جمع بندی عالم اظله و اشباح

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عالم اظله و اشباح

سلام علیکم
می خواستم بدونم ماهیت «عالم اظلّه و اشباح» چیه و اینکه قبل و بعد کدام یک از عوالم قرار دارد؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صادق

بچه محله امام رضا;547896 نوشت:
[=arial]سلام علیکم
می خواستم بدونم ماهیت «عالم اظلّه و اشباح» چیه و اینکه قبل و بعد کدام یک از عوالم قرار دارد؟

باسلام ووآرزوی قبولی روزهای تان .
امید است در شب عید شیرین ترین عیدانه را دریافت نماید وپاداش یک ماه سلوک بندگی را داشته باشید .
این واژه بشتر به عنوان یک اصطلاح در برخی روایات ودر گفته های فلسفی وعرفانی کار برد دار .
نه این خود عالم خاص در مقابل عوالم دیگر باشد .
بدین بیان که در آموزه های عرفانی وفلسفی وبرخی روایات از بعض عوالم به ظل =سایه
شبح =دور نما .
تعبیر شده
اظله، اشباح،



مثلا آدم وعالم در ابتدای ایجاد نظیر سایه ای بود که در عربی به آن«ظل» می گویند.

در مرحله بعد این سایه به صورتی مجسم شد که در روایات از آن به «شبح» تعبیر شده .

توضیحی درباره عالم اظله

«اظله» جمع«ظل» یعنی: سایه ها، سایه وجودش از آن دیگریست. یعنی اگر صاحب سایه نباشد، سایه ای وجود ندارد. این سایه در عالم اظله وابسته حق تعالی (منوط به اراده حق تعالی) بود.

دیگر اینکه سایه، مظلم بالذات است، یعنی به ذات تاریک است. در نخصتین مرحله پیدایش به این صورت بوده .

مثلا در روایتی جابربن یزید جعفی از امام باقر(ع) روایت کرده که فرمودند: ای جابر نخستین موجودی که خداوند آفرید محمد(ص) و عترت رهنما و ره یافته او بودند. آنها اشباح نوری بودند(تصویرهای نورانی) در برابر خداوند.
جابر گفت: اشباح چیست ؟ فرمود: سایه نور، ابدان نوری بدون روح،که موید بودند به روح واحدی از روح القدس( روح اعظم که مقامش بالاتر از فرشتگان است).او (محمد) و عترتش خدا را می پرستیدند. خداوند آنها را بردبار، دانشمند، نیکوکار و برگزیده افرید.
در مجموع این دو تعبیر علمی است ونه پد یده عینی .


صادق;548617 نوشت:
بدین بیان که در آموزه های عرفانی وفلسفی وبرخی روایات از بعض عوالم به ظل =سایه
شبح =دور نما .
تعبیر شده

[=arial]این تعبیر برای کدام عوالم به کار رفته؟

بچه محله امام رضا;548805 نوشت:
[=arial]این تعبیر برای کدام عوالم به کار رفته؟

باسلام وتشکر از شما گرامی.
این تعبیر نوعا بر اعیان ثابته اطلاق می شود اعیان ثابته از دیدگاه عرفا صور علمیه را گویند. مقصود از صور علمیه، صور ذهنیه است. یعنی حقایقی که در خارج می باشد، در صورت ذهنی انسان ثابت شود. برخی دیگر از عرفا و فلاسفه اشراق (مثل سهرودی)، قائلند که مراد از اعیان ثابته، مُثُل نوریه است. یعنی هر یک از حقایق خارجی، یک مثال نوری درعالم مثال دارد. (1)
اعیان ثابته از دیدگاه فلاسفه و حکما : ایشان می گویند اعیان صور اسماء الهیّه اند. (یعنی این اشیا و موجودات خارجی نشانی از نشان های اسم خداوند هستند.) و ارواح این موجوات، مظاهر اعیانند. اشباح، مظاهر ارواحند. حقیقت انسان، اول در اعیان ثابته تجلی کرد، و بعد از آن، در ارواح مجرّده تجلی کرد. (2)

پی نوشت :
1. فرهنگ علوم فلسفی و کلامی، سید جعفر سجادی،ص104
2. شرح گلشن، محقق لاهیجی،ص254

با سلام و عرض ادب

ولی بنده که یک زمانی از سر کنجکاوی وارد علوم ماورا شده بودم متوجه شدم که یکسری موجودات سازمان نیافته[غیرارگانیک] هم وجود دارند دور بر ما یا حتی در عالم خواب که بصورت شکل انسان هستند

نمیدونم اسم اینهارو هم میشه اشباح یا ارواح یا اجنه گذاشت یا نه ولی میخوام بدونم ایا اینها وجود دارند و برای چی هستن؟

حاضر
:Sokhan::nevisandeh::Ealam:

سلام علیکم

عالم اظله و اشباح، عالمی در طول عوالم دیگر نیستند تا این که گفته شود که قبل آن چه عالمی بوده و بعد آن چه عالمی بوده است. عالم اظله و اشباح، بعدی از ابعاد این عالم دنیایی است که یک عالم مستقل به شمار نمی رود. پس اگر گفته می شود، عالم اظله و اشباح، یک تسامح است و به صورت دقیق، عالم نیست. بنابراین، در عرض عوالم دیگر وجود ندارد و مقصود از عالم در این تعبیر، وادی و عرصه و بخش و حوزه است.
موفق باشید.
:fireworks:

سوال:
[=arial]ماهیت"عالم اظلّه و اشباح" چیست؟

پاسخ:
این واژه بیشتر به عنوان یک اصطلاح در برخی روایات ودر بیان های فلسفی وعرفانی کاربرد دارد.
نه اینکه این خود عالم خاصی در مقابل عوالم دگر باشد .
بدین بیان که در آموزه های عرفانی وفلسفی وبرخی روایات از بعض عوالم به ظل (سایه)
وشبح (دور نما )تعبیر شده "اظله، اشباح" این واژه بیشتر به عنوان یک اصطلاح در برخی روایات ودر بیان های فلسفی وعرفانی کاربرد دارد.

نه اینکه این خود عالم خاصی در مقابل عوالم دگر باشد .

بدین بیان که در آموزه های عرفانی وفلسفی وبرخی روایات از بعض عوالم به ظل (سایه)

وشبح (دور نما )تعبیر شده "اظله، اشباح"
مثلا آدم وعالم در ابتدای ایجاد نظیر سایه ای بود که در عربی به آن«ظل» می گویند.
در مرحله بعد این سایه به صورتی مجسم شد که در روایات از آن به «شبح» تعبیر شده .
توضیحی درباره عالم اظله
«اظله» جمع«ظل» یعنی: سایه ها، سایه وجودش از آن دیگریست. یعنی اگر صاحب سایه نباشد، سایه ای وجود ندارد. این سایه در عالم اظله وابسته حق تعالی (منوط به اراده حق تعالی) بود.
دیگر اینکه سایه، مظلم بالذات است، یعنی به ذات تاریک است. در نخستین مرحله پیدایش به این صورت بوده .
مثلا در روایتی جابربن یزید جعفی از امام باقر(ع) روایت کرده که فرمودند: ای جابر نخستین موجودی که خداوند آفرید محمد(ص) و عترت رهنما و ره یافته او بودند. آنها اشباح نوری بودند(تصویرهای نورانی) در برابر خداوند.
جابر گفت: اشباح چیست ؟ فرمود: سایه نور، ابدان نوری بدون روح،که موید بودند به روح واحدی از روح القدس( روح اعظم که مقامش بالاتر از فرشتگان است).او (محمد) و عترتش خدا را می پرستیدند. خداوند آنها را بردبار، دانشمند، نیکوکار و برگزیده افرید. (1)
در مجموع این دو تعبیر علمی است ونه پدیده عینی .

1- بحار الانوار ج 2 ص 123

موضوع قفل شده است