این خرج ها را همه انجام می دهند! ((مقابله کردن با سنت های غلط و رایج ازدواج))
تبهای اولیه
[="Tahoma"][="Black"]سلام علیکم
از کارشناس محترم و بقیه اعضای انجمن تقاضا دارم در مورد مقابله کردن با سنت های غلط و رایج ازدواج که سالهاست بین بعضی از خانواده های بعضاً قدیمی جا افتاده و متأسفانه مثل یک اعتقاد راسخ بهش عمل میشه، مثل:
- ازدواج فقط با خانواده ای که هم شأن و هم رتبه (مادی) ما باشند.
- مهریه باید بالا باشد، همه فامیل اینطور بوده و ما نمی تونیم مهریه پایین تعیین کنیم.
- نمی شود ازدواج را ساده برگزار کرد، این خرج ها را همه میکنند! آبروریزی می شود!
- ...
از همه دوستان و به خصوص کارشناس محترم که به نحوی با این مسائل ارتباط داشته یا تجربه ای در خصوص مقابله صحیح و شرعی با این سنت ها و باورهای غلط داشته اند تقاضا میکنم تجربه های خودشون رو در اختیار قرار بدهند تا استفاده کنم.[/][/]
سلام بر شما دوست بزرگوارم
سال اول طلبگي وارد مسجدي شدم رفتاري را ديدم كه كه غير ديني بود بعد از نماز از امام جماعت مسجد خواستم تذكري به نمازگزاران بدهد. ايشان گفت طلبه اي؟
گفت بله
گفت: فردا لطف كنيد قبل از شروع نماز تذكر دهيد
فرداي ان روز مسجد رفتم هنوز حاج آقا نيامده بود وقتي تذكر دادم پيرمردي گفت چند سالته؟ سال چندم حوزه هستي؟ بعد اشاره كرد به پيرمردي كه كنارش بود و گفت اين قد پدر بزرگ تو سن دارد بهتر از تو مي داند.
چند نفر هم از من دفاع كردند اختلاف بين مسجديان بالا گرفت و مشاجره شد.
امام جماعت كه امد با صلوات دعوا فيصله يافت.
بين دو نماز رفتم خدمت امام جماعت گفتم شما مي دانستيد چه خبر است و كه نگفتيد ها.
گفت بله رفتار غلط و عادت بدي كه شكل گرفته است را بايد حساب شده اصلاح كرد و گرنه همان مي شود كه ديديد.
بسيج عمومي
براي تغيير سنت هاي نادرست و اصلاح انها و جايگزين كردن عادت مثبت نياز به بسيج عمومي رسانه ها، امام جمعه ها و جماعت ها، اساتيد دانشگاه، مربيان و معلمان و فرهيختگان و....دارد. ولي نبايد منتظر معجزه نيز نشست بايد تغيير را با واقع بيني و مشورت با كارشناسان مختلف (نه خودرايي) از خودمان شروع كنيم. و دنبال افرادي باشيم كه مانند خودمان فكر مي كنند.
هركسي در هر سمتي كه هست بايد دست به كار شود با قلم و قدمي خير.
مي گويند
این عبارت روی سنگ قبر یک کشیش نوشته شده است: جوان وآزاد بودم، تصوراتم هیچ محدودیتی نداشتند و در خیال خودم می خواستم دنیا را تغییر بدهم. پیرتر وعاقل تر که شدم فهمیدم که دنیا تغییر نمیکند بنابراین توقعم را کم وبه عوض کردن کشورم غناعت کردم. ولی کشورم هم نمی خواست عوض شود. به میان سالی که رسیدم آخرین توانایی هایم را به کار گرفتم که فقط خانواده ام را عوض کنم ولی پناه بر خدا آن ها هم نمی خواستند عوض شوندو اینک در بستر مرگ آرمیده ام وناگهان دریافتم که اگر فقط خود را عوض می کردم خانوده ام هم عوض می شد و با پشت گرمی آنها می توانستم کشورم را هم عوض کنم و چه کسی میداند شاید می توانستم دنیا راهم عوض کنم.
جايگزين
گاهي استفاده از جايگزين مشكل را حل مي كند مثلا فردي كه نمي خواهد در مراسم عروسيش گناه شود شرايطي فراهم مي آورد ( تردستي، مولودي، بيان لطيفه، مسابقه، و....)كه به ديگران خوش بگذرد و به يادماندني و خدايي هم باشد.
ايده نگري
خوب رعايت تناسب ها مهم است. گاهي ممكن است با مقايسه داستان صدر اسلام يا ازدواج بزرگان دين بخواهيم الگوبرداري كنيم ولي بايددقت كنيم كه در برخي موارد اين الگوبرداري ناموفق خواهد بود چون شرايط شخصيتي و اخلاقي و ايماني متفاوت است به عنوان نمونه ممكن است عالمي به خاطر خدا با دختر معلولي ازدواج كرده باشد ولي اگر فردي كه خودساخته نيست الگوبرداري كند بعد از ازدواج با مقايسه خود با ديگران گرفتار بهانه هاي مختلف و حتي ظلم مي شود.
[="Tahoma"][="Black"]سلام علیکم
خیلی ممنون بابت پاسخ
شما خودتون در مشاوره ها و یا آشنایان مصداقی داشتید؟[/]
بزرگان را الگو قرار دهيم
جشن دامادی بی تجملات:
برای جشن دامادی ام اطرافیان گفتند: برای تزئین مجلس عروسی ، از تجار فرش مقداری فرش در خواست کنیم تا آنها را در مجلس جشن که در آن زمان رسم بود آویزان کنیم.
اول تصمیم گرفتم این کار را انجام دهم ، اما بعد به خود گفتم : چرا برای چند ساعت جشن ، سرم را پیش این و آنخم کنم، مگر جشن بدون آویز کردن قالی نمی شود؟
خلاصه این کار را نکردم و هیچ اتفاقی هم نیفتاد.
خاطرات استاد قرائتي
[="DarkGreen"]سلام
مراسم عقد خواهر بزرگترم اولین جشن در فامیل بود که قرار بود بدون نوار و ترانه و .... باشه. هم تو فامیل ما و هم تو فامیل آقای داماد.
اضطراب زیادی داشتیم چون عکس العمل فامیل رو نمیدونستیم.
با توسل سعی کردیم یک مراسم شاد داشته باشیم که کسی ناراحتی نکنه.
خلاصه با مولودی خوانی و کف زنی یه مجلس شاد برگزار کردیم
یه عده ناراحت شدن و غر زدن و یک عده دیگه براشون جالب بود که بدون گناه هم میشه جشن گرفت و خوشحال بودن و ما خودمون با همکاری خواهرای داماد تونستیم فضا رو شاد نگه داریم.
با هر زخم زبون و کنایه ای که بود تموم شد اما نتیجه این شد که بعد از اون خواهر آقای داماد تصمیم گرفت مراسم عقد و عروسی ش رو سالم برگزار کنه و اون اولین مراسم و عقد و عروسی ای بود که ما با خیال راحت از اول تا آخر شرکت کردیم.[/]
[="Tahoma"][="Black"]سلام
خیلی ممنون از دوستان
من یک سؤال دارم، آیا حتماً لازمه که برای از بین بردن این لوازم گناه و خطا مقابله به مثل کنیم؟ یعنی برای از بین رفتن سنت غلط، ما هم یک سنت در قواره همان ولی بدون گناه انجام دهیم. یک کار سلبی.
به نظرتون نمیشه با یک کار ایجابی به این مقصود رسید؟[/]
واقعا با کارشناس موافقم
سعی نکنیم یک شبه تغییرات رو اعمال کنیم.
مثلا من شدیدا با مورد 1 زننده تاپیک در مورد شان مادی مخالفم ، هرچیزی باید سنجیده بشه ، یه عده میگن حتما باید اندازه خودمون مال داشته باشه یه عده هم از اون طرف پشت بوم میوفتند میگن نه و مهم نیست و مهم اخلاقه و مادیات خیلی مهم نیستو....
اتفاقا به عینه همچین مشکلی رو دیدم که وقتی شما سطح متوسط هستی ، یه لباس میخری 50 تومن ، خوب با وضع امروز به نظرت واقعا حتی ارزون هم خریدی، اما یه فقیر تر فکر میکنه حالا این 50 خیلیه و تو مایه دارهستی و توقع دار میشه و .....(دیدم که میگم)
یا بحث موسیقی که بین مذهبیون هست و جدیدا خیلی دیدم که سعی کنیم عروسی بدون موسیقی باشه ، نظر شخصیمو میگم ، یه برآورد بکنین ببینین اگر موسیقی نذارین اتفاق خاصی نمیوفته خوب نذارین اگر میدونین یه عده خیلی ناراحت میشند یا ممکنه بعدا حرف در بیاد ، هر دفعه اینو بکنند پیرهن عثمان و ... خوب لجبازی نکنین و نگین حتما میخوام عروسیم بدون غنا باشه...این لجبازی همان و ....الله اعلم.
تهش میشه همون که استاد حامی فرمودند ....یک شبا نخوایم تمام سنت ها یا حتی یک سنت رو به طور کامل ، عوض کنیم.مطمن باشین زندگی مشترک فقط زندگی بین دو نفر نیست (بعضیا میگن بزار مردم هرچی میخوان بگن و بکنن ، قراره فقط ما دوتا با هم زندگی کنیم)، خانواده ها هم هستند
سلام
من یک بار سعی کردم با یک سنت جاهلانه مقابله کنم و جو روشن فکری منو گرفته بود!
بعد انجام کار تا چند ماه خانواده و فامیل با من درگیری داشتن و کلا پشیمان شدم! فکر کنم اگر فرد جوان باشه و بخواد کاری بکنه اونو کوچک میشمارن و هیچکس نمیپذیره
چون در ایران فرهنگ اینه که بزرگ تر ها بیشتر میفهمند!!!(بزرگ سنی)-ایکاش میفهمیدن:Ghamgin:
یا حق
ممکنه منظورتون رو بیشتر توضیح بدید؟
یعنی اینکه بیایم همه این چیزها رو در مکتب شیعی خودمون بازتعریف کنیم و براش یک دستور العمل مطابق با آموزه های قرآن و عترت ارائه بدیم. این روشهایی که برای از بین بردن گناه و زشتی توی سنت های ازدواج و جشنها داره انجام میشه عمدتاً سلبی هست. یعنی مثلاً میگن روش اشتباه ترانه لهوی خوندن و دست زدن و رقصیدنه، ولی ما میایم مولودی میخونیم و کف میزنیم. فقط محتوای ارزشی عوض شده ولی ماهیت عمل همون هست.
سلام دوست صميمی من باتصميم همسرش قصد داشتن عروسی سالم و بدون گناه برگزار كنند؛خيلی خانواده هاشون مخالفت كردند بعدازكلی بحث و مشاجره حرف خودشون رو عملی كردند ولی باز درکمال ناباوری عده ای از آشنايان نزديک دوستم عروسی رو به گناه كشوندند خلاصه عروس و داماد ناراحت شدند بنظرمن بايد اول سنت هاي غلط رو تو خانواده خودمون ازبین ببريم بعد بخوايم توفاميل نهادینه كنيم ولی بالاخره بايد ازيک جا شروع كرد
به نظر بنده اصلا اینکار توسط جوانان شدنی نیست
نه یک شبه افراد به اشتباهشون پی میبرن و نه یک شبه هدایت میشن
روحانیت و صدا و سیما و دولت و... همه باید باهم کار کنند و گرنه اصلا اینکار شدنی نیست
متاسفانه برخی افراد و محققین چون با هم هماهنگ نیستن و زیر نظر یک مرکز کار نمیکنند بعضا موازی کاری میکنند
روحانیت باید یک کاری بکنند ولی فعالیت تاثیر گذاری ندارن!:Sokhan:
ولی در شرایط فعلی کاری نمیشه کرد و نمیشه یک زوج دو نفره جلوی 200 نفر آدم وایسن و بگن گناه نکنید چون به ریا متهم میشن ویا میگن فلان جا چرا چیزی نگفتید و ... ما هم که خودمون کلی ضعف داریم که دیده شده و بحث مستقیم به نظر کلا غیر منطقیه
مثلا در مورد تعداد فرزند صداو سیما آبروزیری کرد و با نشون دادن یک روحانی که 9 فرزند داشت باعث شد مردم روحانیتو مسخره کنند
واقعا منظور رهبری اینبود که مردم برن 10 تا بچه بیارن؟!
فکر نکنم هیچ فرد تحصیل کرده ای 9 بچه رو منطقی بدونه!!!
یا مثلا با تعداد بچه زیاد برن تو یک آشغالدونی زندگی کنند که تعداد سربازای امام زمان(عج) بره بالا!!! همین موضوع به مهدویت هم ضربه میزنه
اسلام دین منطق هست نه جهالت
یا حق
سلام
حرفهاتون که متأسفانه زیاد به بحث ما ربط نداشت.
اما بهتره بدونید در زمانه ای که خانواده ها متأسفانه دارن به بهگناه کشوندن جوونها از طریق این سنت های غلط دامن می زنن تنها همین جوونها هستند که میتونن با کمی مقاومت و قرار دادن جایگزین های صحیح جلوی اونها رو بگیرند. تا جایی که رهبر معظم انقلاب برای این امر فقط به جوونها خطاب کردند:
...شما که جوانید، مطالبهگرید، پرنشاطید، پیشنهادکنندهى نقض خیلى از عادتها و سنتها هستید، به نظر من این سنتهاى غلطى را هم که در زمینهى ازدواج وجود دارد، بایستى شماها نقض کنید. (93/5/1)
اما بهتره بدونید در زمانه ای که خانواده ها متأسفانه دارن به بهگناه کشوندن جوونها از طریق این سنت های غلط دامن می زنن تنها همین جوونها هستند که میتونن با کمی مقاومت و قرار دادن جایگزین های صحیح جلوی اونها رو بگیرند.
سلام
حرفتون کای گویی هست دقیقا چندتا روش کاربردی و عملی بگید
واقعا با یکسری آدم که سالی یک بارم کتاب نمیخونند و برخیشون صبح تا شب پای ماهواره هستند و استدلال کردن رو با تعصب و جدل کردن خنثی می کنند و کلا برای جوون هیچ ارزشی قائل نیستند و حرفشو قبول ندارن باید چی کار کرد؟
دقت کنید راه حل عملی می خواهیم نه شعار و کلی گویی
یا حق
سلام
حرفتون کای گویی هست دقیقا چندتا روش کاربردی و عملی بگید
واقعا با یکسری آدم که سالی یک بارم کتاب نمیخونند و برخیشون صبح تا شب پای ماهواره هستند و استدلال کردن رو با تعصب و جدل کردن خنثی می کنند و کلا برای جوون هیچ ارزشی قائل نیستند و حرفشو قبول ندارن باید چی کار کرد؟
دقت کنید راه حل عملی می خواهیم نه شعار و کلی گویی
یا حق
متأسفانه شما هم دارید فقط کلیات رو میگید. میدونم که صحبتتون در مورد ازدواجه. ولی لطفاً واضح تر بگید.
در چه موردی راه عملی میخواین؟ در چه موردی با شما جدال میکنن و براتون ارزشی قائل نیستن؟
یعنی اینکه بیایم همه این چیزها رو در مکتب شیعی خودمون بازتعریف کنیم و براش یک دستور العمل مطابق با آموزه های قرآن و عترت ارائه بدیم. این روشهایی که برای از بین بردن گناه و زشتی توی سنت های ازدواج و جشنها داره انجام میشه عمدتاً سلبی هست. یعنی مثلاً میگن روش اشتباه ترانه لهوی خوندن و دست زدن و رقصیدنه، ولی ما میایم مولودی میخونیم و کف میزنیم. فقط محتوای ارزشی عوض شده ولی ماهیت عمل همون هست.
مساله جشن گرفتن و ولیمه دادن در مراسم عروسی چیزیه که مرسومه و اسلام هم میپسنده. طوری که ما میبینیم پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) برای دخترشون حضرت زهرا (سلام الله علیها) جشن میگیرند و ولیمه میدن
پس اصل جشن چیز پسندیده ایه و مهم اینه که چه طور برگزار بشه
که پیشنهادات جناب حامی برای جایگزین پیشنهادات خوبیه.
جايگزين
گاهي استفاده از جايگزين مشكل را حل مي كند مثلا فردي كه نمي خواهد در مراسم عروسيش گناه شود شرايطي فراهم مي آورد ( تردستي، مولودي، بيان لطيفه، مسابقه، و....)كه به ديگران خوش بگذرد و به يادماندني و خدايي هم باشد.
به نظر بنده اصلا اینکار توسط جوانان شدنی نیست
نه یک شبه افراد به اشتباهشون پی میبرن و نه یک شبه هدایت میشن
روحانیت و صدا و سیما و دولت و... همه باید باهم کار کنند و گرنه اصلا اینکار شدنی نیست
متاسفانه برخی افراد و محققین چون با هم هماهنگ نیستن و زیر نظر یک مرکز کار نمیکنند بعضا موازی کاری میکنند
در این مورد با شما موافقم
چون همراهی خانواده واقعا لازمه
میشه به کسانی که به هیچ وجه حریف خانواده شون نمیشن پیشنهاد داد که به جای جشن عروسی به یه سفر زیارتی برن و وقتی برگشتن به بهانه زیارت ولیمه بدن دیگه چون اسم زیارت میاد روش شاید بشه کاری کرد که بدون گناه برگزار بشه
ولی در شرایط فعلی کاری نمیشه کرد و نمیشه یک زوج دو نفره جلوی 200 نفر آدم وایسن و بگن گناه نکنید
درسته
اما نمیخواد شما بگید گناه نکنید بلکه عباراتتونو بچرخونید
مثلا بگید میخوایم مراسمی که باهاش زندگیمونو شروع میکنیم سالم باشه.
روزی مرد نابینایی روی پلههای ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید . روزنامه نگارخلاقی از کنار او می گذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود. او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت ان را برگرداند و اعلان دیگری روی ان نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و انجا را ترک کرد. عصر انروز روز نامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که ان تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی ان چه نوشته است؟ روزنامه نگار جواب داد:چیز خاص و مهمی نبود،من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد: امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم !!!!!
[="DarkGreen"]چون به ریا متهم میشن ویا میگن فلان جا چرا چیزی نگفتید و ... ما هم که خودمون کلی ضعف داریم که دیده شده
آیا شما واقعا برای ریا این کار رو میکنید؟
اگر نه پس از چی نگرانید
بگذارید فکر کنند که میخواید ریا کنید
عوضش به خواسته تون میرسید.
در ثانی اینکه من قبلا دچار اشتباه شده باشم و سکوت کرده باشم دلیل نمیشه تا آخر همینطور باشم
انسان مدام در حال رشد و تغییره
پس اصلا به این چیز ها فکر نکنید
نظر شخصی بنده در مورد زندگیهای خراب امروزی اینه که [HL]زندگی ای که با گناه شروع بشه روی آرامش نخواهد داشت و همیشه یه جاش میلنگه[/HL][/]
منم اصلا دوست ندارم زندگیه مشترکم با گناه شروع بشه...مخصوصا تو این جشن هایی که برگذار میشه..اصلا دوست ندارم باعث بشم بقیه ی آدما گناه کنن تو جشن هایی که برای عروسی و عقد و نامزدیو از اینجور چیزاست......
مساله جشن گرفتن و ولیمه دادن در مراسم عروسی چیزیه که مرسومه و اسلام هم میپسنده. طوری که ما میبینیم پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) برای دخترشون حضرت زهرا (سلام الله علیها) جشن میگیرند و ولیمه میدن
تا اونجایی که من میدونم مراسم خاصی تحت عنوان "جشن" نبوده. بلکه حضرت زهرا (س) رو به صورت یک دسته شادی از منزلشون به سمت منزل امیرالمؤمنین (ع) بردند. در راه تکبیر می گفتند و شعرهایی میخوندند و آخر سر ولیمه هم داده شد. اگه همه اینها رو روی هم جشن به حساب بیاریم حرف شما درسته ولی چیزی که خاصتاً عنوان جشن بهش اطلاق بشه نداریم یا بنده ندیدم. اگه بوده و یا از مجموع کارهایی که انجام شده اینطور بر میاد لطفاً بگید.
[="DarkGreen"]اگه همه اینها رو روی هم جشن به حساب بیاریم حرف شما درسته
جشن به مجموعه همین چیزا میگن دیگه.[/]
جشن به مجموعه همین چیزا میگن دیگه.شما از جشن چه انتظار دارید مگه؟
چیزی که در عرف حاضر ما به عنوان جشن تعریف میشه اینه که خانواده های دو طرف آشناها و فامیلشون رو دعوت کنن و اونها رو تو یک جای خاص (تالار، منزل...) جمع کنند و برنامه هایی به عنوان جشن اجرا بشه و در آخر ولیمه و تمام. یعنی هدف اصلی اینه که اون جشنه در یک محل برگزار بشه. اما کاری که تو اون عروسی مبارک انجام شد اینها نبوده. اونجا هدف اصلی این بود که عروس رو به خونه داماد ببرن و در کنارش مثلاً در حال رفتن به خونه کارهایی انجام شد. امیدوارم منظورم رو خوب رسونده باشم.
یعنی من در مجموعه این کارها ندیدم که یک سری کار خاص فقط و فقط به عنوان "جشن" و "شادی" انجام شده باشه.
سنتهای دست و پاگیر در ازدواج
یادداشتی از دکتر بانکی پور فرد (نویسنده کتاب مطلع مهر)
امروز در سایت رهبر معظم انقلاب منتشر شد.
http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=27145
سلام علیک
...
سلام علیکم و رحمة الله،
در مورد مهریه در ماه مبارک روحانی بزرگواری هشداری در مورد زیاد بودن مهریه دادند که جا دارند برخی خواهران برای عاقبت خود بترسند. میدانیم که کسی که حج (تمتع) بر او واجب شود (برای بار اول مستطیع شود) و به جا نیاورد (بدون عذر شرعی) اگر بمیرد یا بر دین یهود مرده است و یا مسیحیت (کافر اهل کتاب). حالا بحث سر این است که اگر خانمی برای خودش مهریهای بالا تعیین کند از آنجا که در اسلام مهریه عندالمطالبه است این امکان هست که خودبخود ایشان مستطیع شوند و اگر مستطیع شدند و آن را به جای نیاوردند و از دنیا رفتند بر دین اسلام از دنیا نخواهند رفت! با این حساب این گفته که «حالا کی داده کی گرفته» برای کسی که قصد رفتن به حج را ندارد حکم خودکشی معنوی برای خانم است ...
درسته که برای مهریه سقف تعیین نشده ولی این به آن معنی نیست که هر چقدر دلمان خواست مهریه تعیین کنیم ... مسائل دیگری هم در این بین ممکن است پیش بیاید ... مورد اشاره شده یکی از اینگونه موارد است ... نمیدانم مورد دیگری هم هست یا نه.
از کمی قدیمتر گفتهاند که فقط املای نانوشته است که غلط ندارد ... هر طوری که برگزار شود باز از یک جای آن ایراد میگیرند ... درستش این هست که هر کسی شأن خود را بشناسد و مطابق شأن خودش مراسم بگیرد ... البته با رعایت موازین شرعی و پیشبینیهای مورد نیاز انجام شده
یا علی
مثلا در مورد تعداد فرزند صداو سیما آبروزیری کرد و با نشون دادن یک روحانی که 9 فرزند داشت باعث شد مردم روحانیتو مسخره کنند
واقعا منظور رهبری اینبود که مردم برن 10 تا بچه بیارن؟!
فکر نکنم هیچ فرد تحصیل کرده ای 9 بچه رو منطقی بدونه!!!
یا مثلا با تعداد بچه زیاد برن تو یک آشغالدونی زندگی کنند که تعداد سربازای امام زمان(عج) بره بالا!!! همین موضوع به مهدویت هم ضربه میزنه
اسلام دین منطق هست نه جهالت
یا حق
سلام علیکم،
اگرچه تحصیلکرده بودن آنقدرها هم افتخار ندارد، ولی خواستم اطلاع بدهم که حداقل یک نفر هست که تحصیلکرده به حساب بیاید و با بیش از ۹ بچه هم موافق باشد و آن را منطقی بداند ...
با یک نفر صحبت میکردم که ان شاء الله به فکر بچههای بیشتری باشند و او در پاسخ گفت ما سه بچه بیشتر نمیخواهیم چون ماشینمان بیش از این جا ندارد ... :Moteajeb!:
و البته ایشان هم تحصیلکرده با مدرک دکتری هستند و معتقد هم هستند و سید هم هستند ... شاید بقیهای که آنها هم با بچههای زیاد مخافند همین منطق یا منطقی مشابه دارند!؟ ... :Gig:
و البته آن بحث آشغالدانی که مطرح کردید چندان مناسب نبود ... مهدویت با رویکرد دنیامدارانه بیشتر ضربه میخورد به گمانم ... :Gol:
یا علی
سلام علیکم،
اگرچه تحصیلکرده بودن آنقدرها هم افتخار ندارد، ولی خواستم اطلاع بدهم که حداقل یک نفر هست که تحصیلکرده به حساب بیاید و با بیش از ۹ بچه هم موافق باشد و آن را منطقی بداند ...با یک نفر صحبت میکردم که ان شاء الله به فکر بچههای بیشتری باشند و او در پاسخ گفت ما سه بچه بیشتر نمیخواهیم چون ماشینمان بیش از این جا ندارد ... :Moteajeb!:
و البته ایشان هم تحصیلکرده با مدرک دکتری هستند و معتقد هم هستند و سید هم هستند ... شاید بقیهای که آنها هم با بچههای زیاد مخافند همین منطق یا منطقی مشابه دارند!؟ ... :Gig:و البته آن بحث آشغالدانی که مطرح کردید چندان مناسب نبود ... مهدویت با رویکرد دنیامدارانه بیشتر ضربه میخورد به گمانم
... :Gol:
یا علی
چرا با اون یه نفر صحبت کردید که بچه های بیشتری داشته باشند؟
چرا با اون یه نفر صحبت کردید که بچه های بیشتری داشته باشند؟
سلام علیکم،
از یک طرف داشتیم صحبت دوستانه میکردیم و اینطور نبود که ابتدا به سکون این بحث را پیش بکشم ...
از طرف دیگر این طرز تفکر هم که تبدیل به طرز تفکر تودهی مردم شده است تحفهی غرب طغیانگر است ... مبارزهی با طاغوت هم لازمه ... نگاه خداباورانه از خیلی از جهات با رویکرد عموم مردم امروز ما متفاوته ... سبک زندگی ما اسلامی نیست ... خوبه که بشود ... لازمه که بشود ... اگر پایمان را جای پای غربیها بگذاریم به جایی میرسیم که آنها پیش از ما رسیدهاند ... آنها هم به جای خوبی نرسیدهاند ... دید ما از زندگی با دید آنها از زندگی خیلی متفاوته، نباید روش زندگیمون مثل اونها باشه اگر اعتقاداتمون چیزی بیش از لقلقهی زبان باشد
یا علی
سلام علیکم،
از یک طرف داشتیم صحبت دوستانه میکردیم و اینطور نبود که ابتدا به سکون این بحث را پیش بکشم ...
از طرف دیگر این طرز تفکر هم که تبدیل به طرز تفکر تودهی مردم شده است تحفهی غرب طغیانگر است ... مبارزهی با طاغوت هم لازمه ... نگاه خداباورانه از خیلی از جهات با رویکرد عموم مردم امروز ما متفاوته ... سبک زندگی ما اسلامی نیست ... خوبه که بشود ... لازمه که بشود ... اگر پایمان را جای پای غربیها بگذاریم به جایی میرسیم که آنها پیش از ما رسیدهاند ... آنها هم به جای خوبی نرسیدهاند ... دید ما از زندگی با دید آنها از زندگی خیلی متفاوته، نباید روش زندگیمون مثل اونها باشه اگر اعتقاداتمون چیزی بیش از لقلقهی زبان باشدیا علی
من باز هم جواب خودم رو نگرفتم(البته توضیحات حضرت عالی خوب بود ، بنده یکم دیر فهمم)
به این علت بهشون گفتید که بچه بیشتری بیاورند چون فرهنگ غرب این هست؟مگر ایشون چند فرزند داشتند؟مگر فرزند کم داشتن بده؟فرزند بیشتر دقیقا به چه درد میخوره؟مثلا بیشتر 3 تا ...دقت کنید بحثم سر تک فرزندی نیست
[="Tahoma"][="Black"]دوستان بحث در مورد تعداد فرزند مستقیماً به موضوع ما مربوط نمیشه. اینجا بیشتر میخوایم در مورد سنت هایی که حول مسئله ازدواج و نحوه شکل گیری زندگی وجود داره صحبت کنیم.[/]
من باز هم جواب خودم رو نگرفتم(البته توضیحات حضرت عالی خوب بود ، بنده یکم دیر فهمم)
به این علت بهشون گفتید که بچه بیشتری بیاورند چون فرهنگ غرب این هست؟مگر ایشون چند فرزند داشتند؟مگر فرزند کم داشتن بده؟فرزند بیشتر دقیقا به چه درد میخوره؟مثلا بیشتر 3 تا ...دقت کنید بحثم سر تک فرزندی نیست
سلام علیکم،
شما دیرفهم نیستید و متواضع هستید الحمدلله، حتماً بر خلاف گفتهی شما توضیحات حقیر جملهبندی مناسبی نداشتند ...
فرهنگ غرب بر اساس استقلال حداکثری همهی افراد است، زن و شوهر نسبت به هم و والدین نسبت به فرزندان و فرزندان نسبت به والدین ... هرگونه مسؤولیتی مزاحمتی بر سر راه این استقلال است ... فرزند بیشتر یعنی مزاحمت بیشتر ... بماند که اول فلسفهی ازدواج و رابطهی زناشویی را عوض کردند و بعد دیگر نیازی به خود ازدواج شناسایی نشد و رابطهی دوستی جایگزین آن شد ...
نگاه غربیها به زندگی با نگاه ما متفاوت است ... طبیعی است که لوازم آن دیدگاه هم با لوازم دیدگاه ما متفاوت باشد ... پس اگر ما دیدگاهی داشتیم ولی پایبند به لوازم دیدگاه دیگری بودیم آن دیدگاه ما جز لقلقهی زبان نیست ... در عمل پایبند به دیدگاه غربیها هستیم ... دید ما نسبت به ازدواج و بچهدار شدن و سایر مسائل اجتماعی و حتی فردی با آنها متفاوت است و این یعنی سبک زندگی ما هم باید با سبک زندگی آنها متفاوت باشد و اگر نیست یعنی باورهای ما چندان با باورهای آنها تفاوتی ندارد و این اشتباه است، اگر میدانیم که دیدگاه ما درستتر است.
[SPOILER]
یک مثال دمدستی آن این است که به بندهی خدایی که انگار خودش را موظف میدانست هر تعطیلی را برود گردش و مسافرت ... و مدام هم به فکر گرفتن تور و رفتن به سفر خارج بودند گفتم چرا اینقدر به گردش بها میدهید؟ گفتند مگر من چقدر عمر میکنم؟ این باقیماندهی عمرم را باید تا میشود زندگی کنم و بگردم! یعنی مرگ که یاد آن یک وسیلهی تربیتی برای انسان در اسلام است که باید انسان را متوجه آخرت کند برای ایشان شده بود وسیلهی تربیتی برای دیدگاه خداناباورانه! به او گفتم که شما که نمازخوان هستید چرا اینطور فکر میکنید؟ اگر فرصت کم است پس باید تا میشود برای آخرت کار کرد نه اینکه عمر را در گشت و گذر گذراند و خوش گذراند ... پاسخی نداشت جز تکرار همان مطالب قبلی ...
با این طرز تفکرها جنگیدن را حقیر جنگیدن با طاغوت و شیطان میدانم ... اگرچه خودم هم گرفتار کیدشان باشم و از نجات یافتگان نباشم.[/SPOILER]
در هر صورت نظرم در مورد مزایای چندفرزندی (حداقل از بعد تربیتی ...) را در این پست نوشتهام و توجه داشته باشید که این نظرها هم بیشتر از نظر شخصی حقیر نیستند و اصراری روی اثبات آن برای دیگران ندارم ... ولی در مقام همفکری شاید بد نباشند و صحبت کردن با آن دوستم هم از همین رهگذر بود و مطمئناً به ایشان قصد تلقین کردن نداشتم ...
دوستان بحث در مورد تعداد فرزند مستقیماً به موضوع ما مربوط نمیشه. اینجا بیشتر میخوایم در مورد سنت هایی که حول مسئله ازدواج و نحوه شکل گیری زندگی وجود داره صحبت کنیم.
[SPOILER]این بحثها اگرچه شاید غیرمستقیم و از طریق بحث سبک زندگی اسلامی به این تاپیک مربوط شود ولی همانطور که به درستی فرمودید مستقیماً به موضوع مورد نظر شما ارتباطی ندارد، اگر گمان میکنید اضافه هستند یا سبب انحراف تاپیکتان از موضوع اصلی میشوند بفرمایید تا پستهایم را پاک کنم.[/SPOILER]
یا علی
منم موافقم هیچ وقت حرف من خریدار نداشته چون مستقل نیستم و جوونم....و فقط باعث ناراحتی میشه...آخرش داغ کردن و گفتن میخای نیای نیا!!!!!خیلی زشته یه بزرگتر اینجوری بگه بهت!!بعدم سوال میپرسن و نمیشه بشینی براشون توضیح بدی چون در حوصله جمع نیست....من فقط میتونم به عروسی های دوستام نرم...چون اونا منو میفهمن و بهم حق میدن....
*********************
از جمله مراسم الکی و اضافه..جشن حنابندان هست....بنظرم اصلا لزومی نداره.....به نظر شما داره؟؟؟
از اولش اینا میشه....بله برون....جهازبرون...حنابندون....عروسی....پاتختی....پاگشا(که نمیدونم دقیقا جاش کجاس):Nishkhand: غیر از قندشکنونو.....این چیزا...کلا همون یه هفته عروسی هست...فک کن برا هرکدوم بخوای ی لباس بپوشی....
[="Tahoma"][="Black"]از جمله مراسم الکی و اضافه..جشن حنابندان هست....بنظرم اصلا لزومی نداره.....به نظر شما داره؟؟؟
از اولش اینا میشه....بله برون....جهازبرون...حنابندون... .عروسی....پاتختی....پاگشا(که نمیدونم دقیقا جاش کجاس) غیر از قندشکنونو.....این چیزا...کلا همون یه هفته عروسی هست...فک کن برا هرکدوم بخوای ی لباس بپوشی....
سلام
به نظر من این سنت ها در زمان خودش که انجام میشده نمود اسراف کاری و خرج های اضافه نبوده. چیزی که متأسفانه الان دامنگیر ما شده این روحیه ی اسراف و خرج و برج و چشم و هم چشمی هست. این روحیه تو هر سنتی وارد بشه اونو خراب میکنه. چه قدیمی باشه و چه جدید.[/]