جمع بندی ظاهر شدن شیطان به شکل پیامبران

تب‌های اولیه

20 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ظاهر شدن شیطان به شکل پیامبران

با سلام

1-در حدیثی خواندم که شیطان نمی تواند به شکل حضرت محمد (صل الله علیه وآله وسلم ) و اوصیا آن حضرت در بیاید ، خب به شکل پیامبران میشه ؟

2- در حدیثی پیامبر( صل الله علیه و آله وسلم ) گفته اگر مرا در خواب دیدید حتما خودم هستم و شیطان نمی تواند به شکل من دربیاید ،

خب کسی که تا حالا پیامبر( صل الله علیه و آله وسلم ) رو ندیده ، از کجا معلوم آن شخصی که می بینید پیامبر( صل الله علیه و آله وسلم ) هست ؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صدیق

[=microsoft sans serif]باسلام
از آنجا که هدف خداوند از ارسال پیامبران، هدایت بندگان است، اگر شیطان بتواند به شکل پیامبران در بیاید، این امر برای کسانی که پیامبر را دیده اند، موجب اشتباه میشود و از آنجا که برخی از مسائلی که پیامبران بیان میکنند، صرفا اموری تعبدی هستند و قابل استدلال و تعلیل در همان مورد جزیی نیستند. بنابراین، این شیطان میتواند حداقل عوام مردم را فریب دهد. بنابراین، حکمت خداوند از ارسال پیامبران نقض میشود. همانطور که اگر کارهای خارق العاده به همراه ادعای نبوت، از سوی کسی انجام شود که پیامبر نیست، این با غرض خداوند ناسازگار است.
به نظر میرسد با توجه به نکته ای که بیان شد این مسئله اختصاصی به رسول گرامی اسلام(ص) ندارد و در مورد تمام پیامبران و اوصیاء ایشان باشد.
در مورد سوال دوم، به نظر میرسد که این گونه روایات، مربوط به کسانی است که حضرت را میشناسند وگرنه وقتی خود ایشان را کسی ندیده، چطور میخواهد بفهمد که شخصی که در خواب میبیند، پیامبر است یا نه؟

موفق باشید

صدیق;555015 نوشت:
[=microsoft sans serif]باسلام
از آنجا که هدف خداوند از ارسال پیامبران، هدایت بندگان است، اگر شیطان بتواند به شکل پیامبران در بیاید، این امر برای کسانی که پیامبر را دیده اند، موجب اشتباه میشود و از آنجا که برخی از مسائلی که پیامبران بیان میکنند، صرفا اموری تعبدی هستند و قابل استدلال و تعلیل در همان مورد جزیی نیستند. بنابراین، این شیطان میتواند حداقل عوام مردم را فریب دهد. بنابراین، حکمت خداوند از ارسال پیامبران نقض میشود. همانطور که اگر کارهای خارق العاده به همراه ادعای نبوت، از سوی کسی انجام شود که پیامبر نیست، این با غرض خداوند ناسازگار است.
به نظر میرسد با توجه به نکته ای که بیان شد این مسئله اختصاصی به رسول گرامی اسلام(ص) ندارد و در مورد تمام پیامبران و اوصیاء ایشان باشد.
در مورد سوال دوم، به نظر میرسد که این گونه روایات، مربوط به کسانی است که حضرت را میشناسند وگرنه وقتی خود ایشان را کسی ندیده، چطور میخواهد بفهمد که شخصی که در خواب میبیند، پیامبر است یا نه؟

موفق باشید

سلام. آیا این مسئله با داستان قرار گرفتن شیاطین بر تخت سلیمان، قابل تطبیق است؟

[=microsoft sans serif]

tazkie;555044 نوشت:
سلام. آیا این مسئله با داستان قرار گرفتن شیاطین بر تخت سلیمان، قابل تطبیق است؟

باسلام
داستانی که بیان کردید، احتمالا مربوط به افسانه هایی است که در ذیل ایه شریفه34 سوره ص بیان شده است.
در این ایه شریفه بیان شده:«و لقد فتنا سلیمان و القینا علی کرسیه جسدا ثم اناب»
در تفسیر این ایه، چند احتمال داده شده است که برخی با مبانی عقلی و مسلم در مورد خداوند و پیامبران منافات دارد و برخی با ظاهر ایه.
به نظر میرسد، مناسبترین تفسیری که میتوان برای این ایه مطرح کرد، این است که حضرت سلیمان ارزو داشت که فرزندان شجاعی نصیبش شود که در اداره کشور و مخصوصا جهاد با دشمنان به او کمک کنند. او که همسران متعددی داشت، گفت از آنان فرزندان زیادی به دنیا خواهد اورد. درحالیکه در این جمله خود از یاد خداوند غفلت کرد و بدون اینکه "انشاء الله " بگوید، قصد چنین کاری را داشت. یعنی صرفا به نیروی خود و سلامتی اش تکیه کرد. به همین جهت، از ان همه همسر، تنها یک فرزند ناقص الخلقه به دنیا نیامد که او را همچون جسدی بی روح بر روی تخت او انداختند. سلیمان ناراحت شد و سخت در فکر فرو رفت و علت این امر را جز غفلت از یاد خدا ندانست. به همین جهت توبه کرد و به درگاه خداوند بازگشت.(1)

[=microsoft sans serif]ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. تفسير نمونه، ج‏19، ص 281

صدیق;555396 نوشت:
[=microsoft sans serif]
باسلام
داستانی که بیان کردید، احتمالا مربوط به افسانه هایی است که در ذیل ایه شریفه34 سوره ص بیان شده است.
در این ایه شریفه بیان شده:«و لقد فتنا سلیمان و القینا علی کرسیه جسدا ثم اناب»
در تفسیر این ایه، چند احتمال داده شده است که برخی با مبانی عقلی و مسلم در مورد خداوند و پیامبران منافات دارد و برخی با ظاهر ایه.
به نظر میرسد، مناسبترین تفسیری که میتوان برای این ایه مطرح کرد، این است که حضرت سلیمان ارزو داشت که فرزندان شجاعی نصیبش شود که در اداره کشور و مخصوصا جهاد با دشمنان به او کمک کنند. او که همسران متعددی داشت، گفت از آنان فرزندان زیادی به دنیا خواهد اورد. درحالیکه در این جمله خود از یاد خداوند غفلت کرد و بدون اینکه "انشاء الله " بگوید، قصد چنین کاری را داشت. یعنی صرفا به نیروی خود و سلامتی اش تکیه کرد. به همین جهت، از ان همه همسر، تنها یک فرزند ناقص الخلقه به دنیا نیامد که او را همچون جسدی بی روح بر روی تخت او انداختند. سلیمان ناراحت شد و سخت در فکر فرو رفت و علت این امر را جز غفلت از یاد خدا ندانست. به همین جهت توبه کرد و به درگاه خداوند بازگشت.(1)

[=microsoft sans serif]ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. تفسير نمونه، ج‏19، ص 281

[=microsoft sans serif]با سلام. خیر ارتباطی به این آیه ندارد. بلکه مسئله به آیه مربوط می گردد:

[=arial]وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَـكِنَّ الشَّيْاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]در روایات ذکر شده در کتاب قصص الانبیاء، داستانی ذکر می شود که روزی سلیمان به حمام رفت و انگشتر پادشاهی را به کسی سپرد، شیطانی خود را به شکل سلیمان در آورد و انگشتر را از آن فرد تحویل گرفت و بر تخت سلطنت حضرت سلیمان تکیه زد و حضرت سلیمان پس از مراحلی به تخت باز می گردد. در این دوران شیطان کارهایی را می کند و دستوراتی مطرح می کند که در این آیه بدان اشاره شده است. به روایت اهل کتاب هم، سلیمان کافر شده است، و این آیه را به این روش می توان با آن تطبیق داد که در کتب اهل کتاب، شیطانی که خود را به جای سلیمان جا زده بود را، به جای سلیمان گرفته اند.

البته قبول دارم که این روایت امری قطعی نیست، ولی خب نمی توان به این راحتی آنرا افسانه هم خواند.

صدیق;555015 نوشت:
[=microsoft sans serif]باسلام
...
به نظر میرسد با توجه به نکته ای که بیان شد این مسئله اختصاصی به رسول گرامی اسلام(ص) ندارد و در مورد تمام پیامبران و اوصیاء ایشان باشد.
..
موفق باشید

سلام.از اونجای که توی این چند روز چند بار این عبارت رو دیدم.[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]بگیم [=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]رسول الله صل الله علیه و آله [=microsoft sans serif]بهتره[=microsoft sans serif].

وقتی سلیمان خواست به wc برود ببخشید (نتونستم چیزی بگم) خب انگشتر به دست همسرش سپرد تا اسم آن نمیدونم چه اسمی بود که نسبت بخدا میداد مثل "یا عظیم" تا بی احترامی بی حرمتی نشود و بعد از مدت کوتاه شیطان شبیه او ظاهر شد از همسر سلیمان انگشتر گرفت و سلیمان از راه رسید درخواست کرد انگشتر پس بدهد دیگه نمی دونم چه شد فکر کنم ماجرا این وقت همسرش فکر کرد او شیطان است سلیمان ناراحت شد . قدرت لشگر سلیمان بالا بود فکر کنم میتونست لشگر انگشتر پیدا کند شیطان آن وقت ترسید آن انگشتر انداخت تو دریا و خداوند ماهی مامور کرد ان انگشتر ببلعد رفته رفته صیادن ماهی ها جمع کرد و اخرش پیدا شد ... .. اینم ماجرا زیبا که جای قبل باشد که کاربر گفت رفت حمام و ... متفاوتا و فکر کنم آن شیطان شبیه شدن سلیمان هنوز ممنانع نشد یعنی شیطان ان وقت میتونست چنین کار کنند و نمی توانن شبیه پیامبر(ص) ایجاد کند که چون پیامبر آخر است وظیفه های اخر پیامبری خراب میشود که باید اشتباه دروغ گفته نشود که بعدد از او نخواهد آمد تا اخر قیامت حکومتش باید ان زمان وظیفه باشد شیطان اگر میتوانست دیگر شما میفهمی چه اتفاق میافتد - ببخشید اگر غیر واضح بود

سید حسین موسوی;555505 نوشت:
سلام.از اونجای که توی این چند روز چند بار این عبارت رو دیدم.بگیم رسول الله صل الله علیه و آله بهتره.

بعله خداوند بهترین پیامبری برگزید که خوش اخلاق و صبور بود که حالا بهترین پیامبر است همه باهم عشق و شور به این پیامبر (صلوات الله علیه و آل وسلم) صلوات نثار روح پاکش کنیم


اللهم صل علی محمد و آل محمد

من کسی رو می شناسم که ادعا میکنه با انجام مدیتیشن و یوگا .... با پیامبران در ارتباطه
برای مثال حضرت مسیح رو می بینه و حضرت مسیح برای ایشون حرف های خوب خوب و آرامش بخش میزنند !!!!
به نظر من این کار شیطان است
شیطان و دار و دستش در خیال و خواب به راحتی جولان میدهند
ما که پیامبران را ندیده ایم
حالا اگر کسی ادعا کند پیامبر است
چطور تشخیص بدیم راسته یا دروغ ؟
هر خوابی و وهمی رو رویای صادقه ندانیم

نقل قول:
بعله خداوند بهترین پیامبری برگزید که خوش اخلاق و صبور بود که حالا بهترین پیامبر است همه باهم عشق و شور به این پیامبر (صلوات الله علیه و آل وسلم) صلوات نثار روح پاکش کنیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد


بله خودم , پدر و مادرم و همه چیزم فدای رسوالله صل الله علیه وآله.
ولی منظور بنده این بود که چون حضرت محمد صل الله علیه وآله پیامبر تمام جهانیان هست بگیم پیامبر خدا.

[=microsoft sans serif]

tazkie;555458 نوشت:
در روایات ذکر شده در کتاب قصص الانبیاء، داستانی ذکر می شود که روزی سلیمان به حمام رفت و انگشتر پادشاهی را به کسی سپرد، شیطانی خود را به شکل سلیمان در آورد و انگشتر را از آن فرد تحویل گرفت و بر تخت سلطنت حضرت سلیمان تکیه زد و حضرت سلیمان پس از مراحلی به تخت باز می گردد. در این دوران شیطان کارهایی را می کند و دستوراتی مطرح می کند که در این آیه بدان اشاره شده است.

در مورد تفسیر این ایه، نظرات متعددی بیان شده است و احتمالات زیادی داده شده است. نظری که شما بر اساس روایات نقل کردید، تنها یک نظر در این میان است که با ادله عقلی منافات دارد؛ عصمت انبیاء ازجمله سلیمان نبی و حکمت خداوند در ارسال پیامبران ازجمله این ادله است. علامه طباطبایی در تفسیر این ایه میفرماید:
[=microsoft sans serif]بهر حال از آيه شريفه بر مى‏آيد كه سحر در ميانه يهود امرى متداول بوده، و آن را به سليمان نسبت مي دادند، چون اينطور مى‏ پنداشتند، كه سليمان آن سلطنت و ملك عجيب، تسخير جن و انس و وحش و پرندگان و آن كارهاى عجيب و غريب و کارهای خارق العاده ای که داشت را به کمک سحر و جادو انجام میداد. همچنین یهودیان يك مقدار از سحر خود را هم به دو فرشته بابل يعنى هاروت و ماروت نسبت ميدهند، و قرآن هر دو سخن ايشان را رد مي كند، و مى ‏فرمايد: آنچه سليمان مى‏ كرد، به کمک سحر نميكرد و چطور ممكن است سحر بوده باشد، و حال آنكه سحر كفر به خدا است، و تصرف و دست اندازى در عالم بخلاف وضع عادى آنست، خداى تعالى عالم هستى را بصورتى در ذهن موجودات زنده و حواس آنها در آورده، آن وقت چگونه ممكن است سليمان پيغمبر اين وضع را بر هم زند.(1)
[=microsoft sans serif]

tazkie;555458 نوشت:
و این آیه را به این روش می توان با آن تطبیق داد که در کتب اهل کتاب، شیطانی که خود را به جای سلیمان جا زده بود را، به جای سلیمان گرفته اند.

قرآن کریم در چند موضع اشاره به خوی تحریف گری یهودیان اشاره دارد. بنابراین نمیتوان به سخنان و حکایاتی که آنان نقل کرده اند یا در روایات مسلمانان وارد کرده اند اعتماد کرده اند.

tazkie;555458 نوشت:
البته قبول دارم که این روایت امری قطعی نیست، ولی خب نمی توان به این راحتی آنرا افسانه هم خواند.

باسلام
اولا: مفاد اینگونه اخبار برخلاف دلیل عقلی ای است که در پستهای قبلی مطرح شد و همین باعث طرد این روایات میشود.

ثانیا: برفرض دلیلی عقلی برخلاف مفاد این اخبار نداشتیم، روش صحیح استناد و اثبات یک مسئله تاریخی، نقل مستند و معتبر است که در این روایات چنین شرطی نیست.
بنابراین برفرض نگوییم که این روایات جعلی هستند، لااقل چیزی را نیز اثبات نمیکند.
علامه طباطبایی نیز به این مسئله اشاره دارد و چنین روایاتی را مجعول و ضعیف دانسته است.(2)

ــــــــــــــــــــــــــــ
1. المیزان، ج1، ص234-235
2. المیزان، ج1، ص 239

[=microsoft sans serif]

*"عطر سیب"*;555594 نوشت:
وقتی سلیمان خواست به wc برود ببخشید (نتونستم چیزی بگم) خب انگشتر به دست همسرش سپرد تا اسم آن نمیدونم چه اسمی بود که نسبت بخدا میداد مثل "یا عظیم" تا بی احترامی بی حرمتی نشود و بعد از مدت کوتاه شیطان شبیه او ظاهر شد از همسر سلیمان انگشتر گرفت و سلیمان از راه رسید درخواست کرد انگشتر پس بدهد دیگه نمی دونم چه شد فکر کنم ماجرا این وقت همسرش فکر کرد او شیطان است سلیمان ناراحت شد .

اولا: این روایت نیز مانند روایت قبلی، گرفتار همان ایراد و اشکال عقلی و سند ضعیف است.
ثانیا: این نقل به صورت دیگری بیان شده است. بر اساس آن نقل، بیان شده که شیطان، خادم سلیمان را فریب داد و سخنی از روش فریب دادن او و اینکه به شکل سلیمان بر او وارد شد، نیامده است.(1)

ـــــــــــــــــــــــ
1. تفسیر مجمع البحرین، ج5، ص290؛ تفسیر نورالثقلین، ج4، ص456؛ تفسیر بیان السعاده فی مقامات العباده، ج1، ص120(نرم افزار جامع الاحادیث)

صدیق;555706 نوشت:
[=microsoft sans serif]
در مورد تفسیر این ایه، نظرات متعددی بیان شده است و احتمالات زیادی داده شده است. نظری که شما بر اساس روایات نقل کردید، تنها یک نظر در این میان است که با ادله عقلی منافات دارد؛ عصمت انبیاء ازجمله سلیمان نبی و حکمت خداوند در ارسال پیامبران ازجمله این ادله است. علامه طباطبایی در تفسیر این ایه میفرماید:
[=microsoft sans serif]بهر حال از آيه شريفه بر مى‏آيد كه سحر در ميانه يهود امرى متداول بوده، و آن را به سليمان نسبت مي دادند، چون اينطور مى‏ پنداشتند، كه سليمان آن سلطنت و ملك عجيب، تسخير جن و انس و وحش و پرندگان و آن كارهاى عجيب و غريب و کارهای خارق العاده ای که داشت را به کمک سحر و جادو انجام میداد. همچنین یهودیان يك مقدار از سحر خود را هم به دو فرشته بابل يعنى هاروت و ماروت نسبت ميدهند، و قرآن هر دو سخن ايشان را رد مي كند، و مى ‏فرمايد: آنچه سليمان مى‏ كرد، به کمک سحر نميكرد و چطور ممكن است سحر بوده باشد، و حال آنكه سحر كفر به خدا است، و تصرف و دست اندازى در عالم بخلاف وضع عادى آنست، خداى تعالى عالم هستى را بصورتى در ذهن موجودات زنده و حواس آنها در آورده، آن وقت چگونه ممكن است سليمان پيغمبر اين وضع را بر هم زند.(1)
[=microsoft sans serif]

قرآن کریم در چند موضع اشاره به خوی تحریف گری یهودیان اشاره دارد. بنابراین نمیتوان به سخنان و حکایاتی که آنان نقل کرده اند یا در روایات مسلمانان وارد کرده اند اعتماد کرده اند.

باسلام
اولا: مفاد اینگونه اخبار برخلاف دلیل عقلی ای است که در پستهای قبلی مطرح شد و همین باعث طرد این روایات میشود.

ثانیا: برفرض دلیلی عقلی برخلاف مفاد این اخبار نداشتیم، روش صحیح استناد و اثبات یک مسئله تاریخی، نقل مستند و معتبر است که در این روایات چنین شرطی نیست.
بنابراین برفرض نگوییم که این روایات جعلی هستند، لااقل چیزی را نیز اثبات نمیکند.
علامه طباطبایی نیز به این مسئله اشاره دارد و چنین روایاتی را مجعول و ضعیف دانسته است.(2)

ــــــــــــــــــــــــــــ
1. المیزان، ج1، ص234-235
2. المیزان، ج1، ص 239

با سلام. آیا اینکه شیاطین بر ملک سلیمان چیزهایی بگویند که یهودیها آنها را باور کنند و گمراه شوند، با هدایتگری خدا منافات ندارد؟

[=microsoft sans serif]

tazkie;557306 نوشت:
با سلام. آیا اینکه شیاطین بر ملک سلیمان چیزهایی بگویند که یهودیها آنها را باور کنند و گمراه شوند، با هدایتگری خدا منافات ندارد؟

همیشه اینطور بوده است. اصلا فلسفه وجود شیطان، اغواگری بوده است و اگر شیطان وجود نداشت، ابتلائ و ازمایش انسان چه معنایی میتوانست داشته باشد.
اما در مقابل، رسولان الهی و هدایتگری او و هدایتگری حجت درونی یعنی عقل نیز وجود دارد.
مردمی که چندین سال با حضرت سلیمان بوده اند و صداقت او را دیده و به نبوت او ایمان داشتند، چطور میشود که تهمت سحر که مساوی با کفر بوده است را باور کنند.
شیطان هست ولی حجت درونی و بیرونی نیز هست.
و با بودن حجت، کسی بهانه ای برای اعتراض ندارد.
موفق باشید.

tazkie;557306 نوشت:
با سلام. آیا اینکه شیاطین بر ملک سلیمان چیزهایی بگویند که یهودیها آنها را باور کنند و گمراه شوند، با هدایتگری خدا منافات ندارد؟

خود قرآن گفته کار آندو امتحان و آزمایش بوده و مطابق حکمت خداست

victoryone;557664 نوشت:
خود قرآن گفته کار آندو امتحان و آزمایش بوده و مطابق حکمت خداست

اولاً قرآن وقتی از آن دو سخن می گوید، به خاطر دو بودن، از ضمیر مثنی، هم استفاده می کنه. جایی که قرآن ما از سخنان شیاطین بر ملک سلیمان حرف میزنه، جمع و نه مثنی، پس این بخش از فرمایش قرآن، مربوط به اون آزمایش نیست.

ثانیاً هاروت و ماروت جزء شیاطین نیستند، بلکه از ملائکه هستند و بحثشان به کل فرق دارد. بد نیست یک بار آیات را به طور دقیق بخوانید.

tazkie;557707 نوشت:
اولاً قرآن وقتی از آن دو سخن می گوید، به خاطر دو بودن، از ضمیر مثنی، هم استفاده می کنه. جایی که قرآن ما از سخنان شیاطین بر ملک سلیمان حرف میزنه، جمع و نه مثنی، پس این بخش از فرمایش قرآن، مربوط به اون آزمایش نیست.

ثانیاً هاروت و ماروت جزء شیاطین نیستند، بلکه از ملائکه هستند و بحثشان به کل فرق دارد. بد نیست یک بار آیات را به طور دقیق بخوانید.

خب منم منظورم هماندو فرشته بود دیگه گفتم آندو

علمای بزرگ وفقها که بعضی ازامامان وپیامبران را دیده اند میفرماید هرکسی که پیامبر به خوابش برود چشم بصیرت پیدا میکند و میتواند همه چیز را به واقع ببیند

نخیر شیطان توانایی اینکارو نداره که خودشو جای پیامبری بزنه

پرسش:
در روایات نقل شده "شیطان نمی تواند به شکل حضرت محمد (ص) و اوصیا آن حضرت در بیاید."آیا به شکل پیامبران دیگر نیز نمی تواند ظاهر شود؟


پاسخ:
از آن جا که هدف خداوند از ارسال پیامبران، هدایت بندگان است، اگر شیطان بتواند به شکل پیامبران در بیاید، این امر برای کسانی که پیامبر را دیده اند، موجب اشتباه می شود و از آن جا که برخی از مسائلی که پیامبران بیان می کنند، صرفا اموری تعبدی هستند و قابل استدلال و تعلیل در همان مورد جزیی نیستند. بنا بر این، این شیطان می تواند حداقل عوام مردم را فریب دهد. بنا بر این، حکمت خداوند از ارسال پیامبران نقض می شود. همان طور که اگر کارهای خارق العاده به همراه ادعای نبوت، از سوی کسی انجام شود که پیامبر نیست، این با غرض خداوند ناسازگار است.
به نظر می رسد با توجه به نکته ای که بیان شد این مسئله اختصاصی به رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) ندارد و در مورد تمام پیامبران و اوصیاء ایشان باشد.

البته در برخی نقل ها و داستان ها بیان شده که شیطان خود را به شکل حضرت سلیمان ظاهر کرد و به همین جهت توانست انگشتری وی را از همسرش بستاند. اما این داستان ها، افسانه هایی است که در ذیل آیه شریفه 34 سوره ص بیان شده است. در این آیه شریفه بیان شده:«و لقد فتنا سلیمان و القینا علی کرسیه جسدا ثم اناب» در تفسیر این آیه، چند احتمال داده شده است که برخی با مبانی عقلی و مسلّم در مورد خداوند و پیامبران منافات دارد و برخی با ظاهر آیه.

به نظر می رسد، مناسب ترین تفسیری که می توان برای این آیه مطرح کرد، این است که حضرت سلیمان آرزو داشت که فرزندان شجاعی نصیبش شود که در اداره کشور و مخصوصا جهاد با دشمنان به او کمک کنند. او که همسران متعددی داشت، گفت از آنان فرزندان زیادی به دنیا خواهد آورد. درحالی که در این جمله خود از یاد خداوند غفلت کرد و بدون این که "انشاء الله " بگوید، قصد چنین کاری را داشت. یعنی صرفا به نیروی خود و سلامتی اش تکیه کرد.

به همین جهت، از آن همه همسر، تنها یک فرزند ناقص الخلقه به دنیا آمد که او را همچون جسدی بی روح بر روی تخت او انداختند. سلیمان ناراحت شد و سخت در فکر فرو رفت و علت این امر را جز غفلت از یاد خدا ندانست. به همین جهت توبه کرد و به درگاه خداوند بازگشت.(1)

اگر سوال شود که"در حدیثی پیامبر(ص) فرمود: اگر مرا در خواب دیدید حتما خودم هستم و شیطان نمی تواند به شکل من دربیاید ،
در پاسخ میگوئیم:به نظر می رسد که این گونه روایات، مربوط به کسانی است که حضرت را می شناسند و گرنه وقتی خود ایشان را کسی ندیده، چطور می خواهد بفهمد که شخصی که در خواب می بیند، پیامبر است یا نه؟ مگر این که بر اساس جواب سوال اول، بگوییم چون شیطان نمی تواند به شکل پیامبر ظاهر شود، بنا بر این اگر کسی در خواب شخصی را ببیند که مدعی است او پیامبر است، بنا بر این، قطعا آن شخص شیطان نمی تواند باشد.


ـــــــــــــــــــــــ
(1) تفسير نمونه، ج‏19، ص 281.

موضوع قفل شده است