جمع بندی چهل سال هجران؛ سپس وصال؟

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چهل سال هجران؛ سپس وصال؟

به نام خدا
سلام و عرض ادب

آیت الله قاضی که از بزرگترین عارفان بوده اند و ایشان را کوه توحید می نامند در جایی میفرمایند: من چهل سال دم از پروردگار عالم زدم...در این مدت نه خوابی دیدم ونه مکاشفه ای،نه رفیقی و نه همدردی.چهل سال است که در را می کوبم و خبری نیست.

چرا ایشان پس از چهل سال تلاش عبادت تازه به مطلوب خودشون می رسند در حالی که در حدیث داریم که اگر بنده ای چهل شبانه روز اعمالش را برای خدا خالص کند چشمه های حکمت به زبانش جاری میشود و درهای حکمت خداوند به رویش باز می شود؟

[=arial]

با نام الله


[=arial]


کارشناس بحث: استاد سمیع

یا زهرا(س);549159 نوشت:
به نام خدا
سلام و عرض ادب

آیت الله قاضی که از بزرگترین عارفان بوده اند و ایشان را کوه توحید می نامند در جایی میفرمایند: من چهل سال دم از پروردگار عالم زدم...در این مدت نه خوابی دیدم ونه مکاشفه ای،نه رفیقی و نه همدردی.چهل سال است که در را می کوبم و خبری نیست.

چرا ایشان پس از چهل سال تلاش عبادت تازه به مطلوب خودشون می رسند در حالی که در حدیث داریم که اگر بنده ای چهل شبانه روز اعمالش را برای خدا خالص کند چشمه های حکمت به زبانش جاری میشود و درهای حکمت خداوند به رویش باز می شود؟

باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید

بله چنین حدیثی وجود دارد:[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]‏

(ما اخلص عبد الأيمان باللَّه اربعين يوما اوقال ما اجمل عبد ذكر اللَّه اربعين يوما الّا زهده اللَّه في الدّنيا و بصّره داءها و دوائها و اثبت الحكمة في قلبه و انطق بها لسانه‏)[1]

هر آن بنده كه موفق شود تا چهل روز ايمان خود را خالص و پاك بدارد يا اينكه فرمود آن بنده‏اى كه تا چهل روز بطور نيكو صحيح در ياد خدا باشد خداوند بپاداش اين تمرين و مراقبت كامل حالت زهد در دنيا و شناخت كامل دنيا را باو عنايت فرمايد و تمام دردها و درمانهاى دنيا را با بصيرت كامل باو نشان ميدهد و دلش را منبع و سرچشمه حكمت و دانش مي سازد و زبانش را به حقائق و بيان مطالب حكمت آميز روان و گويا مي فرمايد


ولی این حدیث منافاتی با آن فرمایشی که شما از مرحوم آقای قاضی(ره) نقل فرمودید ، ندارد.
زیرا یکی از اصول اساسی در مسیر سیر و سلوک بحث مهم و حیاتی «استقامت» است و آن فرمایش جناب قاضی ناظر به این اصل است . که نباید در طی مسیر سیر و سلوک خسته شد بلکه باید استقامت به خرج داد. که فرموده اند : « هر چی دیر تر بدهند بهترش رو می دهند »
حتی استاد استاد مرحوم آقاضی (ره) یعنی مرحوم ملا حسینقلی همدانی (ره) بعد از 22 سال خون جگر خوردن و استقامت در این مسیر نتیجه دید. و البته کار او به جایی رسید که 300 تن از اولیاء الهی را تربیت کرد که یکی از آنها آقا سید احمد کربلایی (ره) استاد عرفان مرحوم آقای قاضی (ره) بود.

موفق باشید.
[1]. کافی،ج2، ص16

به نام خدا

با سلام خدمت استاد گرامی و تشکر از توجه و پاسخ شما.
شرمنده هنوز مسئله برای من حل نشده. آیت الله قاضی می فرمایند که حتی یه خواب معنوی هم ندیده اند. کسی که به سرچشمه ی حکمت برسه مسلما خیلی مسائل و افق های تازه براش باز میشه. چطور ایشان حتی یک خواب هم ندیده اند یا مکاشفه ای نداشته اند؟!
یکی از دوستان می گفت انسان ها در طی مراحل سلوک با هم متفاوتن یکی زودتر به نتیجه می رسه و یکی دیرتر. آیا ممکنه برای ایشان هم به این دلیل باشه؟

یا زهرا(س);550052 نوشت:
به نام خدا

با سلام خدمت استاد گرامی و تشکر از توجه و پاسخ شما.
شرمنده هنوز مسئله برای من حل نشده. آیت الله قاضی می فرمایند که حتی یه خواب معنوی هم ندیده اند. کسی که به سرچشمه ی حکمت برسه مسلما خیلی مسائل و افق های تازه براش باز میشه. چطور ایشان حتی یک خواب هم ندیده اند یا مکاشفه ای نداشته اند؟!
یکی از دوستان می گفت انسان ها در طی مراحل سلوک با هم متفاوتن یکی زودتر به نتیجه می رسه و یکی دیرتر. آیا ممکنه برای ایشان هم به این دلیل باشه؟

باسمه تعالی
به سرچشمه حکمت رسیدن منافاتی با ندیدن خواب یا مکاشفه ندارد .بله فرمایش دوست شما صحیح است و همان طور که عرض کردم به نتیجه رسیدن در مراحل سلوک متفاوت است برای مرحوم ملا حسینقلی همدانی (ره) بعد از 22 سال نتیجه داد. و لذا عامل استقامت بسیار در این امر مهم است و نباید به زودی ناامید شد.
موفق باشید.

سلام علیکم و رحمه الله

یک مطلبی که باید در مورد این حدیث توجه داشت این هست که در این چهل روز فرد باید خالص باشه و خالص بمونه نه اینکه تمرین خلوص کنه...

بسیاری از اولیا چله ها می گیرند که تا این چله ای که درش بشه خالص بود و خالص موند تحقق پیدا کنه...

اخلاص هم مرتبه ای نیست که بنده به تنهایی به دستش بیاره یعنی قسمتی از عبد هست و قسمتی از رب...

اما آدمی باید به چه حرفی توجه کنه؟ عزیزان اگر هدفتون سلوک هست حرفی رو توجه کنید که به کارتون بیاد حرفی که شما رو وادار به پا گذاشتن در این راه کنه و حرفی که شما رو در راه نگه داره ...
در باب سلوک حرف بسیار هست اما خودتون رو با خوندن بسیاری از این حرفها خراب نکنید... زندگی اولیا رو خوندن همیشه خوب نیست یه وقت یه چیزی می بینید برای همیشه نامید میشید که ما کی به پای این ها برسیم... ما کی بشیم مثل این ها ... با این زندگی روزمره ای که دچارش هستیم.

پس یه نکته ای رو یادتون می دم حرفی که شما رو گرم کنه خوب هست و حرفی که شما رو سرد کنه بد هست... عزیزان زندگی اولیا رو خوندن چون روش های مختلفی رو پیگیری کردن باعث میشه تشدید ایجاد بشه تو نفس آدمی پس اینم یه مضرت دیگه

اما از زندگی عارف سترگ مرحوم قاضی همین نکته اش خوب هست که ایشون چهل سال کار کرد اما مطلب اونچنانی نصیبش نشد اما یه تعبیر دیگه خودشون دارند که خیلی فرق هست بین کسی که پشت یه دری نشسته و در به روش باز نمیشه با یکی که پشت اون در ننشسته ...
اونکه پشت اون در نشسته یه همهمه هایی رو می شنوه از پشت در ... شاید خوابی و مکاشفه ی آنچنانی نداشتن اما پشت در بودن؟!!

نکته ای دیگه که باید توجه کرد

سیر یک سالک در ابتدای کارش در عالم مثال هست بعد عالم عقل و بعد عالم های مافوق اون ...

عالم مثال همون صورت هایی هست که به شکل ضعیفش در خواب پیش میاد و به شکل قوی ترش در مکاشفات بروز پیدا میکنه...

مربوط به قوه خیال هست و صور خیالی ...

نفس آقای قاضی جوری بوده که سیر عالم مثالش دفعی اتفاق افتاده یعنی تدریجی نبوده...

برای بسیاری از اولیا در معرفت تدریجا باز میشه برای بسیاری ناگهانی و به اصطلاح دفعتا، باز برای ایشون دفعتا اتفاق میفته...

اما همین هست که سالک هایی که زود در خواب به روشون باز میشه باید خیلی مراقب باشند به اصطلاح میگیم این ها ریشه به هم نزده بالا رفتند اما سالکی که دیر خواب ببینه میگیم این چون پیشرفتش کند هست زمان ریشه به هم زدن رو خوب پیدا میکنه...

اما یه نکته ای هست خیلی فرق هست بین کسی که در خواب به روش باز نیست اما در پیشرفت هست اما کسی هست که به واسطه گناه در خواب به روش بسته هست...

سلام و عرض ادب

مفتقر;550232 نوشت:
. عزیزان زندگی اولیا رو خوندن چون روش های مختلفی رو پیگیری کردن باعث میشه تشدید ایجاد بشه تو نفس آدمی پس اینم یه مضرت دیگه

میشه بفرمایید یعنی چی؟

مفتقر;550241 نوشت:
اما همین هست که سالک هایی که زود در خواب به روشون باز میشه باید خیلی مراقب باشند به اصطلاح میگیم این ها ریشه به هم نزده بالا رفتند اما سالکی که دیر خواب ببینه میگیم این چون پیشرفتش کند هست زمان ریشه به هم زدن رو خوب پیدا میکنه...

اینکه فرمودین باید خیلی مراقب باشند این مراقبتشون یعنی باید چجور باشه ؟باید حواسشون به چی باشه؟باید چیکار کنند؟

آیا ممکنه این افراد بابت ریشه نداشتن سقوط شدید داشته باشن؟ و یا اینکه کلا در به روشون بسته بشه؟و اگر این طور بود باید چکار کنند؟

مفتقر;550241 نوشت:
عالم مثال همون صورت هایی هست که به شکل ضعیفش در خواب پیش میاد و به شکل قوی ترش در مکاشفات بروز پیدا میکنه...

مربوط به قوه خیال هست و صور خیالی

سلام و عرض ادب و تشکر از پاسخ شما
منظور شما اینه که مکاشفات عارفان مربوط به عالم خیال هست؟ ولی آقای قاضی وقتی براشون فتح باب میشه اون رو از خیال و صور خیالی جدا می دونن.

[="Arial"][="Black"]

مفتقر;550232 نوشت:
عزیزان زندگی اولیا رو خوندن چون روش های مختلفی رو پیگیری کردن باعث میشه تشدید ایجاد بشه تو نفس آدمی پس اینم یه مضرت دیگه

سلام
با اجازه از جناب مفتقر
و در جواب دوست خوبم سرکار رحمت بیکران الهی

برداشت حقیر از مطلب فوق این هست که دونستن هرچیزی ولو راه و روش اولیا در مسیر سلوک که همگی خوب و خیر هستند برای نفس سودمند نیست. ممکن هست یکی از اولیا برای شاگردانشون یک توصیه ای رو داشته باشند اما دیگری اون دستورالعمل رو برای شاگرد خودش نه تنها مفید ندونه که مضر هم بدونه. چون نفس هرکسی یک مشکلی داره و همینطور که هر مریضی ای با یک دوا علاج پیدا میکنه و به همه بیماران یک نوع دارو تجویز نمیشه برای هر نفسی هم یک راهکار و دستورالعملی وجود داره...
اینکه فرمودند تشدید میکنه یعنی اینکه نفس رو پریشون میکنه. سکون و آرامش رو از نفس میگیره. برای مثال من امروز در یک تاپیکی این مطلب رو خوندم و ناامید شدم و نفسم بهم ریخت
یکی از شاگردان آقای قاضی می گوید:وقتی که بنده خدمت ایشان مشرف شدم فرمودند هر حقی که هر کس بر گردن تو دارد باید ادا کنی.
خدمت ایشان عرض کردم مدتی قبل در بین شاگردهایم که نزد بنده درس طلبگی می خواندند یکی خوب درس نمی خواند بنده ایشان را تنبیه کردم در تربیت او اذن ولی او را هم داشتم .در ضمن این جا هم نیست که از او طلب رضایت کنم .
می فرمودند :هیچ راهی نداری باید پیدایش کنی گفتم آدرس ندارم. گفتند باید پیدا کنی آقای قاضی فرمودند هر حقی که بر گردنت باشد تا ادا نکنی باب روحانیت ،باب قرب ،باب معرفت باز شدنی نیست .
یعنی این ها همه مال حضرت احدیت است و حضرت احدیت رضایت خود را در راضی شدن مردم قرار داده است.

خب این مطلب، مطلبِ درستی هست اما برای کسی که تصمیم داره قدم بزاره تو این مسیر دونستن این مطالب براش حکم سم رو داره که باید ازشون دوری کنه.

[="Arial"][="Black"]

رحمت بیکران الهی;550710 نوشت:
سلام و عرض ادب

ممنونم از پاسخ گوییتون.خداخیرتون بده

حق با شماست .ولی به نظرم باید به نکته ای هم اینجا توجه کنیم . و اون این هست که ما آدم ها اصلا دنبال یه چیزی هستیم که نا امید بشیم.

در صورتی که نا امیدی کفر محض هست.

چرا به جای اینکه از موقعیت ها و اتفاقات استفاده ی سودمندانه کنیم استفاده ی منفی میکنیم و خودمون رو به خمودگی و نا امیدی میزنیم.

مثلا در مورد خواهرخوبم سرکار گوهر مثلا شما اصلا نباید از این مساله نا امید بشید و نفس خودتون رو بریزید به بهم.

اگر با دید بازتر و بهتری به مطلبی که امروز خوندید توجه کنید متوجه میشید که این لطف خدا در حق شما بوده . نه اینکه با خوندنش نا امید بشید. باید تازه خدا رو شکر کنید که در دیگری رو به روتون باز کرده.
و حالا که خدا دری رو به روتون باز کرده تا توی معنویت پیشرفت کنید از این موقعیت استفاده کنید و فکرکنید و تمرکز کنید و ببینید چه حق هایی گردنتونه و چه راه هایی برای برطرف کردنش وجودداره. نه اینکه اینقدر این مساله نفس انسان رو بریزه بهم .

به نظرم اگر با این دید کلا به همه چیز نگاه کنیم و بگیم که هیچ وقت نباید نا امید شدو دست از تلاش برداشت و هر گاه زمین خوردیم بلند بشیم و بگیم یا علی و دوباره به حرکت ادامه بدیم هییییییچ وقت شیطون رو خوشحال نمیکنیم و ناامید نمیشیم.

تنها یه زمانی انسان حق این رو داره که نا امید و خمود بشه.اون هم زمانی که خدا بگه از خونه ی من برو بیرون و تو جایی توی خونه ی من نداری.

که این هم امر محاله.
خدایی که ارحم راحمینه ،خدایی توابه ،خدایی که این همه پیامبر رو فرستاده تا بنده هاش رو به سمت او و خونش هدایت کنن . هییییییییییییییچ وقت این حرف رو نمیزنه. مگر دیگه زمانی که نعوذبالله جزء اشقیا باشیم.

قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله

عرض سلام مجدد
من اندازه سوادم صحبت میکنم و منتظر اساتید و سروران هستم تا منت سر ما بزارن و ایراد حرفمون رو بهمون بگن.
ببینید من فکر میکنم اون ناامیدی که شما میفرمایید با نا امیدی که تو وجود سالک شکل میگیره کمی متفاوته. نفس سالک حرفی رو میشنوه و نگاه به خودش میکنه و میبینه که اون چیزی که بیان شده رو نداره و از ادامه دادن مسیر کمی دچار نگرانی و یاس میشه و عقب نشینی میکنه.
یه وقتی انسان از خدا و رحمتش نا امید میشه که فکر میکنه شامل حالش نشده و یا نمیشه اما یه وقتی انسان از نفس خودش نا امید میشه و خودشو مرد میدون نمیبینه واسه همینم گفتن که سراغ هر نوشته و حدیث و پند و اندرزی نریم تا نفسمون به این حالت دچار نشه که خیلی خطرناکه!
نمیدونم شایدم حرفم اشتباه باشه اما برای خود من که به این شکل بوده که هیچ وقت از خدا نا امید نشدم بلکه از نفسم و حالات اون نا امید شدم

رحمت بیکران الهی;550387 نوشت:
سلام و عرض ادب

نوشته اصلی توسط مفتقر
. عزیزان زندگی اولیا رو خوندن چون روش های مختلفی رو پیگیری کردن باعث میشه تشدید ایجاد بشه تو نفس آدمی پس اینم یه مضرت دیگه
میشه بفرمایید یعنی چی؟

نوشته اصلی توسط مفتقر
اما همین هست که سالک هایی که زود در خواب به روشون باز میشه باید خیلی مراقب باشند به اصطلاح میگیم این ها ریشه به هم نزده بالا رفتند اما سالکی که دیر خواب ببینه میگیم این چون پیشرفتش کند هست زمان ریشه به هم زدن رو خوب پیدا میکنه...
اینکه فرمودین باید خیلی مراقب باشند این مراقبتشون یعنی باید چجور باشه ؟باید حواسشون به چی باشه؟باید چیکار کنند؟

آیا ممکنه این افراد بابت ریشه نداشتن سقوط شدید داشته باشن؟ و یا اینکه کلا در به روشون بسته بشه؟و اگر این طور بود باید چکار کنند؟

سلام علیکم و رحمه الله

پاسخ سرکار گوهر پاسخ مناسبی بودند و من هم تکمیل میکنم.

یعنی خوندن کتاب هایی که هر کدام یه تجویزی دارند باعث سردرگمی میشه. و معلوم هم نیست کدام روش برای نفس خواننده مناسب تر هست. یکی میگه تمام سیر خدمت به خلق هست، دیگری میگه تمام سیر توسل به ابا عبدالله (ع) هست دیگری میگه تمام سیر ذکر هست یکی هم میگه تمام سیر فکر هست...

البته در سیر سالک همه ی اینها باید باشه اما اینکه تاکید روی کدوم باشه جای سوال هست؟!

مراقب باشند یعنی با دیدن چند تا خواب فکر نکنند پیغمبر شدند، دچار غرور شدن همانا و سقوط در آتش خود پرستی همان... شاید زبانی فرد بگه ما خیلی روسیاه هستیم اما در نفسش به خودش بگه تو پیغمبر شدی، بحث ما زبان فرد نیست اون صدایی هست که در نفسش ایجاد میشه از پس چند تا خواب خوب...

بله اکثریتی که در سلوک سقوط کردند همین هایی هستند که زود یه حالی و یه خوابی گیرشون میاد... در به طور کلی به روی کسی بسته نمیشه اما تاخیر در فتح باب رخ میده اگر مانع در نفس همیشگی نباشه ، اما ما خودمون کم ندیدیم که فرد دچار منیتی میشه که هیچ وقت دیگه ازش خالی نمیشه ، اونجا که قرار هست ایمان اعظم رو به کسی هدیه کنند کنارش کفر اعظم هست که اگر فرد دچارش شد امید به نجاتش خیلی کم میشه...

بسیاری هستند این روزها به اسم کتاب سیر و سلوک نمی دونم اسرار جبروت اسرار فلان نمی دونم خود اموز سیر و سلوک کتاب می نویسند، منبر می رند این ها اکثریت برهه ای استاد داشتند و سقوط کردند و خودشون خبر ندارند که سقوط کردند کتابشون رو که نگاه میکنی تنها منیت و کفر اعظرم هست که دارند صادر میکنند..

پناه می بریم به خدا ازین ماجرا..

یا زهرا(س);550437 نوشت:
سلام و عرض ادب و تشکر از پاسخ شما
منظور شما اینه که مکاشفات عارفان مربوط به عالم خیال هست؟ ولی آقای قاضی وقتی براشون فتح باب میشه اون رو از خیال و صور خیالی جدا می دونن.

سلام و عرض ادب خدمت کاربر گرامی یا زهرا(س)

تمام عارفان از جمله بزرگ مرد عرفان تشیع مرحوم قاضی مطالبی رو دریافت میکنند که از عالم خیال هست اما منظور ما این نیست که این مطالب توهم هست و یا خیالات واهی هست که فرد خودش در ذهنش ایجاد میکنه منظور ما عالمی هست که همین الان با تمام عظمت بسیار وسیع تر از عالم دینا به راه هست و در مرتبه ای شریف تر از عالم دنیا قرار داره موجوداتی در اون عالم وجود دارند و خود ما هم در اون عالم حضور داریم بلکه تمام اشیا در اون عالم وجودی مربوط به همون عالم رو دارا هستند
برای درک بیشتر باید به تاپیک معرفت نفس و نوشته های استاد اویس مراجعه کنید.

اما سیر تمام اولیا در عالم مثال(خیال) به یک شکل انجام نمیشه برای بسیاری دریافت صور خیالی شدید هست برای بسیاری ضعیف برای بسیاری تدریجی گشت و گذار در این عالم رخ میده برای بعضی ناگهانی کل این عالم خیال رو زیر پا می گذارند برای بعضی جهش یعنی گذر از این عالم ماده به عالم بعد از عالم خیال رخ میده و سیرشون به شکل بسیار متفاوت تر از حالت اکثریت اهل سوک هست...

پس ندیدن خواب دلیل بر مردود درگاه حق تعالی بودن نیست ...

یا زهرا(س);549159 نوشت:
به نام خدا
سلام و عرض ادب

آیت الله قاضی که از بزرگترین عارفان بوده اند و ایشان را کوه توحید می نامند در جایی میفرمایند: من چهل سال دم از پروردگار عالم زدم...در این مدت نه خوابی دیدم ونه مکاشفه ای،نه رفیقی و نه همدردی.چهل سال است که در را می کوبم و خبری نیست.

چرا ایشان پس از چهل سال تلاش عبادت تازه به مطلوب خودشون می رسند در حالی که در حدیث داریم که اگر بنده ای چهل شبانه روز اعمالش را برای خدا خالص کند چشمه های حکمت به زبانش جاری میشود و درهای حکمت خداوند به رویش باز می شود؟

خب شاید خدا برای ایشون با توجه به ایمانشون اینطور صلاح دیدن ! همه که مثل هم نیستن

پرسش:
چرا آیت الله قاضی پس از 40 سال تلاش وعبادت به مطلوب می رسندولی در حدیث داریم اگر بنده ای 40شبانه روز اعمالش را برای خدا خالص کنددرهای حکمت خداوند به رویش باز می شود؟

پاسخ:
بله چنین حدیثی وجود دارد:‏
[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]

امام باقر (علیه السلام) فرموده اند:
«مَا أَخْلَصَ عَبْدٌ الْإِيمَانَ بِاللَّهِ أَرْبَعِينَ يَوْماً أَوْ قَالَ مَا أَجْمَلَ‏ عَبْدٌ ذِكْرَ اللَّهِ‏ أَرْبَعِينَ‏ يَوْماً إِلَّا زَهَّدَهُ‏ اللَّهُ‏ فِي الدُّنْيَا وَ بَصَّرَهُ دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا وَ أَثْبَتَ الحِكْمَةَ فِي قَلْبِهِ وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَه‏ (1)
هر آن بنده كه موفق شود تا چهل روز ايمان خود را خالص و پاك بدارد يا اينكه فرمود آن بنده ‏اى كه تا چهل روز بطور نيكو صحيح در ياد خدا باشد خداوند بپاداش اين تمرين و مراقبت كامل حالت زهد در دنيا و شناخت كامل دنيا را به او عنايت فرمايد و تمام دردها و درمان هاى دنيا را با بصيرت كامل به او نشان مي دهد و دلش را منبع و سرچشمه حكمت و دانش مى سازد و زبانش را به حقائق و بيان مطالب حكمت آميز روان و گويا»

ولی این حدیث منافاتی با حالات مرحوم آقای قاضی ندارد.
زیرا یکی از اصول اساسی در مسیر سیر و سلوک بحث مهم و حیاتی «استقامت» است و آن امر در مورد جناب قاضی ناظر به این اصل است که نباید در طی مسیر سیر و سلوک خسته شد، بلکه باید استقامت به خرج داد. که فرموده اند : «هر چی دیر تر بدهند بهترش رو می دهند»
حتی استاد استاد مرحوم آ
قای قاضی (ره) یعنی مرحوم ملا حسینقلی همدانی (ره) بعد از 22 سال خون جگر خوردن و استقامت در این مسیر نتیجه دید.
البته کار او به جایی رسید که 300 تن از اولیاء الهی را تربیت کرد که یکی از آنها آقا سید احمد کربلایی (ره) استاد عرفان مرحوم آقای قاضی (ره) بود.
در واقع به سرچشمه حکمت رسیدن منافاتی با ندیدن خواب یا مکاشفه ندارد و همان طور که عرض کردم به نتیجه رسیدن در مراحل سلوک متفاوت است برای مرحوم ملا حسینقلی همدانی (ره) بعد از 22 سال نتیجه داد.
بنابراین عامل استقامت بسیار در این امر مهم است و نباید به زودی ناامید شد.

پی نوشت:
1. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏،
بحار الأنوار(ط- بيروت)،ج67،ص240،دار إحياء التراث العربي‏،بیروت،1403ق.


موضوع قفل شده است