راه انسانیت را پیدا کنید, ما 1100سال پیش آنرا پیدا کردیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا رسول الله(ص)
السلام علیک یا امیرالمومنین(ع)
السلام علیک یا اهل بیت نبوه(ع)
السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)
---------------------------------------------------
با سلام خدمت دوستان
و تشکر در خصوص این که در این موضوع شرکت کردید
[=arial black][=arial black][=arial black][=arial black]جالب این است که وقتی از طرف درخواست کردیم منبع برای این گفته بدهد، ادعا کرده بود این در کتاب تاریخ تمدن دکتر شریعتی آمده است!!
[=arial black][=arial black][=arial black][=arial black]در حالی که در کتاب تاریخ تمدن مرحوم شریعتی من با سرچی که در دو جلد این کتاب داشتم چنین متنی را ندیدم پیدا شود، اگر هم چنین مطلبی باشد سند تاریخی محسوب نمی شود، استاد عماد هم ایرادات این نوشته را بسیار زیبا گرفتند، و استاد گفت که در منبع 1000ساله که پیش کش، در منبع 50 ساله هم نمی توانید چنین مطلبی را پیدا کنید.
دوستان این قبیل مطالب به شدت در محیط مجازی در حال گسترش است و عده ای ندانسته یا از روی عمد دارند اون رو گسترش می دهند، لذا از مدیران و کاربران اسک دین که در تدوین یک پوستر مهارت دارند درخواست می کنم این شبهه رو همراه با پاسخ های آن بصورت یک پوستر تهیه کنید تا نشر دهیم
حالا من با paint ویندوز چنین پوستری رو تهیه کردم، اگه دوستانی که مهارت در تهیه پوستر دارند و می توانند این قبیل پوستر ها روزیبا و جذاب درست کنند،
لطفا دست به کار شوند:
«زردشتیان، زنی که در دوره بود و بیش از اندازه خونریزی میکرد را، با گمیز (ادرار گاو) شست و شو میداند (همچنین زنانی که زایمان میکردند را نیز، چنان میکردند)» و سپس از اینکار زردشتیان تعجب کردهاید و علامت تعجب جلوی آن گذاشتهاید!
این سخن، نشان از اهمیت زن و بهداشت در ایران باستان دارد که وقتی زنی بیش از اندازه خونریزی میکرد، میفهمیدند که وی بدنش افونت کرده است و آنرا با گمیز (که خاصیت نمکی و ضدعفونی دارد) شست و شو میدادند.
ایرانیان در آنزمان، دریافته بودند که در گمیز نمک هست و خاصیت ضدعفونی دارد (که البته ادرار خالی نبود و چیزهای دیگری نیز بدان میافزودند تا اثر بهتری داشته باشد)
جناب خواهر یا برادر گرامی
سلام علیکم
از نوشته شما چنان متعجب شدم که یاد مغالطه عمر عاص در جنگ صفین افتادم
پیامبرصلی الله علیه واله وسلم فرموده بود یا عمار ترا گروه متجاوز می کشند، عمار در صفین به دست نیروهای معاویه به شهادت رسید، سپاه معاویه متزلزل شد و گفتند نکند ما گروه متجاوز منظور پیامبرصلی الله علیه واله وسلم باشیم عمروعاص گفت نه ما نیستیم ، علی عمار را به میدان اورده و موجبات کشته شدن او را مهیا نموده پس علی است که متجاوز و منظور سخن پیامبرصلی الله علیه واله وسلم است، عمروعاص با چرخاندن 180درجه ای سخن پیامبرصلی الله علیه واله وسلم از آن ، آنچه خواست نتیجه گرفت!!!!!!
برادر یا خواهر گرامی
شستن زن پس از ایام عادت توسط بول آنقدر مشمئز کننده است که حتی زردشتیان گرامی فعلی نیز از این کار خود را مبرا می دانند و گویند این کار در زمان ساسانیان توسط موبدان جعل وتحریف شده است و حتی به وندیداد نیز اشکال می گیرند ، آنوقت شما با چرخاندن 180 درجه ای موضوع از آن بهداشت استنباط می کنید،
گرفتم که این قسمت را با بهداشت درست کردید !!! رفتار مشمئز کننده با زن در حین ایام عادت چی؟ آن رفتار در کجای بر خورد با یک انسان جای می گیرد؟
این زن هرگاه پس از نه شب بازهم در خون حیض باشد چنین معلوم خواهد شد که دیوها در جشن و بزرگداشت خودشان آفت خود را به این زن نازل ساخته اند.
حتما آنهم ، چون زن در آن هنگام ویروس دارد باید از او دوری کرد، لذا از دور باریش قضا پرت می کنیم
یکی از دستورات که در پست های قبلی با آدرس خدمتتان عرض کردم این بود
زن اگر فرزند مرده زائید باید زندانی شوددر این هنگام مزداپرستانِ زرتشتی میباید در جایی بیآب و علف، اتاقکی بسازند و زن را به آنجا ببرند
زندانی کردن را چطور توجیه می کنید، شاید ساسانیان متمدن برای این زندانی می کردند، که زن گریه می کند ، گریه از نظر روحی عده ای را افسرده می کند چون ساسانیان متمدن بودند هزار سال از زمان خود جلوتر زندگی می کردند به بهداشت روان جامعه اهمیت می دادند و گفتند زنی که مرده زائیده بی جا کرده، باید برود داخل زندان تا از گریه او بهداشت جامعه دچار خلل نشود
بدترین بی احترامی به زن در زمان ساسانیان می شده آنوقت شما با توجهیات درد آور بدهیات بی احترامی را کتمان می کنید.
واعجبا