کتابی که همیشه همراه رهبری است
تبهای اولیه
[h=1][/h]
[h=2]نهجالبلاغه حضرت امیرالمومنین علی(ع) کتابی است که رهبر انقلاب همواره در دیدارهای ماه رمضان خود با مسئولان دولتی به همراه دارد.[/h]
رهبر معظم انقلاب همواره در دیدارهای رمضانی روسای جمهور و اعضای هیأت دولت، کتاب نهجالبلاغه امیرالمومنین علیهالسلام را با خود به همراه دارند و در ابتدای دیدار، جملاتی از آن را به صورت مختصر شرح میدهند.
ایشان در سال 83 نکتهای را درباره نسخه نهجالبلاغهی همراه خود در دیدارها بیان کرده بودند که به شرح زیر است:
«در سالهای گذشته، هم در دولت قبلی و هم در دولت فعلی، ماه رمضان رسم ما بر این بود که از نهجالبلاغه جملهیی بخوانیم و آن را مختصر شرح دهیم؛ امسال هم همین طور است و من چند جمله از جاهای مختلف نهجالبلاغه در باب ایمان انتخاب کردهام که عرض میکنم. البته در سرتاسر کتاب شریف نهجالبلاغه دربارهی ایمان مطالب بیشتری هست؛ منتها چون نسخهیی که من همیشه دستم میگیرم، چهار جلدی است که در دو مجلد صحافی شده است و حدود سی، چهل سال است که از آن استفاده میکنم، لذا یکی از مجلدات را باید انتخاب میکردم و میآوردم. بنابراین مجلد دوم را ـ که درواقع جلد سوم و چهارم میشود و با حواشیِ مرحوم عبده است ـ با خود آوردهام...»
***
[h=2]روایت موسوی گرمارودی از ترجمه نهج البلاغه[/h] علی موسوی گرمارودی از جمله شاعران و ادیبان سرزمین ماست که کوششهای فراوانی برای ترجمه متون دینی داشته است. به تازگی این چهره ادبی کشورمان خبر از آمادگی ترجمهاش از نهجالبلاغه برای انتشار داد. به همین بهانه گفتوگویی انجام شده که در ادامه میخوانید.
[h=2]به تازگی خبر از انتشار ترجمهای از نهجالبلاغه دادهاید که کار روی آن بیش از 6 سال به طول انجامیده. در آغاز درباره این کار و قدم گذاشتن در وادی ترجمه چنین کتابی صحبت کنید.[/h] آنگونه که میدانید نهجالبلاغه کتابی است که سید رضی آن را از منابع مختلف اسلامی و از بین خطبهها، نامهها و کلمات حکمت آموز حضرت علی (ع) جمعآوری کرده است. نهجالبلاغه به لحاظ زیبایی سخن، یک معجزه است.
چرا ترجمه این کتاب تا این اندازه طولانی شد؟
یکی از دلایل اینکه ترجمه نهج البلاغه شش سال به طول انجامید این بود که ترجمه این کتاب حتی از قرآن هم مشکلتر است. (آنگونه که می دانید چاپ چهارم ترجمه قرآن به قلم من برنده جایزه کتاب سال شد. ترجمه بنده از صحیفه سجادیه هم اکنون و پس از سه سال از اولین چاپش به چاپ 13 خود رسیده است.) با وجود تجربه ترجمه قرآن و صحیفه سجادیه، ترجمه نهج البلاغه سخت بود.
کمی درباره بخشهای مختلف نهجالبلاغه سخن بگویید.
نهجالبلاغه دارای حوزههای وسیعی است و به سه بخش اصلی تقسیم میشود. بخش اول شامل خطبههاست. بخش دوم به نامهها میپردازد و بخش سوم نیز مختص حکمتها (کلمات قصار کوتاه) است. از مجموع 59 نامه در بخش نامهها با نامههایی مواجه میشویم که بسیار طولانی هستند. تعداد خطبهها هم بالغ بر 241 عدد است که برخی از آنها بسیار طولانی هستند. از سوی دیگر شمار کوته گویهها( کلمات قصار) هم به 480 میرسد.
مسجع بودن یکی از نکات مهم موجود در کتاب شریف نهجالبلاغه است. فصاحت موجود در این کتاب اعجابآور است...
نهجالبلاغه کتابی است که به لحاظ حجم از قرآن بزرگتر است و حوزههای بسیار وسیعی در مورد امامت، خلافت، آنچه بر حضرت گذشته و جفاهایی که در حق ایشان روا داشته اند، نصایحی که علی(ع) به اصحاب فرمودهاند، نامههایی به منظور عزل استاندارانی که خلاف انصاف عمل کردهاند، نامههایی که در طول جنگ صفین به برای معاویه فرستادهاند یا به دشمنان و دوستان خود نوشتهاند مسائلی از این دست صحبت کرده است. در عین حال هر آنچه حضرت فرمودهاند در قالب شیواترین جملات بیان شده و اغلب هم مسجع است.
از شاخصههای مهم این ترجمه در مقایسه با سایر ترجمههایی که تاکنون از نهج البلاغه ارائه شده از نظر شما به عنوان مترجم کار چیست؟
حضرت هر جا لازم دانسته ضرب المثل یا شعری در میان سخنانش به کار برده است. یکی از کارهای بنده در این ترجمه از نهج البلاغه این بود که با هر نام یا هر شعری از دوستان، دشمنان، استانداران و کارگزاران ایشان مواجه میشدم درباره آن شخص از 5 تا 15 خط توضیح در زیرنویس میآوردم.
دشمنان هم درباره ویژگیهای حضرت سخن گفتهاند؟!
بله،عمروعاص از دشمنترین دشمنان حضرت در شعر جُلجلیه به ویژگیهای منحصر به فرد حضرت اشاره کرده است.
یکی از دلایل اینکه ترجمه نهج البلاغه شش سال به طول انجامید این بود که ترجمه این کتاب حتی از قرآن هم مشکلتر است.
مجموعا در این اثر برای سهولت دسترسی خواننده چه کوششی شده است؟ علاوه بر ترجمه متن که روبه روی متن اصلی آورده شده، تا آنجا که مقدور بود آنچه که خواننده علاوه بر متن باید بداند در حاشیهها آورده ام. بسیاری از لغت های موجود در متن اصلی با استفاده از منابع قدیمی معنا شده اند. در انتهای کتاب هم فهرستی از منابع استفاده شده که بسیاری از آنها از جمله منابع قدیمی هستند و تعداد آنها قریب به 100 منبع است ، فهرست شده است.
نوع زبانی که برای ارائه ترجمه استفاده کردید چگونه است؟
زبان به کار رفته در ترجمه این کتاب درست مثل زبان استفاده شده برای ترجمه قرآن و صحیفه سجادیه، "زبان معیار" است منتها چاشنی و نمکی از آرکائیسم (باستان گرایی) هم در آن به کار رفته است. به هر حال متن نهج البلاغه متعلق به 1400 سال پیش است و نیاز به یک پرداخت باستانی در آن احساس می شود. البته به هیچ وجه ترجمه به سجع نرسیده است.
همانطور که میدانید ترجمه مرحوم استاد محمد جعفر شهیدی از نهجالبلاغه از نمونههایی است که دربارهاش بسیار سخن گفته اند. نظر شما درباره کار استاد چیست؟
ترجمه استاد محمد جعفر شهیدی از نهج البلاغه یک کار کلاسیک تمام عیار است. ترجمه ایشان در نهج البلاغه به نوبه خود یک کار هنری بسیار بزرگ و ماناست. اما سعی من در ترجمه نهج البلاغه این بود که علاوه بر خواص، عموم مردم هم بتوانند به راحتی از آن استفاده کنند.
هدف شما از کاربرد "زبان معیار" در تمامی ترجمههایتان از متون قدسی چه بوده است؟
خیلی ها با من تماس می گیرند و درباره ترجمه کتاب قرآن تشکر می کنند. آنها می گویند با این ترجمه، قرآن را به راحتی می خوانند. به عنوان مثال در عبارت «ومکروا و مکرالله» قصدم این بود که هم ادب توحیدی را رعایت کنم و هم عبارت را به فارسی برگردانم. وقتی خداوند می گوید مشرکان حیله ورزیدند و خدا حیله ورزید، خداوند می تواند در مورد خود هر گونه که بخواهد صحبت کند اما ما به عنوان بندگان باید "ادب توحید" را رعایت کنیم. من سعی کردم ترجمه به زبان معیار و زیبا باشد بنابراین این گونه آن را برگرداندم:" آنها نیرنگ ورزیدند و خداوند نیرنگ آنان را بیرنگ کرد".