حکمتهای آسمانی خطبه گل یاس

تب‌های اولیه

272 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حکمتهای آسمانی خطبه گل یاس

سلام علیکم
استاد صادق میشه کمی درباره این طرح توضیح دهید؟

باغ بهشت;552162 نوشت:
سلام علیکم
استاد صادق میشه کمی درباره این طرح توضیح دهید؟

باسلام وآرزوی بهترین توفیقات برای سر کار عالی .
قرار است در این طرح فضای ذهن مومنان ومحبان حضرت بی بی کمی فاطمی تر شود .
و همگان بخصوص خواهران مومنه مثل جناب عالی با گفته ها ی حضرت زهرا ع تجدد خاطره نمایند .
از کلمات او در خطبه فدکیه شمیم عطر فاطمه را استشمام نمایم .
با معارف فاطمی بشتر مأنوس شویم .
کمی فضای جان مان را زهرای کنیم .
خلاصه به نحوی آنچه را شما بر صفحه سیاه ایدی تان نوشته اید باز خوانی نمایم .
البته با رویکرد تولا ی .( نوشته شما رویکرد تبرایی مسله است )
توجه دارید که علی وزهرا مثل سکه نوری اند که یک طرفش علی وطرف دیگرش زهرای اوست .
شما که از ایدی تان معلوم است از ولایت مداری سر شار هستید .
در این طرح سهم بگیرید نظر دهید در باره بی بی تان مطلب در ذیل عرایض بنده در تاپیک بگذارید .
دوستان تان را به این کار تشویق نماید .
این طرح در واقع از خود شما خواهران محترم است .
در این تاپیک شرایطی وبستری فراهم شده که شما زهرایی بودن تان را به لحاظ علمی به نمایش بگذارید .
محبت ومعرفت تان رابه بی بی تان تجلی دهید وابراز واظهار نماید .
من وسایر دوستان هم شما را به لحاظ علمی کمک می کنیم تا بی بی مان بار دیگر بهتر از قبل بشناسیم .
موفق وزهرایی باشید .

[SPOILER نوشت:
صادق;552193]باسلام وآرزوی بهترین توفیقات برای سر کار عالی .
قرار است در این طرح فضای ذهن مومنان ومحبان حضرت بی بی کمی فاطمی تر شود .
و همگان بخصوص خواهران مومنه مثل جناب عالی با گفته ها ی حضرت زهرا ع تجدد خاطره نمایند .
از کلمات او در خطبه فدکیه شمیم عطر فاطمه را استشمام نمایم .
با معارف فاطمی بشتر مأنوس شویم .
کمی فضای جان مان را زهرای کنیم .
خلاصه به نحوی آنچه را شما بر صفحه سیاه ایدی تان نوشته اید باز خوانی نمایم .
البته با رویکرد تولا ی .( نوشته شما رویکرد تبرایی مسله است )
توجه دارید که علی وزهرا مثل سکه نوری اند که یک طرفش علی وطرف دیگرش زهرای اوست .
شما که از ایدی تان معلوم است از ولایت مداری سر شار هستید .
در این طرح سهم بگیرید نظر دهید در باره بی بی تان مطلب در ذیل عرایض بنده در تاپیک بگذارید .
دوستان تان را به این کار تشویق نماید .
این طرح در واقع از خود شما خواهران محترم است .
در این تاپیک شرایطی وبستری فراهم شده که شما زهرایی بودن تان را به لحاظ علمی به نمایش بگذارید .
محبت ومعرفت تان رابه بی بی تان تجلی دهید وابراز واظهار نماید .
من وسایر دوستان هم شما را به لحاظ علمی کمک می کنیم تا بی بی مان بار دیگر بهتر از قبل بشناسیم .
موفق وزهرایی باشید .[/SPOILER]

وااای چه عالــــی!!! بی صبرانه منتظر شروع طرح هستـــــم .
ممنــــــون استــــــاد صـــــادق گـــــرامــــی
:Gol:

گر علی مشکل گشای عالم است/ فاطمه مشکل گشای مرتضی است

با سلام و تشکر فراوان به جهت این طرح زیبا

در پناه حق

صادق;552193 نوشت:
در این طرح سهم بگیرید نظر دهید در باره بی بی تان مطلب در ذیل عرایض بنده در تاپیک بگذارید .

با سلام. ممنون از دغدغه ی نابتون و این طرح زیبا.:Gol:

فاطمه:doa(5): بوی ارامش میدهد،بوی بهشت میدهد،بیدارکننده وجدان های به خواب رفته است و مظلوم است و بحقیقت مظلوم است، پیرو میطلبد و بهشت هدیه میدهد...

من در زندگانی پرنور و یکسره فیض و برکت بانوی دوعالم:doa(5): تحقیقاتی داشتم و به قدر فهم خویش هرچند اندک همراه و هم قدم بزرگواران در این گفتگوی ارزشمند هستم.:hamdel:

پرستوی تنها;552256 نوشت:
گر علی مشکل گشای عالم است/ فاطمه مشکل گشای مرتضی است

با سلام و تشکر فراوان به جهت این طرح زیبا

در پناه حق

************
چون علی و فاطمه نور خداست
زین سبب هر دو یقین مشکل گشاست
هر دو یک سکه همانند طلا
یکطرف زهرا ودیگر مرتضاست

**************
ارزگانی

ســلام بسیار طرح خوبی است
ان شالله که مورد قبول حضرت زهرا قرار بگیـره
همیشــه یه حدیث من رو خیلی آروم میکنه و بســیار از شنیدنش و خواندش خوشحال میــشم قرار میدمش دوستان هم بخونن ان شالله که مورد پسند همگی قرار بگیره

روایت شده است که از امام صادق علیه السلام

سوال شد معنای حی علی خیر العمل

چیست و کدام عمل است؟

فرمود :

خیر العمل : الولایه

بهترین عمل ولایت مااهل بیت است

و در روایت دیگری فرموده اند :

بر فاطمه و ولدها علیه السلام

بهترین عمل نیکی و احسان به حضرت زهرا و فرزندان او اســت

اللهم عجل لویک الفرج

جهت نمایش تصویر با اندازه کوچک کلیک کنید

جهت نمایش تصویر با اندازه کوچک کلیک کنید

جهت نمایش تصویر با اندازه کوچک کلیک کنید

جهت نمایش تصویر با اندازه کوچک کلیک کنید

[=arial]از فاطمه به تو اینگونه خطاب است
ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است.

طبق حديث لولاك لما خلقت الأفلاك آيا مقام حضرت فاطمه(س) از پيامبر(ص) بيشتر است؟


پاسخ: پاسخ: فاطمه زهرا (س ) سرور زنان ، و درياي بيكران دانش ، آينة كمال ، نمونه عيني خلوص در بندگي ، جلوة تمام و كمال اسماء اللّه ، و تجلي لطف بيكران خداوند است .

زهراي اطهر (س ) داراي مقامي است كه براي احدي غير از حضرات معصومين (ع ) قابل درك نيست ، و آن مقام شامخ عصمت و ولايت كليه است . مطلبي كه در سؤال مطرح شده ، در كتاب "فاطمه بهجة قلب المصطفي " آمده است :

"عن اللّه تبارك و تعالي : يا أحمد، لولاك لما خلقتُ الافلاك و لولا عليٌ لما خلقتُك و لو لا فاطمه لما خلقتكما؛(۱) أي احمد، اگر تو نبودي ، افلاك را خلق نمي كردم ، و اگر علي نبود، تورا خلق نمي كردم و اگر فاطمه نبود، شما را خلق نمي كردم "

توجيه اين حديث قدسي (البته حديث به اين عبارت در كتب معتبر نيامده) اين است كه فلسفه آفرينش ، رسيدن فيض و رحمت كامل به موجودات است . و تنها انسان

كامل است كه شايستگي در يافت كامل ترين فيض الهي را دارد. از آن جاي كه وجود مقدس فاطمه (س ) سر چشمه و منشأ وجود يازده امام معصوم (ع ) است ، در اين

حديث قدسي محور قرار گرفته است ، يعني اگر فاطمه (س ) نبود، هدف از خلقت كه وجود انسان كامل و خليفه و حجت الهي روي زمين تا ابد است حاصل نمي شد و اين

به معني برتري حضرت زهرا (س ) از رسول اكرم (ص ) نمي باشد، بلكه بدين معني است كه ادامة انوار مقدس معصومين (ع ) به وسيلة دخت گرامي پيامبر اسلام (ص ) است .

به عبارت ديگر: هدف آفرينش، انوار پاك چهارده معصوم (ع ) است و همه اين بزرگواران نَفس و نور واحد هستند، چنان كه در آية مباهله ،(۲) خدا از علي (ع ) به عنوان نفس

نبي (ص ) ياد كرده است . رسول خدا (ص ) فرمود: "خدا من ، علي ، فاطمه ، حسن و حسين را از يك نور آفريد".(۳) ليكن چون فاطمه واسطة فيض يازده اختر آسمان ولايت

و امامت است ، خدا خطاب به حضرت محمد (ص ) فرمود : "اگر فاطمه نبود، شما را خلق نمي كردم" زيرا آن جريان نور مقدس پيامبر از طريق فاطمه ادامه يافته و تا قيام

قيامت بر قرار و ثابت است . همان گونه كه به لحاظ اين كه فاطمه (س ) و حدت بخش انوار پاك و مركز دايرة وجود است ، در حديث كسا محور پنج تن (ع ) واقع شده است:

"هم فاطمة و أبوها و بعلها و بنوها".(۴)


[/HR]
پى نوشت ها:

۱. احمد رحماني همداني ، فاطمة بهجة قلب المصطفي ، ص ۹، به نقل از كشف اللئالي ، صاحب بن عبدالوهاب بن العرندس .
۲. آل عمران (۳) آيه ۶۱.
۳. بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۱۳۱، حديث ۱۲۲.
۴. مفاتيح الجنان ، ص ۱۲۱۱.

تاپیک دیر لود میشه . احتمالا علتش وچود تصاویره . یا تصاویرو کم حجم کنید یا در پنهان قرار بدید.تشکر

[=arial black]عالم صدف است و فاطمه گوهر او،
گيتي عرض است و فاطمه جوهر او،
بر فضل و شرافتش همين بس كه ز خلق،
احمد پدر است ومرتضي شوهر او

[=arial black]خواستم بگویم، فاطمه دختر خدیجهٔ بزرگ است، دیدم فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه دختر محمد است. دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه همسر علی است. دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه مادر حسین است. دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم، که فاطمه مادر زینب است. باز دیدم که فاطمه نیست.
نه، این‌ها همه هست و این همه فاطمه نیست. فاطمه، فاطمه است



در روایت دیگری فرموده اند :

بر فاطمه و ولدها علیه السلام

بهترین عمل نیکی و احسان به حضرت زهرا و فرزندان او اســت

اللهم عجل لویک الفرج

:Gol:حضرت فاطمه ی زهرا حجت خداوند است :Gol:

اگر خداوند متعال در میان امت اسلامی چهارده نفر ( حجت معصوم ) افریده ،بدون تردید فاطمه ی زهرا علیه السلام جزو برترین آنان است و پس از رسول خدا و امیرالمومنین علیهالسلام سومین شخصیت جهان هستی به حساب میآید و حتی برتري مقام او برتمام پیامبران پیشین و حضرات ائمه، غیر از علی علیهالسلام ثابت است.
حضرت امام باقر علیهالسلام در عظمت و جلالت مادرش فاطمه علیهاالسلام میفرمایند: لقد کانت علیهاالسلام مفروضه الطاعه علی جمیع من خلقاللَّه من الجن و الانس و الطیر والوحش و الانبیا و الملائکه
اطاعت فاطمه علیهاالسلام بر تمام بندگان الهی حتی جن و انس، پرندگان و حیوانات، پیامبران و است ولی تقدم « اطاعت تکوینی » نیست، بلکه منظور از آن « اطاعت تشریعی » ، ملائکه واجب است.

اگرچه این اطاعت او را بر انبیاي دیگر نشان میدهد. و لذا حضرت امام حسن عسکري علیهالسلام در این باره میفرماید: نحن حجهاللَّه و فاطمه
حجه علینا. ما حجت خدا و فاطمه علیهاالسلام حجت ما میباشد.

و حضرت امام زمان - عجلاللَّه تعالی فرجه الشریف - درتوقیع مبارکشان میفرمایند: و فی ابنه رسولاللَّه (ص) اسوه حسنه. (فاطمه) دختر پیامبر خدا صلی اللَّه علیه و آله الگو و اسوه زیبا براي مردم است.

این احادیث سه گانه (به عنوان نمونه)، نشان میدهد حضرت فاطمه ي زهرا علیهاالسلام یکی از حجتهاي خداوندي است و جنبه ي الگویی و رهبري دارد و حضرات ائمه اطهار علیهاالسلام او را بر خود مقدم، اعمال و رفتار وي را سرمشقشان قرار میدادند... و پیامبر صلی اللَّه علیه و آله، نیز میفرمایند: خداوند متعال علی، همسر و فرزندانش را حجت خود درمیان مردم قرار داده است.

نکته : مراد از اهل بیت کسانی هستند که خداوند در آیه ی پنجاه و نهم سوره نساء اطاعت آن ها را در کنار اطاعت خود بیان داشته
وآنان معصومین می باشند و به برکت آنان پروردگار در عالم به بندگانش روزی می دهد و در سایه ی آنان روی زمین و شهر ها را
آباد می کند و باران را می فرستد و همچنین زمین انواع برکات خود را خارج میکند.

دو دریا اشک عالم سوز مولا
که تنها ریخت او در سوگ زهرا
غباراز چشم تاریخ شستشوداد
که تا روشن ببیند مرگ برنا
********
بسوزد در فراقش ماه وخورشید
واشک آلود گردد چشم ناهید
بماند تا ابد این سوز واین ساز
شود بر غربت اسلام شاهد
*********


صادق;552687 نوشت:
********

سلام علیکم
جواب سوالی رو که میخوام بپرسم رو میتونم با تحقیق بدست بیارم ، ولی اینجا میپرسم شاید سوال شخص دیگه ای هم باشه.
خیلی از اوقات شنیدیم که حضرت زهرا زمانی که با نامحرمی سخن میگفتند انگشت در دهان میکردند تا صداشون واضح نباشه.
اینکه ایشون سخنرانی هم میکردند هم شندیدم و برگه چهارم هم ذکر شده که در مسجد سخنرانی کردند.
سوال من اینه که :
ایا در مسجد بین اقا و خانم سخنرانی کردند؟
اگر کردند موردی نداشته براشون که صداشونو مردها هم بشوند؟
یه کم در این باره توضیح بدید ..
ممنون.

باسلام تقدیر از سوال خوب شما .
سوال هم مفید وهم مناسب موضوع مطرح بحث است .
انشاءالله همیشه سوال ها ومطالب تان را در این تاپیک متناسب با مطلب مورد بحث مطرح نماید .
در این رابط سرکار هدی نکته های ارزشمندی در پاسخ بیان نموده که از ایشان تشکر می شود .
در راستای وادامه فرمایش ایشان باید اشاره نمود :
الف _ به طور یک اصل کلی باید گفت : شنیدن صدای زن نامحرم ، گناه نیست و زن هم صدای خود را به گوش مرد نامحرم برساند ،گناه نیست. آنچه گناه است لذت از رهگذر سخن گفتن وشنیدن آن است برای زن و مرد نامحرم است. قران کریم در این باره فرمود :
َّفَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً (1)
پس به گونه‏ اى هوس ‏انگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند، و سخن شايسته بگوييد!
آنچه حرام است سخن گفتن با ناز و کرشمه و فتنه گری و گوش دادن برای لذت و خوش و بش کردن و به اصطلاح گل گفتن و گل شنیدن است. اما سخن گفتن متین و منطقی و با حفظ حرمت ها و شنیدن چنین سخنانی بدون قصد لذت ، هیچ منعی ندارد و حرام و گناه نمی باشد.
ب_ این که حضرت زهرا ع به هنگام سخن گفتن آن گونه عمل نموده باشد که در پرسش اشاره شده ظاهرا در روایات چیزی در این باره ذکر نشده .
ج- وقت ضرورت ونیاز در دفاع از حق سخنرانی زن در اجتماع زن ومرد نه تنها منعی ندارد که چه بسا واجب است چون این کار نوعی دفاع است ودفاع بر مرد وزن واجب است .
از این گذشته چنان که بخواست خدا در ادامه این طرح بیان خواهد این سخنرانی حضرت زهرا جنبه حیاتی برای اسلام داشته وموجب حفظ قران وعترت شد واگر بگویم که این خطبه بقای ولایت اهلبیت را برای ابد در حافظه تاریخ تضمین نموده است سخن بگزاف نخواهد بود .
چه این که سخنرانی دختر زهرا جناب زینب در کربلا وکوفه وشام مهم ترین عامل حفظ نهضت امام حسین شد که اگر آن سخنرانی ها نمی بود دستگاه تبلیغی بنی امیه حادثه کربلا در همان تاریخ ودر سرزمین کربلا محو ونابود می نمود که کسی از آن یادی ننمایند .
وبگفته آن شاعر :
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
د- از همه گذشته حضرت زهرا ع خود ش همانند پدر وهمسر وفرزندان معصومش حجت خدا و زبان وبیان ومفسر وحی است وسخن گفتن او بر اساس وظیفه وحکم قران بوده است ودرواقع تفسیر همان فراز آیه یاد شده است که فرمود : (( قلن قولا معروفا)).
چه اینکه همین کار یعنی سخنرانی او در چنین جمع وشرایطی خاص دلیل وحجت شرعی بر جواز حضور علمی وسیاسی واجتماعی ومعنوی زن در جامعه در نگاه اسلام است ونشان می دهد که زن با حفظ شرایط نه تنها می تواند در صحنه های اجتماعی حضور فعال داشته باشد بلکه وظیفه اوست که در دفاع از اسلام وقران وعترت به زهرا وزینب ع تأسی نماید.

پی نوشت ها:
1. احزاب (33) آیه 32.

صادق;552193 نوشت:
من وسایر دوستان هم شما را به لحاظ علمی کمک می کنیم تا بی بی مان بار دیگر بهتر از قبل بشناسیم .

با سلام و تشکر از این طرح.
لطفا معنای "ام ابیها" را توضیح دهید.
ممنون

[="Times New Roman"][="Navy"]


[/]

[="Tahoma"]

حضرت فاطمه(س)مي‌فرمايند: و من، آن كلمه‌ي نيكوي خداوندم. (الفضائل/80)

من فاطمه‌ام، واژه‌ي حسناي خداوند
از ماه نشان دارم و با آينه پيوند
من فاطمه‌ام، سرخ تر از خاطره ي سيب
من فاطمه ام، سبزتر از واژه‌ي لبخند

[="Blue"][="#0000FF"]در فضیلت والای حضرت صدیقه کبری فاطمه الزهرا صلوات الله علیها همین بس که همه مذاهب اسلامی حتی سلفی ها و جامعه ام القری مکه و هیئت دائمی افتای سعودی نیز این حدیث را صحیح میدانند و همگان بر ان اتفاق نظر دارند که رسول الله صلی الله علیه و اله فرمودند :

[="#FF0000"]فاطمه سیده النسا العالمین ....................................... انما فاطمة بضعة منّی من آذاها فقد آذانی و من احبّها فقد احبّنی[/] [/][/]

با سلام و تشکر از سوال :Gol:

ام ابیها
[=book antiqua]یعنی: مادر (و دلسوز) پدرش.المناقب، ج 3، ص 132 ؛ بحارالانوار، ج 43 ، ص 16 ؛ اسدالغابۀ، ج 5، ص 520 .
کنیهاي است که پدربزرگوارش حضرت رسول اکرم (ص) وي را بدان خواند. چه اینکه پیامبر در خردسالی مادر را از دست داد و سراسر عمر عزیزش را
بسختی گذراند و تا قبل از ازدواج با بانو خدیجه و حتی پس از آن، پیوسته مورد آزار مشرکان بود، یا در جنگها به این سو و آن
سو میرفت و دشواري تحمل میکرد. در این همه پس از تولد دختر عزیزش فاطمه، با اینکه وي کودکی بیش نبود همواره چون
پروانه به گرد شمع، از پدر جدا نمیشد و در رفع اندوه او آنچه میتوانست میکوشید و از پدر دلجویی میکرد. اگر آن بزرگوار
در جنگی آسیب میدید فاطمه خردسالش بود که بر زخم و رنج پدر مرهم مینهاد و بر آرامش و سلامت جانش اصرار داشت.
ام به معنی مادر و اصل و ریشه است و در حقیقت آن بانو را باید مادر نبوت دانست. { چون رسول خدا (ص) دلسوزي وي را میدید اشک میریخت و میفرمود: او مادر پدرش است. }
ام ابیها بود آن خوش خصال چونکه بود بانوي کاخ جلال این کنیه را شیعه و سنی نقل کرده و در معناي آن وجوهی بیان نموده اند. در میان معانی آن شاید بهترین وجه این باشد که :(ام در لغت به معنی مقصود و هدف نیز آمده است و چون فاطمه ثمره درخت نبوت و حاصل عمر حضرت ختمی مرتبت بود او
را ام ابیها گفتند) او بود که مقصود حقیقی و هدف و ثمره واقعی زندگانی پیغمبر بود و فرزندي شناخته میشد که پیامبر می خواست .

به نام خدا
با سلام و عرض ادب

رایحهٔ بهشت;552705 نوشت:
سوال من اینه که :
ایا در مسجد بین اقا و خانم سخنرانی کردند؟

بله در نقل ها و اخباري كه از جريان خطبه فدكيه حضرت زهراي مرضيه سلام الله عليه موجود است اينگونه بيان شده كه ايشان با حجاب كامل و درحالي كه جمعي از خويشان و زنان گرد آن حضرت سلام الله عليها را فرا گرفته بودند به مسجد وارد شدند در حاليكه ابوبكر در ميان عده اي مهاجرين و انصار و غير آنها نشسته بود كه در اين هنگام ميان او و ديگران پرده اي آويختند .آنگاه ناله‏اى جانسوز از دل برآورد كه همه مردم بگريه افتادند و مجلس و مسجد بسختى به جنبش درآمد.
سپس لحظه‏اى سكوت كرد تا همهمه مردم خاموش و گريه آنان ساكت شد و جوش و خروش ايشان آرام يافت، آنگاه كلامش را با حمد و ثناى الهى آغاز فرمود و درود بر رسول خدا فرستاد، در اينجا دوباره صداى گريه مردم برخاست، وقتى سكوت برقرار شد، كلام خويش را دنبال كرد (1)
بنابراين پاسخ بخش اول سوال شما اين است كه بله اين خطبه در حضور جمع - مردان و زنان - ايراد شد .

(1)- بلاغات النساء چاپ بیروت ص 23-24

رایحهٔ بهشت;552705 نوشت:
خیلی از اوقات شنیدیم که حضرت زهرا زمانی که با نامحرمی سخن میگفتند انگشت در دهان میکردند تا صداشون واضح نباشه.

رایحهٔ بهشت;552705 نوشت:
اگر کردند موردی نداشته براشون که صداشونو مردها هم بشوند؟

بنده در نقل هايي كه از اين خطبه شده چيزي در اين خصوص نديدم .
بهر حال آنچه بر اساس آيات شريفه بر زن واجب و لازم است ، پرهيز از خضوع در سخن گفتن است (1) و اينكه آيا لازم است هنگام سخن گفتن با نامحرم انگشت در دهان بگذارد يا شن ريزه در دهان بريزد ، حداقل در جريان اين خطبه بنده مطلبي در اين خصوص نديدم .

(1)- ...فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَ‌ضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُ‌وفًا (احزاب/32)
پس به گونه‌ای هوس‌انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید!

[="Tahoma"][="Navy"]

هدی;552897 نوشت:
بله در نقل ها و اخباري كه از جريان خطبه فدكيه حضرت زهراي مرضيه سلام الله عليه موجود است اينگونه بيان شده كه ايشان با حجاب كامل و درحالي كه جمعي از خويشان و زنان گرد آن حضرت سلام الله عليها را فرا گرفته بودند به مسجد وارد شدند در حاليكه ابوبكر در ميان عده اي مهاجرين و انصار و غير آنها نشسته بود كه در اين هنگام ميان او و ديگران پرده اي آويختند .آنگاه ناله‏اى جانسوز از دل برآورد كه همه مردم بگريه افتادند و مجلس و مسجد بسختى به جنبش درآمد.
سپس لحظه‏اى سكوت كرد تا همهمه مردم خاموش و گريه آنان ساكت شد و جوش و خروش ايشان آرام يافت، آنگاه كلامش را با حمد و ثناى الهى آغاز فرمود و درود بر رسول خدا فرستاد، در اينجا دوباره صداى گريه مردم برخاست، وقتى سكوت برقرار شد، كلام خويش را دنبال كرد (1)
بنابراين پاسخ بخش اول سوال شما اين است كه بله اين خطبه در حضور جمع - مردان و زنان - ايراد شد .

سلام علیکم
تشکر بابت پاسگویی ،‌
این مطالب رو جناب صادق گذاشته بودند ،
هدف من از مطرح کردن این سوال این بود که چرا با وجود اینکه میگن حضرت زهرا انگشت در دهان میکردند بین اون همه خانم و اقا سخن گفتند.
که جواب این سوال رو در پست بعدیتون دادید./ممنون[/]

با سلام خدمت شما

شُکر;552711 نوشت:
لطفا معنای "ام ابیها" را توضیح دهید.
ممنون

از جمله کنیه ‌هایی که مکرّرا در روایات،‌ برای حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» نقل شده است، کنیه «أمّ أبیها»[1] می‌باشد؛ یعنی فاطمه«سلام‌الله‌علیها» مادر پیغمبر اکرم«صلي الله عليه و آله و سلم » است.
این کنیه حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» سه معنا دارد و هر سه معنا، فوق‌العاده مهم است که اگر به آن توجّه شود، علاوه بر اینکه اعتقاد ما راجع به حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» زیاد می‌شود، بهتر می‌توانیم ایشان را به عنوان اسوه و سرمشق در زندگی خود قرار دهیم.

فاطمه«سلام‌الله‌علیها»، علّت غایی آفرینش
معنای اوّل این است که حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها»، علّت غائی (و نهایی) برای پیغمبر اکرم«صلي الله عليه و آله و سلم » بودند. در روایت معروف «لَوْلاكَ لما خَلَقْتُ الأفْلاكَ و لَوْلا عَلیٌ لَمْا خَلَقتُكَ و لَولا فاطِمَةُ لَمْا خَلَقْتُكُما» [2] که قسمت اوّل آن، یعنی عبارت «لَوْلاكَ لما خَلَقْتُ الأفْلاكَ» از جهت سند متواتر است و شیعه و سنّی، گرچه با الفاظ مختلف، ولی همگی نقل کرده‌اند.[3] پروردگار عالم فرموده است: یا رسول‌ الله، علت غائی عالم وجود، تو هستی و اگر تو نبودی، عالم را خلق نمی‌کردم.
ادامه روایت، یعنی عبارت«و لَوْلا عَلیٌ لَمْا خَلَقتُكَ و لَولا فاطِمَةُ لَمْا خَلَقْتُكُما»، اگرچه از جهت سند مانند قسمت اوّل نیست، امّا از اسرار شیعه است و مضمون آن در روایات و زیارات زیاد آمده است. اگر امیرالمؤمنین علی«سلام‌الله‌علیه» نبودند، خداوند پیغمبر اکرم‌«صلي الله عليه و آله و سلم
» را خلق نمی‌کرد. یعنی علت غائیه پیغمبر اکرم«صلي الله عليه و آله و سلم »، علی«سلام‌الله‌علیه» است. در ادامه روایت، ‌خداوند خطاب به رسول اکرم«صلي الله عليه و آله و سلم » در معراج می‌فرماید: یا رسول الله! علت غائیه عالم، تو هستی و علت غائی تو، امیرالمؤمنین علی«سلام‌الله‌علیه» است و علّت غائی امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه» و تو، زهراست. این معنا، به این امر برمی‌گردد که حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها»، علّت غائیه عالم وجود هستند و خداوند به خاطر حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها»، عالم وجود را خلق کرده است. به عبارت ساده‌تر، حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها»، نزد خداوند متعال به اندازه‌ای قدر و منزلت دارند که اگر به ‌خاطر حضرت‌ زهرا«سلام‌الله‌علیها» نبود، عالم‌ هستی موجود نمی‌شد و همه عالم، به طفیل وجود ایشان پدیدار شده است.
و شاید معنای اینکه پیامبراکرم ایشان را «ام ابیها» می‌خوانند، این باشد که پیغمبر اکرم«صلي الله عليه و آله و سلم » به حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» اشاره می‌کنند که علّت غائیه برای من، تو هستی و خداوند، به خاطر تو، مرا خلق کرده است. با این معنا، خواه ناخواه، حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» علّت غائیه دین پیغمبر اکرم«صلي الله عليه و آله و سلم » و علت غائیه امامت هستند.
بزرگان و اهل دل بر روی این معنا پافشاری دارند و بر این اساس، به روایات «لَوْلاكَ لما خَلَقْتُ الأفْلاكَ و لَوْلا عَلیٌ لَمْا خَلَقتُكَ و لَولا فاطِمَةُ لَمْا خَلَقْتُكُما» ، اهمیّت خاصّی می‌دهند.

موفقيتهاي پیامبر«صلي الله عليه و آله و سلم » مرهون حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها»

معنای دوّمی که از کنیه «ام أبیها» برداشت می‌شود، این است که شخصیّت پیغمبر اکرم«صلي الله عليه و آله و سلم »، وابسته به زهراست. همان‏طور كه شخص پیامبر گرامى«صلي الله عليه و آله و سلم » مرهون مادرشان مى ‏باشند و حضرت آمنه«سلام‌الله‌علیها» براى شخص آن وجود مقدّس، جزء العلّة هستند، مادر حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها»، یعنی حضرت خدیجه«سلام‌الله‌علیها»، نیز چنین بودند. ایشان ‌با تلاش و کوشش فراوان، توانست سیزده سال اسلام عزیز را در مکّه یاری کند. اگر اموال حضرت خدیجه«سلام‌الله‌علیها» و تلاش و کوشش ایشان نبود، پیغمبر اکرم«صلي الله عليه و آله و سلم » نمی‌توانست سیزده سال سخت را در مکه پشت سر بگذارد. اگر پیغمبر اکرم«صلي الله عليه و آله و سلم » توانستند سه سال با مشکلات و سختی‌های فراوانی در شعب أبی طالب به همراه چهل نفر استقامت کنند، در اثر تلاش و کوشش مادر حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» و اموال ایشان بود.

خود حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» نیز در ده سال حضور در مدینه،‌ با کمک امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه»، بسیار به پیامبر«صلي الله عليه و آله و سلم » کمک کردند. اگر ایشان و شوهرشان نبودند، پیغمبر اکرم«صلي الله عليه و آله و سلم » نمی‌توانستند ده سال مشکلات حضور در مدینه را پشت سر بگذارند.

پیغمبر اکرم«صلي الله عليه و آله و سلم »، طی ده سال حضور در مدینه، 84 جنگ را پشت سر گذاشتند. کسی که به اقرار سنّی و شیعه، توانست جنگ‌ها را فتح کند، حضرت ‌علی«سلام‌الله‌علیه» بودند. و ‌آنکه به امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه» کمک کرده، حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» و درآمدهای فدک ایشان بوده است.

حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» در طول عمر مبارکشان، برای خود و خانواده، از درآمد فدک استفاده نمی‌کردند و درآمد آن را بین فقراى بنى‌هاشم و مهاجرین و انصار تقسیم مى‏نمودند.[4] ایشان با یک زندگی فوق‌العاده ساده و در حدّ ضرورت، روزگار می‌گذراندند تا جایی که سوره مبارکه «هل اتی» نازل شد. زندگانی حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» خیلی مشکل بوده است؛ ایشان می‌توانستند از درآمد فدک، یک زندگی رفاهی پیدا کنند، امّا معتقد بودند فدَک باید فدای اسلام عزیز شود؛ لذا همه درآمد فدک را صرف اسلام ‌می‌کردند. بنابر‌این می‌توان گفت: همین‌طور که حضرت خدیجه«سلام‌الله‌علیها» در سیزده سال حضور پیامبر در مکّه، اسلام عزیز را اداره کردند، حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» نیز در ده سال دوران مدینه، آن هشتاد و چهار جنگ و مشکلات مدینه را اداره کردند.

خلاصه آنکه معنای دوّم «ام ابیها»، این است که موفقيت پیغمبر اکرم«صلي الله عليه و آله و سلم » و دین اسلام، متوقّف بر زهراست. اگر ما بگوییم که از نظر تاریخ، اسلام در مکّه، متوقّف بر حضرت خدیجه«سلام‌الله‌علیها» و در مدینه متوقّف بر حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» است، مسلّماً اشتباه نکرده‌ایم و قطعاً اغراق نگفته‌ایم. اگر پیغمبر اکرم«صلي الله عليه و آله و سلم » احترام خاصّی دارند، به خاطر شخصیت ایشان، به خاطر اسلام و به خاطر دین و قرآن است و وجود این موفقيت، مرهون حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» و مادرشان حضرت خدیجه«سلام‌الله‌علیها» است.

[h=2][=&quot]احترام ویژه به حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها[=&quot]»[/h]

[=&quot]معنای سوّمی هم که برای کنیه «امّ أبیها» وجود دارد، و ما باید در زندگی از آن سرمشق بگیریم، احترام به حضرت زهراست. معنای سوّم «امّ أبیها» آن است که احترام به حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها»، بر پیغمبر«صلي الله عليه و آله و سلم » و همه ائمّه طاهرین«سلام‌الله‌علیهم» و عموم مردم، واجب و لازم است[=&quot].[=&quot]
[=&quot]پیغمبر اکرم«صلي الله عليه و آله و سلم » احترام فوق العاده‌ای برای حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» قائل بودند. در روایات می‌خوانیم پیغمبر اکرم«صلي الله عليه و آله و سلم »، هر روز سری به خانه حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» می‌زدند. همین‌طور که مستحبّ است که انسان در مسجد دو رکعت نماز بخواند،‌ پیغمبر اکرم«صلي الله عليه و آله و سلم » نیز در آنجا دو رکعت نماز می‌خواندند. گاهی دست حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» و گاهی صورت و گاهی سینه ایشان را می‌بوسیدند و می‌فرمودند: «بوی بهشت را از زهرا استشمام می‌کنم» و با یک ادب خاصّی در مقابل حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها[=&quot]» [=&quot]می‌نشستند.[5[=&quot]]
[=&quot]اگر حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» بر پیغمبر اکرم«صلي الله عليه و آله و سلم » وارد می‌شدند، پیغمبر«صلي الله عليه و آله و سلم » تمام قد بلند می‌شدند و ایشان را به جای خود می‌نشاندند و در مقابل زهرا می‌نشستند و با هم گفتگو می‌کردند و اگر پیغمبر اکرم«صلي الله عليه و آله و سلم » بر زهرا«سلام‌الله‌علیها» وارد می‌شدند، حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» نیز این‌گونه احترام می‌گذاشتند.[6 خلاصه آنکه پیغمبر اکرم«صلي الله عليه و آله و سلم » احترام خاصی برای حضرت زهرا [=&quot]«[=&quot]سلام‌الله‌علیها» قائل بودند[=&quot].
[=&quot] [=&quot]ائمه طاهرین«سلام‌الله‌علیهم» نیز برای حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» احترام ویژه‌ای قائل بودند[=&quot].
[=&quot] [=&quot]در روایتی منسوب به امام حسن عسکری«سلام‌الله‌علیه»، ایشان فرمودند[=&quot]:
[=&quot]«[=&quot]نَحنُ حُجَجُ اللَّه عَلَى خَلقِه وَ جَدَّتُنَا فَاطِمَة حُجّة اللَّه عَلَینا[=&quot]»[=&quot] [7]

ما امامان، حجّت بر مردم هستیم و فاطمه، حجّت برای ماست.

این روایت معنای عجیب و دقیقی دارد. به طور خلاصه باید گفت: وقتی دوران رجعت فرا می‌رسد، حکومت ‌اسلامی اهل‌بیت«سلام‌الله‌علیهم » جهانی می‌شود و چندین میلیون سال، اهل بیت«سلام‌الله‌علیهم» روی کره زمین حکومت می‌کنند. در این دوران، حجیّت حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» نمایان می‌شود و ملکه عالم وجود، حضرت ‌زهرا «سلام‌الله‌علیها» می‌شوند. البته در زمان پیغمبر اکرم« صلي الله عليه و آله و سلم » و در زمان امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه» و دیگر ائمّه نیز حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» حجّت هستند، امّا در دوران امام زمان، خصوصاً با وجود «مصحف فاطمه» این عظمت، متجلّی می‌شود. همچنین در دوران رجعت و حکومت جهانی اهل بیت«سلام‌الله‌علیهم»، قانون اساسی این عالم، مصحف زهرا می‌باشد.

البته در مورد اینکه حقیقت مصحف چیست، اطّلاعات ما بسیار ناقص است. فقط می‌دانیم که در مدّت کوتاه حیات حضرت فاطمه«سلام‌الله‌علیها» بعد از رحلت پیغمبر اکرم« صلي الله عليه و آله و سلم »، جبرئیل بر ایشان نازل ‌شده و مطالبی را نازل ‌کرده است و امیرالمؤمنین علی«سلام‌الله‌علیه» نیز کاتب آن بودند.[8] این مطالب در کتابی به نام «مصحف فاطمه» جمع‌آوری شد و احدی به جز ائمّه طاهرین به آن دسترسی ندارد و در زمان ما، نزد حضرت مهدی«ارواحنافداه» است.[9] خلاصه اینکه در زمان رجعت و حکومت اسلامی بعد از امام زمان«ارواحنافداه» که چندین هزار سال و بلکه میلیون‌ها سال، طول می‌کشد، قانون اساسی آن روز،‌ مُصحف زهراست و حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» نیز حجّت بر ائمه طاهرین«سلام‌الله‌علیهم» و ملکه عالم وجود هستند و این، معنای سوّم کنیه «ام أبیها» است. [10]

پی نوشت:

1) ر.ک: مقاتل الطالبین، ص 29؛ ‌بحارالأنوار، ج 43، ص 19 و ...

2) الجنّة العاصمه، ص 148 ، مجمع النورین، ص 14

3) بحارالانوار، ج 15، ص 28؛ ج‌ 16، ص‌ 406؛ ینابیع المودة، ج 1، ص 24؛ کشف الخفاء، ج 2، ص 164.

4) ر.ک: الكافی، ج 7، صص 48- 49؛ كشف المحجّة، ص 182و...

5) بحارالأنوار، ج 43، ص 25؛ المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 154و...

6) اعلام الوری، ص 150و ...

7) اطیب البیان، ج 13، ص 225.

8) الکافی، ج 1، ص458.

9) ر.ک: بصائر الدرجات، صص 158-153؛ من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 419 .

(10 با تغييرو تلخيص، مقاله "معناي ام ابيها" ، سايت تبيان

[="Tahoma"]

قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «فاطِمَة أَنْتِ أَوَّلُ أَهْلِ بَیْتی لُحُوقاً بِی».

ای فاطمه، تو أوّلین نفری هستی كه از عترتم بعد از من به نزد من می‌آیی.
منابع: حلیة الأولیاء ج 2 ص 40/ صحیح البخاری كتاب الفضائل/كنز العمّال ج 13 ص 93/ منتخب كنز العمّال ج 5 ص 97.

[="Tahoma"]

نحوه رفتار با والدین و احترام به پدر

فاطمه هشت سال در مکه پا به پای پدر در اعتلا و پیشرفت اسلام کوشید و در آزار کفار و مشرکان و منافقان یار و مددکار پدر بود .
در دره و شعب ابوطالب، سه سال درکنار پدر تحمل کرد و زمانی که مشرکان پیامبر(ص) را آزار و اذیت و زخمی و یا جسارتی می کردند،
پیامبر(ص) را دلداری می داد و زخم هایش را مداوا می کرد؛ این گونه بود که پیامبر(ص) ایشان را «ام ابیها» (مادر پدرش) نامید.
فاطمه زهرا (س) در همه حال به یاد پدر گرامی خویش بود و از هیچ نعمت و کمکی برای یاری به پدر دریغ نمی کرد.
در روایت است که: سه روز بود که پیامبر (ص) غذایی نخورده بودند به طوری که بر حضرت سخت می گذشت.
در نزد همسرانش خوراکی یافت نمی شد. نزد فاطمه آمد و گفت: دخترم نزد تو چیزی برای خوردن هست که بسیار گرسنه ام؟
عرض کرد: نه بخدا سوگند! وقتی پیامبر(ص) بیرون رفت ، دخترش از اینکه نتوانسته پدر را سیر کند محزون شد.
ناگهان دختر همسایه در زد و دو قرص نان و یک تکه گوشت خدمت فاطمه (س) آورد. او خوشحال شد و گفت خود را بر رسول خدا مقدم نمی داریم .
درحالیکه همه گرسنه بودند آن را زیر سبد نهاده و سرپوش بر آن گذاشت . حسن و حسین علیها السلام را خدمت پیامبر (ص) فرستاد ،
تا جدشان را برای غذا دعوت کنند. پیامبر(ص) تشریف آوردند و غذای بسیار معطری زیر سبد یافت.
سوال کرد این غذا از کجاست ؟ فاطمه (س) جواب داد : از جانب خدایی که به هر کس بخواهد بدون حساب روزی می دهد.
پیامبر (ص) و همه اعضای خانواده علی(ع) و همسران پیامبر (ص) از آن غذا خوردند و برای همسایه ها هم فرستادند.

زهرا(س) همیشه رفتاری سرشار و آمیخته از ادب و تواضع و فروتنی نسبت به پدر داشت.
گرچه رابطه ایشان بسیار عاطفی و سراسر محبت و صمیمیت بود ، اما این مانع احترام و تواضع ویژه ایشان نسبت به پیامبر(ص) نمی شد.
نقل است از حضرت فاطمه (س) که فرمود: وقتی بر پیامبر (ص) آیه نازل شد (که پیامبر(ص) را با نامش خطاب نکنید)،
هیبت پیامبر (ص) مرا گرفت ، بطوری که نتوانستم به او "یا ابة" بگویم و یا رسول الله به او می گفتم. حضرت از من روی گرداند.
چند بار به همین ترتیب صدا کردم و او جواب نداد. سپس فرمود: دخترم این آیه درباره تو و خاندان تو نازل نشده است.
تو از منی و من از تو هستم. این آیه درباره اهل جفا و تکبر و کسانی که فخر می ورزند نازل شده است.
تو "یا ابة" بگو. چون برای قلب من محبوب‌تر و برای پروردگار رضایت‌بخش‌تر است.

رایحهٔ بهشت;552705 نوشت:

سلام علیکم
جواب سوالی رو که میخوام بپرسم رو میتونم با تحقیق بدست بیارم ، ولی اینجا میپرسم شاید سوال شخص دیگه ای هم باشه.
خیلی از اوقات شنیدیم که حضرت زهرا زمانی که با نامحرمی سخن میگفتند انگشت در دهان میکردند تا صداشون واضح نباشه.
اینکه ایشون سخنرانی هم میکردند هم شندیدم و برگه چهارم هم ذکر شده که در مسجد سخنرانی کردند.
سوال من اینه که :
ایا در مسجد بین اقا و خانم سخنرانی کردند؟
اگر کردند موردی نداشته براشون که صداشونو مردها هم بشوند؟
یه کم در این باره توضیح بدید ..
ممنون.

سلام علیکم،
مدتها پیش روایتی را خواندم که الآن دقیقش را به خاطر نمی‌آورم و حتماً اساتید و دوستان از دقیق آن اطلاع دارند. مضمون حدیث چیزی شبیه به این بود که از معصوم علیه‌السلام سؤال شد که چرا در مسجدالحرام بر خلاف تمامی مساجد دیگر عالم اسلام اختلاط بین زن و مرد مشروع است! امام علیه‌السلام فرمودند که چون خداوند از مکه به «بکّه» تعبیر کرده است در آیه‌ی شریفه‌ی «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَ‌كًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ»! پرسیدند که یعنی چه و چرا به مکه گفته می‌شود «بکّه»؟ فرمودند که چون در اینجا مردم می‌گریند و می‌گریانند.
حالا به محتوی خطبه‌ی ناموس خداوند در آن زمان غمناکی دقت کنید که آخرین رسول خدا هم زمین را وداع گفته «وَالسَّمَاءَ رَ‌فَعَهَا» تا ارتباط وحیانی زمین با آسمان قطع گردد ... و او محبوب‌ترین خلق خدا به خدا بوده است و اینک خلفای خدا بر زمین و ارکان عرش خدا مصیبت‌زده هستند و مردم نیز عموماً داغدار ... حضرت خطبه خواندند ... گریه کردند و گریاندند ... سخنرانی با نازکی و لطافت زنانه نکردند که خداوند از آن منعی کرده باشد:

... فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَ‌ضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُ‌وفًا [الأحزاب، ۳۲]
... پس به ناز سخن مگوييد، تا آن كس كه در دلش بيمارى است طمع ورزد و سخن به متعارف گوييد

[SPOILER]بزرگی می‌فرمود یک نگاه این است که اهل بیت علیهم‌السلام عامل به دستورات خداوند بودند و الگو بودند برای سایر مردم ... یک نگاه دیگر این است که فعل ایشان خود دستور خداوند بوده و هست و الگو بودن ایشان نه از باب مصداق عمل به شرع که از باب ایجاد موضوع شرع است. این بیان دوم در جایگاه مقام نورانی حضرت معصومین علیهم‌السلام است. حال دقت کنید که حضرت زهراء سلام‌الله‌علیها خود حجت خدا بوده‌اند بر حجت‌های بالغه‌ی دیگر خداوند ... معدن و مهبط وحی هر دو خود معصوم است، وحی از درجه‌ای از معصوم به درجه‌ی دیگر از معصوم نازل می‌شود.[/SPOILER]
یا علی

[="Tahoma"][="Navy"]

owari;553256 نوشت:
پس به ناز سخن مگوييد، تا آن كس كه در دلش بيمارى است طمع ورزد و سخن به متعارف گوييد

سلام علیکم
من هم نگفتم به ناز سخن گفتن حضرت زهرا.
ولی من همیشه شنیدم که حضرت زهرا وقتی با یک مرد سخن میگفتن انگشت در دهان میکردند تا صداشونو واضح نشنون!
طبیعتا وقتی با یک مرد نامحرمم سخن میگفتند با ناز صحبت نمیکردن!
حالا من کاری به خطبه فدکیه هم ندارم.
چرا انگشت در دهان میکردن با وجود اینکه با ناز صحبت نمیکردند؟؟
اصلا یه سوال مهم تر : این انگشت در دهان کردن صحت داره؟[/]

[="RoyalBlue"]سلام
ببخشید یه چند تا سؤال:

هدی;553036 نوشت:
این روایت معنای عجیب و دقیقی دارد. به طور خلاصه باید گفت: وقتی دوران رجعت فرا می‌رسد، حکومت ‌اسلامی اهل‌بیت«سلام‌الله‌علیهم » جهانی می‌شود و چندین میلیون سال، اهل بیت«سلام‌الله‌علیهم» روی کره زمین حکومت می‌کنند. در این دوران، حجیّت حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» نمایان می‌شود و ملکه عالم وجود، حضرت ‌زهرا «سلام‌الله‌علیها» می‌شوند. البته در زمان پیغمبر اکرم« صلي الله عليه و آله و سلم » و در زمان امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌ع لیه» و دیگر ائمّه نیز حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» حجّت هستند، امّا در دوران امام زمان، خصوصاً با وجود «مصحف فاطمه» این عظمت، متجلّی می‌شود. همچنین در دوران رجعت و حکومت جهانی اهل بیت«سلام‌الله‌علیهم»، قانون اساسی این عالم، مصحف زهرا می‌باشد.

یعنی حجیت حضرت زهرا (علیها سلام) بر ائمه فقط بواسطه مصحفشون هست؟ اونم فقط دوران رجعت؟
به نظر نمیاد روایت این تخصیص ها رو خورده باشه. چون اونموقع حجیت ائمه هم باید تخصیص بخوره.

2- چرا اصرار دارید ثابت کنید مقام حضرت زهرا پایین تر از حضرت علی و حضرت پیامبر هست و برای این موضوع حدیث قدسی را تفسیر می کنید و توجیه می کنید؟

3-

رایحهٔ بهشت;553257 نوشت:
ولی من همیشه شنیدم که حضرت زهرا وقتی با یک مرد سخن میگفتن انگشت در دهان میکردند تا صداشونو واضح نشنون!
طبیعتا وقتی با یک مرد نامحرمم سخن میگفتند با ناز صحبت نمیکردن!
حالا من کاری به خطبه فدکیه هم ندارم.
چرا انگشت در دهان میکردن با وجود اینکه با ناز صحبت نمیکردند؟؟
اصلا یه سوال مهم تر : این انگشت در دهان کردن صحت داره؟

به نظر من، از اونجایی که حضرت زهرا علیها سلام انسان کامل بودن باید صدای زیبایی هم داشته باشن.
اما توی سخنرانی حتی خانمهایی که صدای زیبایی دارن به نوعی صحبت می کنن که آخرین چیزی که به ذهن شنونده میرسه زیبایی صدای اون خانمه (تا حالا سخنرانی بعضی خانما را که سخنرانهای خیلی خوبی بودن را شنیدم که اینو میگم)
ولی منم برام سؤاله که واقعا اینکارو کرده اند؟

4- به عنوان آخرین مطلب اینکه از عنوان تاپیک برمی آمد که این تاپیک در مورد خطبه فدکیه خانمه و اینکه نکاتی از این خطبه قرار مطرح بشه اما داره به شکل گسترده ای در مورد خانم حضرت زهرا علیها سلام میشه. که هر کسی هر سؤالی داره در مورد ایشون می پرسه! (احتمالا من اشتباه متوجه شده بودم)[/]

رایحهٔ بهشت;553257 نوشت:

سلام علیکم
من هم نگفتم به ناز سخن گفتن حضرت زهرا.
ولی من همیشه شنیدم که حضرت زهرا وقتی با یک مرد سخن میگفتن انگشت در دهان میکردند تا صداشونو واضح نشنون!
طبیعتا وقتی با یک مرد نامحرمم سخن میگفتند با ناز صحبت نمیکردن!
حالا من کاری به خطبه فدکیه هم ندارم.
چرا انگشت در دهان میکردن با وجود اینکه با ناز صحبت نمیکردند؟؟
اصلا یه سوال مهم تر : این انگشت در دهان کردن صحت داره؟

سلام علیکم،
ببخشید قصد جسارت نداشتم ...
پاسخ سؤالتان را هم نمی‌دانم ولی اگر کارشناس محترم بفرمایند که اینطور بوده است تعجب نمی‌کنم ... به هر حال حضرت زهراء سلام‌الله‌علیها مظهر پوشیدگی بوده و هستند ...

صحبت کردن از پوشیدگی حضرت زهراء سلام‌الله‌علیها خارج از درک و شعور این بنده‌ی حقیر خداست ... ولی به نظرم اینطور می‌رسد که مسأله خیلی فراتر از تغییر صدا برای جذب نشدن نامحرم است ... نمی‌دانم در این ارتباط مطالب زیر چقدر صحیح یا قابل اتکا باشند:

در روایت مبارکه آمده که حضرت حوا سلام‌الله‌علیها از باطن حضرت آدم علیه‌السلام خلق شدند، این یکی از حکمت‌هایی است که بر اساس آن زن باید خود را بپوشاند و مستور باشد ... اینکه چرا ایشان از باطن حضرت آدم علیه‌السلام خلق شدند هم حتماً حکمت‌های دیگری دارد که حقیر نمی‌دانم:
[SPOILER]
تفسير نور الثقلين، ج‏1، ص: 434
في كتاب علل الشرائع باسناده الى عبد الله بن يزيد بن سلام انه سأل‏ رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم فقال: أخبرني عن آدم خلق من حوا أم خلقت حوا من آدم؟ قال: بل حوا خلقت من آدم، و لو كان آدم خلق من حوا لكان الطلاق بيد النساء و لم يكن بيد الرجال، قال: فمن كله خلقت أو من بعضه؟ قال: بل من بعضه، و لو خلقت من كله لجاز القصاص في النساء كما يجوز في الرجال، قال: فمن ظاهره أو باطنه؟ قال: بل من باطنه و لو خلقت من ظاهره لانكشفن النساء كما ينكشف الرجال، فلذلك صار النساء مستترات، قال: فمن يمينه أو من شماله؟ قال: بل من شماله و لو خلقت من يمينه لكان حظ الأنثى مثل حظ الذكر من الميراث، فلذلك صار للأنثى سهم و للذكر سهمان، و شهادة امرأتين مثل شهادة رجل واحد، قال: فمن أين خلقت؟ قال من الطينة التي فضلت من ضلعه الايسر، قال صدقت يا محمد

حتجاجات ( ترجمه جلد 9 بحار الأنوار)، ج‏1، ص: ۳۰۰-۳۰۲
علل الشرائع- يزيد بن سلام از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله سؤال كرد چرا قرآن را فرقان ناميده‏اند فرمود زيرا آيات و سوره‏هاى آن متفرق است و به صورت الواح نازل نشده ولى ساير كتب از قبيل صحف و تورات و انجيل و زبور تمام آنها در الواح و اوراق نازل شده است. گفت چرا خورشيد و ماه در نور با هم مساوى نيستند فرمود وقتى خداوند آن دو را آفريد اطاعت نمودند و هيچ مخالفتى ننمودند. خداوند به جبرئيل دستور داد نور ماه را از بين ببرد جبرئيل نور ماه را محو كرد در روى قمر خطهاى سياهى بر اثر همين محو نور باقيمانده اگر ماه بهمان صورت خود مانند خورشيد به جاى مى‏ماند و نورش محو نمى‏گرديد شب از روز و روز از شب تمييز داده نمى‏شد و نه روزه‌دار مى‏دانست چقدر روزه گرفته و تاريخ ماه و سال نيز معلوم نمى‏شد و اين آيه در همين مورد است وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ وَ النَّهارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنا آيَةَ اللَّيْلِ وَ جَعَلْنا آيَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ وَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَ الْحِسابَ. گفت صحيح است بفرمائيد چرا شب را ليل گفته‏اند. فرمود زيرا مردان در پناه و كنار زنان قرار مى‏گيرند و خداوند شب را موقع الفت و پوشش قرار داده و اين آيه همان مطلب را مى‏فرمايد وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِباساً وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً. گفت صحيح است بفرمائيد چرا ستاره‏‌ها كوچك و بزرگ ديده مى‏شوند و حال اينكه مقدار آنها مساوى است فرمود زيرا بين ستاره‏ها و آسمان دنيا درياهائى است كه باد امواج آن را به حركت در مى‏آورد و به همين جهت كوچك و بزرگ ديده مى‏شود و مقدار ستارگان همه مساوى هستند. گفت بفرمائيد چرا دنيا را دنيا ناميده‌‏اند فرمود زيرا دنيا پست است آفريده شده بى‏‌ارزش‏‌تر از آخرت اگر با آخرت خلق مى‏شد اهل آن فانى نمى‏شد. گفت بفرمائيد چرا به قيامت قيامت مى‏گويند فرمود زيرا در قيامت مردم قيام براى حساب مى‏كنند گفت چرا آخرت را آخرت ناميده‏اند فرمود چون آخرت در آخر مى‏آيد بعد از دنيا سالهايش وصف ناشدنى است و روزهايش ناشمردنى و اهل آن نخواهند مرد. گفت راست مى‏گوئى يا محمد. بگو ببينم اولين روزى را كه خدا آفريد كدام روز بود فرمود روز يك شنبه گفت چرا يك شنبه ناميده شد فرمود چون يكى است و محدود است گفت دوشنبه چرا فرمود چون روز دوم دنيا بود گفت سه شنبه جواب داد او روز سوم پرسيد چهارشنبه فرمود روز چهارم بود گفت پنج شنبه فرمود پنجمين روز دنيا بود و همان روز انيس است كه ابليس در آن روز مورد لعنت قرار گرفت و ادريس را بلند نمود گفت جمعه چرا به اين نام اختصاص يافت فرمود آن روزى است كه مردم در آن جمع مى‏شوند وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ روز شاهد و مشهود است گفت شنبه را بفرمائيد فرمود روز آسوده شدن و تمام گرديدن است و اين آيه در قرآن شاهد آن است وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ روز يك شنبه خلقت آسمان و زمين شروع شد و روز جمعه اتمام يافت و شنبه روز فراغت و تمام شدن كار است. گفت راست مى‏فرمائيد بفرمائيد چرا آدم را آدم ناميده‏اند فرمود زيرا از گل زمين و اديم آن آفريده شده گفت پس آدم از همه نوع گل آفريده شده يا از يك نوع. فرمود از همه نوع، اگر از يك نوع آفريده شده بود مردم، هم را نمى‏شناختند و به يك شكل بودند گفت شبيهى در دنيا دارند فرمود در خاك رنگ سفيد و سبز و زرد و تيره و قرمز و آبى وجود دارد و در آن‏ طعم شيرين و شور و درشت و نرم و رنگ نزديك به زرد هست بهمين جهت در ميان مردم نرم‏خو و درشت‏خو و سفيد و زرد و قرمز پوست و زرد پوست و سياه وجود دارد مطابق رنگهاى خاك.
گفت بفرمائيد آدم از حوا آفريده شد يا حوا از آدم؟ فرمود نه حوا از آدم اگر آدم از حوا آفريده مى‏شد طلاق بدست زنان قرار مى‏گرفت نه بدست مردان، گفت از همه آدم خلق شد يا از يك قسمت او؟ فرمود از يك قسمت بدنش اگر از همه او آفريده شده بود قصاص نيز در زنان جايز بود مانند مردان، گفت از ظاهر آدم آفريده شد يا از باطنش؟ فرمود از باطن او اگر از ظاهر آدم آفريده شده بود زنان نيز مانند مردان مى‏‌توانستند آشكارا و ظاهر باشند بهمين جهت آنها پوشيده‏‌اند، گفت از طرف راست يا چپ او بود؟ فرمود از طرف چپ اگر از طرف راست مى‏بود مقدار سهم ارث زن هم برابر مرد مى‏شد بهمين جهت مرد دو برابر زن ارث مى‏برد و شهادت دو زن مساوى با شهادت يك مرد است، گفت پس از كجا خلق شد؟ فرمود از گلى كه اضافه مانده بود از پهلوى چپ آدم.
گفت راست مى‏فرمائيد بگوئيد چرا نام بيت المقدس را روى آن سرزمين گذاشته‏اند. فرمود چون در آن سرزمين روحها مقدس شده‏اند و ملائكه برگزيده گرديده و خداوند با موسى در آنجا صحبت كرد پرسيد چرا بهشت جنت نام دارد فرمود زيرا بهشت مستور و پوشيده از مردم است و خوب و پاك است و در نزد خدا يادآورى بهشت پسنديده است.
[/SPOILER]
زن اندرونی مرد است و مرد محافظ بر باطن خود ... باطن ناموس ظاهر است و ظاهر موظف به حفظ باطن، ظاهر است که باطن را می‌پوشاند همانطور که پوست داخل بدن را می‌پوشاند، «الْجَهْرَ‌ وَ مَا يَخْفَىٰ».
و حضرت زهراء سلام‌الله‌علیها حقیقت و اصل آن باطن و در نتیجه اوج آن پوشیدگی و ستر هستند ... ایشان هستند که حقیقت شب قدر هستند ... ایشان بودند که در شب برای دوری از چشم اغیار تشییع شدند ... ایشان بودند که در همان شب بدنشان برای اولین بار برای پوشیدگی در تابوت تشییع شد ... ایشان بودند که محل دفنشان از کوردلان مخفی شد و در دوره‌ی غیبت سلطه‌ی محارم بر نامحرم‌ها هم دیگر مخفی باقی ماند ... ایشان بودند که در جلوی نابینا هم حجاب کامل به تن می‌کردند ... امروز بر ما که دیگر حتی زمان شهادتشان هم مخفی است ... به قول استاد صادق حتی معرفت حداقلی به ایشان هم در میان ما شیعیان کمیاب است ... اما کسی که ایشان را به اندازه‌ی وسعش بشناسد توفیق درک شب قدر را یافته است ... کسی که خود را بشناسد خدا را به اندازه‌ی ظرفیتش شناخته پس باید اول حضرت زهراء سلام‌الله‌علیها را شناخته باشد به اندازه‌ی ظرفیت خودش ... دلالت و آیه‌ای بزرگتر از این خاندان به شناخت خداوند؟
این مظهر پوشیدگی و ستر پوشیده است بر نااهلان و نامحرمان ...
اما اهلیت پیدا کردن با ایشان محرمیت حقیقی با ایشان ایجاد می‌کند و ایشان مادر شیعیان هستند ...
محرمیت با ایشان ایشان را هم به داخل حریم پوشش ایشان راه می‌دهد تا فاصله بیفتد بین این محرم و آن نامحرمان ... آتش که هیزمش همان نامحرم‌ها و نااهلان هستند هم بر محبین ایشان حرام می‌شود و این یک معنای اسم فاطمه است ... گویا پوشش فاطمه ستر از عذاب است ... حائل از عذاب است ... مرز بهشت و جهنم است ...

اما فاطمه نام دیگرش زهراست ... زهراء یعنی منبع تجلی نور خدا ... نور یعنی آشکار کننده‌ی پنهان ... حضرت زهراء سلام‌الله‌علیها منبع نور هستند پس باید نورانی‌ترین و عیان‌ترین خلقت خداوند باشند که پنهان با او آشکار می‌شود و عالم مثال با او بروز خارجی پیدا می‌کند ... و باز با این وجود مظهر پوشیدگی و ستر هم هستند! آنکه بهشت از نور او خلق شد چگونه مخفی شده است؟ «پرسيد چرا بهشت جنت نام دارد؟ فرمود زيرا بهشت مستور و پوشيده از مردم است و خوب و پاك است و در نزد خدا يادآورى بهشت پسنديده است» این بهشت چطور از اغیار پوشیده شده است؟ ... با حریم! حریم این باطن چیست؟ حریم این باطن ظاهر اوست! ظاهر این باطن حقیقت ولایت است! او ناموس ولایت است! ولایتی که مقسّم بهشت و جهنم است ... ورود به بهشت حریم دارد داخل حریم رحمت است و خارج آن عذاب ...

يَوْمَ تَرَ‌ى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَىٰ نُورُ‌هُم بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِم بُشْرَ‌اكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِ‌ي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ‌ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ / يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انظُرُ‌ونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِ‌كُمْ قِيلَ ارْ‌جِعُوا وَرَ‌اءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورً‌ا فَضُرِ‌بَ بَيْنَهُم بِسُورٍ‌ لَّهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّ‌حْمَةُ وَظَاهِرُ‌هُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ [الحدید، ۱۲ و ۱۳] ...
(ای رسول ما یاد آر) روزی که مردان و زنان مؤمن شعشعه نور ایمانشان پیش رو و سمت راست آنها بشتابد (و آنان را مژده دهند که) امروز شما را به بهشتی که نهرها زیر درختانش جاری است بشارت باد که در آن بهشت جاودان خواهید بود. این همان سعادت و فیروزی بزرگ است. / و باز آن روز مردان و زنان منافق به اهل ایمان گویند: مشتابید و به ما فرصتی دهید تا ما هم از نور شما روشنایی برگیریم. در پاسخ به آنها گویند: واپس گردید (یعنی اگر می‌توانید به دنیا بازگردید) و از آنجا نور طلبید. در این گفتگو باشند که بین آن دوزخیان با اهل بهشت حصاری حایل گردد و بر آن حصار دری باشد که باطن و درون آن در، بهشت رحمت است و از جانب ظاهر آن عذاب جهنم خواهد بود.

او منبع نوری است که مؤمنین به او راه بهشت را می‌یابند ... نوری که باید در دنیا تحصیل می‌شد و منافقان از آن بی‌بهره‌اند ... او حریمی است که محب او در این حریم برش آتش حرام می‌شود ... نه فقط محبّ او که بلکه محبّ محبّ او ...

اگر بحث حریم مطرح نبود، اگر فقط بحث دیوارکشی بین بهشت و جهنم بود ... آن وقت این حصاری که باید بین بهشتیان و جهنمیان کشیده می‌شد به نظر شما می‌بایست داخلش رحمت می‌بود و بیرونش عذاب یا بیرونش رحمت و داخلش عذاب؟ سبحان الله که در اینجا خداوند بهشتش را اندرونی گرفته است نه جهنمش را، جهنم برای جهنمیان زندان خواهد بود ولی صحبتِ از اندرونی اینجا در مورد بهشت است و نه جهنم.

حضرت زهراء سلام‌الله‌علیها مظهر و حقیقت ستر پوشیدگی هستند ... همزمان که اصل و منبع نور هم هستند ... چه بسا ایشان منبع نور هستند و سایر اهل بیت علیهم‌السلام حجاب‌های نور ... ایشان کوثر هستند و باقی ساقی کوثر ... ایشان زاینده و مربی هستند و خیر کثیر متکثر شده‌ی از ایشان هم دست‌پرورده‌ی عنایت ایشان که بعد معلمان تمامی بشریت و حامیان دین خدا شده‌اند ...

اما اگر از اصل می‌توان به فرع رسید پس باید گفت که حضرت زهراء سلا‌م‌الله‌علیها یک زن است ... الگوی زنان است ... بلکه حقیقت وجود زن است ... حقیقت وجود زن همان پوشیدگی است ... منبع فیض بودن و در عین حال حریم داشتن و پوشیده بودن از اغیار ... منبع لطف و رحمت بودن و در عین حال حریم داشتن و پوشیده بودن از اغیار ... چراغ خانه بودن و در عین حال حریم داشتن و پوشیده بودن از اغیار ... روح زندگی بودن برای اهل و در عین حال حریم داشتن از نااهل و از اغیار ...
پس زن به طور کلی حقیقت زندگی است و مرد ظاهر زندگی ... زن روح زندگی است و مرد بدن این روح و وسیله‌ی آن ...
زنی زن است که فاطمه الگویش باشد ... فاطمه حقیقت زن است و کسی که از فاطمه در او اثری نباشد از حقیقت زن بودنش فاصله گرفته است ... زنی که زن نیست باطن مرد هم نیست و مرد محافظ زنش نیست و زن و مرد هر دو آشکار و بدون ستر هستند و هر دو ارث یکسان دارند و هر دو را باید حد زد و ... زنی که زن باشد اما در او نشان از فاطمه خواهد بود ...
فاطمه مظهر پوشیدگی است در عین حالی که آشکارترین نشانه‌ی به سوی خداوند هم هست ... نورانی‌ترین چراغ ... مادر مصباح‌الهدی ... و مادر یعنی ریشه و اساس

ان شاء الله که آن حقیقت ناب که لای درب و دیوار سوخت، در آتش کینه‌ی نااهلان، ببخشد اگر کم گفتم و بیشتر ببخشد اگر اشتباهی نسبتی دادم ... .

یا علی

شُکر;552711 نوشت:
با سلام و تشکر از این طرح.
لطفا معنای "ام ابیها" را توضیح دهید.
ممنون

سلام علیکم،
دوستان و اساتید توضیح این مطلب را پیشتر داده‌اند، در همان راستا در دعای امام سید الساجدین علیه‌السلام در دعای ۲۴ از صحیفه‌ی سجادیه امام از خداوند اینطور درخواست کرده‌اند که:

[=Traditional Arabic]اَللَّهُمَّ اجْعَلْنى اَهابُهُما هَيْبَةَ السُّلْطانِ الْعَسُوفِ، وَ اَبَرُّهُما [=Traditional Arabic]بِرَّ الْاُمِّ الرَّؤُوفِ
خداوندا چنان كن كه از هيبت پدر و مادرم چون از هيبت سلطان خودكامه بيمناك باشم، و به هر دو چون مادرى مهربان نيكى نمايم،

حضرت زهراء سلام‌الله‌علیها مظهر این برّ و نیکی به پدرشان شدند ...
یا علی

[=yekan]داستاني در مورد فدك

[=nassim-bold]

ابن ابي الحديد معتزلي كه از علماي معروف و برجسته اهل تسنن است مي گويد: من از استادم (علي بن فارقي) مدرس مدرسه بغداد پرسيدم آيا فاطمه (ع) از ادعاي مالكيت فدك راست مي گفت ؟. گفت : آري .
گفتم : پس چرا خليفه اول ، فدك را به او نداد، در حالي كه فاطمه (ع) نزد او را راستگو بود؟. او لبخندي زد و كلام زيبا و لطيف و طنز گونه اي گفت ، در حالي كه او هرگز عادت به شوخي نداشت ، گفت : اگر ابوبكر، فدك را به مجرد ادعاي فاطمه (ع) به او مي داد، فردا به سراغش مي آمد و ادعاي خلافت براي همسرش ‍ مي كرد! و وي را از مقامش كنار مي زد و او هيچگونه عذر و دفاعي از خود نداشت ، زيرا با دادن فدك پذيرفته بود كه فاطمه (ع) هر چه را ادعا كند راست مي گويد، و نيازي به بينه و گواه ندارد. سپس ابن ابي الحديد مي افزايد: اين يك واقعيت است ، هر چند استاد، آن را به عنوان مزاح ، مطرح كرد. اين اعتراف صريح از اين دو دانشمند اهل تسنن حاكي است كه داستان فدك ، يك داستان سياسي و آميخته با خلافت بوده ، نه داستان صرفا اقتصادي .

[="Georgia"][="Blue"]در علل الشرايع به اسنادش از عيسى بن زيد بن على عليه السلام روايت كرده است كه گفت : از ابو عبد الله امام صادق عليه السلام شنيدم كه : فاطمه عليه السلام بدين علت محدثه ناميده شده است كه ملائكه از آسمان فرود مى آمدند و او زا ندا مى كردند، چنانكه مريم فرزند عمران را ندا مى كردند، پس مى گفتند: اى فاطمه ! خداوند تو را برگزيد و پاكت گردانيد و تو را بر همه زنان عالميان برترى داد. اى فاطمه ! پروردگارت را فرمان بردار باش ، و سجده كن و با ركوع كنندگان ركوع كن . ، و ملائكه را حديث مى كرد و ملائكه او را حديث مى كردند. با ملائكه سخن مى گفت و ملائكه با او سخن مى گفتند پس در شبى به ملائكه گفت : آيا مريم دختر عمران برتر از همه زنان عالميان نيست ؟
ملائكه گفتند: همانا كه مريم سيده زنان عالم خودش بوده است ، و خداوند عزوجل تو را سيده نساء عالم خودت و عالم مريم و سيده نساء اولين و آخرين گردانيده است


منبع:شرح فص حكمة فاطمیه ، ص 368 و 369

شُکر;552711 نوشت:
با سلام و تشکر از این طرح.
لطفا معنای "ام ابیها" را توضیح دهید.
ممنون


باسلام وتشکر .
سوال بسیار زیبا وخوب ومفید است ولی کمی زود هنگام است .
چون تازه اول بحث است وخوب است سوال ها متناسب با متن مطرح شود وبه تدریج جلو برویم .
اما در باره معنای این فراز نورانی باید در ابتدا اشاره شود که کارشناس محترم سرکار هدی پاسخ های بسار عمیق وشایسته ی مطرح نموده که اگر فقط به همان فرمایش ایشان اکتفا شود پاسخ کامل است چه اینکه برخی از کاربران عزیز نیز نکته های مفید بیان نموده ولی بدلیل اهمیت این مسله در تکمیل فرمایشات آن بزرگواران باید گفت :
ام ابیها یعنی: مادر و دلسوز پدر. کنیه‏ ای است که حضرت رسول اکرم(ص) دختر ش را بدان خوانده . چه این که پیامبر در خردسالی مادر را از دست داد و سراسر عمر عزیزش را به سختی گذراند و پیوسته مورد آزار مشرکان بود، یا در جنگ ها به این سو و آن سو می‏رفت و دشواری تحمل می‏کرد. پس از تولد دختر عزیزش فاطمه، با این که وی کودکی بیش نبود، همواره چون پروانه به گرد شمع، از پدر جدا نمی‏شد.در رفع اندوه او آن چه می‏توانست می‏کوشید . از پدر دلجویی می‏کرد. اگر آن بزرگوار در جنگی آسیب می‏دید، فاطمه بود که بر زخم و رنج پدر مرهم می‏ نهاد و بر آرامش و سلامت جانش اصرار داشت. چون رسول خدا(ص) دلسوزی وی را می‏دید، اشک می‏ریخت و می‏فرمود: او مادر پدرش است. (1)
این کنیه را شیعه و سنی نقل کرده (2 ) و در معنای آن وجوهی بیان نموده ‏اند. در میان معانی آن شاید یکی بهترین وجه این باشد که: «ام‏» در لغت‏ به معنی مقصود و هدف نیز آمده است و چون فاطمه ثمره درخت نبوت و حاصل عمر حضرت ختمی مرتبت‏ بود ،او را ام ابیها گفتند. (3)
در نگاه عمیق تر به مسله باید گفت :
چنانکه برخی عارفان بزرگ معاصر اشاره نموده مراد از ام ابیها بودن حضرت زهرا ع این است که حضرت زهرا چون مظهر نفس کلیه است از این رو رسول خدا از او به ام ابیها یاد نموده (4)
توضیح مسله این که : هرچه در نشئه ناسوت وعالم دنیا وجهان طبیعت به وجود می آید از طریق نفس کل وبه واسطه او افاضه می گردد واگر پیامبر دخترش را ام ابیها نامیده مرا د این است که رسول خدا ظاهر وجودش را وامدار باطن وجود فاطمه که مظهر نفس کل است تلقی وازاو به ام ابیها یاد نموده است یعنی گرچه حسب ظاهر فاطمه دختر پیامبر واز صلب او بدنیا آمده .
ولی بدلیل این که باطن وجود فاطمه مظهر نفس کلیه است ( ان که واسطه فیض بر عالم وآدم است ) پس ظاهر وجود پیامبر یعنی جنبه ناسوتی او بواسطه باطن وجود فاطمه افاضه شده لذا از دخترش فاطمه را به ام ابیها یاد نموده است .(5)( در این نکته دقت بشتر مبذول دارید )

پی نوشت:
1.العوالم، ج‏6، ص‏37.
2.الاصابة، ج‏4، ص‏365.
3.زندگانی حضرت فاطمه زهرا ... ، سید هاشم رسولی محلاتی، ص‏14 و15.
4. حسن زاده آملی حکمت عصمتیه در کلمه فاطمیه ص124
5. شناخت عارفانه حضرت فاطمه زهرا ص72

منم مثل همه ی شما عزیزان فاطمی مدت کوتاهی هست که نسبت به سرور زنان عالم انس بیشتری پیدا کرده ام.
خیلی موضوع بسیار عالی ومهم وکاربردی انتخاب شده.
از استاد خیلی تشکر می کنم.
من خیلی علاقه مندم که درباره ویژگی های شخصیتی حضرت وعملکردشان درزندگی بیشتر بدانم.
اینکه واقعا امروزه وظیفه یک بانوی مسلمان شیعه چی هست
چطور میتوانیم رضایت حضرت رابدست بیاوریم.
چکارباید کرد.

سلام.تشکر می کنم از مموضوع بسیار عالی وخوبی که استاد انتخاب کرده اند وعزیزانی که استقبال کرده اند.

درباره ویزگی های شخصیتی فاطمه ی زهرا سلام الله علیها میشه توضیح بدید.

اینکه اصلا وظیفه ی من بعنوان یک زن مسلمانچی هست
اصلا چطورمیتوانم نسبت به این بانوی بزرگوار معرفت بیشتری پیداکنم

اگر کتابی هم دراین زمینه میشناسید لطفا معرفی کنید.
باتشکر ازهمه عزیزان:Gol::Gol:

یازهرا...;553849 نوشت:
سلام.تشکر می کنم از مموضوع بسیار عالی وخوبی که استاد انتخاب کرده اند وعزیزانی که استقبال کرده اند.

درباره ویزگی های شخصیتی فاطمه ی زهرا سلام الله علیها میشه توضیح بدید.

اینکه اصلا وظیفه ی من بعنوان یک زن مسلمانچی هست
اصلا چطورمیتوانم نسبت به این بانوی بزرگوار معرفت بیشتری پیداکنم

اگر کتابی هم دراین زمینه میشناسید لطفا معرفی کنید.
باتشکر ازهمه عزیزان:Gol::Gol:


باسلام وتقدیر از شما .
آشنایی ومعرفت ومحبت تان به الگوی زنان عالم حضرت زهرا سلام الله علیها را به شما تبریک می گویم .
در باره حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها وصفات و یژه گی های او جای سخن بسیار است ودر همین تاپیک به جلوه های از آن آشنا خواهید شد.
این طرح را پیگری نماید تا بدان صفات متعالی شناخت کامل تری پیدا نماید .
در این جا به برخی از ویژ گی های حضرت فاطمه اشاره می شود
*حمایت از امامت و رهبری
گمراهان، که توان از میان برداشتـن پیامبر خدا را در خویـش نمی دیدند؛ تصمیـم گـرفتند پـس از ارتحال حضـرت، نماینـدگان واقعی او را از صحنه حکـومت بیرون کننـد. حضرت زهرا که از هشیاری خاص سیاسـی برخـوردار بود و به نقشه دشمـن پـی برده بـود، با ابزارها و روش های گوناگـون از رهبری واقعی اسلام؛ یعنی حضرت علـی(ع) حمایت کرد و جان خـود را در ایـن راه نهاد.
وی در مسجد پیامبر، در حضور خلیفه و مهاجر و انصار، از پـس پرده حقایق را باز گفت . از مـومنان خـواست مهر سکـوت را بشکنند و او را یاری کنند.
او در بستر بیماری نیز از بیدارگری غافل نمانـد؛ در برابر زنان مهاجر و انصار، از کسانی که علی(ع) را رها کردند، نالید و رنجنامه خویـش را بـر آنان خـوانـد. او حتـی با وصیتنامه اش علـی را حمایت کرد . نفاق و منافقان را رسوا ساخت. زهرا در حمایت از مولایـش مورد ستم قرار گرفت و در همین راه به شهادت رسید.
روزی ابـن لبید حضرت زهرا را دید که بر مزار شهدای احد به سـوگ نشسته، اشک می ریزد، پرسید: آیا رسول خدا، پیـش از وفات، در باره امام علی مطلبی گفته بود؟ حضرت فرمـود: شگفتا، آیا حادثه عظیـم غدیر خـم را از یاد برده اید؟ ابـن لبید گفت: نه، چنیـن رویدادی بـود، ولـی مرا با خبر سازید.
حضـرت فرمـود: خدا را گـواه مـی گیرم، از رسـول خـدا شنیـدم که می فرمود: علی بهترین کسی است که او را جانشیـن خـود قرار می دهـم؛ علی امام و خلیفه بعد از مـن است . دو فرزنـدم حسـن و حسیـن و نه نفـر از فرزندان حسیـن، پیشوایانی پاک و امامانـی نیک شمرده مـی شـوند. اگر از آنان فرمان برید، شما را هـدایت مـی کننـد . اگر مخالفت کنیـد، تا روز قیامت جـدایـی و اختلاف بر شما چیره مـی شـود.
کتاب های اهل سنت از روایات حضرت زهرا(س) آکنده است؛ روایاتـی که دخت رسـول خـدا(ص) در آن از ولایت علـی و فضـایل او پـرده بـرداشته و حقایق را بـر همگان روشـن ساخته است.
*زهد و ساده زیستی
وقتـی روح به کمالات نظر داشته باشـد و قـرب الهی هـدف اصلـی انسان به شمار آید، مادیات بـی اعتبار می شـود. زاهد سرای تاریک طبیعت را حقیرتر از آن مـی داند که بـدان دل بندد. وقتـی پیامبر به یاری وحـی از وضعیت دوزخ آگاهـی یافت، در اندوه فرو رفت. سلمان نزد فاطمه شتافت تا از او بخواهد به دیدن پیامبر رود و از اندوهـش بکاهد. او می گوید:
هنگامی که به منزل حضـرت رسیدم، منظره ای شگفت دیـدم. فاطمه با لباسـی پشمیـن که دوازده جای آن با لیف خرما وصله شـده بـود بر سر داشت. چـون وضع پیامبر را بـرای فاطمه تشـریح کردم، فاطمه از جای برخاست، همان عبای وصله دار را بـر خود پیچید. با خـود گفتـم: دریغا، دختران کسری و قیصر ابریشـم و حریر می پوشند و دختر محمد عبایی پشمیـن با دوازده وصله از لیف خرما. فاطمه بـر پدر وارد شـد و پـس از سلام گفت:
پـدرجان، سلمان از لباس مـن تعجب کرده، در حالی که به خدایی که تـو را به حق برانگیخت سـوگند، پنج سال است مـن و علی، جز پـوست گوسفندی که روزها علوفه دان شتر و شب ها بستر ماست و بالشـی که پـوست آکنده از لیف خـرماست، از لـوازم زنـدگـی هیچ نداریم.
پیامبر اکرم مقام و عظمت روحی زهرای اطهر را برایـم بیان کرد و فـرمـود: ای سلمان، دختـرم در گـروه پیشگـامان به سـوی خـداست. ایـن سخـن بدان معنا نیست که زن مسلمان در عصر حاضر چادر وصله دار بپـوشد؛ زیرا هر زمانی مقتضیات خاص خـود را دارد. آنچه مهم است، دل نبستـن به مظاهر دنیاست. حضـرت سلیمان (ع) سلطنتی عجیب داشت و جـن و انـس در خدمتـش بودند؛ ولی هیچ کدام از این ها دل حضـرت سلیمـان را به تسخیـر خـویـش درنیاورد.
*انتخاب همسر
معیـارهـای حضـرت زهـرا بـرای انتخـاب همسـر چه بـود؟ زهـرا(س) در حالی ازدواج با علـی را پذیـرفت که علـی از نظر مالـی در تنگدستی به سر می برد؛ ولی تقوا و ایمان، حکمت و دانـش، شجاعت و ایثار و هزاران فضیلت در او موج می زد.
*ایثار و گذشت
پـس از اقامه نماز جماعت، پیامبـر از حال پیرمردی که لباس های کهنه به تـن داشت جویا شد. مرد گفت: گرسنه ام، غذایم ده؛ برهنه ام، مرا بپوشان؛ فقیرم، به من کمک مالی کـن. پیامبر رحمت به بلال فرمود: او را به منزل فاطمه ام راهنمایی کن. پیـرمـرد همان خـواسته ها را به اطلاع فاطمه رسانیـد. فاطمه، که ماننـد شوهر و پدرش سه روز بود غذا نخورده بـود، پوست گوسفندی را، که حسـن و حسیـن روی آن مـی خـوابیـدنـد، به وی داد. پیـرمـرد گفت: چگـونه درد گـرسنگـی ام را بـا آن درمـان کنم؟
فاطمه گردنبندش را به وی داد و گفت: امید است خـداوند به جای آن چیزی بهتر از آن به تـو دهد. پیرمرد به مسجـد آمـد و ماجرا را برای پیامبر اکرم(ص) بیان کرد.
اشک در چشمان پیامبر حلقه زد. عمار بـرخاست و با اجازه رسـول خـدا آن را خرید. پیرمرد گفت:
در برابر آن نان و گـوشتـی می خـواهـم تا گرسنگـی ام برطرف شـود. ردایی یمانـی که مرا بپوشانـد و پـولـی که با آن به خانـواده ام برسـم. عمار بیش تر از آن را به وی داد. پیامبر فرمـود: آیا سیر و پـوشانـده شـدی؟ گفت: آری، پدر و مادرم فدایت باد! رسـول خدا فرمود: اینک برای فاطمه، به خاطر احسانش، دعا کـن. آن گاه پیامبر رو به اصحاب کرد و برای شان از فضایل و کمالات فاطمه سخن گفت.
عمار گردنبند زهرا را با مشک خـوشبـو ساخت، در پارچه ای یمانـی پیچید، به غلامـش داد و گفت: ای رسـول خدا، ایـن غلام و گردنبند هدیه ای است از مـن به شما. پیامبر به غلام فرمـود: نزد فاطمه برو و گردنبند را به او ده، تـو نیز از آن او هستـی. فاطمه گردنبنـد را گرفت؛ ولـی غلام را در راه خدا آزاد کرده.
آری، آن گردنبنـد با برکت گرسنه ای را سیر ساخت، برهنه ای را پـوشانید، فقیـری را بـی نیاز کـرد، بنـده ای را آزاد ساخت و سـرانجام نزد صاحبـش برگشت. داستان ایثار زهرا و علـی و دو فرزنـد معصـومشان، که در سه شب متـوالی افطاری خویـش را به مسکیـن و یتیـم و اسیر بخشیدند و در شأن آنان آیات سوره ((هل اتی)) فرود آمد و یا ماجرای پیراهـن شب عروسی که حضـرت زهـرا آن را به زنـی مستمنـد بخشیـد، نشـان دهنـده گوشه ای از ایثارگری های آن بانوی بزرگوار است.
امام حسـن(ع) فرمـود: مادرم، در یک شب جمعه، در محراب عبادتـش، عبادت کرد. شنیدم که برای مردان و زنان مـومـن دعا می کند و آن ها را یکی یکی نـام مـی بـرد؛ ولـی بـرای خـود هیچ چیز از خـدا نخـواست. گفتـم: مـادر، چـرا بـرای خـودت دعا نمـی کنـی؟
مادرم گفت: فرزنـدم، اول همسایه و سپـس اهل خانه. (الجار ثـم الـدار)
*بزرگداشت و احیای نام و یاد شهیدان
زهرای داغدار، بر سر مزار شهیـدان جنگ احـد، بـه ویژه عمـوی پـدرش حضرت حمزه، می آمد و گـوهر اشک خـویـش را تقدیم شان مـی کرد تا به همگان اعلام کند که با عافیت طلبـی، سرپیچی از انجام دادن تکالیف و دور نگه داشتـن خود از آتـش حادثه نمی توان اسلام را حفظ کرد. باید چون ایـن شهیدان به معرکه پای نهاد و با خدا معامله کرد. زهرای صبـور و تنها می خـواست با اشک خـویـش غربت اسلام را فریاد کند و بگوید: بیدار شوید که ارزش های شما را تباه نسازند (1 )
* عبا دت وراز ونیاز
ابن عباس از پیامبر(ص) نقل می‌کند: دخترم فاطمه سرور زنان عالمیان است ،از اولین تا آخرین.او پاره تن من است. هر گاه برای عبادت در محراب قرار می‌گیرد، فرشتگان آسمان نور او را مشاهده می‌کنند ،همان طور که مردم روی زمین نور ستارگان را مشاهده می‌نمایند، و خداوند به فرشتگان می‌فرماید: ای فرشتگان بنگرید به فاطمه که سرور کنیزان من است . چگونه در برابر من ایستاده، خدا را عبادت می‌کند . بدنش از خشیت من در اضطراب است . با دل و جان خود به بندگان من توجه دارد.گواه باشید که من شیعیان او را از آتش جهنم نجات دادم.(2)
فاطمه(س) مقام و عظمتی را که دارد ،تنها به جهت این نیست که دختر پیامبر(ص) است. آن چه او را شایسته این مقام ساخت، از خود گذشتگی، پارسایی، زهد، دانش و دیگر ملکات انسانی است که در او به حد کمال رسیده بود. همه مورخان شیعه و سنی این امتیازات را برای او در کتاب‌های معتبر خویش نوشته‌اند.(3)
زندگانی زهرا(س) در خانه شوهر نیز نمونه است، چون سراسر زندگانی او نمونه است.خود او نمونه، شوی او، پدر او، مادر او همه نمونه‌اند. فرزندان او نیز نمونه‌اند.
او در دوران زندگی کوتاه خود چهار فرزند نمونه تربیت کرد که در تاریخ بشر سابقه ندارد.
فاطمه(س) چهره درخشان زن مسلمان، فروغ تابان معرفت و نمونه روشن پرهیزکاری و خداترسی است . درخشندگی به ساعتی مخصوص و روزی معین اختصاص ندارد، از آن روز که وظیفه خود را تعهد کرد تا امروز و برای همیشه چون گوهری بر تارک تربیت اسلامی می‌درخشد.(4)

در این رابطه به منابع زیر مراجعه نمائید:
1. بانوی نمونه اسلام فاطمه زهرا (س ). ابراهیم أمینی .
2. بندگی راز آفرینش ـ شرح خطبه حضرت زهرا (س ).سید عبدالحسین دستغیب .
3. تحلیل و بررسی حوادث ناگوار زندگانی حضرت زهرا (س ) .محمد دشتی .
4. حضرت فاطمه (س ) بهترین الگوی بانوان .سید محمد حسینی شیرازی .
5. زندگانی فاطمه زهراء (س ).سید جعفر شهیدی .
6. زندگینامه خدیجه کبری و فاطمه زهراء (س ) .
سید هاشم معروف الحسنی .ترجمة علی شیخ الاسلامی .
7. زهرا برترین بانوی جهان . ناصر مکارم شیرازی .
8. جلوه های رفتاری حضرت زهرا (س) . عذرا انصاری

پی‌نوشت‌ها:
1 .مجله کوثر - ش 20 ،سید علیرضا جعفری
2 . ذخائر العقبی، محب‌الدین طبری، ص 39.
3 . زندگانی حضرت فاطمه، دکتر جعفر شهیدی، ص 35 ـ 41.
4. همان، ص 63 ـ 64.

[=Times New Roman]

جهت نمایش تصویر با اندازه اصلی 2000x1838 پیکسل کلیک کنید

جهت نمایش تصویر با اندازه اصلی 2000x1842 پیکسل کلیک کنید

جهت نمایش تصویر با اندازه اصلی 2000x1838 پیکسل کلیک کنید

جهت نمایش تصویر با اندازه اصلی 2000x1833 پیکسل کلیک کنید

جهت نمایش تصویر با اندازه اصلی 2000x1838 پیکسل کلیک کنید

جهت نمایش تصویر با اندازه اصلی 2000x1842 پیکسل کلیک کنید

جهت نمایش تصویر با اندازه اصلی 2000x1929 پیکسل کلیک کنید

در تفسیــر (فرات) از امام صادق دز ذیل ایه شریفه (انا انزلنافی لیله القدر)
نقل کرده اســت که فرمود:

مراد از (لیله) فاطمه و مقصود از (قدر) خداوند اســت پس هر که فاطمه را ان طور که سزاور است
وحق معرفت اوست بشناسد شب قدر را درک است و همانا ان حصرت فاطمه نامیده شده است
زیرا مردم از شناخت او باز داشته شده اند و عاجزند


اللهم عجل لویک الفرج

[="Times New Roman"][="Navy"]

زهـــــرایی;554307 نوشت:
در تفسیــر (فرات) از امام صادق دز ذیل ایه شریفه (انا انزلنافی لیله القدر)
نقل کرده اســت که فرمود:

مراد از (لیله) فاطمه و مقصود از (قدر) خداوند اســت پس هر که فاطمه را ان طور که سزاور است
وحق معرفت اوست بشناسد شب قدر را درک است و همانا ان حصرت فاطمه نامیده شده است
زیرا مردم از شناخت او باز داشته شده اند و عاجزند

سلام و عرض ادب
در تکمیل فرمایش شما و برای توضیحات بیشتر می توانید به تاپیک زیر و قسمت تمثل انسانی لیله القدر مراجعه کنید.

http://www.askdin.com/thread40716-4.html#post545612

یاحق[/]

[="Times New Roman"][="Navy"]


[/]

یکی از سادات نورانی اهل علم و عرفان می گفت :
بار ها از خداوند خواستم که در هنگام احتضار وفرا رسیدن لحظه مرگ این بیت حافظ شیرازی
بر زبانم جاری شود که در باره اهل بیت علیهم السلام گفته است :
از رهگذر خاک سر کوی شما بود
هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد

:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:
:hamdel::hamdel:

سلام علیکم
تشکر می کنم از آقا صادق عزیز برای ایجاد این تاپیک ارزنده!
محور تاپیک اثبات علمی فاطمی بودنمان هست. ظاهرا یعنی با ذکر مطالب علمی پیرامون بانوی دو عالم ثابت کنیم چقدر عظمت حضرت را درک نموده ایم.
ولی ظاهرا از خود بانی محترم تاپیک گرفته تا بعضی دیگر از دوستان اثبات هنری فاطمی بودن را ملاک کارشان قرار داده اند.
خب البته اشکالی ندارد ولی خلط قالبهای ارادت به ساحت زهرای مرضیه سلام الله علیها، تاپیک را بعد از مدتی از رونق خواهد انداخت.
اگر محور تاپیک علمی است دیگر جای طرح و شعر و دلنوشته نیست. اگر هم هنری است که جای طرح مباحث علمی نیست.
ان شاء وقتی بانی محترم نظر خودشان را دادند ما هم تکلیفم را می دانم و متناسب با آن نخودی در این آش مبارک می اندازیم!
پس تا آن وقت یا علی!

[=Times New Roman] [=Times New Roman]حضرت فاطمه(س) مي‌فرمايند: همانا خوشبخت واقعي كسي است كه علي را چه در زمان حياتش و چه پس از وفاتش دوست بدارد. (بحارالانوار)
[=Times New Roman] [=Times New Roman]

[=Times New Roman] [="IranNastaliq"]در دفتر روشنايي و برگ سحر[="IranNastaliq"]

[="IranNastaliq"] [="IranNastaliq"]نقل است چنين ز دختر پيغمبر[="IranNastaliq"]:

[="IranNastaliq"] [="IranNastaliq"]آنان كه حقيقتا سعادتمندند[="IranNastaliq"]

[="IranNastaliq"] [="IranNastaliq"]دارند به دل مدام، حبّ حيدر

:Gol:حضرت فاطمه الگوی ابرا :Gol:

امام شرف الدین عاملی معتقد بود « علماء علم بیان و سایر سخن شناسان شکی در این ندارند که جمع با الف و لام حقیقت در عموم است و الف و لام « بار » یا « بر » در آیه کریمه جمع « ابرار »و در این هیچ اختلافی بین عرب نیست و روشن است که لفظ
بر آن وارد شده است و ظهور آن در شمول جاي تردید نیست و در عین حال این لفظ با وجود فراگیر بودن آن، تنها بر حضرت
علی و فاطمه و حسن و حسین اطلاق گردیده و این خود برهان بر این است که آنان خلاصه برگزیدگان و کاملترین نیکان و با
فضیلتترین خوباناند و چه ستایشی بالاتر از این کلام خداوند میتوان یافت خداوند از بین تمامی ابرا تعدادی را
گزینش کرد و آنان را که کاملترین افراد بشر پس از رسول خدا (ص) هستند به عنوان مقتدا به جهانیان شناساند و شریفترین و
لطیفترین حالات و اوصاف انسانی را که در داستان، ایثار آنان تبلور یافت، به عنوان درسی آموزنده، راهی به سوي کمال، تفسیري
براي حیات، صحنهاي براي امتحان، اوجی براي پرواز، مظهري براي شکوفایی و به بار نشستن قابلیتهاي انسان براي مؤمنان بازگو
کرد و به این ترتیب بر آنان منت گذارد. در این واقعه از دو بانوي پاك سخن به میان آمده است. اولین آنها حضرت فاطمه (س)،
به عنوان اهل بیت و مقتدا و دیگري فضه، به عنوان پیرو و دست پرورده خاندان عترت است. فضه آن چنان خویش را فانی در فاطمه
(س) کرد و با او میثاقی جانانه و جاودانه بست که خود را داوطلبانه در این صحنه پرشور ایثار و نوع دوستی شریک ساخت و به این
نزلت بی بدیل دست یافت. صحنه پرافتخاري که فضه آفرید براي کسانی که به بهانه معصوم بودن ائمه و معمول بودن ما از پیروي
آنان سرباز میزنند، عذري باقی نمیگذارد.


بخشی از صفاتی که در این آیات و شان نزول آن به چشم میخورد عبارتند از:

توجه به خداي متعال و کمک خواستن از او
این جریان به بشر یاد میدهد که باید همواره رو به سوي او داشت و توجه به اسباب مادي نباید چشم بشر را محدودنگر کند، بلکه
باید به سوي ماوراي دنیاي ماده نظر داشته باشد و به سر منشا هستی چشم بدوزد و در همه احوال، از جمله در گرفتاریها و شدائد،
رو به جانب او آورد و رفع مصیبت و نیز شفاي مرض را از او بخواهد ;در عین به کارگیري اسباب، مسبب الاسباب و شفا دهنده
واقعی را فقط خدا بداند و این چیزي است که بشر فرو رفته در هوسها و شهوات و خو گرفته با ظواهر طبیعت، از فقدان آن رنج
روزه که » و « اصل نذر » میبرد و در شعله هاي بی توجهی بدان میسوزد. در این میان اهمیت توجه به دو وسیله معنوي عمده یعنی
قرآن کریم نیز بدان توصیه فرموده است به خوبی مشهود است و کارآیی این دو وسیله براي برآمدن خواسته ها در نظر مؤمنان
بر اثر تجربه هاي بیشمار کاملا آشکار است.

وفا به پیمان
این صفت از باشکوهترین جلوههاي رفتاري انسانهاي کامل است که در سایه آن تمامی ارزشها، اعمال تعهدات اجتماعی عملی
میشود و نهادهاي گوناگون آن شکل میگیرد و بالاتر آن که رابطه بین انسانها و خدا تحقق مییابد ;همچنان که برخی گفته اند:
وقتی افرادي بر سر پیمانی که خویش بر خود واجب کرده اند این گونه وفادار باشد، چنین کسانی قطعا به پیمان هاي الهی وفادارتر »
خواهند ماند
»

ایثار و گذشت

یکی از بزرگترین موانع در برابر رشد و تعالی انسانی و از غلیظ ترین حجاب هاي ظلمانی در حوزه معرفت بشري، حجاب خودخواهی و
خودبینی است. نقطه مقابل آن ایثار است که نه تنها شخص از خودبینی دست میکشد بلکه با گذشت خود، تمام توجهاش را به
همنوع خود معطوف میکند و گوهر انسانی خود را آشکار میسازد. تا وقتی که انفاق از زوائد زندگی باشد، خالی از شوائب
خودنگري نیست و نوع دوستی در آن حضور ندارد و یا بسیار کمرنگ است ولی آنگاه که از مایحتاج و مال مورد علاقه باشد،
محض نوع دوستی و دیگر خواهی است و به صراحت قرآن مجید راه فلاح جز از این طریق میسر نیست.

اخلاق در عمل
قرآن کریم در بیان انگیزه اهل بیت از ایثار تنها عامل این حرکت را کسب رضایت خدا معرفی میکند و از این رو آنان با همه
فشاري که بر خود وارد کردند خیال انتظار هر گونه پاداش عملی و حتی زبانی و سپاسگزاري را از خود دور ساختند.

موضوع قفل شده است