خطبه های حضرت فاطمه(س)در بستر بیماری

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
خطبه های حضرت فاطمه(س)در بستر بیماری

به مناسبت ايام بيماري سيده نساء العالمين:


************************************


ابن قتيبه در كتاب الامامة و السياسة ص14، و نيز محمد بن يوسف گنجى شافعى در باب 99 كفايه الطالب آورده اند كه حضرت زهرا(عليها السلام) خطاب به آن دو نفر فرمودند:
«انّى اشهد اللّه و ملائكته أنّكما أسخطانى و ما ارضيتُمانى لئن لقيت النبىَّ لأشكونّكما».
خداوند و ملائكه او را شاهد و گواه مى گيرم كه شما دو نفر (ابابكر و عمر) مرا به غضب آورديد و رضايت مرا فراهم ننموديد. اگر پيغمبر را ملاقات كنم از شما شكايت خواهم كرد.
و نيز ابن قتيبه در كتاب الامامةوالسياسة ص14 مى نويسد: حضرت زهرا (عليها السلام) خطاب به ابوبكر فرمود:
«واللّه لَأَدعُوَنَّ عليكَ فى كلّ صلاة اُصلّيها»
به خدا سوگند در هر نمازى كه بخوانم تو را نفرين مى كنم .
آيا از اين وضوح كلام ، دليلى روشن تر لازم است!
ز ديگر مصادرى كه گواه بر خشم و غضب حضرت زهرا(عليها السلام) بر آنان است خطبه ايشان در مسجد است. كه مصادر اهل سنّت خطبه مذكور ضبط شده است. (درقديميترين نسخه در كتاب بلاغات النساء،نوشته ابوالفضل احمد بن ابى طاهر مروزى متولد 204 ومتوفاى 280 هجرى است كه حاوى خطبه هاى بليغ زنان عرب است بلاغات النساء صص 23 و24 چ بيروت و ابن ابى الحديد ،شرح نهج البلاغه ج 4 ص78و المناقب ،احمدبن موسى كه سند آن منتهى به عايشه است و السقيفه ،ابوبكر احمدبن عبدالعزيز جوهرى كه از بزرگان اهل سنت است ودر كتابش به سندهاى مختلف اين خطبه را نقل كرده است. ) همان محلى كه در صدر اسلام مكان دادخواهى و احقاق حق بوده حضرت پس از آن كه از همه كس مأيوس شدند براى جلوگيرى از انحراف حكومت و گمراهى مردم و نيز براى اتمام حجّت با شيخين با لباسى با وقار در ميان عدّه اى از بانوان بنى هاشم با شكوه و جلال وارد مسجد شدند و در محل مخصوصى قرار گرفتند و خطبه اى بليغ و فصيح ايراد كردند كه ما قسمتهايى را كه شاهد بحث است را به طور اجمال مى آوريم:
حضرت ابتدا آهى كشيدند كه حاضران را به گريه انداخت، پس از سكوت جمعيت شروع به حمد و ثناى الهى كردند و گواهى به رسالت پيامبر و اشاره به رنجهاى و زحمات ايشان و مجاهدتها و تلاشهاى حضرت على (عليه السلام)كرده و فرمودند: «چون پيامبر وفات كرد نفاق در ميان شما آشكار شد و كالاى دين بى خريدار، هر گمراهى دعوى دار و هر گمنامى سالار و هر ياوه گويى در كوى و برزن در پى گرمى بازار» .
در ادامه ضمن اشاره به ايجاد بدعت و تباهى و ظلم و گمراهى در دين خطاب به مهاجر و انصار كرده و به هتك حرمت خويش و سكوت آنان تصريح كرده و مى فرمايند:
«ويهاً معشر المهاجرين أ اُبتَزُّ ارث أبى؟... يأبن أبى قحافه، أفى كتاب اللّه أن ترث اباك و لا ارث أبى؟ لقد جئتَ شيئاً فريّا، فدونكما محطومةَ مرحوله، تلقاك يوم حشرك...».
«واى بر شما اى مهاجرين، اين حكم خداست كه ميراث مرا بربايند و حرمتم را نگيرند؟! و شما از من حمايت نكنيد و بشنويد و ساكت بمانيد اى پسر ابى قحافه (ابوبكر) آيا در كتاب خداست كه تو از پدرت ارث ببرى و من از پدرم ارث نبرم، عجب افتراء بزرگى و چه بدعتى است كه در دين مى گذاريد مگر از داور روز رستاخيز خبر نداريد( و نمى هراسيد)؟!
اكنون تا ديدار آن جهان اين ستور آماده و زين بر نهاده (خلافت و فدك) تو را ارزانى و وعده گاه ما روز قيامت... آن روز ستمكار رسوا و حق ستمديده بر قرار خواهد ماند به زودى خواهيد ديد كه هر خبرى را جايگاهى و هر مظلومى را پناهى خواهد بود.»
سپس ايشان رو به مرقد شريف پيامبر (صلى الله عليه وآله) مى كنندو مى فرمايند:
قد كان بعدك انباء و هنبثه لو كنت شاهدها لم تكثر الخطب
انا فقد ناك فقد الارض و ابلها و اختلَّ قومك فاشهدهم و لا تغب
أبدت رجالَ لنا نجوى صدورهم لمّا نصيت و حالت دونك التراب
تجهمتنا رجال و استخفّ بنا لمّا فقدت و كل الارثِ مغتصب
«اى پيامبر همانا بعد از تو اخبار غائله هايى به وقوع پيوست كه اگر تو بودى و حضور داشتى حادثه و مصيبت زياد نمى شود»
«يا رسول اللّه همانگونه كه زمين باران خود را از دست مى دهد ما تو را از دست داديم و قوم و گروه تو پراكنده شدند، تو شاهد باش و آنان را ناديده نگير»
«مردانى كه كينه و دشمنى خود را نسبت به ما پنهان كرده بودند هنگامى كه تو رفتى و خاك فاصله انداخت آشكار ساختند»
«از هنگامى كه فقيد گشتى از ميان ما رفتى مردانى به ما يورش آورده و ما را حقير و كوچك شمرده و تمامى ارث را به يغما بردند»

آيا اين كلمات دليل بر مصائب و رنجهاى وارده بر حضرت زهرا(عليها السلام) بعد از وفات پدر بزرگوارشان نيست! در اثر اين مصائب و لطمات در بستر بيمارى قرار گرفتند و هنگامى كه خبر به زنان مهاجر و انصار رسيد شايد براى جبران و كاهش اشتباهات مردانشان به عيادت آمدند و از احوال حضرت پرسيدند؟ حضرت در پاسخ به اين سؤال فرمودند:
«قالت: اصبحتُ و اللّه عائفة لدينا كنّ، قاليةً لرجالكنّ»
«به خدا سوگند صبح كردم در حالى كه از دنياى شما بيزارم و بغض مردان شما در دلم جاى گرفت.»
آيا اين سخنان، سخنان كسى نبود كه پيامبر (صلى الله عليه وآله) درباره اش فرمود: من به شادى اش شادمان هستم و در ناراحتى او ناراحت...
واز طرفى در كتب اهل سنت آمده است كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) در مورد حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام)فرمودند:
«فاطمةُ بضعة منى، فمن أغضبها، أغضبنى »
لازم است كه باز بگوئيم علامه امينى در جلد 7 كتاب الغدير صفحه 232 نام شصت تن از علماى اهل تسنن را ذكر كرده اند كه اين حديث را در كتب خويش آورده اند.

ويا اينكه «ان اللّهَ تبارك وتعالى يغضبُ لِغضب فاطمة ويرضى لرضاها»
ونيز «من غضبت عليه ابنتى فاطمة غضبتُ عليه ومن غضبتُ عليه غضب اللّه »
چه شده است كه حال آن بانوى بزرگوار اينگونه سخن مى گويند و اينچنين نارضايتى خويش را اعلام مى كنند! آيا بهانه اى و ابهامى براى كسى در طول تاريخ باقى مى ماند؟!
پس بنابر آنچه خود اهل سنت به آن اقرار دارند غضبناك بودن حضرت زهرا (عليها السلام)از آنان در مورد آزار و اذيت قرار گرفتن ايشان از جانب شيخين و تابعين آنان مسلم است وبنابر احاديث صحيح السند كه متفق بين علماى اهل سنت است اذيت وآزار حضرت زهرا (عليها السلام) ،اذيت وآزار رسول خدا(صلى الله عليه وآله) ودر نتيجه اذيت وآزار خدا را به دنبال داردو هر كس كه اطلاع اندكى از آيات قرآن داشته باشد، نتيجه خواهد گرفت:
اولاً اذيت وآزار حضرت زهرا (عليها السلام) كه همان اذيت وآزار پيامبر (صلى الله عليه وآله) است ،باعث غضب الهى ودور شدن از رحمت خداوند در دنيا وآخرت مى گردد.
«ان الذين يؤذون اللّه ورسوله لعنهم اللّه فى الدنيا والآخرة واعدّلهم عذاباً مهينا.»(احزاب :57)
آنانكه خدا ورسول اورا به عصيان ومخالفت آزار واذيت مى كنند خدا آنها را در دنيا وآخرت لعن كرده (واز رحمت خود دور فرموده )بر آنان عذابى خوار كننده مهيا است .
«والذين يؤذون رسول اللّه لهم عذابٌ اليم.»(التوبه :61)
وبراى آنان كه رسول خدارا اذيت كنند، عذاب دردناكى است .
وثانياً هر كس كه مورد غضب الهى واقع شود گمراه است .
چرا كه «ومن يحلل عليه غضبى فقد هوى» (طه 81 )
وهر كس مستوجب خشم من گرديد همانا خوار وهلاك خواهد شد.
وثالثاً هر كس كه مورد غضب الهى واقع شود را نمى توان دوست وياور قرار داد چونكه خداوند مى فرمايد :
«يا ايهاالذين آمنوا لا تتولّوا قوماً غضب اللّه عليهم.»(ممتحنه :13)
اى اهل ايمان هرگز قومى را كه خدا بر آنان غضب كرده يار ودوستار خود نگيريد .
يعنى اينكه بدستور خداوند نبايد آنان را كه خدا ورسول مورد غضب قرار داده اند دوست داشت چرا كه خدا ورسول، به غضب فاطمه (عليها السلام) غضبناك وبه آزار واذيت او خشمناك مى شوند .
درپايان متذكر مى شويم نارضايتى هاى حضرت صديقه طاهره (عليها السلام) از شيخين بيشتر ازاين موارداست كه از آن جمله مى توان به ماجراى غصب فدك ومخفى بودن قبر ايشان اشاره كرد واز آنجا كه بحث پيرامون آن بسيار است از آوردن آنها در اين مقاله خوددارى مى كنيم .
براستى چرا تنها دخت رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) با فاصله اى اندك ،شبانه، با دلى پردرد به ديدار حق مى رود وتا كنون نيز مزارش مخفى مانده است؟! آيا اين سند زنده اى از مصائب ومظلوميت هاى ايشان نمى باشد؟!