جمع بندی چکار کنم که همسرم احترامم را پیش دیگران حفظ کند؟

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چکار کنم که همسرم احترامم را پیش دیگران حفظ کند؟

باسلام, لطفا کمکم کنید که تقریبا دیگه کم آوردم!

چهارساله ازدواج کردم و همسرم مردی با ایمان و کاری و باوجه اجتماعی بسیار خوبیه و به شدت اهل رفت و آمد بخصوص با دوستانش. اون ۲۹ ساله و من ۲۵ ساله هستم. همسرم رو خیلی دوست دارم اما چند اخلاق ناپسند داره که توی این مدت هرکاری کردم درست نشده که هیچ,بدترهم شده!
مسایل و مشکلات زندگیمونو جلوی دیگران بیان میکنه و شروع میکنه باهام بحث کردن, چندبار جلوی اقوام بهم بی احترامی کرده که هنوز نمیتونم فراموش کنم چون خیلی تحقیرشدم, جلوی خانواده هامون اصلا رعایت نمیکنه و باهام تندی میکنه, باحرفای سردش بارها دل خودم و خانواده مو شکونده, و از همه مهمتر اینه که دوست داره همیشه دوستانش رو به خونه دعوت کنم و خوب ازشون پذیرایی کنم و دوستانیش رو که شهرهای دیگه زندگی میکنن بهشون سر بزنیم و چند روز خونه شون بمونیم که این واقعا برام سخته, تاجایی تونستم خواسته هاشو براورده کردم ولی کلا خودم آدمی نیستم که خیلی زیاد اهل رفت و آمد باشم یعنی بنظرخودم درحداعتدال هستم ولی همسرم دیگه خیلی شورش کرده! اصلا برام راحت نیست چندروز برم خونه دوستش توی شهر غریب که چندبارهم بخاطر همسرم اینکارو کردم ولی بیشترازاین نمیتونم,راحت نیستم. خیلی زیاد ازم ایراد میگیره و گاهی مسخره م میکنه و بدجوری دلم میشکنه.
تنها خواسته م ازش این بوده که جلوی دیگران بهم احترام بذاره فقط همین!
میدونم خودم هم خیلی ایراد دارم.. نمیدونم چیکار کنم.... راهنمایی کنیدلطفا

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد امین

پرسش:
به همسرم بخاطر ایمان و اهل کار و موجّه بودنش بسیار علاقمندم ولی بخاطر اینکه پیش خانواده اش و در میان جمع برای من احترام قائل نیست و تحقیر و مسخره ام می کند و ... بسیار دلخور و ناراحتم توقعات زیادی در همراهی با خودش در مسافرت ها از من دارد که در توانم نیست و ... بفرمائید در قبال اخلاق همسرم چه رفتاری داشته باشم؟

پاسخ:
تغییر رفتار یک فرد به این راحتی نیست؛ یعنی اینکه فکر کنید می توانید کاری کنید که همسرتان در تمام اخلاق و رفتارش همانی شود که شما می خواهید، فکر نادرستی است؛ چنانچه همسر شما هم نمی تواند کاری کند که شما همانی شوید که او می خواهد. لذا در زندگی مشترک هر چند باید دنبال این بود که اختلافات را به حداقل رساند و برای اصلاح و تعالی طرف کوشید؛ اما بیشتر از این باید سازش را در زندگی مشترک نهادینه کرد و پذیرفت که هر یک از زن و شوهر خصوصیاتی دارند که طرف مقابل باید آن را بپذیرد و خود را با آن هماهنگ سازد تا تنش ها به حداقل برسد.

در مورد اینکه ایشان پیش دیگران مسائل شخصی شما را بیان می کند قطعا کار درستی نیست؛ اما اصلاح این رفتار اولا نیاز به این دارد که همسر شما در دسترس یک مشاور باشد تا بشود با او هم صحبت کرد و ثانیا باید بررسی کرد که در چه مواقعی چنین اتفاقی می افتد.

تجربه ما می گوید که معمولا این اتفاقات برای زمانی است که تحریک ابتدایی از جانب طرف مقابل است؛ یعنی معمولا اینطور نیست که شما در جمع نشسته باشید و همسرتان بدون هیچ مقدمه ای یک مسئله شخصی را مطرح کند و نهایتا هم منجر به بی احترامی به شما شود؛ بلکه معمولا این بحث ها مربوط به زمان هایی است که از جانب شمای نوعی حرف یا عملی پیش جمع سر می زند که طرف مقابل برای دفاع از خود مسائل شخصی را مطرح می کند تا کارش را توجیه کند و مورد اتهام واقع نشود.
اگر این چنین باشد بهترین راه برای پیش گیری این است که از همان ابتدا نگذارید کار به بحث پیش جمع بکشد. اگر می خواهید چیزی به همسر خود بگویید می توانید بعدا بگویید یا اگر واجب است از او بخواهید که بیاید و بیرون از جمع مشکلتان را به او بگویید تا دیگران متوجه نشوند. دقیقا همین مسئله در مورد عصبانیت ها هم وجود دارد. بعضی ها شکایت می کنند که همسر من زود عصبی می شود. اولین سوال از او همین مسئله است که آیا همسر شما بی دلیل هم عصبی می شود؛ یعنی مثلا شده که در حال تماشای فیلم باشید و بدون اینکه حرفی زده بشود او شروع به فحش دادن به شما بکند؟!

همراهی در میهمانی ها و مسافرت ها:
اینکه سعی کردید تا حد توان خودتان را با او وفق دهید خیلی خوب است. با این حال این مسئله ای است که باید در مورد آن به توافق برسید. بهترین روش هم برای این کار این است که احساسات خود را بدون هیچ گونه ناراحتی یا دعوا و جر و بحث در مواقعی که شرایط فراهم است بیان کنید و به همسرتان بگویید من مخالف رفت و آمد نیستم و اتفاقا خیلم هم دوست دارم؛ ولی گاهی اوقات برایم سخت می شود که مثلا چند روز منزل یکی از دوستانت بمانیم.

اگر بتوانی طوری هماهنگ کنی که مثلا کمتر بمانیم تا من هم خسته نشوم خیلی بهتر است؛ چون وقتی خسته شوم دائم استرس این را دارم که سفر بعدی را چطور تحمل کنم. اگر ایشان نپذیرفت و یا ناراحت شد و حرفی زد، شما بگویید: باشد هر چی تو بگی. فقط خواستم احساسم رو گفته باشم و دیگر ادامه ندهید. این روش قطعا تاثیر زیادی خواهد داشت تا زمانی که شما به بحث ادامه بدهید و برای اثبات حرف خود جر و بحث کنید و ... .

لذا همیشه احساسات خوشایند و ناخوشایند خود را مطرح کنید و پیش خود نگذارید. در بسیاری از موارد به خاطر اینکه همسر ما دوست داشتنی ها و دوست نداشتنی های ما را نمی داند ناخواسته باعث ناراحتی ما می شود که البته مقصر اصلی خودمان هستیم که نگفتیم.

مسخره کردن و ایراد گرفتن:
در مورد مسخره کردن هم بهترین کار این است که احساس خود را به او بگویید. در همان لحظه بهترین کار این است که عکس العملی نشان ندهید یا ناراحتی خود را با سکوت به او بفهمانید ولی لازم نیست حتما همان موقع بگویید؛ به خصوص اگر در جمع باشد. بگذارید بعدا که با هم خوب هستید بگویید از فلان کارت ناراحت شدم. همین و دیگر ادامه ندهید. به مرور مشکل حل خواهد شد.

در مورد حفظ احترام هم به نظرم به جای اینکه از او بخواهید احترام شما حفظ کند، خودتان احترام خودتان را باید حفظ کنید. به قول معروف احترام مسجد را متولی آن نگه می دارد. وقتی خود شما جلوی دیگران با او بحث کنید یا مثلا حرفش را بی دلیل یا حتی با دلیل و به طور صریح رد کنید یا به خواسته اش اعتنا نکنید و ...، خب طبیعی است که ایشان هم احترام شما را نگه نمی دارد. اگر شما جلوی دیگران به او احترام گذاشتید و بگو مگوها را به خلوت خودتان کشاندید، آن موقع او هم یاد می گیرد که باید اینگونه رفتار کند. البته ممکن است به خاطر اینکه تا الان شرایط طور دیگری بوده، اصلاح این رفتار نیاز به صبوری شما و گذشت زمان داشته باشد؛ یعنی باید برای یک مدت دندان روی جگر بگذارید و اشتباهاتش را نادیده بگیرید و خود مرتکب اشتباهی نشوید تا به مرور رفتار ایشان نسبت به شما اصلاح شود.

با سلام

به نکته مهمی اشاره کردید. باید از نظر اخلاقی و انسانی مراقب بود که مطلع شدن از ریشه های تربیتی رفتارهای غلط همسر باعث تحقیر و تخریب او نشود. علت یابی به قصد اصلاح رفتار است و اگر غیر از این عمل شود مشکلات زناشویی بیشتر می شود.
ببینید، هر رفتار بد و یا خوب در اثر تربیت حاصل می شود. تربیت خانوادگی چنان تاثیر عظیمی روی کودکان و نوجوانان دارد که می تواند تا پایان عمر رفتارهای آدمی را تحت تاثیر قرار دهد. تجاربی که یک فرد از دوران قبل از ازدواج در منزل پدری اش داشته، مشاهداتی که از نحوه برخورد والدین با یکدیگر داشته، نوع رابطه ای که والدین با فرزند داشته اند، کمبودها و تنگناهایی که وجود داشته؛ همه و همه در تشکیل و تکوین شخصیت افراد تاثیر دارند. لذا در علت یابی رفتار نادرست همسران باید به زمینه های تربیتی پیشین توجه کنیم و واقع بین باشیم. نه تنها از جهت روانی این تاثیر پذیری و الگوگیری نقش موثر دارد بلکه از جهت امور جسمی و جنسی نیز الگوپذیری از پدر و مادر قابل توجه است.
معاشرت با افراد ناسالم باعث انحراف تدریجی از مسیر زندگی متعادل و سالم است. در آموزه های دینی آمده که یکی از موارد تأسف خوردن انسان های گناهکار در روز قیامت، داشتن دوستان بد در زندگی دنیوی است.برای یافتن علت های اخلاق بد همسر و پیدا کردن راه های موثر اصلاح آنها می توان به روان شناس یا مشاور مراجعه کرد. در شرایط امروز جهان، اوضاع روانی و رفتاری انسان به قدری پیچیده، وسیع و مبهم است که تخصص های گوناگون برای مطالعه و معالجه آن به وجود آمده. عقل و تدبیر زن و شوهر اقتضا می کند که برای حل و کاهش مشکلات رفتاری داخل زندگی مشترک به مشاوران امین مراجعه شود. اصولا انسان عاقل برای حل مشکلاتش راهی منطقی جستجو می کند. همان گونه که برای درمان بیماری های جسمی به پزشک حاذق مراجعه می کنیم برای حل مشکلات اخلاقی و رفتاری نیز باید نزد متخصص برویم. اگر خانواده این قاعده را در زندگی خود به کار گیرند بدون تردید بسیاری از مشکلات حل خواهد شد

یاسمن۹۰;778687 نوشت:
چهارساله ازدواج کردم و همسرم مردی با ایمان و کاری و باوجه اجتماعی بسیار خوبیه و به شدت اهل رفت و آمد بخصوص با دوستانش. اون ۲۹ ساله و من ۲۵ ساله هستم. همسرم رو خیلی دوست دارم اما چند اخلاق ناپسند داره که توی این مدت هرکاری کردم درست نشده که هیچ,بدترهم شده!

سلام

من واقعا نمیفهمم اینو که بعضیا میگن همسرم با ایمان و مهربان و اجتماعیه اما به من بی حرمتی و بی توجهی میکنه!!

اصلا کسیکه ایمان داشته باشه بی ادب و بی مبالات نمیتونه باشه !! همچین شخصی نمیتونه بویی از ایمان برده باشه !

سلام متن زیبایی است تقدیم به شما امید که راهنمایی خوبی باشد:ok::Gol:

[h=1]چگونه از محبت خارها گل می شود؟[/h]

یكی از با ارزش ترین موهبتهای زندگی داشتن همسری مهربان و سازگار است. اصولاً هر انسانی به عشق و محبت متقابل نیاز دارد بخصوص در زندگی زناشویی كه عشق و علاقه زن و شوهر به هم موجب تحكیم بنیان خانواده می شود.
زن و شوهر وقتی یكدیگر را دوست داشته باشند و آن را صادقانه ابراز كنند، بین آنها صمیمیت بیشتری به وجود می آید، در نتیجه سختیهای زندگی را آسان تر تحمل می كنند و دیرتر پیر و شكسته می شوند.
پژوهشهای روانشناسی نشان داده است مهمترین علت افسردگی، اضطراب، وسواس و دیگر بیماریهای روانی زنان، وجود همسران سختگیر، نامهربان و تندخو می باشد. این قبیل مردان سر هر موضوع كوچكی از كوره در می روند و شروع به پرخاشگری و بدرفتاری می كنند و زن نمی داند در مقابل همسر عصبانی و ناسازگار خود چه رفتاری پیش بگیرد!
● نقل یك افسانه قدیمی
می گویند در یكی از دهات هند پیر خردمندی زندگی می كرد كه همه مردم به كیاست و هوشمندی و دانایی او ایمان داشتند و مشكلاتی را كه خود از حل آنها عاجز می شدند با او در میان می گذاشتند.
یك روز زنی كه شوهرش بسیار بد رفتار و تندخو بود نزد پیر خردمند رفت و از او چاره جویی كرد. پیر دانا پس از لحظه ای اندیشه به او گفت: تو باید با دست خود چند تار مو از بدن گرگ زنده ای جدا كنی و آن را نزد من بیاوری تا شوهرت را نسبت به تو مهربان كنم. زن خیلی نگران و مضطرب شد، ولی چون از دست شوهرش به تنگ آمده بود تصمیم گرفت به هر نحوی شده راهكار مرد دانا را اجرا كند. با این تصمیم روی به صحرا گذاشت و در جستجوی گرگ زنده به راه افتاد. پس از مدتی جستجو ناگهان چشمش به گرگی افتاد كه بزغاله ای را كشان كشان با خود به داخل غاری می برد.
زن بیچاره ابتدا خیلی ترسید، ولی وقتی به یاد نامهربانیهای شوهرش افتاد دل به دریا زد و آهسته آهسته به غار نزدیك شد.
در این هنگام متوجه شد كه گرگ دارای چند بچه است و طعمه را برای بچه هایش به داخل غار برده است. از پی بردن به این موضوع بسیار خوشحال شد، چون از این طریق می توانست خود را به گرگ نزدیك كند.
از آن به بعد هر روز مقداری گوشت تهیه می كرد و برای بچه های گرگ می برد. مدتی گذشت تا توانست خود را به گرگ نزدیك كند. روزی ضمن نوازش چند تار مو از پشت گرگ كند و پیش مرد خردمند آورد و گفت: حالا موقعی است كه راه چاره را به من نشان دهی.
پیر دانا وقتی چشمش به موهای گرگ افتاد تعجب كرد و گفت:
- چطور توانستی این موها را به دست بیاوری؟
زن ماجرا را از اول تا آخر برایش تعریف كرد و گفت:
- من به گرگ خیلی محبت كردم تا توانستم این موها را از بدن او جدا كنم.
سپس مرد خردمند رو به او كرد و گفت:
- ای زن عاقل و زیرك! تو كه توانستی گرگ خونخواری را با محبت رام كنی شوهر خود را نیز می توانی با محبت نسبت به خودت مهربان كنی. زیرا همان طور كه گرگ در مقابل محبتهای تو تسلیم شد، شوهرت كه انسان است اگر از تو محبت و فداكاری ببیند زودتر تحت تأثیر قرار می گیرد. از قدیم گفته اند: «هر انسانی را با محبت می توان تغییر داد.»
● روانشناسان چه می گویند؟
عباس بهزادی مقدم، كارشناس ارشد امور تربیتی در این مورد می گوید: محبت به دیگران وقتی مؤثر واقع می شود كه غیرشرطی باشد. وی معتقد است: محبت غیرشرطی محبتی است كه دلیل خاصی سبب ایجاد آن نشده باشد.
وی با تأكید بر اینكه محبت در نفس خودش ارزشمند است، می افزاید: ولی وقتی ما شخصی را به خاطر پول و مقام یا ظاهر زیبای او دوست داشته باشیم، ارزشی ندارد. در مورد زن و شوهر نیز به همین نحو است. مثلاً اگر مرد همسرش را به این علت كه پدرش ثروتمند است دوست داشته باشد و یا زن به شوهرش به خاطر پست و مقام و ثروتش محبت كند این نوع محبت بی ارزش است، چون اگر علت برطرف شود محبت هم از بین می رود.
وی درباره زنانی كه می خواهند با ابراز محبت، اخلاق تند و ناپسند همسرشان را تغییر بدهند و توجه او را نسبت به خود جلب نمایند، می گوید: گرچه محبت یكی از شیوه های تغییر دیگران است، ولی باید به روش آن آشنا باشیم.
خیلی از خانمها تصور می كنند اگر در مقابل همسرشان مرتباً كوتاه بیایند و در مقابل خشونتهای او محبت كنند همه چیز درست می شود، در حالی كه این طور نیست. زن باید روش محبت كردن را یاد داشته باشد، زیرا محبت كه خود عامل ایجاد صمیمیت است چنانچه بیش از حد اعمال شود به سوء استفاده و بی توجهی به حقوق دیگران منجر خواهد شد.
● بیان احساسات در مردان كمتر است
متأسفانه یكی از گلایه های خانمها همین عدم ابراز محبت از جانب همسرشان است و اغلب شكایت دارند كه چرا شوهرم به من نمی گوید دوستت دارم یا چرا از زحمات من قدردانی نمی كند.
یكی از ویژگیهای اساسی زنان این است كه نیاز به محبت و توجه دارند. مثلاً اگر غذای خوبی می پزند یا دكور منزل را عوض می كنند و یا لباس جدیدی می پوشند، دوست دارند دیده شود و همسرشان از راه كه می رسد متوجه شود و از سلیقه آنها تعریف كند، ولی متأسفانه ۸۰ درصد و حتی ۹۰ درصد مردان ما احساسات خود را كمتر بیان می كنند و وقتی دلیلش را می پرسیم پاسخ می دهند مگر ما برای همسرمان چیزی كم می گذاریم؟ مگر هر چه می خواهند فراهم نمی كنیم؟ این دوست داشتن نیست و ما پاسخ می دهیم نه، این دوست داشتن نیست. محبت را باید بر زبان بیاوریم این سخن و دستور پیامبراكرم(ص) است كه می فرماید: اگر كسی را دوست دارید به او بگویید و به خصوص در مورد همسر تأكید شده كه این مطلب را عنوان كنیم.
اگر مرد از ابراز محبت نسبت به زن و فرزندش خودداری كند، بچه ها به او به عنوان یك كارت بانك نگاه می كنند، پولی از او می گیرند و دیگر به هم توجهی نمی كنند. این روش نادرستی است. بین پدر و فرزند هم باید یك رابطه عاطفی وجود داشته باشد.
ما در مورد مادر و فرزند مشكلی نداریم، چون مادران در منزل و در كنار فرزندان هستند و از این لحاظ كمبودی ندارند، ولی چون امروزه حضور پدرها كمرنگ شده بچه ها این كمبود محبت را در بیرون از منزل جستجو می كنند.
ما اصطلاحی داریم كه می گوییم «پدر یك دقیقه ای» پدر گرامی اگر وقت نداری به فرزندت محبت كنی، پدر یك دقیقه ای باش! وقتی از كنار فرزندت می گذری بگو دخترم، چقدر خوبی دوستت دارم یا پسرم حالت چطور است؟ چقدر آقا شده ای! این ابراز محبت به بچه ها آرامش می دهد و برای آنها الگوی مثبتی می شود، چون هدف ما فرزند پروری نیست، همسرپروری است. این بچه ها فردا مادر یا پدر می شوند و محبت كردن را باید از پدر و مادر بیاموزند.
● رعایت اعتدال در محبت كردن
زندگی مانند زمین حاصلخیزی است كه زن و شوهر باید هر دو تلاش كنند تا روز به روز پربارتر و حاصلخیزتر شود.
همان طور كه اگر زمین حاصلخیزی را به حال خود رها كنند و به موقع و به اندازه به آن آب و كود ندهند و علفهای هرز آن را خارج نكنند رفته رفته به زمینی خشك و بی حاصل تبدیل می شود، زندگی زناشویی هم نیاز به محبت دارد، ولی محبتی كه یك طرفه و افراطی نباشد، زیرا محبت كردن هم اندازه و اصولی دارد و ظرفیت طرف مقابل را باید در نظر گرفت.
به گفته همین روان شناس، قلب انسانها به منزله قفل رمزداری است كه اگر خواسته باشیم به آن راه پیدا كنیم باید رمز آن را بشناسیم و این رمز به شخصیت طرف مقابل بستگی دارد.
بعضی از افراد سمعی هستند یعنی دوست دارند محبت را از طریق گوش بشنوند. بخصوص خانمها به این مسأله خیلی اهمیت می دهند، بنابراین وقتی مرد می خواهد به همسرش محبت كند باید این جمله را بیان كند، ولی بعضی از شخصیتها بصری هستند و دوست دارند محبت را از طریق چشم دریافت كنند.
به گفته این كارشناس، افراد یاد شده ممكن است بارها از زبان همسرشان جمله دوستت دارم را شنیده باشند، ولی چون دارای شخصیت بصری هستند دوست دارند همسرشان با شاخه گلی یا كادویی محبت خود را ابراز نماید. آنچه مسلم است این شیوه سبب می شود زن و شوهر همدیگر را بهتر درك كنند و بفهمند طرف مقابل چه نیازی دارد و تلاششان بر این مبنا باشد كه محبت خود را مطابق خواست و رضای همسرشان ابراز نمایند و همان هم باید اعتدال داشته باشد زیرا در هر مسأله ای زیاده روی آثار زیانباری در پی خواهد داشت.

شما باید بهشون محبت کنید به صورت رگباری
هربار که طبق خواسته تون عمل نکرد محبت رو قطع کنید و سفت بزنید
دقت کنید! این سفت زدن باید به صورت سینوسی باشه.
یعنی چی سینوسی؟ موج سینوسی رو در نطر بگیرید! هرگاه طبق خواسته تون بود همینطوری موج رو تا پیکش ادامه بدید و محبت کنید.وقتی سرپیچی کرد باید وارد سرازیری موج بشید
البته موچ های کسینوسی از 0 با بسط نیم دامنه هم میتونه کاربرد داشته باشه که اگر شرایط رو مناسب ببینم بیان میکنم

[="Arial"][="DarkGreen"]

مشک;781965 نوشت:
سلام

من واقعا نمیفهمم اینو که بعضیا میگن همسرم با ایمان و مهربان و اجتماعیه اما به من بی حرمتی و بی توجهی میکنه!!

اصلا کسیکه ایمان داشته باشه بی ادب و بی مبالات نمیتونه باشه !! همچین شخصی نمیتونه بویی از ایمان برده باشه !

سلام و عرض ادب

خب ایشون که نگفته ایمان همسرم صد در صده گفته با ایمانه و ایمان هم مراتبی داره.درسته که هر عملی (مثل عدم رعایت ادب) خلاف دستور خدا نشانه ای از نقصان بخشی از ایمان فرد هست ولی قطعا کسی که اعتقاد به خدا و دستوراتش داره و سعی در رعایت کردنش میکنه با کسی که کلا اعتقاد نداره و به هیچ چیزی پایبند نیست مساوی نیست.

یا حق[/]

بی ترمز;782042 نوشت:
البته موچ های کسینوسی از 0 با بسط نیم دامنه هم میتونه کاربرد داشته باشه که اگر شرایط رو مناسب ببینم بیان میکنم

سلام همیشه از ریاضی نفرت داشتم می شه بگین چی گفتین؟!:khandeh!::help::Nishkhand:

فریال;782052 نوشت:
سلام همیشه از ریاضی نفرت داشتم می شه بگین چی گفتین؟!

سلام

همینطور که در شکل بالا مشاهده میکنید دو تابع سینوس و کسینوس رسم شده
بنده ابتدا سینوس رو توضیح میدم خدمت شما
ببینید وقتی همه چیز بر وقف مراد شما هست و رابطه تون با طرف مقابل تون خوبه همینطور باید سعی کنید بهش محبت کنید.یعنی از نقطه (0،0) در مبدا مختصات شروع کنید به محبت کردن.میبینید که همینطور موج سینوسی در حال اوج گرفتن هست.
حالا وقتی کدورتی بین شما پیش اومد حالا با نقطه اوج موج رسیدید و باید محبت کردن قطع بشه و در این زمان در سراشیبی موج قرار میگیرید، در این زمان اگه طرف به اشتباه خودش پی برد که باز هم بر میگردیم به مبدا مختصات و از ابتدا شروع میکنیم... در غیر این صورت باید تا پیک پایین موج سینوسی ادامه بدید...

اما کسینوسی
در همون ایتدا یعنی در x صفر میبینید که ما در پیک موج قرار داریم. در اینجا طرف شما خیلی خشک هست و هنوز مثل موم در دستانتون قرار ندارد. در اینجا باید سفت بزنید و بهش مدتی اهمیت ندید تا داغون بشه. اگر این مرحله به خوبی انجام بدید برای بقیه راه دیگه مشکلی نخواهید داشت ان شاالله. در ادامه وقتی طرف به راه اومد همان موج سینوسی را میتوانید ادامه دهید

بی ترمز;782061 نوشت:
همینطور که در شکل بالا مشاهده میکنید دو تابع سینوس و کسینوس رسم شده

سلام

خدایا رحم کن من دیگه نمازم سروقت می خونم:khaneh::Gol:

بهش بگو:

خودش ساکت باشه حرف نزنه نصف مشکلات حله

این ریاضیات و فیزیک و فلسفه رو نریز تو فنجون چای خونوادگی باباجان رحم کن...!!:ok::Gol:

موضوع قفل شده است