جمع بندی عبادت؛ چرا به خاطر بهشت یا جهنم؟
تبهای اولیه
عبادت؛ چرا به خاطر بهشت یا جهنم؟
سلام
می خواستم بدونم چرا بیشتر ما خدا را به خاطره بهشت یا جهنم ستایش می کنیم ؟
چرا نمی توانیم مثل سخن حضرت علی باشیم ؟
الهی ما عَبَدْتُکَ خَوفا مِنْ نارک و لا طَمعا فی جنتَکَ بَلْ وَجَدْتُکَ اهلاً للعباده فعبدتُکَ.
(( خداوندا تو را نه به خاطر ترس از جهنمت و نه به طمع بهشتت پرستش کردم، بلکه تو را شایسته پرستیدن یافتم و عبادتت کردم. ))
سلام وعرض ادب
در لینک زیر پاسخ سوال شما هست لطفا مطالعه فرمایید اگر سوالی بود در خدمتیم.
سؤال:
با توجه به سخن امام علی (علیه السلام) که فرمود: «عبات سه دسته است. عبادت تجار، عبادت عبید و عبادت احرار»، آیا این سه دسته با هم تداخل هم دارند؟ برای افراد گناهکار با مراتب وجودی پایین، آیا عبادت احرار، افراط و غیر معقول نیست؟ پاسخ:
اخلاص، همان خالص کردن و پاکیزه کردن عمل برای خداوند است و در عین حال، دارای مراتب است. ارزش عمل انسان، به میزان همین اخلاص است. هر چه اخلاص بیشتر باشد، عمل انسان، دارای ارزش بیشتری خواهد بود. بنابراین، انسان، برای رسیدن به کمال، باید عمل خود را خالص و خالصتر نماید.
گاهی، انسان عملی را انجام میدهد و هر چند درجهای از اخلاص را دارد؛ اما برای ترس از عذاب جهنم عمل را انجام میدهد که این عبادت بردگان نامیده میشود. عدهای نیز عبادت میکنند؛ اما دلیل عبادتشان رسیدن به بهشت و نعمتهای بهشتی است که عبادت این گروه نیز عبادت اجیران است؛ اما عدهای خداوند را نه به خاطر ترس از جهنم و نه از جهت رسیدن به بهشت؛ بلکه دلیل عبادت آنها، رضای خداوند است و به فرموده حضرت علی (علیه السلام) چون خداوند را شایسته پرستش میدانند، او را عبادت میکنند. این مرتبه، بالاترین مرتبه اخلاص است.
البته اگر کسی عبادتش، عبادت احرار شد، دیگر به هیچ وجه، ترس از جهنم یا شوق رسیدن به بهشت برایش معنا ندارد. بنابراین، در عبادت احرار، نیت دیگری نمیتواند دخیل باشد؛ اما چنان چه شخص در مراتب پایینتر باشد، به عنوان مثال، عبادتش، عبادت تجار و اجیران باشد، در عین حال میتواند عبادتش از نوع بردگان هم باشد. یعنی مراتب پایین با هم ممکن است وجود داشته باشند؛ چرا که شخص، ممکن است مدتی از ترس جهنم خداوند را عبادت کند و در حالی که همین ترس برایش وجود دارد، شوق رسیدن به بهشت را نیز داشته باشد.
نکتهای که لازم است مورد توجه قرار گیرد، این است که رسیدن به مقام و جایگاه اولیاء الهی و رسیدن به مقامی که عبادت ما، عبادت احرار باشد، دارای شرایطی دشوار؛ اما شدنی است. از یک سو انسان باید به فراوانی رحمت و لطف خداوند اعتقاد داشته باشد و از طرف دیگر، نسبت به لیاقت خودش تردید نداشته باشد؛ چرا که حتی اگر گناهکار باشد، بعد از توبه و پیمودن مسیر کمال، میتواند به این مقام برسد. البته وقتی انسان عظمت خداوند متعال را بشناسد و نسبت به قدرت و علم او شناخت پیدا کند و از طرفی به کوچکی و حقارت و ضعف و نادانی خود پی ببرد، اعمال خود را ناقص و ناچیز و غیر قابل قبول میداند.
با توجه به سخن امام علی (علیه السلام) که فرمود: «عبات سه دسته است. عبادت تجار، عبادت عبید و عبادت احرار»، آیا این سه دسته با هم تداخل هم دارند؟ برای افراد گناهکار با مراتب وجودی پایین، آیا عبادت احرار، افراط و غیر معقول نیست؟ پاسخ:
اخلاص، همان خالص کردن و پاکیزه کردن عمل برای خداوند است و در عین حال، دارای مراتب است. ارزش عمل انسان، به میزان همین اخلاص است. هر چه اخلاص بیشتر باشد، عمل انسان، دارای ارزش بیشتری خواهد بود. بنابراین، انسان، برای رسیدن به کمال، باید عمل خود را خالص و خالصتر نماید.
گاهی، انسان عملی را انجام میدهد و هر چند درجهای از اخلاص را دارد؛ اما برای ترس از عذاب جهنم عمل را انجام میدهد که این عبادت بردگان نامیده میشود. عدهای نیز عبادت میکنند؛ اما دلیل عبادتشان رسیدن به بهشت و نعمتهای بهشتی است که عبادت این گروه نیز عبادت اجیران است؛ اما عدهای خداوند را نه به خاطر ترس از جهنم و نه از جهت رسیدن به بهشت؛ بلکه دلیل عبادت آنها، رضای خداوند است و به فرموده حضرت علی (علیه السلام) چون خداوند را شایسته پرستش میدانند، او را عبادت میکنند. این مرتبه، بالاترین مرتبه اخلاص است.
البته اگر کسی عبادتش، عبادت احرار شد، دیگر به هیچ وجه، ترس از جهنم یا شوق رسیدن به بهشت برایش معنا ندارد. بنابراین، در عبادت احرار، نیت دیگری نمیتواند دخیل باشد؛ اما چنان چه شخص در مراتب پایینتر باشد، به عنوان مثال، عبادتش، عبادت تجار و اجیران باشد، در عین حال میتواند عبادتش از نوع بردگان هم باشد. یعنی مراتب پایین با هم ممکن است وجود داشته باشند؛ چرا که شخص، ممکن است مدتی از ترس جهنم خداوند را عبادت کند و در حالی که همین ترس برایش وجود دارد، شوق رسیدن به بهشت را نیز داشته باشد.
نکتهای که لازم است مورد توجه قرار گیرد، این است که رسیدن به مقام و جایگاه اولیاء الهی و رسیدن به مقامی که عبادت ما، عبادت احرار باشد، دارای شرایطی دشوار؛ اما شدنی است. از یک سو انسان باید به فراوانی رحمت و لطف خداوند اعتقاد داشته باشد و از طرف دیگر، نسبت به لیاقت خودش تردید نداشته باشد؛ چرا که حتی اگر گناهکار باشد، بعد از توبه و پیمودن مسیر کمال، میتواند به این مقام برسد. البته وقتی انسان عظمت خداوند متعال را بشناسد و نسبت به قدرت و علم او شناخت پیدا کند و از طرفی به کوچکی و حقارت و ضعف و نادانی خود پی ببرد، اعمال خود را ناقص و ناچیز و غیر قابل قبول میداند.
بنابراین دست يافتن به چنين مقامی، ممكن نيست، مگر با ايمان به خداوند و رياضت در مسير بندگي او و پشت پا زدن به خواستههای نفسانی. به عبارت دقيقتر، شريعت، راه بندگی و راه قرب الهی است. بنابراین، هر کس بخواهد به چنین مقامی برسد، لازم است از دل شریعت چنن مسیری را بپیماید. همان طور که گفته شد، این مقام، دارای مراتب است و هر کس با توجه به ظرفیت معنوی خویش، توانایی رسیدن به مرتبهای را خواهد داشت.