از رفتارهاي پدرم خسته شدم (مخالفت با حجاب من)

تب‌های اولیه

113 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
از رفتارهاي پدرم خسته شدم (مخالفت با حجاب من)

مدام تحقير و تمسخر به خاطر اعتقاداتم به خاطر احترام بهش هميشه سكوت ميكنم ولي امروز علنا به حضرت زهرا توهين كرد با لفظ بسيار زشتي اونم چون من بر خلاف ميلشون جادري شدم انقدر اون حرف زشت بود كه يادش ميوفتم تمام بدنم ميلرزه تا كي اين شرايط هست ميتونم ترك شون كنم ، اينجور اگه ناراضي باشن از دستم من چيكار كنم؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی

سلام بر شما و بر همه بزرگوارني كه اين بحث را مي بينند و در بحث شركت مي كنند
دوستان نظرات و راهكارهاي خود را بفرماييد بنده هم همراهي مي كنم و در نهايت جمع بندي
موفق باشيد

إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ

Nahal;544231 نوشت:
حضرت زهرا توهين كرد با لفظ بسيار زشتي اونم

نباید کاری می کردین که به این جا ها می ریسید

تو احکام اهانت به مقام معصومین حکم مرتد رو دارند
که در این مورد باید کارشناسان نظر بدن

ملتمس دعا

741852963;546139 نوشت:
إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ

نباید کاری می کردین که به این جا ها می ریسید

تو احکام اهانت به مقام معصومین حکم مرتد رو دارند
که در این مورد باید کارشناسان نظر بدن

ملتمس دعا

من هيچي نگفتم فقط گفتم ميخوام مثل حضرت زهرا باشم همين خود اون خدا شاهده يك كلام كم و زيادش نكردم

Nahal;546141 نوشت:
من هيچي نگفتم فقط گفتم ميخوام مثل حضرت زهرا باشم همين خود اون خدا شاهده يك كلام كم و زيادش نكردم

شما براشون حضرت زهرا علیه السلام رو معرفی کردین؟؟؟؟؟
شاید ایشون درمورد بی بی فکرشون اشتباه باشه

741852963;546143 نوشت:
شما براشون حضرت زهرا علیه السلام رو معرفی کردین؟؟؟؟؟
شاید ایشون درمورد بی بی فکرشون اشتباه باشه

اجازه حرف نميده همش مسخره ميكنه پدرم نه دين رو قبول داره نه قيامت رو نه معاد رو هيچي رو اصلا به دنياي بعد مرگ اعتقاد نداره با ائمه لج هستش نه نماز ميخونه نه روزه ميگيره هيچي همه ي اينها به كنار أخلاق إنساني كه شايد يه بي دين داشته باشه رو هم نداره يه ادم عصبي مزاج زور گو كه اگه مثل خودش فكر نكني ادم حسابت نميكنه

Nahal;546146 نوشت:
اجازه حرف نميده همش مسخره ميكنه پدرم نه دين رو قبول داره نه قيامت رو نه معاد رو هيچي رو اصلا به دنياي بعد مرگ اعتقاد نداره با ائمه لج هستش نه نماز ميخونه نه روزه ميگيره هيچي همه ي اينها به كنار أخلاق إنساني كه شايد يه بي دين داشته باشه رو هم نداره يه ادم عصبي مزاج زور گو كه اگه مثل خودش فكر نكني ادم حسابت نميكنه

شما باید ریشه یابی کنید
که برای چی رفتارشون این شکلی
بعدا میشه کاری کرد

اخه فقط خودش اينجور نيست كل خانوادش اينجوره عمه ها و عموهام هم همينن ميرم خونشون همراه خودم مهر ميبرم واسه نماز يه سجاده ندارن مادرم باز بهتره البته مقيد نيست ولي انقدر رو مخ من نيست كار به كارم نداره ولي پدرم زور ميگه ميخواد عين حرف اون من عمل كنم:Ghamgin:

Nahal;546146 نوشت:
اجازه حرف نميده همش مسخره ميكنه پدرم نه دين رو قبول داره نه قيامت رو نه معاد رو هيچي رو اصلا به دنياي بعد مرگ اعتقاد نداره با ائمه لج هستش نه نماز ميخونه نه روزه ميگيره هيچي همه ي اينها به كنار أخلاق إنساني كه شايد يه بي دين داشته باشه رو هم نداره يه ادم عصبي مزاج زور گو كه اگه مثل خودش فكر نكني ادم حسابت نميكنه

اگر فرد باشد كه اعصابش زود به هم مي ريزد و كنترلي بر رفتار خود ندارد نمي توان گفت مرتد است
تجربه من ميگه خيلي از افراد ديندارند هرچند ابراز عدم دينداري كنند و بيشتر اين كارشون ريشه در مشكلات عاطفي و روحي رواني دارد

Nahal;546151 نوشت:
اخه فقط خودش اينجور نيست كل خانوادش اينجوره عمه ها و عموهام هم همينن ميرم خونشون همراه خودم مهر ميبرم واسه نماز يه سجاده ندارن مادرم باز بهتره البته مقيد نيست ولي انقدر رو مخ من نيست كار به كارم نداره ولي پدرم زور ميگه ميخواد عين حرف اون من عمل كنم

شما ریشه رو عرض نکردین؟؟؟؟
از پدرتون بخواین که شما رو قانع کنند
اون مو قع که ایشون صحبت می کنند می تونید مابین حرفها جواب سوالات پدرتون و هم چنین عقایدتون رو بگین

نه فقط با من و هر كي كه مذهبيه اينجوره تو كل زندگيم يكبار هم دعواي مامان و بابام رو نديدم بابام يكبار هم سر مادرم داد نزده ولي با من از وقتي تصميم گرفتم عوض بشم خيلي بد رفتاري ميكنه

Nahal;546156 نوشت:
نه فقط با من و هر كي كه مذهبيه اينجوره تو كل زندگيم يكبار هم دعواي مامان و بابام رو نديدم بابام يكبار هم سر مادرم داد نزده ولي با من از وقتي تصميم گرفتم عوض بشم خيلي بد رفتاري ميكنه

شما براشون استدلال کردید
دلایل خودتون رو گفتید؟؟؟؟

بله من گفتم ولي گوش نميده اصلا باهاش حرف ميزنم خودش رو ميزنه به اون راه كه من اصلا تو رو نميبينم ، همش ميگه تو جو گير شدي چادر سر ميكني هر چي براش دليل ميارم حرف خودش رو مي زنه ، من نميدونم ريشه اش كجاست پدر من هم وضع ماليش خيلي خوبه هم ادم سر حال و پر جنب و جوشيه اصلا نه افسرده گي داره نه فشار مالي از طرفي فكر نكنم كمبود محبت داشته باشه چون با خانواده اش و مادرم رابطه ي خيلي خوبي داره ، حالا جرا انقد با مذهبي ها بده نميدونم

بارک الله که اهل چادر هستید این هم تقدیم به شما :

چادر ای همچون صدف از بهر در
از برای
غنچه ها مانند سور
چادر ای همچون سپر اندر جهاد
حافظ رزمنده از تیر شغاد
چادر ای زیبا ترین ستر وحجاب
مثل
گل برگ در تو پنهان عطر ناب
چادر ای انگشتر زرین رکاب
حلقه ی دور
نگین کامل نقاب
چادر ای شب رنگ ای زیبا سپهر
می درخشد در وجودت ماه ومهر
چادر ای مشکین علم بر دوش زن
زهره وناهید را پوشی تو تن
جان و تن هر دو بود مدیون تو
عاقلان وعاشقان مجنون تو
توسپهر وزن چو پروین در فضاست
با تو زنها با عفاف وبا خدا ست
گرچه شب رنگی ولی یاقوت فام
زن ز تو باشد چو گوهر بین جام
گوهرش از چشم نا پاکان بدور
نور می بارد از او چون کو ه طور
می شود از پیروان فاطمه
پر بها وارجمند در خاتمه

:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:
ارزگانی
(31/4/1363=24رمضان1436 ق)

Nahal;546161 نوشت:
بله من گفتم ولي گوش نميده اصلا باهاش حرف ميزنم خودش رو ميزنه به اون راه كه من اصلا تو رو نميبينم ، همش ميگه تو جو گير شدي چادر سر ميكني هر چي براش دليل ميارم حرف خودش رو مي زنه ، من نميدونم ريشه اش كجاست پدر من هم وضع ماليش خيلي خوبه هم ادم سر حال و پر جنب و جوشيه اصلا نه افسرده گي داره نه فشار مالي از طرفي فكر نكنم كمبود محبت داشته باشه چون با خانواده اش و مادرم رابطه ي خيلي خوبي داره ، حالا جرا انقد با مذهبي ها بده نميدونم

قطعا یه سو تفاهمی شده که این جوری گارد گرفته اند باید دلیل رو بفهمید
هر چه قدر می تونید توضیح بدین
با اطلاعات بیشتر بهتر میشه کمک کرد

ميگه روم نميشه با اين وضع بياي جلوي فاميل ميگه مردم من رو مسخره ميكنن ميگن دخترش حاج خانوم شده با لحن تمسخر ميگه ، ميگه تا وقتي خونه ي من هستي بايد مثل قبل باشي همش ميگه بايد بايد بايد خسته شدم عين دختر بجه هاي پنج ساله رفتار ميكنه اين رو هم بگم قبل اين مسايل خيلي من بخ پدرم نزديك بودم سر دو تا مساله كه من مخالفت جدي كردم اون كمي ازم دور شد

Nahal;544231 نوشت:
مدام تحقير و تمسخر به خاطر اعتقاداتم به خاطر احترام بهش هميشه سكوت ميكنم ولي امروز علنا به حضرت زهرا توهين كرد با لفظ بسيار زشتي اونم چون من بر خلاف ميلشون جادري شدم انقدر اون حرف زشت بود كه يادش ميوفتم تمام بدنم ميلرزه تا كي اين شرايط هست ميتونم ترك شون كنم ، اينجور اگه ناراضي باشن از دستم من چيكار كنم؟

با سلام

خیلی واقعا نگران کننده هست .

شما بهترین راه رو انتخاب کردید و باید استوار باشید در این راه و نباید خللی هم راه بدید به خودتون .

باید بر مشکلات صبر کنید تا صبح روشن ...

مصائب ائمه رو یاداوری کنید .

توکل بر خدا ..

الا بذکر الله تطمئن القلوب

گاهی انسان باید برای حفظ دینش بجنگد ..

شهید بهشتی در راه دفاع از اسلام ترور شخصیتی شد .

بزارید هر کی هرچی دلش خواست بگه . شما مثل یه کوه بازتاب بدید حرف هارو ...

ان شاالله که درست میشه .

بله منم دارم صبوري ميكنم ولي اخه نميشه كه با كلي ذوق رفتم چادر خريدم برداشتن عين بچه ها قايمش كردن ديگه نميتونم بيرون هم برم ، مدام بهم ميگه تو متعصبي درحاليكه خودش تعصبش بيشتره كه ! من نميدونم چيكار كنم كه هم دلشون شكسته نشه هم بذارن اونجوري كه ميخوام باشم:Ghamgin:

Nahal;544231 نوشت:
مدام تحقير و تمسخر به خاطر اعتقاداتم به خاطر احترام بهش هميشه سكوت ميكنم ولي امروز علنا به حضرت زهرا توهين كرد با لفظ بسيار زشتي اونم چون من بر خلاف ميلشون جادري شدم انقدر اون حرف زشت بود كه يادش ميوفتم تمام بدنم ميلرزه تا كي اين شرايط هست ميتونم ترك شون كنم ، اينجور اگه ناراضي باشن از دستم من چيكار كنم؟

سلام :Gol:
فقط شما نیستید منم بعضی وقتها از رفتار و گفتار پدر و مادرم عصبانی میشم و رفتارشون برام غیرمنطقیه. البته حرف کارشناس رو قبول دارم عصبانیت و فشار زندگی و کار باعث میشه بعضی اوقات بدخلق شن . بهرحال اگر می بینی تعریفت از حضرت زهرا باعث عصبانیت پدرت میشه سعی کن کمتر اسم حضرت رو فعلا جلوی پدرت به زبون بیاری تا مبادا خدای نکرده پدرت از سر عصبانیت و لجاجت به اون بانو بی احترامی بکنه. سعی کن بیشتر به پدرت نزدیک شی، بهش محبت کن، تو در مسئله حجاب باهاش اختلاف نظر داری سعی کن در دیگر مسائل تا حدی مطابق میلش رفتار کنی تا حس نکنه کلاً در مقابلش موضع گرفتی. ابراز محبت حتی اگر با دادن یک لیوان آب به دست پدرت باشه خیلی تاثیرگذاره. تو خونه ها به جرائت میتونم بگم حرف اول رو مادر خونه میزنه، اگه حرفی است مشکلی پیش میاد این مادره به گوش پدر میرسونه و راحت میتونه نظرشو مطابق میل خودش عوض کنه با تعریفی هم که کردی مشخصه پدرت برای مادرت احترام خاصی قائله سعی کن به مادرت هم نزدیکتر شی، هیچ چیزی جای مهر و محبت رو نمیگیره. بهشون محبت کن بهرحال دخترشونی محال در برابر رفتار محبت آمیز تو موضع و رفتارشون عوض نشه، شاید طول بکشه ولی بالاخره تغییر رویه میدن اینو مطمئنم. الان اومدی از پدر و مادرت گله کردی درست مثل من بعضی وقتها همین حس رو دارم ولی همیشه به این فکر میکنم که روزی خدای ناکرده نباشن چی ...

اینو نشون بده به پدرتون خودشون درکتون میکنند .

من فقط یه چیزی میگم. اونم این که حجابی که شما داری اجرش از ماها که راحت و بدون هیچ فشاری اونو انتخاب کردیم خیلی بیشتره! درسته خیلی داری اذیت میشی. به هر حال اونا پدر و مادر تو هستن و تو هر چیزی نمی تونی بگی ولی خدا میدونه چقدر با صبرت و پا فشاری بر اعتقادات دل حضرت زهرا رو شاد میکنی.:Gol:

Nahal;544231 نوشت:
مدام تحقير و تمسخر به خاطر اعتقاداتم به خاطر احترام بهش هميشه سكوت ميكنم ولي امروز علنا به حضرت زهرا توهين كرد با لفظ بسيار زشتي اونم چون من بر خلاف ميلشون جادري شدم انقدر اون حرف زشت بود كه يادش ميوفتم تمام بدنم ميلرزه تا كي اين شرايط هست ميتونم ترك شون كنم ، اينجور اگه ناراضي باشن از دستم من چيكار كنم؟

من شکایت دارم...

از آن ها که نمی فهمند چادر مشکی من یادگار مادرم زهراست

از آن ها که به سخره می گیرند قـداسـتِ حجابِ مادرم را ؛

چـــــرا نمی فهمی؟

این تکه پارچه ی مشکی، از هر جنسی که باشد

حـــُرمــت دارد !

Nahal;546165 نوشت:
ميگه روم نميشه با اين وضع بياي جلوي فاميل ميگه مردم من رو مسخره ميكنن ميگن دخترش حاج خانوم شده با لحن تمسخر ميگه ، ميگه تا وقتي خونه ي من هستي بايد مثل قبل باشي همش ميگه بايد بايد بايد خسته شدم عين دختر بجه هاي پنج ساله رفتار ميكنه اين رو هم بگم قبل اين مسايل خيلي من بخ پدرم نزديك بودم سر دو تا مساله كه من مخالفت جدي كردم اون كمي ازم دور شد

خواهرم !

تو اگر دلت شکست ، زیر لب نام اسوه صبر را ببر...

و تو در این شلوغی شهرمان...

اگر دلت گرفت حق داری...

اگر ناراحت شوی حق داری...

اگر به تو اهانت شد ، صبر کن !

مگر نه این است که

زهراء سلام الله علیها

به زینب علیها سلام

آموخت صبر کردن را...

و تاریخ زینب س را به اوج رساند...

دیر نیست زمانی که مهدی فاطمه عج بیاید

در حالی که چادر خاکی عمه جانش را در دست دارد

توضیح هایی که به پدرتون گفتید رو این جا بنویسید؟؟؟

چه طور شد چادری شدید هم بنویسید؟؟؟

[="#000080"][="#006400"]هوالعالم[/]
انشاالله که برخورد نادرستش از عصبانیت بوده و لااقل درونن ازین عمل نادم باشن
و گرنه حرکت بر خلاف جهت چیزی جز ضرر در پی نداره ...

ممکنه بخاطر مصرف زیاد الکل یا مواد باشه
و همینطور دوستان و جماعتی الکی خوش ...

هر چند سندیت و حقیقت مساله مهمه

باور کنید پوشش اسلامی مثل گواهینامه رانندگی با تمرین و به مرور درک و کسب میشه .
مانتو مقنعه یا روسری مناسبی که پوشش شما رو اسلامی کنه وجود داره و دلیلی نداره که به یکباره خاره چشم حسود و بخیل بشید .
باید زمینه سازی کنید ...

برای منه مایل به اسلام به جز پوشش
اعمالی مثل توسل به ائمه و توکل به خدا و یاد و ناد اونها حالا با ذکر و زیارت یا عبادت و نذر !
و مهمتر ازون دعوت نظر و نگاه خوبان و میل مصاحبت با اهل معرفت خیلی خوب و نتیجه بخش بوده ...

[/]

سلام

داشتم فکر میکردم اگه جای شما بودم چیکار میکردم ...

اولش تو نمازام کلی دعا میکردم که دل پدرم باهام نرم بشه اگه نشد حداقل مثل مادرم با عقاید من کاری نداشته باشه (اگه واقعا از خدا بخوای یه راهی باز میکنه)

اما اگه پدرم بخواد من رو تحت فشار قرار بده چی ... مثلا :

1-از لحاظ مالی به من سخت بگیره

2-بخواد جلوی فامیلام منو مسخره کنه

3-...

یه موضوعی هم هست شخصیت شکل گرفته هرکس با هم فرق میکنه همین باعث میشه تو موقعیت های مختلف عکس العمل های مختلفی انجام بدیم (اما اگه من بودم ...)

مثلا اگه پدرم از لحاظ مالی منو تو تنگنا قرار بده از پدرم تقاضا نمی کنم (نمیزارم غرورم بشکنه) با پس اندازم صرفه جویی میکنم میرم دنبال کار تا دستم تو جیب خودم باشه

اما اگه پدرم من رو مسخره کنه ، تمام سعی ام رو میکنم سکوت کنم و جمع ترک کنم (آخه باید احترامشون هر جور شده حفظ بشه)

اما اگه فامیلام من رو مسخره کنند دیگه سکوت نمی کنم ...

اگه بزرگ تر از من بودند بلند میگم : " می دونید چه حال بدی داره وقتی دیگران شما رو مسخره می کنند ، چرا به عقاید من احترام نمیزارید ، من چادرم رو دوست دارم " (یعنی احساسات شون رو بر می انگیختم حالا هر جور شده)

اما اگه کوچکتر از من بودند: "یه کار دیگه میکردم ... "

ولی در عین حال با توجه به شخصیت طرف مقابل از ابزار منطق یا احساسات استفاده میکنم

وجمله آخر: به حضرت زهرا (س) متوسل بشید

و یادتون باشه خدا با صابرینِ است

741852963;546193 نوشت:
چه طور شد چادری شدید هم بنویسید؟؟؟

شروعش سفر جنوب بود ولي هنوز به مرحله عمل نرسيده بود فقط محبت قلبي داشتم ولي تو عمل اعتماد به نفس نداشتم ولي اين أواخر دوستي دلايلي اورد قانع شدم

741852963;546192 نوشت:
توضیح هایی که به پدرتون گفتید رو این جا بنویسید؟؟؟

خيلي حرفها بوده كه الان همش حضور ذهن ندارم ولي كليت حرفم اين بوده كه مسير زندگيم عوض شده از درون تغيير كردم احساس ارامش دارم تو اين شكل جديد ولي متأسف انه پدرم اجازه ادامه صحبت به من نميده با فحاشي و داد من رو وأدار به سكوت ميكنه

rimaaa;546180 نوشت:
من فقط یه چیزی میگم. اونم این که حجابی که شما داری اجرش از ماها که راحت و بدون هیچ فشاری اونو انتخاب کردیم خیلی بیشتره! درسته خیلی داری اذیت میشی. به هر حال اونا پدر و مادر تو هستن و تو هر چیزی نمی تونی بگی ولی خدا میدونه چقدر با صبرت و پا فشاری بر اعتقادات دل حضرت زهرا رو شاد میکنی.:Gol:

نه اشتباه نكن من يه عمر گناه كردم يه عمر با وضع ظاهريم باعث كناه بقيه شدم كلي حق الناس گردنمه من اصلا قابل قياس با إفرادي كه از اول محجبة بودن نيستم عزيز

[="Times New Roman"][="Black"]

Nahal;544231 نوشت:
مدام تحقير و تمسخر به خاطر اعتقاداتم به خاطر احترام بهش هميشه سكوت ميكنم ولي امروز علنا به حضرت زهرا توهين كرد با لفظ بسيار زشتي اونم چون من بر خلاف ميلشون جادري شدم انقدر اون حرف زشت بود كه يادش ميوفتم تمام بدنم ميلرزه تا كي اين شرايط هست ميتونم ترك شون كنم ، اينجور اگه ناراضي باشن از دستم من چيكار كنم؟

سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما..:Gol:
.
.
بعضی آدمها گاهی اوقات غرق یه چیزی میشن و با حرف و نصیحت به هوش نمیان..
.
.
نیاز به یه شوک دارند..
.
.
مثلا یه سیلی..یه تحقیر..یه نفر که مثل خودش باهاش رفتار کنه..یه شوک روحی باید به پدرتون وارد بشه..
.
.
دیدین توی بعضی فیلم ها یه نفر داره داد و بیداد میکنه هرچی بهش میگن عزیزم آروم باش حرف گوش نمی کنه بعد یه نفر از اونور میاد یه سیلی محکم می خوابونه تو گوشش ساکت میشه..
.
.
بعضی آدمها واقعا اینجوری هستن ، نیاز به یه همچین شوکی دارن تا سر عقل بیان..
.
.
حالا اینکه چجوری این شوک رو بهش وارد کنید من نمی دونم..:Gig:[/]

Nahal;544802 نوشت:
منم الان يك روز و نيمه چادري شدم
قبلش هم كاملا بي حجاب بودم ، استارتش سفر راهيان نور بود بعدش هم صحبت هاي داداشم ، من هميشه با اينكه ته دلم به حجاب گرايش داشتم ولي هر وقت بهش فكر ميكردم اصلا اعتماد به نفسش رو تو خودم نميديدم ولي اينبار به جاي فكر و تجزيه تحليل مستقيم رفتم تو كار عمل سريع رفتم يه جادر خريدم و سر كردم حالا انقد محبتش به دلم افتاده كه دوست دارم تو بغلم بگيرمش ولش نكنم
به قول خانوم ارين احساس ميكنم تاج بندگيم شده ، من ارزوم بود يه روز يه جايي همچين خاطره اي رو بنويسم الان باورم نميشه منم جزو چادري ها شدم ولي مهمتر حياي دل هستش البته هر دو در كنار هم

نمی تونید از برادرتون کمک بگیرید؟؟؟؟؟

دقیقا چند وقته که حجاب دارید؟؟؟؟؟؟؟؟

Nahal;546234 نوشت:
نه اشتباه نكن من يه عمر گناه كردم يه عمر با وضع ظاهريم باعث كناه بقيه شدم كلي حق الناس گردنمه من اصلا قابل قياس با إفرادي كه از اول محجبة بودن نيستم عزيز

مهم اینه که الان بر اعتقاداتت استوار و ثابت قدمی! این مهمه عزیزدلم. اگه الان سست بودی راحت با همچین حرفایی خودتو میباختی و دوباره راهتو گم میکردی. امیدوارم موفق باشی:hamdel:

753;546245 نوشت:
نمی تونید از برادرتون کمک بگیرید؟؟؟؟؟

بله دارن كمك ميكنن ايشون ، كمك دهنده اصلي ايشون هستن

753;546246 نوشت:
دقیقا چند وقته که حجاب دارید؟؟؟؟؟؟؟؟

از از شب بيست و سوم ماه رمضان امسال

[="Trebuchet MS"][="Blue"]سلام خانومی. امیدوارم همیشه باحجاب باشی:Gol:
نهال جان شما چطوری رفتی چادرتو خریدی وقتی پدرت مخالفه؟ ایشون نمیدونستن که شما میخوای چادر بخری؟ قبلا بحثش نشده بود؟
[/]

[="Tahoma"][="Teal"]به نام خدا
سلام

Nahal;546270 نوشت:
از شب بيست و سوم ماه رمضان امسال

خوب الان تو شُك هستن.و از رفتار پدرتون مشخصه كه سعي مي كنند همين ابتدا با فشار زياد،شما رو دچار فرسايش،خستگي و در نهايت منصرف كنند. وبه اصطلاح گربه رو دم حجله بكشن.
يه مدت صبر كنيد تا عادت كنند و در اين مدت مواظب باشيد دلزده و دين زده نشيد و هم اينكه دائم موضوعات ديني رو مطرح نكنيد چون همينطور كه صحبت هاي ضد دين روي مخ شماست صحبت هاي ديني هم اعصاب پدرتون رو به شدت خورد ميكنه و رفتارهاي غير منطقي بيشتر ميشه.
يه مدت صبر كنيد تا عادت كنند.
همينطور رفتارتون رو با پدر و مادر و اطرافيان و فاميل بهتر و بهتر كنيد زيرا وقتي ديگران تغيير رفتار شما رو ببينند به شما احترام بيشتري مي گذارند.
تا حالا فيلم دلشكسته رو ديدين؟

Im_Masoud.Freeman;546239 نوشت:
دیدین توی بعضی فیلم ها یه نفر داره داد و بیداد میکنه هرچی بهش میگن عزیزم آروم باش حرف گوش نمی کنه بعد یه نفر از اونور میاد یه سیلی محکم می خوابونه تو گوشش ساکت میشه..

اينم از اون فانتزيا بود ديگه؟
حالا درسته سيلي مثال بود اما اگه رفتين تو يه جمع و به بزرگ جمع سيلي زدين چي ميشه؟منظورم اينه كه ممكنه با رفتار غير منتظره و پيش بيني نشده اي مواجه بشيد.[/]

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته بر خواهر بسیار مؤمنمان،
الحمد لله بخاطر اعتقاداتتان ...
ولی راستش فکر کنم باید چادر را به صورت موقت استفاده نکنید و بعید نیست که فعلاً برای شما حرام هم باشد ... وقتی چادر واجب نیست --که واجب هم نیست-- اگر پدرتان امر کند که نباید چادر داشته باشید این دستور خداست که از پدرتان اطاعت کنید ... اما الأعمال بالنیات، وقتی علی رغم میلتان به جای چادر مانتوی گشاد و پوشیده بپوشید برایتان ثواب چادر که نوشته می‌شود هیچ باید از کریمی که خداوند باشد انتظار داشت اثرات چادر را هم در همان مانتو هم به شما بچشاند ... عصمت کامل و حفظ شدن از نگاه‌های کثیف و احساس امنیت و ...
اگر با مسجد رفتنتان مخالفت کردند رفتن مسجد هم بر شما حرام می‌شود ... اگر با نماز اول وقتتان هم مخالفت کردند آن هم بر شما حرام می‌شود ....
در عوض به شدت خیرخواهی سرکار شبنم را به شما توصیه می‌کنم ... وقتی پدرتان به شما زور بگویند و شما با لبخند از ایشان اطاعت کنید (تا مخالف واجب خدا نباشد) کم‌کم پدرتان شما را بزرگوار و رفتار خودشان را کودکانه می‌بینند و دلشان که ان شاء الله
نرم می‌شود هیچ ... از شما دفاع هم خواهند کرد در مقابل همان خانواده‌ی شامل عمه‌ها و ...

اما یک توصیه از بردار دینی‌اتان:
تا می‌شود زمینه‌های حساسیت را کم کنید ... اگر از چادر منعتان کردند که هیچ ناچار از اطاعت خواهید بود، ولی اگر فقط دوست ندارند و ناراحت هستند که چادری باشند جلوی آنها سرتان نکنید و مثلاً در دانشگاه یا محل کار یا کوه و پارک که با دوستانتان هستید چادر بپوشید ... در سایر موارد هم همینطور ... چون تا منعتان نکرده باشند (دستور به انجام یا ترک مستحب یا مکروه نداده باشند) رعایت آن بر شما واجب نخواهد بود مگر در مقابل ایشان، چون ناراحت کردنشان حرام است (مگر در باب رعایت واجب خدا که دیگر کاری از شما بر نمی‌آید). راضی کردن مادر و اطاعت از پدر هر دو لازم است ... مسیر خیری که خداوند برایتان ترسیم کرده است ظاهراً این باشد ... اگرچه والدین شما بعداً بخاطر این سختی‌هایی که شما را در آن قرار داده‌اند مؤاخذه خواهند شد مگر آنکه شما مطابق این دعای امام سجاد علیه‌السلام در صحیفه‌ی سجادیه در موردشان دعا کنید، تا وقتی که دشمن خدا نیستند می‌شود برایشان دعا کرد ان شاء الله، حتماً بخوانید چون وظیفه‌اتان در قبال ایشان را بهتر متوجه می‌شوید. بخشی از دعای امام علیه‌السلام:

width: 500

اللّهُمّ وَ مَا مَسّهُمَا مِنّي مِنْ أَذًى، أَوْ خَلَصَ إِلَيْهِمَا عَنّي مِنْ مَكْرُوهٍ، أَوْ ضَاعَ قِبَلِي لَهُمَا مِنْ حَقّ‏ٍ فَاجْعَلْهُ حِطّةً لِذُنُوبِهِمَا، وَ عُلُوّاً فِي دَرَجَاتِهِمَا، وَ زِيَادَةً فِي حَسَنَاتِهِمَا، يَا مُبَدّلَ السّيّئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ.
خدايا ايشان را در براير پرورش من جزاى نيكو ده و در مقابل گرامى داشتنم، مأجور دار، و آنچه را كه در كودكيم منظور داشته‏اند بر ايشان منظور فرماى.
خدايا هر آزار كه از من به ايشان رسيده يا هر مكروه كه از من به ايشان پيوسته، يا هر حقى كه در مقام ايشان از طرف من تضييع شده، پس آن را وسيله ريختن از گناهان و بلندى درجات و فزونى حسنات ايشان قرار ده.
اى كسى كه بديها را به چندين برابرش از خوبيها تبديل مى‏كنى.
اللّهُمّ وَ مَا تَعَدّيَا عَلَيّ فِيهِ مِنْ قَوْلٍ، أَوْ أَسْرَفَإ؛ث‏ثّ‏ّ عَلَيّ فِيهِ مِنْ فِعْلٍ، أَوْ ضَيّعَاهُ لِي مِنْ حَقّ‏ٍ، أَوْ قَصّرَا بِي عَنْهُ مِنْ وَاجِبٍ فَقَدْ وَهَبْتُهُ لَهُمَا، وَ جُدْتُ بِهِ عَلَيْهِمَا وَ رَغِبْتُ إِلَيْكَ فِي وَضْعِ تَبِعَتِهِ عَنْهُمَا، فَإِنّي لَا أَتّهِمُهُمَا عَلَى نَفْسِي، وَ لَا أَسْتَبْطِئُهُمَا فِي بِرّي، وَ لَا أَكْرَهُ مَا تَوَلّيَاهُ مِنْ أَمْرِي يَا رَبّ.
خدايا هر تندروى كه در گفتار با من كرده‏ اند، يا هر زياده روى كه درباره من روا داشته‏اند، يا هر حق كه از من فرو گذاشته‏اند، يا هر وظيفه كه در انجامش درباره من كوتاهى كرده‏اند، پس من آن را به ايشان بخشيدم، و آن را وسيله احسان درباره ايشان ساختم، و از تو مى‏خواهم كه بار وبال آن را از دوش ايشان فرو گذارى، زيرا كه من نسبت به خود گمان بد به ايشان نمى‏برم، و ايشان را در مهربانى نسبت به خود مسامحه كار نمى‏دانم، و از آنچه درباره‏ام انجام داده‏اند ناراضى نيستم اى پروردگار من
فَهُمَا أَوْجَبُ حَقّاً عَلَيّ، وَ أَقْدَمُ إِحْسَاناً إِلَيّ، وَ أَعْظَمُ مِنّةً لَدَيّ مِنْ أَنْ أُقَاصّهُمَا بِعَدْلٍ، أَوْ أُجَازِيَهُمَا عَلَى مِثْلٍ، أَيْنَ إِذاً يَا إِلَهِي طُولُ شُغْلِهِمَا بِتَرْبِيَتِي وَ أَيْنَ شِدّةُ تَعَبِهِمَا فِي حِرَاسَتِي وَ أَيْنَ إِقْتَارُهُمَا عَلَى أَنْفُسِهِمَا لِلتّوْسِعَةِ عَلَيّ‏

زيرا كه رعايت حق ايشان بر من واجب‏تر، و احسانشان به من قديم‏تر، و نعمتشان نزد من بزرگتر از آن است كه ايشان را در گرو عدالت كشم، يا نسبت به ايشان معارضه به مثل كنم و گر نه اى خداى من طول اشتغال ايشان به پرورش من، و شدت رنجشان در پاس داشتنم چه خواهد شد؟ و تنگى و عسرتى كه در راه رفاه من تحمل كرده‏اند كجا بشمار خواهد آمد؟
هَيْهَاتَ مَا يَسْتَوْفِيَانِ مِنّي حَقّهُمَا، وَ لَا أُدْرِكُ مَا يَجِبُ عَلَيّ لَهُمَا، وَ لَا أَنَا بِقَاضٍ وَظِيفَةَ خِدْمَتِهِمَا، فَصَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعِنّي يَا خَيْرَ مَنِ اسْتُعِينَ بِهِ، وَ وَفّقْنِي يَا أَهْدَى مَنْ رُغِبَ إِلَيْهِ، وَ لَا تَجْعَلْنِي فِي أَهْلِ الْعُقُوقِ لِلْ‏آبَاءِ وَ الْأُمّهَاتِ يَوْمَ تُجْزَى كُلّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ
هيهات! ايشان نمى‏توانند حق خود را از من استيفاء كنند و من نمى‏توانم حقوقى را كه بر ذمه من دارند تدارك كنم، و وظيفه خدمت ايشان را بجا آورم پس بر محمد و آل او رحمت فرست، و مرا اعانت كن، اى بهترين كسى كه از او مدد طلبيده مى‏شود، و مرا توفيق ده، اى راهنماينده‏تر كسى كه به او روى آورده مى‏شود، و در آن روز كه همه نفوس را بدون آن كه ستم كرده شوند جزا مى‏دهى، مرا در زمره كسانى كه پدران و مادران خود را خوار مى‏دارند قرار مده


خدا توفبق بده در هر نقشی که داریم از بندگی خدا گرفته تا فرزندی برای والدین تا خواهری و برادری برای خواهران و برادرانمان تا همسری برای همسرانمان تا والدینی برای فرزندانمان تا دانشجویی و کارمندی و ... آنطور باشیم که خداوند دوست دارد.
یا علی

در جستجوی عمار;546288 نوشت:
[=Trebuchet MS]سلام خانومی. امیدوارم همیشه باحجاب باشی:Gol:
نهال جان شما چطوری رفتی چادرتو خریدی وقتی پدرت مخالفه؟ ایشون نمیدونستن که شما میخوای چادر بخری؟ قبلا بحثش نشده بود؟

نه خودم رفتم بدون اطلاع شون خريدم اما شب قبلش كه مهموني بود و من هميشه بي حجاب بودم شال سر كردم با أستين بلند كه باعث تعجب همه شد ولي كسي چيزي نگفت فرداش چادر خريدم

با یاد خدا

شرایط رو درک میکنم

خانواده تون شما رو با تیپ قبلی پذیرفته اند ...

در ابتدا به هر تغییر یه واکنشی نشون داده میشه . حالا بستگی به تغییر داره که واکنش چطور باشه .

100 % شما چند ماهی در مقابل نظرات محکم باشید مطمئنا شرایط عادی میشه و شما با تیپ فعلی ( چادری ) پذیرفته میشید

فقط وقت لازم هست .

شما باید بخاطر عقده تون خدا رو شکر کنید و به خودتون افتخار کنید کمن کسایی که خانواده ی مشابه شما داشته باشن و مثل شما مسلکی باشند.

هدیه ما به شما:Hedye:14 صلوات

سلام نهال جان
من وقتی برای ارشد انم ی شهر دور اقدام کردم پدرم مخالف بودند اما باهاشون جروبحث نکردم فقط درسم خوندم و کنکور دادم. ( راسی با رشته ام و گرایش انتخابی بالای 100 درصد مخالف بود)
توکلم بخدا بود. اما زد و قبول شدم. انموقع فقط گفتم قبول شدم و گذاشتم براش هضم بشه . بهش گفتم باهام بریم ببینیم چطورجایی هست و ... چند بار خودش دانشگاه بردم و برگردوندم . ترم اول با همه دوری راه اجازه خوابگاه بهم نداد. اما من مخالفت نکردم حتی محا تحصیلم ی کار عالی پیداکردم انم مخالفت کرد . سعی کردم مراعات حالش را بکنم. انم دید من دختر خوبی هسم راضی شد:khandeh!:
نمازت بخون , تامیتونی اول وقت بخون وقتی مهمونی هسی یکدفعه جلب توجه نکن. اروم و بیصدا برو ی گوشه که کسی ندونه چیکار میکنی سریع بخون.
هیچی مثل محبت ی دختر پدر اروم نمیکنه . سعی کن هرچی گفت با محبت قبول کنی جبهه نگیر که نه , من باید اینجوری باشم و زندگیم عوض شده و ....
اقا از این گوش بشنو از ان یکی گوش بکن بیرون. اینجوری بحث و جدال کمتر میشه. وقتی میگه ابروم میبری با عملت و رفتارت نشون بده در معرض تجاوز قرار میگیری اینجوری که بدتره!باهاش جرو بحث نکن. سعی نکن جواب دندون شکن بهش بدی فقط با لبخند جواب بده. وقتی ببینه تو گلتر از قبل شدی رفتارش بهتر میشه. نمیدونم شاید فکر میکنه الان از ان خانم مذهبی شدی دیگه اخلاقت عوض شده و ....لباس شیک و سنگین بپوش. حجاب رعایت کن اما شلخته نباش. ی دختر شیک و باوقار و تر تمیز باش.باهاش کنار بیا انم کم کم باهات کنار میاد.
راسی تریپ ارشاد هم برندار که بخوای با ارشادت به پدرت بی احترامی کنی . همه قضیه وضو اشتباهی که پیرمرد میگرفت و امام حسن و حسین چطوری به این اقا ارشاد کردند را شنیدم.
با ادب باش. مسخره ات کرد مطمئن باش از ناراحتی تو هم دلش به درد میاد هرچی باشه تو پاره تنش هسی و براش مهم نبود بهت گیر نمیداد.
اگر خانه جهندم هم باشه امن ترین جا برای ی دختر هست این من بهت قول میدم . بابات داد میزنه اما امنیت داری . مسخره ات میکنه اما شب فکر اینکه کسی بفهمه تو تنهایی و بیاد خونه ات نداری . لحظه ای به ترک کردن خونه فکرم نکن. بعضی وقت ها دیگران خودشون جرات کاری را ندارند اما راحت بیان می کنند.

مرسي از همتون اونجا كه گفتم ميتونم ترك كنم رفتن خونه ي مادر بزرگم بود نه هر جا كه ! كه اونم نميتونم چون مادر بزرگم نذاشت برم پيشش منظورم نبود كه از خونه براي هميشه برم منظورم ترك شون بود تا شايد به خودشون بيان

سلام نهال خانوم ...
منم نظرم رو بگم ....

همه انسانهایی که اطرافمون میبینیم ... همشون مسیری رو در درون زندگیشون طی کردند ... بایدها و نبایدهایی رو برای خودشون پذیرفتن و در نهایت به درست بودن یا غلط بودن مسیرشون پی بردن ... و سعی میکنن بهترین الگو برای فرزندانشون باشن .... هر ایدیولوژی شامل یک سری باید ها و نبایدهاست و هر ایدیولوژی عقلانیتی رو به دنبال داره .... و قرار هم نیست که ما مصرف کننده تمام یک ایدیولوژی باشیم و میتوانیم قسمتی از اون بایدها و نبایدها رو بپذیریم و قسمتی رو نپذیریم . مثله هندونه خوردن ... قسمتیش رو میخوریم و قسمتیش رو بیرون میندازیم .

نهال خانوم :
پدر شما بنا به عللی مخالف این هستند که شما چادر بزارین ... شاید درست و شاید غلط ... ولی مطمئن هستم عقلانیتی پشت این تصمیم ایشون هست ...شما همکنون در درون سنی قرار دارید که اجتماعی شدن ... ارتباطات مفید برقرار کردن ... و در آینده ارتباطات شغلی پیدا کردن براتون خیلی خیلی مهم میشه ... پس بنابراین بهتون یه پیشنهاد میدم ....

اهداف کلیتون رو رویه کاغذ بنویسین ...
1- اینکه دوست دارین چگونه شخصی بشین ...
2- چگونه شخصیتی پیدا کنین ...
3- چگونه تحصیلاتی داشته باشین ...
4- روابطتتون با اطرافیانتون چگونه باشه ...

و بعد دنبال چنین اشخاصی در دنیای واقعی باشین ( تاکید میکنم دنیای واقعی که هر روز باهاش سر و کار دارین ) و بعد یک آمار نسبی بگیرین و ببینیند اشخاصی که به هدفهای رفتاری شما نزدیک شده اند چگونه انسانهایی بوده اند ... چه بایدها و نبایدهایی رو برای خودشون پذیرفتن تا به اون اهداف رسیدن و شما هم سعی کنین همون کارها رو بکنین ...

و یک چیز ...
ما انسانها سوپر من نیستیم ... من بارها و بارها به این جمله رسیدم ... اگر هزاران نفر مسیری رو رفتن و تو چاه افتادن ... اگر من هم همون مسیر رو برم ... به احتمال زیاد تو چاه میوفتم ... پس بنابراین به علم آمار اعتماد و اطمینان کنین ... در جامعه ای که دارین زندگی میکنین به دنبال الگوهای موفقی که در ذهن دارین باشین ... و بعد سعی کنین به همونها برسین ... و از روش همونها ...

پدر شما مطمئنا انسان موفق رو کسی تعریف میکنه و شما انسان موفق رو کسی دیگر ... خوب از پدرتون بخواین که الگوهای رفتاریشون رو جلویه شما بزارن و بگن که دوست دارن شما چگونه شخصی بشین ... و شما هم یک نمونه واقعی از کسی رو جلویه پدرتون بزارین که اون مسیر رو طی کردند و به موفقیت رسیدن ...

و قطعا مساله آمار رو نیز در نظر داشته باشین ... اگر هزاران نفر مسیری رو طی کردند و همگی موفق هستند اون مسیر قابل اعتماد تر از مسیری هست که هزاران نفر اون رو طی کردند و تک و توکی درونش موفق بودند ... آدمهای موفق کسانی هستند که در واقعیت موفق هستند ... و برای رسیدن به اون موفقیت ما باید مسیری رو طی کنیم که اونها طی کردند ... نه اینکه مسیری تخیلی رو طی کنیم ...

دنبال اگوهایی باش که در اطرافت هستند و دوست داری در آینده تبدیل به چنین کسی بشی ...

امیدوارم موفق باشی ...

Nahal;544231 نوشت:
مدام تحقير و تمسخر به خاطر اعتقاداتم به خاطر احترام بهش هميشه سكوت ميكنم ولي امروز علنا به حضرت زهرا توهين كرد با لفظ بسيار زشتي اونم چون من بر خلاف ميلشون جادري شدم انقدر اون حرف زشت بود كه يادش ميوفتم تمام بدنم ميلرزه تا كي اين شرايط هست ميتونم ترك شون كنم ، اينجور اگه ناراضي باشن از دستم من چيكار كنم؟

امیدوارم هرچه زودتر مشکلتون حل شه.
شما میگین قبل چادر گذاشتن کاملا بی حجاب بودین . خوب چرا یه دفعه ای چادر رو انتخاب کردین؟ شما که میدونستین خونواده ی مقیدی ندارین به نظرم بهتر بود اول با همون روسری و مانتو سعی میکردین حجابتونو بهتر رعایت کنین(حداقل چند ماه) بعد میرفتین سراغ چادر.در کتار انتخاب حجاب هم محبتتون رو به پدرمادرتون بیشتر میکردین.
نباید هم انتظار داشته باشین حرفاتون زود رو پدرتون خیلی اثر داشته باشه.بالاخره سن پدرتون زیاده وتو این سن نمیشه ادم هارو تغییر داد...
به نظر من اگه بیشتر عصبانیتشون هم به خاطر چادره , فعلا سعی کنین حجابتونو بدون چادر کامل حفظ کنین.

maryam27;546406 نوشت:
امیدوارم هرچه زودتر مشکلتون حل شه.
شما میگین قبل چادر گذاشتن کاملا بی حجاب بودین . خوب چرا یه دفعه ای چادر رو انتخاب کردین؟ شما که میدونستین خونواده ی مقیدی ندارین به نظرم بهتر بود اول با همون روسری و مانتو سعی میکردین حجابتونو بهتر رعایت کنین(حداقل چند ماه) بعد میرفتین سراغ چادر.در کتار انتخاب حجاب هم محبتتون رو به پدرمادرتون بیشتر میکردین.
نباید هم انتظار داشته باشین حرفاتون زود رو پدرتون خیلی اثر داشته باشه.بالاخره سن پدرتون زیاده وتو این سن نمیشه ادم هارو تغییر داد...
به نظر من اگه بیشتر عصبانیتشون هم به خاطر چادره , فعلا سعی کنین حجابتونو بدون چادر کامل حفظ کنین.

مساله اي چادر نيست فقط يادمه نزديك دوسال پيش شروع كردم نماز خوندن و روزه گرفتن قبلش انجام نميدادم اون موقع هم رفتارهاي بابام همين بود مهر از خونه جمع ميكرد وقتي روزه بودم وأدار ميكرد روزه رو بخورم ولي من تحمل كردم البته سر نماز و روزه زود كنار اومد ، ولي سر حجاب نه

اون دوستي كه ميگه جرا سكوت كردي ؟ من سكوت كردم تا پدرم بيشتر توهين نكنن به حضرت ، ايشون پدر من هستن همون پدري كه در قران ميگه اف هم نبايد بهشون گفت شما انتظار داشتيد چي بگم ؟ من انقد شوكه بودم كه نتونستم حرف بزنم و مطمئنم اگه مي زدم وضع بدتر ميشد شما پسري شايد راحت بتوني جلو پدرت بايستي و بري دنبال زندگي خودت ولي من چاره اي ندارم فكر نكنيد من همش سكوت ميكنم بارها صحبت كردم باهاش ولي وقتي عصبي ميشه اگه من دهن باز كنم بدتر ميكنه نميتونم خيلي مسايل رو باز كنم:Ghamgin:

نفرنفر;546377 نوشت:
سلام نهال خانوم ...
منم نظرم رو بگم ....

همه انسانهایی که اطرافمون میبینیم ... همشون مسیری رو در درون زندگیشون طی کردند ... بایدها و نبایدهایی رو برای خودشون پذیرفتن و در نهایت به درست بودن یا غلط بودن مسیرشون پی بردن ... و سعی میکنن بهترین الگو برای فرزندانشون باشن .... هر ایدیولوژی شامل یک سری باید ها و نبایدهاست و هر ایدیولوژی عقلانیتی رو به دنبال داره .... و قرار هم نیست که ما مصرف کننده تمام یک ایدیولوژی باشیم و میتوانیم قسمتی از اون بایدها و نبایدها رو بپذیریم و قسمتی رو نپذیریم . مثله هندونه خوردن ... قسمتیش رو میخوریم و قسمتیش رو بیرون میندازیم .

نهال خانوم :
پدر شما بنا به عللی مخالف این هستند که شما چادر بزارین ... شاید درست و شاید غلط ... ولی مطمئن هستم عقلانیتی پشت این تصمیم ایشون هست ...شما همکنون در درون سنی قرار دارید که اجتماعی شدن ... ارتباطات مفید برقرار کردن ... و در آینده ارتباطات شغلی پیدا کردن براتون خیلی خیلی مهم میشه ... پس بنابراین بهتون یه پیشنهاد میدم ....

اهداف کلیتون رو رویه کاغذ بنویسین ...
1- اینکه دوست دارین چگونه شخصی بشین ...
2- چگونه شخصیتی پیدا کنین ...
3- چگونه تحصیلاتی داشته باشین ...
4- روابطتتون با اطرافیانتون چگونه باشه ...

و بعد دنبال چنین اشخاصی در دنیای واقعی باشین ( تاکید میکنم دنیای واقعی که هر روز باهاش سر و کار دارین ) و بعد یک آمار نسبی بگیرین و ببینیند اشخاصی که به هدفهای رفتاری شما نزدیک شده اند چگونه انسانهایی بوده اند ... چه بایدها و نبایدهایی رو برای خودشون پذیرفتن تا به اون اهداف رسیدن و شما هم سعی کنین همون کارها رو بکنین ...

و یک چیز ...
ما انسانها سوپر من نیستیم ... من بارها و بارها به این جمله رسیدم ... اگر هزاران نفر مسیری رو رفتن و تو چاه افتادن ... اگر من هم همون مسیر رو برم ... به احتمال زیاد تو چاه میوفتم ... پس بنابراین به علم آمار اعتماد و اطمینان کنین ... در جامعه ای که دارین زندگی میکنین به دنبال الگوهای موفقی که در ذهن دارین باشین ... و بعد سعی کنین به همونها برسین ... و از روش همونها ...

پدر شما مطمئنا انسان موفق رو کسی تعریف میکنه و شما انسان موفق رو کسی دیگر ... خوب از پدرتون بخواین که الگوهای رفتاریشون رو جلویه شما بزارن و بگن که دوست دارن شما چگونه شخصی بشین ... و شما هم یک نمونه واقعی از کسی رو جلویه پدرتون بزارین که اون مسیر رو طی کردند و به موفقیت رسیدن ...

و قطعا مساله آمار رو نیز در نظر داشته باشین ... اگر هزاران نفر مسیری رو طی کردند و همگی موفق هستند اون مسیر قابل اعتماد تر از مسیری هست که هزاران نفر اون رو طی کردند و تک و توکی درونش موفق بودند ... آدمهای موفق کسانی هستند که در واقعیت موفق هستند ... و برای رسیدن به اون موفقیت ما باید مسیری رو طی کنیم که اونها طی کردند ... نه اینکه مسیری تخیلی رو طی کنیم ...

دنبال اگوهایی باش که در اطرافت هستند و دوست داری در آینده تبدیل به چنین کسی بشی ...

امیدوارم موفق باشی ...

سلام علیکم خواهر عزیزم،
حرف‌های شما قابل تأمل هستند، ولی اگر موفقیت‌های مورد نظر شما دنیایی باشند ... رسیدن به پول ... رسیدن به سواد بالا ... رسیدن یه قدرت بدنی و زیبایی صورت و ... در تمامی اینها می‌شود هم آدم موفق را به نسبت راحت پیدا کرد و هم تجربیاتشان را پرسید و هم بحث آماری کرد ... اما در مورد انتخاب ایدئولوژی دیگر اینطور نیست، اتفاقا مطابق قرآن اکثریت در اشتباه هستند:

وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ / أُولَـٰئِكَ الْمُقَرَّ‌بُونَ / فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ / ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِينَ / وَقَلِيلٌ مِّنَ الْآخِرِ‌ينَ [الواقعة، ۱۰-۱۴]
و پیشی گیرندگان که پیشی گیرندگان‌اند / اینان مقربان‌اند / در بهشت های پر نعمت‌اند /گروهی بسیار از پیشینیان / و اندکی از پسینیان

وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ‌ مَن فِي الْأَرْ‌ضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُ‌صُونَ [الأنعام، ۱۱۶]
اگر از بیشتر مردم روی زمین پیروی کنی تو را از راه خدا گمراه می کنند؛ آنان فقط از گمان و پندار پیروی می کنند، و تنها به حدس و تخمین تکیه می زنند.

و اینکه فرمودید «قرار هم نیست که ما مصرف کننده تمام یک ایدیولوژی باشیم و میتوانیم قسمتی از اون بایدها و نبایدها رو بپذیریم و قسمتی رو نپذیریم»، به نظر شما اگر با عقل به درستی یک ایدوئولوژی رسیدیم و بعد بدون دلیل عقلی بخشی از ان را کنار گذاشتیم این کارمان عاقلانه است؟ آن وقت فرق ما با یهود و نصاری که بخشی از دستورات دینشان را گرفتند و برخی را تحریف کردند چه می‌شود؟ احتمالاً فقط اینکه آنها گفتند دستور خدا آن است و ما می‌گوییم نه دستور خدا این است و ما باز آن کار دیگر را می‌کنیم «وَ يَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا»:

إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُ‌ونَ بِاللَّـهِ وَرُ‌سُلِهِ وَيُرِ‌يدُونَ أَن يُفَرِّ‌قُوا بَيْنَ اللَّـهِ وَرُ‌سُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ‌ بِبَعْضٍ وَيُرِ‌يدُونَ أَن يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا [النساء، ۱۵۰]
بی تردید کسانی که به خدا و پیامبرانش کافر می شوند و می خواهند میان خدا و پیامبرانش جدایی اندازند، و می گویند: به بعضی ایمان می آوریم و به برخی کافر می شویم و می خواهند میان کفر و ایمان راهی برگزینند

یا علی

سلام

فکر میکردم دوره این جور رفتارها دیگه به سر اومده. فکر میکردم این جور دخترا رو توی قصه ها میشه پیدا کرد.

این قدر از این رفتارهای سرکار خانم نهال به ذوق اومدم که به شیعه بودنم و شیعه بودنشون افتخار میکنم. بهترین هدیه ها که رضایمندی خداست تقدیم به شما شده است. این کارتون اگر چه به سختی و مشقت زیادی همراه است اما اجر اخرویش حد و نهایت نداره. بهتون افتخار میکنم. شما یه قهرمان به تمام معنا هستید. ثابت قدم بمانید :Kaf:

همه میدانند که قرآن جایگاه خاصی برای والدین در نظر گرفته است ولی همین قرآن میفرماید اگر قصد این را داشتند که شما اطاعت امر خدا نکنید فلاتطئهما ( از آن دو اطاعت نکنید) پس از این بابت که با پدرتان مخالفت کنید ناراحت نباشید چون ایشان در مقابل دین شما قرار گرفته اند. اما به هیچ وجه منظور من توهین و فحاشی به ایشان نیست همانگونه که بقیه دوستان هم اشاره کردند با ملاطفت و هنرمندی دل پدر را به دست آورید. و آخرت را برای خود بخرید. نگران گذشته خود هم نباشید که خدا آمرزنده و مهربان است. در توبه برای شما باز باز است.

باز هم میگویم قدر خود را بدانید که همچون شما امروزه به راحتی کشف نخواهد شد.

الهم عجل لولیک الفرج

[="Black"]

Nahal;544231 نوشت:
مدام تحقير و تمسخر به خاطر اعتقاداتم به خاطر احترام بهش هميشه سكوت ميكنم ولي امروز علنا به حضرت زهرا توهين كرد با لفظ بسيار زشتي اونم چون من بر خلاف ميلشون جادري شدم انقدر اون حرف زشت بود كه يادش ميوفتم تمام بدنم ميلرزه تا كي اين شرايط هست ميتونم ترك شون كنم ، اينجور اگه ناراضي باشن از دستم من چيكار كنم؟

سلام.اگه امر به معروف و نهی از منکر عمل نکرد میتونید به مراجع قضایی شکایت کنید.[/]

[="Black"]

حامی;546152 نوشت:
خيلي از افراد ديندارند هرچند ابراز عدم دينداري كنند

به قول یکی از اخوندا هرکسی به یه راهی مستقیمه

[/]

خواهر گلم من واقعا زبونم بند اومده .

خیلی بزرگواری ! من یه خواهر دارم که اصلا تمایلی به چادر نداره و بابامم تمام تلاششو کرد تا چادریش کنه اما نشد .

اما حکایت شما عکس این ماجراست .

و این نشون میده حتی یه انسان با بدترین خونواده میتونه صالح بشه . و البته بالعکس . این اختیار آدمی رو نشون میده و نمیشه انکارش کرد .

من خودم اگه تاپیک عاشق دختری شدم اما رو خونده باشی ، میدونی که من عاشق دختری شدم که چادری نیست . با خوندن این تاپیک به خودم گفتم اگه معشوق تو چادری بشه همین عشقو بهش داری ؟

دیدم درونم سکوت کرد ...

موضوع قفل شده است