ولایت فقیه و ارتباط آن با ازدواج

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ولایت فقیه و ارتباط آن با ازدواج

با نام و یاد دوست


با سلام و عرض ادب

این سوال ،‌ سوال یکی از کاربران سایت هست که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

که با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

[=&amp]با عرض سلام و ادب و احترام [/]

[=&amp]یکی از مسائلی که در طول سالهای عمرم با تحقیق و برسی به آن ایمان پیدا کرده ام و تنها راه رسیدن به سعادت انسان را آن مسیر میدانم ولایت فقیه است یعنی ولایت شخص امام خامنه ای (حفظه الله ) است و بنده به یقین رسیده ام که عمل به فرمایشات مولایم امام خامنه ای (مد ظله العالی) در طول عمل به دستورات مولایم امام عصر (ارواحنا فداه) و به تبع آن عمل به دستورات الهی و رسیدن به کمال خداوندیست ،من باعنایت الهی قلبا به این موضوع ایمان دارم و قرار نیست چیزی نظرم را عوض کند مگر اینکه خداوند نظرش و لطفش را از من بردارد زیرا هرچه دارم از لطف الهی است نه از خودم![/]

[=&amp]اما موضوعی که این وسط وجود دارد ارتباط این موضوع با ازدواج من است ، من نیز مانند هر دختری خواستگارهای مختلفی داشتم و دارم که بعضی ها را من رد کردم و بعضی هارا هم طرف مقابل رد کرده است.

اما یکی از مواردی که باعث رد کردن هر دو طرف بوده است بحث ولایتمداری طرف مقابل است ؛ من دو ملاک اصلی دارم ایمام و اخلاق طرف مقابل،
اما زیرشاخه ایمان برایم ولایتمداری طرف است یعنی جزء ملاکهای اصلیم میشود نه فرعی !

در واقع فردی را با ایمان میدانم که اهل انجام واجبات باشد (ابدا به مستحباتش مثل نماز شب خواندن و غیره کاری ندارم) ،سعی در ترک محرمات داشته باشد و ولایتمدار باشد. خیلی ها به من میگویند نباید ولایتمداری را جزو ملاکهایت قرار دهی ! اما من هرچه فکر میکنم نمی توانم با کسی زندگی کنم که به این موضوع پایبند نباشد،

در زندگی مطمئنم اختلاف سلیقه فراوان است ، خوشی و ناخوشی ، دلخوری و غم و شادی است اما اینها روال طبیعی زندگی است ، حل شدنیست و نمی توان نام آن را مشکل بزرگ گذاشت اما اگر در زندگی فرد همسرش اهل ایمان نباشد ولایتمدار نباشد یک مشکل بزرگ برایش خواهد بود!

دوستان و اشنایان به من می گویند تو می توانی برروی افراد اثر بگذاری و همسرت را تغییر دهی اما آنها چون ارتباط مرا با دوستان و جوانان و نوجوانان و غیره دیدند این را میگویند درحالی که اگر توانسته ام جایی اثر گذار باشم اولا لطف الهی بوده ، ثانیا آنها شرک زندگیم نبودند !! من با افراد زیادی سر و کار دارم که ولایتمدار نیستند اما به لطف الهی سعی می کنم با مهربانی و صبر قانعشان کنم [=&amp]اما اگر ببینم خدایی نکرده بعضی آقایون فامیل از روی جهالت و گمراهی دورهم حرفهای بی ربطی در مورد ولایت فقیه میزنند [/]دلم به حالشان میسوزد که اینقدر غافلند! و دعا میکنم همانگونه که خداوند مسیر را به من حقیر نشان داده به آنها هم نشان دهد اما با خودم میگویم اگر شزیک زندگی من هم میان این افراد بود برام قابل تحمل نبود!!

من معتقدم اگر طرف ولایتمدار نباشد در این زمانه نمیتواند حتی خیلی از مشکلات اقتصادی را به خاطر دفاع از ولایت تحمل کند.... اگر همسر انسان فقیر باشد اما عاشق خدا و اهل بیت(ع) و ولایتش باشد بهتر از این است که ثروتمند باشد اما....خیلی به من معترض شدند و گفتند داری اشتباه میکنی داری خودت را بدبخت میکنی آرمانی فکر میکنی و...،،اما من ارمانی فکر نمیکنم و زنگی را با همه سختی هایش میبینم... مگر خوشبختی در مال و ثروت است ؟، مگر در شغل انچنانیست؟! ثروتمند باشی اما هرروز از صبح ماهواره در خانه ات روشن باشد و خون به دل امام عصر(عج) شود میشود خوشبختی ؟!! ثروتمند باشی و مراسم ازدواجت با هزار و صد گناه گرفته شود میشود خوشبختی؟! اینهایی که میگویم حرف نیست ،شعار نیست به آنها ایمان دارم.... بایک لقمه نان هم میشود خوشبخت بود اگر ایمان در خانه باشد.... [/]

[=&amp]
حال سوالات من از شما این است:
[/]

[=&amp]1 -آیا ولایتمداری جزو ملاکهای اصلی است یا فرعی؟[/]

[=&amp]2- آیا اگر برفرض من کسی را که ولایتمدار نیست قبول کنم در زندگی اینده به مشکل برنمیخورم؟[/]

[=&amp]3- آیا میتوانم بعد از ازدواج همسرم راتغییر دهم؟[/]

[=&amp]
لطفا بنده را راهنمایی بفرمایید [/]

[=&amp]باتشکر
التماس دعا[/]

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی

سلام خدمت شما خواهر گرامي
از اين كه سؤال تان را با ما در ميان گذاشتيد و به اين مركز اعتماد داريد سپاسگزاريم
اين سؤال از جهات مختلف عقلي، شرعي، اخلاقي و تجربي قابل بررسي است.

عقلي و تجربي: شكي نيست كه سنخيت داشتن علت انضمام و انسجام است. هرچه تناسب ها بالاتر به خصوص در اخلاق و باروها شديدتر باشد پيوند محكم تر خواهد بود. بسياري از اختلافات وقتي شعله ور مي شود كه تناسب كم رنگ است يا تناسبي در كار نيست. مشاوران ازدواج و خانواده درمانگر بر تناسب ها تأكيد دارند.
فقهي: از نظر شرعي حتي ازدواج با اهل تسنن اشكال ندارند
اخلاقي: در مسائل اخلاق دقت ها زيادتر است يعني علاوه توجه به ابعاد عقلاني، تجربي و شرعي به كمال رسيدن نيز در نظر گرفته مي شود. به عنوان نمونه اگر كسي مجبور باشد در جايي كار كند كه موسيقي لهوي پخش مي شود و او استماع نكند ولي به گوشش برسد شرعا اشكالي ندارد ولي اخلاقا اثر وضعي دارد و سبب تيرگي مي شود.
افرادي كه به رشد اخلاقي فكر مي كنند طبيعي است مي دانند كه المجالسه موثره نشست و برخاست ها اثر بخش است بنابراين در گزينش همنفس دقت مي كنند. بنابراين بهتر اين است كه فردي را براي ازدواج گزينش كنيد كه همفكر شما باشد حتي در مسأله ولايت پذيري.

ولي فقه
در نظام حكومت اسلامي براساس روايات ولي فقيه جانشين امام زمان(عج) است و اعتقاد به اين امر شعبه اي اعتقاد به امامت ائمه است و اين اساسا از اميتازات شيعه است كه بعد از پيامبر و ائمه ارتباط معنوي و آسماني را حفظ مي كنند چون ولي فقه بايد عادل باشد مجتهد جامع الشرايط باشد آگاه به مقتضيات زمان باشد و....و خدا را شكر اين امور به اعتراف خبرگان رهبري، علما سطح عالي حوزه و مراجع در مقام معظم رهبري جمع است.
بنده از آيت الله اشتهاردي(ره) پرسيدم كسي كه با مقام معظم رهبري مخالف است آيا عادل است؟
ايشان فرمودند با ولي فقيه؟
من كه فكر كردم سؤالم را نشنيد ه اند تكرار كردم: با مقام معظم رهبري؟
ايشان كه در حالي كه در محراب بود برگشت و زد روي زانوي من و گفت ولي فقيه هم ايشان است.....

جهال به منصب ولايت
ولايت فقيه نياز به اطلاعات فقهي و رفع بسياري از شبهات دارد بنابراين ممكن است ولي فردي متوجه نباشد كه ولي فقيه پشتيبانه فلسفي و روايي دارد و اگر شبهات برطرف شود مي پذيريد به شرطي كه دنبال حقيقت باشد.
اگر در زمان حضرت علي مردم تعجب كردند كه علي در محراب عبادت چه مي كرده كه انجا مجروح شده است امروز با امواج الكترونيك و دستگاه هاي مختلف شايعات زيادي به راحتي درباره رهبري منتشر مي شود و راه شبهه زدايي برخورد ملايم است چون واقع افرادي كه گرفتار ويروس شبهه شده اند خود زخم خورده هستند. بنابراين نبايد چكشي با اين افراد برخورد كرد و نرم نرم ايشان را به واقعيت آشنا كرد و سموم فكري را برطرف كرد.

براي مطالعه براي اطلاع بيشتر
به نرم افزار تافته جدانابافته همين سايت بخش احكام طلبگي، قسمت سياسي و.... رجوع كنيد.
آيت الله مصباح يزدي، پرسش‌ها و پاسخ‌ها جلد 1-6( براي مطالعه رجوع كنيد به سايت ايشان)

تغيير همسر
اگر خواستگاري كه در مسأله ولايت فقيه همفكر شما باشد نبود. [HL]نزديك ترين فرد به معيارهاي خودتان را گزينش كنيد [/HL]و فرصت ها را از دست ندهيد. فردي كه منطقي و معقول است و بنابر خودرايي و تقليد كوركورانه از ديگران را ندارد. در بيان اعتقادات خود توجه به شبهات زيادي كه در جامعه منتشر شده است باشيد چون ممكن است شما را غيرمنطقي بدانند بنابراين بايد اطلاعات تان به روز باشد و در دفاع از حق صبور باشد و موازين اخلاقي را رعايت كنيد.
در تغيير همسر اين را توجه داشته باشيد كه اگر طرف مقابل شما فردي منطقي باشد به سخنان شما دقت مي كنيد در زمينه ولايت فقيه مطالعه مي كند و حق را مي پذيرد ولي اگر به هر دليلي از جمله شبهات روي فرد ولي فقيه تعصب خاص نداشت ولي باورهاي ديني محكمي داشت به نظرم درصورت نبود همتاي در معيارهاي تان از( جهت ولايت پذيري) اين فرد را گزينش كنيد.

[="Arial"][="Black"][=Tahoma, Geneva, sans-serif]ازدواج نمی تواند مردم را تغییر دهد، حتی ممکن است صفات نامطلوب به علت ارتباط بیشتر در ازدواج آشکارتر شود.
[=Tahoma, Geneva, sans-serif]فکر اینکه ایشان را تغییر می دهید رو از ذهنتون بیرون کنید ..
[/]

حامی;550784 نوشت:
در مسائل اخلاق دقت ها زيادتر است يعني علاوه توجه به ابعاد عقلاني، تجربي و شرعي به كمال رسيدن نيز در نظر گرفته مي شود. به عنوان نمونه اگر كسي مجبور باشد در جايي كار كند كه موسيقي لهوي پخش مي شود و او استماع نكند ولي به گوشش برسد شرعا اشكالي ندارد ولي اخلاقا اثر وضعي دارد و سبب تيرگي مي شود.
افرادي كه به رشد اخلاقي فكر مي كنند طبيعي است مي دانند كه المجالسه موثره نشست و برخاست ها اثر بخش است

سلام علیکم
با تشکر از بزرگواریتان
دقیقا مشکل همین جاست ، چونکه افرادی که مانند ایشان چنین اعتقادی دارند نگران این هستند که در اینده مجبور شوند به خاطر اطاعت پذیری از همسر کم کم اعتقادشان را فقط در دل داشته باشند و نتوانند زندگیشان را مطابق با نظرات ولی فقیه اشان تنظیم کنند ! خانمی که ازدواج را در راستای رسیدن به کمال الهی میداند برایشان مهم است شریک زندگیش همراهش باشد یا لا اقل مانع اش نباشد ! بعضی از آقایون ولایتمدار نیستند اما مانع ولایتمداری همسر هم نیستند هرچند همان هم خیلی جاها تعارض ایجاد میکند ! زیرا خیلی از مسائل در زندگی شخصی است خیلی هایش مشترک ، که تعارض بر سر مشترکات آغاز میشود! اینجا اطاعت پذیری خانم حکم میکند حرف همسرش را بپذیرد زیرا اسلام به زن میگوید تا وقتی همسر مورد خلاف شرعی نخواهد باید زن مطیع باشد ، قطعا خانمی که دنبال رسیدن به کمال الهی است طبق نظر اسلام در تمام امور صد درصد مطیع همسرش خواهد بود، مثلا این چنین آقایانی اگر خودشان در راهپیمایی شرکت نمی کنند مانع همسر هم نمیشود(یک امور شخصی است ) اما اگر همین خانم بخواهد فرزندان بیشتری داشته باشد آقا مخالفت میکند ! این مثال بود شما در تمام ابعاد زنگی فکر کنید ،ریز و درشت ...
بعضی آقایون هم خودشان ولایتمدار نیستند هم مانع همسر در ولایتمداریند ! حتی امور شخصی را هم اجازه نمیدهند که همسر ولایت پذیر باشد ، که باز چون خلاف شرع نیست زن موظف است بپذیرد ! فکر کنید کم کم چه اتفاقی می افتد ! ولایتمداری که به حرف نیست ! به عمل است ... اگر نتوان در عمل پیاده کرد چگونه میتوان ولایتمدار بود ؟!
اگر امکان دارد جواب سوال سوم ایشان را که نوشته اند ولایتمداری جزو ملاک های اصلی می شود یا فرعی؟ را بیشتر توضیح دهید
التماس دعا ، یا زهرا(س)

سلام
اگر شريك زندگي همتا يافت شود بايد
ولايتمداري اخلاقا و عقلا جز ملاك هاي اصلي قرار گيريد
ولي اگر شريك همتا نباشد ناچار است از اين معيار چشم پوشي كند نه به خاطر اين كه مهم نيست به دليل اين كه موضوعيت خارجي ندارد
در ولايتمداري نيز لازم نيست حتما چيزي بگوييد كه مخالفت ايجاد شود مثلا مي توان بدون اين كه از ولي فقيه دم زد دقيقا خواسته هايش را انجام داد مثلا اگر كسي مي داند كه شرايط داشتن فرزند دوم را دارند لزومي ندارد بگويد چون رهبري گفتم من هم بايد فرزند بيشتري داشته باشم خودش بگوييد به اين دليل و اين دليل و ....فرزندم دوم لازم زندگي ما است.

** اگر شوهر ولايتمداري نباشد ولي منطقي و متدين باشد به خواهد يا نخواهد زندگيش در بسياري از جهات ديندي و ولايتي مي شود چون نظرات ولي فقيه همسوي با منطق و دين است.
بسياري از افراد مذهبي ولايت فقيه را قبول دارند
برخي ولايت فقيه را قبول دارند در فرد خاص بحث دارند( در صورت نبود خواستگار مورد نظر اين افراد مناسب ترين هستند)
خداوند آسيه را مثال زده براي زنان مومن يعني حد آخر اين است كه فرد دينداري خود را ادامه مي دهد و تمسك به باورهاي قلبي و عقليش.
اما با تمركز بر اشتراكات زندگي و اعتقادي و تناسب ها بايد بهترين زندگي را براي دينداري و تربيت موفق فرزندان فراهم كنند بدون مرا و منازعه و مشاجرات بي فايده

طاهر;549876 نوشت:
حال سوالات من از شما این است:

1 -آیا ولایتمداری جزو ملاکهای اصلی است یا فرعی؟

2- آیا اگر برفرض من کسی را که ولایتمدار نیست قبول کنم در زندگی اینده به مشکل برنمیخورم؟

3- آیا میتوانم بعد از ازدواج همسرم راتغییر دهم؟

سلام علیکم خواهر عزیز و ولایت‌مدار،
به نظر حقیر به این بخش از پاسخ کارشناس با دقت مضاعف توجه نمایید:

حامی;550784 نوشت:
فردي كه منطقي و معقول است و بنابر خودرايي و تقليد كوركورانه از ديگران را ندارد. در بيان اعتقادات خود توجه به شبهات زيادي كه در جامعه منتشر شده است باشيد چون ممكن است شما را غيرمنطقي بدانند بنابراين بايد اطلاعات تان به روز باشد و در دفاع از حق صبور باشد و موازين اخلاقي را رعايت كنيد.
در تغيير همسر اين را توجه داشته باشيد كه اگر طرف مقابل شما فردي منطقي باشد به سخنان شما دقت مي كنيد در زمينه ولايت فقيه مطالعه مي كند و حق را مي پذيرد

در روایت مبارکه جبرئیل علیه‌السلام نزد حضرت آدم علیه‌السلام رسید و ایشان را مخیر کرد به دریافت یکی از سه مورد عقل و ایمان و حیاء، ایشان عقل را انتخاب کردند، جرئیل به دوتای دیگر دستور داد که برگردند ولی آنها گفتند ما دستور داریم جایی بمانیم که عقل هست. در روایت دیگر داریم که عقل انسان را جز به خدا نمی‌رساند.
به فرض شما یک مرد ولایت‌مدار دو آتشه را به همسری انتخاب کنید که در هر پاراگرافی که صحبت می‌کند یکیش یاد از حضرت آقا باشد، سر صبحانه و در ماشین و در زمان خرید و ...، چه تضمینی دارید که پنج سال بعد ایشان نه تنها ولایت‌مدار که اصلاً مؤمن به دین خدا باقی بمانند؟ هم ابلیس هم بلعم باعوراء هم خیلی از دشمنان حال حاضر نظام و رهبری که پناهنده‌ی شیطان بزرگ شده‌اند زمانی سنگ دین را به سینه می‌زدند ... معیار در انتخاب اگر درست نباشد و توکل اگر به خدا نباشد معلوم نیست ولو یک انتخاب ولایت‌مدارانه به کجا ختم شود.

ولی در هر صورت ولایت‌مداری در ایدئولوژی شیعه یک اصل است و نه فرع، ولایت فقیه هم زیرشاخه‌ای از ولایت و در امتداد ولایت رسول خداست، صل‌الله‌علیه‌وآله، در نتیجه موضوع کم‌اهمیتی نیست که عنوان ثانویه به خودش بگیرد ... اما شما وقتی دارید برای یک عمر زندگی دست به انتخاب شریک و همراه می‌زنید باید سعی کنید کسی را انتخاب کنید که یک ماه اول زندگیتان را ولایت‌مدار نباشد و از ماه بعد طوری باشد که انگار با یک دشمن ولایت ازدواج کرده باشید. فتنه‌های آخرالزمان پای خیلی‌ها را سست می‌کند و خیلی‌ها را هم شاید به صف مؤمنین اضافه کند ... اتفاقی که در فتنه‌ی ۸۸ هم افتاد، کسانی را دیدم که مقلد حضرت آقا بودند و منحرف شدند و کسانی را هم دیدم که در موضع شک و تردید بودند ولی موضعشان در ولایت‌مداری محکم شد.

زندگی با کسی که ولایت‌مدار نباشد بله مشکل‌ساز است، اگرچه درجه دارد و همه یکسان نیستند، جناب «یا رب» به موارد خوبی اشاره کردند. به هر حال طبیعیه که ایده‌آل شما این باشد که همسرتان از همان زمان ازدواج ولایت‌مداری عاقل و با بصیرت باشد، اما گاهی این ایده‌آل ممکن است بسته به موقعیت شما در دسترس باشد یا نباشد ... به هر حال دعا و توسل و بعد انتخاب عاقلانه و نهایتاً توکل می‌تواند راهگشا باشد.

تغییر دادن همسر بعد از ازدواج هم ممکن است ... ولی از آنجا که احتمال شکست و پیروزی در هر کاری هست قاعدتاً اگر این مسائل برایتان خیلی مهم است نباید فرضتان این باشد که حتماً پیروز می‌شوید، چون شاید هم نشوید ... به عوامل زیادی بستگی خواهد داشت ... عاقلانه این است که همسرتان از همان ابتدا حداقل‌های لازم را داشته باشد ... باقی را به مرور زمان اگر توانستید در او تغییر دهید که چه بهتر و اگر هم نتوانستید لااقل ضروریات زندگی‌اتان روی زمین نمانده است.

یا علی

البته تجربه نشان داده ولايتمداري به شعار نيست و بايد مراقب افراطيون باشيد افراطي كه ميل خود را حق مي دانند و حتي اگر رهبري مخالف آنها نظري بدهند رعايت نمي كنند
يك ولايتمدار فردي است در شؤون مختلف زندگي( كار، عبادت، معاشرت، تفريح) متعادل و ميانه رو است

طاهر;549876 نوشت:
با نام و یاد دوست


با سلام و عرض ادب

این سوال ،‌ سوال یکی از کاربران سایت هست که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

که با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:



باسلام وتقدیر از روحیه ولایت مداری تان .
امید است همواره بر مدار ولایت سیر تان ادامه داشته باشد .
چون ولایتی ماندن دشوار تر از ولایتی بودن است .
چه بسا افرادی که ولایتی بودند اما ولایتی نماندند .
وبالعکس چه بسا کسانی ولایتی نبودند اما ولایت شدند .
گرچه آن سه پرسش تان به طور مستقیم مربوط به مشاره خانواده وازدواج می شود ولی به طور کلی

در پاسخ به این سؤال مطالبی را در قالب نکات زیر تقدیم می داریم:
1. مسلماً آنچه در ازدواج مهم می باشد، میزان تناسب و همخوانی دختر و پسر در ملاک ها و معیارهای اساسی ازدواج است. هر چقدر این همخوانی و کفویت بیش تر باشد، سلامت ازدواج از تضمین بیش تری برخوردار است و می توان به موفقیت و پایداری ازدواج در آینده امیدوار گشت.
2. یکی از مهم ترین ملاک ها و معیارهای اساسی ازدواج، سطح اعتقادات، تديّن و ديندارى به معناى واقعى کلمه است. اين مسئله تا به آن جا اهمیت دارد که از سوی اولیای دین، يكى از اركان مهم در انتخاب همسر تلقی می گردد و تا اندازه ای این معیار اهمیت دارد که برخی از اندیشمندان، در صورت تناسب و همخوانی بالای دختر و پسر در این زمینه، حتی در صورت مغایرت سایر معیارهای آنان، باز اجازه ازدواج را به آنان می دهند؛ چون در واقع، وقتی دختر و پسر در زمینه اعتقادی و دینداری قوی باشند، اگر کاستی هایی نیز در زمینه های دیگر مشاهده شود، به خوبی می توانند زندگی خود را مدیریت کنند و مشکلی به وجود نمی آید. هرگونه ظلم و بی عدالتی انسان ها، به نوعی از ضعف اعتقادی آن ها ناشی می شود. انسان دین دار به معنای واقعی کلمه، هیچ گاه ذره ای مرتکب ظلم و تبعیض و بی عدالتی نمی گردد.
پایبندى كامل به دستورات اسلام و دین و آن را با جان و دل پذيرفتن و به آن عمل كردن، از جمله شرايط مهم دو جوان است كه مى خواهند با هم ازدواج كنند. اگر يكى ديندار و ديگرى بى دين يا بى توجه به مسائل دينى باشد، زندگى آن دو مقرون با خوشبختى نخواهد بود. انسان ديندار هرگز نمى تواند با همسر بى دين كنار بيايد، چون نقص بى دينى و لاابالى گرى هرگز قابل عفو و اغماض نيست.
كسي كه به دين و اعتقادات مذهبی پایبند نيست، تضميني وجود ندارد كه به رعايت حقوق همسر و ادامه زندگي مشترك پايبند و ملتزم باشد. اگر يكي ديندار و ديگري بي دين باشد، زندگي آنان روي سعادت را نخواهد ديد. سعادت بدون ديانت، محال است. اگر هر دو بي دين باشند، باز تضميني وجود ندارد كه رعايت حقوق يكديگر را بنمايند. البته منظور از دينداري و تديّن اين است كه دختر و پسر پايبندی كامل به دستورات اسلام داشته باشند و اسلام را با جان و دل پذيرفته و در عمل به آن در سطح انجام واجبات و ترک محرمات، كوشا باشند؛ نه تدين سطحي و بي ريشه و بي عمل که به هیچ وجه امر مطلوبی قلمداد نمی شود.
پيامبر (ص) به شخصي كه مي‏خواست ازدواج كند، فرمود: «عليك بذات الدين»؛ (1) «بر تو باد كه همسر ديندار بگيري».
در مورد ديگري فرمود: «كسي كه با زني به جهت ثروتش ازدواج كند، خداوند او را به حال خودش وامي‏گذارد و كسي كه فقط برای زيبايي با زني ازدواج كند، در او امور ناخوشايند خواهد ديد. كسي كه به دلیل دين و ايمانش با او ازدواج، خداوند همه آن امتيازات را برايش فراهم خواهد كرد». (2) این روایت، در حقیقت، اهمیت و جایگاه ایمان و دین دختر و پسر را در امر ازدواج بیان می کند.
3. در فرض پرسش شما، معیار و ملاک اعتقاد به ولایت فقیه و التزام به پیروی از ولی امر زمان، به نوعی به اعتقادات طرف و سطح دینداری او بر می گردد و چه بسا عدم اعتقاد به آن، بیانگر این باشد که فرد از اعتقادات ضعیفی برخوردار است و اگر در حال حاضر، رفتار دینی دارد، ظاهری بوده و ریشه و عمق کافی را ندارد و شاید به نوعی ظاهرسازی تلقی گردد. البته اگر اصل قضیه را قبول داشته باشد و واقعاً خود را پیرو و مطیع ولایت فقیه بداند، ولی در مصداق مشکل داشته باشد، در این صورت، می توان او را آگاه کرد؛ ولی اگر قبول نداشتن رهبری فعلی نظام، ریشه اعتقادی داشته باشد، از عمق نداشتن ایمان فرد حکایت دارد که در این صورت، با فردی که می خواهید با او ازدواج کنید، تناسب و همخوانی لازم و کافی را در زمینه اعتقادی و سطح دینداری نخواهید داشت. به همین جهت و با توجه به اهمیت این معیار بسیار مهم در زندگی، توصیه به ازدواج نمی گردد.
4. با توجه به روحیه ولایت مداری خود تان واین که طرف مقابل دست در این حد که شما ولایت باور هستید قرار ندارد ویا لا اقل قعلا چنین نیست باید گفت :
در صورت اهمیت ندادن به این معیار،( ولایت مدار نبودن طرف مقابل ) ممکن است در زندگی مشترک، مشکلات عدیده ای به وجود بیاید و آن را با تنش هایی جدی و خطرآفرین مواجه گرداند؛ چون اگر عدم التزام و اعتقاد به ولایت فقیه، ناشی از ضعف اعتقادی فرد بوده باشد، به تدریج و در طول زندگی اثر خود را می گذارد و فرد اگر ظاهرسازی می کرده، آن را کنار می گذارد و بدین ترتیب، تفاوت اعتقادی در همه ابعاد زندگی، خصوصاً در معاشرت و رفت و آمدها، تربیت فرزند، انجام وظایف همسری، انجام مناسک مذهبی و یا شرکت در آن ها، کسب و کار و سایر زمینه های مهم دیگر ظاهر می گردد و موجب مشکلاتی در زندگی می گردد که تداوم زندگی مشترک را با چالش رو به رو می سازد و باعث می شود که آسایش و آرامش زندگی از بین برد.

به ذهن می زند که ذکر این نکته هم خالی از لطف نخواهد بود که با توجه به برخی سوال های که دریافت می شود ویا بعض مشاهدات عینی در جامعه ومانند آن شوهر مناسب پیدا نمودن کمی دشوار است اگر به اصلاح روحیه آن فرد به لحاظ مسله ولایت مداری در صد امید واری تان بشتر است .
وایشان غیر از مسله مورد نظر تان (ولایت ) فرد مناسب است .
واحتمال می دهید که فرد بهتر ازاو شاید کمتر برای تان پیش آید.
پا مشاوره ومطالعه وتحقیق وکمی مسامحه در زندگی مشترک و امید به همسو وهمفکر شدن طرف با شما در امر ولایت به او پاسخ مثبت بدهید . واگر چنین نیست جواب همان است که عرضه داشته شد .

والامر الیک .
انشاءالله همواره زهرایی باشید .

پي‏نوشت‏ها:
1. وسائل الشیعه، ج 14، ص 30.
2. همان، ص 31.

owari;550905 نوشت:
کسی را انتخاب کنید که یک ماه اول زندگیتان را ولایت‌مدار نباشد و از ماه بعد طوری باشد که انگار با یک دشمن ولایت ازدواج کرده باشید.

سلام علیکم
کاربر گرامی مطالبتان منطقی و عالی بود فقط این قسمت برای من حقییر کمی نامفهوم بود اگر برایتان مقدور است بیشتر توضیخ دهید
با تشکر ،التماس دعا ،یا زهرا(س)

یارب;551128 نوشت:
سلام علیکم
کاربر گرامی مطالبتان منطقی و عالی بود فقط این قسمت برای من حقییر کمی نامفهوم بود اگر برایتان مقدور است بیشتر توضیخ دهید
با تشکر ،التماس دعا ،یا زهرا(س)

سلام علیکم بزرگوار،
ببخشید که در جمله‌بندی‌ام دقت لازم را نداشتم و منظورم را بد رساندم، منظورم این بود که در ابتدای ازدواج اظهار ولایتمداری کند ولی با یک فتنه به شک بیفتد یا به کل از این عرصه خارج گردد ...
ان شاء الله در پناه خداوند باشید و همیشه متسک به سبب المتصل بین الارض و السماء :Gol:
یا علی

[=Times New Roman]

[="Arial"]سلام خدا قوت
[=Times New Roman]
[="Arial"]یکی از فامیل ازم خواستگاری کردن ک خیلی از لحاظ اخلاقی خوبن از لحاظ اعتقادی ولی تازه ب اصطلاح تو خط اومدن و سعی دارن موسیقی حرام گوش نکنن و جشن عروسی با گناه نرند. خیلی با قرآن انس دارند[="Tahoma"].
[=Times New Roman]
[="Arial"]فقط ی مساله ای ک هست دقیقا منم سوال این تایپیک رو داشتم. ایشون ب ولایت میگن معتقدن ولی مطمئنم نه سرسختی و محکمی من.
و اینکه ایشون با اینکه مرجع تقلید دارند ولی گاها تو بعضی از مسائل می گن این ب نظر من منطقی نیس یا با قرآن جور نیس لذا نظر اون مرجع رو میذارن کنار و نظرات دیگر مراجع رو نگاه می کنن و از بین شون هر کدوم ب نظرشون منطقی بود انتخاب می کنند. و یا اینکه مثلا تو تعاریف دینی هر دو ی نظر داریم یعنی مثلا هردو افراط کردن رو درست تعریف می کنیم ولی تو مصداق ک میرسه گاها یکی نیستیم. مثلا از نظر ایشون حرام بودن سه تیغ کردن ریش افراطه[="Tahoma"].

[=Times New Roman]
[="Arial"]من واقعا خیلی سر در گمم. آیا اینا تو زندگی مشترک مشکل ایجاد می کنه؟
[=Times New Roman]
[="Arial"]تو رو خدا راهنماییم کنین. واقعا داغونم. یکی میگه این دید مشکل ایجاد می کنه مخصوصا ک تو حساسی. یکی میگه ایشون تازه راه افتاده نباید زیاد سخت بگیری مخصوصا ک خیلی اهل منطق هم هستن زود میان تو راه[="Tahoma"].همین ک قبول داره کافیه
[=Times New Roman]
[="Arial"]چیکار کنم؟ چ جوابی بهشون بدم؟
[=Times New Roman]

به نظر من اختلاف در عقاید مذهبی هر چند کوچکغ در آینده زندگی مشکلات بزرگ درست می کنه. چون اگر آدم به چیزی به عنوان یک اعتقاد مذهبی نگاه کنه به این مفتی ها حاضر نیست از موضعش کوتاه بیاد و همش میشه جنگ اعصاب

طاهر;549876 نوشت:
با عرض سلام و ادب و احترام

یکی از مسائلی که در طول سالهای عمرم با تحقیق و برسی به آن ایمان پیدا کرده ام و تنها راه رسیدن به سعادت انسان را آن مسیر میدانم ولایت فقیه است یعنی ولایت شخص امام خامنه ای (حفظه الله ) است و بنده به یقین رسیده ام که عمل به فرمایشات مولایم امام خامنه ای (مد ظله العالی) در طول عمل به دستورات مولایم امام عصر (ارواحنا فداه) و به تبع آن عمل به دستورات الهی و رسیدن به کمال خداوندیست ،من باعنایت الهی قلبا به این موضوع ایمان دارم و قرار نیست چیزی نظرم را عوض کند مگر اینکه خداوند نظرش و لطفش را از من بردارد زیرا هرچه دارم از لطف الهی است نه از خودم!

اما موضوعی که این وسط وجود دارد ارتباط این موضوع با ازدواج من است ، من نیز مانند هر دختری خواستگارهای مختلفی داشتم و دارم که بعضی ها را من رد کردم و بعضی هارا هم طرف مقابل رد کرده است.

اما یکی از مواردی که باعث رد کردن هر دو طرف بوده است بحث ولایتمداری طرف مقابل است ؛ من دو ملاک اصلی دارم ایمام و اخلاق طرف مقابل،
اما زیرشاخه ایمان برایم ولایتمداری طرف است یعنی جزء ملاکهای اصلیم میشود نه فرعی !

در واقع فردی را با ایمان میدانم که اهل انجام واجبات باشد (ابدا به مستحباتش مثل نماز شب خواندن و غیره کاری ندارم) ،سعی در ترک محرمات داشته باشد و ولایتمدار باشد. خیلی ها به من میگویند نباید ولایتمداری را جزو ملاکهایت قرار دهی ! اما من هرچه فکر میکنم نمی توانم با کسی زندگی کنم که به این موضوع پایبند نباشد،

در زندگی مطمئنم اختلاف سلیقه فراوان است ، خوشی و ناخوشی ، دلخوری و غم و شادی است اما اینها روال طبیعی زندگی است ، حل شدنیست و نمی توان نام آن را مشکل بزرگ گذاشت اما اگر در زندگی فرد همسرش اهل ایمان نباشد ولایتمدار نباشد یک مشکل بزرگ برایش خواهد بود!

دوستان و اشنایان به من می گویند تو می توانی برروی افراد اثر بگذاری و همسرت را تغییر دهی اما آنها چون ارتباط مرا با دوستان و جوانان و نوجوانان و غیره دیدند این را میگویند درحالی که اگر توانسته ام جایی اثر گذار باشم اولا لطف الهی بوده ، ثانیا آنها شرک زندگیم نبودند !! من با افراد زیادی سر و کار دارم که ولایتمدار نیستند اما به لطف الهی سعی می کنم با مهربانی و صبر قانعشان کنم اما اگر ببینم خدایی نکرده بعضی آقایون فامیل از روی جهالت و گمراهی دورهم حرفهای بی ربطی در مورد ولایت فقیه میزنند دلم به حالشان میسوزد که اینقدر غافلند! و دعا میکنم همانگونه که خداوند مسیر را به من حقیر نشان داده به آنها هم نشان دهد اما با خودم میگویم اگر شزیک زندگی من هم میان این افراد بود برام قابل تحمل نبود!!

من معتقدم اگر طرف ولایتمدار نباشد در این زمانه نمیتواند حتی خیلی از مشکلات اقتصادی را به خاطر دفاع از ولایت تحمل کند.... اگر همسر انسان فقیر باشد اما عاشق خدا و اهل بیت(ع) و ولایتش باشد بهتر از این است که ثروتمند باشد اما....خیلی به من معترض شدند و گفتند داری اشتباه میکنی داری خودت را بدبخت میکنی آرمانی فکر میکنی و...،،اما من ارمانی فکر نمیکنم و زنگی را با همه سختی هایش میبینم... مگر خوشبختی در مال و ثروت است ؟، مگر در شغل انچنانیست؟! ثروتمند باشی اما هرروز از صبح ماهواره در خانه ات روشن باشد و خون به دل امام عصر(عج) شود میشود خوشبختی ؟!! ثروتمند باشی و مراسم ازدواجت با هزار و صد گناه گرفته شود میشود خوشبختی؟! اینهایی که میگویم حرف نیست ،شعار نیست به آنها ایمان دارم.... بایک لقمه نان هم میشود خوشبخت بود اگر ایمان در خانه باشد....

حال سوالات من از شما این است:

1 -آیا ولایتمداری جزو ملاکهای اصلی است یا فرعی؟

2- آیا اگر برفرض من کسی را که ولایتمدار نیست قبول کنم در زندگی اینده به مشکل برنمیخورم؟

3- آیا میتوانم بعد از ازدواج همسرم راتغییر دهم؟

لطفا بنده را راهنمایی بفرمایید

باتشکر
التماس دعا


سلام
پیش فرض سوال شما این است که افراد دو دسته اند: یا ولایت مدارند یا ضد ولایت. در حالی که اینطور نیست بلکه این تقسیم بندی اقسام بیشتری دارد که من به چند مورد ان اشاره میکنم:
1- افرادی که نسبت به امر ولایت فقیه اعتقاد راسخی دارند و در تک تک اعمال و رفتارشان این اعتقاد را در رأس قرار می دهند. همچنین نسبت به بحث هایی که در این باره میشود حساس بوده و اگر کسی حرف ناحقی بزند تا او را قانع نکنن راضی نمیشوند.
2- افرادی که نسبت به این مسئله معتقدند اما اهل بحث و جدال نیستند.
3- افرادی که اعتقاد چندانی به این مسئله ندارند منتها با آن عناد هم ندارند مثلا علت ضعف اعتقاد آنها نداشتن اطلاعات کافی در این زمینه است.
4- افرادی که اعتقاد ضعیفی دارند یا اصلا اعتقادی به ولایت فقیه ندارند بعلاوه اینکه نسبت به این مسئله عناد هم دارند و همیشه سعی میکنند با بحث و جدل حرف خود را به کرسی بنشانند.
با این تقسیم بندی میشود گفت آن موردی که شما نباید تحت هیچ شرایطی تن به ازدواج با او بدهی مورد آخر است یعنی فردی که عناد دارد و اهل بحث جدال است. چون در این صورت ممکن است بحث و جدال شما در این مسئله منجر به مشکلات دیگری شود.
اما در سه مورد دیگر معمولا مشکلی ایجاد نمیکند. منتها طبق اولویت باید انتخاب کنید چون هر چه تناسب شما با همسر آیندیتان بیشتر باشد به همان میزان تفاهم و همبستگی شما بیشتر خواهد بود و مشکلات شما کمتر.
پاسخ سوال دومتان هم در مسئله سابق تا حدودی داده شد اما اگر در شرایطی مجبور به تن دادن به ازدواج با فردی که مخالفت ولایت است شدید، در صورتی مشکلات شما کم است که نه شما و نه ایشان در این باره با هم بحث نکنید بلکه همان اول اتمام حجت کنید و بگویید در این مسئله هر کدام از ما اعتقاد خودش را دارد و نباید بگذاریم این بحث به سایر جوانب زندگی ما کشیده شود و تنها راه آن هم بحث نکردن است.
در مورد سوال سوم شما هم باید عرض کنم این قاعده کلی که هیچ وقت نباید به امید اینکه فرد مقابل را تغییر خواهی داد با او ازدواج کنی چون هر چند ممکن است در این کار موفق باشی ولی به همان میزان هم ممکن است تغییر نکند. لذا در این شرایط باید او را همانطور که هست ببینید و بعد تصمیم بر ازدواج یا عدم ازدواج بگیرید.
نکته آخر اینکه لزومی ندارد در جلسات خواستگاری بیشتر صحبت ها را به این مسئله اختصاص بدهید چون ابراز حساسیت بیش از حد روی این مسئله ممکن است انتخاب شما را با مشکل مواجه کند به طوری که یا شما از دیگر جوانب غافل شوید و یا اینکه طرف گمان کند حساسیت شما بیش از حد است و صرفا به همین خاطر عقب نشینی کند. پس حتما معتدل باشید.
پیروز و سربلند

matin_a4;560275 نوشت:
در صورتی مشکلات شما کم است که نه شما و نه ایشان در این باره با هم بحث نکنید بلکه همان اول اتمام حجت کنید و بگویید در این مسئله هر کدام از ما اعتقاد خودش را دارد و نباید بگذاریم این بحث به سایر جوانب زندگی ما کشیده شود و تنها راه آن هم بحث نکردن است.

سلام علیکم
کاربر گرامی و محترم پاسختان به این سوال تاحدودی منطقی است ، اما سوالی ذهن بنده حقیر را مشغول کرده است ،شما فرمودید اتمام حجت کنید و بگویید در این مسئله هر کدام از ما اعتقاد خودش را دارد آیا چنین چیزی در زنگی عملا هم امکان پذیر است ؟! آن هم برای یک خانم که باید در زندگی نسبت به مرد که ولایت خانه را برعهده دارد مطیع باشد ! پرسشگر این سوال خانم است ، این خانم چگونه میتواند درزندگی به عقاید خودش عمل کند در حالی که باید مطیع همسر باشد؟، مثلا میگویم این خانم برای دفاع از ولایت معتقد است باید در راهپیمایی ها حضور داشت ،اگر همسر محترمش بگویند نرو ایشان موظف است اطاعت کند و نمیتواند برود!،در این صورت ایشان چگونه میتواند به اعتقاداتش عمل کند و بگوید هرکدام از ما اعتقاد خودش را دارد ؟! و هزاران مورد دیگر که قطعا منجر به اختلاف در زندگی خواهد شد!

التماس دعا ، یا زهرا(س)

سلام دوست عزیز.خیلی خوشحالم و واقعا خدا رو شکر میکنم میبینم جوونامون اینقد ب آقا حساسن و ولایت فقیه رو رکن اصلی ازدواج شون میدونن.اول اینو بگم ک از سوالتون واقعا خوشحال شدم و بعدش هم نظرم اینه ک حتما دقت کن چون منم همین گیر رو موقع ازدواج داشتم و خدا رو شکر و ب لطف امام رضا همسرم هم عشق آقاست و این خیلی خیلی خیلی تویه زندگی مون مهمه . حتی من بعضی اوقات فکر میکنم حتی اگه ایشون یه فرد معمولی بود هم ب راحتی من نمیتونستم ولایت مدار باشم چون مباحث خانوادگی ک آقا داخل فرمایشات شون میگن باید هر دو تاتون پایه باشین برایه مثال من تموم جهزیه ام رو سال تولید ایرانی خریدم و ب فرموده آقا همه اش اجناس ایرانیه خب طبیعیه ک شاید البته بعضی هاش کیفیت خارجی رو نداشته باشه خب فکر کن ک همسرتون پایه نباشه ببین چقدر بحث پیش میاد حالا جهزیه هیچی میای جلوتر واسه هرخریدت میخوای ایرانی انتخاب کنی خب طبیعیه ک بعضی از اجناس واقعا ایرانیش گیر نمیاد و حالا میبینی ک اگه همسرت عشق آقا باشه پایه میشه میرین همه شهر رو ب خاطر جنس ایرانی زیرپا میذارین. یا فرزند آوری ک آقا تاکید کردن یا هر امری ک ایشون میدن.خیلی خیلی خیلی مهمه ک هردوتاتون پایه باشین من اینو اصلا قبل ازدواج ب این خوبی ک الان درک کردم نمیدونستم.واقعا جزء اصلی ترین مواردت باشه عزیزم. موفق باشی.

یارب;560870 نوشت:
سلام علیکم
کاربر گرامی و محترم پاسختان به این سوال تاحدودی منطقی است ، اما سوالی ذهن بنده حقیر را مشغول کرده است ،شما فرمودید اتمام حجت کنید و بگویید در این مسئله هر کدام از ما اعتقاد خودش را دارد آیا چنین چیزی در زنگی عملا هم امکان پذیر است ؟! آن هم برای یک خانم که باید در زندگی نسبت به مرد که ولایت خانه را برعهده دارد مطیع باشد ! پرسشگر این سوال خانم است ، این خانم چگونه میتواند درزندگی به عقاید خودش عمل کند در حالی که باید مطیع همسر باشد؟، مثلا میگویم این خانم برای دفاع از ولایت معتقد است باید در راهپیمایی ها حضور داشت ،اگر همسر محترمش بگویند نرو ایشان موظف است اطاعت کند و نمیتواند برود!،در این صورت ایشان چگونه میتواند به اعتقاداتش عمل کند و بگوید هرکدام از ما اعتقاد خودش را دارد ؟! و هزاران مورد دیگر که قطعا منجر به اختلاف در زندگی خواهد شد!

التماس دعا ، یا زهرا(س)


سلام
جمله کامل بنده این بود:
اما اگر در شرایطی مجبور به تن دادن به ازدواج با فردی که مخالفت ولایت است شدید، در صورتی مشکلات شما کم است که نه شما و نه ایشان در این باره با هم بحث نکنید بلکه همان اول اتمام حجت کنید و بگویید در این مسئله هر کدام از ما اعتقاد خودش را دارد و ...
فرض در این است که فرد مجبور به ازدواج با چنین فردی باشد که گفته شده در این صورت میشود شرایطی ایجاد کرد که مشکلات به حداقل برسد. یک راهش اتمام حجب فکری است. در کنار آن میتواند اتمام حجت عملی هم بکند مثلا بگوید من به شرطی این ازدواج را قبول میکنم که در این قبیل موارد مثل شرکت در راهپیمایی و ... مانع من نشوی.
بعلاوه اینکه اگر فردی به خاطر مخالفت همسرش در راهپیمایی و از این قبیل موارد نتواند شرکت کند هیچ وقت مخالف ولایت شناخته نمیشود چون پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیث رفع فرموده اند آنچه که امت من بر آن اکراه میشوند از آنها برداشته شده است.
موضوع قفل شده است