تعالی

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تعالی

[="DarkSlateBlue"]سلام
بسیار پیش می آید که افراد متوجه خطای خود نیستند و حتی گناه را صواب فرض می کنند و بعد زمانی متوجه خطای خود می شوند که مرتکب گناهان بزرگتری شوند
به عبارت دیگر ، گاهی تشخیص اینکه در چه مسیری هستیم سخت می شود
اول اینکه علت این مسئله چیست؟
دوم هم اینکه نشانه ی درستی مسیرمان چیست؟

منظور بنده امور بزرگ و سرنوشت ساز نیست ، بلکه منظور مسائل روزمره و روابط اجتماعی است که البته پیش روی انسان در مسیر همین خطاهای کوچک شاید زمینه ساز خطاهای بزرگ و غیرقابل جبران شود.[/]

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد سینا

موضوعی که مطرح فرمودید یکی از موضوعات بسیار مهم و مبتلاء به است چرا که اکثر افراد بعد از مدتی که مسیری را طی نمودند ودچار عوارض انتخاب مسیر اشتباه شدند تازه به خود می آیند وفکر می کنند که چرا به اینجا رسیدم؟ در واقع اول انتخاب صورت می گیرد وبعد تفکر نسبت به انتخاب.

دلیل کج رفتن وانتخاب راه ناصواب گاهی مربوط به تعصب است وگاهی جهالت وعدم علم وگاهی ،گاهی مربوط به سستی عقاید وگاه نیز مربوط به هواپرستی ودوری از اخلاق ،گاهی تحت تاثیر عوامل فردیست وگاه اجتماعی وبه طور کلی می توان گفت که عوامل متعددی می تواند در این موضوع دخیل باشد.

در بیشتر مواقع شاهد این امر هستیم که انتخابهای ما بر اساس علم وآگاهی نیست در واقع راهی را می رویم ورفتاری را انتخاب می کنیم وکلامی را بر زبان می آوریم که یا صرفا از دیگران شنیده ایم ویا تحت تاثیر احساسات وعواطف، آن را انتخاب نموده ایم .

بهره بردن از علم در واقع داشتن چراغ پرنوری است در ظلمات تعدد مسیر.


چرا که ما هر لحظه ممکن است با انواع انتخابها روبرو باشیم که بهترین ابزار برای تشخیص درست ودریافت اطلاعات لازم در رابطه با کاری که می خواهیم انجام دهیم ویا مسیری که می خواهیم انتخاب نماییم؛علم است.وبه همین دلیل در روایات نیز علم به عنوان معیار تشخیص معرفی شده است.بنابراین دانستن ؛ مقدمه ی فهمیدن وعمل کردن است وانتخاب بیراهه ها به دلیل ندانستن ونفهمیدن است.

گاهی افراد آگاهی دارند اما در عین حال فقط می دانند ووارد عمل نمی شوند یا در انتخاب مسیر از دانسته های خود بهره نمی برندکه ممکن است به دلیل لجبازی و یا تعصب باشد بعضی ها اعتماد به نفس کاذب دارند ویا دارای استبداد رأی می باشند وهر گز حاضر نیستند از تجربیات دیگران بهره ببرند ویا با دیگران مشورت نمایند وهمین امر باعث بیراهه رفتن انها می شود.مشورت کردن با دیگران وپرسیدن مسائلی که نسبت به انها اگاهی نداریم باعث می شود به موفقیت برسیم اما بعضی از افراد خود را از این نعمت بی بهره می کنند.


مطالعه کردن وبهره بردن از تجربیات دیگران ،روش مطلوبیست برای در امان ماندن از انتخابهای نادرست.

چنانچه انسان بتواند از الگوهای عملی بهره ببرد طبیعتا هم در انتخاب مسیر وهم در ادامه ی ان منحرف نمی شود قران نیز وجود مقدس پیغمبر صلی الله وعلیه وآله را اسوه والگو معرفی می نماید پس الگو گیری از بهترین بندگان خدا نیز می تواند بهترین انتخابها را به دنبال داشته باشد.تقلید های کورکورانه وناآگاهانه نیز می تواند ما را در دام انحراف مسیر بیندازد .

لازم است ازآندسته تقلیدهایی که هیچ پشتوانه ی عقلی ندارد تبعیت ننماییم.

ازجمله عوامل اخلاقی که باعث می شود انسان مشورت نکند وخود رای باشد بحث تکبر است گاهی عجب وخود بینی ویا تکبر در انسان به حدی می رسد که خود را صاحب نظر دانسته وحاضر نیست حتی برای سعادت خود چیزی را از کسی بپرسد. وهمین امر باعث خطاکاری او می شود واینجاست که تاثیر تواضع قابل مشاهده است.
یکی دیگر از عواملی که می تواند به ما کمک کند، توجه به اهم ومهم بودن قضایاست. گاهی افراد به این امر توجهی ندارند وانتخابشان نه از روی عقل بلکه صرفا از روی احساس است .

لازم است با مدیریت احساسات در انتخابهای خود از نیروی عقل وقوانین عقلی بهره ببریم.

انسان هموراه بین دو قطب فطرت وطبیعت است فطرت انسان را به سمت خوبیها دعوت می نماید وطبیعت به دنبال تشویق برای رفع نیازهای مادی است انسان هایی که مسیر درست را تشخیص نمی دهند غالبا کسانی هستند که به ندای فطرت بی توجه اند وتمام هم وغم خویش را برای توجه کردن به طبیعت صرف می نمایند وهمین امر باعث انتخاب نادرست انها می شود.بعضی از افراد در انتخاب مسیرها فقط به براورده شدن نیازهای مادی توجه می نمایند ودر واقع حب نفس ودنیا خواهی وخودخواهی ونفس پرستی آنها باعث می شود که معیار انتخاب خودرا نفس قرار دهند وهر مسیری که بیشتر هواهای نفسانی انها را پاسخ دهد همان مسیر را انتخاب می نمایند این امر نیز یکی دیگر ازموانع بصیرت داشتن در انتخاب مسیر است.


راه درست راهی است که هم مورد قبول فطرت باشد هم مورد تایید عقل.


البته بهره بردن از عوامل معنوی نیز در کنار عوامل مادی بسیار راهگشاست ابزارهای
ت است وهمی همچون توکل، دعا وخلوص نیت می تواند مددکار ما در انتخاب مسیر درست باشد.



یکی از مهمترین عوامل معنوی تقوا است وبه گفته ی قرآن چنانچه انسان تقوا پیشه کند خداوند معیار تشخیص حق وباطل را به او می دهد.خداوند در قران می فرماید:
"یا أیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللهَ یجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً" ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اگر تقوای خدا را پیشه کنید، او برای شما فرقان قرار می‌دهد(1)


تقوا به انسان قدرت تشخیص می دهد.

[1] : سوره انفال، آیه 29

پست جمعبندی:
سوال:
بسیار پیش می آید که افراد متوجه خطای خود نیستند و حتی گناه را صواب فرض می کنند و بعد زمانی متوجه خطای خود می شوند که مرتکب گناهان بزرگتری شوندبه عبارت دیگر ، گاهی تشخیص اینکه در چه مسیری هستیم سخت می شوداول اینکه علت این مسئله چیست؟دوم هم اینکه نشانه ی درستی مسیرمان چیست؟

پاسخ:
موضوعی که مطرح فرمودید یکی از موضوعات بسیار مهم و مبتلاء به است چرا که اکثر افراد بعد از مدتی که مسیری را طی نمودند ودچار عوارض انتخاب مسیر اشتباه شدند تازه به خود می آیند وفکر می کنند که چرا به اینجا رسیدم؟ در واقع اول انتخاب صورت می گیرد وبعد تفکر نسبت به انتخاب.

دلیل کج رفتن وانتخاب راه ناصواب گاهی مربوط به تعصب است وگاهی جهالت وعدم علم وگاهی ،گاهی مربوط به سستی عقاید وگاه نیز مربوط به هواپرستی ودوری از اخلاق ،گاهی تحت تاثیر عوامل فردیست وگاه اجتماعی وبه طور کلی می توان گفت که عوامل متعددی می تواند در این موضوع دخیل باشد.

در بیشتر مواقع شاهد این امر هستیم که انتخابهای ما بر اساس علم وآگاهی نیست در واقع راهی را می رویم ورفتاری را انتخاب می کنیم وکلامی را بر زبان می آوریم که یا صرفا از دیگران شنیده ایم ویا تحت تاثیر احساسات وعواطف، آن را انتخاب نموده ایم .بهره بردن از علم در واقع داشتن چراغ پرنوری است در ظلمات تعدد مسیر.چرا که ما هر لحظه ممکن است با انواع انتخابها روبرو باشیم که بهترین ابزار برای تشخیص درست ودریافت اطلاعات لازم در رابطه با کاری که می خواهیم انجام دهیم ویا مسیری که می خواهیم انتخاب نماییم؛علم است.وبه همین دلیل در روایات نیز علم به عنوان معیار تشخیص معرفی شده است.بنابراین دانستن ؛ مقدمه ی فهمیدن وعمل کردن است وانتخاب بیراهه ها به دلیل ندانستن ونفهمیدن است.

گاهی افراد آگاهی دارند اما در عین حال فقط می دانند ووارد عمل نمی شوند یا در انتخاب مسیر از دانسته های خود بهره نمی برندکه ممکن است به دلیل لجبازی و یا تعصب باشد بعضی ها اعتماد به نفس کاذب دارند ویا دارای استبداد رأی می باشند وهر گز حاضر نیستند از تجربیات دیگران بهره ببرند ویا با دیگران مشورت نمایند وهمین امر باعث بیراهه رفتن انها می شود.مشورت کردن با دیگران وپرسیدن مسائلی که نسبت به انها اگاهی نداریم باعث می شود به موفقیت برسیم اما بعضی از افراد خود را از این نعمت بی بهره می کنند.مطالعه کردن وبهره بردن از تجربیات دیگران ،روش مطلوبیست برای در امان ماندن از انتخابهای نادرست.

چنانچه انسان بتواند از الگوهای عملی بهره ببرد طبیعتا هم در انتخاب مسیر وهم در ادامه ی ان منحرف نمی شود قران نیز وجود مقدس پیغمبر صلی الله وعلیه وآله را اسوه والگو معرفی می نماید پس الگو گیری از بهترین بندگان خدا نیز می تواند بهترین انتخابها را به دنبال داشته باشد.تقلید های کورکورانه وناآگاهانه نیز می تواند ما را در دام انحراف مسیر بیندازد .لازم است ازآندسته تقلیدهایی که هیچ پشتوانه ی عقلی ندارد تبعیت ننماییم.

ازجمله عوامل اخلاقی که باعث می شود انسان مشورت نکند وخود رای باشد بحث تکبر است گاهی عجب وخود بینی ویا تکبر در انسان به حدی می رسد که خود را صاحب نظر دانسته وحاضر نیست حتی برای سعادت خود چیزی را از کسی بپرسد. وهمین امر باعث خطاکاری او می شود واینجاست که تاثیر تواضع قابل مشاهده است.
یکی دیگر از عواملی که می تواند به ما کمک کند، توجه به اهم ومهم بودن قضایاست. گاهی افراد به این امر توجهی ندارند وانتخابشان نه از روی عقل بلکه صرفا از روی احساس است .لازم است با مدیریت احساسات در انتخابهای خود از نیروی عقل وقوانین عقلی بهره ببریم.

انسان هموراه بین دو قطب فطرت وطبیعت است فطرت انسان را به سمت خوبیها دعوت می نماید وطبیعت به دنبال تشویق برای رفع نیازهای مادی است انسان هایی که مسیر درست را تشخیص نمی دهند غالبا کسانی هستند که به ندای فطرت بی توجه اند وتمام هم وغم خویش را برای توجه کردن به طبیعت صرف می نمایند وهمین امر باعث انتخاب نادرست انها می شود.بعضی از افراد در انتخاب مسیرها فقط به براورده شدن نیازهای مادی توجه می نمایند ودر واقع حب نفس ودنیا خواهی وخودخواهی ونفس پرستی آنها باعث می شود که معیار انتخاب خودرا نفس قرار دهند وهر مسیری که بیشتر هواهای نفسانی انها را پاسخ دهد همان مسیر را انتخاب می نمایند این امر نیز یکی دیگر ازموانع بصیرت داشتن در انتخاب مسیر است.راه درست راهی است که هم مورد قبول فطرت باشد هم مورد تایید عقل.البته بهره بردن از عوامل معنوی نیز در کنار عوامل مادی بسیار راهگشاست ابزارهایت است وهمی همچون توکل، دعا وخلوص نیت می تواند مددکار ما در انتخاب مسیر درست باشد.
یکی از مهمترین عوامل معنوی تقوا است وبه گفته ی قرآن چنانچه انسان تقوا پیشه کند خداوند معیار تشخیص حق وباطل را به او می دهد.خداوند در قران می فرماید:
"یا أیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللهَ یجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً" ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اگر تقوای خدا را پیشه کنید، او برای شما فرقان قرار می‌دهد(1)بنابراین تقوا به انسان قدرت تشخیص می دهد.

[1] : سوره انفال، آیه 29

موضوع قفل شده است