زلیخا زیاده! تو یوسف باش!

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
زلیخا زیاده! تو یوسف باش!

پدرم مرد دانایی بود ، گهگداری پندم میداد
همیشه میگفت :
پسر جان مبادا با آبروی کسی بازی کنی
مبادا دختر مردم بشه چرک نویس احساساتت
مبادا دختری رو دلبسته خودت کنی و فرداها نتونی جوابگو باشی
یک روز در جواب همه ی نصیحت هاش ، نیشخندی زدم و گفتم :
ای بابا ؛ دوره ی این حرفا گذشته
دخترای این دوره زمونه خودشون چراغ سبز میدن
خودشون دلشونه…
خودشون از خداشونه…
پدرم تو چشمام نگاه کرد و گفت :
پسر جان زلـیـخـا زیاده ، تو ” یـوسـف ” باش…!!!

همین که این جمله رو شنیدم

مو به تنم سیخ شد
زبونم بند اومد
دیگه هیچ جوابی نداشتم که بدم

واقعا هم حق میگفت

همیشه زلـیـخـا زیاد بوده و هست ؛
اون منم که باید ” یـوسـف ” باشم…..