چرا فقط از فاطمه(س) دليل مي‏خواهند؟

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا فقط از فاطمه(س) دليل مي‏خواهند؟

چرا فقط از فاطمه(س) دليل مي‏خواهند؟
وقتي فاطمه عليها السلام فرمود پيامبر صلي الله و عليه وآله فدك را به من بخشيد ؛عمر گفت: اي دختر محمد! بر ادعاي خود دليل بياور! حضرت فرمود: چطور سخن جابر بن عبداللَّه و جرير بن عبداللَّه را بدون آنکه از آنان دليل بخواهيد قبول کرديد‌‌ [ اشاره به ماجراي اموالي است كه از بحرين آمده بود و جابر بن عبدالله وجرير بن عبد الله درباره ي آنها ادعاي صفوه نمودند يعني منتخبي از آن را به وصيت پيامبر صلي الله و عليه وآله به خود دانستند . ابوبكر و عمر هم بدون طلب شاهد سخن آنها را قبول كردند و اموال در خواستي را به آنان دادند. (كتاب التعجب كراجكي ؛ بحار الانوار ج29ص194؛عوالم المعالم ج11ص777)].درحاليکه دليل من در کتاب خدا است؟ عمر گفت: جابر و جرير چيز کم ارزشي را مي‏خواستند ولي تو مسئله‏ي عظيمي را ادعا مي‏کني که مهاجر و انصار با آن مرتد مي‏شوند! حضرت فاطمه فرمود: مهاجرين به کمک پيامبر صلي الله عليه و آله و اهل بيتش به دين خدا هجرت کردند و انصار هم با ايمان به خدا و رسول و ذوي‏القربي احسان کردند. بنابر اين اگر هجرتي بوده بسوي ما بوده و اگر نصرتي بوده به ما ياري کرده‏اند و تابعين هم بوسيله ما تابع شده‏اند. هرکس هم از دين مرتد مي‏شود به سوي جاهليت بازگشته است.عمر گفت: اين سخنان باطل را کنار بگذار، شاهداني را حاضر کن که به اين سخن تو (درباره‏ي فدک) شهادت دهند! هنگامي هم كه حضرت فاطمه سلام الله عليها فرمود ام ايمن و رباح گواهي مي دهند كه فدك را رسول خدا (ص) به من داده ؛ سخن او را نپذيرفتند .(انساب الاشراف ج 10 ص79)
آيا در راستگوئي فاطمه عليها السلام كه رسول خدا صلي الله و عليه و آله درباره او فرمودند: «فاطمة بضعة منّي » فاطمه پاره من است يعني قول و فعل او ؛ قول و فعل من است ؛ بايد شك كرد ؛ مگر او صدّيقه نيست ؛ منابع اهل سنت و راويان و مخالفين نيز بر اين مطلب متفق هستند. طبراني به رجال صحيح(از ديدگاه اهل سنت) از عائشه نقل مي كند كه گفت: «ما رأيت أفضل من فاطمة غير أبيها صلّى الله عليه و سلّم». شخصي را برتر از فاطمه به جز پدرش صلي الله عليه وسلم نديدم .( سبل‏الهدى،ج‏11،ص : 46) وابو يعلي نيز به سند صحيح(از ديدگاه اهل سنت) از عايشه نقل مي كند كه گفت : ما رأيت أحدا قط أصدق من فاطمة- رضي الله تعالى عنها- إلا أن يكون أباها صلّى الله عليه و سلّم . احدي را راستگوتر از فاطمه نيافتم مگر اينكه پدرش صلي الله و عليه وآله باشد.( سبل ‏الهدى ، ج‏11،ص : 47) آيا با اين حال بايد در سخنان فاطمه سلام الله عليها شك كرد و ايشان را به محكمه كشيد و از او بيّنه خواست؟ آيا طلب بيّنه از فاطمه سلام الله عليها صحيح است؟ يا بايد در صداقت اين محكمه و صلاحيت اين قاضي و صحت آن حكم شك كرد؟

چرا شهادت شهود پذیرفته نشد؟
اگر ابوبکر نمی دانست که فاطمه علیهاالسلام مالک فدک است،آیا نمی بایست شهادت شهود را می پذیرفت ؟
هرچند به اتفاق همه ، در این شرائط خواستن شاهد خلاف قاعده عرفی ،ففقهی و حقوقی « ید » است؛ اما با فرض اینکه او بتواند شاهد بخواهد، تاریخ گواه است که امیرالمومنین علی علیه السلام بر مالکیت فاطمه شهادت داده است ، پس چرا نباید شهادت آنحضرت پذیرفته شود؟
در کتب اهل سنت برای دفاع از ابوبکر در این مساله گفته اند« لعلّه کان من اجتهاده عدم قبول الشاهد الواحد،و ان کان یعلم بصدق هذا الشاهد ؛ شاید از اجتهاد ابوبکر این بوده است که شهادت یک شاهد تنها را نپذیرد ،گرچه علم به راستگوئی این شاهد داشته باشد.» (شرح المواقف ج8 ص 356)
اما می بینیم که رسول خدا صلی الله و علیه و آله در ماجرای «خزیمه ذو الشهادتین» شهادت یک شاهد تنها را پذیرفته است.
علاوه بر این در روایتی از منابع اهل سنت آمده است که پیامبر خدا در قضیه ای که تنها شاهد آن عبد الله بن عمر بوده است شهادت او را پذیرفته است( صحیح بخاری ج 3 ص143)
ابن اثیر در جامع الاصول می گوید : رسول خدا به گواهی تنها یک شاهد که عبد الله بن عمر بود قضاوت کرد .(جامع الاصول ج10 ص557)
آیا در نظر ابوبکر علی علیه السلام از عبد الله بن عمر کمتر است ؟

موضوع قفل شده است