جمع بندی امام زمان(عج) را در هنگام ظهور، چگونه بشناسيم؟

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
امام زمان(عج) را در هنگام ظهور، چگونه بشناسيم؟

786
557

خوب قراره به سلامتي امام زمان ( عج ) ظهور كنند
هر كسي كه الآن ادعاي مهدويت ميكنه فقها با ادله ، ردش ميكنن
از طرفي هم روايت داريم دشمن اول ايشون همون فقها هستند و تكفيرشون ميكنند
مردم تو اين وانفسا چطوري تشخيص بدن كه شخص مدعي مهدي موعود هست
حتي خيلي از روايات داره تغيير شكل ميده
مثل اين روايت كه ايشون فرياد ميزنن من مهدي هستم ، تبديل شده به اينكه از طريق رسانه ها اينكار رو ميكنن

پيچيده بودن پروسه شناخت و عدم وضوح آن و قبليت تفسير فراوان ( خصوصا" تفسير به مطلوب ) باعث ظهور اشخاصي مثل باب الله شده

با نام الله

کارشناس بحث: استاد مسلم

با سلام و تشکر
اولا بابت تاخیر در پاسخ گویی عذرخواهی میکنم

اگر چه برخی از ویژگی ها و علائم قیام حضرت مهدی(ع)مبهم بوده و با گذشت زمان روشن می شود، اما اینطور نیست که نتوان حضرت را تشخیص داد، چرا که ویژگی های روشنی هم در روایات آمده است که قیامها و مدعیان دروغین را رسوا می سازد، مانند: نام و نشان حضرت(کمال الدین، شیخ صدوق،ص424 الی 434)، ظهور از مسجد الحرام(اثبات الهداة، شیخ حر عاملی، ج5، ص217)، بازگشت عیسی(ع)(الغیبة، شیخ طوسی،ص436؛ امالی صدوق، ص218؛ عیون اخبار الرضا ع،شیخ صدوق، ج2، ص202)، قیام جهانی(الکافی، شیخ کلینی، ج1، ص341) و...

روشن است که اولا این روایات تمام مدعیانی که در ایران، عراق، و یا هر مکانی غیر از عربستان ادعای مهدویت کنند را رسوا می‌سازد؛ پس فقها اگر کسی را که امروزه در ایران قیام میکند دروغین میخوانند حق دارند، و ثانیا این قیام در زمانی شکل خواهد گرفت که شرایط موفقیت قیام، فراهم شده باشد، پس مثلا اگر امروز حدود 10 یا 12 نفر یا کمتر و بیشتر مهدی دروغین در عربستان و در مسجد الحرام قیام نموده و دستگیر شده اند، روشن است که اینها نیز مدعیان دروغین بوده اند، چرا که در بدو قیام شکست خورده اند، و این نشانه جهل آنها نسبت به زمان و شرایط قیام می باشد.
پس منطقه جغرافیایی قیام، و عدم شکست در بدو قیام، آن هم از نقطه ای که در نگاه عادی امروز بزرگترین دشمنان تشیع به حساب می آیند، قیام و ادعای تقریبا تمام مدعیان دروغین را زیر سوال می برد.

همچنین بازگشت حضرت عیسی(ع)، و اقتدای او به حضرت مهدی(ع) باز جای شک و شبهه برای تشخیص آن حضرت بر جای نمیگذارد.(الغیبة، شیخ طوسی،ص436؛ امالی صدوق، ص218؛ عیون اخبار الرضا ع، شیخ صدوق، ج2، ص202)

اما جذب شدن مردم به سمت مدعیانی چون علی محمد باب و...، به این خاطر نیست که روایات به درستی آن حضرت را معرفی نکرده اند، بلکه نشانه دوری آن مردم جذب شده از روایات و همچنین سادگی آنها در برخورد با مدعیان است.

و این روایتی که فرمودید برخی علما یا دیگران در مقابل ایشان می ایستند و علیه آن حضرت(ع) به کتاب خدا احتجاج می کنند (الغیبة نعمانی، ص297) هم به این معنا نیست که علمای مخالف حضرت ایشان را نشناخته اند و امر بر ایشان مشتبه شده، بلکه علی رغم شناخت ایشان، به خاطر جهالت و برداشت ظاهربینانه و متفاوتی از دین دارند (الغیبة نعمانی، ص297) و دین را طبق نظر خودشان به تأویل می برند(دادگستر جهان، ص325) و یا به خاطر حفظ جایگاه و منافع مادی، در مقابل حضرت می ایستند، همانطور که یهودیان مدینه، به خاطر پیامبر آخر الزمان(ص) در ان منطقه ساکن شده بودند و آن حضرت را هم شناختند و به او ایمان نیاوردند، همانطور که قران می فرماید:

وَ لَمَّا جاءَهُمْ كِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ كانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِه‏»(بقره-89)
و هنگامى كه از طرف خداوند، كتابى براى آنها آمد كه موافق نشانه‏هايى بود كه با خود داشتند، و پيش از اين، به خود نويد پيروزى بر كافران مى‏دادند (كه با كمك آن، بر دشمنان پيروز گردند.) با اين همه، هنگامى كه اين كتاب، و پيامبرى را كه از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد، به او كافر شدند.

نکته پایانی این که: ضرورتی ندارد که ما به دنبال قیام ها و افراد قیام کننده باشیم تا بفهمیم آنها امام زمان(ع) هستند، یا خیر، بلکه جریان قیام حضرت مهدی(ع) به شکل روشنی اتفاق می افتد، و چنان سر و صدایی به پا خواهد نمود که بر کسی مخفی نمی‌ماند، و همه ایشان را می شناسند.

پس ما باید به دنبال شناخت حضرت مهدی(ع) در دوران غیبت باشیم، چرا که شناخت آن حضرت در زمان ظهور کار مشکلی نیست.

با تشکر:Gol:

moaqfe;552941 نوشت:
ز طرفي هم روايت داريم دشمن اول ايشون همون فقها هستند

خب بر فرض تماميّت سندش منظور در اين حديث تمامي فقها که نيستند، از خود حضرتش نقل شده که در حوادث به راويان حديث‌مان رجوع کنيد.

مسلم;556503 نوشت:
با سلام و تشکر
اولا بابت تاخیر در پاسخ گویی عذرخواهی میکنم

اگر چه برخی از ویژگی ها و علائم قیام حضرت مهدی(ع)مبهم بوده و با گذشت زمان روشن می شود، اما اینطور نیست که نتوان حضرت را تشخیص داد، چرا که ویژگی های روشنی هم در روایات آمده است که قیامها و مدعیان دروغین را رسوا می سازد، مانند: نام و نشان حضرت(کمال الدین، شیخ صدوق،ص424 الی 434)، ظهور از مسجد الحرام(اثبات الهداة، شیخ حر عاملی، ج5، ص217)، بازگشت عیسی(ع)(الغیبة، شیخ طوسی،ص436؛ امالی صدوق، ص218؛ عیون اخبار الرضا ع،شیخ صدوق، ج2، ص202)، قیام جهانی(الکافی، شیخ کلینی، ج1، ص341) و...

روشن است که اولا این روایات تمام مدعیانی که در ایران، عراق، و یا هر مکانی غیر از عربستان ادعای مهدویت کنند را رسوا می‌سازد؛ پس فقها اگر کسی را که امروزه در ایران قیام میکند دروغین میخوانند حق دارند، و ثانیا این قیام در زمانی شکل خواهد گرفت که شرایط موفقیت قیام، فراهم شده باشد، پس مثلا اگر امروز حدود 10 یا 12 نفر یا کمتر و بیشتر مهدی دروغین در عربستان و در مسجد الحرام قیام نموده و دستگیر شده اند، روشن است که اینها نیز مدعیان دروغین بوده اند، چرا که در بدو قیام شکست خورده اند، و این نشانه جهل آنها نسبت به زمان و شرایط قیام می باشد.
پس منطقه جغرافیایی قیام، و عدم شکست در بدو قیام، آن هم از نقطه ای که در نگاه عادی امروز بزرگترین دشمنان تشیع به حساب می آیند، قیام و ادعای تقریبا تمام مدعیان دروغین را زیر سوال می برد.

همچنین بازگشت حضرت عیسی(ع)، و اقتدای او به حضرت مهدی(ع) باز جای شک و شبهه برای تشخیص آن حضرت بر جای نمیگذارد.(الغیبة، شیخ طوسی،ص436؛ امالی صدوق، ص218؛ عیون اخبار الرضا ع، شیخ صدوق، ج2، ص202)

پس ما باید به دنبال شناخت حضرت مهدی(ع) در دوران غیبت باشیم، چرا که شناخت آن حضرت در زمان ظهور کار مشکلی نیست.

با تشکر

:Gol:

سلام و درود
ممکنه بفرمائید حضرت عیسی رو چطور باید بشناسیم؟

مسلم;556503 نوشت:
با سلام و تشکر
اولا بابت تاخیر در پاسخ گویی عذرخواهی میکنم

اگر چه برخی از ویژگی ها و علائم قیام حضرت مهدی(ع)مبهم بوده و با گذشت زمان روشن می شود، اما اینطور نیست که نتوان حضرت را تشخیص داد، چرا که ویژگی های روشنی هم در روایات آمده است که قیامها و مدعیان دروغین را رسوا می سازد، مانند: نام و نشان حضرت(کمال الدین، شیخ صدوق،ص424 الی 434)، ظهور از مسجد الحرام(اثبات الهداة، شیخ حر عاملی، ج5، ص217)، بازگشت عیسی(ع)(الغیبة، شیخ طوسی،ص436؛ امالی صدوق، ص218؛ عیون اخبار الرضا ع،شیخ صدوق، ج2، ص202)، قیام جهانی(الکافی، شیخ کلینی، ج1، ص341) و...

روشن است که اولا این روایات تمام مدعیانی که در ایران، عراق، و یا هر مکانی غیر از عربستان ادعای مهدویت کنند را رسوا می‌سازد؛ پس فقها اگر کسی را که امروزه در ایران قیام میکند دروغین میخوانند حق دارند، و ثانیا این قیام در زمانی شکل خواهد گرفت که شرایط موفقیت قیام، فراهم شده باشد، پس مثلا اگر امروز حدود 10 یا 12 نفر یا کمتر و بیشتر مهدی دروغین در عربستان و در مسجد الحرام قیام نموده و دستگیر شده اند، روشن است که اینها نیز مدعیان دروغین بوده اند، چرا که در بدو قیام شکست خورده اند، و این نشانه جهل آنها نسبت به زمان و شرایط قیام می باشد.
پس منطقه جغرافیایی قیام، و عدم شکست در بدو قیام، آن هم از نقطه ای که در نگاه عادی امروز بزرگترین دشمنان تشیع به حساب می آیند، قیام و ادعای تقریبا تمام مدعیان دروغین را زیر سوال می برد.

همچنین بازگشت حضرت عیسی(ع)، و اقتدای او به حضرت مهدی(ع) باز جای شک و شبهه برای تشخیص آن حضرت بر جای نمیگذارد.(الغیبة، شیخ طوسی،ص436؛ امالی صدوق، ص218؛ عیون اخبار الرضا ع، شیخ صدوق، ج2، ص202)

اما جذب شدن مردم به سمت مدعیانی چون علی محمد باب و...، به این خاطر نیست که روایات به درستی آن حضرت را معرفی نکرده اند، بلکه نشانه دوری آن مردم جذب شده از روایات و همچنین سادگی آنها در برخورد با مدعیان است.

و این روایتی که فرمودید برخی علما یا دیگران در مقابل ایشان می ایستند و علیه آن حضرت(ع) به کتاب خدا احتجاج می کنند (الغیبة نعمانی، ص297) هم به این معنا نیست که علمای مخالف حضرت ایشان را نشناخته اند و امر بر ایشان مشتبه شده، بلکه علی رغم شناخت ایشان، به خاطر جهالت و برداشت ظاهربینانه و متفاوتی از دین دارند (الغیبة نعمانی، ص297) و دین را طبق نظر خودشان به تأویل می برند(دادگستر جهان، ص325) و یا به خاطر حفظ جایگاه و منافع مادی، در مقابل حضرت می ایستند، همانطور که یهودیان مدینه، به خاطر پیامبر آخر الزمان(ص) در ان منطقه ساکن شده بودند و آن حضرت را هم شناختند و به او ایمان نیاوردند، همانطور که قران می فرماید:

وَ لَمَّا جاءَهُمْ كِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ كانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِه‏»(بقره-89)
و هنگامى كه از طرف خداوند، كتابى براى آنها آمد كه موافق نشانه‏هايى بود كه با خود داشتند، و پيش از اين، به خود نويد پيروزى بر كافران مى‏دادند (كه با كمك آن، بر دشمنان پيروز گردند.) با اين همه، هنگامى كه اين كتاب، و پيامبرى را كه از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد، به او كافر شدند.

نکته پایانی این که: ضرورتی ندارد که ما به دنبال قیام ها و افراد قیام کننده باشیم تا بفهمیم آنها امام زمان(ع) هستند، یا خیر، بلکه جریان قیام حضرت مهدی(ع) به شکل روشنی اتفاق می افتد، و چنان سر و صدایی به پا خواهد نمود که بر کسی مخفی نمی‌ماند، و همه ایشان را می شناسند.

پس ما باید به دنبال شناخت حضرت مهدی(ع) در دوران غیبت باشیم، چرا که شناخت آن حضرت در زمان ظهور کار مشکلی نیست.

با تشکر

:Gol:

یعنی اگر یک نفر قیام کرد و اول کار دستگیر نشد و عربستان رو اشغال کرد و یک نفر هم در پی اون مدعی عیسی بودن کرد , باید بگیم امام زمانه؟

مسلم;556503 نوشت:
با سلام و تشکر

اما جذب شدن مردم به سمت مدعیانی چون علی محمد باب و...، به این خاطر نیست که روایات به درستی آن حضرت را معرفی نکرده اند، بلکه نشانه دوری آن مردم جذب شده از روایات و همچنین سادگی آنها در برخورد با مدعیان است.

با تشکر

:Gol:

عامل دوری مردم از روایات و سادگی آنها کیست و چیست؟

مسلم;556503 نوشت:
با سلام و تشکر

و این روایتی که فرمودید برخی علما یا دیگران در مقابل ایشان می ایستند و علیه آن حضرت(ع) به کتاب خدا احتجاج می کنند (الغیبة نعمانی، ص297) هم به این معنا نیست که علمای مخالف حضرت ایشان را نشناخته اند و امر بر ایشان مشتبه شده، بلکه علی رغم شناخت ایشان، به خاطر جهالت و برداشت ظاهربینانه و متفاوتی از دین دارند (الغیبة نعمانی، ص297) و دین را طبق نظر خودشان به تأویل می برند(دادگستر جهان، ص325) و یا به خاطر حفظ جایگاه و منافع مادی، در مقابل حضرت می ایستند، همانطور که یهودیان مدینه، به خاطر پیامبر آخر الزمان(ص) در ان منطقه ساکن شده بودند و آن حضرت را هم شناختند و به او ایمان نیاوردند، همانطور که قران می فرماید:

وَ لَمَّا جاءَهُمْ كِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ كانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِه‏»(بقره-89)
و هنگامى كه از طرف خداوند، كتابى براى آنها آمد كه موافق نشانه‏هايى بود كه با خود داشتند، و پيش از اين، به خود نويد پيروزى بر كافران مى‏دادند (كه با كمك آن، بر دشمنان پيروز گردند.) با اين همه، هنگامى كه اين كتاب، و پيامبرى را كه از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد، به او كافر شدند.

نکته پایانی این که: ضرورتی ندارد که ما به دنبال قیام ها و افراد قیام کننده باشیم تا بفهمیم آنها امام زمان(ع) هستند، یا خیر، بلکه جریان قیام حضرت مهدی(ع) به شکل روشنی اتفاق می افتد، و چنان سر و صدایی به پا خواهد نمود که بر کسی مخفی نمی‌ماند، و همه ایشان را می شناسند.

پس ما باید به دنبال شناخت حضرت مهدی(ع) در دوران غیبت باشیم، چرا که شناخت آن حضرت در زمان ظهور کار مشکلی نیست.

با تشکر

:Gol:

شناخت این علمای ظاهر بین و جاهل و مغرض چگونه است ؟
و دلیل تاریخی هم وجود دارد مبنی بر اینکه یهودیان مدینه پیامبر( ص ) را شناختند و به روی خود نیاوردند؟

مسلم;556503 نوشت:
با سلام و تشکر
که: ضرورتی ندارد که ما به دنبال قیام ها و افراد قیام کننده باشیم تا بفهمیم آنها امام زمان(ع) هستند، یا خیر، بلکه جریان قیام حضرت مهدی(ع) به شکل روشنی اتفاق می افتد، و چنان سر و صدایی به پا خواهد نمود که بر کسی مخفی نمی‌ماند، و همه ایشان را می شناسند.

پس ما باید به دنبال شناخت حضرت مهدی(ع) در دوران غیبت باشیم، چرا که شناخت آن حضرت در زمان ظهور کار مشکلی نیست.

با تشکر

:Gol:

با این بیان شما عملا" شناخت مهدویت منتفی است و فقط باید دنبال ندای حق جویی بر اساس بنیانهای اسلامی باشیم در هر زمان ممکن
بقول معروف , همینکه اصلاح بشیم , اهداف قیام محقق شده و نیازی به شناخت قیام هم وجود نداره , چون اگر وقوع پیدا کنه اینقدر هویدا هست که نیازی به شناخت نداره

Hadi99g;556667 نوشت:

خب بر فرض تماميّت سندش منظور در اين حديث تمامي فقها که نيستند، از خود جضرتش نقل شده که در حوادث به راويان حديث‌مان رجوع کنيد.

ولی قطعا" فقهایی هستند که مورد توجه مردمند

moaqfe;556711 نوشت:
ممکنه بفرمائید حضرت عیسی رو چطور باید بشناسیم؟

در اینکه شناخت حضرت عیسی(ع) پس از ظهور چطور اتفاق می افتد در یک تفحص مختصر در روایات چیزی نیافتم، اما آنچه که از برخی روایات استفاده میشود این است که عیسی(ع) بعد از ظهور حضرت مهدی(ع) و شناخته شدن آن حضرت نزول می کند لذا به تبع آن حضرت شناخته می شود(بحار، علامه مجلسی، ج51، ص90) که در این صورت نمی توان نزول عیسی(ع) را از نشانه های شناخت حضرت مهدی(ع) به شمار آورد. اگر در ادامه تحقیق و تفحص به روایتی برخورد کردم خدمت شما ارائه خواهم نمود.


moaqfe;556712 نوشت:
یعنی اگر یک نفر قیام کرد و اول کار دستگیر نشد و عربستان رو اشغال کرد و یک نفر هم در پی اون مدعی عیسی بودن کرد , باید بگیم امام زمانه؟

نه در بدو قیام، بلکه تازه در این هنگام، شخص لایق تحقیق و تفحص میشه که بررسی کنیم ببینیم امام زمان(ع) هست یا خیر، اما کسانی که جذب مهدویت های دروغین شدند به این امر توجه نکردند، و قبل از این علائم قائل به مهدویت شخص مدعی شدند.

moaqfe;556713 نوشت:
عامل دوری مردم از روایات و سادگی آنها کیست و چیست؟

به نکته درست و قابل توجهی اشاره فرمودید، اما این سوال،یعنی عوامل جذب مردم به مدعیان دروغین یک بحث جدی و مستقلی می‌طلبد، که باید در جای خود به آن پرداخت، لذا اجازه بدهید وارد آن نشویم.


moaqfe;556715 نوشت:
دلیل تاریخی هم وجود دارد مبنی بر اینکه یهودیان مدینه پیامبر( ص ) را شناختند و به روی خود نیاوردند؟

اگر بحث ما برون دینی بود نیاز به اسناد تاریخی داشت اما چون بحث ما و مسئله مهدویت درون دینی هست، یقینا محکم ترین سند، قرآن است، که از نظر إحکام قابل مقایسه با اسناد تاریخی نیست، و آیات قرآن به وضوح در مورد این که بسیاری از اهل کتاب پیامبر(ص) را می شناختند و حقانیت او را باور داشتند دلالت می کند، که به یک آیه اشاره شد. در روایات هم به این امر اشاره شده است، اما در هر صورت اگر طالب استنادات تاریخی هستید باید سوالتان را در تاپیک جدیدی با موضوع "شواهد تاریخی بر...." مطرح بفرمایید تا کارشناسان تاریخ پاسخگویی نمایند.
ولی مطلب خیلی ملموس و محسوس هست و استبعادی نداره، ما همواره انسانهایی رو در اطرافمون می بینیم که به حقانیت آخرت ایمان دارند اما دو دستی به دنیا چسبیدند.

moaqfe;556716 نوشت:
با این بیان شما عملا" شناخت مهدویت منتفی است و فقط باید دنبال ندای حق جویی بر اساس بنیانهای اسلامی باشیم در هر زمان ممکن
بقول معروف , همینکه اصلاح بشیم , اهداف قیام محقق شده و نیازی به شناخت قیام هم وجود نداره , چون اگر وقوع پیدا کنه اینقدر هویدا هست که نیازی به شناخت نداره

شناخت قیام امام زمان(ع) هنگام ظهور ضروری است اما همانطور که بیان کردم شناخت آن، کار سختی نیست، با این حال گام به گام محقق خواهد شد، و به ترتیب پیش می رود، یعنی اول پیدایش یک قیام خیرخواهانه و قابل توجه در عربستان، و سپس پرس و جو از نام و نشان قیام کننده و علائم ظاهری دیگر مثل حدود 40 ساله بودن قیام کننده(اثبات الهداة، ج5، ص233) و اوصاف ظاهری دیگر، همانطور که پیامبر(ص) فرموده اند:

«الْمَهْدِيُّ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي لَوْنُهُ لَوْنٌ عَرَبِيٌّ وَ جِسْمُهُ جِسْمٌ إِسْرَائِيلِيٌّ عَلَى خَدِّهِ الْأَيْمَنِ خَالٌ كَأَنَّهُ كَوْكَبٌ دُرِّي‏» (اثبات الهداة، شیخ حر عاملی، ج5، ص223؛ کشف الغمة، اربلی، ج2، ص469)
مهدی فرزندی از فرزندان من هست که رنگ او رنگ مردم عرب، و جسم او جسم بنی اسراییل (درشت اندام) است و در گونه راست او خال درخشانی است.
و در جای دیگر می فرمایند: «خَلْقُهُ كَخَلْقِي‏» (دلائل الامامة، ابن جریر طبری «شیعی»، ص445)
اخلاق او همانند اخلاق من است.

پر واضح است احتمال این که یک شخص دروغین که حدود 40 ساله باشد، و اوصاف ظاهری و نام و نشان او هم مانند حضرت مهدی(ع) باشد، و کمالات باطنی و علم و آگاهی او هم در سطحی باشد که مردم او را نادان و فاسق ندانند، و علما به داناییش اذعان نمایند و مجذوب او شوند، بعد چنین شخصی با داعیه اصلاح جهان قیام کند و در خفقان عربستان، آن هم در مسجد الحرام قیامش به پیروزی منتهی گردد و...
این احتمال به اندک تأملی مردود دانسته می شود و انسان ها در عرف خودشان آن را از محالات به شمار می‌برند.
از ظاهر روایات هم استفاده می شود که قیامی با ندای اسلام و عدالت از مسجد النبی توسط شخصی که خود را مهدی(ع) بنامد جز برای حضرت مهدی(ع) مقدور و موفقیت آمیز نخواهد بود، به همین خاطر در روایات فراوان از معصومین(ع) بعد از بیان همین چند ویژگی، مردم را به یاری چنین قیامی ولو با سینه خیز رفتن روی برف فرا خوانده اند.(بحارالانوار، ج51، ص83؛ کشف الغمة، اربلی، ج2، ص472؛ اثبات الهداة، شیخ حر عاملی، ج5، ص144؛دلائل الامامة، ابن جریر طبری«شیعی» ص442)


moaqfe;556715 نوشت:
شناخت این علمای ظاهر بین و جاهل و مغرض چگونه است ؟

moaqfe;556717 نوشت:
ولی قطعا" فقهایی هستند که مورد توجه مردمند

در اینکه علمایی ظاهربین که مورد توجه مردم هم هستند علیه امام زمان(ع) قیام می کنند حرفی نیست، اما:

اولا روایات هرگز نگفته اند که اینها از عالمان شیعه هستند، امروزه هم جهان پر از عالمانی است که طبق کتاب خدا حکم کرده اما فتوا به قتل کودکان شیعه می دهند و مال و ناموس شیعه را حلال می شمارند و...، اگرچه ممکن است تعداد انگشت شماری از عالمان به ظاهر شیعه علیه حضرت موضع بگیرند اما شکی نیست که قاطبه عالمان شیعه جذب آن حضرت(ع) می‌شوند.

و ثانیا: هرگز اینطور نیست که راه تشخیص بسته باشد، خداوند هرگز قومی را به فراتر از قدرتشان امر نمی نماید، روشنگری های امام زمان(ع) در برابر این علما، و جذب شدن علمای بزرگ و روشنفکر به آن حضرت، و قدرت تدبر و تعقل خود انسان برای شناخت این علمای ظاهربین کافی است.
مثلا افراد گروهک داعش هرگز نمی توانند در قیامت بگویند ما در تشخیص عالمان حقیقی اشتباه کردیم و در دام عالمان جاهل ظاهر بین و افراطی افتادیم که فتوا به قتل دیگران میدادند، چون عقل و قدرت تشخیص داشتند و از آن استفاده نکردند.

با تشکر

مسلم;557171 نوشت:
در اینکه شناخت حضرت عیسی(ع) پس از ظهور چطور اتفاق می افتد در یک تفحص مختصر در روایات چیزی نیافتم، اما آنچه که از برخی روایات استفاده میشود این است که عیسی(ع) بعد از ظهور حضرت مهدی(ع) و شناخته شدن آن حضرت نزول می کند لذا به تبع آن حضرت شناخته می شود(بحار، علامه مجلسی، ج51، ص90) که در این صورت نمی توان نزول عیسی(ع) را از نشانه های شناخت حضرت مهدی(ع) به شمار آورد. اگر در ادامه تحقیق و تفحص به روایتی برخورد کردم خدمت شما ارائه خواهم نمود.

نه در بدو قیام، بلکه تازه در این هنگام، شخص لایق تحقیق و تفحص میشه که بررسی کنیم ببینیم امام زمان(ع) هست یا خیر، اما کسانی که جذب مهدویت های دروغین شدند به این امر توجه نکردند، و قبل از این علائم قائل به مهدویت شخص مدعی شدند.

به نکته درست و قابل توجهی اشاره فرمودید، اما این سوال،یعنی عوامل جذب مردم به مدعیان دروغین یک بحث جدی و مستقلی می‌طلبد، که باید در جای خود به آن پرداخت، لذا اجازه بدهید وارد آن نشویم.

اگر بحث ما برون دینی بود نیاز به اسناد تاریخی داشت اما چون بحث ما و مسئله مهدویت درون دینی هست، یقینا محکم ترین سند، قرآن است، که از نظر إحکام قابل مقایسه با اسناد تاریخی نیست، و آیات قرآن به وضوح در مورد این که بسیاری از اهل کتاب پیامبر(ص) را می شناختند و حقانیت او را باور داشتند دلالت می کند، که به یک آیه اشاره شد. در روایات هم به این امر اشاره شده است، اما در هر صورت اگر طالب استنادات تاریخی هستید باید سوالتان را در تاپیک جدیدی با موضوع "شواهد تاریخی بر...." مطرح بفرمایید تا کارشناسان تاریخ پاسخگویی نمایند.
ولی مطلب خیلی ملموس و محسوس هست و استبعادی نداره، ما همواره انسانهایی رو در اطرافمون می بینیم که به حقانیت آخرت ایمان دارند اما دو دستی به دنیا چسبیدند.

شما شناخت حضرت عيسي رو به در كنار امام زمان بودن ميدانيد و يكي از دلايل شناخته شدن امام زمان رو هم حضور حضرت عيسي ، خوب ظاهرا" اين دليل اصلا" بكار مردم نمياد چون شدني نيست و مدعيان دروغين هم راحت ميتونن اداي اينكار رو در بيارن

توي زون دوم بيانتون هم فرمودين تازه بعد از اشغال عربستان و پيشرويهايي كه اين فرد مدعي امامت ميكنه ، با اون سرعت و وحشتي كه در اثر جنگ بوجود مياد ، بعدش ما بايد بريم تحقيق ، كه آيا اين فرد خود امامه يا نه ( با نظرات متفاوتي كه علماي اون زمان خواهند داد ) خوب فكر ميكنم تا بيايم تشخيص بديم سال تحويل ميشه

moaqfe;557238 نوشت:
توي زون دوم بيانتون هم فرمودين تازه بعد از اشغال عربستان و پيشرويهايي كه اين فرد مدعي امامت ميكنه ، با اون سرعت و وحشتي كه در اثر جنگ بوجود مياد ، بعدش ما بايد بريم تحقيق ، كه آيا اين فرد خود امامه يا نه ( با نظرات متفاوتي كه علماي اون زمان خواهند داد ) خوب فكر ميكنم تا بيايم تشخيص بديم سال تحويل ميشه

با سلام مجدد وتشکر
ببینید استبعادی در این مورد وجود نداره، من از شما میپرسم کسانی که جذب مدعیان دروغین شدند اگر فقط همین یک ملاک ظهور از مسجد الحرام را در نظر می گرفتند، گمراه می شدند؟ آیا امروز بابیت و بهاییتی وجود می داشت؟
من نگفتم عربستان رو فتح کنه، فقط همین که مثل بقیه مدعیان به محض ادعا در مسجد الحرام دستگیر نشه و بتونه یک جریانی رو راه اندازی کنه، لایق تحقیق تفحص میشه و در عصر امروزی که شما می توانید ریشه همه قیام ها ، و اهدافشان، و همچنین اندیشه و افکار رهبرشان را به دست بیاورید، شناخت ویژگی ها، اهداف، و نام و نشان چنین فردی که در عربستان قیام نموده و دستگیر نشده چقدر زمان می برد؟

اصلا ماجرا را از آن طرف نگاه کنیم تا بهتر متوجه بشید، فرض کنید یک نفر میخواهد به دروغ ادعای مهدویت کند، این شخص با چه مشکلاتی روبرو است، شاید اینطوری به راحت بودن تشخیص قیام پی ببرید:

اول: باید نه خیلی جوان باشد، و نه میانسال یا پیر، نه خیلی لاغر باشد و نه خیلی چاق، بلکه هیکل چارشانه و درشت، به همراه یک خال روی گونه راستش، ضمنا چهره یا اوصاف ظاهری زشت و زننده ای هم نداشته باشه که مردم از تمایل به او اکراه داشته باشند.

دوم: با انگیزه و شعار شیعی در منطقه ای قیام کند که بیشترین دشمنی را با تشیع دارند، و مانند مدعیان پیشین دستگیر نشده و بتواند در آن منطقه با آن خفقان اطلاعاتی و امنیتی جریانی به راه بیندازد.

سوم: در عین این که نباید سن و سال زیادی داشته باشد، اما در عین حال باید کاملا شخص عالم و پخته ای باشد، به تمام علوم اسلامی از جمله حدیث و کلام و تفسیر تسلط کامل داشته و حافظ قرآن، بلکه قرآن ناطق باشد که حداقل مقدار قابل توجهی از علما در مورد او دچار تردید شده و جذبش شوند، چون همواره علمای دین که در راه مطالعه و تحقیق در دین ریش سفید کرده اند، به امید این هستند که حضرت مهدی(ع) بیاید و مجهولاتشان را حل نماید؛ و بسیار بعید است که شخصی که حدود 40 سال دارد بتواند از نظر علمی ریش سفیدان، مجتهدین و مراجع تقلید را به سمت خود جذب کند، خصوصا با توجه به این که کسانی که به دنبال منافع مادی هستند خیلی اهل مطالعه و تحقیق نیستند.

چهارم: تسلط به عربی بلکه سایر زبانها داشته باشد و با بیانی شیوا و فصیح و بلیغ سخن بگوید.

پنجم:بر فرض قریب بعید اگر همه این مراحل را پشت سر گذاشت، نام و نشان و خصوصیاتشان را چطور مخفی کنند؟ حضرت مهدی(ع) از بدو ظهور خود را اینگونه معرفی می‌کنند:
«فَيَقُولُ أَيُّهَا النَّاسُ أَنَا فُلَانُ‏ بْنُ‏ فُلَانٍ‏ أَنَا ابْنُ نَبِيِّ اللَّهِ أَدْعُوكُمْ إِلَى مَا دَعَاكُمْ إِلَيْهِ نَبِيُّ اللَّه‏» (بحار، علامه مجلسی،ج52، ص306)
پس می گوید: من فلانی فرزند فلانی هستم، من پسر پیامبر(ص) هستم و شما را دعوت می کنم به آنچه که پیامبر(ص) شما را به آن خواند.
یا می‌گوید: «انا المهدی» (کمال الدین، شیخ صدوق، ج2، ص445؛ الغیبة، شیخ طوسی، ص254)
آیا کسی که به دروغ ادعای مهدویت و خود را مهدی فرزند امام عسکری(ع) می‌خواند، پدر، مادر، خواهر و برادر، یا فامیل و خویشاوندی ندارد که او را رسوا سازد؟

ششم: باید عیسایی را پیدا کند که برایش ادعای نزول کند و مردگانی که ادعا کنند با رجعت زنده شده اند، و اینها چنان مورد اعتماد باشند که هرگز او را رسوا نسازند.

هفتم: اخلاق او باید اخلاق نبوی باشد و هرگز در ارتباط با دیگران خشمگین نشده و در مقابله با دشمن هراس به خود راه ندهد.

هشتم: در مسیر قیام همواره به دنبال مصالح امت اسلامی باشد نه منافع مادی خودش و با توجه به اینکه مدعیان دروغین، به خاطر اهداف دنیوی قیام نموده اند، این امر را نمی توانند به مدت طولانی مخفی کنند، چون یا باید از اهدافشان دور شوند، یا با رفتن به طرف اهداف مادی ماهیت خویش را افشا نمایند.

حالا آیا با این مقدمات، و مطالب بسیار دیگری که می توان به آن اضافه نمود آیا تشخیص امام زمان(ع) امری دشوار و سخت است؟

موفق باشید

به نظرم غير مورد چهارم كه نسبت به بقيه قابل توجه تر است ، ساير موارد را ميشود مشابه سازي كرد
هر چند مورد چهارم را هم با يك تفسير علمي آپديت شده به خورد مردم ميدهند كه مترجم داشتن هم ميتواند تعريفي از حديث باشد

moaqfe;557428 نوشت:
به نظرم غير مورد چهارم كه نسبت به بقيه قابل توجه تر است ، ساير موارد را ميشود مشابه سازي كرد
هر چند مورد چهارم را هم با يك تفسير علمي آپديت شده به خورد مردم ميدهند كه مترجم داشتن هم ميتواند تعريفي از حديث باشد

دوست عزیز من نگفتم تک تک این موارد رو نمیشه مشابه سازی کرد، اما وقتی همه این موارد رو بخوای یکجا و در یک فرد فراهم کنی قریب به محال میشه (دقت بفرمایید)

سوال:
با توجه به ظهور متعدد مدعیان دروغین مهدویت، چطور در هنگام ظهور امام زمان(ع) واقعی را تشخیص دهیم؟ خصوصا با این که بسیاری از علما در مقابل ایشان ایستاده و به کتاب خدا احتجاج می‌کنند.

پاسخ:
اگرچه مدعیان بسیاری به دروغ ادعای مهدویت کرده، و حتی تعداد قابل توجهی نیز جذب آنها شده‌اند اما این دلیل بر نبودن علائم روشن جهت تشخیص امام زمان(ع) نیست.
عامل اصلی جذب فریب خوردگان به مدعیان دروغین، غلبه احساسات و عواطف آنها نسبت به امام زمان(ع) و عدم آگاهی از خصائص آن حضرت(ع) بوده که موجب فریب خوردن انها شده است..
با توجه به روایات علائم بسیاری وجود دارند که راه را برای شناخت امام زمان(ع) هنگام ظهور هموار می‌سازند، به طوری که در تشخیص آن حضرت(ع) جای تردید نمی‌گذارند:

مشخصات ظاهری:

خصائص ظاهری حضرت(ع) یکی از علائم تشخیص می‌باشند، اوصافی مانند رنگ صورت عربی، خال صورت و هیکل درشت و چارشانه مانند بنی اسراییل(1)، حدود چهل ساله(2) نشان دادن حضرت مهدی(ع)

نام و نشان حضرت مهدی(ع):
نام و نشان امام مهدی(ع) روشن است(3)و امام زمان(عج) پس از ظهور خود را با نسب خویش معرفی می‌کند، و این ادعا در مورد مدعیان دروغین با محدودیت‌های متعددی همراه است، چون بالاخره هر کسی نسبش مشخص است، و اطرافیانی به عنوان خانواده، دوست، و فامیل، همسایه، و... او را می‌شناسند و ادعای مهدویت و فرزندی امام حسن عسکری(ع) از طرف چنین شخصی با انکارهای دیگران همراه خواهد بود، و اقناع ساختن تمام دوستان و اقوام برای سکوت در مقابل این ادعا عرفا بعید می‌نمایاند.

خصیصه های باطنی حضرت مهدی(ع):

علم امام(ع)
امام زمان(ع) با ظهور، درهای علم را که بر اندیشمندان بسته مانده است می‌گشاید، و شخص مدعی در صورتی که به دروغ ادعا نموده باشد، باید از چنان نبوغی برخوردار باشد که بتواند به همه زبان‌ها سخن گفته و مشکلات علمی در علوم مختلف، خصوصا علوم اسلامی و دینی را حل نماید، این نبوغ و آگاهی علمی باید به اندازه‌ای باشد که مجتهدین بزرگ اسلامی در برابر او سر تواضع فرود آورند و حداقل تعداد قابل توجهی از آنها در برابر صحت ادعای او دچار تردید شوند، امام صادق(ع) در این باره می‌فرمایند:
«الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً فَجَمِيعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ فَلَمْ يَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْيَوْمِ غَيْرَ الْحَرْفَيْنِ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِينَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَيْهَا الْحَرْفَيْنِ حَتَّى يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً»(4)
علم بيست‏ و هفت‏ حرف‏ است. آنچه پيغمبران آورده‏اند دو حرف است و مردم هم تا كنون بيش از آن دو حرف ندانسته‏اند، پس موقعى كه قائم ما قيام ميكند بيست و پنج حرف ديگر را بيرون مى‏آورد و آن را در ميان مردم منتشر ميسازد و آن دو حرف را هم بآنها ضميمه نموده تا آنكه بيست‏ و هفت‏ حرف‏ خواهد شد.

اخلاق امام(ع)
حضرت مهدی(ع) پس از ظهور، با اخلاق پیامبرگونه خود انسان‌ها را جذب خویش می‌کند، همانطور که پیامبر(ص)فرمودند:«خَلْقُهُ كَخَلْقِي‏»(5)اخلاق او مانند اخلاق من است.

ویژگی های قیام حضرت مهدی(ع):

اهداف قیام:
قیام مدعی کاذب یقینا به نیت مقاصد دنیوی خواهد بود، و طبیعتا نمی‌تواند به مدت طولانی بر خلاف اهافش گام بردارد، و بالاخره در لابه لای رفتار و موضع‌گیری‌های خویش اهداف دنیوی خویش را آشکار خواهد نمود. علاوه بر این که انسان‌هایی که با نیات دنیوی قدمی بردارند از جدایی از دنیا بیم دارند، لذا در مقابل سختی‌ها تحمل نداشته و از اقدامات خطر آفرین پرهیز می‌کنند.

جغرافیای ظهور:
امام زمان(ع) در مسجدالحرام ظهور نموده (6)، و اهداف جهانی دارد(7) و مدعی دروغین بر فرض موفقیت در ایجاد اوصاف ظاهری، و مخفی ساختن نسب خویش تازه باید در خفقان عربستان، آن هم در مسجدالحرام قیام نموده و قیامش با موفقیت و ایجاد موج ابتدایی همراه باشد.

نکته ای که باید دقت بفرمایید این است که اگرچه ممکن است یکی یا دوتا از این ویژگی ها در مدعیان دروغین هم وجود داشته باشد، اما از نظر منطقی محال است تمام این اوصاف به یک باره در یک مدعی دروغگو جمع گردد.

اما ایستادگی و احتجاج برخی در برابر آن حضرت به این معنا نیست که راه برای تشخیص حق و باطل نباشد، بلکه حضرت(ع) نیز در برابر ایشان به کتاب خدا احتجاج می‌نماید و راه را برای تشخیص حقیقت هموار می‌سازد، علاوه بر اینکه آنها عالمانی هستند که به خاطر جهالت و برداشت ظاهربینانه و متفاوتی که از دین دارند(8) و دین را طبق نظر خودشان به تأویل می برند(9) در مقابل حضرت می‌ایستند، امروزه نیز امثال این علماء هستند که مقابل حق قیام نموده، مردم و عالمان فرقه‌ها و مذاهب دیگر را تکفیر کرده و فتوا به جواز قتلشان می‌دهند.

منابع:
1. (اثبات الهداة، شیخ حر عاملی، ج5، ص223؛ کشف الغمة، اربلی، ج2، ص469)
2.(اثبات الهداة، ج5، ص233)
3.( کمال الدین، شیخ صدوق،ص424 الی 434)
4. (بحار الانوار، علامه مجلسی، ج52، ص336)
5. (دلائل الامامة، ابن جریر طبری «شیعی»، ص445)
6.(اثبات الهداة، شیخ حر عاملی، ج5، ص217)
7.(الکافی، شیخ کلینی، ج1، ص341)
8. (الغیبة نعمانی، ص297)
9.(دادگستر جهان، ص325)

موضوع قفل شده است