مدرک حدیث (هر کس که باعث جلب توجه مردم به همسرش شود)

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مدرک حدیث (هر کس که باعث جلب توجه مردم به همسرش شود)

با عرض پوزش .شخصی چنین روایتی خواند .هرکس هر عملی انجام بدهد که باعث جلب توجه دیگران به همسر و ناموسش شود و هو د ی و ث .1ایا این مطلب صحت دارد؟2ایا دست همسر را در خیابان گرفتن جزء این مورد میشود؟ مدرک حدیث فوق کجاست تا بتوانیم به دیگران نیز بگوییم.یا روایاتی به همین مضمون
یا علی

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد پیام

سلام حدیثی نزدیک به این مطلب درخواستی شما
پیامبر اکرم (ص) فرمود:

هر مردی که همسرش آرایش کند و از منزل با حالت آرایش کرده خارج شود دیوث است، و هر کس او را
دیوث بنامد گناه نکرده است و چنانچه زنی با چهره ی آرایش کرده و عطر زنان از منزلش خارج شود، و شوهرش نیز به این کار او راضی و خشنود باشد، با هر گامی که زن با این حالت بر می دارد، برای شوهرش خانه ای در آتش جهنم بنا می شود. پس پر و بال خانم هایتان را از این جهت ببندید که رضایت خدا و شادمانی و بهشتی شدن بدون حساب را در پی دارد و پر بال زنانتان را در این جهت باز نگذارید.
بحار الانوار، جلد 100، صفحه ی 249

غیرت یکی از صفات و ویژگی‌های طبیعی انسان است . هر کس به صورت غریزی و فطری از آن برخوردار است.
غیرت عبارت است از تنفر طبیعی انسان از مشارکت دیگران در چیزی که محبوب او است .(1) وجود این صفت باعث آن می‌شود که آدمی از آنچه که دوست می‌دارد و یا وظیفه محافظت از آن بدو سپرده شده است، نگاهبانی نماید.
در روایات اسلامی آمده است که خدای تعالی دارای صفت غیرت است . انسان‌های غیور را دوست دارد . به دلیل وجود همین صفت بود که کارهای زشت را حرام نموده است. «قال الصادق(ع): ان الله غیور یحب کل غیور و من غیرته حرم الفواحش».(2)
غیرت در درجه اول ریشه در طبیعت و فطرت آدمی دارد . انسان، غیور آفرینش شده است . این صفت برآیند ملکات اخلاقی بزرگی همچون شجاعت، کرامت و نیرومندی نفس است و مایه اصلی مردانگی در مردان.
پیامبر اسلام (ص) غیرت را جزء ایمان دانسته : «ان الغیره من الایمان»(3) غیرت گونه‌های متفاوتی دارد که برخی پسندیده و برخی ناپسند است. پیامبر اکرم می‌فرماید:
«غیرتی هست که خدا دوست دارد . غیرتی هست که خدا دوست ندارد. غیرتی که آن را دوست دارد، غیرت ورزی در تهمت و بدگمانی است . غیرتی که دوست ندارد، غیرت نشان دادن در جایی است که بدگمانی و تهمت در بین نباشد».(4)
غیرت دینی به معنای دفاع و پاسداری از ارزش های دینی است. از این رو به عنوان بهترین نوع غیرت محسوب می‌گردد. مقتضای غیرت دینی این است که همه ما به اصول و ارزش های دینی اسلام پایبند باشیم . به صورت آگاهانه و منطقی ،از فرهنگ خودی که فرهنگ اسلام است پاسداری کنیم . اگر دیدیم بیگانگان به ارزش های دینی و فرهنگی ما تعرض می‌کنند، با تعصب یعنی با هوشیاری و جدیت کامل در برابر آنان بایستیم .. پیامبر(ص) فرمود:
"پدر حضرت ابراهیم با غیرت بود . من از او غیرتمندترم . هر مؤمنی که با غیرت نباشد،‌ خداوند بینی او را به خاک می‌مالد( او را خوار و ذلیل می‌کند)". (5)
باز فرمود: "خداوند بندگان غیورش را دوست دارد". (6)
مرحوم نراقی، معلم بزرگ اخلاق می‌گوید: بی غیرتی عبارت است از کوتاهی در محافظت از دین و آبرو و اولاد و اموال، و این مرض از مهلکات عظیم و صفات خبیثه است . چه بسا به دیوثی منجرّ می‌شود. پیامبر (ص) فرمود: "اگر مردی در اهل خانة خود مطلبی که منافی عفّت باشد ببیند و به غیرت نیاید، ‌روح ایمان از او مفارقت می‌کند . ملائکه او را دیوث می‌نامند". دیوث یعنی کسی که خیلی بی غیرت است.
حضرت امیرالمؤمنین(ع) به مردم عراق فرمود: "شنیده ام که زنان شما در راه‌ها و بازارها با مردان نامحرم به گفتگو می‌پردازند و شانه به شانه یکدیگر راه می‌روند! آیا حیا نمی‌کنید؟!".(7)
غیرت بر دو قسم است:
1ـ غیرت در مورد دین و دینداری؛
2ـ غیرت نسبت به ناموس.
غیرت درباره دینداری این است که انسان در برابر اهانت به دین و یا عمل نشدن به دستورهای دین دلسوزی کند . نسبت به آن بی اعتنا نباشد . برای حفظ ارزش‌های اسلامی و رشد و گسترش آن در جامعه بشری کوشش نماید. امر به معروف و نهی از منکر را که از وظایف مهم اسلامی است،‌ ترک نکند.
غیرت در مورد ناموس به این است که بر محافظت زن و دختر و خواهران خود بکوشد؛ از بیرون رفتن بی جهت آنان جلوگیری کند؛ از مناظر شهوت آلود منع کند؛ از پوشیدن لباس نازک و تن نما آنان را بر حذر دارد؛ آنان را از گفتگو با نامحرمان منع کند . همواره سفارش به تقوا و حفظ حجاب نماید، تا آبروی خانوادگی و اجتماعی ‌آنان محفوظ بماند.
در فرهنگ اسلامی «کفر» دوگونه می باشد:
1- «کفر اعتقادی»،
2- «کفر عملی».
منظور از «کفر» در روایاتی مانند «غیرت زن کفر است» کفر عملی می باشد. در مورد خاصی است و آن مورد جایی است که مرد بخواهد زن دیگری انتخاب کند . زن با غیرت(حسادتی) که می ورزد ، موجب می شود حکم الهی مبنی بر جواز تعدد همسر را منکر شود.
امیر مؤمنان در حکمت 124 نهج البلاغه فرمود : «غیره المرأه کفرٌ و غیره الرجل ایمان؛
غیرت ورزیدن به شوهر توسط زن کفر است . غیرت ورزیدن مرد به همسرش ایمان است».
شارح نهج البلاغه در تفسیر کلام حضرت گفته :
اینکه مرد بر اساس غیرت خود از ناموسش مواظبت می کند و از نگاه نامحرم به او جلو می‌نماید و غیرتش اجازه نمی‌دهد کسی به همسرش نگاه بد نماید و تجاوز نماید ، یک اصل عقلی و واجب شرعی و وظیفه دینی خود را عمل کرده است ، غیرت او از ایمان محسوب شده است. اما اگر زنی اجازه ندهد که شوهرش شریک دیگری در زندگی برای او پیدا کند و زنی دیگری داشته باشد ،این کار مخالف حکم قرآن است که تعدد زن را برای مرد جائز دانسته است . غیرت زن در واقع یک نوع نه گفتن به حکم قرآن است ،از این رو کفر تلقی شده است.(8)
یکی دیگر از شارحان نهج البلاغه ضمن بحث مبسوط روایاتی از ائمه(ع) نقل کرده که منشأ غیرت زنان حسادت و کینه‌ورزی است و کفر محسوب می‌شود.(9)
روایت ناظر به موقعیت و مورد خاص است ، نه عام . مثلا اگر زنی غیرت بورزد و راضی نباشد که همسرش با زن نامحرم یا شوهرداری عمل نامشروع انجام دهد ، نه تنها کفر نیست ، بلکه ناشی از ایمان است.
انتخاب زن دوم خیانت محسوب نمی شود ، یا حداقل در تمام اشکال آن خیانت نیست. فرض کنید که زن دوم با اجازه زن اول به همسری شوهرش در آید. این جا خیانتی صورت نگرفته است. پس مورد خیانت متفاوت با این موضوع است ، حداقل در برخی موارد.غیرت صفتی است که مردها لازم است تحصیل کنند تا نسل ها حفظ شود. اما زنان بالفطره به حفظ نسل علاقه دارند . احتیاج به پاسبانی به نام غیرت ندارند

منبع:
مجموعه آثار شهید مطهری، ج19 .
بهشت خانواده ، جواد مصطفوی .
زن در آینه عرفان و زن در ِآینه جلال و جمال ،جوادی آملی .
پی‌نوشت‌ها:
1. مجمع البحرین ،ج3 ،ص346 ،نشر دفتر فرهنگ اسلامی،1367 ش.
2. میزان الحکمه، حدیث 15263،نشر دارالحدیث، قم، 1407 ق.
3. بحارالانوار، ج 71 ،ص 342،نشر دار الاحیا التراث العربی، بیروت، 1403ق .
4. کنز العمال ،ح 7067،نشر موسسه الرساله ،بیروت، 1413 ق.
5. ، میزان الحکمه، حدیث 3142.
6. همان.
7. ملا احمد نراقی، معراج السعاده، ص 163 ،نشر انتشارات دهقان، چاپ هشتم، بی تا ، بی جا.
8.مثیم بحرانی، شرح البلاغه، ج 21، ص 189، نشر المکتبه الاسلامیه، تهران، 1398ش.
9. محمدتقی تستری، بهج البلاغه فی شرح نهج البلاغه، ج 14، ص 300، نشر امیر کبیر تهران، 1376ش.

[=Traditional Arabic]مر دی كه نسبت به همسرش خود را به غفلت مى‏زند و اين همان مرد [=Traditional Arabic]ديوث‏ [=Traditional Arabic]است‏
منابع فقه شيعه (ترجمه جامع أحاديث الشيعة) ج‏25 579 باب 48 وجوب غيرت بر مردان نه زنان وحرمت ديوثى ..... ص : 571



با سلام

دیوث بروایت رسول خدا ص کسی است که میداند زنش زنا میکند : خصال: عن أبيه، عن أحمد بن إدريس، عن الأشعري،
عن محمد بن السندي عن علي بن الحكم، عن محمد بن فضيل، عن شريس الوابشي، عن جابر، عن
أبي جعفر عليه السلام قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: إن الجنة ليوجد ريحها
من مسيرة خمسمائة عام، ولا يجدها عاق ولا ديوث قيل: يا رسول الله ! وما الديوث ؟
قال: الذي تزني امرأته وهو يعلم .

و عن القاسم بن عروة، عن عبد الحميد، عن محمد بن
مسلم، عن أبي جعفر عليه السلام قال: ثلاثة لا يقبل الله لهم صلاة: منهم الديوث الذي
يفجر بامرءته .محاسن

لعن
النبي صلى الله عليه وآله المتغافل عن زوجته، وهو الديوث، وقال صلى الله عليه وآله:
اقتلوا الديوث. فقه الرضا

ودر معنی دیوث :
وأما الجري فكان رجلا ديوثا يجلب الرجال على حلائله،

ولا ديوث وهو الذي لا يغار، ويجتمع في بيته على الفجور،بحار

«غیرت» به معنای رَشک و حسد مردانه و سرشار از صفات آن است و در تداول فارسی زبانان به معنای حمیّت و محافظت عصمت و آبرو و ناموس ونگهداری عزّت و شرف آمده است.[۱]

علمای اخلاق نیز غیرت را چنین تعریف کرده اند، غیرت و حمیّت، یعنی تلاش در نگهداری آنچه که حفظش ضروری است، این صفت در قالب مطلوبش از شجاعت، بزرگ منشی و قوت نفس انسان سرچشمه می گیرد و یکی از ملکه های نفسانی انسان و سبب مردانگی است و مردِ بی غیرت از زمره مردان خارج است.[۲]
اگر غیرت بری با درد باشی وگر بی غیرتی نامرد باشی[۳]


[h=2] ضرورت غیرت[/h]«غیرت» یکی از کمالات انسانی است که دست پرتوان آفرینش، اسباب آن را در وجود آدمی تعبیه کرده است. غیرت ورزی در حد عالی آن، لازمه انسانیت آدمیان مخصوصاً مؤمنان پرهیزکار است. امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ فرمود: «اِنَّ اللهَ یَغارُ لِلْمؤمِنِ فَلْیَغَرْ، مَنْ لا یَغارُ فَاِنَّهُ مَنْکُوسُ الْقَلْبِ»[۴] خداوند برای مؤمن، غیرت می ورزد، پس او نیز باید غیرت آورد. هر کس غیرت نورزد، دلش وارونه است.
شاید مراد از وارونگی دل این باشد که شخص بی غیرت از حالت طبیعی انسان خارج شده و به ورطه پوچی و تباهی سقوط کرده است. وجود غیرت در جامعه انسانی تا آنجا ضروری و حیاتی است که شارع مقدس اسلام در تشریع احکام نیز به آن عنایت داشته است. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:
«اَلا وَ اِنَّ اللهَ حَرَّمَ الْحَرامَ وَ حَدَّ الحُدودَ وَ ما اَحَدٌ اَغْیَرَ مِنَ اللهِ وَ مِنْ غَیْرَتِهِ حَرَّمَ الْفواحِشَ»[۵]
آگاه باشید که خداوند، محرمات را حرام و حدود را وضع کرد و هیچ کس غیورتر از خدا نیست که از روی غیرت، زشتیها را حرام کرده است. بر همین اساس، خدا به هر غیرتمندی نظرلطف و مرحمت دارد. امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: «اِنَّ اللهَ غَیوُرٌ یُحِبُّ کُلَّ غَیورٍ»[۶] خداوند، غیور است و هر غیرتمندی را دوست دارد. از آنچه گذشت، به اهمیت، ضرورت و تقویت غیرت پی می بریم، ذکر این نکته نیز ضروری است که انسان با شنیدن واژه غیرت، ناموس و حریم خانواده در ذهنش تداعی می شود در حالی که مرز غیرت از این حد فراتر رفته انواع و اقسام دیگری را شامل می شود که اهمیت آنها نیز از غیرت ناموسی کمتر نیست. در این جا به انواع غیرت اشاره می شود.


[h=2] انواع غیرت[/h]شاید بتوان انواع غیرت را به تعداد پدیده هایی که نزد انسان تقدّس و حرمت دارد، گسترش داد که در این صورت از مرز شمارش فراتر می رود. اما از دیدگاه دیگر می توان همه پدیده های مقدّس را در قالب دین، ناموس و آبرو و میهن خلاصه کرد که در نتیجه، غیرت به سه نوع: دینی، ناموسی و ملّی تقسیم می شود.
الف) غیرت دینی
منظور از غیرت دینی، این است که انسان مسلمان نسبت به کیان اسلام و آنچه بدان مربوط می شود حسّاس باشد، با تمام توان در اثبات و اجرای آن بکوشد و از کوچکترین خدشه و تعرّضی نسبت به آن جلوگیری کند. بر این اساس، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، سفارش به حق و صبر، تعلیم و تعلّم و... می تواند در راستای غیرت دینی قرار گیرد، چرا که هر یک از موارد یاد شده از یک سو، در تحکیم احکام اسلام مؤثر است و از سوی دیگر، با ضدّ آن سرستیز دارد. قرآن مجید با لحن تحریک آمیزی از مسلمانان می خواهد که ضمن تقویت غیرت دینی خویش در موارد لزوم، آن را به کار گیرند و از اسلام و مسلمانان بی یاور دفاع کنند:
«وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلوُنَ فی سَبیلِ اللهِ وَ الْمُستَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ و النِساءِ وَ الْوِلْدانِ»[۷] شما را چه شده که در راه خدا و مردان و زنان و کودکان مستضعف نمی جنگید؟ پیام این آیه نشانگر آن است که جنگیدن در راه خدا و تلاش در رهاسازی مستضعفان خواستِ خدا و لازمه مسلمانی است که اگر انجام نپذیرد، دور از انتظار و مورد اعتراض خدا قرار می گیرد. امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ نیز غیرت را عین دیانت دانسته، فرمود:
«غَیْرَهُ الرَّجُلِ ایمانٌ»[۸] غیرت مرد (عین) ایمان است. همه غزوه ها و سریّه های پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ جنگ های سه گانه امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ مبارزه و صلح تحمیلی امام مجتبی ـ علیه السلام ـ و حماسه جاوید عاشورا و مبارزات بی امان پیشوایان معصوم ـ علیهم السّلام ـ و علمای دردآشنا در طول تاریخ، جملگی رنگ «غیرت دینی» دارد، خداوند می فرماید حتی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ از اینکه مردم ایمان نمی آورند، نزدیک بود هلاک شود. «لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ اَلّا یَکُونوُا مُؤْمِنینَ»[۹] گویا از اینکه ایمان نمی آورند. می خواهی جانت را از دست بدهی! امام علی ـ علیه السلام ـ از این که مسلمانان نسبت به اجرای احکام اسلام و جهاد در راه خدا، بی تفاوتی نشان می دادند، دلش چرکین بود و از خدا مرگ طلب کرد. «... قاتَلَکُم اللهُ لَقَد مَلَاتُم قَلْبی قَیحاً وَ شَحَنْتُم صَدری غَیظاً...»[۱۰] خدا مرگتان دهد که دلم را چرکین کردید و سینه ام را از خشم آکندید! همچنین می فرماید: «وَ لَوَدِدْتُ اَنَّ اللهَ فَرَّقَ بَیْنی وَ بَیْنَکم وَ الْحَقَنی بِمَنْ هُوَ اَحق بی مِنْکُم...»[۱۱]
دوست دارم که خدا میان من و شما جدایی افکند و به کسی که سزاوارتر از شما به من است، ملحقم سازد.
ب) غیرت ناموسی
حمایت و حفاظت از ناموس، ارتباطی تنگاتنگ با شرف و مردانگی شخص مسلمان دارد و اسلام با تأکید از او خواسته که از ناموس خود و هم کیشانش در برابر هر گونه گزند داخلی و خارجی به شدت دفاع کند و کمترین مسامحه ای از خود بروز ندهد، حتی روایت شده که:
«اگر کسی ببیند که مرد بیگانه ای با همسرش نزدیکی می کند، می تواند هر دو را بکشد»[۱۲]
فتوای امام راحل (قدس سرّه) نیز چنین است: اگر به ناموس کسی ـ خواه همسرش باشد یا دیگران ـ به قصد تجاوز حمله شود، واجب است به هر وسیله ممکن آن را دفع کند گرچه به کشتن مهاجم بیانجامد، بلکه اگر قصد آبروریزی به کمتر از تجاوز هم داشته باشد، به ظاهر حکمش همین است.»[۱۳] همچنین، مسلمانان وظیفه دارند که در میان خود ـ در روابط اجتماعی و خانوادگی ـ عفّت شخصی و عمومی را رعایت کنند. زنان با حجاب کامل اسلامی و رعایت شؤون اجتماعی، از هر گونه خودنمایی و تحریک مردان امتناع ورزند و مردان نیز با متانت و حفظ امانت نسبت به پاکدامنی خود و دیگران همت گمارند. نیز ناموس خویش را از رفت و آمدهای غیرضروری، پوشیدن لباسهای جلف و زننده، هر گونه خودآرایی در اجتماع، سخن گفتن و روبرو شدن با نامحرم و... باز دارند تا زمینه های ناامنی ناموسی محو شده، جای خود را به امنیت و عفت بدهد.
ج) غیرت ملّی
مراد از «غیرت ملّی» احساس مسؤولیت در برابر تمامیت ارضی کشور اسلامی و دلسوزی و حمایت از مسلمانان و عزت و شرف آنان است که به شکلی با «غیرت دینی» و «غیرت ناموسی» نیز پیوند دارد.
ناگفته مشخص است که «ملّی گرایی» به معنای امروزی از نظر اسلام محکوم و نامعقول است؛ ولی وطن دوستی و مشارکت در دفاع از میهن و هم میهنان مسأله ای است که با سرشت انسانی عجین و از سوی اسلام نیز به رسمیت شناخته شده است و روایت زیر گواه آن می باشد:
«حُبُّ الْوَطَنِ مِنَ الْایمانِ»[۱۴]
وطن دوستی از ایمان است. پس از جنگ صفّین و فتنه حکمیّت، نیروهای معاویه یک سلسله عملیات ایذایی در نوار مرزی و شهرهای تحت فرمان امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ انجام داند، آن حضرت از چنین جسارتی بسیار دلگیر شد و با جدّیت از نیروهای خویش خواست که به این حملات پاسخ دهند و پس از آنکه شنید ضحّاک بن قیس به زائران خانه خدا حمله کرده و اموالشان را به غارت برده است، به مردم فرمود:
«... لایُدرَکُ الْحَقُّ الّا بِالْجِدّ اَیَّ دارٍ بَعْدَ دارِکُمْ تَمْنَعُونَ وَ مَع اَیّ اِمام بَعْدی تُقاتِلُونَ»[۱۵]
حق، جز در سایه تلاش و کوشش به دست نمی آید، پس از (تصرف و غارت) این میهن از چه دیاری دفاع خواهید کرد و بعد از من، همراه کدام پیشوا خواهید جنگید؟
امام خمینی (قدس سرّه) در این باره چنین فتوا داده است:
«اگر دشمنی به کشور اسلامی یا مرزهای آن حمله کند و اسلام و جامعه اسلامی مورد خطر قرارگیرد، بر مسلمانان واجب است که به هر وسیله ممکن و با بذل جان و مال از آن دفاع کنند.»[۱۶]
[۱] . لغت نامه دهخدا، واژه غیرت.
[۲] . جامع السعادات، ج ۱، ص ۲۶۶.
[۳] . لغت نامه دهخدا، واژه غیرت، (شعر از نظامی).
[۴] . بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۱۱۵.
[۵] . همان، ج ۷۶، ص ۳۳۲.
[۶] . فروع کافی، ج ۵، ص ۵۳۵، دارصعب، بیروت.
[۷] . نساء (۴)، آیه ۷۵.
[۸] . شرح غررالحکم، ج ۴، ص ۳۷۷.
[۹] . شعرا (۲۶)، آیه ۳.
[۱۰] . نهج‌البلاغه، خطبه ۲۷، ص ۹۶.
[۱۱] . همان، خطبه ۱۱۵، ص ۳۶۴.
[۱۲] . وسائل الشیعه، ج ۲۸، ص ۱۴۹.
[۱۳] . تحریر الوسیله، امام خمینی، ج ۱، ص ۸۷.
[۱۴] . سفینه البحار، قمی، ج ۲،ص ۶۶۸، (برای اطلاع بیشتر از حدود و مرز میهن اسلامی به المیزان، ج ۴، ص ۲، رجوع کنید).
[۱۵] . نهج‌البلاغه، خطبه ۲۹، ص ۱۰۳.
[۱۶] . تحریرالوسیله، ج ۱، ص ۴۸۵.

موضوع قفل شده است