جمع بندی پاسخ به منکرین قدرت خداوند

کارشناس بحث: استاد صدیق

[=microsoft sans serif]باسلام
قدرت عبارت است از اینکه فاعل مختار، مبدأ و منشأ انجام کاری اختیاری شود که قابل انجام است.(1)
قدرت خداوند از مسائل اساسی ادیان و از صفات خداوند است که هم از طریق عقلی قابل اثبات است و هم از طریق نقلی. معجزه نیز یکی از مظاهر و جلوه های قدرت بی پایان اوست.
دلیل عقلی بر اثبات قدرت خداوند آن است که قدرت و توانایی داشتن برای انجام یک کار، برای فاعلش یک نوع کمال است و قدرت نداشتن و عجز، نوعی ضعف و نقص برای فاعل به شمار می رود.
بنابراین، هر موجودی که از نظر وجودی، کمال بیشتری داشته باشد و نقص و ضعف کمتری داشته باشد، از قدرت بیشتری نیز برخوردار خواهد بود و موجودی که هیچ نحوه نقصی در او راه ندارد، بالاترین قدرت که از تصور بشر خارج است، را خواهد داشت.
این دلیل عقلی مسئله است و برای کسانی که به دنبال دلیل عقلی میگردند.
اما در کنار این دلیل عقلی، قران کریم اشاره به قدرت بی نهایت الهی دارد که خداوند بر هر چیزی و هر شیئی تواناست:
«ان الله علی کل شیء قدیر»(2)

تا اینجا مشخص شد که قدرت خداوند متعال هم از نظر عقلی قابل اثبات است و هم از نظر نقلی.
اما اینکه خداوند به چه صورتی قدرت خود را نشان میدهد، این بستگی به اراده خود او دارد و کسی نمیتواند بگوید که خدا چگونه باید عمل کند.
اوست که میداند چگونه قدرت خود را نشان دهد. او با انجام کارهای مافوق قدرت بشری کارهایی را انجام میدهد که هیچ بنی بشری توان انجام انرا ندارد.
معجزات مختلفی که توسط پیامبران انجام شده است، کارهایی نبوده و نیست که هیچ بشری بتواند انجام دهد.
با این حال، شاید کسی در صحت نقل های تاریخی معجزات تردید کند. این افراد بر دو دسته هستند.
کسانی که واقعا تردید دارند و با بیان یک سری مقدمات، تردیدشان برطرف میشود. اینها کسانی هستند که واقعا به دنبال جواب هستند.
اما کسانی که واقعا به دنبال جواب نیستند و مدام بهانه بنی اسرائیلی میگیرند، شما به هر صورتی به آنها جواب بدهید، ایراد دیگری میگیرند. اینها معمولا میپرسند، خدا اگر قدرت داشت پس چرا آنطور عمل نکرد و اگر آنطور عمل میکرد، میگویند، چرا اینطور عمل نکرد.
اگر مشکل آنها در معجزه نوح نبی(ع) را حل کنید، ایراد به معجزه ابراهیم(ع) می گیرند و پاسخ به این اشکالها بی ثمر و بی فایده است.
بحث کردن با این افراد ثمره ای ندارد.
اما در مورد دسته اول، برای اینکه بحث کردن ثمر داشته باشد، لازم نیست به صورت موردی تک تک موارد را بررسی کنید.
یک پاسخ به صورت کلی است نه موردی. در این پاسخ میتوان برای آنان دلیل عقلی و نقلی قدرت مطلق و بی حدو قید خداوند بر کارهایی که انجامش محال عقلی نیست را بیان کرد.
یک پاسخ نیز به صورت جزیی و موردی است. در مورد طوفان نوح(ع)، گرچه خودش به ظاهر امری طبیعی بوده است که معمولا انجام نمیشود اما خبر دادن حضرت نوح از طوفانی فراگیر خودش نوعی اعجاز بوده است. همچنین نشستن کشتی برفراز کوهی و فروکش کردن آبهایی که سراسر عالم را فراگرفته بود نیز نوعی اعجاز برای مومنان به ایشان بود.
اما به هر حال هیچ ضرورتی ندارد که طوفان زمان حضرت نوح را معجزه معرفی کنیم تا در جنبه اعجاز آمیز بودنش بحث کنیم. طوفان نوح(ع) عذابی الهی بوده برای تعذیب کفار و کسانی که بارها در مقابل خیرخواهی و دعوت نوح نبی(ع) او را اذیت و آزار نمودند بوده است نه معجزه ای برای کسانی که ایمان نیاورده بودند.

ــــــــــــــ
1. اموزش عقائد،محمد تقی مصباح یزدی، ص77
2. سوره بقره، آیه20

سلام :این اشکال هایی که راجع به داستان حضرت نوح و خیلی داستانای دیگه میکنن که کم هم نیستن اشکالای علمی هست حالا جدای از این که چه قصدی دارن. و تا مشکل به صورت جواب دادن آنهم به صورت جزایی حل نشه فایده ای نداره.

[=microsoft sans serif]

باسلام
عرض شد که قدرت خداوند مسئله ای نیست که وابسته به معجزه و قبول آن باشد.
معجزه تنها یکی از نحوه های تبلور و ظهور قدرت خداوند است آن هم نه به صورت تام و تمام.
اما اگر شما بخواهید به این اشکالهای جزیی بنی اسرائیلی پاسخ دهید، هیچ گاه نمیتوانید انها را قانع کنید.
همانند بنی اسرائیل که وقتی برایشان از آسمان مرغ نازل میشد، گفتند چرا عدس و پیاز نازل نمیشود. یا وقتی موسی(ع) انها را از دست فرعون نجات داد، گفتند چرا خدایت رابه ما نشان نمیدهی.
هر جوابی که بدهید، میگویند چرا به صورت دیگر نشد.

[="Tahoma"][="Navy"]

سلام
افراد منکر حقایق همیشه بوده و هستند و در این روزگار که تهاجمات فکری و فرهنگی فراگیر هم شده امری طبیعی است
به نظر بنده در خیلی مباحث باید مبنایی شروع کرد تا به جایی رسید که اصل بحث مطرح است
درباره قدرت خداوند باید ابتدا به اثبات خدای متعال و اوصافش پرداخت تا فرد تصور صحیحی از خدایی خدا داشته باشد بعد بحث قدرت خداوند و جریان آن در مسیر حکمت و سنتهای تکوینی پرداخت اگر کسی با این بحثها بازهم حرفهای غیر منطقی زد دیگر سخن گفتن با او فایده ندارد و باید او را با اندیشه ضعیفش به خودش واگذار کرد
یا علیم[/]

چرا فكر ميكنيد كه شما بايد به اين دوستان جواب بديد؟
آنها عقيده اي دارند كه بهيچوجه تعرضي در زندگي نداره ، فقط زماني كه با شما به مباحثه اعتقادي پرداختند در حد توانايي خودتون جواب بديد و بيشتر از اون رو بايد به كارشناساني مثل كارشناسان اين فروم محول كنيد
غير از اين روش باعث خلق جملات و گفته هاي ناثواب ميشه
كارشناس براي همين روزا هست ديگه
اگه كلام اونا براي شما ايجاد ابهام و شك كرده اون كلام و جمله رو اينجا بطور واضح بپرسيد تا ما هم استفاده ببريم

سخنرانی آقای رائفی پور بود، شاید از کشتی نوح تا کشتی حسین(علیه السلام)، مطمئن نیستم همون سخنرانی باشه، ولی یه نگاهی بندازید بد نیست،مفیده
آقای رائفی پور میگفت که حضرت نوح(ع) عقلانی ترین کار رو کرد، وقتی قراره طوفان بیاد آدم باید کشتی بسازه

خب حالا همین کار حضرت نوح نشون دهنده عقلانی بودن دین و بی عقل بودن کفار است
سعی کنید با همچین افرادی که بحث میکنید دلیل عقلی بیارید تا حجت برشون تمام شه،مثلا ما هم هیچ وقت برای اثبات دین اسلام نمیگیم پیامبر شق القمر،دین ما همش عقله، با مطالعه بیشتر میتونیم جا برای حرف مخالفان باقی نگذاریم

پرسش:
با چند نفر بحثی در مورد وقوع طوفان نوح انجام دادیم. آن ها ابتدا وجود این طوفان را رد کردند و دلایل خودشان را آوردند و می گفتند با علم و عقل سازگار نیست. به آن ها گفتم یعنی شما چیزی که خدا در قران فرمودند هم قبول ندارید؟ گفتند نه
به آن ها گفتم عصای موسی تبدیل به مار شد آیا این را میشود با علم ثابت کرد؟ این ها معجز است گفتند نه چینن چیزی نیست اگه خدا قدرت داشت کاری می کرد که حیوانات و نوح و ... نیاز به کشتی نداشته باشند و زیر آب خفه نشوند. می خواهم بدانم با این ها چطور بحث کنند که نتوانند انکار کنند؟

پاسخ:
قدرت عبارت است از این که فاعل مختار، مبدأ و منشأ انجام کاری اختیاری شود که قابل انجام است.(1)
قدرت خداوند از مسائل اساسی ادیان و از صفات خداوند است که هم از طریق عقلی قابل اثبات است و هم از طریق نقلی. معجزه نیز یکی از مظاهر و جلوه های قدرت بی پایان اوست.
دلیل عقلی بر اثبات قدرت خداوند آن است که قدرت و توانایی داشتن برای انجام یک کار، برای فاعلش یک نوع کمال است و قدرت نداشتن و عجز، نوعی ضعف و نقص برای فاعل به شمار می رود.
بنا بر این، هر موجودی که از نظر وجودی، کمال بیشتری داشته باشد و نقص و ضعف کمتری داشته باشد، از قدرت بیشتری نیز برخوردار خواهد بود و موجودی که هیچ نحوه نقصی در او راه ندارد، بالاترین قدرت که از تصور بشر خارج است، را خواهد داشت.
این دلیل عقلی مسئله است و برای کسانی که به دنبال دلیل عقلی می گردند.
اما در کنار این دلیل عقلی، قرآن کریم اشاره به قدرت بی نهایت الهی دارد که خداوند بر هر چیزی و هر شیئی تواناست: «ان الله علی کل شیء قدیر»(2)

تا این جا مشخص شد که قدرت خداوند متعال هم از نظر عقلی قابل اثبات است و هم از نظر نقلی.
اما این که خداوند به چه صورتی قدرت خود را نشان می دهد، این بستگی به اراده خود او دارد و کسی نمی تواند بگوید که خدا چگونه باید عمل کند.
اوست که می داند چگونه قدرت خود را نشان دهد. او با انجام کارهای مافوق قدرت بشری کارهایی را انجام می دهد که هیچ بنی بشری توان انجام آن را ندارد.
معجزات مختلفی که توسط پیامبران انجام شده است، کارهایی نبوده و نیست که هیچ بشری بتواند انجام دهد.
با این حال، شاید کسی در صحت نقل های تاریخی معجزات تردید کند. این افراد بر دو دسته هستند.
کسانی که واقعا تردید دارند و با بیان یک سری مقدمات، تردیدشان برطرف میشود. این ها کسانی هستند که واقعا به دنبال جواب هستند.
اما کسانی که واقعا به دنبال جواب نیستند و مدام بهانه بنی اسرائیلی می گیرند، شما به هر صورتی به آنها جواب بدهید، ایراد دیگری می گیرند. این ها معمولا می پرسند، خدا اگر قدرت داشت پس چرا آن طور عمل نکرد و اگر آن طور عمل می کرد، میگویند، چرا این طور عمل نکرد.
اگر مشکل آن ها در معجزه نوح نبی (علیه السلام) را حل کنید، ایراد به معجزه ابراهیم (علیه السلام) می گیرند و پاسخ به این اشکال ها بی ثمر و بی فایده است.
بحث کردن با این افراد ثمره ای ندارد.
اما در مورد دسته اول، برای این که بحث کردن ثمر داشته باشد، لازم نیست به صورت موردی تک تک موارد را بررسی کنید.
یک پاسخ به صورت کلی است نه موردی. در این پاسخ می توان برای آنان دلیل عقلی و نقلی قدرت مطلق و بی حدو قید خداوند بر کارهایی که انجامش محال عقلی نیست را بیان کرد.
یک پاسخ نیز به صورت جزیی و موردی است. در مورد طوفان نوح (علیه السلام)، گرچه خودش به ظاهر امری طبیعی بوده است که معمولا انجام نمی شود اما خبر دادن حضرت نوح از طوفانی فراگیر خودش نوعی اعجاز بوده است. همچنین نشستن کشتی بر فراز کوهی و فروکش کردن آب هایی که سراسر عالم را فراگرفته بود نیز نوعی اعجاز برای مومنان به ایشان بود.
اما به هر حال هیچ ضرورتی ندارد که طوفان زمان حضرت نوح را معجزه معرفی کنیم تا در جنبه اعجاز آمیز بودنش بحث کنیم. طوفان نوح (علیه السلام) عذابی الهی بوده برای تعذیب کفار و کسانی که بارها در مقابل خیرخواهی و دعوت نوح نبی (علیه السلام) او را اذیت و آزار نمودند بوده است نه معجزه ای برای کسانی که ایمان نیاورده بودند.

ــــــــــــــ
(1) آموزش عقائد،محمد تقی مصباح یزدی، ص77.
(2) بقره/ 20.