رفتار من درست است یا اطرافیانم؟ (وسواس و دقت زیاد)

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
رفتار من درست است یا اطرافیانم؟ (وسواس و دقت زیاد)

با نام و یاد دوست


با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات

این سوال ،‌ سوال یکی از کاربران سایت هست که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع ، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

استاد بزرگوار من با خوندن تاپیک های شما متوجه شدم که من هم دارم دچار وسواس میشم
و یه جورایی دارم افسردگی میگیرم
من زمینه مذهبی داشتم و اعمال اعبادی را انجام میدادم اما عید با دانشگاه رفتیم زیارت مناطق جنگی جنوب از اونجا که بر گشتم به شدت تعقیر رو احساس کرم دیگه اصلا اهنگ گوش نمیدم رو حجابم بیشتر دقت می کنم رو نمازام بیشتر دقت می کنم اما خیلیم دچار دقت شدم مثلا گاهی دو سه بار وضو میگیرم یا واسه غسل واجب در دو روز 5 6 بار به حمام می رم در رفتار با نامحرم خیلی حساسم و نمی تونم تو چشم پسر دایی و عمو هام مثل قبل نگاه کنم و حرف بزنم و این باعث شده بهم بگن تو افراطی شدی
خیلی رو کارهای که کراهت داره مانور می دم مثلا می رم خونه دوستم می خوام تو اتاقش نماز بخونم همه ی عروسکاشو از جلوم بر میدارم بعد اون بهم میگه بابای من یه عمر اینجا نماز می خونه یه بار این کاری که تو میکنی رو نکرده یا مثلا وقتی ارایش میکنم به حدی صورتم می شورم که دیگه خسته میشم اخه شنیدم حتی یدونه اکلیل رو صورت باشه وضو باطله اما اطرفیانم میگن این چ حرفیه یعنی خدا واسه یدونه اکلیل نمازتو قبول نمی کنه

خلاصه بگم خیلی تو بعضی چیزا دقت می کنم و الان دچار شک شدم که ایا رفتار من درست است یا اطرافیانم ؟دچار یک اشفتگی فکری شدم

راستی استاد بزرگوار من یه چیز تو ذهنم اومد اضافه کنم:
ایا به نظر شما من افراطی شدم ؟
من قبلا فقط اعمال اعبادی رو انجام میدادم و به بقیه چیزا کاری نداشتم اما الان بیشتر وقت خود را به مطالعه درباره بحث های دینی می پردازم که بتوانم توان بحث در مقابله با مخا لفان را داشته باشم و این تغییر روش موجب شده تو رفتار های هم خیلی تعقییر ایجاد شود مثلا با افرادی که خیلی اعقاید متضادی دارند نمی توانم رابطه برقرار کنم یا با دوستانی که حجاب را رعایت نمی کنند نمی توانم دیگر گرم بگیرم
خیلی تو موضوع عرفان وعلاقه پیدا کردم اما این موضوع باغث کناره گیری و تاحدودی افسردگی و بی توجهی ام به دنیا شده
و خیلی دچار اشفتگی فکری میشوم

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی

سلام بر شما
نماز و روزه شما قبول
با تشكر از توجه و اعتماد شما پرسشگر محترم
پيشنهاد مي كنم اين داستان را با دقت بخوانيد و ده نكته از آن در خصوص وسواس ياد داشت كنيد و برايم پيام خصوصي كنيد

حامی;544018 نوشت:
سلام بر شما
نماز و روزه شما قبول
با تشكر از توجه و اعتماد شما پرسشگر محترم
پيشنهاد مي كنم اين داستان را با دقت بخوانيد و ده نكته از آن در خصوص وسواس ياد داشت كنيد و برايم پيام خصوصي كنيد

جواب پرسشگر محترم

.......... نوشت:
[=arial black]با سلام و عرض ادب و تشکر :Gol:[=arial black]
1 این جوان عبادت های خود را چندین بار انجام میدهد زیرا احساس میکند که مورد قبول واقع نشده و هر بار یک اشکالی دارد و عذاب و جدان او را به انجام چندین باره اعمال وادار می کند .
2 هنگامی که به همه فرشتگان دستور سجده در برابر ادم داده شده همه اجابت کردند به جز شیطان که دچار تکبر شد و گفت خدایا من سجده ادمو نمی کنم اما به جاش تو رو بهتر از همیشه و بیشتر عبادت میکنم اما خداوند فرمود چیزی که بهت میگم انجام بده و من این عملو الان از تو می خوام من از تو می خوام به خلیفه ام سجده کنی ن من و این دستور منه و اگر تو ازش سرپیچی کنی یعنی اطاعت امر من نکردی و بنده یعنی کسی که همیشه امر خدا رو اطاعت کنه ن امر دل خودش . در واقع یه چیزی که اینجا برداشت کردم اینه که عبادت نباید به دلما بشیند باید به دل خداوند بشیند ما نباید غرور بگیریم که غبادت خوبی انجام میدهیم .
3شیطان از راه خیر خواهی وارد میشه و فکر میکنی داری کار خداپسندانه ای انجام میدی اما در واقع شیطان ارام ارام تو را از مسیر بندگی خارج میکند .
4 دو راه مقابله با وسوسه های شیطان یک بی اعتنای و دو رودار بازی است مثلا وقتی شیطان میگه این عملو اشتباه انجام دادی بگو به تو مربوط نیست خیلیم درست انجام دادم
5 وقتی این دو روش را به کار بگیریم احساس میکنیم دلم می خواهد عبادتم مورد قبول خودم باشه اما باید بدونم که اینجوری نجات پیدا نمی کنم و بی خیالی واسه من مثل عبادته اما یخورده اینجا مشکل دارم دقیقا نمی توانم مرز روشنی بین بی قیدی و وسواس بکشم
6بی خیالی برای کسی که دچار شک میشود عین نزدیکی به خداست .
7بی توجهی و گوش ندادن به حرفای شیطان بدترین شکنجست واسه اون و با ابن بی توجهی باعث میشه دست از سر ما برداره ما باید فقط حرف خدارو گوش بدیم ولا غیر
8چهار قل و ذکر لا الله الا الله برای دفع شیطان مفید است
9 خدا هر کسی رو به اندازه وسعش ازش تکلیف می خواد اگر من چندین بار یک عملی را انام بدم مثل اینکه در سفر نمازمو سالم بخونم بگم اینجور به دلم بیشتر میشینه
در واقع همه چی از این دل لا مصبه
یا علي

گویند:
خیاط ماهری بود که با زیرکی دزدی می­ کرد و از پارچه ­های قیمتی کش می­رفت. فردی که ادعای زرنگی کرد گفت من مچ او را می­ گیرم گفتند کار تو نیست. بالاخره با غرور رفت. پارچه را به خیاط داد. پارچه بد جوری چشم خیاط را گرفت. ...
رك:
بي خيال درماني

سلام بر شما
ممنون از اين كه اين سايت و انجمن مشاوره را براي يافتن پاسخ به سؤالاتتان گزينش كرديد.
اين حالات وسواسي كه اشاره كرديد ممكن است امري باشد كه در نتيجه گرايش هاي ديني جديدتان باشد و نيز مي تواند به خاطر بيماري وسواس باشد.
به هرحال بايد توجه داشته باشيد كه دين از شما چه خواسته همان را انجام دهيد اين كه بگوييد به دلم ننشست و چندبار انجام دهيد در واقع گوش به فرمان هوس تان داده ايد نه دستور خداوند.

هر وسواسي ناهنجار نيست وسواس تا حدودي در همه هست. مقداری وسواس برای پیشرفت زندگی مفید است. زماني به تشخيص «وسواس نابهنجار» مبادرت مي‌کنيم که افكار يا رفتارهاي وسواسي جنبه «نامعقول»، «افراطي»، «اجباري» و «نامتناسب» داشته باشد. «انصراف» از آنها مشکل باشد و «درماندگي مشخصي» را در فرد برانگيزد «وقت قابل ملاحظه‌اي» را به خود اختصاص دهد و «بازده» و «کاركرد روزمره» فرد را زير تأثير خود قرار دهد. در وسواس مرضي و نابهنجار "افکار" و "رفتارهاي" وسواسي «به رغم اراده انسان » به هشياري وي هجوم مي‌آورد و سازمان رواني وي را تحت سيطره خود قرار مي دهد و اضطراب گسترده‌اي را در فرد بر مي‌انگيزد.[1]وسواس مي‌تواند علل‌ وراثتي، شناختی، بيماري‌هاي عضوي و يادگيري از ديگران مخصوصاً والدين، معنوي و ماورایی، و.. داشته باشد.
اگر بيماري وسواس هم باشد و علائمي را كه در بالا شمرديم در شما باشد نبايد به وسواس اعتنا كنيد و نبايد اعمال عبادي را تكراري انجام دهيد.
اگر اين كار را نكنيد به تدريج اين عادت ريشه دار مي شود و ريشه كن كردن آن بسيار سخت مي شود. وسواس بيماري است كه در اضطراب ريشه دارد بنابراين براي كاهش درجه وسواس بايد اضطراب كاهش بيابد
خود رفتارهاي تكراري اگرچه در ابتدا براي كاهش اضطراب و اتوماتيكي و ناآگاهانه انجام مي شود ولي اگر مانع نشويد و تكرارهاي وسواس گونه شود خودش اضطراب را بالا مي برد. بنابراين بايد هرچند سخت است در براي اين خواهش هاي رواني براي تكرار رفتارها مقاومت زيادي كنيد.
اگر قادر نبوديم بر وسواس و رفتارهاي تكراري يا افكار تكرار كنترلي داشته باشيم لازم است از روان پزشك (متخصص اعصاب و روان) كمك بگيريم.

سبك جديد زندگي
هرچيز مشروع و معقولي كه مي تواند آرامش شما را زياد كند مانند ورزش هاي همچون شنا، فعاليت هاي بدني، زيارت دوستان و خويشاوندان معنوي، تلاوت قرآن، ديدن فيلم كمدي، خواندن لطيفه و بيان آن براي دوستان و... بايد در برنامه زندگي شما قرار گيرد و عوامل استرس زياد و اضطراب زا بايد مهار و كنترل شوند.

افراط و تفريط
هرچيزي كه از حدش بگذرد دير يا زود نتيجه عكسش را مي دهد. بنابراين بهترين را اعتدال است و آهسته و پيوسته رفتن.(مهم)
بايد واجبات انجام داد و از محرمات اجتناب كرد.
مستحبات را در حد نشاط تان انجام دهيد و به خودتان تحميل نكنيد چون در غير اين صورت به فرموده امام علي در اين مستحبات خيري نيست و به واجبات هم ضربه مي زند.
در اميد به رحمت خداوند و ترس از عذاب الهي بايد حالت تعادل را داشته باشيم
نبايد طوري زندگي كنيم كه ديگران تصور كنند دينداران بي نشاط و ژوليده و سست هستند البته در ارتباط با نامحرم نيز بايد در حد ضروريات زندگي عادي بسنده كنيم و حريم هاي شرعي را حفظ كنيم
پيشنهاد مي كنم كتاب هاي احكام نگاه و پوشش اثر سيدمجتبي حسيني را از سايت نهاد رهبري مطالعه كنيد. نيز از اين منابع تخصيصي كمك بگيريد

http://www.porsemani.ir/index.html
http://porseman.org/showarticle.aspx?id=1212
امر به معروف
[HL] ريشه امر به معروف در قلب مهربان امر كننده به معروف و نهي كننده از منكر است[/HL]. امر به معروف نبايد در خودخواهي ما ريشه داشته باشد. اگر به مراتب و شرايط امر به معروف توجه نداشته باشيم و نكات روان شناختي آن را توجه نكنيم چه بسا سبب گريز افراد از دين و نفرت آنها از دينداران شويم. اگر قبل از گرايش هاي معنوي شما كسي با شما بدرفتار مي كرد يا بد تذكر مي داد يا از شما به خاطر رفتارتان نفرت داشت آيا خوب عمل مي كرد يا بد؟
بايد زمينه را براي تحول افراد ايجاد كرد چون رفتارهاي غير ديني دوستان و اطرافيان همگي عالمانه و عامدانه نيست به حكايت زير دقت كنيد
[=B Mitra]بمبئي درماني

[=B Mitra]تربيت اصول و روش هايي دارد. نبايد با آزمايش و خطا به تربيت ديني شاگرد يا فرزند اقدام كرد، وگرنه سهمي بزرگي در انحراف و اشتباهات او خواهيم داشت. از روش هاي مهم تربيت، آهستگي، پيوستگي، سهل گيري و.. است. تربيت اجباري و تحميلي و زوري كه با تحريك انگيزه هاي دروني، فطري و عواطف و قوه عقل نباشد مفيد نيست. در کتاب در محضر آيت الله بهجت آمده است که روحاني اي براي تبليغ به بمبئي رفت وقتي به محل تبليغ رسيد متوجه شد که کسي آنجا نماز نمي خواند و روزه نمي گيرد و به احکام اسلامي پايبند نيست. 8 سال آنجا ماند و به تدريج روي باورهاي آنها آهسته و پيوسته کار کرد و گام به گام با شروع از تکاليف سبک شروع کرده بود تا جايي که آنها راحت نماز و روزه را به جا مي آورند. شخصي اعتراض کرده بود که 8 سال اينها را معطل گذاشته اي خب همان اول مي گفتيد 17 رکعت نماز واجب است و بايد بخوانيد. او گفت مي توانستم ولي آن طوري کسي ملتزم نمي شد الان سراغ آنها برويد ببينيد کسي حاضر است نماز را کنار بگذارد. [ 2 ]

يك فرد ديندار در واقع تبديل به يك نماد ديني مي شود بنابراين بايد فوق العاده حساس باشد كه سبب نفرت نشود و عامل گرايش به دين شود.
قبل از اين كه كاري را به نام دين بخواهيم انجام دهيم بايد مراقب باشيم و با كارشناسان مذهبي مشورت كنيم تا مبادا به نام دين عملكرد غير ديني داشته باشيم
در مناظرات با مخالفان نبايد تا در بحث پختگي و بلوغ كافي را به دست نياورده ايم بحث كنيم چون نظرات ناقص خود را به دين نسبت مي دهيم و بد دفاع كردن از دين بدترين ضربه به دين است حتي شديدتر از كار مخالفان دين. در اين جا بايد سايت ها و نرم افزارها و مراكز و افراد پاسخگو را به آنها آدرس دهيم.
دقت داشته باشيم كه شاخه هاي ديني امروز تخصصي شده است و در هر بحث كارشناسان متخصص خود را داريم بنابراين بايد به مناسبت ارجاع دهيم

[=B Mitra]پی نوشت :
[=Lotus][=Lotus][1]. رک: دادستان، پريرخ، روان­شناسي مرضي تحولي،ص157-147.

[=B Mitra][=Lotus][=Lotus][2]. نرم افزار تافته جدانابافته، سايت اسك دين دات كام

دقت­ های اخلاقی برای احتیاط کردن و حساب کشی نفس باید با مقدماتی بیان شود که فرد را به وسواس نکشاند ...............

ادامه

با اجازه ی استاد حامی؛

خطاب به پرسشگر محترم یه حرفایی دارم.
بزرگوار! یه مرور خیلی ساده روی موضوعات وسواسی حالا از هر نوعش توی انجمن داشته باشین، ببینین چه مشکلاتی دارن! چه آرامشی ازشون سلب شده! اصلا یه وضعی...
اگه خواستین از تک تک استارتر های این موضوعات بپرسین، بهتون قول میدم بالای 95% شون اولش مثل شما توی درستی یا نادرستی رفتار خودشون یا بقیه دو به شک بودن. اینکه آیا من کارم درسته یا بقیه! بعدش کار به جاهای باریک کشیده که...(اون 5% باقی مونده اش هم گذاشتم برا مواردی که کاملا ناخواسته و طی اتفاقاتی که به یکباره اونها رو دچار تنش و اضطراب شدید کرده و نهایتا به وسواس ختم شده.
خدا رو صدهزار بار شکر که شما همچین شرایطی ندارین، چون ظاهرا روند حساسیت هاتون روتین و عادی شروع شده. فقط نذارین بیشتر از این پیش بره. ترمز کنین.)

توی سخنرانی استاد مجتبی حورایی که استاد حامی لینکش رو توی یکی از پست هاشون گذاشتن، یه مرحله از مسیر درمان رو باور کردن و پذیرش غلط بودن رفتار خود می دونن.

خدا رو شکر کنین که علف هرز وسواس فعلا ریشه دار نشده. تا سسته و جون نداره بکَنین بندازین دور.

موضوع قفل شده است