آیا انجام گناه کبیره باعث بطلان مرجعیت می شود؟
تبهای اولیه
با سلام و احترام
آیا انجام گناه کبیره باعث بطلان مرجعیت میشود؟
آقای قرائتی این موضوع رو گفتن:
http://www.aparat.com/v/JNziF
اگر بعد توبه کند چه؟
یا حق
با سلام و عرض ادب
برای دریافت پاسخ به استفتائات زیر توجه نمایید:
س 12: آيا عدالت معتبر در مجتهد و مرجع تقليد با عدالت معتبر در امام جماعت از حيث شدّت و ضعف تفاوت دارد؟
ج: با توجه به حسّاسيّت و اهميت منصب مرجعيت در فتوا، بنا بر احتياط واجب، شرط است که مجتهدِ مرجع تقليد علاوه بر عدالت، قدرت تسلّط بر نفس سرکش را داشته و حرص به دنيا نداشته باشد.
س 13: اين که گفته مى شود بايد از مجتهدى تقليد نمود که عادل باشد، مقصود از عادل چه کسى است؟
ج: عادل کسى است که پرهيزگارى او به حدى رسيده باشد که از روى عمد مرتکب گناه نشود.
اگر مرجع تقلیدی عدالت را شرط در مرجعیت بداند پس گناه کبیره او را از عدالت و مرجعیت خارج می کند اما اگر توبه کند دوباره به مرجعیت برمی گردد.
آیه الله خامنه ای،اجوبه الاستفتائات،احکام تقلید
استفتای شفاهی از دفتر مقام معظم رهبری در قم
اگر مرجع تقلیدی عدالت را شرط در مرجعیت بداند پس گناه کبیره او را از عدالت و مرجعیت خارج می کند اما اگر توبه کند دوباره به مرجعیت برمی گردد.
ممنون از پاسخ شما اما آیا این موضوع سبب از بین رفتن تقوا نمیشود؟ بنده هم هر روز گناهانی انجام میدهم و مدتی بعد توبه میکنم حال اگر مرجع هم همین طور باشد دیگر تقوا معنی پیدا نمی کند!
یا حق
[="Navy"]باسمه تعالی
إذا رأى من عادل كبيرة لا يجوز الصلاة خلفه، إلّا أن يتوب، مع فرض بقاء الملكة فيه، فيخرج عن العدالة بالمعصية و يعود إليها بمجرّد التوبة.
(العروة الوثقی، فصل في مستحبّات الجماعة ومکروهاتها، مسأله 4)[/]
باسمه تعالیإذا رأى من عادل كبيرة لا يجوز الصلاة خلفه، إلّا أن يتوب، مع فرض بقاء الملكة فيه، فيخرج عن العدالة بالمعصية و يعود إليها بمجرّد التوبة.
(العروة الوثقی، فصل في مستحبّات الجماعة ومکروهاتها، مسأله 4)
سلام عزیز متوجه نشدم چی نوشته لطفا به زبان کشور خودمون بنویسید البته اگر می خواهید به بنده بگید
یا حق
سلام عزیز متوجه نشدم چی نوشته
عليكم السلام. ميفرمايد به اينکه:
«اگر انسان از يک شخص عادل، گناه کبيرهاي را مشاهده کند ديگر نميتواند پشت سرش نماز بخواند مگر اينکه توبه کند با فرض بقاي ملکهي عدالت در او،
بنابراين به واسطهي ارتکاب معصيت، از عدالت خارج ميشود و به مجرّد توبه، دوباره به عدالت برميگردد.»
موفق باشيد.
ممنون از پاسخ شما اما آیا این موضوع سبب از بین رفتن تقوا نمیشود؟ بنده هم هر روز گناهانی انجام میدهم و مدتی بعد توبه میکنم حال اگر مرجع هم همین طور باشد دیگر تقوا معنی پیدا نمی کند!
یا حق
با سلام و عرض ادب
ضمن تشکر از کاربر بزرگوار Hadi99g همان طور که بیان کردند اگر توبه کند و بیش از اندازه تکرار نشود همچنان می توانید ایشان را به عنوان مرجع تقلید انتخاب نمایید.
استفتای شفاهی از دفتر مقام معظم رهبری در قم
با سلام و عرض ادبضمن تشکر از کاربر بزرگوار Hadi99g همان طور که بیان کردند اگر توبه کند و بیش از اندازه تکرار نشود همچنان می توانید ایشان را به عنوان مرجع تقلید انتخاب نمایید.
استفتای شفاهی از دفتر مقام معظم رهبری در قم
سلام.
خب الان دانستن اینکه مرجع تقلید یا امام جماعتی گناه کرده یا عادل نیست لازمه کلا تحقیق و پرس و جو در این مورد لازمه یا بنا رو بر اعتماد میذاریم مگر خلافش ثابت بشه؟
سلام.
خب الان دانستن اینکه مرجع تقلید یا امام جماعتی گناه کرده یا عادل نیست لازمه کلا تحقیق و پرس و جو در این مورد لازمه یا بنا رو بر اعتماد میذاریم مگر خلافش ثابت بشه؟
با سلام و عرض ادب
در ابتدا باید تحقیق در اعلمیت و عدالت داشته باشید اگر بعد از تحقیق، اعلمیت و عدالت ثابت شد و در ادامه شک در استمرار عدالت و اعلمیت باشد بنا را بر تحقیق قبلی گذاشته و می گوییم همچنان عادل و اعلم هستند.
موفق و موید باشید
[="Blue"] اگر بعد توبه کند چه؟با سلام و احترام
آیا انجام گناه کبیره باعث بطلان مرجعیت میشود؟
آقای قرائتی این موضوع رو گفتن:
یا حق
[="#0000FF"]شما به علم مرجع تقلید رجوع میکنید نه به عملش ! مثلا اگر مرجع تقلید فحش بدهد چه ربطی به علم افتا و استنباط او دارد ؟؟؟!!!! ظاهرا فقط گناه دروغ است که صلب مرجعیت بکند[/][/]
شما به علم مرجع تقلید رجوع میکنید نه به عملش ! مثلا اگر مرجع تقلید فحش بدهد چه ربطی به علم افتا و استنباط او دارد ؟؟؟!!!! ظاهرا فقط گناه دروغ است که صلب مرجعیت بکند
سلام ویزگیهی مرجعیت را بخون هر کدام را از دست داد مرجعیت ان صلب می شود
شما به علم مرجع تقلید رجوع میکنید نه به عملش
بلي درسته و به همين دليل در باب اجتهاد گفته شده که اگر دو تن مجتهد باشد به نامهاي الف و ب، هر دو عادل و متّقي، امّا با ويژگي زير:
مجتهد «الف» تقوايش بيشتر از مجتهد «ب» است و مجتهد «ب» علمش بيشتر از مجتهد «الف» باشد،
گفته اند که بايد به مجتهد «ب» رجوع کرد، چون آن اندازه که تقوی دارد براي فتوا ندادن بدون علم، کافي است و تقواي بيشتر به درد استنباط نميخورد.
عبارت صاحب معالم چنين است:
و لو ترجّح بعضهم بالعلم و البعض بالورع قال المحقق رحمه الله:
«يقدم الأعلم، لأن الفتوى تستفاد من العلم لا من الورع و القدر الذي عنده من الورع يحجزه عن الفتوى بما لا يعلم فلا اعتبار برجحان ورع الآخر»
و هو حسن. (معالم الدّين، باب الاجتهاد والتقليد)
ولي اينکه گفتيد فقط دروغ است که سلب مرجعيّت بکند محلّ تأمّل است، فکر نميکنم احدي به اين سخن قائل شده باشد، والله أعلم.
سلام
دوتا پیشنهاد دارم
اول با دفتر خودشون در میون بذارید یا پیگیری بیشتری داشته باشید چون گاهی اوقات یه چیز که فکر میکنیم گناهه یا کبیره است در واقع نیست. و اگه اینکارو قبلا انجام دادید توضیحات مبسوط بگید که ما هم بدونیم چون بعد مرجع خودم به عنوان اعلم دوم در نظرگرفتم. (برای احتیاط واجبها) و به خیلیها در انتخاب مرجع کمک میشه.
دوم اگه ریشه مسئلهتون احساسی یا حتی عقلیه. (مثلا برای فلسفه در امضاتون). من ازتون میپرسم که الان مرجعتون کیه؟ آیا همه مسائلی که گفته، عقل یا حستون قبولش داره؟ هیچ اشکالی ندارید البته ممکنه اینطوری باشه و در تمام مسائل دیگه با مرجعی که انتخابش کردید توافق داشته باشید. که برای افراد مختلف کمتر پیش میاد مثلا خود من گاهی قبول نمیکنم با وجود این که میدونم نظر مرجعم مخالف اینه. و فکر هم نمیکنم بتونم مرجعی انتخاب کنم یا اصلا مرجعی وجود داشته باشه که همه نظراتش برام قابل درک و پیروی باشه.
سلام
دوتا پیشنهاد دارم
اول با دفتر خودشون در میون بذارید یا پیگیری بیشتری داشته باشید چون گاهی اوقات یه چیز که فکر میکنیم گناهه یا کبیره است در واقع نیست. و اگه اینکارو قبلا انجام دادید توضیحات مبسوط بگید که ما هم بدونیم چون بعد مرجع خودم به عنوان اعلم دوم در نظرگرفتم. (برای احتیاط واجبها) و به خیلیها در انتخاب مرجع کمک میشه.دوم اگه ریشه مسئلهتون احساسی یا حتی عقلیه. (مثلا برای فلسفه در امضاتون). من ازتون میپرسم که الان مرجعتون کیه؟ آیا همه مسائلی که گفته، عقل یا حستون قبولش داره؟ هیچ اشکالی ندارید البته ممکنه اینطوری باشه و در تمام مسائل دیگه با مرجعی که انتخابش کردید توافق داشته باشید. که برای افراد مختلف کمتر پیش میاد مثلا خود من گاهی قبول نمیکنم با وجود این که میدونم نظر مرجعم مخالف اینه. و فکر هم نمیکنم بتونم مرجعی انتخاب کنم یا اصلا مرجعی وجود داشته باشه که همه نظراتش برام قابل درک و پیروی باشه.
سلام
در مورد مسائل فقهی بنده نمیتونم اظهار نظر کنم اگر مرجعی نظر علمی داره بنده نه مسئول هستم نه نظر میدم
بحث ساده هست بنده برخی رفتار ها رو دیدم از چند مرجع حتی مرجع خودم که یکیش تهمت و توهین بود و چندتاش توهین به دیگران که ممکنه تبعات بدی برای شیعیان داشته باشه
بعد دیدم آقای قرائتی اینطور گفتن به ذهنم رسید نکنه برخی مراجع دیگه مرجع نباشن پس چرا کسی از علما اعتراض نداره سوال کردم
معلوم شد اگر یک یا چند بار باشه و بعد توبه کند و ملکه نشده باشه ایرادی نیست مخصوصا که مراجع معصوم نیستند و اگر با یک گناه کسی از مرجعیت می افتاد شاید دیگر کسی مرجع نبود
دوم اگه ریشه مسئلهتون احساسی یا حتی عقلیه. (مثلا برای فلسفه در امضاتون)
بزرگوار بحث تاپیک رو عوض نکنید و الکی جو رو هیجانی نکنید اگر امضا بنده مشکل داشته باشه و طبق قوانین نباشه مدیر سایت میتونند تذکر بدند
یا حق