سی تیر؛ روز گمنامان نام آور و تنها نام یک خیابان!
تبهای اولیه
قیامی خونین در 30 تیر 1331 خورشیدی با سه چهره نام دار و ده ها انسان که جان خود را از دست دادند و موجب بازگشت دکتر محمد مصدق به قدرت و دولت شدند اما نام آنان تنها با عنوان کلی«شهیدان 30 تیر» ثبت شده است.
هر چند که بعد از ظهر سی تیر و پس از آن که دریافت خون هایی ریخته شده با زیرکی همیشگی پای خود را کنار کشید و گفت:
«من اساسا در مذاکرات شورای امنیت شرکت نکردم. فرماندار نظامی البته اختیاراتی دارد و لابد به اختیارات خود عمل کرده است. اما از رییس دولت باید استجازه کند. شلیک به مردم یا جمع کردن نیروهای انتظامی از شهر و این قبیل باید رسماً با اطلاع رییس دولت باشد. من نمی دانم اگر استعفای مرا قبول کرده اند چرا اطلاع نمی دهند و مرا در جریان نمی گذارند. پس معلوم می شود که آقایان هر چه خواسته اند کرده اند تا به حساب من بگذارند. من که استعفا کرده ام، پس چرا استعفای من پذیرفته نمی شود؟»
خبر بازداشت آیت الله که بر ملا شد در اعلامیه ای سربازان و فرماندهان را به نافرمانی فراخواند. نامه ای هم به علا -وزیر دربار- نوشت :« اگر در بازگرداندن مصدق به قدرت اقدام نشود دهانه تیر انقلاب را متوجه دربار خواهد ساخت» و فاش کرد که ارسنجانی از جانب قوام برای او پیغام آورده بود که اگر سکوت کند انتخاب 6 وزیر بر اساس میل او صورت خواهد پذیرفت و نه تنها سکوت نکرد که پشت سر مصدق ایستاد؛ حمایتی که بعد تر روز به روز بیشتر فروکاست و در نهایت به مقابله انجامید.
تشییع جنازه یکی از شهدای 30 تیر
با بازگشت مصدق به قدرت روز دوم مرداد 1331 تعطیل عمومی اعلام شد و دولت و شخص دکتر مصدق مجلس ترحیمی در مسجد سلطانی برگزار کردند. آیت الله
کاشانی نیز چند تن از تجار مورد اعتماد را مامور کرد برای کمک به خانواده شهدا شماره حسابی باز کنند.
جالب تر از همه این که وزارت دربار هم در اطلاعیه ای «فداکاری شهدای سی ام تیر» را ستود و «مراتب تاثر و تالم خاطر ملوکانه» را به بازماندگان اعلام کرد.
استراتژی مصدق برای به صحنه کشاندن مردم به جای اکتفا به رایزنی با شاه و لابی های پشت پرده جواب داده بود. بازگشت او به قدرت و دولت پاسخی آشکاربه جمال امامی رییس مجلس در 14 آبان 1330 بود که گفته بود:« کشور داری به سیاست خیابانی تنزل یافته است و ظاهرا در این کشور هیچ امری بهتر از میتینگ های خیابانی نیست. نخست وزیر ما معلوم کند دولتمرد است یا رهبر عوام؟ کدام نخست وزیر در مواقع بروز گرفتاری سیاسی می گوید من با مردم سخن می گویم؟ هیچ وقت تصور نمی کردم یک پیر مرد 70 ساله به آدمی جنجالی بدل شود.»
تاریخ البته در وهله نخست در مرور 30 تیر 1331 به 4 نام می پردازد: شاه، مصدق، کاشانی و قوام.
روز 30 تیر 1331 در ابتدای خیابان اکباتان ، نزدیک وزارت فرهنگ و روبه روی ساختمان حزب زحمتکشان، گلوله ای به جوانی اصابت کرد و به شدت زخمی شد. در پیاده رو افتاد و با خون خود روی دیوار نوشت: «یا مرگ یا مصدق».
این نوشته تا مدت ها روی دیوار باقی ماند. با این توضیح در کنار آن: « این خونِ امیر بیجار است» و بدین ترتیب نام «امیر بیجار» به عنوان اولین یا مشهورترین شهید سی تیر ثبت شد. 21 نام دیگر را نیز می توان از روی سنگ قبر های آنان در ابن بابویه شناسایی کرد. گفته می شود پیکر برخی از قربانیان هم به شهرهای زادگاه شان چون کرمانشاه و اصفهان منتقل شده و قاعدتا قابل پیگیری است.
در روزی که به یاد شهیدان 30 تیر 1331 نام گذاری شده است یاد اینان مناسبت و ضرورت بیشتری دارد تا سیاستمداران.
دکتر محمد مصدق، خود وصیت کرده بود پیکرش را در کنار شهیدان 30 تیر در ابن بابویه دفن کنند. شاه اما مخالفت کرد و گفت : «در همان احمد آباد خودش خاک شود». پیکر مصدق اما به امانت مانده است تا روزی در کنار شهیدان 30 تیر آرام گیرد.
منبع: سایت تحلیلی خبری عصر ایران