مفهوم این حدیث چیست؟ (طبقات مردم از دیدگاه امام صادق علیه السلام)

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مفهوم این حدیث چیست؟ (طبقات مردم از دیدگاه امام صادق علیه السلام)

سلام .
در کتاب روضه کافی یکی از عناوین کتاب این است : حدیث در طبقات مردم از دیدگاه امام صادق(ع)

حدیث 183_ امام صاق(ع) فرمود : ما بنی هاشم هستیم و شیعه ما عرب هستند و دیگر مردم اعراب بیابانگرد .

حدیث 184_ امام صادق(ع) فرمود : ما قریشی هستیم و شیعیان ما عرب هستند و دیگر مردم ، کافران روم .

منظور این احادیث چیست ؟ چرا امام(ع) شیعیان رو عرب نامیدند ؟

با تشکر

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد پیام

[h=2]
[/h] روايت مذکور در کتاب معاني الاخبار شيخ صدوق ص 404 از قول امام صادق عليه السلام آمده :
عن الحسن بن يوسف عن عثمان بن جبلة عن ضريس بن عبد الملک قال سمعت ابا عبد الله عليه السلام يقول : نحن قريش ، وشيعتنا العرب ، و عدونا العجم .
و علامه مجلسي در بحار ج 64 ص 176 اين روايت را نقل و در ذيل آن فرموده :
شيعتنا العرب اي العرب الممدوح من کان من شيعتنا و ان کان عجما و العجم المذموم من کان عدونا ، وان کان عربا .
عرب خوب اگر هست ، از شيعيان ما است گر چه عجم باشد و عجم بد هر كه هست ، از دشمنان ما است گر چه عرب باشد.
ولي آن چه که قابل توجه است اين است که توجيه و تفسير روايت بعد از بررسي سند آن است و اين روايت از نظر سند اشکال دار زيرا در سند او عثمان بن جبلة قرار گرفته که مجهول است و همچنين سلمة بن الخطاب در سند او هست که نجاشي متخصص فن رجال، مي گويد: او در حديث ضعيف است .

از اين روي اين روايت هيچ اعتباري ندارد و نمي شود آن را به امام نسبت داد .
لازم به ذکر است که در زمان ائمه عليهم السلام عده اي از سوي حکومت اموي و عباسي ماموريت داشتند که احاديثي را در مذمت افراد و يا قبايل و شهرها از قول آنان بسازند و در ميان مردم منتشر کنند تا موقعيت آن بزرگوران را در جامعه مخدوش کنند . بعيد نيست که اين روايت نيز از همان ها باشد .

عبارت نحن قریش و شیعتنا العرب و عدونا العجم در کتابهای ما آمده، اما هر روایت وارد شده در کتب، دلیل بر صحت آن نمی باشد چرا که کتب روایی، تمام روایات اعم از ضعیف و معتبر را آورده یعنی هر راوی معروفی که روایتی را از زبان پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام نقل کرده، در کتب ما گنجانده شده پس دلیل بر اعتبار سند آن روایت نمی باشد زیرا ممکن است یک روایت به نقل از چندین راوی ذکر شده باشد و احتمال اینکه در این بین روایت تغییر کرده باشد، می رود و یا اصلا راوی مورد اعتماد و ثقه نباشد که تشخیص آن با علمای رجال می باشد پس به هر راوی و روایتی نمی شود اعتنا کرد.
دلیل دیگر بر رد این موضوع این است که این روایت مخالف با صریح آیه و کلام الهی می باشد که می فرماید: وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا[1] « و قرار دادیم شما را شعبه‏ها و قبیله‏ها، یعنی جماعت متفرقه عظیمه و فرق مختلفه که همه منسوب به اصل واحد باشند و قبیله‏ها که منتسب به شعوبند، لِتَعارَفُوا: تا بشناسید یکدیگر را به نسب و قبیله، و به سبب آن از هم جدا گردید، و لذا دو شخص که یکنام دارند به اختلاف قبیله و شعوب از یکدیگر متمیز شوند، پس غرض از تفرق و قبایل و طوائف، به جهت امتیاز است نه افتخار و عزت و رفعت و منزلت و علو مقام در پیشگاه خدای تعالی به پرهیزکاری است چنانچه فرماید: إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ [ii][2]: بدرستی که گرامی‏ترین شما نزد خدای تعالی پرهیزکارترین شما است از معاصی و منهیات» همچنین علاوه بر این که مخالف نص قرآن است، مخالف سنت و روایات ائمه معصومین علیهم السلام است، در روایتی از حضرت رسول اعظم(ص) آمده: أیّها النّاس إنّ ربّکم واحد و إنّ أباکم واحد، کلّکم لآدم و آدم من تراب إنّ أکرمکم عند اللَّه أتقاکم لا فضل لعربیّ علی عجمیّ إلّا بالتّقوی[iii][3]. یعنی ای مردم خدای شما یکی و پدر شما یکی است همه فرزند آدمید و آدم از خاک است هر کس از شما پرهیزکارتر است پیش خدا بزرگوارتر است عربی بر عجمی جز بپرهیزکاری امتیاز ندارد. همچنین در روایتی دیگر از پیغمبر ختمی مرتبت(ص) آمده است: ای مردم بدرستی که پروردگار شما یک است، پدر شما یکنفر است پس فضیلتی ندارد عرب بر عجم و عجم بر عرب و احمر بر اسود و اسود بر احمر مگر بسبب تقوی و پرهیزکاری چنان که باری تعالی فرمود بدرستی که گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شما است[iv][4]. بعد از بیان نص صریح قرآن و روایات باید بگوییم که پیامبر و اهل بیت علیهم السلام علاوه بر اینکه این روایات را بر زبان آورده اند در عمل هم تصریح به این مطلب کرده اند، شاهد ما بر سیره عملی اهل بیت علیهم السلام این است که بسیاری از یاران و اصحاب ائمه(ع)، غیر عربی بوده اند یعنی از عرب نبودند مثل سلمان – صهیب رومی و بلال حبشی و غیره ... که در مورد سلمان فارسی جمله ای معروف از پیغمبر(ص) آمده که فرمودند سلمان منا اهل البیت یعنی سلمان از ما اهل بیت است [v][5]. جمله پایانی این است که هر چه در کتب روایی آمده دلیل بر اعتبار و درستی سند روایت نمی باشد مثل کتاب بحار الانوار علامه مجلسی رحمه الله که مشتمل بر 110 جلد است تمام روایات اعم از ضعیف و قوی و صحیح و حسن، ثقه و غیر ثقه را در آن ذکر کرده که نمی شود به همه آنها عمل کرد. این روایتی که شما ذکر کردید در کتاب بحار الانوار ج 64 صفحه 176 آمده، اما روایت ضعیفی می باشد، طبق فرمایش مرحوم آیة الله خوئی در کتاب معجم رجال الحدیث ج 8 ص 204 روایات سلمه بن الخطاب موثق نمی باشند و این خود دلیل بر ضعف این روایت است پس به چینن روایاتی نمی توان اعتنا کرد.


[/HR] [1] . تفسیر اثنا عشری ج‏12،[سوره الحجرات(49): آیه 13] ص : 199

[ii][2] . آل‏عمران: آیه . 5

[iii][3] . نهج الفصاحة مجموعه کلمات قصار حضرت رسول (ص)، ص 365.

[iv][4] . نزهة النواظر فی ترجمة معدن الجواهر، ص 6 - باب اول .

[v][5] . الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج‏1، ص 260.

موضوع قفل شده است